نتايج جستجو مطالب برچسب : طنز

موضوع انشاء: عزدواج (آخر خنده)

 

نام : کمال

کلاس :دوم دبستان

موزو انشا : عزدواج!

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید

بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.

تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.

حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش

به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید

زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.

در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند.

مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.

از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.

در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !

اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید

من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.

مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند.

همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود.

دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!

اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است.

قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!

البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!

این بود انشای من.

ادامه مطلب / دانلود

پسر بودن یعنی...!

 

پسر بودن یعنی برو چند تا نون بخر
پسر بودن یعنی هی شماره دادن و هی منتظر زنگ بودن
پسر بودن یعنی بد و بیراه گفتن به دخترایی که تحویلشون نمی گیرن
پسر بودن یعنی کادو خریدن برای جی اف
پسر بودن یعنی تا کی مفت خوری می کنی
پسر بودن یعنی پس کی دفترچه آماده به خدمت می گیری
پسر بودن یعنی به زور سیکل داشتن
پسر بودن یعنی بابا پس کی میری برام خواستگاری
پسر بودن یعنی مثل خر حمالی کردن
پسر بودن یعنی جوراباتو در بیار حالم به هم خورد
پسر بودن یعنی چرا کار نمیکنی … جون بکن دیگه
پسر بودن یعنی ببخشین ماشین و خونه هم دارین که …
پسر بودن یعنی همه مواقع مرد خونه هستی، حتی موقع دزد اومدن
پسربودن یعنی عمراً عزیز دل بابا باشی
پسر بودن یعنی در اول جوونی سربازی در انتظارته
پسربودن یعنی هرروز یک شکست عشقی خوردن
پسر بودن یعنی همه میرن مسافرت و تو باید بمونی و خونه رو بپایی
و اما پسر بودن یعنی هزار بدبختی دیگه…

ادامه مطلب / دانلود

بیا تو فقط بخند!

پسته دست دوم رسید !
مال یه پیره زنه پولدار بوده که دندون نداشته فقط نمکشو میک میزده !

**************************

آریو برزن : فردی به نامِ آریو که که شغلش بُر زدنِ ورق های پاسور است :دی

**************************
اولین شکست عشقیمو زمانی خوردم که
در فریزرو باز کردم و قالب بستنی شکلاتیو دیدم و خر کیف
شدم ولی وقتی بازش کردم توش پیاز سرخ کرده فریز شده بود !!

**************************
میدونین چرا مردا عینک آفتابی میزنن ؟
۷% : بخاطر نور خورشید
۲۳% : بخاطر اینکه ظاهر باحالی داشته باشن
۷۰% : نمیخوان بقیه بدوونن دارن به کجا نگاه میکنن!!!

**************************

این روزا خریدن آدما راحت تر از خریدن گوشت و مرغ و برنجِ !

وﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ زن ﺭﺍ ﺍﻓﺮﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
به به ﭼﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻡ !
ﺳﭙﺲ مرد ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
عیبی نداره سوار ماشین مدل بالا بشن به چشم میان

**************************

پسره : اسمت چیه ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : چند سالته ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست.
پسره : خیلی دوسِت دارم میخوام بیام خواستگاریت !
دختره : واقعا ؟؟؟ کِی ؟
پسره : یه شارژ بفرست

**************************

راهنمایی و رانندگی شهر حیف نون اینا برای چندمین بار اعلام کرد:
شهروندان عزیز برای آزمایش شهری
احتیاج نیست ناشتا باشند!

**************************

حیف نون پسرش میره سربازی  بهش میگه :
پسرم خوب کاراشونو یاد بگیر ، اومدی یه پاسگاه واست میزنم !

**************************

بارون باشه تو هم باشی ….
من می رم خونه از این قرتی بازیا خوشم نمیاد !

**************************

یکی از پروژه های مهمونی رفتن تو عید تشخیص بادوم از تخمه ژاپنیه !

**************************

میدونید تو فیلم های وسترن؛ وقتی که دو نفر دوئل میکنند
معمولا کی حریفشو زودتر ناکار میکنه و زنده میمونه؟
خب معلومه … اونی که مارک هفت تیرش GLX باشه…!

**************************

اونقد آدما خون خودشون رو کثیف کردن
که مجبور شدم برم گیاهخوار بشم !
(از دفتر خاطرات یک پشه)

**************************

امسال ؛ سال «مار» زهر مار نشه صلوات  !

**************************

میگن توی طلا فروشی های شمال تهران
وقتی پول خورد ندارن به جاش پسته میدن!!

**************************

عکاس به مشتری : دوست داری عکستو را چه طور بندازم؟
مشتری: مجانی!

**************************

یه قانونی هست که ما اختراع کردیم
ﺍﮔـﻪ ﺗـﻮ ﮐــﻼﺱ ﻧﺒــﺎﯾﺪ ﺧــﻮﺍﺑﯿﺪ . . . .
ﭘﺲ ﺗـﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻢ ﻧﺒـﺎﯾﺪ ﺩﺭﺱ ﺧـﻮﻧـﺪ

**************************

مژده مژده
کمک هزینه خرید “پســــــــــته” بزودی در تمامی شعب بانکها….!

**************************

دقت کردین:
پســرا ۱۰ دقیقه حاضر میشن، ۴ساعت میرن بیرون ..!
دختـــرا ۴ ساعت حاضر میشن، ۱۰ دقیقه میرن بیرون

**************************

واسه کسی بمیر که واست تب
لت بخره !

**************************

زنه به شوهرشsms میده:
عزیزم ، اگه موافقی بریم خونه مامانم عدد۱
و اگه میخوای بریم خونه مامانت
عدد۱۸۲۶۴۴۲۷۵۳۶۷۲۳۷۷۵۳۶۴۱۲۶۱۸۳۳۸۱۶۸۳۱رو وارد کن!

