نتايج جستجو مطالب برچسب : خواستگار

روش هایی برای جاشدن در دل خواستگار

روش هایی برای جاشدن در دل خواستگار

برای اولین برخورد با خواستگارتان نکته های زیر را در نظر بگیرید تا خودتان را در دلش جا کنید. اگر قرار است با فردی دیدار کنید که برای ازدواج به شما پیشنهاد شده باید خود را برای یک ملاقات پر اضطراب و البته حیاتی و تعیین کننده آماده کنید. اولین ها همیشه در یاد آدم ها می ماند و به همین خاطر در موقعیت های مختلف اولین برخورد با خواستگار اهمیت زیادی دارد.

در این دیدار همیشه آدم ها موفق نیستند. عده ای نمی توانند اولین برخوردها را مدیریت کنند در نتیجه اجازه نمی دهند طرف مقابل خود واقعی آنها را بشناسد. آنها گاهی بیشتر از آنچه واقعیت دارد مضطرب، گیج و دستپاچه، شلخته یا کارنابلد به نظر می رسند و همین می تواند تیر خلاص را به این آشنایی بزند. اما چه کار باید بکنید تا اولین دیدار شما آخرین دیدارتان نباشد؟

اعتماد به نفس داشته باشید

فردی اجتماعی و خوش مشرب که اعتماد به نفس بالایی دارید در اولین برخورد، تاثیر خوبی بر طرف مقابل می گذارد. اگر چنین ویژگی هایی را در خودتان تقویت کنید، خواستگارتان راحت تر با شما صحبت می کنند و این نشان می دهد که پذیرای حرف زدن با دیگران هستید.

لبخند بزنید

هرچهره ای با یک لبخند ملایم زیباتر می شود، بنابراین اگر می خواهید در نگاه اول تاثیرگذار باشید و چهره خوبی از شما در ذهن خواستگار شکل گیرد، لبخند را فراموش نکنید. یادتان باشد که بعد از یک لبخند به سرعت چهره ای عبوس و جدی به خودتان نگیرید و کاری نکنید که طرف تصور کند لبخند شما ساختگی و از روی اجبار بوده است. اجازه دهید دیگران هم صحبت کنند و

ادامه مطلب / دانلود

این موارد را در خواستگارتان چک کنید

این موارد را در خواستگارتان چک کنید

در ملاقات های اولیه، باید بلد باشید زمان را مدیریت کنید و معاشرت را به سمتی پیش ببرید که به بهترین نتیجه و بیشترین شناخت برسید.

تعارفات مرسوم، برای ابتدای آشنایی بد نیست اما اگر طوری پیش برود که در آن حاشیه پردازی رخ دهد، خطرناک است. نکاتی که به سرعت باید چک کرد عبارتند از:

میزان هوش شخصی فرد و شباهتش به خودتان: از سرعت صحبت کردن، دایره لغات مورد استفاده در گفتگو، میزان درک طرف از طنز و کاریکاتور، معلومات عمومی و تخصصی می توان به هوش فرد پی برد.

میزان هوش عاطفی

خیلی مهم است که ببینید آیا فرد عواطف خود را نشان می دهد؟ چگونه نشان می دهد؟ در عصبانیت چه می کند؟ حسادت هایش را در خودش می ریزد یا بروز می دهد؟ اهل تلافی هست یا نه؟ بداخلاقی هایش ناشی از انتقام گیری است یا فاصله می گیرد تا عصبانیتش را کنترل کند؟

توقعات زناشویی

مهم است که دلیل انتخاب شدنتان حتی در همین حد خواستگاری را بدانید. اگر آقا هستید نیز باید بدانید چرا طرفتان فکر می کند شما ممکن است به

ادامه مطلب / دانلود

خواستگارتان سندرم گل رز دارد ؟

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]پسرهایی را دیده‌اید که سال‌هاست برای صدمین بار با یک دسته گل به خواستگاری می‌روند اما هنوز هم ازدواج نکرده‌اند؟! اینها همان‌‌هایی هستند که در تصمیم‌گیری‌های کوچک زندگی‌شان هم یا وابسته به والدین‌اند یا همیشه ترس از تعهد دارند و پای کار که می‌رسد جا می‌زنند! اتفاقا برعکس چیزی که فکر می‌کنید اصلا هم آدم‌های غیر قابل تحملی نیستند، بلکه خیلی هم دوست داشتنی به نظر می رسند. [/box]

پسرهای خوش‌مشربی که هدیه گرفتن از آنها به انضمام یک شاخه گل رز بسیار بدیهی است. مشاوران ازدواج می‌گویند این افراد سندرم گل رز دارند. شاید برای شما هم سوال باشد، پس چرا ازدواج نمی‌کنند؟! برای پیدا کردن پاسخ این سوال این مطلب را بخوانید :

چرا خواستگار شما ناگهان ناپدید شد؟!

شاید بسیاری از دختر خانم‌ها خواستگاری داشته‌اند که بسیار هم خوش‌مشرب بوده، شب خواستگاری هم بسیار مبادی آداب بوده و با یک دسته گل رز برای خواستگاری همراه خانواده‌اش به منزل دختر خانم آمده‌اند؛ اما همان شب آخرین باری است که این مرد رویایی رویت شده! اگر چنین اتفاقی برای شما بیفتد شاید مدام از خود بپرسید پس چی شد؟!


کجا رفت و چرا خبری نشد؟ بهتر است بدانید بسیاری از این پسرها استقلال شخصیتی ندارند؛ یعنی خودشان تصمیم‌گیرنده نیستند و اصطلاحا پسر مامان‌ هستند! مادرهای این پسرها، در ظاهر زیاد برای پسرشان خواستگاری می‌روند اما در باطن می‌خواهند پسر در کنارشان باشد و از درون دوست ندارند پسرشان را با فرد دیگری به نام عروس تقسیم کنند

خواستگاری هم یک نوع بازی است!

این روایت واقعی یک مشاور است : مراجعی داشتم ۳۴ ساله که ۱۱ سال بود با مادرش به  خواستگاری  می‌رفت. هرجا هم به خواستگاری می‌رفتند مادرش بهانه‌ای می‌گرفت و می‌گفت حالا چهارشنبه شب هم با خانواده فلانی قرار گذاشتم. بیا آنجا هم برویم شاید دختر آنها بهتر بود. پسر تعریف می‌کرد، مدام مادرش از دخترهای مختلف ایرادهای بی‌مورد می‌گیرد. از یک جایی به بعد پسر خسته می‌شود و تصمیم جدی برای ازدواج می‌گیرد. به خواستگاری می‌روند و. . . نکته جالب اینکه این بار مادر از ترس ازدواج پسر، با خانواده دختر تماس می‌گیرد و اعلام می‌کند پسر من شرایط تشکیل خانواده ندارد.
مادرها در این شرایط می‌گویند هدف‌مان نجات دادن پسرمان است، درصورتی‌که هدف این مادر حفظ پسر در کنار خودش است؛ این نوع مادرها شاید به دلیل اینکه در زندگی با همسرشان رابطه خوبی نداشته‌اند، حالا می‌خواهند پسر را در کنار خود نگه دارند.

من لیاقت شما را ندارم

بعضی‌ها هم در رابطه بسیار خوبند و آدم‌های جذابی هستند اما ازدواج نمی‌کنند. وقتی از این افراد می‌پرسید برنامه شما برای آینده چیست؟ با جواب‌هایی مثل من مزاحم شما نمی‌شوم، شما خیلی از من ارزشمندتر و سر‌تر هستید و من به درد شما نمی‌خورم مواجه می‌شوید. شاید برای دختر خانمی که مخاطب این مطلب است کمی تلخ به نظر برسد، اما حقیقت این است که این افراد در غالب موارد و با طرق مختلف خودشان در فرآیند رابطه (به هر نحوی) عنوان می‌کنند اهل پذیرفتن مسوولیت نیستند؛ اما شما در ذهن مدام رویاپردازی و خیال‌بافی می‌کنید.

تازه در روند رابطه متوجه می‌شوید هنوز رابطه‌های قبلی به صورت موازی وجود دارند و فقط مدل‌‌شان تغییر کرده و از دوست صمیمی به اجتماعی تبدیل شده است. این را بدانید که دیر یا زود شما هم به یک دوست اجتماعی تبدیل می‌شوید. به این موضوع فکر کنید که شما به عنوان یک دختر خانم چه ویژگی‌هایی دارید که جذب این افراد می‌شوید؟ البته که سهم پسر را نمی‌توان و نباید نادیده گرفت، اما خانم هم سهمی در آن ارتباطی که به ازدواج ختم نمی‌شود دارد. در شما چه مغناطیسی وجود دارد که این افراد را جذب می‌کنید؟ مراقب باشید، اگر این ریشه را پیدا نکنید باز هم وارد چنین رابطه‌هایی خواهید شد.

گرفتار مردهای بی‌مسوولیت نشوید

به اینها اصطلاحا «مرد نرم» گفته می‌شود؛ یعنی هنوز استخوان و درواقع قدرت تصمیم‌گیری ندارند و مستقل نیستند، چه نسبت به خانواده و حتی گاهی نسبت به خودشان. این مردها برای زندگی مشترک انتخاب درستی محسوب نمی‌شوند؛ حتی اگر این روابط به ازدواج سوق داده شود هم آخرش داستان می‌شود. اینها رشد شخصیتی درستی نداشته‌اند. نوجوان‌های ابدی هیچ نقطه عطفی در زندگی‌شان متصور نیستند؛ چون از نظر سنی مثلا ۳۳ ساله‌اند اما از بعد روانی رشد یک مرد ۳۳ ساله را طی نکرده‌اند. اینها بالا و پایین و سختی‌های زندگی را نچشیده‌اند. یاد نگرفته‌اند تعهد یعنی چه و چون از لحاظ روانی پخته نیستند به تلنگری می‌شکنند.

گل رز را بگیر اما به من محبت کن   

مراقب مهرطلب‌ها باشید. اینها به پاس گل رز، ساعت فلان، جواهر و. . . که هدیه می‌دهند، محبت شما را می‌خرند و اگر محبت نبینند به پوچی بدی می‌رسند؛ چون خودشان به تنهایی هویتی ندارند. این افراد را نمی‌توانید راضی نگه دارید، هر کاری هم که بکنید خوشحال نمی‌شوند. همان پسری که یک دسته گل رز قرمز را با یک کادوی گران در شروع رابطه به شما می‌دهد، بعدا دو برابر از شما طلب محبت می‌کند. یعنی هر وقت زنگ زد، باید جواب بدهید. هرجا خواست برود، شما هم باید بروید، هر کدام از دوستان‌تان را گفت، باید کنار بگذارید و. . .

چطور این فرد را کنار بگذارید؟

اصلا قرار نیست خاطرات فراموش شوند. همیشه به‌عنوان بخشی از زندگی باقی هستند. یاد بگیرید انسان می‌تواند از دست بدهد و همچنان زندگی کند. گاهی باید از دست داد. برای همه انسان‌ها هم پیش می‌آید. اصلا شرط بلوغ همین است. تازه بعدها متوجه می‌شوید رابطه‌ای که آنقدر برایش سرمایه‌گذاری کرده‌اید تا چه اندازه پوچ بوده است. مردی ممکن است آدم جذابی باشد اما الزاما شوهر خوبی نخواهد بود. گاهی باید پر قدرت از رابطه‌ای بیرون بیایید تا فرصت‌های بعدی را از دست ندهید.

