نتايج جستجو : بیوگرافی

برای آن دسته از عزیزانی که بیوگرافی هنرمندان اعم از خوانندگان، بازیگران و… را دنبال می کنند در این مطلب از سایت میهن فال بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها را در نظر گرفته ایم. لطفا تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

 

نام اصلی: ابرو گوندش

زمینه فعالیت: خواننده

متولد: ۱۲ اکتبر ۱۹۷۴

محل زندگی: استانبول

ملیت: ترکیه ای

بیوگرافی ابرو گوندش :

اِبرو گوندش پس از تحصیل در مدرسه ابتدایی در آنکارا و نقل مکان به همراه خانواده‌اش به استانبول، به علت مسائل مادی مجبور به ترک تحصیل می‌شود. کیفیت صدای او از همان دوران نوجوانی کشف شد. روزی یکی از بستگانش، او و مادرش را به شرکت موزیک Raks Neşe Müzik به مدیریت Neşe Demirkat بردند. Neşe Demirkat اعلام کرد می‌خواهد صدای اِبرو را به عنوان یک صدای باشکوه و زیبا به همه معرفی کند. آن شرکت چون در آن زمان هنوز تشکیل نشده بود برای ضبط صدای اِبرو، او را به دو تهیه کننده معروف، آقای Selçuk Tekay و آقای Koral Sarıtaş معرفی کرد. Koral Sarıtaş از اِبرو خواست قبل از آنکه آلبومی عرضه کند، برای تمرین و کسب تجریه لازم در صحنه نزد خانم امل سایین برود و بااو کار کند. خواننده زیبا در مدّت زمان کوتاهی برای عرضه آلبوم شروع به کار کرد.

وی در سال ۱۹۹۳ با اولین آلبوم خود به نام مسافر خدا (به ترکی: Tanrı Misafiri) پا به عرصه موسیقی حرفه ای گذاشت. میزان فروش این آلبوم از مرز ۱۲۵۰۰۰۰ آلبوم گذشت. اِبرو با این آلبوم چندین جایزه گرفت از جمله در سال ۱۹۹۴ جایزهٔ بهترین خواننده زن که توسط کانال Kral ترکیه اهدا می شد را به خود اختصاص داد. اِبرو بلافاصله بد از اوّلین آلبومش، دوّمین آلبومش را با نام بلای شیرین (به ترکی: Tatlı Bela) شروع به ساختن کرد و بعد از مدت کوتاهی، آن را پخش کرد. اِبرو با این آلبوم جایگاه‌اش را به عنوان خواننده جوان آهنگ‌های رمانتیک محکم نمود.

ebru-gundes(15)

آلبوم سوم‌اش سال ۱۹۹۵ به نام من هنوز بزرگ نشده‌ام (به ترکی: Ben Daha Büyümedim) پخش شد. او در این آلبوم آهنگهای طوفانها (به ترکی: Fırtınalar) و آیا شادابی را برای من زیاد دانستید (به ترکی: Çok Mu Gördünüz) با بازار عرضه نمود. این آلبوم سرآغاز دوستی او با سردار اورتاچ خواننده و آهنگ ساز مشهور ترکیه ای بود.

چهارمین آلبومش به اسم سفره گرگها (به ترکی: Kurtlar Sofrası) منتشر شد. در این میان پیشنهاد بازیگری به اِبرو می‌شود و او در سریالهایی که نام آلبومش را به همراه داشتند، به عنوان نقش اول بازی کرد.

بعد از ۲ سال فاصله، سال ۱۹۹۸ آلبوم تو لطفی از جانب خداوند هستی (به ترکی: Sen Allah’in Bir Lütfusun) با همکاری یکی از خواننده‌ها به بازار موزیک عرضه می‌شود.

اِبرو سال ۲۰۰۰ با آلبوم خیلی جدیدی به اسم برگرد چی میشه ؟ (به ترکی: Dön Ne Olur) ظاهر شد.

او در استودیو، هنگام خواندن روبروی دوربین دچار خونریزی مغزی می‌شود و به زمین می‌افتد. پس از بستری در بیمارستان، به مدت طولانی مجبور به استراحت و دوری از طرفداران‌اش شد. هوادارانش ابرو برای نشان دادن علاقه و حمایت خود از وی، با خریدن آلبوم Don Ne Olur، آن سال بالاترین رکورد خرید آلبوم در ترکیه را رقم زدند.

در این آلبوم آهنگهایی از بهترین آهنگسازان آن سال جای گرفته بود؛ آهنگ Hata (خطا) که ساختهٔ Sezen Aksu بود نمونه‌ای از آنهاست. اِبرو بعد از یک استراحت طولانی در ۱۱ مارس ۲۰۰۰ در مرکز Bostancı کنسرتی اجرا کرد که درآمد حاصل از آن را به یک بیمارستان اهدا نمود.

سپس در سال ۲۰۰۱ آلبوم جدیدش خود را با نام Ahdim Olsun به بازار عرضه کرد که به خاطر موزیک ویدئو های زیادی که این آلبوم داشت، بسیاری را به خود جذب نمود. پس از یک سال استراحت و در پایان سال ۲۰۰۳ میلادی آلبوم جدیدش را به نام Şahane عرضه نمود.

بعد از آلبوم Şahane، در آخر سال ۲۰۰۴، اِبرو گوندش آلبوم Bize de Bu Yakışır را با ۱۳ آهنگ فوق‌العاده عرضه کرد که در ترکیه رتبه سوم رو به دست‌آورد. کل آهنگهای اِبرو تا سال ۲۰۰۴ به ۱۱۲ عدد رسیده‌است.

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

بیوگرافی کامل ابرو گوندش / جدیدترین عکس ها

 

5/5 - (1 امتیاز)
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

سردار آزمون و خواهرش

بیوگرافی

 سردار آزمون (زاده ۱۱ دی ۱۳۷۳ در گنبد کاووس) پسر خلیل آزمون می باشد. وی در مسابقات فوتبال جام دوستی روسیه ۲۰۱۲ در ترکیب تیم ملی جوانان با به ثمر رساندن ۷ گل در ۶ بازی به مقام آقای گلی این تورنمت رسید. سردار آزمون در آذرماه سال ۱۳۹۱ به باشگاه روبین کازان روسیه پیوست. او برای نقل و انتقالات تابستانی ۲۰۱۴ مورد توجه مسوولان باشگاه های فوتبال بارسلونا، لیورپول، میلان، یوونتوس و آرسنال قرار گرفت.

 آزمون که یکی از امیدهای ایران برای بازی های جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل بود، نتوانست در لیست نهایی کارلوس کی ‎روش حضور یابد و از حضور در جام جهانی ۲۰۱۴ بازماند. او در جام ملت‌ های آسیا ۲۰۱۵ در میان ملی‌ پوشان ایران حضور داشت و موفق شد ۲ گل به ثمر برساند.

سردار آزمون در بین مردم گنبد کاووس

پس از بازگشت از استرالیا و بازی های جام ملت های آسیا 2015

 بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

سلفی رضا قوچان نژاد ، اشکان دژاگه و سردار آزمون

جام ملت های آسیا 2015 استرالیا

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

این هم پوستری زیبا از سردار آزمون که دیگه باید لقب «سردار گل» را برازنده اش دانست!

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

 پوستر ویژه سایت طرفداری برای سردار آزمون

 

بیوگرافی و عکس های جدید سردار آزمون

سردار آزمون در حال خداحافظی از مادرش پیش از رفتن به استرالیا

3/5 - (1 امتیاز)
ادامه مطلب / دانلود

آزاده صمدی بازیگر تئاتر و سینما عکس جدیدی از خود منتشر کرده است که خبر از مدل شدن این بازیگر خوش چهره دارد. وی عکس زیر را برای مجله استایل گرفته است.

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

 آزاده صمدی (زاده ۱۷ دی ۱۳۵۷ در لاهیجان) بازیگر تئاتر و تلویزیون ایرانی است. صمدی با بازی در مجموعه تلویزیونی راه بی‌پایان به شهرت رسید.

 او پس از گذراندن دوره کارشناسی تئاتر در دانشگاه سوره، دوره کلاس‌های بازیگری کارنامه (با مدیریت پرویز پرستویی) را گذراند.

 در تئاتر « بی‌شیر و شکر» حمید امجد ایفای نقش کرد. سپس در تله‌تئاتر «دریاروندگان» محمد عاقبتی بازی و پس از مدتی برای بازی در سریال تلویزیونی «راه بی‌پایان» همایون اسعدیان انتخاب شد.

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

بیوگرافی آزاده صمدی+تصاویر

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی اکبر عبدی بازیگر پرکار سینما


اکبرعبدی ۴ شهریور سال ۱۳۳۹ از پدر و مادری اردبیلی در تهران محله نازی آباد به دنیا آمد.
وی پس از دریافت مدرک دیپلم از سال ۱۳۵۸ با نمایش‌های آماتوری فعالیت هنری‌اش را آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۲ به تلویزیون رفت و در مجموعه محله بروبیا (داریوش مؤدبیان، ۱۳۶۳) و بازم مدرسه‌ام دیر شد (۱۳۶۵) خود را به عنوان بازیگری مستعد خلاق شناساند.

عبدی با جنجال بزرگ خود را به عنوان بازیگر نقش‌های کمیک شناساند. جنجال بزرگ ۶ سال پس از تولید به نمایش عمومی درآمد و عبدی در آن فاصله در فیلم‌های مردی که موش شد، اجاره‌نشین‌ها، گراند سینما و ای ایران بازی کرد، که نقش او در همه این فیلم‌ها کمدی بود.

وی بیشتر در نقش‌های کمدی بازی می‌کند و فیزیک بدنی خاص و صورت وی امکان گریم و ساختن چهره‌‌های گوناگون مانند نوجوانان و زنان را به وی می‌دهد.

عبدی در اجاره‌نشین‌ها، ای ایران، مادر و دلشدگان (علی حاتمی) و هنرپیشه قابلیت‌های خود را در ایفای نقش‌های متنوع کمدی اثبات کرد. همین قابلیت موجب شد که عبدی در سفر جادویی هم نقش کودکی خود را ایفا کند و هم نقش میانسالی‌اش را، همینطور در آدم برفی در دو نقش مردانه و زنانه توانایی‌هایش را نشان داد.

