مطالب دسته بندی : اخبار حوادث

دزدی دختر دانشجو برای خرید کارت شارژ!

با اشاره به تجسس‌های فنی کارآگاهان پلیس فتا و بررسی‌های صورت گرفته از حساب بانکی شاکی خاطرنشان کرد: مبالغ برداشت شده از حساب به منظور خرید اینترنتی کارت شارژ مورد استفاده قرار گرفته بودند.
رئیس پلیس فتا استان کرمان گفت: دانشجویی که با سوء‌استفاده از اعتماد هم خوابگاهی خود وجوه سرقتی را صرف خرید اینترنتی کارت شارژ تلفن همراه کرده بود، دستگیر شد.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی استان کرمان، کامبیز اسماعیلی اظهار داشت: پیرو شکایت یکی از دانشجوی دختر در یکی از دانشگاه‌های کرمان مبنی بر برداشت غیرمجاز مبالغی از حساب بانکی وی به صورت اینترنتی طی چند ماهه گذشته، ماموران این پلیس تحقیقات خود را برای شناسایی سارق آغاز کردند.

وی با اشاره به تجسس‌های فنی کارآگاهان پلیس فتا و بررسی‌های صورت گرفته از حساب بانکی شاکی خاطرنشان کرد: مبالغ برداشت شده از حساب به منظور خرید اینترنتی کارت شارژ مورد استفاده قرار گرفته بودند.

این مقام انتظامی تصریح کرد: در ادامه تحقیقات تخصصی و فنی پلیس فتا، متهم که هم‌خوابگاهی شاکی بود، شناسایی و با هماهنگی با حراست دانشگاه دستگیر و در بازجویی‌های صورت گرفته، ابتدا منکر هرگونه عمل خلاف قانون شد، اما پس از مواجه شدن با مدارک و مستندات به جرم خود مبنی بر برداشت غیرقانونی از حساب بانکی هم‌خوابگاهی خود و خرید کارت شارژ به صورت اینترنتی اعتراف کرد.

اسماعیلی با بیان اینکه شاکی مدتی قبل اطلاعات حساب خود را در اختیار هم خوابگاهیش قرار داده بوده تا شهریه وی را به صورت اینترنتی پرداخت کند، گفت: این اعتماد بی‌جا زمینه وقوع جرم را فراهم کرده است.

رئیس پلیس فتا استان کرمان به همشهریان هشدار داد: اطلاعات حساب خود را در اختیار دیگران قرار ندهید تا زمینه وسوسه ارتکاب جرم و وقوع آن فراهم نشود و به منظور پیشگیری از سرقت‌های احتمالی رمزهای کارت بانک خود را به صورت دوره‌ای تغییر دهید.

 

ادامه مطلب / دانلود

راز جنایت خفاش شب و همسرش

شکایت همزمان دو دختر جوان در اداره آگاهی، راز جنایت‌های هولناک خفاش‌شب جوانرود و همسرش را فاش کرد.

به گزارش مهر، سرهنگ عظیمی، رئیس پلیس آگاهی استان مازندران درباره اقدامات مجرمانه خفاش‌شب جوانرود و همسرش گفت: پانزدهم فروردین امسال دو شکایت مشابه در اداره آگاهی مطرح و در بررسی آنها مشخص شد زن و مردی به بهانه خواستگاری، دختران را فریب داده و با انتقال به باغ‌های اطراف جوانرود، در این محل مرد تبهکار قربانیان را مورد آزار و اذیت قرار داده و پس از سرقت طلاهایشان، از محل گریخته‌اند.

وی افزود: با توجه به حساسیت موضوع، تیمی از ماموران رسیدگی به پرونده را در دستور کار قرار دادند. بررسی کارآگاهان نشان داد، متهمان زن و شوهر بوده و با پرسه زدن در شهر، طعمه‌های خود را از میان زنان و دختران جوان انتخاب می‌کنند.

سرهنگ عظیمی ادامه داد: ماموران با جستجوی گسترده، مخفیگاه متهمان را در ساری شناسایی و هر دو را در عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند. در بازرسی از خانه آنها نیز بخشی از طلاهای سرقتی قربانیان کشف شد. متهمان به نام‌های سعید بیست و هفت‌ساله و ماندانا بیست و پنج‌ساله با قرار قانونی روانه زندان شدند.

براساس این گزارش، بررسی شکایت مالباختگان نشان می‌دهد متهمان علاوه بر پوشش خواستگار، در قالب مسافرکشی هم اقدام به این کار می‌کردند.

ملااکبری، دادستان جوانرود در این رابطه گفت: شکایتی نیز از سوی زنی مطرح شد که براساس آن وی مدعی بود شخصی به بهانه مسافرکشی، من و فرزندم را سوار خودرو کرد و با تهدید و زور ما را به باغی منتقل و طلا و جواهراتم را سرقت کرد. متهمان با فریب زنان و دختران، آنها را سوار خودروی پژو آر دی سبز کرده و با انتقال به باغی در کوی رسول‌آباد میاندرود، طلا، جواهرات و پولشان را سرقت می‌کردند و مرد متهم نیز آنها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد.

عظیمی افزود: در محل حادثه تعدادی کیف، کفش و لباس زنانه پیدا شد و بررسی‌های اولیه نشان داد تعداد افرادی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند ده نفر هستند که تحقیقات ادامه دارد.

 

ادامه مطلب / دانلود
در آتلیه های تهران چه می گذرد

متاسفانه برخی از شبکه های اجتماعی به محلی برای قتل آبرو تبدیل شده اند. زنان و دختران جوان بی هیچ واهمه ای با آتلیه های مجازی ارتباط پیدا می کنند

به گزارش سراج ۲۴ به نقل از رسانه ها این دختر مدعی شد یکی از افراد خانواده اش با او تماس گرفته و با بدترین الفاظ بابت بردن آبروی خانوادگی به این دختر اعتراض کرده است. دختر جوان پس از اینکه متوجه قضیه شده با مراجعه به کلانتری از فردی ناشناس شاکی شده که با استفاده از عکس هایش در یک شبکه اجتماعی معروف، صفحه ای تحت عنوان «تن فروشی» باز کرده و …!
یا سال قبل یک تبلیغ به صورت گسترده در شهر تهران منتشر شد که طی آن یک آتلیه عکاسی با استفاده از عکس دختران جوان در حالت های زننده به تبلیغ خود پرداخته بود.
اینها تنها نمونه هایی است که در جامعه عکاسی و آتلیه های کشور اتفاق می افتد. عده ای از افراد این روزها با خرید یک دوربین دیجیتال و اجاره یک واحد آپارتمان کوچک و تجهیز آنها به انواع نور و فلش، در تاریکخانه های خود آبروی دیگران را می برند و از سادگی دختران جوانی که جویای شهرت هستند استفاده می کنند تا هم عقده های جنسی خود را خالی کنند و هم با استفاده از این عکس ها به جذب مشتری بپردازند.
شاید عکاسی هنر باشد ولی عده ای ثابت کرده اند بدون هنر هم می توان عکاسی کرد و به سوداگری های غیراخلاقی پرداخت. اتفاقاتی که در آتلیه های فاقد مجوز رخ می دهد به قدری فجیع هستند که نه می شود آنها را ذکر کرد و نه می توان از آنها گذشت. این روزها برخی از آتلیه های کوچک در پشت پرده برای اغفال دختران جوانی که آرزوی «مانکن» و «فتومدل» شدن دارند و یا عروس و دامادهای جوان دام هایی می گسترند.
دختران جوان از طریق شبکه های اجتماعی با یکسری عکاس آشنا می شوند که از عکاسی فقط شاتر زدنش را بلد هستند. آنها دعوت به همکاری می شوند و در آتلیه های کوچک با حداقل امکانات مقابل دوربین هایی قرار می گیرند که هیچ ضمانتی در سلامت آنها نیست. عکس های فشن غربی با پوشش های نامتعارف، پس از طراحی با فتوشاپ، ابتدا به صورت تبلیغ در بروشورهای ساده، سپس در قالب بلوتوث و در نهایت در شبکه های اجتماعی مور استفاده قرار می گیرند.
مشتریان شاید ابتدا جذب جذابیت های این نوع عکاسی شوند و از اینکه ژست هنرپیشه ها و خواننده های معروف غربی را مقابل دوربین ها می گیرند خوشحال باشند ولی پس از مدتی متوجه می شوند رسماً مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. این سوءاستفاده نه تنها در قالب عکس های منتشر شده انجام می شود بلکه در قالب انحرافات اخلاقی و گرفتاری در دام اعتیادهای گوناگون رخ می نماید و متاسفانه این چرخه چون به صورت زیرزمینی انجام می شود شاید مدت ها ادامه پیدا کند.
متاسفانه برخی از شبکه های اجتماعی به محلی برای قتل آبرو تبدیل شده اند. زنان و دختران جوان بی هیچ واهمه ای با آتلیه های مجازی ارتباط پیدا می کنند و در مکان های نامعلوم مقابل دوربین های عکاسان این آتلیه ها قرار می گیرند که به توصیه همین عکاسان، عکس خود را با نام آتلیه مجازی در شبکه های اجتماعی قرار می دهند و این عکس ها چندی بعد، از سایت های مبتذل اینترنتی سردر می آورند. در اغلب موارد این قانون که آقایان نمی توانند از خانم ها عکاسی کنند در بسیاری از آتلیه های مجوزدار هم رعایت نمی شود و همین آتلیه ها در تبلیغ کار خود و در آلبوم هایی که برای تبلیغ تولید می کنند عکس های خصوصی مردم را در معرض دید دیگران قرار می دهند.
به نظر می رسد قبل از اینکه نهادهای قانونی بخواهند برخوردی با این اماکن مفسده خیز انجام دهند خود مردم و جوانان باید به فکر آبروی خود و خانواده شان باشند!
…..
منبع : حوادث دات نث
ادامه مطلب / دانلود