چطور می‌شود بالغانه این افراد را کنار گذاشت و دیگر به سمت‌شان نرفت؟ با هزینه دادن، گریه کردن، فقدان، فهمیدن خامی‌ها، خودشناسی، پیدا کردن نقش خودتان در این اتفاق و گرفتن تصمیم‌های بهتر برای آینده. ریشه اتفاق‌ها را پیدا کنید؛ چرا شما باید این مردها را جذب کنید؟ باید بدانید ریشه انتخاب‌های شما هوشیارانه است یا نه.

رشد متوقف نمی‌شود
ازدواج بدون مساله نیست. خودتان را بشناسید، بعد تن به ازدواج دهید. تا زمانی که به عمق وجودتان نروید، خودشناسی نکنید و به گذشته‌تان سری نزنید، ۵ بار هم که طلاق بگیرید و مجدد ازدواج کنید با مشکل‌های مشابهی مواجه می‌شوید. زندگی واقعی داستان نیست. باید زندگی، طبیعی باشد؛ جدل، قهر، فشار، خوشگلی، زشتی و… دارد.

وقتی به پذیرش همه اینها برسید یعنی به پذیرش زندگی رسیده‌اید. ولی رشد زمانی است که وقتی به افکار دو سال گذشته‌تان فکر می‌کنید خنده‌تان بگیرد؛ همین بلوغ است. اما این را هم باید بپذیرید که رشد متوقف نشده و دو سال دیگر هم چیزهایی در زندگی وجود دارد که شما را شگفت‌زده خواهد کرد. این موارد تغییرهایی است که شما را در زندگی رشد می‌دهد.

با چه کسانی ازدواج نکنید:

– کسانی که تکلیف‌شان با زندگی خودشان مشخص نیست.

– نظر مستقل ندارند و مدام نظرشان را تغییر می‌دهند.

– باتوجه به سن‌شان دستاورد مناسبی کسب نکرده‌اند.

– به زمین و زمان بد می‌گویند اما از شما تعریف می‌کنند.

– معتقد به رشد نیستند.

– از گذشته‌شان رضایت ندارند و فقط دنبال مقصر می‌گردند.

اگر تو نباشی من می‌میرم
در زندگی گاهی با پسرهایی مواجه می‌شوید که محبت‌های بیش از اندازه و تعریف نشده دارند. هر بار که به ملاقات شما می‌آیند گل رز سرخی به نشانه عشق و هدیه‌های گران برای‌تان به ارمغان می‌آورند و به‌اصطلاح سندرم گل رز دارند. اینها همیشه هم خیلی عاشق و شیدا نیستند. گاهی باید این دست رفتارها نگران‌تان هم بکنند. این حجم محبت و هدیه برای چیست؟

بسیاری از این افراد در زندگی احساس کافی بودن نمی‌کنند و خودشان را موجودی ارزشمند نمی‌دانند. کلا از کسی که به شما می‌گوید اگر تو نباشی من می‌میرم، باید بترسید. این فرد خودش به‌شخصه هویت ندارد و می‌خواهد از هویت شما تغذیه کند. اینها خودکم بینی‌ دارند که به مهرطلبی می‌انجامد، نه مهرورزی. یعنی اگر یک ساعت تماس‌شان را جواب ندهید و بهشان لبخند نزنید، تو را محکوم به بی‌محبتی کرده و خودشان احساس بی‌ارزشی سهمگینی تجربه می‌کنند؛ درنهایت هم فکر می‌کنند تو مقصر بوده ای.

ادامه مطلب / دانلود

خواستگارتان بچه چندم خانواده اش است؟

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]گاهی با یک سوال میتوانیم بعضی از خصوصیات اخلاقیه خواستگارمان که تصمیم داریم با او ازدواج کنیم را بفهمیم،گاهی به سادگی دانستن این که بچه چندم خانواده است[/box]

در دنیای روانشناسی هیچ قانون مطلق و همیشگی ای وجود ندارد.گرچه برخی از پژو هشگران میگویند به دلیل کفش خاصی که میپوشید ،ویژگی های شخصیتی خاصی هم دارید،اما گاهی تیر آنها به خطا میرود و شخصیت شما با کفش،مدل مو و حتی رنگ لباس تان جور در نمی آید.این بار هم میخواهیم شما را با برخی دیگر از اصول شخصیت شناسی که از نظریه ای مربو به مدل لباس و شکل ابرو قدیمی تر هستند،آشنا کنیم .بسیاری از روانشناسان میگویند ترتیب تولد خواستگار شما میتواند رازهای شخصیت او و البته آینده زندگی مشترکتان را آشکار کند.گرچه محیط خانواده و سبک تربیتی در تغییر این قانون ها بی تاثیر نیست،اما برای شمایی که میخواهید شخصیت خواستگارتان را در کوتاه تریت زمان کشف کنید،دانستن آنها بد نیست .پس با ما باشید.

فرزندان اول چگونه همسرانی هستند ؟

ویژگی های شخصیتی :وظیفه شناس،مسئولیت پذیر،حمایتگر،سلطه جو و جاه طلب
زندگی در کنار مرد وظیفه شناس و مسئولیت پذیری که نمی گذارد آب توی دلتان تکان بخورد ،شما را در دنیای امنی وارد میکند و بار نگرانی از انجام کارها و آینده نگری را از روی دوش تان بر میدارد .
اگر با یک بچه اولی ازدواج کنید دیگر دلیلی ندارد خودتان به فکر هزینه های سفر سالانه باشید یا اینکه تاریخ بیمه نامه اتومبیل را در ذهن داشته باشید و خودتان دنبال کارهای اداری اش بروید.اما اگر میخواهید چنین احساس اکنیتی را تجربه کنید،باید بدانید که در زندگی با یک بچه اول هیچ وقت مهره اصلی تصمیم گیری نخواهید بود .این افراد عاشق سلطه گری هستند و چون به توانایی های خودشان ایمان دارند ،دوست دارند مسئولیت تصمیم گیری ها را هم به عهده بگیرند.اما اگر شما یک فرد سلطه گر نباشید ،زندگی در کنار چنین مردی برای تان دشوار نخواهد بود ،چرا که او با جاه طلبی و قدرت مدیریتش ،نگرانی ای را برایتان باقی نمیگذارد که بخواهید در موردش تصمیم بگیرید .


همسر ایده آل : بهترین گزینه برای ازدواج با بچه های اول ،فرزندان دوم خانواده هستند .فرزندان دوم آرام و زود جوش،به راحتی از خواسته های آنها تبعیت میکنند و از آنجا که به سلطه گری بچه های اول عادت دارند ،وقتی با یک دستور بی چون و چرا از طرف او رو به رو میشوند،زیاد سخت نمیگیرند و نمی رنجند.اما این ازدواج تنها به نفع بچه های اول نیست ،چون حمایت های همیشگی آنها میتواند به بچه دومی ها ی حساس دلگرمی بیشتری بدهد و زحمت آنها را برای روبه رو شدن با پالش های زندگی کمتر کند .چنین فردی میتواند زندگی خوبی را در کنار فرزندان دوم داشته باشد،اما ازدواج او با همتای خودش،یعنی با یک بچه اول دیگر میتواند تبدیل به یک جنگ هر روزه تبدیل شود.گر چه ممکن است آنها به دلیل تواناییهایشان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند .
در زندگی دو بچه اول که هر دوی آنها معتقدند توان گرفتن تصمیم های مهم با ایفای نقش راهنما را دارند ،احتمال رسیدن به نظر مشترک یا کوتاه آمدن یکی از دو طرف چندان بالا نیست و به همین دلیل بیشتر از آنکه تصمیم های پشت میز مذاکره گرفته شود،در میدان جنگ و قهر گرفته میشود.

فرزندان دوم : چگونه همسرانی میشوند ؟

ویژگی های شخصیتی : حرف گوش کن،آرام ،سازگار ،توانادر برقراری ارتباط ،میانجی در بحث ها
فرزندان دوم معمولا در یک فضای سرشار از رقابت به دنیا می آیند .فرزند بزرگ تر که احساس میکند با آمدن این تازه وارد پایگاهش را از دست خواهد ،تمام تلاشش را برای سلطه داشتن بر این عضو جدید به خرج میدهد تا قدرتش را حفظ کند .روانشناسان میگویند فرزندان دوم معمولا ویژگی هایی را در خود میپروانند که دقیقا عکس فرزند بزرگ تر است .از طرف دیگر،گاهی مهر خود شیرینی به بچه دومی ها چسبانده میشود چرا که آنها بیشتر از دیگر فرزندان خانواده با بزرگترها وقت میگذرانند و خصوصیاتی را در خود ایجاد میکنندکه رضایت بزرگ ترها را جلب میکند.

همسر ایده آل : بچه های دوم اغلب با هر کسی میتوانند ازدواج کنند .خلق و خوی سازگار آنها باعض میشود که هم از پس حمایت بچه های آخر بربیایند و هم با شنیدن زورگویی های بچه اولی ها زندگی را خیلی سخت نگیرند .از آنجایی که بچه های اول بیشتر خوددار و قانون مدار هستند،زندگی با یک بچه دومی که حواسش به احساسات دیگران هست،میتواند برای آنها لذت بخش باشد.

خواستگارتان بچه چندم خانواده اش است؟

تک فرزندان چگونه همسرانی میشوند ؟

ویژگی های شخصیتی : جاه طلب،سلطه جو،خسیس،حسود ،با اعتماد به نفس،انحصار طلب
برای آنکه با یک تک فرزند زندگی موفقی داشته باشید،باید صبور و با گذشت بار آمده باشید.تک فرزندها نمیتوانند ناامیدی و فشارهای روانی را تحمل کنند،اگراز مسئله ای برنجند،این حالت را تا مدت ها در خود نگه میدارند و آنچه گذشته را به راحتی فراموش نمیکنند .آنها فقط به برقراری روابطی علاقمند ند که در برگیرنده منافع اشان باشد و احساساتشان را جریحه دار نکند.البته همه شخصیت تک فرزندها به حساسیت و زودرنجی خلاصه نمیشود.آنها اغلب اعتماد به نفس بالایی دارند و از آنجا که در زندگی شان همه چیز و همه کس در خدمت آنها بوده ،حس امنیت در آنها شکل گرفته است.از طرف دیگر ،آنها در تمام زندگی شان زیر چتر حمایت دیگران بوده اند و به همین دلیل تحمل چالش ها یا پذیرش مسئولیت و دشواری هایی که با آن روبه رو میشوند را ندارند.

همسر ایده آل : تک فرزندها خصوصیاتی شبیه فرزندان اول دارند و به همین دلیل کسانی که توانایی کنار آمدن با یک فرزند اول را دارند ،اغلب در زندگی مشترک با یک تک فرزند چالش خاصی را تجربه نمیکنند .بچه های دوم میتوانند گزینه مناسبی با آنها باشند،چرا که زودرنجی شان را درک میکنند و با پرتوقع بودن شان هم کنار می آیند .