اکبر عبدی در سال ۱۳۶۸ برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

برخی از آثار هنری اکبر عبدی:

* مردی که موش شد، ۱۳۶۴

# اجاره نشینها، ۱۳۶۵
# ماموریت، ۱۳۶۵
# گراند سینما، ۱۳۶۷
# ای ایران، ۱۳۶۸
# دزد عروسکها، ۱۳۶۸
# ریحانه ، ۱۳۶۸

# مادر، ۱۳۶۸
# در آرزوی ازدواج، ۱۳۶۹
# مدرسه پیرمردها، ۱۳۷۰
# دلشدگان، ۱۳۷۰
# ناصرالدین شاه اکتور سینما، ۱۳۷۰
# هنرپیشه، ۱۳۷۱
# آرزوی بزرگ، ۱۳۷۳
# آدم برفی، ۱۳۷۳
# پاکباخته، ۱۳۷۴
# مرد آفتابی، ۱۳۷۴
# شب روباه، ۱۳۷۵
# عشق گمشده، ۱۳۷۵
# افسانه پوپک طلایی، ۱۳۷۶
# جنگجوی پیروز، ۱۳۷۷
# تارزن و تارزان، ۱۳۷۹
# دارا و ندار، ۱۳۷۹
# نان و عشق و موتور هزار ، ۱۳۷۹
# کفشهای جیرجیرک دار من، ۱۳۸۱
# اخراجی‌ها، ۱۳۸۵
# قاعده بازی، ۱۳۸۵
# گوشواره، ۱۳۸۵
# هدف اصلی، ۱۳۸۵
# کلاغ پر ۱۳۸۶
# مظفرنامه، ۱۳۸۶
# اخراجیها۲، ۱۳۸۷
# چشمک، ۱۳۸۷
# دل شکسته،
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی سید جواد رضویان بازیگر سریال های طنز

نام : سید جواد
نام خانوادگی : رضویان
تاریخ تولد : 6/5/1353
مدرک تحصیلی : لیسانس نقاشیجواد رضویان از سال ۷۳ در عرصه بازیگری مشغول به کار شده است. ولی با مجموعه طنز پاورچین به کارگردانی مهران مدیری به موفقیت رسید و در جایزه بزرگ این موفقیت را تکرار کرد.
جواد رضویان یکی دو تجربه کارگردانی هم داشته که البته نتوانست در این زمینه موفقیتهایی که در عرصه بازیگری بدست آورده بود را تکرار کند. وی تاکنون در چند تله فیلم نیز بازی کرده و تا به حال چند آلبوم نیز بیرون داده است که آخری آن کاری با نام لحاف دوزی است

زندگی خصوصی (خواهشا با خلوص نیت پاک متن زیر را بخوانید) :
مرد خوش خنده ی مجموعه های طنز سید جواد رضویان بچه سلسبیل است و از طرف مادری یزدی است و از طرق پدری قمی و اصالتا یزدی است.
فارغ التحصیل رشته ی نقاشی است و درسش خوب بوده اما در دوره ی راهنمایی یا باید از سردخانه ها بیرون می کشیدنش یا از زیر تابوت شهدا چون عاشق اعزام به جنگ بود.
در ثلث سوم امتحانات سال دوم راهنمایی هم شرکت نکرد تا یکضرب مردود شود. (دمش گرم)
رضویان هم اکنون بازیگر و کارگردان پر طرفداری است اما به بعضی از همکارانش آلرژی دارد – نسبت به سیامک انصاری و مهران مدیری و رضا عطاران آلرژی وحشتناکی دارد و نمی تواند بدون آنکه بخندد روبرویشان بازی کند !
دارای یک دختر و یک طوطی برزیلی می باشد و عاشق رنگ نارنجی است. به طور اتفاقی وارد این رشته شده و سال اول دانشگاه با مهران غفوریان و امیر غفارمنش و بیژن بنفشه خواه همکلاس بوده و به کمک آنها وارد این رشته شده است.
سبک نقاشی اش الیستراسیون است سبک تصویر سازی کودک (به نظر سبکه با کلاسی میاد – اسمش که قشنگه)
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی جمشید هاشم پور بازیگر فیلم های اکشن

نام : جمشید
نام خانوادگی : هاشم پور( آریا )
تاریخ تولد : 1323
جمشید هاشم پور که تا اواسط دهه شصت با نام جمشید آریا فعالیت می کرد قبل از انقلاب در چهار فیلم ظاهر شد اما خیلی زود از سینمای آن روزها کناره گیری کرد.او بعد از انقلاب در اولین حضور سینمایی خود در فیلمی از« مسعود کیمیایی » با عنوان « خط قرمز» بازی کرد. این فیلم همچنان توقیف است.

شاید با بازی در نقش « زینال بندری » در فیلم « تاراج »ساخته« ایرج قادری » بود که « جمشید هاشم پور» با سر تراشیده میان مردم مطرح شد. تا جایی که تیپ قهرمان سر تراشیده تا سالها مخاطبان بسیاری را بخصوص در شهرستانها روانه سینماها می کرد.
جمشید هاشم پور با بازی در نقشهای متقاوت توانایی های خود را به اثبات رسانده است. او در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در کنار بازی در فیلمهای اکشن و حادثه ای گه گداری بازی در نقشهای دیگر را نیز امتحان کرده است: روز باشکوه (کیانوش عیاری، 1367) – مادر (علی حاتمی، 1368) – پرده آخر (واروژ کریم مسیحی، 1369) – عشق و مرگ (محمدرضا اعلامی، 1369) و دلشدگان (علی حاتمی، 1370).
هاشم پور پس از دریافت دیپلم افتخار از هفدهمین جشنواره فیلم فجر (1377) برای بازی در فیلم « هیوا» (رسول ملاقلی پور) گزیده کار شد و سعی کرد در فیلمهای خوب و متفاوت بازی کند.
بازی بسیار خوب او در فیلمهای « آواز قو (سعید اسدی، 1379)، سفر به فردا (محمدحسین حقیقی، 1380)، قارچ سمی (رسول ملاقلی پور، 1380)، واکنش پنجم (تهمینه میلانی، 1381) » نشان از رویکرد سخت گیرانه هاشم پور دارد. او در این سالها یک بازی تحسین برانگیز و معرکه در فیلم «مسافر ری (داود میر باقری،1379 ) از خود به نمایش گذاشت.
جمشید هاشم پور در سال 1382 دو فیلم بر پرده سینماهای تهران داشت: « واکنش پنجم و سفر به فردا». بازی خوب او در فیلم « سفر به فردا» که نامزدی جشنواره بیستم فیلم فجر را برایش به ارمغان آورد به دلیل اکران نامناسب و نوع فیلم آنچنان که باید دیده نشد.


فیلموگرافی:
فراری (1346) — جهنم سقید (1347) — ایوالله (1350) — خوشگلترین زن عالم (1351) — خط قرمز (مسعود کیمیایی – 1361) — بازداشتگاه (کوپال مشکوه – 1363) — نقطه ضعف (محمدرضا اعلامی – 1362) — بالاش (اکبر صادقی – 1363) — تاراج (ایرج قادری – 1364) — عقابها (ساموئل خاچیکیان – 1364) –یوزپلنگ (ساموئل خاچیکیان – 1364) — تیغ و ابریشم (مسعود کیمیایی – 1365) — روز باشکوه (کیانوش عیاری – 1367) — مادر (علی حاتمی – 1368) — پرده آخر (واروژ کریم مسیحی – 1369) — عشق و مرگ (محمدرضا اعلامی – 1369) –
دادستان (بزرگمهر رفیعا – 1370) — قرق (احمد هاشمی – 1370) — دلشدگان (علی حاتمی – 1370) — افعی (محمدرضا اعلامی – 1371) — طعمه (فرامرز صدیقی – 1371) — تماس شیطانی (حسن قلی زاده – 1371) — قافله (مجید جوانمرد – 1371) — نیش (همایون اسعدیان – 1372) — پادزهر (بهرام کاظمی – 1372) — پرواز از اردوگاه (حسن کاربخش – 1373) — دیوانه وار (کامران قدکچیان – 1373) — روز دیدنی (فرزین مهدی پور – 1373) — آخرین بندر
(حسن هدایت – 1373) — ویرانگر (1374)لاک پشت (علی شاه حاتمی – 1375) — عقرب (کار گروهی – 1375) — یاغی (جهانگیر جهانگیری – 1376) — چشم عقاب (شفیع آقامحمدیان – 1376) — هیوا (رسول ملاقلی پور – 1377) — رنجر (احمد مرادپور – 1378) — سهراب (سعید سهیلی – 1378) — مسافر ری (داود میرباقری – 1379) — آواز قو (سعید اسدی – 80/1379) — سفر به فردا (محمدحسین حقیقی – 1380) — قارچ سمی (رسول ملاقلی پور – 1380) — واکنش پنجم (تهمینه میلانی – 1381) — جنایت (محمدعلی سجادی، 1381)
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی کامل میترا حجار

و هم می توانست یک جوان اول سینما بشود اما انگار تقدیر چیز دیگری می خواست . حجار نقش اول های بسیاری را بازی کرد اما هیچگاه نتوانست باعث فروش فیلمی بشود یا عنوان ستاره را دریافت کند .اگر چه همبازی هدیه تهرانی در غریبانه حضور پیدا می کند  اما نمی تواند درخششی همپای او داشه باشد . میترا متولد 1355 با مدرک دیپلم ریاضی فیزیک از سال 76 و با فیلم غریبانه وارد سینما شد
او هم می توانست یک جوان اول سینما بشود اما انگار تقدیر چیز دیگری می خواست .

