باورتان میشود که کسی 81 بار به حج رفته باشد و هنوز دلش برای آنجا تنگ باشد. بله 81 عدد قابل توجهی برای تشرف به مکه است و این یعنی اینکه کسی وجود دارد که میتواند مو به مو مناسک حج و چگونگی سفر به مکه در 58 سال پیش با الان را مقایسه کند. سیدمحمود میرهندی اصفهانی آن قدر مکه رفت که سرانجام مدیر کاروان شد.
جالب اینکه او 46 سفر تمتع و 35 سفر عمره را تجربه کرده است و این یعنی آقای میرهندی 11 بار بیشتر از عمره، تمتع رفته است. قطعا چنین کسی خاطرات بسیار زیادی و جالبی از سفرهای متعدد خود دارد که در اینجا فقط به بخشی از آن اشاره خواهیم کرد. آنهایی که به تازگی (در چند سال اخیر) به حج رفتهاند با خواندن این خاطرات خدا را صدها مرتبه شکر خواهند کرد که اکنون متولی سفر به حرمین شریفین وجود دارد و اوضاع عربستان نسبت به سابق تغییر کرده است. این گفتگو در سالهای گذشته در نشریه میقات حج تهیه شده است اما خواندن سخنانی از مناسک حج در نیم قرن گذشته هنوز هم جذاب و خواندنی است مخصوصا که بیان حاج محمود میرهندی مانند همان نیم قرن پیش است.
اولین سفر شما به حج چه موقع و چگونه انجام شد؟
به لطف خداوند متعال، حدود 46 سفر حج تمتّع و 35 سفر عمره مشرف شده ام. نخستین سفرم در سال 1334 شمسی بود. در آن زمان کمیسیون حج در فرمانداری هر شهر منعقد می شد و ما تقاضای صدور برگ صلاحیت تشرّف به حج می کردیم و پس از موافقت کمیسیون، به شهربانی می رفتیم و تقاضای گذرنامه می کردیم و بعد از اخذ گذرنامه، به سفارت عربستان سعودی مراجعه می کردیم و ویزا می گرفتیم و از ایران با هواپیما و یا از عراق و یا از ممالک دیگر، از راه زمینی به جدّه می رفتیم.
در آن زمان مدت سفر حج چند روز بود و با چه وسیله و کاروانی به حج مشرّف می شدید؟
از اصفهان با اتوبوس به تهران و از تهران به عراق می رفتیم، بعد از یک تشرّف یکی دو روزه، به نجف اشرف و سامرا و کربلا و کاظمین، که مجموع آن تقریبا هشت روز می شد با یک شرکت به دمشق و از آنجا با هواپیما عازم جدّه می شدیم و طول سفر با برگشت به عراق، حدود 40 روز طول می کشید و رسماً کاروانی در کار نبود بلکه گروهی از حمله دارها چندین نفر را جمع می کردند و با گرفتن حق الزحمه؛ از سیصد تا پانصد تومان، در طول سفر، وسایل حرکت و مسکن و دیگر خدمات را تعیین می کرد. البته تهیه خوراک با خود حاجی بود.
چگونه و با چه وسایلی از جده به مدینه می رفتید؟
با اتوبوس های آهنی که دارای صندلی های شکسته آهنی بود و تقریبا 45 نفر ظرفیت داشت، وقتی سوار می شدیم گذشته از گرمی که داشت، آهن های آن سوزنده بود. از جده حرکت کرده، بعد از چهار ساعت طی طریق، در یک قهوه خانه توقف می کرد. این قهوه خانه فقط دارای یک سقف حصیری بود و تخت های حصیری داشت و نفری یک ریال سعودی از ما می گرفتند. اگر روز بعد تا ساعت چهار بعد از ظهر استراحت می کردیم و اگر شب بود از ساعت ده شب تا پنج صبح، اجبارا باید در این قهوه خانه به استراحت می پرداختیم و تقریبا دو یا سه شبانه روز راه بین جده و مدینه را طی می کردیم.