فرزندان آخر چگونه همسرانی هستند ؟

ویژگی های شخصیتی : حرف گوش کن ،بله قربان گو،در جست و جوی حمایت،خلاق،عاشق خودنمایی ،متکی به دیگران
خلاقیت و جذابیت فرزندان آخر از دید دیگر فرزندان خانواده بیشتر است .آنها برای آنکه خود را از سلطه فرزندان بزرگ تر بیرون بیاورند،گاهی به تجربه های تازه رو می آورند و گاهی با این خیال که دیگران به فکر همه چیز هستند،به امنیتی که دیگر اعضای خانواده به آنها هدیه میکنند ،تکیه میکنند.آنها از نعمت استفاده از تجربه های دیگران برخوردار هستند و به همین دلیل زودتر از فرزندان خانواده ،راه خود را پیدا میکنند .

همسر ایده آل : بچه های آخر به خدمات رسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچه های اول عاشق راه انداختن کار دیگران هستند ،زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر میرسد.از طرف دیگر بچه های آخر عادت دارند در مقابل خواسته های دیگران تمکین کنند و به همین دلیل بچه های اول از نظر آنها زورگو و غیر قابل تحمل به نظر نمیرسند، اما گذشته از تمام حسن های بچه های آخر،برخی میگویند ازدواج دو ته تغاری با هم میتواند نگران کننده باشد چرا که هر دوی آنها دوست دارند به دیگران کمک کنند اما در بیرون کشیدن گلیم شان از آب بدون حمایت دیگران به مشکل جدی برمی خورند.

ادامه مطلب / دانلود

نکات کلیدی جلسه خواستگاری

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]علم روانشناسی ثابت کرده که تمام رفتارهای ما حتی به ظاهر ساده معنا و انرژی خاصی را به طرف مقابل منتقل میکند،شما چقدر با زبان بدنتان آشنا هستید؟ در جلسه خواستگاری باید به زبان بدن طرف مقابلتان دقت کنید ![/box]

برای لباس روز خواستگاری‌تان، آرایش صورت، سفیدکردن دندان‌ها و عطری که می‌زنید، گلی و شیرینی که قرار است برای همسر آینده‌تان بخرید، چقدر پول خرج می‌کنید و وسواس نشان می‌دهید؟ از چند روز یا چند هفته قبل حرف‌هایی را که قرار است به همسر آینده‌تان بزنید، با خودتان مرور می‌کنید و همه سعی‌تان این است که بیشتر تاثیر را روی خانواده طرف مقابل بگذارید. اما می‌دانید که ممکن است با یک نگاه اشتباه یا دست‌هایی که در زمان نامناسب روی هم قلاب شده، ممکن است کل قضیه را خراب کنید. این بار می خواهیم به شما نشان دهیم که چطور در جلسه خواستگاری با زبان‌ بدن‌تان حرف بزنید و دل ببرید.

برگ برنده آنهایی که می‌شود روی‌شان حساب باز کرد

تصور کنید که با آقای داماد یا عروس خانم توی اتاق نشستید و به اصطلاح قرار است حرف‌هایتان را بزنید و ببینید که به درد هم می‌خورید یا نه. خب، در این شرایط به جای اینکه محو لحن صدا و صورت طرف مقابل شوید، یا از شدت خجالت سرتان را آنقدر پایین بیندازید که جز گل‌های قالی چیزی نبینید، به حرکات طرف مقابل تان دقت کنید. اگر ارتباط چشمی طرف مقابل قوی است یعنی می‌توانید روی اعتماد به نفس بالای او و همچنین صداق کلماتش حساب کنید. اگر هم خودتان می‌خواهید چنین حسی را به طرف مقابل‌تان منتقل کنید باید مستقیم به او نگاه کنید، اما نه ا نگاه خیلی تیز و قوی و خشن. سعی کنید همدلی و مهربانی قاطی نگاه‌تان باشد تا او را جذب خودتان کنید.
وضعیت شانه‌های خواستگارتان هم برای اینکه بدانید چه شخصیتی دارد، مهم است. اگر آدم‌ مطیع و وابسته‌ای باشد شانه‌هایش را جمع می‌کند. پس اگر دنبال آدم مستقل هستید، حواس‌تان باشد که آیا شانه‌هایش را در یک سطح نگه می‌دارد یا نه.

نکته کلیدی برای آقا دامادها

اگر نمی‌دانید وقتی عروس خانم آینده در حال صحبت کردن است با دست‌هایتان چکار کنید، آنها را توی جیبتان نبرید، بلکه به هم چفتشان کنید و هر وقت نوبت حرف زدن شما شد، از دست‌هایتان آزادانه استفاده کنید. البته دست‌ها را خیلی از بدنتان دور نکنید و سعی کنید در هر شرایطی بازوی تان به پهلوها چسبیده باشد.
نکته کلیدی برای عروس خانم‌ها
موقع حرف زدن از شرایط و ایده‌آل‌هایی که توی ذهن دارید دست‌هایتان را تکان دهید ولی نه خیلی سریع و شدید. هرچه قدر حرکات دست‌هایتان هماهنگ‌تر باشد، طرف مقابل احساس می‌کند که افکارتان هم منظم‌تر بوده و می‌دانید که از این جلسه چه می‌خواهید.

استرس دارید؟ نگذارید بدن‌تان حرف بزند

ده بار هم که خواستگاری رفته یا برای‌تان خواستگار آمده باشد باز هم سر یازدهمی، استرس دارید و می‌ترسید که نکند همه چیز خراب شود. با این حال قرار اگر نمی‌خواهید همه دنیا را از این استرس خبردار کنید سعی کنید پاهای‌تان را ضربدی روی هم نیندازید، یا آنها را با ضرب‌آهنگ سریع و منظم تکان ندهید و همچنین سعی کنید حداقل کفی یکی از پاهایتان به طور کامل روی زمین باشد.

نکته کلیدی برای آقا دامادها

بازی کردن با گوشه ناخن، پوست میوه توی بشقاب، سوییچ و موبایل توی جیب و…بدترین تصویری است که داماد می‌تواند از خودش نشان دهد و استرسش را جار بزند. این حرکت به شما آرامش می‌دهند ولی باعث می‌شود تمرکزتان را روی موضوع اصلی از دست بدهید. اگر نمی‌توانید خودتان را کنترل کنید جیب‌های کت و شلوارتان را قبل از خواستگاری به طور کامل خالی کنید!

نکته کلیدی برای عروس خانم‌ها

در جلسه خواستگاری همه توجه خواهر و مادر و قوم و خویش داماد به شماست. اگر می‌خواهید پسندتان کنند به جای نگاه‌های بریده و بریده، روی داشتن ارتباط چشمی قوی تمرین کنید و بریده بریده حرف نزنید چون این عادت معمولا خاص آنهایی است که خیلی اعتماد به نفس ندارند.

نکند دارد دروغ می‌گوید

حرف که مالیات ندارد و زدنش خیلی هم هم سخت نیست ولی چطور می‌شود این حرف‌ها تجزیه و تحلیل کرد و دروغ و راستش را سوا کرد؟ روان شناسان یکی از روش‌های شناسایی افراد دروغ‌گو را توجه کردن به حرکات بدنش می‌دانند. اگر آقای داماد یا عروس خانم موقع حرف زدن مدام اطراف را می‌پاید و به چشم‌هایتان نگاه نمی‌کند، با دست صورتش و به خصوص دهانش را می‌پوشاند، نمی‌گذارد دست‌هایش را ببینید یا اصلا آنها را تکان نمی‌دهدیا اگر خودش را به نوعی در آغوش می‌گیرد، احتما معنی‌اش این است که یا قصد دروغگویی دارد یا دارد چیزی را از شما مخفی می‌کند.

دوستم دارد؟ دوستم ندارد؟

اگر می‌خواهید بدانید آقای داماد را به زور به خواستگاری آورده‌اند یا خودش برای این جلسه دست و پا می‌شکسته به چشم‌هایش دقت کنید. ما معمولا علائق‌مان را با ارتباط چشمی قوی نشان می‌دهیم. وقتی کسی چیزی را دوست دارد مردمک‌هایش باز می‌شود ولی کسی که موضوعی برایش مهم نیست با دقت نگاه نمی‌کند یا اگر دقیق نگاه می‌کند به خاطر این است که قصد بهانه‌گیری دارد. مدل نشستن کسی هم که به زور به خواستگاری امده معمولا رها و غیر رسمی است. انگار که اصلا قصد ندارد عروس خانم را تحت تاثیر قرار دهد.

جوگیر نشوید!

درست است که عاشقید یا از اینکه برایتان خواستگار آمده ذوق زده شده‌اید ولی اگر نمی‌خواهید لو بروید سعی کنید به نحوه نشستن‌تان دقت داشته باشید. اگر خیلی به سمت طرف مقابل‌تان هم شوید انگار که می‌خواهید همه انرژی‌های او را بگیرید، همه می‌فهمند که بدجوری در دام عشق گرفتار شدید!

ادامه مطلب / دانلود

چه کنیم که مجرد نمانیم ؟

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]پول یکی از عناصر مهم برای ازدواج است. زمینه های اجتماعی و فرهنگی هم همین طور، اما آیا فراهم بودن هر کدام از این عوامل و یا صرفا هر دوی آن ها تعیین کننده قطعی اقدام یک شخص به ازدواج خواهند بود؟ البته که خیر، چرا که ازدواج یک رویداد چند عاملی است. تجرد هم که روی دیگر همین سکه است همین طور.[/box]

به عنوان مصداق این مطلب می توانیم به جوانانی اشاره کنیم که نه مشکل اقتصادی دارند و نه معضل فرهنگی- اجتماعی خاصی اما هم چنان بر مجرد ماندن اصرار دارند. از این شواهد نتیجه می گیریم که باید عوامل دیگری هم در این مسئله دخیل باشند. این عوامل کدام اند و به عنوان یک فرد، چه قدر می توانیم در رفع آن ها موثر باشیم؟ روان شناسی پاسخ های جالبی برای این سوالات دارد.
گفتیم که مجرد بودن نتیجه اجتماع چندین دلیل است، اما چند تا از این دلایل همان چیزهایی هستند که واقعا هستند؟! مثالی می زنم: «آقای دکتر حدود ۴۰ ساله ای مدت ها پیش از دوستانش خواسته بود که اگر گزینه مناسبی برای ازدواج سراغ دارند به او معرفی کنند. البته چون به لحاظ مشغله کاری وقتی برای جلسه معارفه نداشت سفارش داده بود که به عنوان قدم اول عکس ها و اطلاعات آن ها برایش ایمیل شود، بدون اینکه خودش عکسی در اختیار کسی بگذارد».

این آقای که هم چنان هم مجرد است مشکل اقتصادی ندارد، از لحظه رتبه بندی های اجتماعی هم که وضعش بد نیست، پس به قول خودش می ماند دو چیز: یکی کمبود وقتش و دومی خلقیات زنان امروزی؛ اما آیا این ها دلایل واقعی مجرد ماندن او هستند؟ به عبارت دیگر چه دلایل مهم تری ممکن است در پس ظاهر استدلال های او پنهان شده باشد؟ در ادامه به چند مورد از این دلایل می پردازیم:

۱- اجتناب از تکرار کودکی

رسم بر این ست که والدین تسهیل کننده ازدواج فرزندانشان باشند، اما گاهی ناخواسته به مانع آن تبدیل می شوند. ریشه این ماجرا به نوع رابطه ای که فرزند در زمان کودکی از آن ها شاهد بوده بر می گردد. به عبارت دیگر اگر آنچه که کودک از رابطه پدر و مادر می بیند، دوستی و تفاهم باشد یک تاثیر بر تمایل او به ازدواج می گذارد و اگر شاهد خصومت ورزی های آن ها باشد یک تاثیر دیگر.