حجار نقش اول های بسیاری را بازی کرد اما هیچگاه نتوانست باعث فروش فیلمی بشود یا عنوان ستاره را دریافت کند .اگر چه همبازی هدیه تهرانی در غریبانه حضور پیدا می کند  اما نمی تواند درخششی همپای او داشه باشد . میترا متولد 1355 با مدرک دیپلم ریاضی فیزیک از سال 76 و با فیلم غریبانه وارد سینما شد او دوره دوساله کارگردانی را هم در کلاسهای بزرگمهررفیعا گذرانده است . غریبانه جای کار چندانی برای او به نقش دوست هدیه

تهرانی نداشت. اما مسعود کمیایی این فرصت را در اختیار او قرار می هد تا در فیلم فریاد (77) بدرخشد و حجار هم از این فرصت استفاده خوبی می کند و بازی قابل توچهی از خود ارایه می دهد پس از آن  بازی در متولد مهر ماه ساخته احمدرضا درویش در سال 78 چنان بازی قدرتمندی را به نمایش در می گذارد که هئیات داوران جشنواره فجر جایزه بهترین بازیگر نقش اول را به او می دهند . در این فیلم در کنار محمدرضا فروتن یک زوج را جان می
بخشیدند که به خاطر برخی مشکلات در دانشگاه سفری نافرجام را آغاز می کنند شبهای تهران یک تریلر جنایی از داریوش فرهنگ بود که در آن با شقایق فراهانی و فرهاد آیئش بازی کرد. سال 81 درهمکاری مجدد با کمیایی نقشی را در اعتراض ایفا می کند که به جنبش های سیاسی دانشجویان در همان سالها می پرداخت . پس از آن در سگ کشی به کارگردانی بیضایی نقشی کاملا متفاوت را ایفا کرد که علی رغم حضور اندک توانست از او بازیگری توانا به نمایش بگذارد.در رخساره با شهاب حسینی و محمدعلی سپانلو همبازی بود و همزمان دل یک پدر و پسر را می رباید . همان سال برای نخستین بار قاب تلویزیونی را با مجموعه پلیس جوان به کارگردانی سیروس مقدم تجربه می کند که در آن مجدد در مقابل شهاب حسینی قرار می گیرد . مزاحم یک کار جوان پسند دیگر ار الوند بود که در آن با امین حیایی و خسرو ششکیبایی همبازی بود. در این فیلم نقش دختری که عشق بازیگری دارد و از نامزدش جدا می شود و با یک بازیگر مطرح آشنا می شود . فروش فیلم  مناسب بود و حجار اندکی ار جایگاه قبلی اش بالاتر می آید

.او در ساخته جنگی متفاوت رسول ملاقلی پور در 1380 با عنوان قارچ سمی در کنار جمشید هاشم پور قرار می گیرد و همزمان در اثر ضعیف و بی ارزش فراری بازی می کند که با دلایلی اکران نمی شود تا سال 83 ، بعد از آن در سال 81 در صورتی ساخته اجتماعی با مایه طنز جیرانی بازی متفاوتی را ارایه می دهد . ملاقات با طوطی ، جنایت رازها و بازنده ها، آخرین بازی های او به شمار میروند و به تازگی ها بازی در این ترانه عاشقانه نیست را به او هم می توانست یک جوان اول سینما بشود اما انگار تقدیر چیز دیگری می خواست . حجار نقش اول های بسیاری را بازی کرد اما هیچگاه نتوانست باعث فروش فیلمی بشود یا عنوان ستاره را دریافت کند .اگر چه همبازی هدیه تهرانی در غریبانه حضور پیدا می کند  اما نمی تواند درخششی همپای او داشه باشد . میترا متولد 1355 با مدرک دیپلم ریاضی فیزیک از سال 76 و با فیلم غریبانه وارد سینما شد او دوره دوساله

کارگردانی را هم در کلاسهای بزرگمهررفیعا گذرانده است . غریبانه جای کار چندانی برای او به نقش دوست هدیه تهرانی نداشت. اما مسعود کمیایی این فرصت را در اختیار او قرار می هد تا در فیلم فریاد (77) بدرخشد و حجار
هم از این فرصت استفاده خوبی می کند و بازی قابل توچهی از خود ارایه می دهد پس از آن  بازی در متولد مهر ماه ساخته احمدرضا درویش در سال 78 چنان بازی قدرتمندی را به نمایش در می گذارد که هئیات داوران جشنواره فجر جایزه بهترین بازیگر نقش اول را به او می دهند . در این فیلم در کنار محمدرضا فروتن یک زوج را جان
می بخشیدند که به خاطر برخی مشکلات در دانشگاه سفری نافرجام را آغاز می کنند شبهای تهران یک تریلر جنایی از داریوش فرهنگ بود که در آن با شقایق فراهانی و فرهاد آیئش بازی کرد. سال 81 درهمکاری مجدد با کمیایی نقشی را در اعتراض ایفا می کند که به جنبش های سیاسی دانشجویان در همان سالها می پرداخت . پس از آن در سگ کشی به کارگردانی بیضایی نقشی کاملا متفاوت را ایفا کرد که علی رغم حضور اندک توانست از او بازیگری توانا به نمایش بگذارد.
در رخساره با شهاب حسینی و محمدعلی سپانلو همبازی بود و همزمان دل یک پدر و پسر را می رباید . همان سال برای نخستین بار قاب تلویزیونی را با مجموعه پلیس جوان به کارگردانی سیروس مقدم تجربه می کند که در آن مجدد در مقابل شهاب حسینی قرار می گیرد . مزاحم یک کار جوان پسند دیگر ار الوند بود که در آن با امین حیایی و خسرو ششکیبایی همبازی بود. در این فیلم نقش دختری که عشق بازیگری دارد و از نامزدش جدا می شود و با یک بازیگر مطرح آشنا می شود . فروش فیلم  مناسب بود و حجار اندکی ار جایگاه قبلی اش بالاتر می آید
.او در ساخته جنگی متفاوت رسول ملاقلی پور در 1380 با عنوان قارچ سمی در کنار جمشید هاشم پور قرار می گیرد و همزمان در اثر ضعیف و بی ارزش فراری بازی می کند که با دلایلی اکران نمی شود تا سال 83 ، بعد از آن در سال 81 در صورتی ساخته اجتماعی با مایه طنز جیرانی بازی متفاوتی را ارایه می دهد . ملاقات با طوطی ، جنایت رازها و بازنده ها، آخرین بازی های او به شمار میروند و به تازگی ها بازی در این ترانه عاشقانه نیست را به پایان برده.
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی حدیث فولادوند همسر رامبد شکرابی

نام اصلی: حدیث

نام خانوادگی اصلی: فولادوند

سمت (در بخش های):  بازیگران

………………………………..

تاریخ تولد: 1356

محل تولد: تهران

ملیت: ایران

………………………………..

 مدرک تحصیلی: فوق دیپلم

بیوگرافی

با بازی در نقش عروس جوان در فیلم دستهای آلوده (1378) به سینما آمد و یک سال بعد در فیلم مارال (1379) بود که فرصت خودنمایی پیدا کرد اما در تلویزیون با مجموعه تلویزیونی گمگشته (1380) معروف شد.

بخشی از فیلم شناسی:

1384  عروس کوهستان ( یوسف سیدمهدوی )  [بازیگر]

1383  شاخه گلی برای عروس ( قدرت الله صلح میرزایی )  [بازیگر]

1383  گاهی واقعی ( رامین لباسچی )  [بازیگر]

1382  کما ( آرش معیریان )  [بازیگر]

1381  تب ( رضا کریمی )  [بازیگر]

1381  غزل ( محمدرضا زهتابی )  [بازیگر]

1380  رز زرد ( داریوش فرهنگ )  [بازیگر]

1380  همکلاس ( سعید خورشیدیان )  [بازیگر]

1379  مارال ( مهدی صباغ زاده )  [بازیگر]

1379  مسافر ری ( داود میرباقری )  [بازیگر]

1378  دست‌ های آلوده ( سیروس الوند )  [بازیگر]

بیشترین همکاری های حدیث فولادوند با:

>>  امین حیایی (بازیگران،موسیقی،) (در 4 فیلم ) ==>

>>  عبدالله اسکندری (تهیه و تولید،فیلمنامه،چهره پردازی،) (در 4 فیلم ) ==>

>>  زهره حمیدی (بازیگران،) (در 4 فیلم ) ==>

>>  بابک اخوان  (صدا،) (در 3 فیلم ) ==>

>>  احمد احمدی (بازیگران،صدا،عکس،موسیقی،) (در 3 فیلم ) ==>

>>  جهانگیر میرشکاری (بازیگران،صدا،) (در 3 فیلم ) ==>

>>  عبدالله علیخانی (تهیه و تولید،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  فرهاد ارجمندی (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  داریوش ارجمند (بازیگران،صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  علی قربان زاده (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  ساسان باقرپور (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  رضا بانکی (تهیه و تولید،عکس،فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  حسن توکل نیا (بازیگران،تهیه و تولید،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  مهرداد جنابی (موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  مهتاج نجومی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  نیلوفر دوستی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  عظیم محمدی (جلوه های ویژه،صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  نیما فلاح (بازیگران،کارگردانی،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  حسین مجد (صحنه و لباس،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  فرهاد خان محمدی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  فریدون خوشابافرد (صدا،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  مجتبی رحیمی (صحنه و لباس،فیلمبرداری،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  غلامرضا طباطبایی (بازیگران،) (در 2 فیلم ) ==>

>>  حسین فرح بخش (تهیه و تولید،صحنه و لباس،عکس،فیلمنامه،کارگردانی،) (در 2 فیلم )