میقات جحفه چگونه بود و با چه وسیله و شکلی به آنجا می رفتید؟
میقات جحفه در سی فرسخی جده، بعد از رابغ حدود چهل کیلومتر از جاده قدیم جده ـ مدینه در میان خارهای مغیلان، روی شن های بیابان با یک بلد که برای راهنمایی می گرفتیم، راه را طی می کردیم تا به مسجدی که مخروبه بود، می رسیدیم و با دادن یک ریال سعودی یک ظرف آب که تقریبا ربع لیتر آب می گرفت تهیه کرده و وضو می گرفتیم و در مسجد نماز خوانده، محرم می شدیم.
فراموش نمی کنم در سال اوّل، راننده کامیونی که در آن سوار بودیم، ما را به قهوه خانه، که در مسیر مدینه ـ مکه بود برد و گفت اینجا جحفه است! به او اعتراض کردم، بقیه افرادی که در این ماشین سوار بودند، از راننده طرفداری کردند، کار به مشاجره کشید، من و همراهانم از محرم شدن در آن قهوه خانه خودداری کردیم و سوار کامیون هم نشدیم، پلیس راه رسید و راننده را مجبور کرد و ما را به جحفه برد و در تمام رفت و برگشت پلیس از ما جدا نشد.
برخورد زائران کشورهای دیگر با ایرانیان چگونه بود؟
قبل از انقلاب اسلامی ایران، زائران کشورهای دیگر، بیشترشان گویی ایران را نمی شناختند و اگر هم می شناختند، بی اعتنا بودند.
آداب و رسوم حجاج ایرانی در جشن ها و مراثی چگونه بود و آیا خودِ عربستانی ها مراسم های خاص داشتند؟
چون با کلّیه مراسم عید، عزا و… مخالف بودند، ایرانی ها جرأت نمی کردند مراسمی به پا کنند، فقط در مدینه منوره، شیعیان نخاوله، جشن های عروسی خود را به شب های ولادت ائمه اطهار علیهم السلام می انداختند و به عنوان عروسی جشن می گرفتند. حتّی در یک سال، شب سوم شعبان در مدینه بودیم، برای حدود بیست عروس و داماد در یک محل جشن عروسی گرفتند و در ضمن، ولادت با سعادت امام حسین علیه السلام را به همدیگر تبریک می گفتند.
شکل کاروان ها در آن زمان چگونه بود و آیا مدیر و روحانی داشتند؟
اگر مدیران کاروان؛ یعنی حمله دار از روحانیون بود، خود او مناسک حج را پیاده می کرد و اگر غیر روحانی بود، عالمی را به عنوان روحانی کاروان همراه می آورد و گاهی یک دکتر هم همراه کاروان می آوردند.
آیا به کوه احد و سایر مکان های خارج از مدینه می رفتید؟ وضعیت آن ها چگونه بود؟
کوه احد و قبر حضرت حمزه علیه السلام و سایر امکنه، که فعلاً هم جزو برنامه زیارتی است، جزو برنامه کاروان ها بود. بعلاوه، بعضی از جاها که امروزه جزو برنامه نیست؛ مثل مسجد ردالشمس و قبر مادر حضرت رضا علیه السلام و غیره در برنامه زیارتی قرار داشت و از نظر ساختمان هم مثل الآن تعمیر نشده بود.
از اماکن تاریخی مدینه، چه چیزهایی به یاد دارید که الآن تغییر کرده است؟
مسجد قبا یک گنبد بزرگی بود که زیر آن تقریبا به 150 متر مربع می رسید و خرابه و قدیمی بود و به امر سلطان تعمیر شد؛ و به شکل فعلی درآمد و تجدید بنا و ساختمان شد.
همچنین مسجد ذو قبلتین هم بسیار کوچک و قدیمی بود که تعمیر شد و به صورت فعلی در آمد.
آیا از خصوصیّات بقیع، کوچه بنی هاشم، خانه امام صادق و امام سجاد علیهماالسلام و… چیزهایی به یاد دارید؟
بقیع قبرستانی بود خراب تر از بقیع امروز و دارای دیوارهای گلی بود و پشت دیوارها محل و ریختن زباله و کثافت و بی احترامی بود و بعد به صورت فعلی در آمد و دیوارهای آن تجدید شد و کوچه های باریکی که شاید پهنای آن از دو متر کمتر بود، وجود داشت که مردم از مسجد نبوی به طرف بقیع مشرف می شدند و یکی از این کوچه ها معروف به کوچه بنی هاشم بود و خانه های سنگی و گود و تاریک همچنان بر سرِ پا بود و آن خانه ها به نام امام صادق و امام سجاد علیهماالسلام معروف بود که فراموش نمی کنم. به بهانه توسعه مسجدالنبی، آن ها را خراب کردند و ریشه های درخت های خرما را، که خیلی تنومند بود، از جا کندند.