مجردهایی که معتقدند «ازدواج مساوی با بدبختی است» و یا «نمی توانند از این دوران طلایی (مجردی) دل بکنند»، شاید با چنین تجربه هایی مواجه بوده اند.

۲- ترس از صمیمیت

ترس های ناخودآگاه هم ممکن است در دوران کودکی ایجاد شوند و هم در طی دوره های بعدی زندگی. برای مثال دختر خانم ۳۰ ساله ای که مدت ها پیش رابطه ای دو ساله و صمیمی را با پسری همسن خود تجربه کرده بود و از آن انتظار ازدواج داشت، توجه دروغ های طرف مقابل درباره وفاداری به خودش شده و به اصطلاح رابطه را کات کرده بود.

در طی چند سالی که از آن ماجرا می گذرد، او آن قدر خودش را غرق در کار کرده و آن چنان درآمد و اعتباری به هم زده است که به قول خودش «نیازی به آقا بالاسر ندارد». او اگرچه معتقد است آن قضیه برایش تمام شده اما در واقعیت چنین نیست، او دچار ترس از صمیمیت است، نداشتن حتی یک دوست صمیمی این ادعا را تایید می کند.

۳- کمبود عزت نفس و اعتماد به نف

کمبود عزت نفس، افکار و رفتار ما را تحت تاثیر قرار داده و به کاهش شانس ازدواج کمک زیادی می کند! چگونه؟ وقتی که عزت نفس کافی نداریم صدای منتقدی را در ذهن خود می شنویم که می گوید: «هیچ کس از من خوشش نخواهد آمد»، «من جذاب نیستم»، «کی می آید خواستگاری من؟»، «کی زن من می شود؟» و…

در این وضعیت رفتاری هم که از خود نشان می دهیم، شامل بستن راه های ارتباطی با افراد جدید، منفی بافی، تن دادن به رابطه با کسی که از استانداردهای مورد نیاز برای ازدواج فاصله دارد و… می شود.

به علاوه کاهش عزت نفس کاهش اعتماد به نفس را به همراه می آورد. در این شرایط نمی توانیم در روابط به خودمان اعتماد کنیم، بنابراین از عهده مدیریت درست آن ها بر نمی آییم و طوری رفتار می کنیم که دیگران آن را حمل بر بی اعتمادی ما نسبت به خودشان می کنند. در نتیجه آن ها هم کمتر به ما اعتماد می کنند و تمایلشان را به ارتباط بیشتر با ما از دست می دهند.

۴- خطاهای فکری

فکرهایی که شامل «همه یا هیچ» می شوند، به «حدس زدن افکار دیگران» می پردازند و «خیلی کلی یا خیلی جزئی به دیگران نگاه می کنند» از جمله خطاهای فکری هستند که احتمال مجرد ماندن را افزایش می دهند. برای مثال جملات قالبی معروفی مانند «همه زن ها عین هم اند»، «مردها به چیزی جز خودشان فکر نمی کنند» و «زن و شوهرهای امروزی فقط دو روز اول عاشق هم هستند» مصادیق گفتاری این قبیل اشتباهات فکری هستند.

۵- ترس از دست دادن منطقه امن

همه آدم ها برای خودشان منطقه امنی دارند چون همه به احساس کنترل بر زندگی نیاز دارند. وقتی در روابطمان تجربه تلخی پیدا می کنیم، مرزی روانی- عاطفی را برای این جنبه از روابطمان تعیین کرده و داخل آن بی اضطراب زندگی می کنیم. گاهی هم تحت عنوان عادت کردن به زندگی به یک رویه مشخص به این منطقه پناه می بریم. در این شرایط به سادگی راضی به از دست دادن امنیت ساختگی مان نمی شویم.

۶- معیارهای بلندپروازانه

دخترخانم ۳۱ ساله ای به شوخی گفت که «همسر مورد نظر او را باید برایش بسازند». از آنجا که در هر شوخی واقعیتی نهفته است، از همین جمله وسواس او قابل حدس است. جوانان زیادی هستند که مثل این خانم آن قدر در معیارگذاری ازدواج مته به خشخاش می گذارند که همسر مناسبشان در جهان «نیست» به نظر می رسد.

۷- انزوا

وقتی از دیگران کناره گیری می کنیم گزینه های کمتری از توفیق آشنایی با ما برخوردار خواهند شد!

چکونه این موانع را از میان برداریم؟

حالا که دلایل مجرد ماندن را گفتیم راه حل هایش را با هم مرور کنیم:

۱- حواسمان به خودمان باشد

بالا و پایین های زندگی زخم هایی را بر روان همه ما می اندازد. بعضی زخم ها مثل یک خراش می مانند و با گذر زمان خود به خود خوب می شوند اما بعضی آن قدر عمیق اند که ممکن است عفونی شوند. راه پیشگیری از این وضعیت توجه کردن آگاهانه به «خود» است. یعنی فکر کردن به اتفاقات گذشته و تاثیرات آن ها بر خود و نترسیدن از مواجه شدن با ترس ها و گره های روانی.

۲- صدای منتقد درونمان را به چالش بکشیم

این کار کمک می کند عزت نفس و اعتماد به نفسمان بهبود پیدا کنید. در نتیجه شبکه ارتباطاتمان هم گسترده تر می شود. البته اول باید ببینیم این صدا از کجا آمده است. خیلی وقت ها ریشه این صدا انتقادهای نا به جایی است که در کودکی از والدینمان شنیده ایم.

یادمان باشد که ما بزرگسالیم. درست است که تحت تاثیر کودکی هستیم اما امکاناتی داریم که می توانیم این تاثیرها را کم کنیم. امکاناتی مثل گفت و گو کردن با خود، بررسی صدای منتقد درون و فیدبک گرفتن از دوستان صمیمی در مورد جذابیت خود.

۳- فکرمان را به دام بیاندازیم

درباره خطاهای فکری مطالب زیادی نوشته شده است. سعی کنیم این خطاهای فکری را شناسایی کرده و آن ها را اصلاح کنیم. مثلا خطاهایی مثل همه و هیچ کردن را می توانیم با نسبی کردن اصلاح کنیم. جمله ای مثل «همه مردها مثل همند» می تواند به این جمله تبدیل شود: «ممکن است بعضی از مردها ویژگی منفی داشته باشند اما این به همه آن ها مربوط نیست».

۴- با گذاشتن یک نقطه به خط بعدی بروی

اگر رنجش مهمی را تجربه کرده ایم از آن فاجعه نسازیم، سرکوبش هم نکنیم. محکوم بودن به تحمل مادام العمر جراحت ها را نیز به فراموشی بسپاریم. به جای این کارها با توجه آگاهانه به آن از بار عاطفی اش کاسته و برای بهبودی اقدام کنیم.

۵- قانون شکنی کنی

قانون گذاشتن و منطقه امن ایجاد کردن تا جایی خوب است که فرصت های جدید را از ما نگیرد که اگر این طور بشود، باید آن ها را زیر پا گذاشت. به جای محدود کردن باید ذهن را برای آشنایی های جدید گشوده تر کنیم و بدون بررسی کافی، درباره دیگران نظر ندهیم.

ادامه مطلب / دانلود

روش های جذب خواستگار

بعضی ها فکر می کنند هر بیشتر از پسرها دوری کنند، می توانند افراد بیشتری را جذب خود کنند و بر عکس، برخی دیگر فکر می کنند هر چه بیشتر در دید باشند می توانند خواستگارهای بیشتری را داشته باشند؟ شما جزء کدام دسته هستید؟

باوقار باشید

بیشتر مردان به دنبال زنی خاص می گردند که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکوه و شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آنها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی

ادامه مطلب / دانلود

شناختن خواستگار براساس حالت پا هایش

مطالعات نشان داده است که مدل هر یک از انگشتان پا نشانی از خلق و خوی افراد است.
بر اساس تحقیقات به عمل آمده اندازه و سایز انگشتان پا با اصل و نصب افراد ارتباط نزدیکی دارد.  در مقاله ای ساخت و بافت انگشتان پا و ارتباط آن با احساسات و شخصیت افراد مورد بررسی قرار گرفته شده است،‌که در اینجا به آن اشاره می شود:

بلند بودن انگشت دوم پا
این حالت انگشت پا نشانی از رهبریت افراد را نشان می دهد. حاکمان ازسلسله سلطنتی مصر باستان و هاوایی همگی دارای انگشتان دوم پای بلندتری برخوردار بودند.

آخرین مفصل انگشت سوم در یک زاویه
افراد با این مدل انگشت پا دارای توانایی طبیعی برای فریب دادن دیگران دارند، که غالبا کسانی که در کار جاسوسی هستند دارای یک چنین ویژگی پا هستند.

انگشت کوچک پا فوق العاده سایز کوچکی داشته باشد
افراد با این چنین انگشتانی دارای ماهیت کودکانه، با حس شوخ و سرگرم‌ کننده دارند.

انگشت دوم پای چپ به سمت انگشت بزرگتر متمایل باشد
این افراد دارای طبیعتی احساساتی و نوستالژیک هستند، که این ویژگی به طور بارز در هنرمندان مشهود است.

انگشت کوچک در یک زاویه اشاره داشته باشد
این مدل نشان دهنده ماهیت غیرمتعارف است. توانایی در حرکت دادن انگشت کوچک پا حاکی از آن است که افراد بی‌قرار بوده و نیاز به یک تغییرثابت دارند.
واقعیت این است که ژنوم انسانی چند عامل فیزیکی نظیر پوست، مو و رنگ چشم، شکل بدن و اندام را مشخص می‌کند. همچنین از طاسی تا تمایلات به بیماری ها را نیز شامل می‌شود.

باید گفت که مورفولوژی بشر یک میراث وابسته است. مطالعات دیگر نشان داده است که ویژگی‌های قبیله‌ای خانوادگی مانند فقدان اثر انگشت در شمار بالایی از مردم باسک دیده شده است.

در این میان بایستی تمامی اصل و نصب‌ها در نظر گرفته شوند، چرا که طی ۵۰۰ سال گذشته تمامی نژادها با یکدیگر ادغام شده اند.

ادامه مطلب / دانلود

20 دلیل که به دختر بودنت افتخار کنی

1- هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.

2- به سادگی آب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی. (روشش رو خود خانما بهتر می دونن. پس نیازی به نوشتن نیست!!)

3- هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای کبری جونو بفهمه.

4- خوب می تونی نقش بازی کنی.

5- آنقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از اقایون به تکلیف می رسی.

6- بزرگترین پوئن: خیالت از بابت سربازی راحته! صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککتم نمی گزه.

7- تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!

8- در تاریخ جهان به زیرکی معروفی.