>>  آرش معیریان (تدوین،کارگردانی،موسیقی،) (در 2 فیلم ) ==>

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی حمید لولایی بازیگر طنز

متولد 1334 در محله عشرت‌آباد تهران.
• اصالتا شمالی است اما بزرگ شده محله عشرت‌آباد است متاهل و دو دختر به نام‌های مریم و سارا دارد.
• از کودکی عاشق بازیگری بود و با استفاده از جعبه‌های پودر لباسشویی و چسباندن عکس و گویندگی بچه‌های محل را دور خود جمع می‌کرد.
• با پول‌های عیدی خود به سینما می‌رفت. بهترین تفریح زمان کودکی‌اش سینما رفتن بود.
• عشق به بازیگری در 15 سالگی او را به کلاس‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشاند.
• دوره کلاس‌های هنرهای زیبا را به صورت شبانه گذراند.
• کار تئاتر را به طور جدی در سال 1358 با بازی در نمایشی به کارگردانی مرحوم رضا ژیان و سیاوش طهمورث شروع کرد.
• «پیکرتراش» فیلم سینمایی بود که از آن به عنوان کار دوم خود یاد می‌کند اما این فیلم به اکران عمومی در نیامد و هیچ وقت دیده نشد.
• در آغاز جنگ در فیلم سربداران هم نقش کوتاهی را ایفا کرد که این آخرین فیلم او قبل از شروع جنگ تحمیلی بود.
• با شروع جنگ تحمیلی به مدت شش سال از عرصه هنر دور ماند.
• در زمان خدمت سربازی همچنان به کار تئاتر مشغول بود «سبزه دوست بچه‌ها» تئاتری بود که او در این دوران به همراه مرحوم رضا ژیان برای بچه‌ها اجرا می‌کرد.
• در سال 69 در کلاس مدیریت سینما شرکت کرد و پذیرفته شد و مدیریت سینما عصر جدید را به عهده گرفت.
• مدیریت سینما آزادی او را دوباره به دوستان قدیمی‌اش رساند که این دیدار مجدد موجب روی آوردن دوباره لولایی به بازیگری شد.
• «فراموشخانه» مجموعه‌ای بود که با آن کار و بارش رونق یافت به همین خاطر از مدیریت سینما استعفا داد و به بازیگری روی آورد.
• بهترین فیلمی که در هنگام مدیریتش در سینما اکران شد «مادر» بود که همیشه از آن به خوبی یاد می‌کند.
• سال 1372 از مدیریت سینما آزادی استعفا داد و دقیقا یک سال و نیم بعد، سینما آزادی دچار آتش‌سوزی شد.
• عشق و علاقه او به بازیگری حتی در زمان مدیریت سینما لحظه‌ای او را رها نمی‌کرد به طوری که هرگاه فرصتی به دست می‌آورد زود جیم می‌زد و خود را به سر صحنه می‌رساند.
• با ساعت خوش قدم به عرصه طنز گذاشت. داریوش کاردان اولین کسی بود که قابلیت‌های او را در این وادی کشف کرد.
• در ساعت خوش بیشتر از همه عوامل با مهران مدیری و رضا عطاران رابطه بهتری داشت.
• مدیریت سینما مانع ازحضور مدام او در سریال ساعت خوش می‌شد. به همین دلیل بازیگری را به مدیریت سینما ترجیح داد.
• با خشایار مستوفی حسابی گل و خود را به جامعه طنز معرفی کرد.
• در بازیگری تنها مشوق خود را مادرش معرفی می‌کند و همیشه به خاطر صداقت و روراستی‌اش زبانزد خاص و عام است.
• نقاشی تنها هنری است که به بازیگری نزدیک می‌داند او عاشق کارهای آنتوان چخوف است.
• صبر و تحمل زیادی دارد و بسیار کم‌حرف است اما خودش را هیچ وقت دست کم نمی‌گیرد.
• خودش معتقد است حمید لولایی آدم بی‌آزاری است. اخلاق او در منزل بسیار عالی است.
• بسیار دل رحم و مهربان است و بسیار علاقه دارد به دیگران ابراز محبت کند.
• عاشق سوارکاری است و فوتبال را خیلی دوست دارد.
• عاشق بازی چارلی چاپلین است. در بچگی برای دیگران ادای چارلی چاپلین را در می‌آورد.
• به بازی پرویز پرستویی علاقه فراوانی دارد و از عطاران به عنوان آدم خوش فکر و بسیار فروتن یاد می‌کند.
• از تلخ‌ترین خاطره‌های زندگی‌اش فوت مادر خانمش بود که روی او تاثیر زیادی داشت.
• تعصب خاصی روی دو تیم پرسپولیس و استقلال ندارد اما به بازی مهدی مهدوی‌کیا در تیم ملی علاقه‌مند است.
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی کامران دیرباز بازیگر پرکار ایرانی

متولد 1354 تهران
مدرک تحصیلی: لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای دانشگاه آزاد اسلامی
آغاز فعالیت هنری از سال 1376 با حضور در تئاتر سیاوش خوانی
آغاز فعالیت سینمایی: دختران انتظار (رحمان رضایی، 1378)
محدثه واعظی پور:کامبیز دیرباز بازیگری سینما را با نقش‌های کوتاهی در «دختران انتظار» و «نغمه» شروع کرد.بازی در «دوئل» و دریافت سیمرغ بلورین آغاز یک جریان تازه در کارنامه حرفه‌ای این بازیگر بود. دیرباز پس از «دوئل» در فیلم‌های «گرداب»، «به نام پدر»، «مقلد شیطان»، «سرگیجه» و «اخراجی‌ها» بازی کرد. این گفت‌وگو به بهانه
اکران «اخراجی‌ها» فیلمی که دیرباز در آن نقش مجید سوزوکی شخصیت اصلی را بازی کرده انجام شده در روزهای پایانی سال 85 که دیرباز مشغله‌های زیادی داشت. چند روز را سر صحنه مجموعه «در چشم باد» در شمال کشور می‌گذراند و چند روز به تهران می‌آمد تا به ضبط برنامه نوروزی‌اش در رادیو برسد.بعد از «دوئل» و گرفتن سیمرغ چه اتفاقی افتاد؟ به نظر می‌رسد کامبیز دیرباز کاملاً حرفه‌ای با موضوع برخورد کرده، احساساتی نشده و فقط به فکر بازی در نقش اول نبوده. در عین حال که به تنوع انتخاب‌هایش هم اهمیت داده.
قطعاً اینها که گفتید در ذهن من بوده، البته چقدر به این ایده‌آل نزدیک شده‌ام، بحث دیگری است. بعد از «دوئل» و

گرفتن سیمرغ بلورین و پخش «تب سرد» پیشنهادهای زیادی داشتم. تا جایی که توانستم سعی کردم به متن اهمیت بدهم و به اینکه پیشنهاد در مدیوم سینماست یا تلویزیون کمتر توجه کردم. سعی کردم به عنوان یک مخاطب با پیشنهادهایم برخورد کنم، خیلی حسی انتخاب کردم و پیشنهادهایی را پذیرفتم که دوستشان داشتم. همین حساسیت‌ها باعث شد 14 ماه هیچ کاری را قبول نکنم تا «به نام پدر».
کار با حاتمی‌کیا برایتان مهم بود؟
در کنار همکاری با آقای حاتمی‌کیا که مهم بود، نقش و فیلمنامه را هم دوست داشتم.
نقش هم با کارهای قبلی‌تان متفاوت بود.
بله. میثم با پیمان در «تب سرد» ویحیی در «دوئل» خیلی تفاوت داشت. من هم تمام انرژی‌ام را گذاشتم که این تفاوت‌ها به چشم بیاید.
پروژه «در چشم باد» بعد از «به نام پدر» پیشنهاد شد؟
بله. «در چشم باد» یک کار ویژه و متفاوت تلویزیونی است. نقشی را که در این مجموعه بازی می‌کنم خیلی دوست دارم.
در این مدت به نظر می‌رسد تعمداً نخواسته‌اید کار تلویزیونی قبول کنید؟
اگر «در چشم باد» را جزو مجموعه‌های مرسوم تلویزیون حساب نکنیم، 3 سال است که در مجموعه‌ای بازی نکرده‌ام. با وجودی که به متن فیلمنامه اهمیت می‌دهم اما در انتخاب‌هایم سعی کردم نگاهم به سینما باشد.
در این فاصله در نمایش «یک زن، یک مرد» هم روی صحنه رفتید. آزیتا حاجیان درباره انتخاب شما درست عمل کرد. ویژگی‌های چهره‌تان طوری است که هم برای بازی در نقش مثبت مناسب هستید، هم منفی و یکی از بازی‌های خوبتان را در قالب یک شخصیت کاملاً خبیث در این نمایش دیدیم.
خیلی وقت بود روی صحنه نرفته بودم و خیلی خوشحالم که با آن نقش، دوباره به تئاتر برگشتم. بازی در نقشی با این میزان جذابیت یک تمرین فوق‌العاده بود. یک نکته دیگر که در این نمایش برایم اهمیت دارد، استقبالی است که از آن شد. کار ما بدون مخاطب بی‌معنی است، دوست ندارم فقط برای دلم بازی کنم.
در «به نام پدر» با آزیتا حاجیان هم‌بازی بودید. احتمالاً به همین دلیل برای بازی در این نمایش انتخاب شدید.
تجربه مشترکی که در «به نام پدر» داشتیم در انتخاب من تاثیر داشت. خانم حاجیان بازیگردان‌ آن فیلم بود و احتمالاً شناختی که از جنس بازی من داشته باعث شده من را انتخاب کند.
گفتید که مخاطب خیلی برایتان اهمیت دارد. اگر پیشنهاد بازی در فیلمی داشته باشید که در چند جشنواره داخلی و خارجی نمایش داده شود اما اکران عمومی گسترده نداشته باشد، رد می‌کنید؟
اگر یک فیلم اکران محدود داشته باشد به معنی این نیست که مخاطب ندارد. بعضی فیلم‌ها، اصلاً مخاطب ندارند حتی اگر در تعداد زیادی سینما روی پرده بروند. فیلم‌هایی که جنبه هنری و فرهنگی بیشتری دارند هم مخاطب دارند و بازی کردن در آنها، تجربه خوبی است. همان‌طور که گفتم فیلمنامه و نقش برای من اهمیت زیادی دارد.
وقتی فیلمنامه‌ای را می‌خوانم تقریباً می‌توانم تشخیص بدهم که مخاطب چگونه با آن برخورد می‌کند. در این مدت در یک فیلم کوتاه هم بازی کردم. این فیلم‌ها مخاطب کمتری نسبت به فیلم‌های سینمایی دارد، اگر برای من فقط مخاطب انبوه مهم بود در چنین فیلمی بازی نمی‌کردم اما این تجربه‌ها هم مخاطب خاص خودش را دارد و این مخاطب برای من مهم است.
مسعود ده‌نمکی سوابق سیاسی روشنی دارد. از همکاری با او و داوری‌هایی که ممکن بود درباره شما و فیلم «اخراجی‌ها» بشود، نترسیدید؟
دیدگاه و سوابق سیاسی آقای ده‌نمکی به خودشان مربوط است. من از زمانی که با او آشنا شدم به عنوان یک کارگردان به او نگاه کردم و او هم من را به عنوان بازیگر فیلمش پذیرفت، رابطه‌ای کاملاً‌ حرفه‌ای بین ما حاکم بود.
در این مدت با کارگردان‌هایی کار کرده‌اید که اولین فیلمشان را می‌سازند. اعتماد کردن به قابلیت‌های این کارگردان‌ها آسان است؟ ده‌نمکی البته دو فیلم مستند ساخته، آنها را دیده بودید؟
در مقطعی کارگردانی به من اعتماد کرده و فرصت داده در فیلمی مثل «دوئل» برای اولین‌بار به طور جدی خود را محک بزنم. این اعتماد را من به عنوان بازیگر به بعضی فیلمسازها داده‌ام و هیچ‌وقت فکر نکرده‌ام نباید با یک کارگردان فیلم اولی همکاری کرد. در مورد آقای ده‌نمکی هم دو فیلم مستند از او دیده بودم. «فقر و فحشا» به نظرم فیلم جسورانه و متفاوتی است. در همان مستندها هم می‌توان استعداد آقای ده‌نمکی در فیلمسازی را تشخیص داد. در کنار اینها تیمی که قرار بود در ساخت «اخراجی‌ها» او را کمک کند، تیمی حرفه‌ای بود و من می‌دانستم نتیجه همکاری این گروه اگر شاهکار نشود، کار قابل دفاعی می‌شود.
کسی توصیه نکرد با ده‌نمکی همکاری نکنید؟
نه. اصلاً. واقعاً کسی چنین توصیه‌ای نکرد.
مجید سوزوکی کاراکتری است که ده‌نمکی او را دیده، یک کاراکتر واقعی که وجود داشته. بازی در چنین نقشی جذابیت خاصی دارد؟
آقای ده‌نمکی عکس او را به من نشان داد، خاطرات مختلفی از او برایم تعریف کرد که شناخت من را از این کاراکتر بیشتر می‌کرد. مجید، جوانی است با ذهنیت مثبت، کم‌حرف و جدی. تلاش من و آقای ده‌نمکی این بود تا تصویری که از مجید سوزوکی ارائه می‌دهیم واقعاً به او نزدیک باشد.
این شباهت‌ها در ویژگی‌های ظاهری هم رعایت شد؟ یعنی نوع لباس پوشیدن و گریم شما قرار است مجید سوزوکی واقعی را تداعی کند.
نوع لباس پوشیدن، شکل گریم، انگشترهایی که در دست من است و حتی استفاده از تکیه‌کلام ما چاکریم در جهت نزدیک شدن به آن شخصیت بود. شخصیتی که می‌خواستیم دوباره او را زنده کنیم.
جدیتی که در بازی شما می‌بینیم دقیقاً خواسته ده‌نمکی بود؟ این جدیت که در رفتار مجید هست، جنس شوخی‌ها و نوع متلک‌ها او را کاملاً‌ از دوستانش متفاوت کرده.
از قبل رویش فکر کرده بودیم و خواسته آقای ده‌نمکی بود. دوستان مجید به جز مصطفی که سینه‌سوخته و از همه بزرگ‌تر است، بقیه اهل فکر کردن نیستند، آنها اول عمل می‌کنند بعد فکر می‌کنند (می‌خندد) اما مجید سوزوکی با بقیه فرق دارد. در این گروه، فقط او هدف دارد و به همین دلیل، از بقیه متفاوت است.
مرگ مجید در پایان فیلم، قابل پیش‌بینی و کلیشه‌ای است. هر چند ده‌نمکی سعی کرده روی تحول مجید خیلی تاکید نکند.
مرگ مجید باید اتفاق می‌افتاد. در دنیای واقعی هم مجید سوزوکی در جبهه شهید شد و این فیلم بخشی از زندگی او را به تصویر می‌کشد. همان بخشی که با مرگش به پایان می‌رسد.
در واقعیت هم مجید سوزوکی همین مدت در جبهه بوده و در همین فاصله زمانی شهید شده؟
بله، مجید سوزوکی می‌آید که در جبهه گشتی بزند و بعد برگردد که شهید می‌شود.
تحول مجید برای شما قابل قبول است؟
به نظر من تحول باسمه‌ای در فیلم نمی‌بینیم. زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم آرزو می‌کردم مجید در پایان متحول نشود. اگر می‌شد این نقش را بازی نمی‌کردم. وقتی فیلمنامه به آخر رسید خیلی خوشحال بودم که تحول باسمه‌ای اتفاق نیفتاد و مجید در لحظات آخر زندگی هم مرام خودش را دارد. اگر تحولی در مجید می‌بینیم از جنس خود اوست.
فکر می‌کردید برای بازی در نقش مجید سوزوکی نامزد سیمرغ بشوید؟
موقع فیلمبرداری نمی‌شود به این چیزها فکر کرد. موقع بازی در این نقش اصلاً به این بخش از ماجرا فکر نمی‌کردم.
یعنی اصلاً گرفتن سیمرغ یا نامزد شدن در جشنواره اهمیتی ندارد؟
مگر می‌شود اهمیت نداشته باشد. دیده شدن بازی‌ام در جشنواره و بعد از آن خیلی مهم است. درباره «اخراجی‌ها» این اتفاق افتاد و من حس کردم که مردم بازی من را دیده‌اند. اگر نامزد می‌شدم یا جایزه می‌گرفتم این شیرینی بیشتر می‌شد ولی برای من که یک بار سیمرغ بلورین گرفته‌ام، نظر مردم و استقبال آنها اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
این روزها مشغول اجرای یک برنامه در رادیو هستید. اولین بار است که در رادیو فعالیت می‌کنید؟
اجرای یک برنامه سینمایی را برعهده دارم. با برگزیدگان سینمای ایران در سال 85 صحبت می‌کنیم. این روزها مشغول ضبط برنامه هستیم و از فروردین‌ماه پخش برنامه شروع می‌شود. خوشبختانه اولین تجربه‌ام در رادیو، اجرای یک برنامه سینمایی است که در سرتاسر ایران پخش می‌شود.
به نظر می‌رسد به بازیگر محبوب کارگردان‌های سینمای جنگ تبدیل شده‌اید؟
(می‌خندد) «به نام پدر» فیلم جنگی نبود.
حاتمی‌کیا بیشتر در حوزه سینمای جنگ فعالیت کرده.
به هر حال فیلمنامه خوب معیار انتخاب من است. اگر باز هم در این حوزه پیشنهادهایی بشود می‌پذیرم.
«اخراجی‌ها» جزو فیلم‌هایی است که دوستش دارید؟
من همه فیلم‌هایی که بازی کرده‌ام، دوست دارم. خوشحالم که «اخراجی‌ها» فیلمی است که هم من آن را دوست دارم، هم مردم.
به اندازه «دوئل» آن را دوست دارید؟
«دوئل» برای من یک قصه دیگر دارد و آغاز یک جریان است و با دیگر تجربه‌هایم قابل مقایسه نیست