بازاری وجود داشت که انواع مغازه ها در آن بود، همه را خراب کردند و آخر بازار ساختمان های قدیمی بود که درِ آن بسته بود و ما از پشت زیارت می کردیم و آن قبر مطهّر حضرت عبداللّه پدر محمد صلی الله علیه و آله بود که خراب کردند و در مقابل غسالخانه قبرستان بقیع، وسط جاده، گنبد خاکی مخروبه بود که قبر اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام در آن بود و آن را خراب کردند و جنازه را به داخل بقیع بردند و در کنار شهدای احد دفن کردند و تا سه سال اثر قبری بود ولی آن را هم محو کردند و فعلاً اثری از آن نیست.
آیا زائران ایرانی به همراه خود کتاب های دعا، مناسک و جزوه آموزشی داشتند؟
آوردن کتاب دعا در مملکت عربستان سعودی ممنوع بود و آن روز که زادالمعاد مرحوم علاّمه مجلسی متعارف بود و بعد هم که مفاتیح الجنان مرحوم محدّث قمی متداول شد و سایر کتب؛ اعم از ادعیه و غیره، ممنوع بود و می گرفتند و هر چه حجاج التماس می کردند، گوش نداده و آن ها را در گونی های متعدد جمع می کردند و معروف بود که همه را می سوزانند.
نحوه غذا خوردن در میان راه و استراحتگاه های مکه و مدینه چگونه بود؟ آیا جمعی بود یا فردی؟
در قهوه خانه ها غذاهای کثیف عربی؛ مانند ماهی و یا برنج و مرغ و غیره بود که حجاج ایرانی از آن استفاده نمی کردند و هر کدام توشه مختصری؛ مثل نان خشک و تخم مرغ و غیره داشتند که به نحو فردی از آن استفاده می کردند. اخیرا بعضی کاروان ها برای حجاج خود پلو عدس تهیه کرده و یا موز و پرتقال بین آن ها تقسیم می کردند.
مسائل بهداشتی در سفر و در مکان های استراحت، چه مقدار رعایت می شد؟
به هیچ عنوان مسائل بهداشتی رعایت نمی شد و طهارتی در کار نبود!
هنگام رفتن از مدینه به سوی مکه، ماشین ها به چه شکل بود؟
وسایل نقلیه از مدینه به مکه معظمه عبارت بود از کامیون های تک چرخ (موتور سه چرخ) که هر کدام چهل تا پنجاه نفر ایستاده یا نشسته در آن سوار می کردند و بعضی از آن ها دو طبقه سواری می کردند. فراموش نمی کنم که در یک سفر، آنقدر جا تنگ بود که یکی از حجاج آفتابه حلبی داشت و لوله آن به زائر کناری اش اذیت می کرد و او آفتابه را گرفت و انداخت وسط بیابان و با هم در حال احرام فحاشی و کتک کاری کردند!
استراحت گاه های میان مدینه و مکه چگونه بود؟
استراحتگاه عبارت بود از قهوه خانه هایی که فقط سقف حصیری داشتند و تخت حصیری در آن ها بود و از هر نفر یک ریال سعودی می گرفتند و هیچگونه امکانات حتی دست شویی و توالت و غیره نداشت.
هنگام ورود به مکه چه آداب و رسومی انجام می دادید؟
موقع ورود به مکه معظمه، هر کس که حالی داشت و جان سالم از خستگی و زحمات راه به در برده بود، راز و نیاز با خدای خود داشت و دم دروازه مکه، نماینده مطوّف ایستاده بود و ماشین را به دفتر مطوّف می بردند. پس از هفت ساعت که حمله دار یا دلال می گشت، منزل دلخواه را اجاره کرده، می آمد و حجاج را به آنجا می برد.
داخل مسجد الحرام به چه شکل و حالتی بود؟
بالای مقام ابراهیم چهار طاقی بود که وسط آن سنگ مقام ابراهیم دیده می شد.
