نتايج جستجو مطالب برچسب : زندگی زناشویی

دلایل دل سرد شدن همسران

یکی از آگاهی‌های لازم برای ایجاد یک رابطه موثر، شناخت عواملی است که رابطه ما را به سوی دلسردی سوق می‌دهند.

بسیاری از زوج‌ها علی رغم حسن نیتشان، به روش‌های متفاوتی باعث دلسردی همسرشان می‌شوند. گاهی به یکدیگر احترام نمی‌گذارند، گاهی احساسات همدیگر را در نظر نمی‌گیرند، گاهی قدرت‌طلبی می‌کنند و گاهی تحقیر و سرزنش.

نوع برخورد هر انسانی، نمادی از سلامتی روان و آگاهی اوست. برای آنکه برخورد سالمی داشته باشیم در ابتدا باید روان سالمی داشته باشیم. اگر مشکلات ارتباطی ناشی از مشکلات درونی نباشد، مهارت‌های ارتباطی پیشقدم می‌شوند.
یکی از آگاهی‌های لازم برای ایجاد یک رابطه موثر، شناخت عواملی است که رابطه ما را به سوی دلسردی سوق می‌دهند. مشاوره خانواده

در زیر به چند عنصر از عوامل دلسرد کننده اشاره می‌کنیم:

سلطه پذیری
گاهی احساس می‌کنیم، برای اینکه کار‌ها خوب پیش رود باید ما کار‌ها را انجام بدهیم. برای همین هم است که نظر همسرمان یا پیشرفت‌های او را نمی‌بینیم. وقتی این احساس را داریم به صورت زیرکانه و ضمنی همسرمان را تحت سلطه قرار می‌دهند.

ترساندن
کمالگرایی بیش از حد، باعث احساس ترس می‌شود. همسرانی که توقع دارند همسرشان بر اساس ملاک‌های کمالگرایانه آن‌ها عمل کنند احساس دلسردی را به همسران خود انتقال می‌دهند.

تصدیق نکردن پیشرفت
وقتی پیشرفت‌های همسرتان را تصدیق نمی‌کنید باعث دلسرد شدن همسرتان می‌شوید. تصدیق کردن پیشرفت‌های همسر باعث تشویق آن‌ها برای تغییر می‌شود.

حساسیت بیش از حد
وقتی همسری می‌خواهد بر‌تر از دیگران باشد، به همسر خود بیش از حد حساس می‌شود، چرا که این اعتقاد اشتباه را دارد که وقتی کسی می‌شوم که از دیگران سر‌تر باشم. وقتی شوهر یا زن در مورد یک دوست خود صحبت می‌کند یا از لباس قشنگ کسی حرف می‌زند، طرف مقابل این صحبت‌ها را کنایه از نواقص خود می‌بیند و واکنش نشان می‌دهد. این نوع رفتار‌ها ممکن است باعث دلسردی طرف مقابل شود، چرا که هم منظور او را بد تعبیر کرده‌اید و هم در مقابل ابراز عقیده یا احساساتش ایستاده‌اید.

مشکلات زندگی زناشویی

آگاهی از رفتار‌ها و تاثیر آن بر طرف مقابل می‌تواند ما را در بهبود یک رابطه کمک کند. دلسرد کردن همسر، در واقع تلاش برای خاموش کردن آتش یک زندگی پویا، انرژی دهنده و صمیمی است. توانایی در برخوردی موثر، چیزی است که بر اثر دقت و تمرین به دست می‌آید. باید برای جلوگیری از رفتارهایی که به روابط و در ‌‌نهایت به زندگی ما لطمه می‌زنند برنامه‌ای داشته باشیم.

ادامه مطلب / دانلود

آزادی فردی شما بعد از ازدواج ؟!

یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج در زندگی زناشویی مطرح است، «محدودکردن آزادی‎های فردی» طرفین است. در این موارد افراد، اولین واکنشی که نسبت به این محدودیت از خود نشان می‌دهند «مقاومت» است.

برای مثال فردی قبل از ازدواج، هر روز جمعه‌ها عادت داشته با دوستان خود به کوه و یا تفریح برود و زمانی که ازدواج می‌کند، همسرش با این موضوع مخالف است و در برابر او مقاومت می‌کند. مثلا زمانیکه فرد لباس‌هایش را می‌پوشد و آماده برای رفتن به بیرون از خانه می‌شود، همسرش سریع واکنش نشان می‌دهد و می‌گوید: «کجا، تو دیگر همسرداری و اگر جایی بخواهی بروی، باید با هم برویم».

در ابتدا زوجین این نوع رفتار را می‌پذیرند و برای هم دیگر گذشت می‌کنند؛ اما با مرور زمان مقاومت خود را آغاز کرده و می‌گویند:”«ماهم می خواهیم زندگی شخصی خود و آزادی فردی داشته باشیم».

زمانیکه زوجین در زندگی مشترک خود مقاومت می‌کنند، باعث می‌شود به تدریج در دید زن و شوهر یک مسابقه‌ای ایجاد شود که در کجا همدیگر را آزاد و در کجا با هم به تفریح بپردازند. در نتیجه این رفتار باعث کلنجار و یا کل کل بین زوجین می‌شود.

مسئله اصلی این است که طرفین باید به همدیگر «اعتماد» داشته و همدیگر را در اینکه «رشد شخصی» داشته باشند، یاری کنند.

ازدواج پیوند بین دو نفر است؛ اما دو نفر مستقل. قرار نیست همه چیزها به همدیگر وابسته و محدود باشد.

در اینگونه مسائل، خیلی خوب است که همسران در زمینه تفریح، با هم «علایق مشترک» داشته باشند. مثلاً زن و شوهر دوست دارند با همدیگر برای تفریح به کوه بروند. این «علاقه مشترک» سبب می‌شود که با همدیگر به کوه بروند.

و اما اگر علایقشان با هم نخواند و مشترک نباشد؛ مثلاً اگر یکی از زوجین، دوست نداشت به کوه برود، خواه ناخواه زندگی خوبی نخواهند داشت. در این مواقع یک نفر باید ایثار کرده و قربانی علایق شخص مقابل شده و از خواسته و امیال خود بگذرد تا طرف مقابل خود را راضی نگه دارد.

این گونه رفتار کردن در دراز مدت مشکل ساز شده و فرد احساس می‌کند که در زندگی مشترک به رشد شخصی خود نرسیده و به خود نپرداخته است. در بسیاری از زوج‌های جوان دیده می‌شود که این افراد بعد از سال‌ها که زندگی مشترک داشته‌اند، خسته می‌شوند و می‌گویند «ما دوست داشتیم سرکار رفته و یا کارهای هنری و نقاشی و یا کلاس های موسیقی برویم. حتی می‌خواستیم ادامه تحصیل داشته باشیم؛ اما فقط به صرف ازدواج نتوانستیم به هدفمان برسیم و کارهایمان بی‌نتیجه مانده است».

در نتیجه در زندگی مشترک این مشکلات باعث می شوند که زندگی خوبی نخواهند داشت و می توان گفت: «اگر در زندگی شخصی راضی نباشد مسلما از زندگی زناشویی هم لذتی نمی‌برد».