مجموعه آثار:

– دختران انتظار (رحمان رضایی، 1378)
– نغمه (ابوالقاسم طالبی، 1381)
– دوئل (احمدرضا درویش، 1382)
– گرداب (حسن هدایت، 1384)
– به نام پدر (ابراهیم حاتمی کیا، 1384)
– سرگیجه (محمد زرین دست، 1384)
– اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
– انعکاس (رضا کریمی، 1386)

مجموعه های تلویزیونی:
– تب سرد (علیرضا افخمی، 1383)
– در چشم باد (مسعود جعفری جوزانی، 1384)

جشنواره ها و جوایز:
– برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم دوئل – 1382
– کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم به نام پدر – 1384
– کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از نهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم دوئل –

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی فرگی دوهامل بازیگر و خواننده + عکس

فرگی دوهامل (به انگلیسی: Fergie Duhamel) ملقب به فرگی (بانام استیسی آن فرگوسن در ۲۷ مارس ۱۹۷۵ متولد شد) خواننده و بازیگر آمریکایی است. او عضو گروه بلک آید پیز است. از ترانه‌های معروف وی دختران بزرگ گریه نمی‌کنند است.او پس از ازدواج با جاش دوهامل نام خودرا به فرگی دوهامل تغییر داد.

بیوگرافی فرگی دوهامل بازیگر و خواننده + عکس

بیوگرافی فرگی دوهامل بازیگر و خواننده + عکس

بیوگرافی فرگی دوهامل بازیگر و خواننده + عکس

بیوگرافی فرگی دوهامل بازیگر و خواننده + عکس

بیوگرافی فرگی دوهامل بازیگر و خواننده + عکس

بیوگرافی فرگی دوهامل بازیگر و خواننده + عکس

 

 

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

متفاوت ترین تصاویر سولماز حصاری + بیوگرافی

بیوگرافی و عکس های جدید و دیدنی از سولماز حصاری بازیگر ایرانی جوان با تیپ و ظاهر متفاوت را در ادامه این مطلب از میهن فال مشاهده کنید.

سولماز حصاری بازیگر سینما ، تلویزیون و تئاتر است . وی متولد ۲۱ / ۲ / ۱۳۶۱ در تهران است و دارای مدرک لیسانس زیست شناسی است .همزمان با شروع فعالیت هنری تئاتر در سال ۱۳۸۷درفرهنگسرا موفق به کسب مقام دوم زن درجشنواره فجراستان شده با کارهایی از تاجبخش فناییان به عرصه سالن اصلی تئاتر شهرراه یافت. شرکت درچندجشنواره ونمایشنامه خوانی حاصل سه سال بازی درتئاتربود. او این روز ها در سریال “برابر اصل” در حال بازی است .

فعالیتهای تلویزیونی ورسانه ای : ” گردان آبنبات چوبی ” به کارگردانی امیرفیضی بعنوان اولین کارتصویرسینمایی تلویزیونی میباشد. همکاری با سعیداسدی / سعید جلیلی / رضاحسنی / اصغر توسلی / محمود معظمی / سی وحید حسینی / پدرام بهرامی فر/ غلامرضا مقدم و…بعنوان کارگردان از کارهای تلویزیونی و رسانه ای وی محسوب می شود. نقش اول سریالهای : ” سرگشته “به کارگردانی محمدحسین حقیقی ” زیگزاک ” به کارگردانی فریدالدین نیک جو ” آینه درون ” به کارگردانی هادی رمضانپور وهمکاری در سریالهای :” سراب ” به کارگردانی حسین سهیلی زاده و ” بوی باران ” به کارگردانی حسین تبریزی فعالیتهای سینمایی (۳۵ میلیمتری ) : ” ارتباط خانوادگی ” کاری ازنادر مقدس ” فرزند خوانده ” به کارگردانی وحید نیکخواه آزاد و ” متل قو ” اثرمسعود نوابی از دیگر آثار او به عنوان بازیگر میباشد .

متفاوت ترین تصاویر سولماز حصاری + بیوگرافی

متفاوت ترین تصاویر سولماز حصاری + بیوگرافی

متفاوت ترین تصاویر سولماز حصاری + بیوگرافی

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

جذاب ترین تصاویر از آنا کندریک + بیوگرافی

آنا کندریک (به انگلیسی: Anna Kendrick) (زاده ۹ اوت ۱۹۸۵) بازیگر آمریکایی است.

وی برای بازی در فیلم بالا در آسمان نامزد جایزه اسکار شده بود.

از بازی های او می توان بازی موفق در فیلم rapture palooza محصول سال ۲۰۱۳ در نقش سیندلی یا فیلم سپیده دم یا گرگ و میش یکی دیگر از فیلم های جنجالی او در نقش جسیکا اشاره کرد او بازی گری توانمندو جذاب است که در سری مجموعه های زیر نقش افرینی کرده است.

جذاب ترین تصاویر از آنا کندریک + بیوگرافی

جذاب ترین تصاویر از آنا کندریک + بیوگرافی

جذاب ترین تصاویر از آنا کندریک + بیوگرافی

جذاب ترین تصاویر از آنا کندریک + بیوگرافی

 

 

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی اکبر عبدی + عکس


اکبرعبدی ۴ شهریور سال ۱۳۳۹ از پدر و مادری اردبیلی در تهران محله نازی آباد به دنیا آمد.
وی پس از دریافت مدرک دیپلم از سال ۱۳۵۸ با نمایش‌های آماتوری فعالیت هنری‌اش را آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۲ به تلویزیون رفت و در مجموعه محله بروبیا (داریوش مؤدبیان، ۱۳۶۳) و بازم مدرسه‌ام دیر شد (۱۳۶۵) خود را به عنوان بازیگری مستعد خلاق شناساند.