9- می تونی هزار بار هم فیلم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی.

10- و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.

11- یه چیز باحال: هم دامن می پوشی و هم شلوار!

12- بهشتم که زیر پای امثال شماست.

13- فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.

14- از قدیم گفتن: پشت هر مرد موفقی زنی با ذکاوت بوده.

15- هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ فروید، پدر روانشناسی جهان گفته: بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ ان را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟

16- چند تا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.

17- نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.

18- یادت باشه که خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن آفرید. (خانم فاطمه زهرا)

19- با اینکه از مردا ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا بری… به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.

20- هزار جور مدل خنده، داری که هر کدوم رو یه موقع تحویل بقیه می دی.

ادامه مطلب / دانلود

خواستگار ندارم

خواستگار ندارم

کاری به این نداریم که چه عواملی باعث می شوند شانس ازدواج یک دختر پایین بیاید. به هر حال هر دلیلی که پشت ماجرا باشد، باید بپذیریم که در دوره و زمانه فعلی خیلی ها سن شان بالا رفته و هنوز مجرد مانده اند و خیلی ها هم به سن تجرد قطعی رسیده اند. ازدواج هایی که در گذشته در دهه دوم زندگی شکل می گرفت حالا به دهه سوم و چهارم رسیده و شانس متاهل شدن را پایین آورده است.

اگر در چنین شرایطی هستید، چند نکته را برای کنار آمدن بهتر با شرایط به شما یادآوری می کنیم:

برای تغییر شرایط دست به کار شوید

– بدون هیچ سوگیری و پیش‌داوری با خود خلوت کنید و به دنبال علت این امر بگردید. بررسی کنید تا بفهمید اشکال کار کجاست؟ خانواده، محل زندگی، عدم صلاحیت یکی از اطرافیان، میزان تحصیلات، نوع شغل، توقعات و خواسته‌های‌تان و… بی‌تردید پس از شناخت علت، می‌توانید با مشورت از متخصصان در جهت راهکارهایی، برای رفع آن گام بردارید.

مثلاً ممکن است شما دختر در حال تحصیلی باشید که به گمان خودتان خواستگار ندارید، در حالی که والدین‌تان ترجیح می‌دهند به خواستگاران شما جواب منفی دهند و چیزی در این زمینه به شما نگویند تا آرامش خیالتان برای ادامه تحصیل مخدوش نشود. لذا در صورت صحت چنین رفتاری، شما می‌توانید با خانواده‌تان بدون هیچ تعارفی به صحبت بنشیند و از تمایل‌تان به ازدواج، با آنها گفت‌وگو کنید و یا با شخص امین و دلسوزی موضوع را در میان بگذارید و از او بخواهید والدین‌تان را راجع به این مسئله آگاه سازند و از خواسته شما مطلع گردانند.

– به درونتان مراجعه کنید؛ به ضعف‌ها و خصلت‌های ناپسند خود توجه کرده و درصدد رفع آنها برآئید. چه بسا ممکن است به دلیل وجود یک صفت بد یا یک رذیله اخلاقی و رفتاری، مورد‌پسند دیگران واقع نشوید و یا به واسطه وجود آن صفت، از لطف و رحمت خداوند دور بمانید.

– طرز برخورد خود را در خانواده، دوستان، جامعه و… مورد بررسی قرار دهید. ادب و احترام و رفتارهای مناسب و به دور از شوخی‌های زیاد و جلف بودن می‌تواند برای جلب نظر یک مرد مفید باشد. از سوی دیگر برخوردهای نامناسبی چون اخم و بدخلقی در مواجهه با یک نامحرم نیز می‌تواند حالت طرد‌کنندگی ایجاد کند. لذا، سعی کنید رفتار میانه‌ای داشته باشید نه اغواگر و تحریک‌کننده باشید و نه اخمو و عصبی.

– توقعات خود را بهینه کنید. برخی از دختران همه‌چیز را با هم می‌خواهند و در جمع دوستان و بستگان به گونه‌ای هم صحبت می‌کنند که در دیگران این تصور را ایجاد می‌کنند که آنها بسیار متوقع می‌باشند و اهل سازگاری نیز نیستند. اگر مرتکب این اشتباه شده‌اید سعی کنید با کم کردن این توقعات و بیان این مسئله در موقعیت‌های مناسب (انتظارات من برای ازدواج و …) زمینه ازدواج خود را فراهم کنید.

– بالغ باشید. نیازی نیست که در هر محیط عمومی که وارد می شوید یا طوری رفتار کنید که همه بفهمند شما از تجردتان ناراضی هستید یا همه فکر کنند شما قید شوهر کردن را زده اید و هیچ علاقه ای به تاهل ندارید. یک رفتار معقول و بالغانه اتخاذ کنید. در جمع هایی که از شما درباره تمایل تان به ازدواج سوال می شود، به گفتن این عبارت بسنده کنید: «اگر مورد خوبی باشد من به ازدواج مایلم.» یا «من آدم سختگیری نیستم و اگر خواستگار موجه و هم کفوی باشد مخالفتی ندارم».

– اعلام کنید که خواستگار می خواهید. منظورمان از این عبارت این نیست که همه جا ر بوق و کرنا کنید و خود را مشتاق ازدواج نشان دهید. اما در جمع دوستان متاهل و اقوام نزدیک تان بگویید من آمادگی ازدواج را دارم. اگر مورد خوبی در دوستان و آشنایان تان سراغ دارید، من مانعی برای آشنایی و ازدواج نمی بینم. این جمله به معنی ذوق زدگی شما برای ازدواج نیست. بلکه آمادگی منطقی شما را نشان می دهد.

– فعالیت های اجتماعی تان را بیشتر کنید. بسته رفتار نکنید و اجازه دهید دیگران شما را بهتر بشناسند. منظورمان از این جملات عرضه کردن خود به همه کس نیست. اما اگر فرضا در کلاس زبان، دانشگاه یا محل کارتان فرد موجهی را شناختید که می توانست گزینه خوبی برای ازدواج باشد، با او با اخم و فاصله و ترشرویی برخورد نکنید. نجابت به هیچ وجه به معنای ترشرویی نیست. شما در حالی که حد و مرزهای خود را دارید و اجازه نمی دهید دیگران بیش از حد بهتان نزدیک شوند، می توانید فضایی برای تعامل بیشتر و شناخت بیشتر ویژگی های برجسته تان فراهم کنید. اجازه دهید افرادی که موجه تشخیص می دهید ویژگی های مثبت و تاثیرگذار رفتار شما را کشف کنند.

با تمام این ها چند نکته را در وضعیت فعلی تان به ذهن بسپارید:

– بپذیرید دنیا به آخر نرسیده است. ازدواج همه زندگی نیست‌، بلکه تنها یک بعد از ابعاد زندگی است؛ پس تا زمانی که شرایط ازدواج‌تان مهیا شود، فرصت را غنیمت بشمارید و در تعالی دیگر ابعاد زندگی‌تان بکوشید.

– نداشتن خواستگار و یا تاخیر در ازدواج‌ را به عنوان یک مسئله ببینید نه یک معضل و مشکل لاینحل؛ بپذیرید شما تنها فردى نیستید که با این مسئله مواجه شده‌اید.

– به جنبه‌های مثبت این تاخیر بیندیشید و بپذیرید که زود ازدواج ‏کردن نشانه موفقیت در امر ازدواج و تأمین خوشبختى و سعادت همیشگى نیست. چه بسا به موجب این تاخیر شما شناخت عمیق‌تری از این مسئله پیدا کرده باشید و بتوانید فرد مناسب‌تری را برای زندگی‌ انتخاب کنید که بی‌شک این به صلاح شما خواهد بود.

– شکیبایی به خرج دهید و صبور باشید. در مقابل حرف و حدیث‌های مردم و برخوردهای ناموجه آنان نیز، با کمال بزرگواری سعه صدر و گذشت داشته باشید.

– با افکار منفی خود مقابله کنید و از منفی‌بافی به شدت اجتناب کنید. تا آنجایی که امکان دارد بدبینی‌ها را کنار بگذارید و از عینک خوش‌بینی استفاده کنید. یقین داشته باشید آنچه را که فکر کنید اتفاق می‌افتد چه خوب چه بد!

ادامه مطلب / دانلود

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

چطور خواستگار را رد کنید

اگر تصمیم تان را گرفته اید و می خواهید به خواستگارتان جواب رد بدهید، باید بدانید که این جواب دادن ، خودش اصول و قاعده ای دارد که باید رعایت کنید. در غیر این صورت جواب رد شما ممکن است باعث دلخوری یا حتی کینه هایی شود که پاک کردن اثرات آن تا مدت ها زمان می برد. به خصوص اگر پای خواستگاری های فامیلی یا همکاری در میان باشد!

 

راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد و درست تحلیل کردن شرایط‌تان، باز هم فکر می‌کنید برای هم ساخته نشده‌اید، باید هرچه زودتر حرف‌ دل‌تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم‌محلی، به او پاسخ منفی‌تان را نشان‌دهید. دلایل‌تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه‌ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد.

پرده‌پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی‌زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی‌موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی‌بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ‌وقت هم نخواهد بود.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

چشم در چشم حرف بزنید

اگر هنوز جواب منفی‌تان را قاطعانه به او نداده‌اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف‌زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان‌تر می‌کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه‌های این احترام است.

قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده‌ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک‌بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

غرورش را نشکنید

هیچ وقت او را به‌دلیل علاقه‌ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می‌توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به‌دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست‌های مکررش شما را آزار می‌دهد، تنها جریان ارتباط‌تان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که می‌توانید از او فاصله بگیرید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

مراقب واژه‌ها باشید

موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم‌تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار بازهم فکر کنم»، «به‌دلیل مخالفت خانواده‌ام نمی‌توانم» و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی‌کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده‌اش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. به‌دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی

قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست‌های شخصیت که از هر دو شما گرفته می‌شوند، می‌توانند تاحدودی آینده ازدواج‌تان را پیش‌بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می‌گیرد، می‌تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

بگذارید از احساسش حرف بزند

متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف‌هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب‌زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به‌عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می‌کند برای رسیدن به شما منتهی می‌شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی‌تان پافشاری کنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

چطور جواب رد دهیم؟

با اقتدار حرف بزنید

اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می‌زند مثل آدم‌های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به‌نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی‌تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده‌اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی‌توانید کمکی به او بکنید.

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

بگویید با دیگران خوشبخت می شود اما با شما نه!

اگر می‌خواهید یک پایان‌بندی خوب ایجاد کنید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن‌تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می‌تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگی‌تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

رابطه را کش ندهید

اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کرده‌اید، باید تا آب‌ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به خصوص در رابطه های همکاری، دانشگاهی یا فامیلی. به هیچ بهانه‌ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی به‌نظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می‌کنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

وقت مشاوره

اگر می‌بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت‌تر می‌شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می‌کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه‌های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می‌خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک‌های یک متخصص داشته باشد.

هرگز به‌دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به‌دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده‌ای بدهید که در مورد ادامه‌ دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک‌تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

بازندگی‌تان بازی نکنید

هرگز به‌دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به‌دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده‌ای بدهید که در مورد ادامه‌ دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک‌تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی‌توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.