ادامه مطلب / دانلود

جوک های جدید و خنده دار

حیف نون به پسرش شک میکنه بهش میگه:ها کن ببینم!
پسره ها میکنه غضنفر میزنه تو گوشش بهش میگه:حالا دیگه میری دختر بازی؟
*************************
عاقد: عروس خانوم وکیلم ؟
عروس : پَـ نـه پَـ تو این بی شوهری برم گل بچینم؟!
*************************
ایرانسل در آینده ای نزدیک:
مشترک گرامی چه خبر؟ مامان بابا خوبن؟
بچه کوچولو چه طوره؟ الهی ایرانسل قربونش بره
مشترک گرامی یه طرح دارم پاییزه یکی سیم کارت بخر ، دوتا ببر
یکی میاره در خونتون یکی می دم به عموتون یکی هم واسه عمتون !
مشترک گرامی کاری باری نداری فعلا ؟ قربونت ایرانسل !
*************************
کی میگه ما مردا احساسات نداریم؟
من خودم بارها و بارها احساس تشنگی کردم
شاید باورتون نشه ولی احساس گشنگی هم می کنم !
*************************
یه وقتایی دیگه حسش نیست غصه بخوری
رسما” غصه تو رو میخوره
*************************
میگه: چرا زن نمیگیری؟
میگم: مرسی من همینطوری راحتم
میگه :‌آخه ما ناراحتیم تو راحتی !!
*************************
هم عاشقتم , هم ازت متنفرم , میانگین که بگیری میبینی برام مهم نیستی !
*************************
باباهامون جلوی باباهاشون پاشونو دراز نکردن
ما پاهامونو دراز کردیم اما به احترامشون جلوشون سیگار نکشیدیم
بچه هامون اگه تو جمع نزنن زیر گوشمون شانس آوردیم !
والللا
*************************
بنده خدا به رفیقش : یه پراید خریدم !
رفیقش : مدلش چنده ؟
بنده خدا : قرمزه !
رفیقش : گرون خریدی !!
*************************
یعنی من خودم رو یه یک لحظه جای این دخترای مجرد میزارم
خیلی حالم گرفته میشه که پسر خوشتیپ و خوشگل و تحصیل کرده ای مثل من
قصد ازدواج نداره !!
*************************
اومده بودن خواستگاریم میگم من فعلا میخوام درس بخونم…
میگن یعنی حالا حالا ها طول میکشه؟
میگم پ ن پ ده دیقه صب کن همین دو صفحه هم بخونم بعد !!!
*************************
رفتم ساندویچی،میگم آقا یه بندری لطفا
میگه سوسیس بندری دیگه
میگم پ ن پ،یه نوار بندری بزار میخوام واست قر بدم تا خستگیت رفع بشه!
*************************
رفتم دنبالِ خواهرم از دانشگاه بیارمش
برگشتنه گشت بهمون گیر داده ، میگه خانوم کى باشن؟
منم با حالت عصبانى میگم خواهرمه! مشکلى هست؟
بعد یهو خواهرم میگه :
جناب سروان دروغ میگه !!!
دوست دخترشم ؟؟؟؟
میگم دروغ میگه به خدا جناب سروان ؟
یارو هم مدارک ماشینُ گرفت گفت بیا کلانترى معلوم میشه!!
به خواهرم میگم مرض دارى مگه!!!!
میگه بریم کلانترى بعد بابا اینا بیان دنبالمون مامورِ ضایع بشه یه ذره بخندیم؟؟؟
فک و فامیه داریم ؟!
*************************
بزرگترین حرف های کینه توزانه با این جمله توجیه میشه : ” به خاطر خودت میگم “
*************************
به سلامتی پنگوئن که یه ذره قد داره، اما بازم لاتی راه میره ….
*************************
یادش بخیر یه زمانی توو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که :
تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام!
بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو…..
من که حلالشون نمی کنم!!!!!
*************************
زنگ زدم پشتیبانی میگم: چرا سرعت اینترنتم کم شده؟
میگه: چون کندی سرعت دارین!
گفتم اجرکم عندالله خیالم راحت شد
یه خانواده از نگرانی در اوردی ! پس دلیلش اینه! البته خودمم شک کرده بودم!
*************************
مکالمه ای بین من و مادرم:
-مامان
– جونم
– داشتم ماست می خوردم
– نوش جونت پسرم
– ریخت رو فرش
– کوفتو بخوری نکبت؛ خاک تو سرت….
*************************
به حیف نون میگن این خیابون کجا میره ؟
میگه من ۴۰ ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره !!
*************************
یارو میره هارد بخره میگه هارد۶۴۰ میخوام حیف نون هارد ۵۰۰ میاره
بهش میگه گفتم ۶۴۰
میگه :ناراحت نباش جا وا می کنه ..!!!
*************************
حیف نون به باباش میگه : پنکه خراب شده
باباش میگه : خوب معلومه پنج نفری زیرش میخوابین ، میخوای خراب نشه ؟!!
*************************
به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا این یه نمره هم بده دیگه
یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم
استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم !
*************************
یه کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم !!
*************************
یه شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه…..!!

ادامه مطلب / دانلود

طنز های فک و فامیله داریم !

بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بلند شد و بوق های ممتد بابام . پریدم تو کوچه میگم چی شده بابا؟ میگه یعنی تو با این هیکل گندت نمی فهمی وقتی بوق می زنم یعنی گوشیمو جا گذاشتم وردار بیار!!!!!!!

خدا وکیلی راست میگه نمی دونم چرا اینو نفهمیدم! چند وقتیه خیلی خنگ شدم!!!

قربون بابای گلم برم!