عبدی با جنجال بزرگ خود را به عنوان بازیگر نقش‌های کمیک شناساند. جنجال بزرگ ۶ سال پس از تولید به نمایش عمومی درآمد و عبدی در آن فاصله در فیلم‌های مردی که موش شد، اجاره‌نشین‌ها، گراند سینما و ای ایران بازی کرد، که نقش او در همه این فیلم‌ها کمدی بود.

وی بیشتر در نقش‌های کمدی بازی می‌کند و فیزیک بدنی خاص و صورت وی امکان گریم و ساختن چهره‌‌های گوناگون مانند نوجوانان و زنان را به وی می‌دهد.

عبدی در اجاره‌نشین‌ها، ای ایران، مادر و دلشدگان (علی حاتمی) و هنرپیشه قابلیت‌های خود را در ایفای نقش‌های متنوع کمدی اثبات کرد. همین قابلیت موجب شد که عبدی در سفر جادویی هم نقش کودکی خود را ایفا کند و هم نقش میانسالی‌اش را، همینطور در آدم برفی در دو نقش مردانه و زنانه توانایی‌هایش را نشان داد.

اکبر عبدی در سال ۱۳۶۸ برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

برخی از آثار هنری اکبر عبدی:

* مردی که موش شد، ۱۳۶۴

# اجاره نشینها، ۱۳۶۵
# ماموریت، ۱۳۶۵
# گراند سینما، ۱۳۶۷
# ای ایران، ۱۳۶۸
# دزد عروسکها، ۱۳۶۸
# ریحانه ، ۱۳۶۸

# مادر، ۱۳۶۸
# در آرزوی ازدواج، ۱۳۶۹
# مدرسه پیرمردها، ۱۳۷۰
# دلشدگان، ۱۳۷۰
# ناصرالدین شاه اکتور سینما، ۱۳۷۰
# هنرپیشه، ۱۳۷۱
# آرزوی بزرگ، ۱۳۷۳
# آدم برفی، ۱۳۷۳
# پاکباخته، ۱۳۷۴
# مرد آفتابی، ۱۳۷۴
# شب روباه، ۱۳۷۵
# عشق گمشده، ۱۳۷۵
# افسانه پوپک طلایی، ۱۳۷۶
# جنگجوی پیروز، ۱۳۷۷
# تارزن و تارزان، ۱۳۷۹
# دارا و ندار، ۱۳۷۹
# نان و عشق و موتور هزار ، ۱۳۷۹
# کفشهای جیرجیرک دار من، ۱۳۸۱
# اخراجی‌ها، ۱۳۸۵
# قاعده بازی، ۱۳۸۵
# گوشواره، ۱۳۸۵
# هدف اصلی، ۱۳۸۵
# کلاغ پر ۱۳۸۶
# مظفرنامه، ۱۳۸۶
# اخراجیها۲، ۱۳۸۷
# چشمک، ۱۳۸۷
# دل شکسته،
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی مرحومه پوپک گلدره + عکس

8 سال از درگذشت ناگهانی پوپک گلدره ـ بازیگر سینما و تلویزیون ـ گذشت، وی در سن ۳۴ سالگی پس از سانحه‌ی تصادف و ماه‌ها اغما، روز ۲۷ فروردین ماه سال ۸۵ در بیمارستان مهر تهران دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) پوپک گلدره، با اخذ رتبه ۵۶ در کنکور دانشگاه سراسری، در رشته روان‌شناسی بالینی دانشگاه تهران پذیرفته شد و پایان‌نامه‌اش را در رشته تئاتر درمانی نوشت که سخت مورد توجه قرار گرفت. در همان زمان با اهالی تئاتر آشنا شد و رو به هنر آورد.
او همواره معتقد بود که در هنر بازیگری، روان‌شناسی نقش موثری دارد. حضور در نمایش‌های «پل» و «زمستان۶۶» (۱۳۷۴ ) از نخستین حضورهای گلدره در عرصه‌ی بازیگری محسوب می شود. پس از آن او در سکانس‌هایی از مجموعه تلویزیونی «سرزمین سبز» به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام بازی کرد که پس از سال‌ها هنوز از
تلویزیون پخش نشده است و به تازگی حرف‌هایی در خصوص پخش این سریال از شبکه‌ی دو سیما مطرح است.
پوپک گلدره پس از بازی در «سرزمین سبز» حضور در سریال «دنیای شیرین دریا» را تجربه کرد و پس از آن در فیلم‌های سینمایی «موج مرده»، «آخر بازی»، «سیندرلا» و مجموعه «مروارید سرخ» به ایفای نقش پرداخت. «موج مرده» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا ، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای وی به ارمغان آورد و پس از این‌ جایزه بود که در سال ۸۰ برای ادامه تحصیل به آمریکا و نزد خواهرش رفت.
مادر گلدره در این باره گفته بود: در آن زمان بسیاری او را از رفتن به خارج منع کردند و از او خواستند به پیشنهادات خوبی که داشت فکر کند اما او عزمش را جزم کرده بود که پیش خواهرش برود.
پوپک گلدره پس از حضوری موقت در خارج از کشور به ایران بازگشت و اعلام کرد که می‌خواهد به بازیگری ادامه دهد.
بازی در سریال «نرگس» که تا پایان ساخت فرصت حضور در آن را نداشت، اتفاقی تازه را در کارنامه‌ی کاری پوپک گلدره رقم زد اتفاقی که پس از مرگ وی نیز ادامه داشت.
او تنها سه ماه در سریال ۹۰ قسمتی «نرگس» به کارگردانی سیروس مقدم بازی کرد. کارگردان و تهیه‌کننده به خاطر این که پوپک ده روز مقابل دوربین بود به او ۴۸ ساعت استراحت دادند و او هم در پاسخشان گفته بود: می‌روم یک سری به دریا می‌زنم و می‌آیم.
پوپک به آن جا رفت تا برای همیشه در دنیای شیرین دریا باقی بماند. اما ساخت سریال نرگس باید ادامه پیدا می‌کرد.
سازندگان این مجموعه‌ی تلویزیونی که ۴۷ قسمت از صحنه‌های داخلی را با حضور پوپک گلدره تصویربرداری کرده بودند، از قسمت ۳۶ به بعد بازیگر نقش «نرگس» را عوض کردند و ستاره اسکندری جایگزین پوپک گلدره شد.
«نرگس» بدون حضور پوپک گلدره ادامه پیدا کرد و به یکی از پرمخاطب‌ترین سریالهای تلویزیون مبدل شد اما هنوز هم برخی راز موفقیت این سریال در جذب مخاطب را حضور پوپک گلدره می‌دانند.
در روز تجلیل از عوامل سریال «نرگس» صندلی‌ای به یاد پوپک گلدره خالی گذاشته شده بود و بر روی آن عکسی از گلدره به همراه تاج گلی به چشم می‌خورد. این تاج گل و تاج گلهایی از این دست در تمام طول سال بر مزار این بازیگر جوان تازه دیده می‌شوند.
پدر زنده‌یاد پوپک گلدره در این باره گفته بود: غمگین هستیم، اما غم ما باشکوه است؛ چراکه فرزندی را از دست دادیم که میلیون‌ها تن به‌خاطر فوت او غمگین‌اند و ما به پشتوانه‌ی محبت مردم زنده هستیم، چراکه آنها، پوپک را بسیار دوست دارند.
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی جالب از آزاده صمدی + عکس

می گن متولد لاهیجان و  هنوز تو لاهیجان زندگی می کنن. کمی با نظرات این لاهیجانی که یک بار دیگر باعث افتخار لاهیجانیان شده آشنا شیم .آزاده صمدی بازیگری است که کار خود را از تئاتر آغاز کرده و فارغ‌التحصیل رشته نمایش از دانشگاه سوره و آموزشگاه کارنامه است.

آزاده صمدی

بینندگان ایرانی، بازی او را در حال حاضر از شبکه سه سیما و در مجموعه « راه بی‌پایان» می‌بینند. با او به گفت‌وگو نشستیم برای آن که بدانیم به عنوان بازیگری که هنوز در ابتدای راه است، چه نگاهی به «حرفه‌ای بودن» دارد:

«یک آدم حرفه‌ای در هر زمینه‌ای یعنی یک شغلی داره که اون رو به عنوان حرفه انتخاب کرده و از این راه امرار معاش می‌کنه.»

پس هر کسی که شغلی دارد، حرفه‌ای است؟

هر کسی که هر شغلی داره حرفه‌ای نیست ولی حرفه‌ا‌ش اینه.

پس من سؤالم را یک جور دیگر می‌پرسم. این اصطلاح «حرفه‌ای بودن» یعنی چی؟

یعنی این آدم مؤلفه. یعنی یک سبکی داره که متمایزش می‌کنه از بقیه آدم‌هایی که حرفه‌شون اینه. حرکت رو به جلویی داره و یک ذره شاخص‌تر از آدم‌های دیگه هست.

یعنی این آدم، چه پارامترها یا نشانه‌هایی دارد که به نظرت حرفه‌ای یا مؤلف می‌رسد؟

این پارامترها رو می‌تونم دو بخش تقسیم کنم. مثلاً یک کارگردانی که دکوپاژش آماده‌ست، وقتی میاد سر صحنه، می‌دونه چی می‌خواد. این بخش کاریشه که به تجربه برمی‌گرده و حتی به شعور، به میزان مطالعه و به درکش. بخش دیگه هم مقوله رفتاریه. مثلاً کارگردانی که زودتر از همه سر صحنه حاضر می‌شه، یعنی این کارگردان کارش براش مهم هست، عواملش براش مهم هستن و اگه چیزی براش مهیا نیست می‌تونه با رفتارش همه عوامل رو به خدمت بگیره. تقابل دو تا بازیگر یا یک کارگردان با بازیگر و نوع برخوردشون و حتی استفاده از واژگان مناسب، نشان‌دهنده حرفه‌ای بودن اونهاست. به نظر من این رفتار کاری و اخلاقی در کنار هم می‌تونه بگه یک آدم چقدر حرفه‌ایه.

با این تعریف‌هایی که کردی، چه کسی توی سینمای ایران حرفه‌ای هست؟

اگه بخواهیم سینمای ایران رو با سینمای اروپا یا آمریکا مقایسه کنیم، شاید بگیم که سینمای ما سینمای حرفه‌ای نیست. نه به دلیل اون که توش پول تولید نمی‌شه، به دلیل این که همه چیز مهیا نیست که مثلاً تولید یک کار در درست‌ترین حالت انجام بشه. ما همیشه از یک سری خواسته‌هامون می‌گذریم. در نهایت محصولی ساخته می‌شه که اون رو خیلی بهتر می‌شد ساخت. شاید به خاطر این که در سینمای اروپا و آمریکا آدم‌هایی هستند که کارهای خیلی تخصصی انجام می‌دن. کسی مثل مدیر تولید اینجا چند تا کار دیگه هم انجام می‌ده. با این حال ما داریم کسانی رو که توی همین سینما داریم که واقعاً حرفه‌ای باشن.