 

چطور خواستگارتان را رد کنید؟

 

تصمیم‌تان را بگیرید، می‌خواهیدش یا نه؟

قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار‌تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه‌ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی‌که پاسخ قطعی‌تان را نداده‌اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک‌تان می‌کند، مسئولید، پس با گفتن جواب‌تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به‌دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می‌کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به‌دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه‌ دارید.

ادامه مطلب / دانلود

به گزارش میهن فال به نقل از باشگاه خبرنگارارن ، مراسم تقدیر از فعالان و تلاشگران حوزه زنان و خانواده صبح امروز با حضور محمود احمدی‌نژاد در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد.

احمدی‌نژاد در این مراسم با تشکر از تمام دست‌اندرکاران حوزه زنان و خانواده گفت: اجازه بدهید که در اینجا از همسر خود نیز تشکر کنم، ماشاءالله اینقدر از همسرم تعریف کردم که فکر می‌کنم یک بار دیگر باید برای خواستگاری به خانه مادرزنم بروم در هر صورت من از همسر و رئیس خودمان و همچنین خواهر عزیزم و تمام همکاران تشکر و قدردانی می‌کنم.
احمدی‌نژاد: باید به خواستگاری بروم+عکس

احمدی‌نژاد: باید به خواستگاری بروم+عکس

ادامه مطلب / دانلود

تست ازدواج مخصوص مجردها

 

1- آیا زمانی که مادر و پدری را به همراه فرزند کوچکشان می بینید، غبطه می خورید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۲- آیا زمانی که یک زوج جوان را در حال خنده می بینید، افسوس می خورید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۳-آیا همچون گذشته از اوقات تنهایی تان لذت می برید؟
الف) بله
ب) خیر
ج)گاهی اوقات

۴- زمانی که در جمع دوستان متاهل هستید،به خود می گویید که ای کاش من هم متاهل بودم؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۵-آیا شده که تا به حال حضور شخصی از جنس مخالف، شما را دگرگون کند؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۶- آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که تنهایی دیگر بس است؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۷-آیا تا کنون برایتان پیش آمده که شادی تان را بخواهید به کسی از جنس مخالف، انتقال دهید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۸- آیا شما موسقی های آرام گوش می دهید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۹- آیا شده زمانی که پشت ویترین یک فروشگاه هستید، احساستان به شما بگوید برای کسی هدیه ای بخرید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۱۰- آیا رنگ زندگی برای شما تغییر کرده است؟ امیدواریم که حضور شخصی زندگی تان را دگرگون کند.
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۱۱- آیا شده در چند ماه اخیر، لبخند فردی، امید را در دلتان زنده کند و نگاه شما به زندگی تغییر کند؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۱۲- زمانی که پدر مادرتان می گویند، دیگر زمان ازدواج فرا رسیده است، اخم نمی کنید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۱۳- آیا به تازگی در خیالتان مراسم خواستگاری را مرور می کنید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

۱۴- آیا اخیرا برایتان پیش آمده عاشق کسی شده باشید، اما حجب و حیا اجازه ندهد، آن را با او در میان بگذارید؟
الف) بله
ب) خیر
ج) گاهی اوقات

نتیجه:

اگر از ۱۴ پرسش بالا به ده گزینه پاسخ بلی داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج در وجودتان احساس شده است و اگر به ده گزینه پاسخ خیر داده اید، به این معنی است که نیاز به ازدواج هنوز در وجودتان احساس نشده است و اگر به هفت گزینه پاسخ گاهی اوقات داده اید به این معنی است که هنوز سر در گم هستید و نمی دانید که باید ازدواج کنید یا نه، همچنان مجرد بمانید.

 

ادامه مطلب / دانلود

دختر بی خواستگار !

 

دختر بی خواستگار !

دختر برای اینکه از شر حرف های اطرافیان خلاص شود، شروع به دعا کردن، دخیل بستن، دعا گرفتن و حتی رو به کارهایی مانند عمل جراحی و دست بردن به قیافه ی خود می برد. شاید در فامیل به کسانی برخورده باشیم که بنا به دلایلی خواستگاری ندارند، تنها چیزی که به ذهنمان می آید این است که “دختر بیچاره! حتما بختش را بسته اند، حتما مشکلی دارد، حتما …”

 

این سوال همیشه مطرح است که: ” چرا برخی دختران اصلا خواستگار ندارند و برخی دیگر مدام در حال رد کردن خواستگارهایشان هستند؟”

 

متاسفانه در جامعه ما قانون نانوشته ای در میان مردم باب شده که خوبی دختر را می توان از تعداد خواستگارانش فهمید. یعنی هر دختری که تعداد خواستگاران زیاد باشد معلوم می شود که دختر خوبیست و اصل و نسب دار است اما اگر دختری در زمان متعارف جامعه ازدواج نکند یا خواستگار زیادی نداشته باشد این طور تعبیر می شود که حتماً مشکلی دارد که کسی سراغش نمی رود!

آن وقت است که دختران و خانواده هایشان روز به روز ناامیدتر، نگران تر و دستپاچه تر می شوند و اعتماد به نفس خود را در زمینه ازدواج از دست می دهند.

معمولاً افراد در مقابل این مشکل (نداشتن خواستگار) به دو نحو برخورد می کنند. برخی با آن کنار آمده و منتظر فراهم شدن شرایط خوب می شوند ولی برخی دیگر مدام در تلاشند تا از طرق مختلفی چون برقراری آشنایی های نادرست، دعانویسی و… خود را از این مهلکه نجات دهند.

اما به واقع علت اصلی نداشتن خواستگار چیست؟

به طور کلی علل و عوامل نداشتن خواستگار را می توان در دو دسته تقسیم کرد:

1- عوامل فردی: عللی که خود فرد باعث ایجاد آنها شده است.

2- عوامل بیرونی: عللی که عامل ایجاد آن ها خود فرد نبوده است.

1. عوامل فردی

-گاهی دختر دچار خطا یا انحراف اجتماعی، اخلاقی و… شده که تمام اهل محل آن را می دانند. این امر از سویی باعث سلب اعتماد مردم محل و از سوی دیگر باعث مردود شدن وی در تحقیقات محلی افراد غریبه می شود. به همین دلیل کسی به خواستگاری ایشان نمی رود که البته باید تا حدودی در این رابطه به مردم حق داد. تنها راه رهایی از این مشکل توبه حقیقی دختر به درگاه خداوند و کمک خواستن از او برای تغییر و اصلاح است. اگر فرد واقعاً توبه کرده و درستکار شود، مردم با دیدن رفتار تغییر یافته اش، به مرور زمان دوباره به وی اعتماد می کنند.

– گاه برخی از دختر خانم ها به علل مختلفی چون خجالتی بودن، کمرویی و… از حاضر شدن در جمع های خانوادگی یا دوستان سر باز می زند و به قولی انزواجو می شود. در این حالت نیز اولاً به دلیل این مشکل شخصیتی شان و ثانیاً به خاطر دیده نشدن توسط واسطه ها دچار تاخیر در ازدواج می شوند. راه چاره این مشکل، توسعه روابط اجتماعی دختر و خانواده او است. شرکت در جمع های جدید به شما فرصت دیده شدن می دهد و در محیط های جدید می توانید عقاید خود، شخصیت و ظرفیت اداره یک زندگی را به دیگران نشان دهید. به عبارتی، پختگی شما تا زمانی که پشت پرده باشد، کسی را به سوی شما جلب نمی کند. شما باید در محیط های اجتماعی سالم رفت و آمد داشته باشید و قابلیت های خود را نشان دهید. حتما منظورمان را از قابلیت متوجه می شوید. یعنی آن چه که احترام دیگران را نسبت به شما برمی انگیزد و نشان می دهد شما یک سر و گردن از دیگران دختران بالاترید و آمادگی یک زندگی واقعی را دارید.

-مشکل دیگر برخی از دختران ایراد گرفتن های زیاد از خواستگاران است. البته هیچ دختری در خودآگاهش خود را یک آدم سخت گیر نمی داند. پای صحبت بیشتر این دخترها که بنشینید می شنوید: «مگر من چه توقعی دارم؟ من که خانه و ویلا و مهریه و شیربها نخواستم. همین قدر که پسری مرد زندگی باشد برای من کافی است.» اما خیلی از همین دختران پای انتخاب که می رسد، دچار وسواس های بیهوده می شوند: «نکند تک پسر بودنش باعث لوس شدن او شده باشد؟ نکند پرجمعیت بودن خانواده او بعدها برایم مشکل تراشی کند؟ این خواستگار را نمی پسندم چون چاق است… این یکی پدرش را از دست داده و باید سرپرست خانواده خودش هم باشد… مگر می شود با پسری که دانشجو است ازدواج کرد؟ و…» همین وسواس هایی که به نظر خیلی از خانواده ها منطقی به نظر می رسد، باعث بالا رفتن سن دخترها و در نهایت نبود خواستگار می شود.

دختر بی خواستگار !

2. عوامل بیرونی

– اما همه انتقادها به دختر خانم ها مربوط نمی شود. خیلی وقت ها این پسران و خانواده آنها هستند که این مشکلات را دامن می زنند. مثلا با عرض تاسف یکی از مهمترین ملاک های انتخاب همسر در این روزها چه از سوی پسر و چه از سوی خانواده او داشتن زیبایی بسیار دختر است. یک دختر همه چیز تمام دختری است که زیبا، خوش ظاهر، مقید باشد و خانواده داری او با تمکن مالی خانواده تعبیر می شود. همین امر باعث شده که دخترانی که از زیبایی کمتری برخوردارند یا متمکن نیستند با مشکل عدم خواستگار مواجه باشند.

– گاهی مشاهده می شود که برخی از دخترها به دلیل وجود نقض عضو یا مشکل جسمی با این مشکل درگیر می شوند که یقیناً این امر نوعی آزمایش از جانب خداوند برای محک فرد می باشد. البته افراد این دو دسته می توانند با گسترش استعدادها و توانمندی های خود در زمینه های متفاوت علمی، هنری و… نواقص خود را جبران و توانمندی هایشان را به رخ دیگران نکشانند.

– مشکل دیگر برخی از دخترهای جوان بزهکاری و شرایط نامساعد اخلاقی پدر، مادر، برادر و دیگر افراد خانواده شان است. والدین باید بدانند که اشتباه هریک از اعضا و بدنامی خانواده ابتدا به پای جوانان در شرف ازدواج آن خانواده به خصوص دخترهایشان نوشته می شود. به همین دلیل باید تمام سعی خود را برای اجتناب خود و اعضای خانواده از مشکلات اجتماعی و اخلاقی بکنند.

-نداشتن هم کفو و همتا معضل دیگر برخی از دختران است. مثلاً دختری تحصیل کرده که در محیطی کوچک و روستایی زندگی می کند و همتایی برایش وجود ندارد.