+-+-+-+–+-+-+-+

دوستم زنگ زده خونمون بابام جواب داده:با زینب کار دارین؟الان صداش میکنم…زینــــــــــاااااااب(مثلا صدای داد زدن)

من:بابا من که اینجام چرا انقد داد میزنی؟؟

بابام:خو میخام دوستت فک کنه خونمون انداز ه ۱۶تا خونس توام

اینم باباس ما داریم؟؟؟

+-+-+-+–+-+-+-+

چن روز پیش اینترنتم تموم شد پدرم هم مخالف اینترنت یه بارم نشده پول شارجو بده.امروز خواب بودم صبح اومده بالا سرم منو بیدار کرده میگه پول این ماهواره چنده من(۰<0)چی؟ میگه همون اینترنت.چنده؟ من به صورت ناباورانه قیمتو گفتم یدفعه دیدم طی یه حرکت برق آسا دس کرد تو جیبشو پولو داد گفت برو شارژش کن خلاصه امروز یکی از بهترین روزام بود

اااای خدااا چه پدر متحولی دارم من:-)

 

+-+-+-+–+-+-+-+

پسر داییم اومده خونمون سرو صورتش داغون کبود!! میگم احسان دعوا کردی ؟ میگه نه چطور میگم چرا انقدر کبود و زخمی صورتت؟؟! میگه نه کیسه کشیدم صورتمو میگن واسه پوست خوبه!!!! ولی به همه میگم دعوا کردم سوتی نده!

+-+-+-+–+-+-+-+

عموم صبح از خواب بیدار شده دیده ساعت ۸:۳۵ دقیقست. یهو هول شد و بلند شد گفت تلویزیونو روشن کنین بزنین شبکه دو! گفتیم چرا؟ گفت اخبار ۲۰:۳۰ شروع شده. بدو بزن شبکه دو!!!

بعد که ما رو دید که داریم رو فرش می غلتیم و می خندیم، متوجه سوتیش شد و دوباره گرفت خوابید!

عموی عاشق اخباره ما داریم؟

+-+-+-+–+-+-+-+

یکی از دوستام هفت هشت سال  تکواندو کار میکرد. بعدش کم کم به کشتی علاقه مند شد و رفت کشتی. یه چهار، پنج ماه  که گذشت، رفت و تو مسابقات کشتی قهرمانی شهرستان شرکت کرد. بعدازظهر روزی که اولین مسابقشو انجام داد بهش گفتیم چطور بود؟ گفت از مسابقات حذف شدم!

بعدا کاشف بعمل اومد که آقا وسط کشتی یه لگد خوابونده تو صورت حریفش طرفو ناکار کرده. حریفشو هم با برانکار بردن تو آمبولانس و بردنش بیمارستان!!!

خب چیکار کنه… هم اولین مسابقه کشتیش بود و هم تو فاز تکواندو بوده دیگه… خخخخخخخخخ

دوسته ما داریم؟!

+-+-+-+–+-+-+-+

ﺩﯾﺸﺐ ﻣﺪﯾﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﻡِ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ، ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ!ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ،ﻣﻨﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ!

ﯾﻬﻮ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ: ﺍﻭﻥ ﻻﻣﺼﺒﻮ ﺧﻔﻪ ﺵ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﮔﻬﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﺁﺧﻪ!

+-+-+-+–+-+-+-+

داشتیم فیلم میدیدیم(ماهواره)یه دفه یه صحنه خاک بر سری نشون داد!!!همه خاندان برگشتن منو نگاه کردن!

من:چیزی شده؟

بابام:بیا خانوم تحویل بگیر

مامانم:این چیههههههه؟

عمم:منصور(اسم بابام)فرزند ناخلفتو تحویل بگیر

ب خدا نه من روشن کردم نه این شبکه رو گرفتم.تازه مگه من گفتم اینو نشون بدن؟؟؟؟؟

فامیلن من دارم؟

+-+-+-+–+-+-+-+

مامانم عصری میگه ماشینو بردار بریم دور دور …

رفتیم تو ترافیک یه دختره وایساده سوار تاکسی شه .. مامانم میگه برو بگو مستقیم سوارش کن … میگم چرا ؟؟ میگه حرف گوش کن !

سوار کردم دختره رو … تا دختره نشسته مامانم میگه : عروس گلم دانشجویی ؟؟ دختره قرمز کرد منم نزدیک بود بزنم به جلوییم .. مامانمم برگشته خیلی خونسرد میگه کی واسه تو خواست ؟؟ واسه داداشت میخوام !!

دختره بنده خدا گفت بله سال آخرم .. خلاصه مامانم تلفن دختر رو گرفت 🙂 از این به بعد مامانمو میبرم شماره بگیره واسم 🙂

+-+-+-+–+-+-+-+

من تو اتاقم یک بخاری کوچیک دارم

صبحا بابام ساعت ۵ بیدار میشه واسه نماز تا ۷ که میخواد بره سرکار بیداره

سروصدا که میکنه بماند میاد بخاری منو رو شمک میذاره

میگم بابا چرا کم میکنی صبحا

میگه اولا صبح شده

دوما بلند شو درساتو بخون

یعنی تاحالا اینجوری قانع نشده بودم

+-+-+-+–+-+-+-+

بابام اومده میگه قانون جدید راهنمایی و رانندگی رو شنیدی ؟
گفتم: نه
گفت: تصویب کردن از این به بعد اونایی که بنزین نمی زنن
غلط میکنن ماشینو ببرن بیرون !

+-+-+-+–+-+-+-+

خواهرم گیر داده میگه از توی جوی آب برام عروس دریایی پیدا کن.هر چی میگیم بابا عروس دریایی توی دریاست تو جوی آب چیکار میکنه حالیش نمیشه!خواهر خنگه ما داریم؟

+-+-+-+–+-+-+-+

یـــه دهــــه ۸۰داریـــم به نـــام جـــابـــر .در حــــد بـــــــــــــوق

یبـــار معـــلمـــش صـــداش زده گفـــته جـــابر بیـــا اینـــجا کـــارت دارم

جـــابر هـــم ورداشـــته گفتـــه:خـــر میـــاد کنـــار بـــار ،بـــار کـــه نمـــیره کنــــارخـــر

نخـــندا فقط فرض کن!!!

+-+-+-+–+-+-+-+

پدر من در فصل امتحان!:

شب قبل امتحان:اصلا استرس نداشته باش.بر بگی بخواب صد بار اون کتابو خوندی(خرخونم خودتونین!)

صب روز امتحان:هر نمره ای بشی ابدا مهم نیس!(بعدش خطاب به مادرم):انقد استرس به این بچه وارد نکن!