فکر نمی‌کنی که اگر ما عوامل فیلم را تا این حد زیاد کنیم، هزینه‌ها بالا می‌رود؟

دقیقاً به خاطر کاهش هزینه هست که ما این کار رو نمی‌کنیم. باز تو سینما خیلی کارها تفکیک‌شده‌تر هست. مثلاً گروه کارگردانی تو کار گروه فیلم‌برداری دخالت چندانی نمی‌کنه اما در تئاترمون طرف بازیگره اما کار دیگه‌ای هم انجام می‌ده. کار هیأتیه، رفاقتیه یا هر چیزی که می‌شه اسمش رو گذاشت هر کسی مسؤول دقیق کاری که باید انجام بده نیست. در نهایت تمرکز درست سر کارمون نداریم.

چرا وقتی یک فیلم خارجی را حتی با یک مضمون معمولی و دم‌دستی نگاه می‌کنیم، می‌گوییم که کاری حرفه ای داریم می بینیم. آن چیست، که آنجا هست و اینجا نیست؟

بذار مقایسه کنم این دو تا رو چون گاهی پشت صحنه فیلم‌های اون ور رو می‌بینم. توی پشت‌صحنه‌هاشون، همیشه آدم‌های متخصص حتی برای یک کار کوچک وجود دارن. فرضاً اونجا یکی از دستیارهای فیلم‌بردار کارش به طور خاص جمع کردن سیم‌ها هست. کسی هم حق نداره توی کارش دخالت کنه. چون مسؤول سیم‌ها اونه و اگر آسیبی وارد بشه یا اتفاقی بیفته، مسؤولش مشخصه.

برای همینه که اونها تولیداتشون خیلی عظیمه. هر چه نیرو بیشتر، تقسیم کارها راحت‌تر. هر کسی درست سر جای خودش قرار می‌گیره و مهارت خاص خودش رو به دست میاره. چون از مدت‌ها قبل قرارداد بسته،

می‌تونه روی وظیفه‌ش تمرکز کنه. ما تا لحظات آخر پیش‌تولیدمون هم نمی‌دونیم دقیقاً کدوم بازیگر نقشی رو قبول کرده. همه می‌تونن همزمان سر دو تا پروژه هم باشن. اینه که سینمای ما رو غیرحرفه‌ای کرده. شاید این از توانایی بازیگرهای ما باشه. صبح سر یک پروژه سینمایی هستن، عصر اجرای تئاتر دارن و البته وقتی می‌رسن خونه، صبحش دوباره آفیش هستن. این به نظر من خیلی قشنگ نیست.

همه عوامل فیلم که مثلاً ساکن منطقه غرب تهران هستن صبح با یک سرویس میان لوکیشن و چون قرار نیست سرویس دو بار این مسیر رو طی کنه، بازیگر از ۶ صبح آفیشه اما ۱۰ صبح کار داره. با این وضع، بازیگر نمی‌تونه تمرکز کافی داشته باشه. اینها نیروهایی هستند که هدر می‌رن و من فکر نمی‌کنم که اون ور دنیا یک همچین اتفاقاتی بیفته.

پس ما دو نوع مشکل داریم. نرم‌افزاری و سخت‌افزاری. به عبارت دیگه برنامه‌ریزی و مدیریت تولید از یک طرف و تجهیزات و وسایل فنی از طرف دیگر. چه عوامل دیگری اضافه می‌کنی؟

دقیقاً همینه. دوربین‌هایی که الان استفاده می‌شه، خیلی نو نیستن یا با سیستم پیشرفته و روز دنیا کار نمی‌کنیم. برای همین اونها می‌تونن پلان‌هایی توی فیلم‌هاشون بگیرن که برای ما عجیب و غریبه و ما نمی‌تونیم، مثلاً نماهای هلی‌شات دارن و ما نداریم یا کم داریم به خاطر هزینه‌ها و بودجه. کارگردان ممکنه همچین دکوپاژی تو ذهنش داشته باشه، اما مستلزم اینه که بخوان سه روز هلی‌کوپتر کرایه کنن و چون بودجه‌ش تأمین نمی‌شه، مجبوره ازش بگذره.

خب برنامه‌ریزی را که می‌توانیم حلش کنیم، آن بخش سخت‌افزار مستقیماً به بودجه ربط دارد.

ببین انگار ما به این سینما عادت کردیم. چیزی که خیلی توی صحنه مهم نیست، بازیگره. مهم اینه که نور نره [و فرصت فیلمبرداری تمام نشود]. چرا باید این طور باشه؟ مگه چیزی که در نهایت قراره دیده بشه، بازیگر نیست؟ مگه نتایج زحمت همه این آدم‌ها توی بازی اون بازیگر متبلور نمی‌شه؟ ممکنه دو سه ساعت وقت صرف بشه و نور بچینن یا لباس و گریم و صحنه آماده بشه اما همیشه استرس وجود داره بین گروه‌های کاری، که نکنه نور بره یا بازیگر گریم نشده باشه. حالا بازیگر اگه بگه که پنج دقیقه فرصت بدین، نمی‌شه. چون همیشه باید آماده باشه.

فکر نمی‌کنی که یک بازیگر باید این توانایی را داشته باشد که همیشه آماده باشد؟

باید این توانایی رو داشته باشه. اصلاً برای همینه که بازیگره. اما این طور به ما یاد دادن که پشت‌صحنه یک کار مهم‌تر از خود کاره. پشت دوربین مهم‌تر از جلوشه. چون تو پشت دوربینه که باید متمرکز باشی و حواست رو جمع کنی برای پلانت. این که چه کنی کسی تو پلانت معطل نشه. باید یاد بگیری که تأثیر منفی نگیری و روی کارت متمرکز باشی در هر حالتی.

هنوز نگفتی که کدام بازیگر به نظرت حرفه‌ای است.

من خیلی آدم الگوپذیری نیستم. اصولاً کسی برام خیلی بت نمی‌شه. همون طور که خوبی‌های کسی رو می‌بینم، بدی‌هاش رو هم می‌بینم. منتها مثلاً چون توی «کارنامه» درس خوندم و کارها و رفتارهای آقای پرستویی رو دیدم، می‌تونم بگم آقای پرستویی، به لحاظ کار با توجه به رزومه‌ش و به لحاظ اخلاقی به شدت حرفه‌ای هست. مثلاً زودتر از همه سر کار حاضره و به خاطر کارش، چه کارهای زیادی می‌کنه. این نمونه یک آدم حرفه‌ایه. به نظرم آتیلا پسیانی هم یک بازیگر حرفه‌ای هست به خاطر نوع نگاهش به بازیگری. یک بازیگر کاملاً تکنیکاله. رفتارش سر کار طوریه که اصلاً حس نمی‌کنی یک بازیگر آماتور هستی و کنارش قرار گرفتی. این انرژی که بهت می‌ده، خیلی خوبه.

خودت رو حرفه‌ای می‌دونی؟

من حرفه‌ام اینه. انتخابش کردم. تو کارهای بعدی سعی می‌کنم بهتر از کار آخرم باشم. یک سری بی‌تجربگی‌ها و خامی‌ها وجود داره که آدم به تدریج از بقیه یاد می‌گیره. بعضی وقت‌ها رفتاری می‌بینی که می‌گی چقدر درست و حرفه‌ای بود. به خودت می‌گی چه خوبه که من هم یاد بگیرم.

ولی گفتی که الگوپذیر نیستی.

الگوپذیر نیستم. ولی همیشه دلم می‌خواد شاگرد خوبی باشم. یعنی تیکه‌هایی از آدم‌ها رو که به نظرم جذاب میاد و درست، انتخاب می‌کنم. به خودم می‌گم چقدر خوبه که من این شکلی رفتار کنم. یک همچون تصویری داشته باشم از خودم. آره من تیکه‌های کوچولویی رو که دوست دارم از آدم‌ها جمع می‌کنم.

چه برنامه‌ای برای حرفه‌ای شدن داری؟

سعی می‌کنم برای کارم کتاب بخونم، فیلم ببینم، تئاتر برم، نقد بخونم. وقتی کتاب می‌خونی یا فیلم می‌بینی، تخیل تصویری رو وسیع می‌کنی و اینها خودشون رو یک جایی نشون می‌دن. شاید توی اون فیلمی که بازی می‌کنی و حتی نوع نگاهت به دنیا و زندگی. باید شروع کنم به فیلم‌سازی. چون فکر می‌کنم فیلم ساختن خیلی می‌تونه به بازیگری کمک کنه.

به چه کسی تندیس حرفه‌ای‌ترین بازیگر را می‌دهی و به خاطر بازی در کدام فیلم؟

من نمی‌تونم بهترین فیلم رو از بین فیلم‌هایی که دیدم، انتخاب کنم. چون فیلم خوب این قدر داریم که حتی اگه بگی ده تا فیلم بهتر رو انتخاب کنم، سختمه. تازه بعد از ده تا انتخاب، به خودم می‌گم که این یکی هم خوب بود.
پس بذار این طور بپرسم. دوست داری توی بازیگرها جای کی باشی؟
واقعاً دوست نداشتم جای کسی باشم.

بازی کی رو تو کدوم فیلم دوست داشتی؟ می‌خواهم یک جواب از تو بگیرم.
خیلی سخته. من برای خیلی از نقش‌ها گفتم wow [مبهوت شدم و تحت تاثیر قرار گرفتم]. مثلاً وقتی چارلیز ترون تو مانستر بازی کرد، واقعاً مبهوتم کرد. یا وقتی فیلم ساعت‌ها رو دیدم، واقعاً به یک سکانس جولین مور حسرت خوردم. حتی دوست داشتم جای خیلی از مردها بازی کنم.

سؤال بعدیم دقیقاً همین بود. جای کدام مرد دوست داشت بازی کنی؟

نفرین گل طلایی رو که دیدم دوست داشتم جای پادشاه بازی کنم. نقش غریبی بود. یا مثلاً توی فیلم ترس اولیه واقعاً بازی اد نورتن غبطه‌برانگیز بود. خیلی از این بازی‌ها هست که آدم حسرتش رو بخوره. من مدت‌هاست اصلاً توی سینمای آمریکا و اروپا بازی بد ندیدم و اصلاًً معتقدم بازیگر بد دیگه اونجا وجود نداره. بازی‌های جانی دپ رو خیلی دوست دارم. ادوارد دست‌قیچی رو بازی می‌کنه، بعدش چارلی و کارخانه شکلات‌سازی رو. واقعاً این همه کاراکتر رو از کجای مغزش می‌کشه بیرون؟ یک نقشی که خیلی زیاد دوستش دارم، نقش راسل کرو تو فیلم محرمانه لس‌آنجلس هست.