مرزبانان مستقر در هنگ مرزی زابل با همکاری پرسنل اطلاعات تعدادی کلت خودکاری که از آنها برای انجام عملیاتهای تروریستی استفاده میشود را پیش از هرگونه تحرکی در نقطه صفر مرزی کشف کردند.

اوایل اسفند ماه سال جاری تعدادی از قاچاقچیان مسلح افغان قصد ورود به کشور از طریق هنگ مرزی زابل و ایجاد اعمال مجرمانه در این منطقه را داشتند که عوامل اطلاعات و مرزبانی از حضور آنان مطلع شده و اقدامات خود برای مقابله با این افراد را در دستورکار قرار دادند.

مأموران پس از اطلاع از زمان و نحوه ورود این افراد اقدامات کنترلی خود بر مرز را تشدید کرده و تعدادی از قاچاقچیان را در حالی که قصد ورود به خاک کشور را داشتند در نقطه صفر مرزی شناسایی کردند که پس از اطلاع آنان از حضور ماموران، درگیری میان آنان و عوامل مرزبانی آغاز شد و این افراد پس از ناکامی در مقابله با مرزبانان با رهاکردن ادوات و سلاحهای همراه خود به خاک کشور افغانستان متواری شدند.

پس از فرارقاچاقچیان مسلح از خاک کشور، مأموران در بازرسی از محل تعدادی سلاح از جمله ۱۰ قبضه کلتخودکاری به همراه ۱۹ فشنگ خفیف را کشف و ضبط کردند.

سرهنگ محمود امیری، فرمانده هنگ مرزی زابل درباره این سلاحها و نحوه کار آنها گفته است که برد این نوع از کلتها حدود ۱۰ متر است و غالبا به منظور انجام اقدامات تروریستی از آنها استفاده میشود و احتمال میرود که قاچاقچیان مسلح با هدف ایجاد ناامنی و اخلال در کنگره عظیم بزرگداشت شهیدان میرحسینی و ۲۰۰۰ شهید دیگر که اوسط اسفندماه با حضور جمعی از مقامات کشوری و لشکری برگزار شد، وارد کشور شده باشند که خوشبختانه با اقدام به موقع مرزبانان و عوامل اطلاعات ناکام ماندند.

کشف خودکارهای تروریستی در زابل

منبع: خبرگزاری ایسنا

ادامه مطلب / دانلود

شکست عشقی دختر جوان را بی آبرو کرد!

رییس پلیس فتای استان اردبیل از شناسایی فردی که با ایجاد صفحه ای جعلی در اینترنت اقدام به هتک حرمت دختری جوان کرده بود، خبرداد و گفت : متهم اعتراف کرد برای انتقام جویی دست به این کار زده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران سرهنگ امینی گفت: پیرو شکایت خانمی مبنی بر هتک حرمت وی در فضای مجازی، ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند.
رییس پلیس فتا استان اردبیل ادامه داد: بنابر اظهارات شاکیه و بررسی های اولیه معلوم شد فردی ناشناس صفحه ای جعلی با نام و مشخصات شاکیه در یکی از شبکه های اجتماعی ایجاد و با انتشار تصاویر شخصی و درج مطالب ناروا علیه او و نیز قرار دادن شماره تماس وی موجب هتک حرمت و مزاحمت این خانم را فراهم کرده است.
سرهنگ امینی افزود: طی بررسی و تحقیقات فنی متهم با هویت معلوم و ساکن اردبیل شناسایی و با دستور مرجع قضایی به این یگان دلالت داده شد، وی به جرم خود اعتراف و اظهار داشت : از زمان دانشجویی با شاکیه آشنا شدم و طی چندین مرحله از او خواستگاری ولی پاسخ منفی شنیدم ، وی هدف خود از این جرم را انتقام گیری از این خانم عنوان کرد.
وی ضمن هشدار داد: مواظب روابط دوستانه خود باشید و از دادن اطلاعات و عکس های شخصی به دوستان اجتناب کنید چرا که کوچکترین آسیبی در روابط دوستی می تواند انگیزه انتقام جویی و موارد مشابه را در پی داشته باشد.

 

ادامه مطلب / دانلود

به تازگی دو هکر در یک اقدام استادانه توانستند اطلاعات مربوط به۱۳ پایانه فروش فروشگاه های Subway در سه ایالات ماساچوست ، وایومینگ و کالیفرنیا آمریکا را به سرقت ببرند. در این میان نام یکی از دو هکر ، شاهین عبداللهی اعلام شده است که با نام مستعار Sean Holdt فعالیت داشته است و نام نفر دوم نیز Jeffrey Thomas Wilkinson میباشد. البته این اولین بار نیست کهSubway هک میشود زیرا در چند ماه گذشته نیز ۱۵۰ فروشگاه مربوطه هک شدند و خسارتی معادل ۱۰ میلیون دلار به بار آوردند. هم چنین ۱۴۶٫۰۰۰ حساب بانکی در معرض خطر قرار گرفتند.

 رد پای یک ایرانی در هک کردن پایانه های فروش آمریکا ؟

عبداللهی که یکی از این هکرها میباشد توانسته بود شرکت خود را در زمینه پایانه های فروش یا POS تاسیس کند. وی از این طریق دستگاه های فراوانی را به فروشگاه های Subway فروخته بود و در درون هر یک ابزار های کامپیوتری لازم برای سرقت اطلاعات را قرار داده بود. این شرکت که با نام POS Doctor فعالیت داشته است حتی توانسته بود برخی از امتیاز های مربوط به Subway در جنوب کالیفرنیا را به دست بیاورد.

بعد از این که عبداللهی و Wilkinson توانستند با طرز کار دستگاه ها و سیستم Subway آشنایی پیدا کنند اقدام به ایجاد کارت های اعتباری جعلی تا سقف ۴۰٫۰۰۰ دلار کردند. سپس کارت ها را در سایت هایی مثل eBay و Craigslist فروختند. این دو نفر در حال حاضر با اتهام کلاهبرداری مواجه هستند. به نظر میرسند آنها قبل از اجرایی کردن برنامه خود کار های مقدماتی بسیاری را انجام داده بودند.

ادامه مطلب / دانلود

6 ماه حبس به خاطر یک لایک در فیس بوک!

 

یک فلسطینی به اتهام “لایک” کردن مطلبی در انتقاد از یک وزیر تشکیلات خودگردان در یکی از صحفات شبکه اجتماعی “فیس بوک”، به 6 ماه زندان محکوم شد.
“انس اسماعیل” یک فعال در شبکه های اجتماعی اعلام کرد که دادگاه صلح شهر سلفیت در کرانه باختری روز پنجشنبه گذشته، وی را به اتهام “بدگویی به مشهور ابودقه وزیر ارتباطات سابق” به شش ماه حبس محکوم کرده است.