محترم شمردن قانون آزادی فردی در زندگی زناشویی

قانون آزادی های شخصی در قانون اساسی هر کشوری درج گردیده است و ما این قانون را برای خود محترم می شماریم و در ارتباط با دوستان و آشنایان تا حدودی رعایت می کنیم. اما متأسفانه در زندگی زناشویی خود را ملزم به رعایت این قانون نمی دانیم و زیر پا گذاشتن این قانون را با خواندن نامه ها و گوش دادن به تلفن های یکدیگر آغاز می کنیم؛ حتی در بسیاری موارد دیده شده که کیف های دستی و کمدهای شخصی دیگران را به صورت عادت می گردیم! و در پاره ای اوقات انجام این کارها را دلیل بر صمیمت در خانواده می دانیم. این گونه کارها نه تنها دلیل بر صمیمیت نیست بلکه موجب پایمال کردن آزادی های شخصی و در نظر نگرفتن فردیت افراد خانواده است. رعایت این قانون در مورد اوقات اشخاص هم صدق می کند. خارج از محیط خانه اگر بخواهیم با شخصی قرار بگذاریم، سعی می کنیم از او بپرسیم چه ساعتی مناسب است تا حتی الامکان از برهم خوردن برنامه او جلوگیری کنیم. رعایت چنین مسائلی در زندگی خانوادگی به خصوص در زندگی زناشویی هم لازم و ضروری است. اما رعایت اوقات فراغت زن و شوهر شاید از نظر ظاهر کمی غیر عادی باشد، زیرا طرز فکر حاکم بر اجتماع می گوید که آنها در هر صورت و در همه وقت باید از وظایف مادری و همسری خود پیروی کنند؛ ولی زنان می توانند علی رغم انجام وظایف مادری و همسری، اوقاتی را برای برنامه های شخصی اختصاص دهند؛ و رعایت چنین مسأله ای از طرف شوهران ضروری است.

همچنین زنان باید در مورد شوهران خود این مسأله را رعایت کنند زیرا کار و مسؤولیت پی در پی روح و جسم آدمی را خسته می کند و داشتن سرگرمی و تفریح، لازم و ضروری است. گاهی بعضی از سرگرمی ها خانوادگی است و همه اعضا در آن شرکت می کنند، و گاهی خصوصی و فردی است. گاهی اوقات شوهر شما مشغول مطالعه است و یا تلویزیون تماشا می کند. زمانی هم ممکن است گلدان ها را جابجا کند.

نباید اخم کنید و بگویید: «لعنت به این زندگی! از صبح تا شب سر کار هستی حالا هم که آمدی خانه، این طور وقت می گذرانی». نباید فراموش کنید که شوهر شما یک ماشین سخنگو نیست که بتواند دائماً در حال گفتگو باشد.

متأسفانه اکثر آدم ها از یک حقیقت کلی در مورد خود و دیگران غافل هستند، و آن این است که بنا به گفته خیلی از روان شناسان ، خداوند از هر کدام از انسان ها فقط یک نمونه خلق کرده است. شاید کسانی باشند که از نظر ظاهر و یا طرز فکر با ما شباهت های بسیار داشته باشند، اما هرگز هیچ انسانی نیست که از نظر اعتقادات، روش زندگی، طرز فکر و دیگر موارد زندگی به ما شباهت کامل داشته باشد. این گفته بدان معنا است که نباید انتظار داشته باشیم همیشه و در هر زمان اطرافیان ما کاملاً ما را درک کنند، زیرا انجام چنین کاری برای خود ما هم غیر ممکن است. شاید شما مدت زیادی را با دوستی که از خیلی جهات با شما هم عقیده است زندگی کنید، ولی روزی متوجه شوید که او قادر نیست کاملاً شما را درک کند؛ نباید فراموش کنید که او کپی شخصیت شما نیست: گاهی شما از درک او عاجز هستید و زمانی او از درک شما. اگر سعی کنید در رابطه با دوستان و آشنایان به خصوص در زندگی زناشویی این مسأله را در نظر بگیرید، هر روز زندگی شما بهتر و شیرینتر می شود.

روان شناسان و مشاوران خانواده معتقدند: برای اجتناب از این اتفاقات ناخوشایند، بهتر است زن و شوهر با همدیگر «مذاکره» کرده و به «توافق» رسیده و همدیگر را بپذیرند. مثلا بگویند:«درست است که در زیر یک سقف زندگی می‌کنیم و زندگی مشترک خوبی هم داریم؛ ولی زندگی خوب این است که سعی کنیم، همدیگر را تشویق کرده و کمک کنیم که به علایق شخصی و آزادی‌های فردی خود بپردازیم».

ادامه مطلب / دانلود

۲۰ نکتـه مهـم در تصمیـم گیـری بـرای ازدواج

تصمیم گیری برای ازدواج مرحله سختی است. برای عبور از این مرحله، باید چند نکته مهم وکلیدی را بیاد داشته باشید

۱٫ تصمیم‌گیری مرحله‌ی به ظاهر آسان ولی سختی است. آن را جدی بگیرید، احساسی عمل نکنید، اما بیش از اندازه هم وسواس به خرج ندهید، نترسید و توکل کنید.

۲٫ اگر ابتدا احساسی تصمیم گیری کنید، چشمانتان به روی حقایق بسته می‌شود و نظرتان به عقل تحمیل می‌گردد، آنگاه مطمئن باشید که تصمیم عاقلانه و درستی نگرفته‌اید؛ پس به زودی منتظر عواقب آن باشید!

۳٫ اگر شخصی عفیف، هم فکر و مۆمن باشد و همچنین توانایی اداره زندگی را داشته باشد و شما نسبت به او احساس خوشایندی دارید او را انتخاب کنید.

۴٫ این را بدانید که شاید او بتواند حساسیت‌ها و سلیقه‌های اکتسابی‌اش را اصلاح کند، اما هرگز نمی‌تواند رفتار فردی و شخصیت درونی و ذات خود را به زودی تغییر دهد.

۵٫ شما باید انس و الفت ایجاد شده میان خود و فرد مقابلتان را ریشه‌یابی کنید تا یقین پیدا کنید که این انس و الفت حاصل سه چیز نباشد: حس ترحم تحریک شده، شباهت ظاهری به یکی از افراد مورد علاقه‌تان، صرف زیبایی ظاهری.

۶٫ شرایط و خواسته‌های غیرمنطقی پذیرفته نشود؛ اگر پذیرفته شود، باید به آن عمل گردد.

۷٫ بر طبق احکام اسلام، دختر باید نظر پدرش را در انتخابش دخیل کند.

۸٫ در دوران خواستگاری و مخصوصاً در تصمیم‌ گیری باید بین شما و شخص مقابل تفاهم باشد و بعد از تصمیم گیری توافق.

۹٫ هیچ‌گاه نباید به دنبال تفاهم صدرصد باشیم، تفاهم ۶۰ ۷۰ درصد برای ازدواج خوب است.

۱۰٫ هرگز نباید تا قبل از تصمیم نهایی به گونه‌ای رفتار کنید که طرف مقابل گمان کند که او را انتخاب کرده‌اید. شاید در یک تحقیق یا گفتگوی جدید از مسأله‌ای اطّلاع پیدا کنید که مورد قبول شما نباشد.

۱۱٫ این را بدانید که وقتی قویاً معتقد باشید که تصمیم درستی گرفته‌اید، به همسرتان بیشتر اطمینان می‌کنید و برداشت مثبت‌تری از زندگی خواهید داشت. پس تصمیم را دیر بگیرید ولی در آن تردید نکنید.