-گاه دیده می شود که خانواده ای محترم در محله ای که معروف به فساد است زندگی می کنند. یقیناً دختر این خانواده با مشکل نبود خواستگار مواجه می شود. زیرا هر کسی که قصد ازدواج با وی را داشته باشد ابتدا وارد محله می شود تا از همسایه ها تحقیق کند و اگر ببیند که محل سکونت دختر در محله ای بدنام می باشد گمان می کند که خانواده یا خود دختر نیز مشکل دارند. راهکار مقابله با این مشکل ترک محل است. هجرت حرکتی مقدسی است که شاید یکی از مصادیقش همین جا باشد.

-فرهنگ های اشتباه و کوته نظرانه، عامل بیرونی دیگری است در ایجاد نبود خواستگار برای برخی از دختران. فرهنگ هایی چون «دختر کوچک ازدواج کرده و دختر بزرگتر مانده. حتماً ایراد و اشکالی دارد که کسی دختر اول را نگرفته است.»، «سطح مالی پایین خانواده دختر و عدم تامین جهیزیه از طرف آنها» و… همه و همه فرهنگ هایی غلطی هستند که متاسفانه مثل قارچ های سمی در جامعه ما رشد یافته اند و کسی به بیهودگی شان نمی اندیشد.

ادامه مطلب / دانلود

نکات مهم در خواستگاری

می خواهیم از مرحله بسیار شیرین و هیجان انگیز اولین جلسه خواستگاری صحبت کنیم. … اول از آقاپسرها، یعنی آقادامادها شروع می کنیم که در این موقع به حضور یک خواهر زرنگ و چابک برای انجام هماهنگی های لازم با خانواده عروس نیاز دارند.

راستی طرح شما برای اولین جلسه خواستگاری چیست؟ منظورم این است که می خواهید با گل بروید یا بدون گل و خودتان نقش گل را ایفا خواهید کرد؟

گل ببرید یا نبرید؛ مسئله این است!

ما دیدگاه نویسنده کتاب «در پیچ و خم خواستگاری» یعنی خانم «سیده بتول حسن پور» را برای شما بازگو می کنیم، تصمیم با خودتان.

وی می نویسد: «خانواده پسر با توجه به شناختی که از شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده دختر دارند ممکن است در جلسه اول خواستگاری با خود گل ببرند یا نبرند. اگر خانواده پسر نمی دانند که در جلسه اول باید گل ببرند یا نه، بهتر است این کار را به دو دلیل انجام دهند: اول این که اگر خانواده دختر انتظار آوردن گل را داشته باشند ولی چنین کاری انجام نشود ممکن است آن را به حساب بی احترامی یا دست کم گرفتن خود بگذارند.

دوم این که در هر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اگر در اولین جلسه گل برده شود اثر روانی خوبی روی خانواده دختر خواهد داشت (حتی اگر خواستگاری به سرانجام نرسد.)

گل، چه رنگش خوبه؟

وقتی تصمیم گرفتید از حجم جیب، کیف یا حساب بانکی تان کم بکنید و از گل فروش محله تان یا محله دخترخانم گل بخرید؛ هر گلی با هر رنگی که دوست داشتید، نخرید.

در کتاب یاد شده آمده است: « بهتر است گل صورتی رنگ (علامت حیات و زندگی)، از یک نوع و به تعداد فرد باشد تا دسته گل زیباتری درست شود.»

در ضمن حواستان باشد از باغچه منزل یا همسایه یا … گل نچینید. حسن پور در این باره نوشته است: «مواردی پیش آمده که خانواده پسر از گل های باغچه منزل استفاده کرده اند. امکان دارد خانواده دختر چنین کاری را حمل بر بی احترامی کنند. حتی اگر قرار است از گل های باغچه منزل استفاده شود، باید همراه با چند گل دیگر در گل فروشی به صورت دسته گلی زیبا تزیین و سپس برده شود.»

وی به خانواده دختر هم توصیه می کند: « خوب است خانواده عروس وقتی گل را دریافت می کنند آن را در یک گلدان بگذارند و در همان اتاقی که خانواده پسر پذیرایی می شوند، در معرض دید آنان قرار دهند.»

چه کسی بیاید، چه کسی نیاید؟!

خاله بیاید یا عمه؟ کدام خواهرتان در مراسم حضور پیدا کند؟ تکلیف مادربزرگ چیست؟ اگر همسر برادر بزرگ تر بیاید، همسر برادر کوچک تر شاید ناراحت بشود و …

کاملا درکتان می کنیم، ولی دقت کنید که حتما تصمیم عاقلانه ای بگیرید چون رفتارها و کیفیت حضور در اولین جلسه خواستگاری بسیار مهم است. در کتاب مورد بحث در این باره گفته می شود: «در کشور ما رسم است در نوبت اول، خانم ها که معمولا مادر پسر عضو اصلی آن هاست همراه با یک یا دو دخترش، خاله داماد یا یکی از خانم هایی که احتمالا بزرگ تر فامیل است در مجلس خواستگاری حاضر می شوند.

بعضی مادران نیز همراهی یک خانمی را که روابط نزدیکی با خانواده عروس دارد، ترجیح می دهند. بهتر است خانم هایی که به خواستگاری می روند از بردن عروس های خانواده، دخترخانم های مجرد کم سن و سال و بچه ها خودداری کنند؛ چرا که معمولا عروس های خانواده ابتدا به مقایسه خودشان با دخترخانم که احتمالا در آینده «جاری» آن ها می شود، می پردازند و این موضوع ممکن است در ارزیابی آن ها از شرایط عروس تاثیر بگذارد. دخترخانم های مجرد کم سن و سال قدرت تجزیه و تحلیل کامل فضای خواستگاری را ندارند.

بچه های کوچک نیز ممکن است عملی انجام دهند یا حرفی نابجا را در شرایط نامناسبی بزنند که مشکل ساز شود. گاهی در برخی خانواده ها به دلیل آشنایی و رفت و آمدی که از قبل داشته اند یا به دلیل داشتن نسبت فامیلی، در همان نوبت اول، پدر و پسر هم همراه مادر می روند.»در شماره بعد درباره لباس مناسب خواستگاری و راه هایی برای کاهش اضطراب خواهیم نوشت. عروس خانم ها هم منتظر باشند تا به آن ها بگوییم وقتی خواستگارها زنگ خانه را به صدا در آوردند، آن ها کی در را باز کنند!

ادامه مطلب / دانلود

چگونه به خواستگار پاسخ مناسب بدهم؟

چگونه پاسخ مناسب به خواستگارم بدهم؟!” این موقعیتی است که خیلی از دختر خانم ها با آن مواجه میشوند که در این پست تنها میخواهیم نکته هایی را گوشزد کنیم که با به کار بستنشان، در تصمیم گیری شما دختر خانم ها موثر خواهد بود.

● با عشق شوخی نکنید

با ادای احترام به همه خانم های جوان، باید قبول کنیم در سال های اخیر، بعضی باورهای نادرست و “عوامانه” به عنوان اصول زندگی درست و “عاقلانه” در ذهن خانم های جوان جا گرفته است. البته این را هم قبول داریم که شکل گیری این ذهنیت ها، ناشی از برخوردهای نادرست جامعه و به خصوص برخی رفتارهای نادرست آقایان در قبال خانم ها بوده است اما چیزی که اشتباه است، اشتباه است و اینکه چه زمینه های قبلی باعث آن شده، از اشتباه بودن آن کم نمی کند.

یکی از این گزاره های غلط در ذهن خانم های جوان، راهبرد “در آب نمک خواباندن” آقا پسرهاست. گاهی خانم ها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری روبه رو می شوند، هرچه سبک و سنگین می کنند، نمی توانند به این نتیجه برسند که بله را بگویند یا نه. این طبیعی است. گریزی هم از آن نیست اما رفتار خانم ها در این دوره تردید، باید رفتار استانداردی باشد، با رعایت ۳ اصل: اول اینکه باید صریح و شفاف به طرف مقابلشان بگویند که هنوز تصمیمی نگرفته اند و نیاز به زمان دارند. دوم اینکه باید زمانی را برای خود مشخص کنند و به خودشان تکلیف کنند تا آن زمان، تصمیم قطعی شان را بگیرند و آن را به خواستگارشان اعلام کنند. سوم اینکه در طول این مدت باید تلاش کنند به شناختی برسند که بتوانند بر مبنای آن، تردیدهایشان را برطرف کرده و به نتیجه قطعی برسند.

متاسفانه بعضی خانم ها، حتی وقتی جمع بندی نسبی شان این می شود که به خواستگارشان نه بگویند، بازهم این را اعلام نمی کنند. گاهی نمی دانند چطور نه بگویند (به خصوص اگر خواستگارشان خیلی علاقه نشان بدهد) و گاهی هم پیش خودشان فکر می کنند بهتر است چیزی نگویند و این مورد را از دست ندهند، شاید مرد بهتری پیدا نشد! توضیح اینکه این رفتار چقدر خطرناک است، بحث مفصلی می طلبد اما کافی است به حادثه تلخی که در همین صفحه به آن اشاره شده، توجه کنید. همین کافی نیست؟

● بگویم بله؟ بگویم نه؟

اگر هنوز نتوانسته اید تصمیم بگـیرید، ایــن۴ نکته را فراموش نکنید:

▪ شهر را خبر نکنید

اگر گیج شوید هم حق دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و به سادگی نمی توانید در موردش تصمیم بگیرید. اما با تمامی این اوصاف، می توانید راه را کوتاه تر کنید و انتخابی بهتر و منطقی تر داشته باشید. قرار نیست به تنهایی تصمیم بگیرید اما کمی راز دار بودن، می تواند شما را در داشتن انتخابی مناسب تر کمک کند.

اگر می خواهید با آرامش بیشتری به این موضوع فکر کنید، باید از ورود هر عامل مزاحمی جلوگیری کنید. رودربایستی های اجتماعی، ترس از اینکه فرصت دیگری برایتان فراهم نشود و تحریک های دیگران، بزرگ ترین مشکلاتی هستند که می توانند شما را در تصمیم گیری به اشتباه بیندازند، پس قدم اول شما برای داشتن یک انتخاب خوب، این است که موضوع را با هرکسی در میان نگذارید. از میان آدم های اطرافتان، می توانید چند نفر که اعتماد بیشتری به آنها دارید و فکر می کنید خودشان به دلیل داشتن یک زندگی موفق می توانند راهنمایتان باشند را انتخاب کنید و راز کوچک تان را برایشان فاش کنید. این افراد به شما کمک می کنند که واقعیت را بدون توجه کردن به احساسات تان ببینید و با نگاهی منطقی در مورد آینده تان تصمیم بگیرید.

▪ تند نروید

عجله نکنید. به خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و باتوجه به تمامی مسائل در مورد آینده تان تصمیم بگیرید. خانواده ها را به طور کامل به این روند وارد کنید. برای تفریح های خانوادگی برنامه ریزی کرده و با خانواده ها و دوستان تان بیرون بروید. فکر نکنید حالا که خیلی ها از این موضوع خبردار شده اند، هیچ راه برگشتی ندارید. این دوره کوتاه نامزدی، فقط و فقط برای شناخت بیشتر است، پس اگر فکر می کنید به هزار و یک دلیل نمی توانید کنارش احساس خوشبختی کنید، با خانواده تان در این مورد صحبت کنید و از آنها بخواهید برای گرفتن تصمیمی درست شما را همراهی کنند. اگر هم جواب تان مثبت است، به دلیل بهانه های کوچک ماجرا را کش ندهید. اجازه ندهید که نامزدی تان کمتر از ۶ ماه و بیشتر از دو سال باشد چراکه روانشناسان معتقدند نامزدی بیشتر و کمتر از این زمان، می تواند زندگی مشترک تان را دچار آسیب کند.