اگه قرار باشه به بهترین دوستت یک فیلم هدیه بدهی، کدام فیلم خواهد بود؟

باز که سؤال سخت کردی! می‌بینم دوستم به کدوم ژانر سینما علاقه داره. اما بر اساس سلیقه خودم، شاید نفرین گل طلایی یا پیر پسر رو که این اواخر دیدم و خیلی روم تأثیر گذاشته، یا شاید هم پک کامل [مجموعه] آثار اسکورسیزی رو هدیه بدم. از کارهای اسکورسیزی رفتگان رو خیلی دوست دارم.

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی جذاب از بیتا سحرخیز

در سال 1361 متولد شده، در عالم بازیگری گرچه پرونده کاری‌اش تنها به چند کار محدود می‌شود اما همان چند کار کافی است تابیتا سحرخیز را به چهره شناخته شده‌ای تبدیل کند؛ مینای راه بی‌پایان، مهسای هم‌خانه و البته بیش از همه نغمه ادیب. او چنان در سریال ترانه مادری در نقش نغمه ادیب فرو رفته که حتی اختلاف سنی‌اش با
محسن افشانی چندان به چشم نمی‌آید. روزی را که به محل فیلمبرداری این سریال رفته بودیم با بیتا سحرخیز نیز
که با خواهرش آمده بود گفتگویی انجام دادیم که به دلیل معدود بودن صفحات در شماره پیش، طبق قولی که داده بودیم در این شماره به چاپ می‌رسانیم. چطور به پروژه ترانـه مادری معرفی شدید؟ سحرخیز: از طریق سریال راه
بی‌پایان. آقای سهیلی‌زاده (کارگردان) گویا بازی من در سریال راه بی‌پایان را دیده بودند و از همانجا مرا برای نقش «نغمه ادیب» انتخاب کردند. از سریال راه بی‌پایان تا سریال ترانه مادری یک سری هم به سینما زدید. سحرخیز: بله، در این مدت دو فیلم سینمایی انعکاس و هم‌خانه را بازی کردم. با وجود این‌که سابقه کاری شما به چند کار محدود
می‌شود اما در همین مدت تجربه‌های متفاوتی داشتید، این انتخاب شما بود یا… سحرخیز: به هر حال هر بازیگری دوست دارد نقش‌های متفاوتی را تجربه کند، کارهای دیگری هم به من پیشنهاد شده بود که خودم از بین آنها، این چند نقش را انتخاب کردم، یعنی در بین انتخاب دیگران،نهایتاً خودم انتخاب کردم. نغمه ادیب را چگونه برای خودتان
تعریف کردید؟ سحرخیز: هر وقت فیلمنامه‌ای به دستم می‌رسد، برای نقش پیشنهادی شناسنامه درست می‌کنم و سپس هر سوالی که بدون جواب بماند با کارگردان مطرح می‌کنم، ضمن این‌که در اجتماع هم کنجکاوهستم و به دنبال این‌گونه شخصیت‌ها می‌گردم تا بیشتر به نقش نزدیک شوم. تا حالا به این فکر نکردید که سینما را انتخاب
کنید و به پیشنهادات تلویزیونی پاسخ منفی بدهید؟ سحرخیز: فعلا سعی می‌کنم درست انتخاب کنم در هیچ زمینه‌ای گارد نمی‌گیرم. برای انتخاب کسب تجربه لازم است. شخصا به کدام یک علاقه داری؟ حضور در سینما یا تلویزیون… سحرخیز: طبعا مثل هر بازیگری سینما را بیشتر می‌پسندم. فکر نمی‌کنید ماندگاری در سیما بیشتر اتفاق می‌افتد؟
سحرخیز: ماندگاری به اثر بستگی دارد. تا پیش از ترانه مادری، همه مرا با مینای راه بی‌پایان می‌شناختند و پس از پخش ترانه مادری با نغمه ادیب… اما فراموش نکنید نقش‌های سینمایی ماندگار هم کم
نداشتیم. شاید نقش‌هایی که من در سینما بازی کردم مانند نقش‌های تلویزیونی اثر نداشته. بازیگری را از کجا آغاز کردید؟ سحرخیز: از کلاس‌های امین تارخ. و اولین تجربه… سحرخیز: فیلم سینمایی «فقط چشماتو ببند» به کارگردانی علیرضا امینی. فکر می‌کنم تجربه خوبی هم بوده… سحرخیز: خیلی خوب بود آن هم به دلیل
بداهه‌گویی‌هایش، شب قبل از فیلمبرداری دیالوگ‌هایم را آماده می‌کردم. چند سال است که بازی می‌کنید؟ سحرخیز: از سال 1384. پس خیلی زود به جایگاه امروز رسیدی؟ سحرخیز: بزنید به تخته، خیلی دویدم. برای انتخاب نقش چه ویژگی‌‌هایی را ملاک قرار می‌دهید؟ سحرخیز: بدون شک فیلمنامه و در کنار آن کارگردان و گروه همکار.
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

تصاویر جالب از الهام کرد + بیوگرافی

الهام کردا (زاده ۱۳۵۷) بازیگر و کارگردان تئاتر است.

الهام کردا کارشناسی خود را در رشته نمایش دریافت کرده است و بیش از ۱۲ سال است که به فعالیت در زمینهٔ نمایش و بازیگری مشغول است.

 

تئاتر

کارگردانی

  • ۱۳۹۰ – پرشین کت

بازیگری تاتر

  • خنکای ختم خاطره
  • تماشاچی محکوم به اعدام
  • آنفلوانزای خوکی
  • زنی از گذشته
  • خاموشی دریا (به کارگردانی نیما دهقان و بازنویسی رضا گوران)
  • ۱۷ دی کجا بودی؟
  • پالتوی پشمی قرمز (به کارگردانی افسانه ماهیان)
  • دو لیتر در دو لیتر صلح (به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ)

تصاویر جالب از الهام کرد + بیوگرافی

بازیگری فیلم سینمایی

  • ۱۳۹۲ – ملبورن
  • ۱۳۹۱ – حوض نقاشی
  • ۱۳۹۰ – برف روی کاج‌ها

بازیگری مجموعه تلویزیونی

  • ۱۳۹۲ – مهرآباد
  • ۱۳۹۱ – حیرانی

بازیگری (شبکه نمایش خانگی)

  • ۱۳۹۲ – شاهگوش

بازیگری فیلم کوتاه

  • هنوز
  • هفتم

 

 

به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی جالب از نفیسه روشن + عکس

متولد اردیبهشت 1361 در محله باغ صبا تهران
فعالیت هنری اش را از سال دوم دبیرستان با ایفای نقش در تئاتر ” بسوی سعادت ” آغاز نمود که در این اولین تجربه ، موفق به دریافت لوح تقدیر از آموزش و پرورش منطقه گردید.
همراه با ادامه تحصیل به فعالیت هنری اش ادامه داد و پس از ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی و طی یک دوره کلاس بازیگری ، بصورت جدی پا به عرصه تصویر گذاشت . شروع فعالیت تلویزیونی او را می توان بازی در سریال ” روزهای بیادماندنی ” به کارگردانی همایون شهنواز در تابستان 1382 دانست .
اشتغال به تحصیل در مقطع لیسانس علتاصلی کم کاری وی در این سالها بود ، اما پس از پایان تحصیلات دانشگاهی خود ، دامنه فعالیتش را گسترش داد . در پائیز سال 1382 در سریال “بچه های خیابان ” به کارگردانی همایون اسعدیان ایفای نقش کرد که این تجربه را یکی از بیادماندنی ترین کارهایش می داند .
پس از آن در پائیز 1383 ، پیشنهاد کیانوش عیاری برای حضور در سریال ” روزگار غریب ” را پذیرفت و به گروه عیاری پیوست تا برگ زرین دیگری بر افتخارات خود بیافزاید ، وی همکاری با عیاری را یکی از ایده آل های خود می داند .
بازی خوب و تجربه و آموخته هایش سبب شد تا پیشنهادات مختلفی از کارگردانان بنام تلویزیون و سینما دریافت کند ،
از جمله کارهای او :
– سریال ” خوش رکاب ” به کارگردانی علی شاه حاتمی در نوروز 1384
– تله فیلم ” مسافر ” به کارگردانی محمد دستگردی در اردیبهشت 1384
– تله فیلم ” آوای زمین ” به کارگردانی مهرداد خوشبخت در تیر 1384
– سریال ” کلانتر ” به کارگردانی محسن شامحمدی در آذر 1384
– سریال ” سالهای برف و بنفشه ” به کارگردانی سعید سلطانی در پائیز 1385

توانائیهای حیرت آور او سبب شد تا در ماه مبارک رمضان سال 1386 ، ایفای نقش “پری” در سریال “اغماء” به وی سپرده شود . “اغماء” از دیدگاه وی یک معجزه کاری است که علاوه بر امکان حضور در کنار اساتیدی همچون امین تارخ ، لعیا زنگنه ، ناصر ممدوح ، عبدالرضا اکبری و … ، برگ زرین دیگری بر افتخارات خود بیافزاید . به گفته وی : ” کارکردن با سیروس مقدم یکی از آرزوهای او بوده که موفقیت خود را در اغماء را نیز مدیون او می داند .”
درخشش وی در بازی منحصر بفرد و تاثیرگذار در نقش “پری” تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت و سبب تقدیر و تمجید از وی در مجامع مختلف هنری و دانشگاهی گردید . پس از اغماء پیشنهادات متعددی به وی گردید که از
جمله کارها :
– تله فیلم ” این پرونده مختومه نیست ” به کارگردانی مهرداد خوشبخت در اردیبهشت 1386
– تله فیلم ” ماموریت بهار ” به کارگردانی حسن لفافیان در بهمن 1386
– تله فیلم ” سرگرد ” به کارگردانی کاظم معصومی در فروردین 1387
– تله فیلم ” پیوند ” به کارگردانی سعید عالم زاده در اردیبهشت 1387
– سریال ” مثل هیچکس ” به کارگردانی عبدالحسن برزیده در رمضان
به این پست امتیاز دهید
ادامه مطلب / دانلود
صفحه 3 از 18«... قبلی 234 بعدی 10...»
css.php