ظهر بعد از امتحان:(من در حال صحبت درباره ی تیپ سوالا با مامانم که اقا پدر وارد میشه):بسه دیگه انقد درباش فک نکن از بس حرفشو زدی منم استرس گرفتم ول کن بابا صفرم بشی مهم نیس!

روز کارنامه(درحالی که تمام نمرات من۲۰شده و فقط یه ۱۹٫۷۵دارم):چراااااا؟!اخه چرا دقــــــــت نکــــــــردیــــــ…..

ینی یه همچین پدر باحالی دارم من!!!برم زودتر درس بخونم تا ا اون۱۹٫۷۵ها نگرفتم…برم…!

+-+-+-+–+-+-+-+

بعد سالها داشتم واسه تجدید خاطره با مامان بزرگم منچ بازی می کردم !

۲ دست بردمش دست سوم کُری میخوندم واسش !

من : ننه پیر شدی ، گذشت اون زمون که منُ میبردی !

مامان بزرگم : پیر مادرزنته ، تو بزرگ شدی دیگه نمیتونم کلاه سرت بزارم ، بچگیا خرفت بودی گولت میزدم میبردمت

من

مامان بزرگ

اینا به کنار ، تا میخواستم مهره اشُ بزنم میگفت زورت به من پیرزن رسیده ؟

وقتی میزدم می گفت : وقتی نوه ام بهم رحم نمیکنه باید از بقیه چه توقعی داشته باشم ، خیلی نمک به حرومی !

+-+-+-+–+-+-+-+

نشسته بودم یهو مامانم از آشپزخونه اومد بی مقدمه شروع کرد درباره فلفل صحبت کردن که : میدونستی فلفل لاغر میکنه و ضد سرطانه ؟ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش و غذاهای خوشمزه و پر فلفل عمه اش حرف زد …

آخرش معلوم شد فلفل از دستش در رفته ، ریخته تو شام !!!

ینی همچین مامان توجیه کننده ای دارم من !

+-+-+-+–+-+-+-+

صب از خونه زدم بیرون دیدم گوشیم نیست ، از یه بنده خدایی گوشی گرفتم زنگ زدم خونه پرسیدم گوشی من تو خونه ست ؟

گفتن حالا میگردیم خبر میدیم …

یهو دیدم گوشیم داره از اعماق کیفم زنگ میخوره ، پیداش کردم دیدم از خونه زنگ میزنن !

میگم : بله ؟

میگن : الو سلام ؛ میگماااا گوشیت تو خونه نیستااا ؛ بگرد پیداش کن …

ادامه مطلب / دانلود

 

شعر پسر ترشیده (طنز)

 

پسری با پدرش در رختخواب
    درد ودل می کرد با چشمی پر آب

    گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست
    زندگی از بهر من مطلوب نیست

     گو چه خاکی را بریزم توی سر
    روی دستت باد کردم ای پدر

     سن من از 26 افزون شده
    دل میان سینه غرق خون شده

    هیچکس لیلای این مجنون نشد
    همسری از بهر من مفتون نشد

    غم میان سینه شد انباشته
    بوی ترشی خانه را برداشته

    پدرش چون حرف هایش را شنفت
    خنده بر لب آمدش آهسته گفت

    پسرم بخت تو هم وا می شود
    غنچه ی عشقت شکوفا می شود

    غصه ها را از وجودت دور کن
    این همه دختر یکی را تور کن

    گفت آن دم :پدر محبوب من
    ای رفیق مهربان و خوب من

    گفته ام با دوستانم بارها
    من بدم می آید از این کارها

    در خیابان یا میان کوچه ها
    سر به زیر و چشم پاکم هر کجا

    کی نگاهی می کنم بر دختران
    مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟

    غیر از آن روزی که گشتم همسفر
    با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

    با سه تا شان رفته بودیم سینما
    بگذریم از ما بقیه ماجرا

    یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
    او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

    یک دو ماهی یار من بود و پرید
    قلب من از عشق او خیری ندید

    آزیتای حاج قلی اصغر شله
    یک زمانی عاشقش گشتم بله

    بعد اوهم یار من آن یاس بود
    دختری زیبا و پر احساس بود

    بعد از این احساسی پر ادعا
    شد رفیق من کمی هم المیرا

    بعد او هم عاشق مینا شدم
    بعد مینا عاشق تینا شدم

    بعد تینا عاشق سارا شدم
    بعد سارا عاشق لعیا شدم

    پدرش آمد میان حرف او
    گفت ساکت شو دیگر فتنه جو

    گرچه من هم در زمان بی زنی
    روز و شب بودم به فکر یک زنی

    لیک جز آنکه بداری مادری
    دل نمی دادم به هر جور دختری

    خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
    واقعا ً که پوز بابا را زدی