▪ وقت را تلف نکنید

قطعا هر کدام از شما برای آینده تان برنامه هایی دارید، پس با تلف کردن وقت و ناتوانی در تصمیم گیری، همدیگر را بازی ندهید. حالا که دید دقیق تری در مورد او و توانایی هایش به دست آورده اید و نظرهای علمی و بی طرف مشاور را هم در اختیار دارید، وقت را تلف نکنید. دو دو تا چهار تا کنید و با دادن پاسخ تان، او را هم از این تعلیق بیرون بیاورید. اگر جواب تان مثبت است، می توانید فاز بعدی را شروع کنید و برای ساختن یک زندگی موفق، از همین حالا تلاش کنید و اگر جواب تان منفی است، می توانید از راه هایی که در ادامه گفته شده، برای قطع این ارتباط کمک بگیرید. مهم نیست چه جوابی می دهید، مهم این است که با کش دادن این موضوع، زندگی او و خودتان را تلف نکنید.

▪ تعارف نکنید؛ حرف دلتان را بگویید

درست است که تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترک و فراز و فرود هایش نمی دانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فکر می کنید بدون برخی معیارها نمی توانید زندگی کنید و البته در ذهن تان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور می کنید. این موضوع ها را بدون پرده با خواستگار تان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تاحدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فکر می کنید سبک زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق می کند، قید این گزینه را بزنید.

● چطـــوری بگویــم نه؟

بالاخره تصمیم تان را گرفتید؟ حالا به این نکته ها توجه کنید :

▪ راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد بالا و درست تحلیل کردن شرایط تان، باز هم فکر می کنید برای هم ساخته نشده اید، باید هرچه زودتر حرف دل تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم محلی، به او پاسخ منفی تان را نشان دهید. دلایل تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد. پرده پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ وقت هم نخواهد بود.

▪ چشم در چشم حرف بزنید

اگر هنوز جواب منفی تان را قاطعانه به او نداده اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان تر می کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه های این احترام است. قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.

▪ غرورش را نشکنید

هیچ وقت او را به دلیل علاقه ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست های مکررش شما را آزار می دهد، تنها جریان ارتباط تان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که می توانید از او فاصله بگیرید.

▪ مراقب واژه ها باشید

موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل “فعلا قصد ازدواج ندارم”، “بگذار بازهم فکر کنم”، “به دلیل مخالفت خانواده ام نمی توانم” و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده اش را تحت تاثیر قرار می دهند. به دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.

● علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی

قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست های شخصیت که از هر دو شما گرفته می شوند، می توانند تاحدودی آینده ازدواج تان را پیش بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می گیرد، می تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.

● بگذارید از احساسش حرف بزند

متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می کند برای رسیدن به شما منتهی می شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی تان پافشاری کنید.

● با اقتدار حرف بزنید

اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می زند مثل آدم های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی توانید کمکی به او بکنید.

● بگویید دیگران عاشقش می شوند اما شما نه !

اگر می خواهید یک پایان بندی خوب ایجاد کنید و مثل یک فرشته به او نه بگویید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگی تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.

● رابطه را کش ندهید

اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کرده اید، باید تا آب ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به هیچ بهانه ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی به نظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می کنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.

● وقت مشاوره

اگر می بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت تر می شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک های یک متخصص داشته باشد.

● با زندگی تان بازی نکنید

هرگز به دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده ای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.

● تصمیم تان را بگیرید، بالاخره او را می خواهید یا نه؟

قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی که پاسخ قطعی تان را نداده اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک تان می کند، مسئولید، پس با گفتن جواب تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.

 

ادامه مطلب / دانلود

چرا دخترها نمی تونن به خواستگاری برن؟!

این موضوع که چرا دختران نمی‌توانند به خواستگاری بروند گاهی خنده دار بوده و گاهی نیز دغدغه فکری دختران است.
با علم براینکه دختر و پسر هیچ گونه برتری نسبت به یکدیگر ندارند و تنها در ذات و عملکرد با یکدیگر متفاوند باید گفت: دختران در ضمیر و باطن خود زمینه مادر شدن را دارند تا می‌توانند این وظیفه الهی را که با محبت و آرامش آمیخته است به نحو احسن انجام دهند.
همیشه در جامعه از دختران از انسان‌هایی آرام و احساساتی یاد شده است که می‌توانند با حضور خود آرامش را به محیط هدیه کنند.
حال باید نگریست که دختران با اینگونه روحیه که در کالبدشان دمیده شده می‌توانند ناگهان به خواستگاری پسری بروند و زمانی که جواب منفی دریافت کردند، به راحتی از کنار آن بگذرند و به سراغ پسر دیگری بروند.
موضوع مطرح شده تمام مطلب نبود، چراکه اگر از بعد دیگری به این فرآیند نگاه کنیم می‌بینیم که در مرحله آخر این دخترانند که جواب مثبت و منفی یک ازدواج را می‌دهند.

خلاصه کلام آن که ساختار شخصیتی هریک از دو جنس زن و مرد به گونه ای است که هر کدام ویژگی های لازم را در مسیر تحول وجود و نیل به کمال شخصیت بی بدیل خود دارا هستند.
تفاوت های زیستی و روان شناختی موجود میان زن و مرد هرگز به معنای برتری یکی بر دیگری نیست، که این تفاوت ها بیانگر ویژگی ها و نیازهای خاص، قابلیت ها و مسؤولیت های ویژه و در خور هر کدام از ایشان است.

 

ادامه مطلب / دانلود

 

 

چگونه خواستگاری برویم؟

در مرحله خواستگاری سه سوال مهم مطرح است:

1. در چه شرایطی به خواستگاری برویم؟

در شرایطی باید به خواستگاری برویم که هم خودمان و خانواده و هم طرف مقابل و خانواده اش از نظر روحی، روانی، زمانی، مادی، جسمی و… آمادگی داشته باشند، که برای روشن شدن این مطلب چند مثال می آوریم. مثال: دختر خانمی فردای خواستگاری امتحان دارد و از نظر روحی آرامش ندارد و در مجلس به راحتی نمی تواند با شما صحبت کند یا چند روز قبل یکی از بستگان آنها فوت کرده، اکنون وقت مناسبی برای خواستگاری نیست یا به طور غیر مستقیم متوجه شده اید خانواده دختر در شرایط فعلی از لحاظ مادی، آمادگی خواستگاری را ندارند و نمونه های دیگر که با کمی فکر کردن می توانید دریابید.  

2. با چه کسانی و چگونه به خواستگاری برویم؟

همراه بودن تنی چند از افراد ذیل ضروری است: والدین، خواهر، برادر بزرگتر، عمو، عمه، خاله و ریش سفید معتمد. البته به این نکته توجه کنید، هر چه جمعیت همراه بیشتر باشد دردسر آن بیشتر است، پس به حداقل اکتفا شود. در ضمن تنها رفتن پسر برای خواستگاری صحیح نیست و معمولاً مشکلاتی در پی دارد.  این که رعایت پاکیزگی کامل و ظاهری کاملاً آراسته و استعمال بوی خوش نیز لازم است و البته و صددرصد همراه داشتن دسته گل و خرید یک هدیه، زیرا بردن هدیه در روح زن تأثیر نیکو می گذارد و این عمل را دلیل صدق و علاقه مرد می شمارد و به این وسیله احساس شخصیت می کند و به تبع محبت و علاقه اش زیاد می گردد.»

 3. چه سوالاتی در جلسه خواستگاری یا جلسات بعدی مطرح کنیم؟

در این مرحله از چیزهایی سوال می شود که قبلاً جوابش را به دست نیاورده ایم و برای ما مخفی است. از این قبیل سوالات:

1. چه انتظاری از همسر آینده ات داری که نوع پاسخ او می تواند برای شما مهم باشد؟ مثلاً طرف مقابل بگوید من از همسرم توقع دارم بلافاصله بعد از عقد ماشین مدل بالا برایم تهیه کند و یا…..

2. همسر شما چه ویژگی هایی باید داشته باشد که مطلوب شما باشد؟

3. اصلی ترین وظیفه زن و شوهر در مقابل یکدیگر چیست؟

4. آیا تصمیم به ادامه تحصیل دارید؟

5. هدف شما از ازدواج چیست؟

6. به ترتیب علاقه خود را به سرگرمی های زیر ذکر کنید. (شماره گذاری کنید.)

ارتباط با دوستان و اقوام… مطالعه… رفتن به سینما… صحبت تلفنی… ورزش… گردش در خیابان… مسافرت… تماشای تلویزیون… ویدئو… بازی با رایانه….

7. سوال از مکان زندگی آینده و نحوه آن آیا مستقل باشد یا همراه خانواده پسر؟

8. نحوه معاشرت همسران با نامحرمان فامیل که با آن ها احساس نزدیکی و خودمانی دارد. (دختر خاله، پسر خاله، پسر دائی، دختر دائی)

9. میزان علاقه همسر خود را در مورد ارتباط داشتن با دوستان و فامیل بدانیم؟

10. نظر شما در مورد شرایط خاص…. و شغل و کار من چیست؟ و آیا می توانید با آن سازگار شوید.

شایسته است گفتگوی ازدواج، همراه با دقّت و حوصله و پرهیز از شتاب برگزار گردیده و به دور از تعارفات غیر معقول، سۆالات با کمال صراحت مطرح شده و پاسخ دهنده، ضمن احترام به دیدگاه ها و سۆالات؛ با کمال صداقت و دقّت و با پرهیز از طفره رفتن، جواب های کامل را ارائه کنید

محور های گفتگوی حضوری ازدواج با توجه به ضرورت حصول شناخت متقابل قبل از ازدواج، دیدار طرفین وگفتگوی مستقیم در قالب جلسه معارفه، از اهمیت خاصّی برخوردار می باشد. آن چه در چنین جلساتی باید مدّنظر قرار گیرد؛ دو محور اصلی است.

1. رۆیت وضعیت ظاهری2. گفتگو در مورد محورهای اساسی زندگی؛ به منظور آشنایی با دیدگاه و فراهم آوردن زمینه تفاهم در متن زندگی مشترک؛ از طریق طرح سۆال و دریافت پاسخ های مناسب.

شایسته است این گفتگو، همراه با دقّت و حوصله و پرهیز از شتاب برگزار گردیده و به دور از تعارفات غیر معقول، سۆالات با کمال صراحت مطرح شده و پاسخ دهنده، ضمن احترام به دیدگاه ها و سۆالات؛ با کمال صداقت و دقّت و با پرهیز از طفره رفتن، جواب های کامل را ارائه کنید و از داشتن حالت و وضعیت ظاهری تصنّعی و به کارگیری جملات و عباراتی که به طور معمول از آن ها استفاده نمی شود، خودداری کند.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 2 از 3 قبلی 123 بعدی
css.php