مطالب دسته بندی : سبک زندگی

۱۱ خواسته که مردان می خواهند ولی نمی گویند

چیزهایی وجود دارد که مردها از شما می خواهند اما هیچ گاه در مورد آنها به شما چیزی نمی گویند. درک این موضوع که چرا نیازهای خود را به زبان نمی آورند کمی سخت به نظر می رسد،

در صورتی که اگر در مورد آنها حرف بزنند هم برای شما و هم برای خودشان همه چیز خیلی ساده تر خواهد بود. یکی از دلایلی که آنها در مورد این مسائل حرف نمی زنند این است که فکر می کنند نیازی به گفتن آنها نیست و ما خودمان باید این چیزها را بدانیم.

در صورتی که خیلی وقت ها ما نمی دانیم که خواسته آنها چیست. خوب، حالا ببینیم این خواسته ها چه چیزهایی هستند.

۱٫ احترام

یکی از مهمترین چیزهایی که آقایان در زندگی از خانم ها انتظار دارند احترام است.اگر شک دارید از همسرتان بپرسید و خواهید دید که چه جوابی به شما خواهد داد.

این خواسته، با وجود اینکه شاید مهمترین خواسته یک مرد از زن زندگی اش باشد، از آن چیزهایی است که هیچ وقت در مورد آن حرفی به شما زده نمی شود. حالا این احترام چه چیزهایی را در بر می گیرد؟

خیلی ساده است، احترام به افکار، عقاید، رفتار و احساسات آنها. این که فکر کنید آنها مهم هستند و این موضوع را در رفتارتان نیز نشان دهید.

۲٫ تحسین

چیزی که همراه با احترام باید وجود داشته باشد تحسین است. مردها عاشق تحسین شدن هستند، اما به یک شرط، این تعریف و تمجید باید واقعی باشد. آنها یک رادار مخفی دارند که هرنوع تعریف متملقانه و غیر صمیمی را کشف می کند.

برای همین سعی کنید اگر می خواهید او را مورد تعریف و تمجید قرار دهید در مورد چیزهایی باشد که حقیقت دارند و واقعا در مورد او تحسین می کنید، در این صورت است که او را به روی ابرها خواهید برد.

۳٫ همراهی

مردها از همراهی زنی که برایش اهمیت قائل هستند لذت می برند. او دوست دارد هنگام انجام کارهایی که از آنها لذت می برد با او همراه باشید، مسابقه تیم فوتبال مورد علاقه اش را همراه با او ببینید و برنامه تلویزیونی دلخواهش را در کنار او تماشا کنید.

نکته مهم این است که او می خواهد زمانش را با شما بگذراند. البته نباید فراموش کرد که او به تنهایی و وقت گذراندن با دوستانش نیز نیاز دارد، ولی خوب به بودن در کنار شما نیز نیاز دارد، پس برای همراهی با او زمان بگذارید، حتی اگر گاهی کاری که می کنید زیاد باب میلتان نباشد.

۴٫ به خودتان برسید

مردها از اینکه زن زندگیشان برای خودش وقت بگذارد و زیبا به نظر برسد لذت می برند. برای این کار لازم نیست مانند ستاره های هالیوودی باشید، تنها کافی است کمی تلاش کرده و به خودتان برسید تا از نظر او عالی و بی نظیر شوید.

زمانیکه در انتظار او هستید کمی وقت صرف کنید و آرایش کرده و موهایتان را مرتب کنید. لباس هایی که می دانید دوست دارد بپوشید تا از نتیجه ای که می گیرید خودتان هم شگفت زده شوید.

۵٫ تن صدایتان را تنظیم کنید

مردها صدای خوشایند همسرشان را تحسین می کنند، خوب مگر همه ما همینطور نیستیم؟ همه از یک صدای مهربان و خوشایند لذت می برند.

البته که لازم نیست شما صدای خودتان را عوض کنید، و لازم نیست همیشه همینطور باشید، تنها کافی است با کمی تلاش تن صدایتان را تنظیم کرده و با آرامش و مهربانی صحبت کنید.

این کار نه تنها در ارتباط با همسرتان، بلکه در تمامی روابطی که دارید به شما کمک خواهد کرد، زیرا مردم با کسانی که با آرامش و مهربانی صحبت می کنند بهتر رفتار می کنند.

۶٫ تشویق

آقایان به تشویق شدن علاقه و نیاز دارند. آنها دوست دارند بدانند زنی که دوستش دارند طرف آنها را می گیرد و مشوق آنها است. اعتقادی که به آنها دارید برایشان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

آنها فکر می کنند اگر شما به تواناییشان اعتماد داشته باشید می توانند از پس هر مشکلی که در زندگیشان وجود دارد بر بیایند. در مقابل خواهید دید که آنها هم همیشه طرف شما را می گیرند و در کنارتان خواهند بود.