اسماعیل (29 ساله) افزود: اتهام من، “لایک” کردن مطلبی است که شخص دیگری در فیس بوک نوشته و طی آن خواستار برکناری “مشهور ابودقه” شده بود. مطلب دیگری مبنی بر بازخواست از این وزیر را هم لایک کرده بودم.

وی که با خبرگزاری یونایتدپرس گفتگو می کرد، اظهار داشت که به مدت 17 روز به اتهام “بدگویی” در بازداشت سازمان امنیت پیشگیرانه بوده است و در روز پنجشنبه گذشتهًف دادگاه سلفیت حکم غیابی وی مبنی بر حبس شش ماهه را صادر کرده و این احتمال وجود دارد که این حکم در روز یکشنبه مورد تجدید نظر قرار گیرد.

اسماعیل که در زمینه برنامه نویسی کامپیوتر و نیز در شبکه های اجتماعی فعالیت می کند، گفت: طی شش ماه گذشته ده بار به اتهام فعالیت در صفحات شبکه های اجتماعی احضار شده ام.

دستگاه امنیتی فلسطینی چندی پیش “ممدوح حمامره” یک روزنامه نگار را پس از صدور عفو رییس تشکیلات خودگردان، آزاد کردند.

یک دادگاه فلسطینی وی را به اتهام نشر یک عکس توهین آمیز از محمود عباس در صفحه خود، به یک سال حبس محکوم کرده بود.

این حکم اعتراضات گسترده ای در میان روزنامه نگاران فلسطینی و نهادهای حقوق بشر برانگیخت و آن را اقدامی بی سابقه در تاریخ تشکیلات خودگردان عنوان کردند.

ادامه مطلب / دانلود

ستاره زن سریال حریم سلطان در آستانه مرگ

 

ستاره زیبای ترکیه “مریم اوزرلی” که در کشورهای عربی به “بانو هیام” مشهور است،بر اثر یک حادثه رانندگی در بستر مرگ خوابیده است.
منابع غیر رسمی اعلام کردند که او بهمراه همسرش تصادف شدیدی کرده اند که به متلاشی شدن اتومبیلشان انجامیده و هر دوی آنها در بیمارستان “ایلدرم” استانبول بستری هستند و وضعیت جسمانی وخیمی دارند.

 

ادامه مطلب / دانلود
خبر فرار مجری مشهور صدا و سیما از دیوار در عروسی مختلط

عامل نیوز در گزارشی نوشت: مراسم عروسی مختلط دختر انگلیسی با پسر آقای الف که از آن بعنوان سلطان یکی از برندهای مهم تلفن همراه در ایران نام برده می شود…

به دلیل عدم رعایت شئونات اجتماعی و اسلامی با حضور پلیس نا تمام ماند و مسئولین برگزاری این عروسی که با هزینه میلیاردی برپا شده بود، با تشکیل پرونده به دستگاه قضایی سپرده شدند.
بنابر این گزارش، مجری این برنامه مختلط آقای مجری مشهور صدا و سیما بود که به هنگام حضور ماموران پلیس از طریق فرار از دیوار متواری شد.

در این مراسم بیش از ۴ فیلمبردار به تصویربرداری از مراسم مشغول بودند که تمام این فیلم ها نیز توسط پلیس ضبط شده است.

نکته جالب اینجاست که ابتدا ماموران پلیس که به دلیل عدم رعایت مسائل و موازین شرعی و قانونی به برگزارکنندگان مراسم تذکر داده بودند با محافظان(بادی گارد) مراسم درگیر شده و برخورد بد و زننده آن ها مواجه شده بودند که در نهایت پلیس با قدرت بیشتری وارد شده و این مراسم مختلط را ناتمام گذاشته است.

ناگفته نماند بادی گاردهای مراسم عروسی هنگام ورود تمام وسائل عکاسی و فیلمبرداری و تلفن همراه را از میهمانان دریافت میکردند و مانع ورود هرگونه از این وسائل به داخل مراسم می شدند.

هزینه گل ارایی سالن، آب نما، کارت های عروسی بسیار خاص و منحصر به فرد و غذاهای این مراسم بیش از ۲ میلیارد تومان برآورد شده است.

شایان ذکر است، آقای الف یکی از ثروتمندان ایرانی است که همواره با حاشیه های بسیاری همراه بوده است.

ادامه مطلب / دانلود

خودکشی خواننده دائم‌الخمر آمریکایی + عکس

جسد مندی مک‌کردی خواننده آمریکایی که سالهاست سابقه مصرف‌الکل، موادمخدر و بی‌بند و باری جنسی دارد، روز گذشته در منزلش پیدا شد.

مک کردی خواننده سبک کانتری در سن ۳۷ سالگی پس از شلیک به سگش، اقدام به خودکشی کرد.

مک کردی زندگی بسیار پرتلاطم و پرحاشیه‌ای داشت که از حاشیه‌های زندگی وی می‌توان مصرف‌الکل، موادمخدر، اقدام به خودکشی، مشاجرات خانوادگی، بی‌بند و باری جنسی و مشکلات خانوادگی و مرگ همسرش نام برد ضمن این که به دلیل تقلب و دریافت داروهای روانگردان به زندان محکوم و به صورت مشروط آزاد شد.

وی ماه گذشته همسرش را نیز به دلیل خودکشی از دست داد.

بنا به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویتر، از این خواننده ۳۷ ساله دو فرزند به جا مانده است. قرار است جسد وی برای کالبد شکافی و کشف علت اصلی مرگ به آزمایشگاه جنایی ایالت آرکانزاس آمریکا منتقل شود.

ادامه مطلب / دانلود

یک مادر مصری بخاطر اینکه دو فرزندش خواستار سفر تفریحی در تعطیلات نیم فصل شدند، آنها را سر برید.

پلیس مصر اعلام کرد که خانم”امیره سعید ابراهیم” ۴۲ ساله به پاسگاه پلیس رفت و گفت که هنگامیکه از خرید بازگشته است دو فرزند خود یوسف ۱۰ ساله و مریم ۵ ساله را در داخل آپارتمان در حالی یافته که سر آنها بریده شده است.

مادری که دو فرزندش را سر برید دستگیر شد + عکس

وی گفت که هنگام خروج از خانه هر دوی آنها در خانه بودند، همسر او نیز این حرفها را تایید کرد.

پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و به حقیقت تلخ این ماجرا پی برد و پس از دستگیری این مادر سنگ دل مشخص شد که او قاتل کودکانش می باشد.

این مادر در اعتراف های خود گفت: با دو فرزند خود بخاطر کمک نکردن در امور منزل و درخواست آنها برای سفر تفریحی در تعطیلات نیم فصل، به مشاجره پرداخت و حالت عصبی به او دست داد.

او یک پارچه بر می دارد و یوسف را خفه می کند اما او مقاومت می کند و مادر نیز با استفاده از کارد آشپزخانه او را سر می برد، مریم نیز که این صحنه را میبیند شروع به فریاد زدن می کند که مادر او را نیز سر می برد.

ادامه مطلب / دانلود

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از شبکه خبری «بی‌بی‌سی»، در پی برخورد ۲ قطار در اتریش، تعدادی از افراد به شدت زخمی شدند.

بر اساس این گزارش، این ۲ قطار در ساعات پر تردد در مرکز وین به هم برخورد کردند که به سرعت آمبولانس و نیروهای امدادی آتش‌نشانی برای نجات مصدومین به محل اعزام شدند.

برخورد دو قطار در اتریش + عکس

یک سخنگوی نیروهای امدادی در این مورد گفت که ۵ نفر به شدت آسیب دیده‌اند و ۲۰ نفر دیگر نیز به صورت سطحی زخمی شده‌اند. ۲ ساعت طول کشید که ۲ قطار تخلیه شوند.

خبرگزاری اتریش نیز اعلام کرد که کابین‌های قطار له شدند. یکی از رانندگان نیز به شدت زخمی شده‌ است.

«کلاودیا گیگلر» سخنگوی نیروهای امدادی گفت: «هنوز مشخص نیست که چرا هر دوی این قطارها در یک مسیر حرکت می‌کردند.

«سارا نتل» سخنگوی راه آهن اتریش نیز گفت: « ما حتما درباره دلیل این اتفاق تحقیق می‌کنیم اما در حال حاضر اولویت ما رسیدگی به مسافران است.»

