پادشاهى با نوکرش در کشتى نشست تا سفر کند، از آنجا که آن نوکر نخستین بار بود که دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و
ادامه مطلب / دانلودپادشاهى با نوکرش در کشتى نشست تا سفر کند، از آنجا که آن نوکر نخستین بار بود که دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و
ادامه مطلب / دانلودپادشاهى نسبت به ملت خود ظلم مى کرد، دست چپاول بر مال و ثروت آنها دراز کرده و آنچنان به آنان ستم می نمود که آنها به ستوه آمدند و گروه گروه از کشورشان به جاى دیگر هجرت کردند، و غربت را بر حضور در کشور خود ترجیح دادند. همین موضوع موجب شد که از جمعیت، بسیار کاسته شود و محصولات کشاورزى کم و به دنبال آن مالیات دولتى اندک، و اقتصاد کشور فلج، و خزانه مملکت خالى گردید.
ضعف دولت او موجب جرات دشمن شد، دشمن از فرصت استفاده کرد و تصمیم گرفت به کشور حمله کند و
ادامه مطلب / دانلودسرهنگى پسرى داشت، که در کاخ برادر سلطان، مشغول خدمت بود. با او ملاقات کردم، دیدن هوش و عقل نیرومند و سرشارى دارد، و در همان زمان خردسالى، آثار بزرگى در چهره اش دیده مى شود:
بالاى سرش ز هوشمندى
مى تافت ستاره بلندى
این پسر هوشمند مورد توجه سلطان قرار گرفت، زیرا داراى جمال و کمال بود که خردمندان گفته اند: (توانگرى به هنر است نه به مال، بزرگى به عقل است نه به سال.)
مقام او در نزد شاه، موجب شد، آشنایان و اطرافیان، نسبت به او حسادت ورزیدند، و
ادامه مطلب / دانلودگروهی راهزن بر سر کوهی، در کمینگاهی به سر میبردند و سر راه غافله ها را گرفته و به قتل و غارت میپرداختند و موجب نا امنی بسیاری شده بودند. مردم از آنها ترس داشتند و نیروهای ارتش شاه نیز نمیتوانستند بر آنها دست یابند، زیرا در پناهگاهی استوار در قله کوهی بلند کمین کرده بودند و کسی را توان رفتن بدانجا نبود.
مشاوران و فرماندهان کشور، به گرد هم نشستند و درباره دستیابی بر آن دزدان غارتگر به مشورت پرداختند و
ادامه مطلب / دانلودپادشاهی چند فرزند داشت که از میان آنها یکی کوتاه قد و لاغر اندام بود و دیگر برادرانش بلند قد و زیبا روی بودند. پادشاه همیشه با کراهت و استحقار در وی نظر می کرد. پسر از روی هشیاریش از احساس پدر مطلع گردید پس رو به پدر کرد و گفت: ای پدر، کوتاه خردمند بهتر از نادان قد بلند است. چنان نیست که هر کس قامت بلندتر داشته باشد، ارزش بیشتری دارد.
اقل جبال الارض طور و انه
آن شنیدى که لاغرى دانا
اسب تازى وگر ضعیف بود
شاه به سخنان پسرش خندید اما بزرگان دولت سخن او را پسندیدند، و برادرانش نیز رنجیده خاطر شدند.
تا مرد سخن نگفته باشد
هر پیسه گمان مبر نهالى
از اتفاق در آن ایام سپاهی از دشمن برای جنگ با سپاه شاه فرا رسید.
زمانی که رو در رو شدند نخستین کسی که دلاورانه به قلب سپاه دشمن زد همین فرزند کوتاه قد بود.
آن نه من باشم که روز جنگ بینی پشت من
آن منم گر در میان خاک و خون بینی سری
کان که جنگ آرد به خون خویش بازی می کند
روز میدان وان که بگریزد به خون لشکری
این جملات را میگفت و به سپاه دشمن یورش برد و چند تن از سران دشمن را به خاک و خون کشید. چون پیش پدر آمد با احترام وارد شد و گفت:
تا درشتى هنر نپندارى
روز میدان نه گاو پروارى
آورده اند که هنگام جنگ سپاه دشمن بسیار بود و افراد شاه بسیار اندک. گروهی از سپاه پادشاه پا به فرار گذاشتند، پسر کوتاه قد نعره ای زد که:
(ای مردان بکوشید یا جامه زنان بپوشید.)
همین نعره از دل برخواسته او باعث تقویت سپاه گردید و با جان و دل به مبارزه پرداختند و باعث پیروزیشان گردید.
پادشاه سر و چشمان پسر را بوسید و او را از نزدیکان خود نمود تا سرانجام او را ولیعهد خویش کرد.
برادران نسبت به او حسد ورزیدند و زهر در غذایش ریختند تا او را بکشند خواهرش از میان در فتنه آنها را دید، دریچه را محکم بست تا پسر متوجه شود، پسر جریان را فهمید و بی درنگ دست از غذا کشید و گفت:
(محال است که هنرمندان بمیرند و بی هنران جای ایشان بگیرند.)
کس نیابد به زیر سایه بوم
ور هماى از جهان شود معدوم
پادشاه از ماجرا باخبر شد، برادرانش را پیش خود خواند و هر کدام را به گوشه ای از کشور فرستاد و از فتنه های بیشتر جلوگیری کرد. چنانکه گفته اند:
(ده درویش در گلیمى بخسبند و دو پادشاه در اقلیمى نگنجند.)
نیم نانى گر خورد مرد خدا
ملک اقلمى بگیرد پادشاه
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
ادامه مطلب / دانلودیکى از فرمانروایان خراسان ، سلطان محمود غزنوی را در عالم خواب دید که تمام بدنش پوسیده و متلاشی و با خاک در هم آمیخته است به غیر از چشمانش که همچنان سالم است و
ادامه مطلب / دانلودسعدی شیرازی، پادشاه سخن، در زندگی خویش سختی های زیادی کشید، رنج سفر های طولانی ای به جان خرید تا تجربیات گرانقدری را کسب کرد و این تجربیات را به نظم و نثر درآورد تا دریچه های حکمتی باشند برای آیندگانش.
ما آخرین خبری ها نیز کتاب گلستان را که می توان گفت از تاثیر گذارترین کتاب در نثر ادبیات فارسی ست را برای شما کتابخوانان عزیزمان به اشتراک می گذاریم.
در یکى از جنگها، عده اى را اسیر کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا یکى از اسیران را اعدام کنند. اسیر که
ادامه مطلب / دانلود