۱۲٫ عاقلانه تصمیم بگیر تا عاشقانه زندگی کنی.

۱۳٫ علائم تصمیم احساسی: بدانید از زمانی که ایرادهای طرف مقابلتان را در هر صورت برای دیگران توجیه می‌کنید، پس از روی احساس تصمیم گرفته‌اید.

۱۴٫ اگر ملاک‌های اصلی‌تان در شخص مقابل و خانواده‌اش وجود ندارد و با این حال شما آنها را انتخاب کرده‌اید، بدایند که قطعاً از روی احساس تصمیم گرفته‌اید.

۱۵٫ اگر شخص مقابل مورد تأیید شماست، اما به دل شما ننشسته (یا نسبت به او احساس ناخوشایندی دارید) پیشنهاد می‌‌شود از انتخاب او صرف نظر کنید.

۱۶٫ لجبازی و واگذاری ممنوع : هرگز از روی لجبازی با والدین و اطرافیان و یا بر عکس به خاطر سپردن به والدین (اطاعت محض از آن‌ها) تصمیم گیری نکنید که پشیمانیش برای شماست.

۱۷٫ به یاد داشته باشید به خاطر راضی کردن والدین و دیگران، چشم و هم چشمی، ثروت و بالاتر بودن از دوستان و اقوام تصمیم گیری سطحی نکنید. به این فکر کنید که شما می‌خواهید با او زیر یک سقف برای همیشه، بدون تمامی این عوامل بیرونی زندگی کنید.

۱۸٫ تصمیم‌گیری عجولانه: به خاطر معطل نماندن خواهران بعدی و یا تصور از دست دادن موقعیت ازدواج (مخصوصاً برای دختران با سن بالا) نباید تصمیم‌گیری اجباری و عجولانه کرد.

۱۹٫ هرگز فکر نکنید که با انتخاب هر کس، می‌توانید از شرایط نامناسب موجود فرار کنید؛ در این صورت مطمئن باشید که این بار با دست خود، خود را به دام انداخته‌اید.

۲۰٫ ازدواج از روی رحمت آری ولی از روی ترحم هرگز. ترحم بعد از ازدواج برای دو طرف توقع ایجاد می‌کند و نمی‌تواند منشاء استحکام و علاقه بشود.

گروه اینترنتی پرشین استار

هشدارهای پیش از ازدواج

در آشنایی های پیش از ازدواج، باید این موارد را به عنوان خطرات یک رابطه در نظر بگیرید :

۱٫ رابطه ای که شما در آن بیشتر عشق می ورزید: در این رابطه شما از احساس طرف مقابل خود مطمئن نیستید اما به عاشق تر شدن خود ادامه می دهید.

۲٫ رابطه ای که در آن به همسر آینده خود به چشم یک الگو یا آموزگار نگاه می کنید: مثل آنکه دانشجویی عاشق استاد خود می شود. این گونه روابط مناسب ازدواج نیستند.

۳٫ رابطه ای که فقط به جذابیت ظاهری و اجتماعی طرف مقابل توجه شود؛ چرا که ما با ویژگی ظاهری و اجتماعی فرد مقابل مان ازدواج نمی کنیم بلکه ویژگی های اخلاقی وی است که مسیر ازدواج را برای ما متداوم می کند.

۴٫ رابطه ای که در آن یکی از دو طرف برای فرار از مشکلاتش تصمیم به ازدواج می گیرد که یا دلیل، مشکلات و فشار خانواده یا فراموشی رابطه گذشته یا به دلیل شباهت یا تضاد با فردی که در رابطه قبلی داشته اند، است.

۵٫ رابطه ای که در آن می خواهید طرف مقابل تان را نجات دهید، یعنی برای او دلسوزی و به او کمک می کنید.

ادامه مطلب / دانلود

نکات مهم روزهای اول متاهلی

ازدواج و از تب و تاب افتادن احساسات عاشقانه، از آن تجربه‌های ناخوشایندی است که بسیاری از زوج‌ها درگیر آن هستند. گاهی در رابطه‌ای هستید که مدت‌ها در انتظارش بوده‌اید، اما حالا احساس خوشبختی نمی‌کنید…

گاه حس می‌کنید کسی را که عاشقانه دوست داشتید گم کرده‌اید یا او ناگهان به آدم دیگری تبدیل شده است یا شاید فکر کنید که از اول درباره او اشتباه کرده‌اید و این چیزی نبوده که می‌خواستید. این نه مساله پیش پا افتاده‌ای است و نه چیزی که بتوانید به سادگی از آن چشم‌پوشی کنید. از خودتان می‌پرسید این اتفاق کی و چگونه رخ داده است؟ چطور ممکن است چنین اشتباهی کرده باشید؟ و چرا همه نقشه‌هایتان غلط از آب درآمده؟ غمگین و دلسرد می‌شوید، امیدهایتان را بر باد رفته می‌بینید و بارها و بارها حال و گذشته رابطه‌تان را زیرورو می‌کنید. اما اینها چیزی را عوض نمی‌کند؛ این اتفاقی است که افتاده و از این پس، نوع مواجهه شماست که اهمیت دارد.
بنابراین توصیه می کنیم قبل از این که سایه سردی بر زندگی تان بیفتد، این نکته ها را بخوانید و به کار ببندید:
زندگى مشترک عرصه کمال است نه صحنه پیکار

بنابراین یار و یاور هم باشید و سعى نکنید بر همسرتان تسلط یابید. به عبارت دیگر با هم و در کنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم! خانواده زمانى موفق خواهد بود که در آن هماهنگى وجود داشته باشد و همه اعضا در یک محفل انس با کمال صمیمیت و شادى زندگى کنند. بنابراین همسران جوان باید از هر نوع رفتارى شامل طعنه‏زدن، تحقیر و مقایسه کردن همسر با دیگران و… پرهیز نمایند.

از ابراز محبت نسبت به یکدیگر دریغ نورزید

ابراز محبت به‏ موقع در زندگى مشترک، نشاط و طراوت و علاقه را به دنبال خواهد داشت. این امر فقط لازمه چند روز نخستین ازدواج نیست بلکه با گذشت زمان نهال نوپاى زندگى به درختى تناور تبدیل مى‏شود که نیاز بیشترى به آبیارى دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم، مى‏توان این درخت تناور را براى همیشه بارور و باطراوت نگاه داشت و بر نشاط آن افزود.

عاشقانه به هم نگاه کنید

نحوه نگریستن هر یک از ما به دیگرى، به « چگونه بودن ما » بستگى دارد نه به « چگونه بودن او ». شیفتگى زمانى حاصل مى‏شود که فکر کنید همسرتان فردى باشکوه، ناب، صمیمى، خوش‏ خُلق و خوش‏ برخورد است. این شیوه نگرش به همسران جوان مى‏آموزد به جاى اینکه عشق را جستجو کنند، با عشق و محبت به زندگى نگاه کنند. زبان نگاه، زبان مؤثرى است. شما با نگاه کردن به طرف مقابل به او مى‏فهمانید به صحبت کردن با وى علاقه‏مند هستید. حالات نگاه کردن اثر معجزه‏انگیزى در ایجاد صمیمیت میان زوجین جوان دارد. میل به صمیمیت نه تنها جنبه جسمى بلکه جنبه روانى نیز دارد.