ادامه مطلب / دانلود

یک فروند بالگرد انگلیس دقایقی پیش در مرکز شهر لندن سقوط کرد.

گزارش‌های اولیه حاکیست که این بالگرد با جرثقیل مستقر در بالای یک ساختمان در نزدیکی پل «واکس هال» در لندن برخورد کرده است.

شاهدان عینی به رادیو بی بی سی گفته اند که لحظه برخورد این بالگرد به زمین صدای مهیبی شنیده اند و دو سیاه غلیظی که ناشی از انفجار و آتش سوزی در محل برخورد است به هوا بلند شده است.

شبکه اسکای نیوز به نقل از مقامات محلی گزارش داده است که خلبان تنها سرنشین این بالگرد بوده و ۲ خودرو در محل حادثه گرفتار شده‌اند.

بر اساس گزارش بی بی سی به نقل از پلیس لندن تا کنون این حادثه دو قربانی داشته است.

 

سقوط بالگرد در مرکز شهر لندن + عکس

سقوط بالگرد در مرکز شهر لندن + عکس
سقوط بالگرد در مرکز شهر لندن

سقوط بالگرد در مرکز شهر لندن + عکس

ادامه مطلب / دانلود

اولین مصاحبه جنجالی زن شاکی از مجری مشهور تلویزیون

اولین بار است که تصمیم گرفته مصاحبه کند. با هم قرار می‌گذاریم و سر ساعت مقرر به خبرگزاری می‌آید. یک مقنعه آبی روشن به سر کرده و مانتویی تیره به تن دارد. یک پاکت هم با خود به همراه دارد که پر از کپی مدارک و عکس‌هایی است که برای اثبات ماجرا آنها را به دادگاه ارائه کرده است.از پرینت پیامک و ایمیل گرفته تا کپی بلیط‌های هواپیما و گواهی هتل‌داران و … همه آنها را با دقت نشان می دهد و درباره هرکدامشان توضیح مفصلی می‌دهد که همین موضوع حدود یک ساعت به طول می‌انجامد. آرامش در چهره‌اش موج می‌زند و آرام و با طمأنینه به سوالاتم پاسخ می‌دهد.
البته در همان ابتدا تاکید می‌کند که این اولین مصاحبه رسمی اوست و تا به حال هرچه از زبانش در برخی روزنامه‌ها و نشریات به چاپ رسیده، کذب محض است. تأکید دومش درباره صداوسیماست. از من می‌خواهد تا حتما در مصاحبه‌مان بیاورم که او هیچگونه وابستگی به سازمان صداوسیما ندارد و خود به طور مستقل کار می‌کند. او می‌گوید من کاری به این سازمان ندارم و فقط موضوعی که این میان باعث می‌شود تا برخی رسانه‌ها نام صداوسیما را ببرند، به این دلیل است که فردی که من از او شکایت کرده‌ام، یک مجری معروف است.
آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگوی خبرنگار یک خبرگزاری است با شاکی پرونده مجری معروفی است که این روزها مورد توجه قرار گرفته است، که بنا به دلایلی این مصاحبه منتشر نشده و اکنون منتشر خواهد شد.

**اول به عنوان یک مخاطب می‌خواهم بیشتر تو را بشناسم، لطفا کمی از شرایط خود و خانواده‌ات برایم بگو؟
-پدرم استاد دانشگاه است، یک برادر دارم که پزشک است و مادرم نیز در بخش مدیریتی یکی از ارگان‌های دولتی کار می‌کرده و الان بازنشسته شده است. خودم هم دارای تحصیلات عالیه می‌باشم.

**حوزه کاری شما به صداسیما مربوط می‌شود؟
-خیر. من هیچ‌گونه رابطه کاری اعم از استخدامی، قراردادی و … با سازمان صداوسیما ندارم. برای خودم به طور آزاد کار می‌کنم. شکایت من هم هیچ ربطی به سازمان صداوسیما ندارد ولی اداره حقوقی سازمان فکر کرده بودند که ارتباط دارد و قصد دخالت داشتند که من مانع شدم. شکایت من کاملا شخصی است و هیچ ربطی به سازمان صداوسیما ندارد.

**اما در برخی نشریات و رسانه‌ها از شما به عنوان یکی از گویندگان و نویسندگان برنامه‌های رادیویی اسم برده شده بود؟
-به هیچ عنوان صحت ندارد. تا به حال هرکدام از روزنامه‌ها یا خبرگزاری‌ها مطلبی از من یا از قول من نوشته‌اند، صحت ندارد و این مصاحبه، اولین مصاحبه رسمی من به شمار می‌رود. تا به حال هم قصد انجام مصاحبه نداشتم، اما برخی روزنامه‌ها و سایت‌ها بدون مصاحبه با من این خبرهای دروغ را منتشر کردند و من را در انجام این مصاحبه مصمم کردند. مثلا در خبرها آماده بود که من با این فرد به حج رفته‌ام در حالی که این مطلب صحت ندارد و خود من در سال 83 با خانواده‌ام به حج مشرف شدیم.

**پس سابقه آشنایی شما با این فرد به کجا برمی‌گردد؟
– سال 88 بود که این مجری گزارشی زنده از صحرای عرفات در یکی از شبکه‌های تلویزیون داشت. در ارتباط زنده با تلویزیون اعلام کرد که شماره موبایلش را از طریق زیرنویس اعلام کنند تا هرکس التماس دعا دارد، نامش را بر صحرای عرفات بنویسد. من هم مانند این همه دیگه نفر دیگری که آن روز با او تماس گرفتند، تماس گرفتم و گفتم که نام مرا هم بر خاک صحرای عرفات بنویسید. اما چون اسم و فامیلم کمی سخت بود، گفت که برایش پیامک بزنم و من هم زدم و دیگر مساله برایم در آن مقطع تمام شد. منتها از سه روز بعد تلفن‌ها و پیام‌های او تمامی نداشت. مدام پیام می‌داد که گفته بودی دعایت کنم در فلان‌جا دعایت کردم. یا اینکه شب‌ها تماس می‌گرفت و می‌گفت فلان برنامه‌ام فلان ساعت روی آنتن می‌رود، نگاه کنید، شب سوم بعد از اینکه برنامه‌اش تمام شد تماس گرفت و گفت نمی‌دانم چرا با شما تماس گرفتم، من معمولا عادت ندارم با کسی تماس بگیرم. ولی به شما زنگ زدم.

**خوب در این فاصله شما تعجب نکردید که چرا این فرد مدام با شما تماس می‌گیرد؟ برایتان سوال برانگیز نبود؟
-بله. اتفاقا برایم خیلی تعجب‌آور بود. ولی او به قدری مودبانه حرف می‌زد که نمی‌توانستم با او صحبت جدی کنم. تا اینکه در نهایت یک شب به من گفت که با دختری به مدت هشت سال رابطه داشتم و بعد هم تومور مغزی گرفت و فوت کرد. شباهت صدای تو با آن خانم باعث شد که به سمتت گرایش پیدا کنم. زندگی مشترکم هم به خاطر آن خانم دوام نیاورد و بعد از گذشت یکسال و با داشتن یک فرزند از او جدا شدم و همسرم هم از ایران رفت.من هم تنها زندگی می‌کنم. صدای تو به آن دختر خانم بسیار شبیه است و می‌ترسم که چهره‌ات هم شبیه همان باشد.

**پس این رابطه بعد از گفتن این حرف‌ها همچنان ادامه پیدا کرد؟
-بله. تلفنی ادامه داشت تا زمانی که می‌خواست از مکه برگردد. آن موقع از من خواست که برای استقبال از او به فرودگاه مهرآباد بروم. به محض اینکه از گیت رد شد، کیف از دستش افتاد و گفت می‌ترسیدم که چهره‌ات هم شبیه باشد و اتفاقا شبیه هم هستید. از همین حرف‌های فریبنده‌ای که می‌زند.

**در فاصله‌ای که با تو تماس می‌گرفت، به او نگفتی که قصد و هدفش چیست و یا خودت اصلا با چه هدفی این ماجرا را ادامه دادی؟
-خوب او فرد مطرح و مشهوری در جامعه بود. من هم با توجه به خانواده‌ای که داشتم، فکر می‌کردم که صرف یک طلاق گرفتن درباره‌اش قضاوت نکنم. جدایی یک نفر از همسرش به معنای بد بودن آن فرد نیست. چهره مثبتی داشت که در من ایجاد اعتماد کرد. من هم با خود گفتم که خوب بالاخره این فرد از لحاظ تحصیلات و اهل مطالعه بودن به خانواده ما می‌خورد.