ادامه مطلب / دانلود

اس ام اس جدید خنده دار

شماها یادتون نمیاد وقتی ما طفل بودیم یکی از سرگرمی هامون این بود که تو حموم در چاه فاضلاب رو میذاشتیم تا آب جمع بشه مثل استلخ بشه بعد دست و پا میزدیم شاد میشدیم !
::
::
بیاید اعتراف کنیم همه ما توی خونمون یه کیف رنگ و رو رفته داریم که توش مدارک ها و اسناد رو نگه میداریم !
::
::
اگه من فردا امتحان داشتم الان داشتم یه فیلم میدیدم یا جدول حل میکردم یا با دوستام بیرون بودم یا اتاقمو مرتب میکردم یا بازی می کردم ولی امتحان ندارم و این یعنی یه روز کسل کننده ی بیخود بود امروز !
::
::
امروز داشتم ۲۰ صفحه تایپ میکردم یهو یادم اومد زبان ویندوز رو چک نکردم ، کاملا مطمئن بودم که اونی نیست که من میخوام تا سرمو بالا اوردم باورم نمیشد این بار خودش بود ، لج نکرده بود !
یه خط دیگه که تایپ کردم برقا رفت …
::
::
بچه بودم روزی یه نخ سیگار میخریدم برای مبارزه با دخانیات مینداختم دور ، قالب اوقات بعد از این کار حس بتمن پیدا میکردم !
::
::
مامانم هروقت میخواد بیاد تو اتاقم با یه شدت عجیبی در رو باز میکنه !
همین روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو بعد با پاش بزنه درو بشکونه بیاد …
::
::
حق نارنگى بود که هلو بشه ولى متاسفانه حقش رو خوردن !
::
::
خب بسه دیگه ، غم ها رو میذاریم کنار حالا یه خورده غصه میخوریم !
رژیممون به هم نخوره …
::
::
یکی هست که جورابش مصداق بارز صلاح کشتار جمعیه اما ما به صورت صلح آمیز با بوی گندش پشه میکشیم !
::
::
لُپ بعضیارو باید سس کچاپ بزنی با سیب زمینی سرخ کرده بخوری !
::
::
دوست دارم به یه عده بگم عزیزم دغدغه هاتونو بردارین ببرین در خونه ى خودتون بازى کنید ! ما اینجا مریض داریم …
::
::
اگه میشد از خروپوف برق تولید کرد الان بابام یه نیروگاه هسته ای محسوب میشد !
::
::
یه شلوار شیش جیب دارم خیلی باحاله ، هفت تا جیب داره !
معاوضه با زمین یا ویلا
::
::
بزرگترین دلهره زندگی من اینه که تو مهمونیا وقتی دارن بشقاب ته دیگو دست به دست میچرخونن بهم نرسه !
::
::
قیافه که مهم نیست ؛ مهم اخلاقه که اونم اکثرا ندارن !
::
::
شما دانشجویین ؟ بعله !
درس هم میخونین ؟ نه دیگه تا اون حد !
::
::
کیسه ﺑﺮﻧﺞ ﻣﺤﺴﻦ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﮐﯿﻒ ﺳﺎﻣﺴﻮﻧﺖ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ حمل قلیان به نقاط مختلف کشور !
::
::
بفرما و بشین و بتمرگ هر سه تا یک معنی داره اما هیچ کدوم اثرش مثل “گ.و.ه نخور” نیست !
::
::
سلامتی
دلمون
جیبمون
یخچال خونمون
که هیچی تو هیچ کدومشون نیست !
::
::
پسر/دختر فلانی ، کیست ؟
پسری/دختری خوشتیپ ، خوش لباس و تحصیل کرده ، مودب و با نظم که به پدر و مادرش خیلی احترام میزاره ؛ سر کار میره و خوش به سعادت پدر و مادرش که از بچه شانس آوردن !
::
::
استاد خیابانی دوباره فرمودند : نیلسون سر بازیکنا داد میزنه حالا نمیدوم فارسی یاد گرفته یا نه ؟
واسه داد زدن باید فارسی بلد باشی ؟
::
::
اگه دو کیلو تخمه هم بخوری تا یه ساعت بازم تو فکر اون یه دونه مغز تخمه هستی که از دستت افتاده و لای پوست تخمه ها گم شده !
::
::
شغل مناسب شغلی نیست که لزوما پول خوبی از توش دربیاد.
شغل مناسب شغلیه که هر روز صبح بتونی از خودت بپرسی امروز برم یا نرم ؟
::
::
یه سوال بدجور ذهنمو درگیر کرده : قدیما که یخچال نبود مردم که حوصلشون سر میرفت چیکار میکردن ؟
::
::
همیشه در هر فداى سرت یه خاک بر سرت به صورت مستتر و بالقوه وجود داره !
::
::
بدترین شکستمو وقتی خوردم که با عشق و امید گره هندزفریمو باز کردم ولی دیدم گوشیم شارژ نداره …
هنوز کمر راست نکردم !
::
::
قانون ۱۵۱/۳۷۳ نیوتون :
اشیایی که کمترین صدا را دارند ، موقعی که همه خوابند بیشترین صدا را تولید میکنند !
::
::
از گفت و گوهای رایج من و مامانم میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد !
::
::
مراحل پذیرایی از مهمان در خانواده ما :
تعارف همراه اصرار فراوان !
قسم دادن مرده و زنده طرف مقابل !
توسل به زور بدین شرح که میوه یا غذای مورد نظر رو طی یک اقدام آکروباتیک به لبت نزدیک میکنن و میگن دیگه دهنی شد باید بخوری !
ایجاد حس ترحم در مهمان ، میگن “ینی تو فک میکنی ما بدبختیم که هیچی خونه ما نمیخوری ؟”
تیر خلاص : بخور حیفه ، اگه بمونه مجبوریم دور بندازیم !
::
::
ﺩﺍﻍ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﺎﺭﺍﺝ ﻣﺎﻝ ﺍﺳﺖ
ﺩﺍﻍ ﺩﯾﺪﻥ ﮔﺎﻫﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺍﻍ ﺗﻮﺍﻟﺘﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻧﮓ ﺁﺑﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻬﺎﺩﻩ باشند !
::
::
گوشیم فارسی نداره همیشه مینویسم سلام گلم که میشه سلام کلم !
و همیشه جواب میگیرم سلام چغندر ، سلام کاهو ، سلام شلغم !
باید برم یکی از اینا که راحت از تو جیب درمیاد بخرم !
::
::
اﮔﻪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ؛ ﭘﺲ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧد !
::
::
لیست فیلمهای سینمایی ایام نوروز اعلام شد :
او یک پراید سوار بود
بوی خوب پسته
بابا با گوشت گُریخت
رویای سفر در عید
جدال مهمانان بر سر آجیل
بخاطر ۵۰۰ تومان عیدیه بیشتر
گریز از میزبانی
مرغ ترکیه ای یا مرغ تایلندی
و …
::
::
با سلام
یارانه شما این ماه واریز نمیشود
شما را در پراید مشغول خوردن پسته دیده اند !
::
::
تو کوچه ترقه انداختن ، پیرزنه دم در واستاده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد،
دو دیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی !!
پیرزنه گفت قربون قد و بالات مادر مواظب باش !!
::
::
نمیدونم چه سریه که خیره شدن به یه نقطه وقت نوشیدن چاى لذتش رو دو برابر میکنه ؟
::
::
با این گرونی گوشت
تا چند وقت دیگه جلو پای عروس و دوماد مجبورن تن ماهی باز کنن
::
::
تعارف که نداریم، همیشه در هر فداى سرت
یه خاک بر سرت به صورت مستتر و بالقوه وجود داره !
::
::
پسره : اسمت چیه ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست
پسره : چند سالته ؟؟؟
دختره : یه شارژ بفرست
پسره : خیلی دوسِت دارم میخوام بیام خواستگاریت !
دختره : واقعا ؟؟؟ کِی ؟
پسره : یه شارژ بفرست …
::
::
جشنواره فیلم غذاها :
جایزه اسکار براى لیمو عمانى براى ایفاى نقش مکمل در قرمه سبزى !
::
::
بفرما و بشین و بتمرگ هر سه تا یک معنی داره
اما هیچ کدوم اثرش مثل “گ.و.ه نخور” نیست !
::
::
ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻡ ﻗﺪﯾﻢ ﯾﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺎﺧﺪﺍﯼ ﺷﺠﺎﻋﯽ ﺩﺍﺷﺖ
یک ﺭﻭﺯ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ،
ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺭﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻠﻮﺍﻧﺎﻧﺶ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﻭ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ
ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ
ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻡ، ﺷﻤﺎ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ
ﻭ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﯿﺪ
ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﺯﺩﺍﻥ
ﺩﺭ ﻣﺼﺎﻑ ﺑﺎ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ
یک ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ۱۰ ﺗﺎ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﻫﻤﺰﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﻫﻤﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ یکی ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﻭﻥ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ
::
::
من شخصا به خودکشی اعتقاد ندارم، مگر اینکه پسوُردم لو بره!
::
::
اس ام اس حیف نون به نامزدش برای تولد :
عزیزم تولدت مبارک
ایشالا تا آخر عمر زنده باشی !
::
::
مامانم که شیشه پاک کن میخرید ،
لحظه شماری میکردم تا اون ماده ی داخلش تمومه بشه بعد توش آب پر کنم بازی کنم
این بلند مدت ترین برنامه ریزی بود که تو بچگی انجام میدادم !
::
::
یادش بخیر یه وقت میگفتن سیگار نکشید پسته بخورید
دیگه از این به بعد باید یه پاکت سیگار بذاریم تو جیب‌مون
هر وقت هوس پسته کردیم یه نخ بکشیم !
::
::
همیشه یه احمقی پیدا میشه
که ماشینشو جلوی پارکینگ خونه ت پارک کنه
حتی اگه خونه نداشته باشی !
::
::
من هروقت می دوئم که به اتوبوس برسم ولی نمی رسم،
همینطور به دویدن ادامه میدم که فکر نکنن ضایع شدم
یه بار سه ایستگاه دویدم
::
::