وقتى اشتباه می ‏کنید، صادقانه و صمیمى اعتراف کنند

صداقت و اظهار پشیمانى و ندامت تنها علاج واقعه است. قبول نکردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.

در مطرح کردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى کنید خود را هم دخالت دهید

مثلاً به جاى اینکه بگویید « چرا با فلانى این طور برخورد کردى »، بهتر است بگویید: « کاش با فلانى این طور برخورد نمى‏کردیم. »

اگر خطایى از همسر خود مشاهده نمودید، زود از کوره در نروید

سفره دل‏تان را نزد هر کسى باز نکنید. بخصوص پیش پدر و مادرتان درددل نکنید زیرا این کار موجب سرافکندگى همسرتان شده و امکان آشتى را بسیار ضعیف مى‏ کند.

اگر می خواهید عشق و علاقه‏تان تداوم داشته باشد

نخست باید بدانید زمان کافى را براى با هم بودن و ابراز محبت کردن اختصاص بدهید. سعى کنید به انگیزه عشق و ازدواج‏تان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو کنید. یادآورى شادى‏ها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم کرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد کرد.

انعطاف‏پذیرى یکى از ویژگى‏هاى مهم براى ایجاد سازگارى بیشتر و سلامت روانى است

با چشم‏پوشى و نرمش نسبت به برخى رفتارهاى کودکانه و لجبازى‏ها نه تنها مى‏توان از تنش‏هاى بى‏دلیل پیشگیرى نمود، بلکه مى‏توان از همان اول زندگى بنیاد خانواده را مستحکم نمود. زوج‏هاى جوان باید به خاطر داشته باشند که مسائل و موارد اختلاف و یا اختلاف‏برانگیز را براى رسیدن به یک دیدگاه مشترک طرح نمایند، نه به تکرار و تثبیت کدورت‏ها و دشمنی ها.

 

ادامه مطلب / دانلود

چگونه در زندگی به بن بست می رسیم؟

زندگی مدام در حال تغییر و تحول است. گیر کردن در زندگی یک انتخاب است. خودت ناآگاه این گزینه را در زندگی دنبال می کنی. انتخاب توست که سرنوشتت را تعیین می کندو ربطی به بخت و اقبال ندارد.

جاده زندگی طویل است حتی سفر هزار کیلومتری هم با یک گام شروع می شود. اگر در همین لحظه هم مسیر زندگی ات را دوست نداری، این شانس را داری که تغییر مسیر بدهی. تو مسوول هستی که مسیر زندگی ات را متحول کنی ولی باید این تغییر و تحول گام به گام باشد.

به عبارتی دیگر، برای عبور از دشوارترین ایام زندگی، لازم است گام های کوتاه و کودک وار برداری و به راهت ادامه دهی.

اگر همین حالا احساس می کنی دست به هر کاری می زنی، موفق نمی شوی و به مانع برمی خوری که تو را به شدت سرخورده می کند، به این مفهوم است که در زندگی جا زده ای و اصلا گام برنمی داری و شاید به خاطر دلایل زیر باشد که باید در آنها تجدید نظر کنی.

در برابر شرایط موجود در زندگی ات، آنطور که لازم است، احساس مسوولیت نمی کنی

شاید تو هم مثل بیشتر مردم عادت کرده ای مرتب شرایط موجود در زندگی ات را ملامت کنی و اشتباهات خودت را ناشی از بدشانسی بدانی ولی باید توجه کنی که شرایط زندگی تو حاصل گزینش های خودت است. لازم است بیشتر روی این امر مهم تمرکز کنی و برای رشد و پیشرفت، اصلاحات ضروری را انجام دهی. تو باید وضعیت فعلی ات را بپذیری و در قبال آن، احساس مسوولیت کنی. از آن درس عبرت بگیری تا بتوانی تحول و دگرگونی را که موجب موفقیت و پیشرفت توست، ایجاد کنی.

در زندگی دچار ترس و وحشت شده ای

اگر دست به اقدامی بزرگ زده ای و به شدت تلاش می کنی که رویاهایت به حقیقت بپیوندد، خواه ناخواه با شرایطی روبرو می شوی که باعث ترس و اضطراب تو می شود. چه باید بکنی؟ دل به دریا بزن و با شجاعت پیش برو، یادت باشد به هیچ وجه نباید اجازه دهی که دودلی و ترس بر تو غلبه کند چون این واهمه ناشی از قوه تجسم خودت است و واقعیت ندارد.

به ندای درونت بی توجه هستی

توجه کن که شم و شهود، زبان خاص روح و روانت است. تو با حس قوی آگاهی درونی به دنیا آماده ای، که موهبتی الهی است و تو را به خود برتر و روح الهی متصل می کند. تو به نحوی شم و شهودت را تجربه کرده ای یعنی همان تلنگرهای آرامی که اغلب آنها را نادیده می گیری و صرفا خیال می کنی به نظرت آمده است. علایمی شهودی هستند. از حالا به بعد سعی کن با راهنمای درونی ات ارتباط برقرار کنی تا موهبت الهی را به زندگی ات بیاوری.

به منفی گری عادت کرده ای

مشکل کار در اینجاست که تو می بینی ولی دیدن تو جنبه بصیرتی و بینشی ندارد بلکه سرسری است. بزرگترین دیواری که باید از آن بالا بروی، دیواری است که در ذهن خودت ساخته ای. اگر تو نتوانی نگرش و ذهنیت خودرا کنترل کنی، در این صورت آنها تو را کنترل می کنند. احساسات منفی دقیقا مثل علف های هرز هستند که اگر آنها را از ریشه درنیاوری باز هم رشد می کنند. پس کنترل سرنوشتت را در دست بگیر. خودت را باور داشته باش، به افرادی که می خواهند تو را دلسرد کنند، محل نگذار. از افراد، اماکن و عادت های منفی دوری کن، هرگز مایوس نشو و در برابر زباله های منفی ذهنی که تلاش می کنند خودشان را به خورد تو بدهند، تسلیم نشو.

قدر نعمات الهی را که داری نمی دانی

یک لحظه صبر کن. نفسی عمیق و آهسته بکش. اعجاز تنفسی ات را احساس کن و با هر عمل دم و بازدم خدا را شکر کن. شاید امروز با کمی درد و رنج از خواب بیدار شدی، ولی به هر حال بیدار شدی. تو در زندگی ایام خوش و ناخوش را فراوان دیده ای. شاید هم اکنون هر آنچه را که دلت می خواهد نداری، ولی با همان چیزهایی که فعلا داری می توانی به جلو حرکت کنی. زندگی بی عیب و نقص نیست ولی مواهب الهی فراوانی دارد که باید به تک تک آنها توجه کنی.

ذهنت را درگیر نگرانی هایی که فعلا وجود ندارد کرده ای

تو نمی توانی «امروز» بهتری داشته باشی، اگر فکرت متوجه «دیروزت» باشد، هر چه بود گذشته است. زمان حال را دریاب و در آن زندگی کن. به سیر و سفرت ادامه بده، حواست را روی زمان حال متمرکز کن. نهایت تلاشت را بکن و به روند الهی توکل داشته باش. امدادهای غیبی در راه است.