**پس ماجرای طلاق گرفتنش برایت خیلی مهم نبود؟
-من همیشه اعتقاد داشتم که طلاق نشانه بد بودن دو طرف ماجرا نیست. ممکن است عدم تفاهم منجر به جدایی بشود.

**پس در همان صحرای عرفات پیشنهاد ازدواج را با شما مطرح کرد؟
-نه. وقتی به ایران آمد این موضوع را مطرح کرد.سه الی چهار روز بعد از آمدنش از حج بود که دو بلیط کیش گرفته بود و گفت که برای اجرای یک برنامه به کیش می‌روم. من به برگزارکنندگان مراسم گفته‌ام که با خواهرزاده‌ام می‌آیم و برایت یک اتاق جدا در هتل در نظر گرفته‌اند. آن مقطع به او گفتم که اگر برای من جایی در نظر نگرفته‌اید، من کلید آپارتمان خودمان را از مادرم بگیرم و من به آنجا بروم. ولی او به من گفت که نه، برای تو اتاق مجزا گرفته‌اند.
تا اینکه ما به فرودگاه کیش رسیدیم و در آنجا بود که به من گفت خبری از اجرای من در کیش و همچنین هتل نیست.

**کمی برگردیم عقب. وقتی خواستی با این مجری به کیش بروی، به خانواده‌ات چه گفتی؟ آنها را چطور مجاب کردی که با این فرد به یک شهر دیگر سفر کنی؟
-من به واسطه رشته تحصیلی‌ام به شهرهای بسیاری سفر کرده‌ام و با دوستانم هم مسافرت زیاد می‌روم. راستش در این یک مورد به خانواده‌ام دروغ گفتم. به آنها گفتم با دوستانم به مسافرت می‌روم. هیچکدام از آنهایی که گفته بود در کار نبود. یک تاکسی گرفتیم و تا ساعت 12 و نیم شب دنبال جایی برای ماندن گشتیم.

**خوب همان موقع که فهمیدی این فرد تو را فریب داده، برای چه به تهران برنگشتی و یا نارضایتی خود را در این باره ابراز نکردی؟
-برای اینکه ساعت 9 و 10 شب بود و من هم واقعیت را به خانواده‌ام نگفته‌ بودم. ضمن اینکه پول زیادی به همراه نداشتم. در چنین شرایطی مجبور شدم که از او تبعیت کنم و در تنگا و معذوریت ماندم. آن موقع یک همایشی هم در کیش برگزار شده بود و همه هتل‌ها پر بودند. در نهایت از طریق همان راننده تاکسی یک سوئیت برای ماندن پیدا کردیم که یک هال و یک اتاق خواب داشت. قرار شد من در اتاق بخوابم و او هم در هال. شب خواب بودم که دیدم او بالای سرم است و اتفاقی که نباید، افتاد.

**یعنی شما هیچ امکان مقابله‌ای نداشتید؟
-متاسفانه شرایط به گونه‌ای پیش رفت که امکان مقابله را از من گرفت.

**بعد چه اتفاقی افتاد؟ شما اعتراضی نکردید و یا اینکه بلافاصله به پلیس خبر بدهید؟
-او باز هم همان جا با حرف‌هایش مرا فریب داد و گفت چه فرقی می‌کند. ما که قصد داریم ازدواج کنیم، چه تفاوتی دارد که حالا این اتفاق افتاده باشد یا سه ماه دیگر. من هم راضی کرد که می‌توانم صیغه محرمیت بخوانم.

**یعنی قبل از این جریان صیغه محرمیتی بین شما جاری نشده بود؟
-نه.

**گویا برای انجام صیغه محرمیت دختر، به اجازه پدر لازم است.
-من خیلی وارد به این جزئیات نیستم. فقط آن زمان از من پرسید که مرجع تقلید تو کیست و وقتی به او گفتم، گفت که صیغه محرمیت برایت می‌خوانم. ضمن اینکه در آن مقطع زمانی این اتفاق برای من پیش آمده بود و من هم فکر می‌کردم که این ازدواجی که او به من وعده می‌دهد، انجام می‌شود.

**وقتی این اتفاق با نارضایتی شما اتفاق افتاد، در شما ایجاد تنفر نکرد؟ باز هم به رابطه با او ادامه دادید؟
-آن موقع خیلی اذیت شدم. خیلی گریه کردم و اصلا باورم نمی‌شد که چنین اتفاقی برایم افتاده است. ولی همان‌طور که گفتم وعده و وعیدهای او مبنی بر ازدواج من را در آن مقطع وادار به سکوت کرد.

**و این سکوت منجر شد این رابط پنهانی ادامه پیدا کند؟
-بله. اتفاقا فردای همان روز که کیش بودیم، کنار ساحل قدم می‌زدیم که تلفن‌های مشکوکی به او آغاز شد. مدام تماس می‌گرفتند و می‌گفتند که چک‌هایت را به اجرا می‌گذاریم و اگر 200 میلیون تومان را پس ندهی بدبختت می‌کنیم و از این حرف‌ها. من از او پرسیدم که قضیه چیست. گفت برای تاسیس آموزشگاه گویندگی و فن بیان (که کاملا از بیخ و بن دروغ بود) به صورت قسطی لوازم و تجهیزات خریده‌ام و در ازاء آن چک داده‌ام. الان هم نمی‌توانم مبلغ چک‌ها را تامین کنم. الان هم قصد دارند چک‌هایم را به اجرا بگذارند. اگر این اتفاق بیافتد، من مجبورم به سرعت از ایران بروم. چون کشورهای عربی برای برنامه‌سازی به من دعوت‌نامه داده‌اند و من می‌توانم با پیش قسطی که از آنها می‌گیرم، قرض‌هایم را پس بدهم. الان که فکر می‌کنم، احساس می‌کنم همه این موارد از پیش طراحی شده بود. او به من گفت که اگر این اتفاق بیفتد، آن موقع تو باید دو سال دیگر صبر کنی تا ما بتوانیم با هم ازدواج کنیم. چون من باید این مبلغ را تهیه کنم و اگر موفق نشوم، آن وقت به زندان می‌افتم.

**در این فاصله متوجه نشدید که این فرد همسر و فرزندانی دارد؟
-به هیچ وجه. جالب اینجا بود که اگر من ساعت 12 و یا یک شب هم با او تماس می‌گرفتم راحت جواب می‌داد و تلفنی حرف می‌زد. هر موقع شب که بود، پیامک می‌داد. شما اگر بودید، شک می‌کردید؟

**در این مدت شما کنجکاو نشدید که درباره این فرد و یا خانواده‌اش، اطلاعات بیشتری به دست بیاورید؟ فکر می‌کنم با یک جستجوی کوچک در موتورهای جستجوی اینترنتی، پیشینه این فرد که از مشهوریت بالایی برخوردار است، مشخص می‌شد و شما هم می‌فهمیدید که او ازدواج کرده و همسر و فرزندانی دارد.
-اتفاقا من این کار را کردم. ولی در اینترنت هیچ اطلاعات شخصی و خانوادگی از این فرد تا همین چند ماه پیش وجود نداشت. تا مرداد امسال که من از او شکایت کردم. پس از آن بود که مصاحبه‌ای کرد و عکسش به همراه خانواده روی جلد یک مجله‌ای چاپ شد.

**حتی کسی هم در اطرافت نبود که از طریق او بتوانی اطلاعاتی از این فرد بدست بیاوری؟
-خیر. چون او مدام به من می‌گفت به خاطر آبروی من به کسی نگو که ما با هم رابطه داریم. من هم به خاطر تعهد بسیاری که به او داشتم، سکوت کرده بودم. ضمن اینکه او آدم قابل اعتماد جامعه بود و من در این فاصله برای مادر و خواهر او وقت دکتر گرفتم.

**خوب او شما را با چه عنوانی به مادر و خواهر خود معرفی کرده بود؟
-نمی‌دانم. اما هرچه بود آنها می‌دیدند که ما با هم خیلی صمیمی هستیم. ولی هیچ وقت اعتراضی نمی‌کردند و حتی نگفتند که او زن و بچه دارد.