پایین درِ کعبه تقریبا یک متر بعد از درِ کعبه در زمین گودالی بود 1 أ— 2 متر مربع مستطیل که حدود سی سانت گود بود و این را معجنه می گفتند که بعدا آن را پر کرده و فرش نمودند.
چه مشکلاتی در انجام اعمال و مناسک حج داشتید؟
چون جمعیت خیلی زیاد نبود مشکلات چشم گیری نبود، به غیر ازگرمی هوا و داغی زمین و نظیف نبودن مسجد.
امکانات رفاهی، بهداشتی و… در مکه چگونه بود؟
هیچگونه امکانات رفاهی در مکه دیده نمی شد، در اتاقی که برای ما در مکه اجاره کرده بودند ده نفر در آن زندگی می کردیم، یک پنکه زمینی هم جدا کرایه کرده بودیم کنار این اتاق یک منبع کوچکی بود که تقریبا 15أ—20أ—30 سانتی متر بود و سقّاها با دلّه آب می آورند و هر دلّه یک ریال سعودی می گرفت ولی این آب برای طهارت و وضو و شرب استعمال می شد. بسیار آب بد مزه و بد بویی بود و ما تعجب می کردیم که چرا اینقدر کثیف است! تا اینکه چند روز بعد عبورمان افتاد به کوچه ای که سقاها با دلو از وسط آن آب می کشیدند و ظرف ها را برای توزیع پر می کردند و الاغ هایشان کنار این آب می ایستادند و ادرار و سرگین می کردند. بعضی از سقاها از آب هایی که آنجا ریخته بود در ظروف خود می ریختند و پخش می کردند و بر ما معلوم شد آب هایی که ما هم استفاده کرده ایم، مخلوط به پشکل و شاش الاغها بوده است!
ازدحام جمعیت در رمی جمرات چگونه بود؟
چون اهل تسنن بعد از نماز عصر بیشتر رمی می کردند، در موقع رمی آن ها تلفات زیاد بود، حتی یک سال 21 نفر مردند.
نحوه قربانی و حلق رأس چگونه بود و قربانی ها را چگونه تهیّه می کردید؟
قربانی به وسیله فروشنده ها، حتی در چادرها فروخته می شد و هر کس به دست خود یا قصاب همراه خود ذبح می کرد و بیشتر در قربانگاه ذبح می کردند و لاشه ها زیر خاک پنهان می شد.
لاشه قربانی چه می شد؟ آیا موجب تعفّن و بیماری هم می شدند؟
از روز یازدهم، بوی تعفن به قدری زیاد می شد که ماندن در چادرها طاقت فرسا بود!
آداب و رسوم زائران ایرانی در شب های منا، چگونه بود؟
معمولاً بعد از خوردن شام، خواب آن ها را می گرفت و بعضی هم مشغول صحبت با یکدیگر می شدند و چون هوا بهتر از روز بود، شب را بهتر صبح می کردند و بعضی هم مشغول عبادت می شدند.
عرب ها در منا چه مراسمی داشتند؟
عرب ها در منا نمی ماندند؛ یعنی لازم نمی دانستند که شب در منا بمانند، بنابراین، بیشترشان به مکه بر می گشتند.
نحوه خرید سوغات چگونه بود و معمولاً چه چیزهایی به عنوان سوغات خریده می شد؟
در اطراف مسجدالحرام، به خصوص در صفا و مروه، مغازه هایی بود که مردم خرید می کردند. عمدتا از رومیزی های بافت خارج و یا رویه متکّا از همان جنس و روتختی هایی می آورند. در مغازه های عطاری جمعیت بسیار بود و مردم داروهای سنّتی مثل روغن هندی و غیره می خریدند و به عنوان سوغات می آوردند.
مدت سفر حج چه قدر طول می کشید؟ و هزینه آن چه مقدار بود؟
سفر حج (مدینه و مکّه) بین 18 تا 25 روز طول می کشید ولی از آنجا به سوریه و شام می رفتند و از آنجا به عراق مسافرت می کردند. بیشتر تا 13 محرم در عراق می ماندند و 13 محرم بعد از آمدن دسته بنی اسد و دیدن آن ها به ایران برمی گشتند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
ادامه مطلب / دانلود