واقعا شانس آوردیم همه بیماریها رو خارجی ها کشف میکنن
و اسم خودشونو میذارن روش وگرنه مثلا بجای پارکینسون،
باید میگفتیم مرض کامبیز یا درد حاج مرتضی و برادران به غیر مجتبی
::
::
بنظر من؛ وقتی گوشی رو سایلنته…
خودش باید شعور داشته باشه؛ گــــــــم نشه…
::
::
با توجه به نزدیک شدن چهارشنبه سوری
قبل از پریدن از روی آتش به موارد زیر توجه کنید :
۱) سایز خشتک
۲) زاویه پرش
۳) استفاده از شورت مامان دوز در زیر شلوار
۴) دوری از هر گونه هیجان و جو زدگی علی الخصوص جلوی دخترا
۵) فاصله مناسب تا شعله های آتش در هنگام پرش
آبروی شما آبروی ماست
::
::
عکاس سرکلاس درس اومده بود تا از بچه‌هاى کلاس عکس یادگارى بگیره،
معلم هم داشت همه بچه‌ها را تشویق می‌کرد که دور هم جمع بشن
معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سال‌ها بعد وقتى همه ‌تون بزرگ شدید
به این عکس نگاه کنید و بگید:
این احمده ،الان دکتره ، یااون مهرداده ، الان وکیله
یکى از بچه‌ها ازته کلاس گفت : اینم آقا معلمه، الان مـــــــــــــرده !
::
::
پیامک این روزهای دخترها به همدیگه!
الهی آخرین خونه تکونی مجردیت باشه
نیت کن و واسه ۳ نفر بفرست ! تا آخر عید خبرای خوبی میشنوی
اگه زنجیرو قطع کنی تا ۳سال هیچ خواستگاری نمیبینی !
::
::
یه ضرب المثل قدیمی چینی هست که خیلی قدیمیه
کسی به اون صورت یادش نیست !
حتی خود چینی هام فراموشش کردن
چه برسه به من که واستون بگم !
اما خیلی آموزنده بوده !
::
::
بچه بودم روزی یه نخ سیگار میخریدم برای مبارزه با دخانیات مینداختم دور ،
قالب اوقات بعد از این کار حس بتمن پیدا میکردم !
::
::
اون کسانی که یک ماه رفتن خارج بعد لهجه پیدا کردن رو باید ;
با سیم جارو برقی نیم ساعت بزنی !
بعدش لهجه شون خود به خود کم رنگ میشه !
::
::
یارو میره انجمن اهدای عضو
جو گیر میشه و همه رو تیک میزنه
بعد از مرگش،
به خانواده اش یه شلوار کردی گشاد و یه مشت سبیل تحویل میدن !
::
::
“باز منو کاشتی رفتی” چیست ؟
اعتراض نهال به باغبان وظیفه نشناس !
::
::
داشتم ماهی میخوردم که یهو استخون ماهی گیر کرد توی گلوم
هر کاری کردم در نیومد ،مجبور شدم زنگ بزنم به خدمات شرکت glx
::
::
توی حموم کلی با شیر آب گرم و سرد ور میری
تا حرارت آب مناسب بشه تا میری زیر دوش،
یکی یه شیر آب گرم رو تو خونه باز میکنه حرارت آب یهو میره زیر صفر درجه !
دوباره تا میآی حرارت رو تنظیم کنی،
همون شیر رو میبنده زیر دوش آب پز میشی
::
::
میدونی لذت بخش ترین لحظه زندگی کیه ؟
وقتی یه عطسه میکنی از ته دل
یعنی انگار ری استارت میشی !
:
:
یه بار تو تاکسی از سر حجب و حیا، خودمو چسپوندم به در تا نخورم به دختره
دختره گفت: آقا این مسخره بازی ها چیه درست مثل آدم بشین دیگه!
آدم نمیدونه باید چیکار کنه !
:
:
چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:
– اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل
– خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب
– کار گروهی در هنگام امتحان
– حرف زدن بدون تکون خوردن لب !
:
:
امروز ناهار آبگوشت داشتیم
طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد !
مامان از تو آشپزخونه داد میزنه :
چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون
مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟
صد بار گفتم استخونا برا باباتونه !!
:
:
مریض بودم مامانم داشت داروهام رو میداد که داداش کوچیکم اومد گفت:
منم از اینا میخوام
مامانم گفت:
الهی مامان بمیره برات.اینا پی پیه، فقط داداش باید بخوره !
بچه هم گفت: اه اه رفت دنباله بازیش
::
::
زنها مثل میوه اند
هر کدام رنگ شکل و مزه خودشان را دارند …
اما مشکل مردها اینه که عاشق سالاد میوه اند …!
::
::
رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه ؟؟؟
یه دختر بچه ۵ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه !
به جون خودم من تا ۱۲سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن !
::
::
ﺑﻪ یارو ﻣﻴﮕﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮ ﺗﺎﻛﺴﻰ ﻛﻰ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﺑﺸﻴﻨﻪ؟
ﻣﻴﮕﻪ: ﻳﻪ ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ! ﻣﻴﮕﻦ : ﭼﺮﺍ ؟
ﻣﻴﮕﻪ: ﺍﻭﻧﺎ ﻣﻴﭽﺴﺒﻦ ﺑﻪ ﻫﻢ ، ﺟﺎﻯ ﻣﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻴﺸﻪ !
::
::
یه سوال چند روزه تو ذهنم اومده منو ول نمیکنه
با این مضمون که شرکت glx لب تاب هم داره ؟
آخه لبتابم از تو کیف اصلا در نمیاد !
::
::
تا حالا دقت کردین
راننده تاکسی هایی که بیشتر باهات گرم میگیرن و حرف میزنن
کرایه بیشتری میگیرن و تو هم روت نمیشه چیزی بگی ؟
::
::
دقت کردین فیس و افاده ی منشی دکترا از خود دکترا بیشتره ؟
میخواد یه کلام جواب بده،
انگاری ازش خواستن سوراخ لایه اوزون رو بدوزه !!! والااا …
::
::
ایرانسلم دیگه ترکم کرد
اس ام اس داده اگه دلت نمی خواد دیگه باهات باشم
عدد ۲ را به ۵۰۰۵ ارسال کن
::
::
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی
ولی از سر سفره پا نمیشم برم پارچ آبو بیارم !
::
::
دقت کردین همیشه سطح مسابقات
از نظر کسی که قهرمان شده بسیار بالا بوده ؟