**خوب ماجرای چک‌ها به کجا کشید؟
-او سر این چک‌ها من را حسابی به هول و ولا انداخت تا جای که از طریق یک موسسه مالی و اعتباری توانستم برایش 100 میلیون تومان وام بگیرم. سندی که او گذاشت ارزش 70 میلیون تومان داشت درحالی که باید سندی به مبلغ 110 میلیون تومان گرو می‌گذاشت. وثیقه بعدی را من 40 میلیون تومان سفته دادم تا او بتواند وام 100 میلیون تومانی‌ خود را بگیرد. مدیران آن موسسه هم فکر می‌کردند که ما زن و شوهر هستیم. تا اینکه 5 روز پس از دریافت وام، این مجری معروف به من اعلام کرد که همسر و فرزند دارد.

**شما دقیقا چه مدت نمی‌دانستید که متاهل است؟
-دقیقا چهار ماه.

**در این فاصله چند بار به مسافرت رفتید؟
-یک بار کیش، یک بار اصفهان و دو بار هم به مشهد رفتیم. بقیه اوقات هم به دفترش می‌رفتیم. دفتر او همیشه خالی بود و یک اتاقش را مبله کرده بود. البته من هم به عنوان همسرش معرفی می‌کرد و خیلی جاها من را به عنوان همسرش می‌شناسند.

**خودش به شما گفت متاهل است یا خودتان متوجه شدید؟
-درست 5 روز پس از دریافت وام 100 میلیون تومانی بود که گفت همسر دارد.

**خوب آن زمان چرا اقدامی نکردید؟
-با او برخورد بدی کردم. آن زمان تصمیم گرفتم که بی دردسر و بی‌سر و صدا ترکش کنم و بروم دنبال زندگی خودم. ولی نگذاشت. او باز هم مرا با چرب زبانی فریب داد. می‌گفت بمون برای من مثل بارون واسه جنگل یا موندنت خواسته تو نیست و نیاز منه و … گفت که این کار را با تو کردم که با من بمانی. اگر من این مسائل را از همان ابتدا با تو درمیان می‌گذاشتم، تو تا لحظه طلاق من دست نگه نمی‌داشتی و می‌رفتی. نمی‌ماندی.

**پس بعد از اینکه متوجه شدی متاهل است، باز هم همان روال سابق را پیش گرفتی؟
-نه. خیلی تلاش کردم که تکلیف این ماجرا را روشن کند. تااینکه او تهدید کرد که از من سفته دارد.

**یعنی دیگر حاضر به سازش با او نشدی؟
-اول خیلی تلاش کردم. ولی اواسطش دیگر این ماجرا برای خود من هم عادی شده بود. در شرایطی بودم که می‌گفتم ایراد ندارد، حتی با زن و بچه فقط بیاید و من را عقد کند و اسمش در شناسنامه‌ام بیاید تا آبروی رفته‌ام را بخرم. فوقش بعدا می‌گفتم او زن داشته و من نمی‌دانستم و بعد از اینکه فهمیده‌ام، جدا شده‌ام. آخرهایش به این مرحله رسیده بودم.

**ضمانت وام چه شد؟
-با هزار بدبختی وام را تسویه کرد اما سفته‌های من را نگه داشت و آنها را پس نداد. هنوز هم که هنوز است دستش است. چهارشنبه سوری سال گذشته بود که او من را مجبور کرد به مادرم بگویم که زنگ بزند و برای شام او و خانواده‌اش را دعوت کند تا به خانه‌مان بیایند.

**پدر و مادرت از رابطه تو با این فرد خبر داشتند؟
-نه. فکر می‌کردند ارتباط دوستانه‌ و نوعی همکاری بین ما وجود دارد. چون من در یک جایی تدریس زبان می‌کردم که اتفاقا او هم همان‌جا کلاس‌های فن بیان داشت. مادرم هم با اکراه تماس گرفت و آنها را دعوت کرد. در حقیقت او می‌خواست من یک جورهایی مطمئن شوم که رابطه خوبی با همسرش ندارد و می‌خواهد طلاقش بدهد.

**خوب تو متوجه این نکته شدی؟
-آنها رابطه خیلی معمولی با هم داشتند و من هم متوجه اختلافی بین آنها نشدم. البته در ادامه من رابطه کج دار و مریزی داشتم تا فقط بتوانم سفته‌هایم را از او بگیرم.

**چون موفق به گرفتن سفته‌هایت نشدی، اقدام به طرح شکایت کردی؟
-نه. سال 89 برای اولین بار از او شکایت کردم. برای اینکه این آقا را با یک خانم دیگر در فرودگاه مهرآباد دیدم. مهر سال 89 که اصفهان بودم، تلفن‌های مشکوک یک خانم را احساس می‌کردم که وقتی از او می‌پرسیدم، می‌گفت خواهرم است. تا اینکه در بهمن سال 89 در فرودگاه مهرآباد وقت مسافرت رفتن با هم آنها را دیدم.

**وقتی آنها را دیدی چه عکس العملی نشان دادی؟
-با هم درگیر شدیم. کار به زد و خورد کشید. آن خانم فرار کرد و او هم به مسافرت نرفت.

**شما از کجا متوجه شدید که آنها با هم قصد دارند به سفر بروند؟
-برای اینکه او گواهینامه نداشت. هرجا می‌خواست برود، من او را می‌بردم. آن روز او به من پیامک داد که برای اجرای برنامه به مسافرت می‌روم. من تعجب کردم. چون هر وقت برای اجرای برنامه می‌رفت، من شب قبل برایش چمدانی پر از میوه، شیرینی و تنقلات می‌بستم تا با خود ببرد. از این کار او تعجب کردم و همین موضوع باعث شد تا به سرعت به فرودگاه بروم. وقتی رفتم او را دیدم که با این خانم گوشه‌ای نشسته‌اند و همان جا کار به کتک‌کاری کشید. به او گفتم تو همسرت بود، این بلا را هم سر من آوردی که با تو بمانم. پس این خانم دیگر کیست؟ او هم پاسخ داد که این زن دو سال قبل‌تر از تو بوده است.

**شما این ماجرا را در دادگاه هم عنوان کرده‌اید؟
-بله.

**این خانم هم به دادگاه احضار شده‌ تا رابطه‌اش با این فرد را تائید یا تکذیب کند؟
-متاسفانه خیر . اما بالاخره در روز رسیدگی به شکایت بی اساس این خانم از من به اتهام مزاحم تلفنی حتما ایشان را خواهم دید و مطالب را باز خواهیم کرد .

**خوب این رابطه چرا بعد از دعوا و کتک‌کاری باز هم ادامه پیدا کرد؟
-من ابتدا او را تهدید کردم که تمام وقایع را به همسرت می‌گویم. او از ترسش سریع به خانه رفته بود و به خانمش گفته بود که دختری هست که مدام مزاحم من می‌شود و عاشق من است و مدام برایم مزاحمت ایجاد می‌کند و وصله به من می‌چسباند. من خانه بودم. ساعت 6 بعد از ظهر بود که زنگ خانه‌مان را زدند. دیدم همسر این آقاست و جلوی همسایه‌ها داد و بی‌داد کرد و آبروریزی راه انداخت. او مدام به پدرم می‌گفت دختر تو مزاحم زندگی ما می‌شود. این خانم تا جایی که می‌توانست من را کتک زد. دندانم را شکست، انگشتم را هم شکست. همسایه‌ها با پلیس تماس گرفتند و ما شکایت کردیم و پرونده به دادسرا رفت. در آن مقطع این مجری به دست و پای ما افتاد و التماس می‌کرد که رضایت بدهیم. پدرم هم به خاطر فرزندان این آقا رضایت داد.

**خانواده‌ات آن موقع در جریان بودند؟
-آن موقع بود که تازه به بخش‌هایی از رابطه ما پی بردند.

**زمانی که رضایت دادی سفته‌هایت را پس نگرفتی؟ حداقل با این شرط جلو بروی و بعد از گرفتن آنها ماجرا را فیصله بدهی؟
-راستش آن موقع اصلا بحث سفته‌ها مطرح نشد. ولی باز هم به من وعده و وعید داد. گفت من تو را عقد می‌کنم و این آبروریزی را جمع می‌کنم. با این وعده‌ها دوباره من را معلق نگه داشت. این رابطه به امیدی که روزی او مرا عقد می‌کند، ادامه داشت و دائم هم مرا همسر خود می‌دانست. تا اینکه متوجه شدم این آقا همچنان با این خانم که نفر سوم به حساب می‌آمد، رابطه بسیار نزدیکی دارد.