در بیرون خودت دنبال شادی می گردی

بینش و بصیرت، به مفهوم مجموعه آگاهی ها نیست، بلکه پی بردن کامل و درک هویت خودت است. ثروت واقعی تو ربطی به مادیات، خانه، ماشین، ملک و تجملات ندارد.

ثروت اصلی، درون خودت نهفته است. درون تو اقیانوسی وسیع نهفته است، چرا آب را از دیگران گدایی می کنی؟ هر چقدر بیشتر به دنبال خوشی، خارج از وجود خودت باشی، همان خوشی بیشتر از نظر تو پنهان می شود. پس یادت باشد که منشأ عمیق ترین دلخوشی هایت در وجود خودت است. بگذار با شکوفایی آن به سر حد کمال برسی.

هنوز به دنبال راه بی دردسر می گردی

روزی به عقب برمی گردی و می فهمی که برای هر آنچه تلاش کردی و به موانع برخوردی، همان ها تو را متحول کرده و از تو آدمی دیگر ساخته است. تلاش و تقلاهای شدید، موجب موقعیت های فوق العاده ات می شود. هر کوشش و تقلایی که می کنی باعث کسب تجربه ات می شود یا اگر شکست خوردی، از آن درس عبرت می گیری.

سیر و سفر عظیم زندگی آنقدرها هم آسان نیست، خیال نکن مشکلات سر راه، باعث اتلاف وقت تو شده است، بلکه همین درد و رنج های زندگی است که موجب رشد معنوی و کمال تو می شود. پس با توجه به موارد بالا بر زندگی غلبه کن و با شهامت رو به جلو حرکت کن.

این را بدان که تو هرگز نمی توانی به طور کامل و صددرصد بر مشکلات زندگی غلبه کنی، بهترین کار این است که بن بست ها و موانع زندگی را تشخیص دهی و آهسته آهسته مسیرهای الهی و پربار را جایگزین آنها کنی و با مدیریت خردمندانه و دیدن زیبایی طی مسیر، به راهت ادامه دهی.

ادامه مطلب / دانلود

چطور از اشتباهات گذشته تجربه کسب کنیم؟

مثل بسیاری از مدیران عامل، من هم از سرویسی استفاده می‌کنم که وقتی در خبرها به اسم شرکتم اشاره می‌شود، آن خبر برای من ایمیل شود. صبح روز نهم نوامبر 2009 اولین تیتر خبری که مشاهده کردم این بود: «کالسکه‌های شرکت مک لارن مرجوع شد.»

در متن این خبر آمده بود که شرکت مک لارن که من از سال 2001 مدیر عامل آن شده بودم، تعداد یک میلیون از کالسکه‌های تولیدی خود را که موجب جراحت دست 12 کودک شده، مرجوع کرده است. اطلاعاتی که در خبرها آمده بود درست بود، اما انتظار نداشتم این خبر را در روزنامه‌های آن روز بخوانم.

بعد از راهنمایی‌هایی که از کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی (CPSC) دریافت کرده بودیم، قصد داشتیم در روز دهم نوامبر بیانیه‌ای در مورد این موضوع صادر کنیم، اما خبرهایی که منتشر شده بود، همه چیز را جلوتر از برنامه‌ریزی ما فاش کرد و به عقیده من، این روند ناعادلانه و نادرست بود. مک لارن هشداری را مبنی بر جمع کردن کالسکه‌های مشکل دار خود از بازار دریافت نکرده بود و ما با توجه به افزایش گزارش‌هایی که از زخمی شدن، کبود شدن و بریدن دست بچه‌ها به علت گیر کردن در لولای زین دو نوع از مدل کالسکه هایمان دریافت کرده بودیم، داوطلبانه برای حل این مشکل واکنش نشان داده بودیم.

این اتفاق‌ها تنها در آمریکا و تنها با دو مدل از کالسکه‌های ما رخ داده بود. ما به مدت چند ماه با کمیسیون امنیت کالاهای مصرفی همکاری کرده بودیم تا طرحی را ایجاد کنیم که صاحبان این کالسکه‌ها را از خطر موجود آگاه کنیم و برای کسانی که می‌خواهند و هر مدل از کالسکه‌های ما را خریداری کرده‌اند، پوشش‌های محافظ تهیه کنیم.

این بدون شک بهترین کار ممکن بود، اما خبری که علیه ما منتشر شده بود، به هیچ یک از این موارد اشاره نکرده بود. همچنین توضیحی نداده بود که کلیه کالسکه‌های موجود در بازار عملا لولاهای مشابهی دارند.

آن روز صبح، به سرعت به سوی دفتر کارم رفتم و همه مدیران اجرایی ارشد شرکت و نیز تیم پروژه مرجوعی‌ها را فراخواندم تا در مورد جوابگویی به این خبر صحبت کنیم. اولین دغدغه من این بود سوءتفاهمی را که به سرعت در حال انتشار بود، تصحیح کنم. دیگر مجراهای خبری هم به این موضوع پرداخته بودند. کم کم تماس مشتری‌هایمان شروع شد و بسیاری از آنها به وضوح ناراحت و نگران بودند.

ما امیدوار بودیم که فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها، به مردم در مورد ریسک‌های بزرگ‌تر استفاده از هر کالسکه‌ای آگاهی دهد، نه فقط مشکل لولاها. در عوض، ما مجبور شدیم دفاع از برندمان را آغاز کنیم، اما بدون تایید CPSC تمایلی به اظهار نظر عمومی نداشتیم. بنابراین با آژانس تماس گرفتیم تا ببینیم آیا می‌توانیم بیانیه مان را زودتر منتشر کنیم یا نه. چند ساعت طول کشید تا آژانس پاسخ مثبت به ما بدهد، اما تا آن زمان ما هم تلاش خودمان را متوقف نکرده بودیم.

همچنین با مشکل بزرگتر و زیان‌آورتری روبه‌رو بودیم. کارشناسانی که به ما مشاوره می‌دادند – از جمله CPSC – ارزیابی کرده بودند که در 30 روز اول طرح جمع آوری کالسکه ها، ما حدود 50 هزار درخواست پوشش محافظ دریافت می‌کنیم که 5 درصد از کل یک میلیون کالسکه‌ای که در بازار داشتیم را دربرمی گرفت. به منظور محکم کاری، خودمان را برای دو برابر این تعداد آماده کرده بودیم.

یعنی کارمندان بیشتری را برای مدیریت سفارش‌های تلفنی، ایمیل‌ها و اجرای کار استخدام کردیم و ظرفیت رایانش ابری (Cloud Computing) را طوری تنظیم کردیم تا از بار اضافی وب‌سایت‌مان جلوگیری کنیم. اما در روز نهم نوامبر که آن خبر منتشر شد، هیچ یک از اینها آماده نبود. در واقع ما در این زمینه غفلت کرده بودیم و باید پیش‌بینی فاش شدن این خبر را می‌کردیم و حداقل آمادگی آن را در خودمان ایجاد می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد و باعث شد هزاران والدین نگران با ما تماس بگیرند، اولین اتفاقی که افتاد این بود که سیستم‌های ارتباطی ما دچار اختلال شد. کسانی که تماس می‌گرفتند، مدت‌ها با بوق اشغال مواجه می‌شدند، ایمیل‌های آنها به ما نمی‌رسید و وب سایت شرکت از کار افتاد.