ادامه مطلب / دانلود

ازدواج با شوهر برنامه نویس (طنز)

شوهر: سلام،من Log in کردم.

زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟

شوهر: Bad command or File name

زن: ولی من صبح بهت تاکید کرده بودم!

شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel

زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟

شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time

زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.

شوهر: Sharing Violation, Access Denied

زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا یک تصمیم اشتباه بود.

شوهر: Data Type Mismatch

زن: تو یک موجود بدرد نخور هستی.

شوهر: By Default

زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزی بخوریم.

شوهر: Hard Disk Full

زن: ببینم میتونی بگی نقش من تو زندگی تو چیه؟

شوهر: Unknown Virus Detected

زن: خب مادرم چی؟

شوهر: Unrecoverable Error

زن: و رابطه تو با رئیست؟

شوهر: The only User with Write Permission

زن: تو اصلا منو بیشتر دوست داری یا کامپیوترتو؟

شوهر: Too Many Parameters

زن: خوب پس منم میرم خونه بابام.

شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed

زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه بر نمیگردم!

شوهر: Close all Programs and Logout for another User

زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایده نداره، من رفتم .

شوهر: Its now Safe to Turn off your Computer

ادامه مطلب / دانلود

یکی از فانتزیام اینه که...

 یکی از فانتزیام اینه که کنکور اول بشم بعد خبرنگارا بیان حمله کنن سمت من. بعدش تو ازدهام جمعیت محو شم برم پی کار خودم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که تو افق پنهان شم
بعد فانتزیایی که میان. تو افق محوشن رو با دمپایی ابری انقد بزنم که
صدای گرگ دربیارن تو افق…….
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فـانـتزیام اینه کــه
کنترل تلویزیون خونمونو بردارم
بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری،
این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم !
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم : لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه ،
کلی آدم بیگناه اینجا هست !
.
.
.
توهم در حد سراب های بیابان های ۱۵۰ درجه آمازون …
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”(صدای کفششه!) ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ ! ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ … ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ … پسره ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که…
تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم…
بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم…
منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد…
برو از خدا بترس….
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
از فانتزیای اصلیم اینه که واسه یه سرماخوردگی ساده برم دکتر یهو بگن بیماری لاعلاج داری و فقط ۱ سال زنده میمونی ! منم ۱۱ماه با این راز تو سینم زندگی کنم تا اینکه یه روز که خیلی اطرافیان یا همکلاسیام اذیتم کردن این راز رو فاش کنم و همه تو بهت و حیرت به هم نگاه کنن و زبونشون بند بیاد … منم در همین حین صحنه رو به سمت نور افق ترک کنم و در نور محو بشم و هرچی صدام کنن و دنبالم بیان بهم نرسن و بقیه ی عمرشونو تو حسرت و غم و احساس عذاب زندگی کنن کصـافـطــا !!!
اخیرا هم به این شکل کاملش کردم :
بعد که ۱سال تموم شد به نحو عجیبی زنده بمونم و قیافه و هویتمو عوض کنم برم تو کلاس به عنوان یه شاگرد جدید بشینم که از خارج اومده ؛ بعد عذاب وجدانشونو ببینم حال کنم !
تخیل در حد جنگ ستارگان هندی
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم!
اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از عجیبترین فانتزیامم اینه
واسه امتحانا درس بخونم
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیامم اینه که:
.
.
با لحن جدی و خسته
به یه دکتر بگم:
لطفا حاشیه نرو دکتر!!
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم:
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم؟؟
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یکی داره تو فانتزیش توی گرد غبار یا دود محو میشه
از اون طرف دودا بگم پخخخخخخخخخخخخخخ بعد سکته ناقص بزنه بعد بمیره
بعد منم تو چاهی که از فرط خنده حفر کردم سقوط کنم
بعد اون دنیا یقمو بگیره از پل صراط پرتم کنه پائین!
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یکی از فانتزیام اینه که سر جلسه امتحان بشیینم بعد با نگاه کردن به سوالات, پاینش بنویسم :
.
.
.
“مَردی نَبُوَد فتاده را پای زدن .. گر دست فتاده ای بگیری مَردی
بعد برگه رو تحویل بدم برم!!!
ما همچین آدمی هستیم…