**پس رابطه با نفر سوم منجر به شکایت شما شد؟
-دلایل متعددی دارد. یک اینکه این آقا شماره تلفن دختر عمه و همسر برادرم را از گوشی من برداشته و با او تماس گرفته و گفته که من برای این آقا مزاحمت ایجاد می‌کنم. همش سر کوچه‌شان ایستاده‌ام. دوم اینکه خانم سومی که با این مجری ارتباط دارد، برای من احضاریه فرستاده و از من به جرم مزاحمت تلفنی از طریق تلفن‌ عمومی‌های سطح شهر و تهدید با سلاح گرم شکایت کرده است. در حالی که این زن اصلا من را نمی‌شناخت و تنها کسی که می‌توانست از من اطلاعی به این زن داده باشد، همین مجری معروف بود. تلفن‌های پدر و برادران این زن نیز به خانواده ما یکی دیگر از دلایل است. همین موارد باعث شد تا به سیم آخر بزنم و فکر 40 میلیون سفته را از ذهنم بیرون کنم و از این آقا شکایت کنم. شکایت سال 89 را به زور پس گرفت ولی این شکایت دیگر رضایتی ندارد و تا آخر ایستاده‌ام. دلیلش هم شکایت این خانم از من بود. در حال حاضر هم وثیقه 50 میلیون تومانی برایش صادر شده است. او به جای اینکه از من عذرخواهی کند، مرا تهدید می‌کند و به عناوین مختلف از من شکایت می‌کند. من تا به حال سکوت کرده بودم و بعد از 5 ماه با توجه به انتشار اخبار دروغ در رسانه‌های مختلف اقدام به مصاحبه کردم. این فرد چون مدام از من شکایت می‌کرد، پدرم به عنوان ولی قانونی‌ام شکایت کرده است.

**پدر و مادرت چه زمانی از آنچه برای تو اتفاق افتاده آگاه شدند؟
-مادرم از ابعاد این پرونده و عمق آن اطلاعی ندارد ولی پدرم به طور کامل در جریان ماجرا است.

**واکنش پدرت پس از شنیدن حقیقت ماجرا چه بود؟
-خوشبختانه پدرم خیلی خوب با من رفتار کرد. او در تمام این مدت پشتوانه من بود.البته از لحاظ روحی و روانی تحت فشارهای بسیاری هستم. وقتی به آنچه که بر من گذشت فکر می‌کنم، عذاب می‌کشم اما این بار پای ماجرا ایستاده‌ام و با توجه به مدارکی که در دست دارم امیدوارم به زودی به نتیجه برسم.

**اما این مجری همچنان زنده برنامه دارد، با توجه به حساسیت‌های حراست سازمان صداوسیما به نظر می‌رسد که این مجری با توجه به چنین شرایطی ممنوع‌التصویر شود، کما اینکه داشته‌ایم مجریانی که به خاطر استفاده از کلمات و ادبیات خاصی در تلویزیون ممنوع‌التصویر شده‌اند، چه رسد به پرونده‌هایی نظیر این.
-من نمی‌دانم که تصمیمات تلویزیون بر چه اساسی گرفته می‌شود، شاید برخی مدیران تلویزیون قصد دارند از این طریق و به طور غیر مستقیم بر روند پرونده تاثیر بگذارند. اما حال که حکم دادگاخ صادر شده است ،انتظار داریم تصمیم قاطع تری در این رابطه گرفته شود .

**یعنی وقتی مطمئن شدید که دیگر ازدواجی صورت نخواهد گرفت، در شکایت و پیگیری آن مصمم شدید؟
-من امید به ازدواج داشتم، ولی وقتی متوجه شدم که این آقا با خانم سوم رابطه نزدیکی دارد و به همین زودی‌ها می‌خواهد با او ازدواج کند، ناامید شدم و پای شکایتم هم ایستاده‌ام.

**الان چه حسی داری؟
-فکر می‌کنم که تمام اقدامات این فرد از روی حساب و کتاب بود و از پیش می‌دانست که دارد چکار می‌کند.

**اگر زمان به عقب برگردد، چه میکنید؟
-قطعا دیگر این ماجرا تکرار نخواهد شد. آن موقع احساسی برخورد کردم.

**اما در بعضی از سایتها نوشته بودند که شما رضایت دادی و این مجری تبرئه شده است ؟!!
اصلا اینطور نیست . متاسفانه پرونده شکایت من از این مجری همزمان با شکایت رسانه ای دیگری از این مجری بود که در دادگاه فرهنگ و رسانه بررسی میشد که شنیده ام بسته شده است . این مجری هم که انگشت تردید زیادی را رو به خود دیده بود از این مطلب سو استفاده کرده و با یکی از خبرگزاریها مصاحبه کرده بود . در صورتیکه من هیچگاه از شکایت خود صرف نظر نکرده بودم . و بیشتر قصد جو سازی داشت این اقا.

**بر طبق رای صدره دادگاه کیفری استان این مجری به 80 ضربه شلاق محکوم شده. نظر شما چیست ؟ایا امکان رضایت از جانب شما هست ؟
خیر !تحت هیچ شرایط رضایت نخواهم داد . اول به خاطر توهین هایی که این فرز و همسرش به من و خانواده ام کردند و بعد به خاطر تهمتهای مختلفی که به من زده است و من نسبت به این حکم اعتراض دارم و احساس میکنم مماشاتی در این پرونده صورت گرفته است . چون با وجود مدارکی که من به دادگاه ارائه دادم حکم بسیار سبکی برای ایشان صادر شده است . البته هنوز به شکایت پدر من بر علیه این مجری رسیدگی نشده. من از حکم صادره دادگاه کیفری استان راضی نیستم و حتما اعتراض خواهم داد.

**حرف آخر؟
-برخی موارد با من برخوردهایی شد که از این فرد اسم برده‌ام، اما من هیچ حرفی نزده‌ام و نامی هم نبرده‌ام. اگر اخباری منتشر شده و در آن تاکید شده که مجری معروف تلویزیون است، به من ربطی ندارد. چون او شغلش این بود و من در این باره جایی اظهار نظر نکرده‌ام. قصد هم نداشته‌ام صداوسیما زیر سوال برود. خلاف این آدم ربطی به صداوسیما ندارد.

ادامه مطلب / دانلود

حکم اعدام برای ۲ زورگیر پایتخت صادر شد

فیلم سرقت محکومان پیش از این نیز در اینترنت منتشر شده بود که واکنش رئیس قوه قضاییه و مسئولان نیروی انتظامی را به‌دنبال داشت.

 به نقل از جام‌جم، یازدهم آذر امسال مردی با حضور در اداره پلیس آگاهی تهران علیه چهار زورگیر خشن به اتهام سرقت اموالش شکایت کرد.

شاکی گفت: روز حادثه پس از دریافت پول از بانک در حال بازگشت به محل کارم در خیابان خردمند بودم که چهار سرنشین دو دستگاه موتورسیکلت راهم را سد کرده و با حمله به من، اموالم را دزدیده و با دسته چاقو به سرم ضربه زده و متواری شدند.

در حالی که تحقیقات در این باره آغاز شده بود، ماموران اطلاع یافتند فیلم این دزدی خشن در سایت‌های مجازی منتشر شده و موجی از وحشت را برای مردم ایجاد کرده است.

در مرحله بعدی با دستور ویژه رئیس قوه قضاییه مبنی بر برخورد قاطع با این اوباش و دستگیری آنها، تحقیقات گسترده پلیس از سر گرفته شد تا این که فرد دیگری با حضور در مرکز پلیس، علیه چهار جوان که با سد کردن راه خودرویش در شمال تهران، گردنبند طلایش را سرقت کرده و باعث ایجاد وحشت برای خانواده‌اش شده بودند، شکایت کرد.