من و همکارانم مجبور شدیم از موبایل‌ها و ایمیل‌های شخصی مان برای ارتباط با هم استفاده کنیم تا به ارزیابی موقعیت به وجود آمده بپردازیم. تیم IT شرکت هم بی‌وقفه کار می‌کرد تا سیستم‌های ارتباطی را به شرایط عادی برگرداند. خیلی زود دریافتیم که به هر چیزی بیش از برنامه ریزی‌هایی که انجام داده بودیم، احتیاج داریم. مثلا 10 کارمند اضافی استخدام کرده بودیم، اما به 40 نفر احتیاج داشتیم، یا 125 هزار پوشش محافظ برای کالسکه‌ها تولید کرده بودیم، اما بیش از سه برابر آن تعداد نیاز داشتیم.

در شرایطی قرار گرفته بودیم که باید نیازهایمان را اولویت‌بندی می‌کردیم و البته ناامیدی ما به اوج خود رسیده بود. طبق برنامه‌ریزی ما پاسخگویی به کالاهای مرجوعی قرار بود ظرف چند ماه صورت گیرد، اما اکنون شرایط ورزشکاری را داشتیم که ناگهان مجبور شده مسابقه مهم خود را یک روز زودتر انجام دهد.

این شرایط نفسگیر، دو هفته ادامه داشت و بعد از آن تقریبا کلیه ارتباطات ما با مشتری به وضعیت اول برگشت و توانستیم پوشش‌های محافظ اضافی را از مراکز تولید به فروشگاه هایمان در نقاط مختلف با هواپیما منتقل کنیم.

ایمنی، اولویت اول

فراخوان جمع آوری محصول، به خصوص به دلایل ایمنی برای من خیلی دردناک بود. اولویت اول مک لارن همیشه حفظ ایمنی بوده است. مردم همیشه قیمت بالا و زیبایی کالسکه‌های ما را با مدل‌های مشابه در بازار مقایسه می‌کنند، اما این موضوع به این دلیل است که کالاهای ما با قوی‌ترین و بهترین مواد اولیه ساخته می‌شوند و با بالاترین استانداردهای صنعتی آزمایش می‌شوند؛ حتی با اینکه برای این موضوع ملزومات قانونی در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر وجود ندارد. اما از نظر ما، مهم نیست کودک در کجا زندگی می‌کند، بلکه امنیت او باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.

مشکل صنعتی جهانی

مک لارن به دلیل این تعهد به کیفیت بالا، موفقیت بزرگی را نصیب خود کرده است. مک لارن برندی برجسته با دفاتر مهندسی در هنگ‌کنگ، مرکز طراحی در انگلستان، برون سپاری تولید و شبکه توزیع گسترده در مناطق مختلف جهان است.

چنین ساختاری به روش‌های مختلف به شرکت کمک کرده است.

همیشه متمرکزسازی تولید و مدیریت برند، پایداری کیفیت را تضمین می‌کند، در حالی که فروش داخلی و تیم‌های ارتباطی می‌توانند تصمیم بگیرند که چه استراتژی‌هایی برای بازارهای آنها بیشترین کاربرد را دارد، اما طی بحرانی که در آمریکا برای ما به وجود آمد، عدم وجود یک بدنه مدیریتی همه جانبه، همکاری جهانی را مشکل کرده بود.

تاخیری که ناخواسته بود

چند ماه قبل از انتشار آن خبر و بعد از اینکه ما با افزایش گزارش‌های مربوط به صدمات بدنی در آمریکا مواجه شدیم، یک تیم تحقیقاتی تعیین کردیم که به موضوع رسیدگی کند. پس از مشاوره‌های فراوان و همفکری با دیگر مدیران شرکت در سراسر جهان، تصمیم گرفتیم دو روش را مد نظر قرار دهیم. اول اینکه در دفترچه راهنمای کلیه کالسکه‌های تولیدی شرکت در سراسر دنیا، بندی به عنوان هشدار در مورد نحوه استفاده را اضافه کنیم. دوم اینکه، به گروه‌های ناظر و قانون گذار در آمریکا و دیگر بازارهای مناسب نزدیک شویم.

در نتیجه گزارشی به CPSC فرستادیم و از آنها درخواست برگزاری جلسه کردیم. چند هفته بعد، آژانس روز 12 اوت را برای برگزاری جلسه تعیین کرد و ما مجبور شدیم کلیه مهندسین و مدیران اجرایی شرکت را از تعطیلات تابستانی گرد هم آوریم. در روز جلسه تصمیم گرفتیم تا ماه سپتامبر پوشش‌های محافظی برای لولای کالسکه‌ها تهیه کنیم و چون اقدام ما به مرجوع کردن کالا داوطلبانه بود، طبق برنامه‌ریزی ما این کار سه هفته زمان می‌برد.

اما رفت و آمد مکرر به مکان CPSC کار ما را به تاخیر‌انداخت و مجبور شدیم تاریخ دهم نوامبر را برای انتشار بیانیه تعیین کنیم. البته هدف ما فقط مرجوع و اصلاح کردن کالسکه‌ها نبود، بلکه قصد داشتیم والدین را نسبت به مسائل امنیتی کودکان بیشتر آگاه کنیم. بنابراین، چند ماه منتهی به 10 نوامبر را در امور مختلف سرمایه‌گذاری کردیم، از جمله: کارشناسان ایمنی محصول، تولید و حمل و نقل پوشش‌ها، مدیران مشاور پروژه با مدارک MBA برای نظارت بر مرجوعی ها، توسعه دسترسی به خرده‌فروشان و همان طور که قبلا گفتم، استخدام نیروهای اضافی.

اشتباهات ما چه بود؟

ما اشتباهات زیادی داشتیم. اگر مشاوران خوبی بکار گرفته بودیم، می‌توانستیم پیش‌بینی کنیم که یک افشاگری رسواگرایانه، چقدر زود و ساده می‌تواند رخ دهد و در آن صورت یک استراتژی جامع برای واکنش به هر سناریوی ممکن آماده می‌کردیم.

وقتی خبر منتشر شد، واکنش ما کاملا بداهه بود. در آن روز، گذشته از مصاحبه با تلویزیون محلی، با هیچ یک از نمایندگان مطبوعات هم صحبت نکردم. چند روز پس از آن، مصاحبه‌ای با روزنامه فایننشیال تایمز داشتم، اما حتی این ارتباط محدود انتقاد فراوان مطبوعات را برانگیخت (اینکه آقای رستگار چرا در میان بحران کالاهای مرجوعی خود، فرصت مصاحبه کردن دارد؟). بنابراین من و همکارانم به اشتباه تصمیم گرفتیم به هیچ وجه مصاحبه نکنیم.

بدون شک، واکنش تند احساسی و کاهش فروش جهانی ما قابل پیش‌بینی بود. گزارشگران، قانون‌گذاران و مصرف‌کنندگان در کانادا، بریتانیا، اروپا و ژاپن می‌پرسیدند که چرا مک لارن فراخوان مرجوع کردن کالسکه‌ها را در کشورهای آنها اعلام نکرده است. در حقیقت، ما در مورد اقدام در سطح جهان از CPSC مشورت خواسته بودیم. پاسخ آنها این بود که جراحت‌ها در آمریکا اتفاق افتاده و مربوط به شعب شرکت در آمریکا است.