ادامه مطلب / دانلود

شعر طنز دانشگاه آزاد

همان روزی که فرزندم بشد وارد به دانشگاه

برآمد از درون سینه ام از غصّه وغم آه

بشد دانشجوی آزاد ومن دربند وبیچاره

چرا که نیک می دانم هزینه ساز و سرباره

از این پس الوداعی بایدم با خنده و شادی

و با هر چه پس انداز و حقوق و پول و آزادی

شروع گردید دوران ریاضت ، سختی و حرمان

هرآن چیزی بنا کردم بشد درلحظه ای ویران

زدم چوب حراج بر فرش و تخت و تی وی رنگی

همه چیزم بشد قربانی این کار فرهنگی

به خون دل نمودم جور، پول ثبت نام او

حدیث و داستان و قصّه بود، موضوع وام او

از آن ترسم که تا پایان تحصیلات فرزندم

وتاگیرد لیسانس خویش این دردانه دلبندم

نه سقفی روی سر باشد نه فرشی زیر پای من

به جای خانه گردد محبس و زندان سرای من

شود او فارغ التحصیل و ساقط گردد از من حال

شود« جاوید» دراو حسرت شغل و زمن هم مال

ادامه مطلب / دانلود

طنزی فوق العاده خواندنی!

تفاوت های فرهنگی باخت در ایران و اروپا
مربی تیم بازنده شطرنج در اروپا:
امروز روز ما نبود و زیاد هم خوب بازی نکردیم.
مربی تیم بازنده شطرنج در ایران:
کورنومنت که افتضاح بود. هوا هم آلوده بود و اسب و فیل ما رو از نفس انداخت. زمین بازی هم به درد گوسفند چرانی می‌خورد.

مربی تیم بازنده والیبال در اروپا:
امروز تمرکز خوبی روی بازی نداشتیم و تیم رقیب بهتر از فرصت‌ها استفاده کرد.
مربی تیم بازنده والیبال در ایران:
تور که سوراخ بود! توپ که باد نداشت و مربع بود و من نمی‌دانم فدراسیون خجالت نمی‌کشد از این وضع توپ. داور اول هم بی شعور بود. من واقعا متاسفم برای این ورزش.

مربی تیم بازنده منچ و مارپله در اروپا:
مقصر شکست امروز من بودم و دیگر هیچ. به تیم برنده هم تبریک می‌گم.
مربی تیم بازنده منچ و مارپله در ایران:
تاس که اصلا نمی‌چرخید. مارها هم که برای آنها خوش رقصی می کردند و فقط به ما نیش می‌زدند. داوری هم که فاجعه! تماشاگر هم دائم توی صورت ما لیزر انداخت…واقعا یه مشت بووووووق دارند این ورزش را اداره می‌کنند! خاک بر سر ما که آمدیم توی این ورزش. و خاک بر سر تیم مقابل که با این دودره‌بازی‌ها تیم ما را برد و خاک بر سر تماشاگری که اینطوری به بچه‌های ما فحش داد و خاک…

مربی تیم بازنده واترپلو در اروپا:
بچه های ما امروز خسته بودند و نشد تاکتیک‌ها به درستی اجرا بشه.
مربی تیم بازنده واترپلو در ایران:
آبش که خیس بود. زمین که موج داشت. تیر دروازه ها هم به اراده تیم مقابل تکون می‌خورد. بازیکنان حریف هم توی آب هر کاری خواستند کردند، آب رو اصلا نمی‌شد بو کرد! توپ هم که لیز بود. من نمی‌دونم واسه چی اصلا ما مسابقه برگزار می‌کنیم.

مربی تیم بازنده فوتبال در اروپا:
تیم مقابل امروز خیلی بهتر از روزهای قبل بازی کرد و متاسفانه خط دفاع ما نتونست اونطور که باید ظاهر بشه.
مربی تیم بازنده فوتبال در ایران:
یعنی من …(از انتشار باقی کلمات معذوریم!)

ادامه مطلب / دانلود

20 دلیل که به دختر بودنت افتخار کنی

1- هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.

2- به سادگی آب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست!!)

3- هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای کبری جونو بفهمه.

4- خوب می تونی نقش بازی کنی.

ادامه مطلب / دانلود

چند کاریکلماتور بامزه و خواندنی

کاریکلماتور

۱_ بعضی از کشور ها وسایل ارتباط جمعی دارند و بعضی ها وسایل اغفال جمعی .

۲_ در جدال اعداد ، این صفر ها هستند که بی طرفند !

۳_ طناب دار و صندلی به یک اندازه مقصرند .

۴_ در زندگی بعضی ها هم نفس هستند و بعضی ها هم قفس .

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 5 از 5«... قبلی 345
css.php