با اطلاعات به دست آمده از شاکیان، چهره‌نگاری رایانه‌ای از متهمان فراری انجام شد و تحقیقات تکمیلی در این زمینه ادامه یافت تا این که تصویر متهمان هنگام سرقت از محل دیگری که مجهز به دوربین مدار بسته بود، در اختیار پلیس قرار گرفت و به این ترتیب مخفیگاه آنها شناسایی شد و هر چهار جوان شرور دستگیر شدند و به پنج فقره دزدی مقرون به آزار و ایجاد رعب و وحشت با قمه اعتراف کردند.

در پی اعتراف متهمان، پرونده آنها با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران ارسال شد و آنها روز نهم دی امسال در این شعبه به‌طور علنی محاکمه شدند.

متهمان در حالی محاکمه می‌شدند که دو متهم ردیف اول و دوم در برابر اتهام‌های سنگینی از قبیل محاربه و افساد فی‌الارض، سرقت با سلاح سرد و ایجاد رعب و هراس و ایراد ضرب عمدی نسبت به شکات قرار گرفته بودند.

در جلسه دادگاه، متهمان در جایگاه دفاع قرار گرفتند و با پذیرفتن دزدی‌های خشن، نسبت به اعمال ارتکابی خود ابراز ندامت کردند.

پس از پایان این جلسه و انتقال متهمان به زندان، قاضی صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران روز گذشته متهمان ردیف اول و دوم پرونده را به اعدام و هر یک از متهمان ردیف سوم و چهارم را به ۱۰ سال حبس، پنج سال تبعید و تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد؛ علاوه بر این، هر چهار متهم پرونده به رد اموال مسروقه به شاکیان محکوم شدند.

ادامه مطلب / دانلود
تجاوز به زن ها در یک گالری توسط جوان هوسران
یک متجاوز سریالی در آمریکا به جرم تجاوز و سوءاستفاده اخلاقی از سه زن به 373 سال حبس محکوم شد.
فردریک دوزییر 33 ساله، پس از 18 ماه تحقیقات و پس از محاکمه‌ای طولانی به دلیل 25 مورد ارتکاب جرم، از جمله تجاوز، سوءاستفاده اخلاقی، آدم‌ربایی و دزدی، در دادگاه محکوم شده است.
وی که صاحب یک گالری در یکی از شهرهای کالیفرنیا بود، سال گذشته به طور جداگانه این زنان را به گالری خود کشانده و آنها را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده بود.
قاضی پرونده پس از ادای احترام به قربانیان که دو تن از آنها در دادگاه حضور داشتند، این مجرم را به تحمل 373 سال زندان محکوم کرد.
 همچنین در جایی دیگر یک مرد جوان به جرم سوءاستفاده اخلاقی از دو نفر از اقوامش، زمانی که آنها تنها هفت سال داشته‌اند، به 84 سال حبس محکوم شد.
ژوزه انریکه هرناندز 35 ساله، در سال‌های 2005 تا 2007 دو دختر بچه که هر دو از اقوام نزدیکش هستند را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده بود.
وی پس از اینکه در آوریل 2011 توسط پلیس دستگیر شد به جرایمش اعتراف کرد اما بعدتر در دادگاه مدعی شد که دخترها علیه او شهادت دروغ داده‌اند و وی بی‌گناه است این در حالی است که قاضی در نهایت او را به 84 سال زندان و پرداخت غرامت به قربانیان محکوم کرد.
هرناندز قرار است به ازای صدمات روحی که به این دختران وارد کرده، به یکی از این قربانیان 900 هزار دلار و به یکی دیگر نیز 100 هزار دلار پرداخت کند.
ادامه مطلب / دانلود

با تصویب کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران، از فردا طرح زوج و فرد به مدت ۲ روز از درب منزل تهرانیها اجرا می شود.

به گزارش مهر، در پی افزایش آلاینده های تهران کار گروه کاهش آلودگی هوای تهران در محل معاونت عمرانی استانداری با حضور پلیس، دانشگاه علوم پزشکی، سازمان کنترل ترافیک، محیط زیست و معاون استاندار تشکیل جلسه داد.

تعطیلی ۲ روزه مدارس ابتدایی تهران

در این جلسه به دلیل افزایش آلاینده ها مصوب شد تا طرح زوج و فرد از فردا تا پایان روز چهارشنبه از درب منازل تهرانیها اجرا شود. به این ترتیب فردا پلاکهای فرد و چهارشنبه پلاکهای زوج می توانند در سطح شهر تردد کنند.

همچنین در این جلسه مصوب شد تا مهدهای کودک، پیش دبستانی ها و دبستانها در روزهای سه شنبه و چهارشنبه تعطیل شوند که این پیشنهاد از سوی دانشگاه علوم پزشکی تهران ارائه شد.

ادامه مطلب / دانلود

گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛ تصادف وحشتناک یبین موتور هوندا و اتومبیل ولکس واگن در استکهلم سوئد باعث شد دو وسیله نقلیه ای که با هم برخورد کردند به نمایشگاه موتور استکهلم منتقل شوند تا عبرتی برای دیگر راننده گان گردند.

راننده موتور هوندا با سرعت زیاد در تقاطعی به اتومبیل برخورد می کند، به طوری که پلیس سوئد سرعت موتور را قبل از برخورد به اتومبیل ۲۵۰ کیلوکتر بر ساعت (۱۵۵ مایل بر ساعت) تخمین زد و اعلام کرد به همین دلیل موتور سوار از زمانی که اتومبیل را مشاهده کرده فرصت کافی برای واکنش را نداشته است.

بعد از این تصادف وحشتناک، پلیس راننده موتور را خلاف تصور داخل اتومبیل پیدا می کند، چون تصور پلیس از دیدن حادثه این بود که راننده باید چند متر جلو تر پرتاب شده باشد. در این تصادف هر سه نفر ( ۲ سرنشین ولکس واگن و راننده موتور)  در دم جان دادند.
نکته جالب توجه این تصادف این بود که راننده موتور به تازگی گواهی نامه خود را دریافت کرده بود.

تصادف وحشتناک و عجیب در استکهلم سوئد + عکس

تصادف وحشتناک و عجیب در استکهلم سوئد + عکس

تصادف وحشتناک و عجیب در استکهلم سوئد + عکس

ادامه مطلب / دانلود

بر اثر واژگونی خودروی نماینده ورزقان در ۴ کیلومتری خروجی تونل شیبلی به سمت تبریز، همسر و دو فرزند این نماینده در دم جان باختند و دهقان و یکی از پسرانش به بیمارستان امام رضا(ع) تبریز منتقل شدند.

مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان با اعلام این خبر گفت: با اعلام گزارش وقوع این حادثه در ساعت ۲۱:۳۰ چهارشنبه شب به اپراتور فوریت های پزشکی تبریز، آمبولانس فوریت های پزشکی پایگاه شیبلی به محل حادثه اعزام شد.

واژگونی مرگبار خودروی نماینده مردم ورزقان

حبیب حسینقلی زاده با بیان اینکه متاسفانه در این حادثه همسر، یک دختر و یک پسر نماینده مردم شهر ورزقان در دم جان باختند، گفت: الله وردی دهقان به همراه یکی از پسرانش که به شدت مجروح شده اند، به بیمارستان امام رضا(ع) تبریز منتقل شدند.

الله وردی دهقان توانسته، نماینده مردم ورزقان در مجلس نهم و از جبهه متحد اصولگرایان در ورزقان و خاروانا است.

ادامه مطلب / دانلود

دختر 11 ساله چینی به دلیل وجود توده ای شبیه به دست یک انسان در پشت کمرش تحت عمل جراحی قرار گرفت.

دختری که در کمرش دست دارد!! + عکس

پزشکان چینی پس از معاینه این دختر از وجود این توده بر بدن او شوکه شدند چرا که شبیه به دست انسان است و دو انگشت هم دارد.

پزشکان این کشور معتقدند این توده متعلق به دوقلوی این کودک است که به طور کامل رشد نکرده و به این شکل در آمده است. بررسی بیشتر پزشکان نشان می دهد این توده شبیه به دست انسان است و بخش سرشانه و دو انگشت موجود در آن نیز مشخص است.

دختری که در کمرش دست دارد!! + عکس

این پدیده شرایط نادری است که از هر پنج میلیون تولد یک انسان دچار این اختلال می شود. این پدیده نادر حتی می تواند در جمجمه نیز اتفاق افتد اما برای بار اول است که وجود آن در کمر گزارش شده است.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 17 از 18«...10 قبلی 161718 بعدی
css.php