ما نسبت به این نگرش تردید داشتیم، اما توصیه CPSC را رعایت کردیم. اما در واقع، این تصمیم اشتباه بود. مهم‌ترین دلیل آن این بود که فراخوان «مرجوع کردن» کالاها در کشورهای مختلف معانی متفاوتی دارد. مثلا در آمریکا به معنی انجام یک کار اصلاحی است، مثل ما که می‌خواستیم پوشش‌های محافظ لولا به کالسکه‌ها اضافه کنیم. اما در انگلستان این مفهوم یعنی کالایی معیوب است و باید تعویض شود یا مبلغی که بابت آن پرداخت شده، پس داده شود.

پاسخ منفی ما مثل انفجاری از یک بازار به بازار دیگر سرو صدا به پا کرد و به دلیل عدم متمرکزسازی مدیریت مک‌لارن، هماهنگ‌سازی یک پاسخ جهانی کار دشواری بود. توزیع‌کننده ما در کانادا از انجام هر کاری سلب مسوولیت کرده بود. شعبه انگلستان از ارتباط با رسانه‌ها خودداری می‌کرد.

همچنین در حین بحران ما یک موسسه روابط عمومی را به کار گرفته بودیم که این کار ما هم اشتباه بود. توصیه این شرکت – از پیشنهاد عذرخواهی کردن گرفته تا محدود کردن حضور فیزیکی من در رسانه‌ها به دلیل لهجه غیرانگلیسی – با تمایل ما برای دفاع علنی از کالاهایمان و ارتباط مستقیم با مشتریان، سازگار نبود.

درس‌های ارزشمند

آن روزهای بحران، با اینکه یکی از سخت‌ترین دوران زندگی کاری من و البته تاریخ مک لارن بود، اما درس‌های خوبی از آن فراگرفتم؛ درس‌هایی در مورد خودم، نقشم به عنوان مدیر عامل و روش‌های مدیریت یک شرکت بزرگ جهانی.

اول اینکه، به این نتیجه رسیدم که باید کلیه سهام‌داران، خرده‌فروشان، مشتریان و کارمندان شرکت را تحسین کنم، چرا که رفتار آنها بسیار هوشمندانه، منطقی و دلگرم کننده بود. حتی در اوج بحران، بسیاری از والدین بیانیه‌های حمایتی صادر کرده بودند. در ضمن، کارمندان شرکت که تحت فشار کاری شدیدی قرار داشتند، عملکرد بسیار خوبی از خود نشان دادند و بسیاری از افرادی که به دلیل رفع بحران آنها را استخدام کرده بودیم، هنوز هم با ما کار می‌کنند.

به طور کلی، بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره رکود بعد از فراخوان مرجوع کردن کالسکه ها، فروش ما اکنون دوباره قوت گرفته و برند ما همچنان از حمایت شدید مشتریان برخوردار است. دوم اینکه، فراخوان جمع‌آوری کالا به تیم مدیریت ارشد مک لارن نشان داد که این شرکت باید انسجام بیشتری در سراسر دنیا داشته باشد و به فکر ایجاد موسسه‌ای تحت نام «مک لارن واحد» بیفتد که هدف آن مالکیت کلیه شعبه‌های تحت یک چتر واحد جهانی است.

و سومین و مهم‌ترین نکته اینکه، مک لارن باید نقش مدیریتی بزرگ‌تری در صنعت خود ایفا کند تا دیگر برندها، تولیدکنندگان، خرده‌فروش‌ها و قانون‌گذاران را در سراسر دنیا به سوی رعایت استانداردهای اجباری با تعاریف مشترک، فرآیندهای یکسان و پروتکل‌های یکنواخت سوق دهد.

اتفاق آن سال موجب شد دریابیم که مک لارن شرکتی کوچک با نام بسیار بزرگ است و بنابراین ما می‌توانیم بر صنعت‌مان تاثیر بگذاریم.

ادامه مطلب / دانلود

خانم ها عاشق این جملات اند!

آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آن ها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشنا تر شوید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.

چقدر زیبایی

زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آن ها بگویید که چه چهره زیبا یی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از این که گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد. البته بی گدار به آب نزنید و بدون آن که برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی… او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.

تو خیلی خاصی

این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آن ها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آن ها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد. شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.

با تو بودن بی نظیر است

زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند. با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.

دوستت دارم

اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.

متاسفم

برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید. این که شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!

همه چیز را درست می کنم

حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید. اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.

بیا صحبت کنیم

اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد. پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.

 

ادامه مطلب / دانلود
وقتی اندیشه‌های پریشان کننده درباره همسرتان و رابطه‌ای که با او دارید پابرجا و محکم می‌شوند می‌توانند ازدواج شما را به مخاطره بیندازند، آیا خود را یک قربانی و یا یک حق‌به‌جانب تلقی می‌کنید؟ در این صورت بدانید که شرایط را برای کلافه کردن خود مهیا می‌سازید…
در زندگی زناشویی تا پیش از آن‌که شناخت دقیقی از روحیات، حالات، عواطف، نگرشها و ارزشهای طرفین حاصل شود و هریک از طرفین این رابطه نوع انتظارات و توقعات خود را از یکدیگر روشن کنند در معرض عوامل تهدید کننده بسیاری است. در مقاله زیر برخی از این عوامل تهدید کننده و خطرساز و راههای برطرف کردن آنها مرور شده است.
انتقاد
اگر شما یا همسرتان در زمینه انتقاد مشکلاتی دارید بدانید که زندگی زناشویی شما در خطر است. وقتی مورد انتقاد قرار می‌گیرید احساس می‌کنید اشکالی در شما وجود دارد از این‌رو ممکن است دلگیر شوید و رنجش به دل بگیرید. واکنش مثبت نشان دادن به انتقاد هم هرگز ساده نیست زیرا به شخصیت شما حمله شده است.
اگر با انتقاد کننده موافقت کنید و نظرش را بپذیرید در واقع در حمله به خودتان شریک او شده‌اید و اگر انتقاد را نپذیرید حالت تدافعی پیدا می‌کنید. جواب سازنده دادن به انتقاد بسیار دشوار است.
درمان :
برای برخورد با آثار مخرب انتقاد باید نظر خود را به‌گونه‌ای با همسرتان در میان بگذارید که او آن را حمله به خود تلقی نکند. باید مشخص‌تر صحبت کنید و حتی‌المقدور آن را به شکل گلایه مطرح سازید.
تحقیر و اهانت
تحقیر و اهانت نابودکننده عشق در ازدواج است؛ پس بهتر است که شما و همسرتان به یکدیگر احترام بگذارید و تا حد امکان در مقام تحقیر کردن یکدیگر نباشید. کسی که تحقیر می‌شود و مورد اهانت قرار می‌گیرد به احساسی از خشم و بی‌ارزش بودن می‌رسد. زندگی کردن با کسی که به شما توهین می‌کند بسیار دشوار است.
درمان :
زن و شوهر هرکدام از تحقیر و اهانت استفاده می‌کنند باید این روش را کنار بگذارند و به‌جای آن تا حد امکان از روش تاییدآمیز و تعریف و تحسین استفاده کنند. باید کاری کنید که نسبت مثبت‌ها به منفی‌ها در زندگی زناشویی شما افزایش یابد.
رفتار تدافعی
اگر به این نتیجه رسیدید که شما رفتار تدافعی ندارید اما همسر شما از رفتار تدافعی استفاده می‌کند ممکن است کاملاً با خود صادق نبوده باشید. رفتار تدافعی اغلب یک خیابان دوطرفه است و نشانه‌هایی از ترس و هراس را در خود دارد. به عبارت دیگر کسی که از یک حمله احتمالی، واقعی یا خیالی می‌ترسد رفتار تدافعی اتخاذ می‌کند.
درمان :
آرام شدن و آرام گرفتن نخستین کاری است که باید صورت دهید. اگر شما رفتار تدافعی دارید بعید نیست تحت تاثیر رفتار منفی همسرتان کلافه شده‌اید. در این صورت لازم است که به خود آرامش بدهید و به اندیشه خود دقیق شوید و نشانه‌های ناراحتی درونی را پیدا کنید.
سکوت
وقتی که کسی در برابر شما سکوت می‌کند ممکن است به این نتیجه برسید که همسرتان سرد، بی‌عاطفه و حتی با احساس برتری است. احساس می‌کنید که همسرتان به شما واکنش نشان نمی‌دهد و برای احساساتتان بهایی قایل نیست. احساس می‌کنید به شما بی‌اعتنایی می‌کند و بی‌توجه شما را زیرپا می‌گذارد.
اما سکوت‌کنندگان اغلب خود را خنثی و بی‌طرف توجیه می‌کنند اما خودشان را منفی نمی‌دانند. کسی که سکوت می‌کند می‌خواهد خودش را از ماجرا بیرون بکشد، می‌خواهد به آرامش برسد و حتی فرار را بر قرار اختیار کند.
اما در مورد ازدواجهایی که زن و شوهر هر دو از سیاست سکوت استفاده می‌کنند باید گفت که فروپاشی ازدواج در این نوع خانواده‌ها بسیار زیاد است.
درمان :
باید قبل از هر کاری، سعی کنید به آرامش برسید. باید بیاموزید که به شکلی غیرتدافعی گوش بدهید و صحبت کنید.
اندیشه‌های پریشان‌ کننده
وقتی اندیشه‌های پریشان کننده درباره همسرتان و رابطه‌ای که با او دارید پابرجا و محکم می‌شوند می‌توانند ازدواج شما را به مخاطره بیندازند، آیا خود را یک قربانی و یا یک حق‌به‌جانب تلقی می‌کنید؟ در این صورت بدانید که شرایط را برای کلافه کردن خود مهیا می‌سازید. طرز فکر شما، حتی اگر درباره آن با کسی صحبت نکنید روی برخوردی که با همسرتان می‌کنید تاثیر می‌گذارد.
درمان :
ابتدا باید این انگاره‌های فکری را شناسایی کنید. باید هر وقت به سراغتان می‌آیند مچ آنها را بگیرید. بعد باید بدانید که مجبور نیستید این افکار را باور کنید، می‌توانید آنها را تغییر دهید.
فاصله گرفتن و منزوی شدن
اگر احساس می‌کنید که کلافه شده‌اید، ممکن است بخواهید از همسرتان دوری کنید و گاه بی‌آن‌که این را متوجه شوید چنین کاری می‌کنید. اگر فکر می‌کنید مسایل زندگی شما جدی هستند، ممکن است امیدتان را به آن از دست بدهید. اگر احساس می‌کنید صحبت با همسرتان در این مورد بی‌فایده است در جهت نومیدی و دلسردی حرکت می‌کنید و این‌گونه ممکن است نتوانید بر مشکلات خود غلبه کنید.
درمان :
مشکلی که در این میان وجود دارد، همان کلافه شدن است. اگر بتوانید این احساسات را در خود ملایم کنید، راه را برای اصلاح شرایط دشوار خود هموار می‌کنید. تغییر، زمان می برد. یکسره تلاش کنید. عادات قدیمی و افکار کهنه یک دفعه عوض نمی شود. صبر داشته باشید.
توصیه های کلی در مورد حل اختلافات
با رعایت توصیه های زیر می توانید رابطه ای رضایت بخش و دور از تحقیر و سرزنش با همسرتان برقرار کنید :
مشخص حرف بزنید :
رسیدگی به خبرها و اظهارات عینی و ملموس، آسان تر از رسیدگی به حرفهای انتزاعی و کلی است. با مشخص حرف زدن می توانید افکارتان را روشن کرده و احتمال به توافق رسیدن را بیشتر کنید.
من – پیام بدهید. جمله خود را با ضمیر” من” آغاز کنید و احساساتتان را بیان کنید. به این ترتیب مسئولیت رفتارتان را می پذیرید و از سرزنش کردن همسرتان پرهیز می کنید.
حکم های مطلق را کنار بگذارید :
به کار بردن کلماتی مثل” همیشه”، “هرگز”، نباید” و .. مشکل را بزرگ جلوه می دهد و جایی برای خطای انسانی نمی گذارد. پس از بیان چنین کلماتی خودداری کنید.
راه حل ها همیشگی نیستند. هیچ راه حلی لزوما مادام العمر و همیشگی نیست. وقتی راه حلها آزمایشی باشند طرفین بیشتر به توافق می رسند. با یکدیگر عهد ببندید به توافق تان عمل کنید. مدتی به آن عمل کنید سپس آن را مورد ارزیابی قرار دهید و در صورت لزوم تغییراتی در آن ایجاد کنید.
هر بار یک مساله را حل کنید :
بعضی از زن و شوهرها می خواهند در آن واحد چند مشکل را حل کنند. انها با این کار تنش رابطه را بیشتر می کنند. راه حلها را به صورت گام های کوچک اجرا کنید. صبور باشید! هر بار مشکل مشخصی را مطرح کنید.
تغییر، زمان می برد :
یکسره تلاش کنید. عادات قدیمی و افکار کهنه یک دفعه عوض نمی شود. صبر داشته باشید.
فکر و احساس خود را باز گو کنید. حتی وقتی فکر یا احساس شما غیر واقع بینانه و خودخواهانه به نظر می رسد هم از مطرح کردن آن نترسید. گاهی اوقات پس از طرح فکر و احساس خود از این که می فهمید همسرتان فلان چیز را در مورد شما نمی دانسته تعجب می کنید.
یاد بگیرید عادات خود را کنار بگذارید :
توجیهات و استدلالهای مخرب و بی ثمر خود را بشناسید و کنار بگذارید. در عوض سعی کنید بفهمید بیشتر درباره چه چیزهایی بگومگو می کنید. مصالحه اثر بخش اگر چه ایده آل نیست ولی از راه حل بی نظیری که به همسری متنفر تحمیل شده باشد، بهتر است . بردن در بحث ها و بگو مگوها، شادی و آرامش نمی آورد.
ادامه مطلب / دانلود

چقدر همسرتان را دوست دارید ؟!!

۱-شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید ؟!
الف) به اندازه تعداد سکه های مهریه اش
ب) به اندازه تعداد قطعات جهیزیه اش
ج) به اندازه تعداد صفر های جلوی مبلغ موجودی حساب بانکی اش
د) به اندازه تمام ستاره های آسمان در روز !

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 11 از 11«... قبلی 91011
css.php