۷٫ قدردانی

مردها دلشان می خواهد مورد قدردانی قرار بگیرند و این نیاز به زحمت زیادی ندارد. یک «متشکرم» ساده همراه با یک لبخند شیرین می تواند برای تشکر از هر آنچه آنها برای شما انجام می دهند کافی باشد.

اگر به جای شما شام پخته است و یا خرید خانه را انجام داده است، قدردانی از زحمتی که کشیده است شما را برای او عزیز خواهد کرد و خواهید دید که زمانی که از او تشکر می کنید و متوجه زحماتش هستید دلش می خواهد بیشتر و بیشتر برای شما زحمت بکشد و خوشحالتان کند.

۸٫ شناخت

درست مثل شما که نقش های مختلفی را در طول روز باید انجام دهید، آقایان نیز نقش های زیادی را برای خانواده و دوستان خود ایفا می کنند.

زمانی را صرف یادآوری این قضیه به مرد زندگی خود بکنید و به او بگویید که متوجه هستید که او چه پسر، پدر،همسر، دوست و برادر خوبی است.

مردها خیلی کمتر از زنان به خاطر ایفای نقش هایی که به عهده دارند مورد توجه و قدردانی قرار می گیرند،چرا که همه فکر می کنند این وظیفه آنهاست که از پس تمامی اینها به نحو احسن بر بیایند. اگر ببینند که شما متوجه این مسئله هستید، بسیار از شما متشکر خواهند شد.

۹٫ استقلال

مردها عاشق استقلال خود هستند. این بدان معنا نیست که آنها می خواهند تمام مدت تنها باشند، بلکه می خواهند برخی کارها را به تنهایی و بی آنکه مورد نظارت قرار بگیرند و یا احساس گناهکار بودن به آنها منتقل شود انجام دهند.

فراموش نکنید که زمانی را به همسرتان بدهید تا با دوستانش و کسانی که دوست دارد وقت بگذراند یا حتی تنها باشد.

او به این زمان نیاز دارد و مطمئن باشید که ارزش اعتماد شما را دارد. برای خود شما هم بد نمی شود، شما هم می توانید این زمان را صرف خودتان و کارهایی که دوست دارید بکنید.

۱۰٫ حمایت

همه ما به حمایت نیاز داریم و آقایان نیز از این قضیه مستثنی نیستند. زمانی که همسرتان می گوید می خواهد کارش را توسعه دهد و یا در یک رشته ورزشی به موفقیت دست پیدا کند، از تلاش های او حمایت کنید.

هر چقدر هم که هدفش بزرگ و یا حتی به نظرتان دور از دسترس باشد بگذارید بداند که پشت او هستید و هوای او را دارید. وقتی چیزی برای او مهم است، دلش می خواهد که برای شما نیز مهم باشد.

۱۱٫ خواسته شدن

حتی اگر فکر می کنید که او می داند که او را می خواهید هم، این احساس خود را به او نشان دهید. مردها نیاز دارند که دوست داشته شوند و برای شما جذاب باشند، اگر چنین حسی را به او انتقال ندهید اعتماد به نفس او از بین خواهد رفت.

به او نشان دهید که برایتان جذابیت دارد و او را می خواهید و از بودن با او احساس خوش شانسی می کنید.

چیزی هست که شما بخواهید به این لیست اضافه کنید؟ اگر چیزی به ذهنتان می رسد با ما در میان بگذارید.

ادامه مطلب / دانلود

ویژگی های مردانه که زنان دوست دارند

اگر شما پسر جوانی هستید که دلتان می خواهد روش های یک همسر خوب بودن را بیاموزید، اگر به تازگی نامزد کرده اید و می خواهید یک زندگی مشترک خوب را با همسرتان بنا کنید، دانستن برخی نکات به شما کمک می کند تا مرد بهتری باشید.

همه مردان دوست دارند شوهر خوبی برای همسر خود باشند و همسرشان از بودن در کنارشان احساس رضایت کند؛ اما این امر به خودی خود حاصل نمی شود. باید خودسازی کنید و ویژگی های یک مرد قابل اعتماد، بالغ و آماده زندگی مشترک را کسب کنید. ویژگی هایی که در ادامه برایتان می گوییم از شما شخصیتی می سازد که زن ها به آن اعتماد کرده و برای زندگی مشترک روی شما حساب می کنند.

۱– زنان به دنبال مردی با ویژگی های مردانه هستند، درست است که این روزها خانواده های زن سالار رو به افزایش است و خانم ها در پی تصاحب کارهای مردانه حتی حاضرند گاهی به خود آسیب برسانند و سختی های زیادی را تحمل کنند، اما در نهایت هر زنی دوست دارد مرد زندگی اش مقتدر و قابل تکیه کردن باشد. احساس کند از او حمایت می شود و کسی هست که مانند ابر مرد قصه های کودکی اش، آن وقت که باید سر برسد، می آید و کارها را سرو سامان می دهد.

۲- داشتن یک اندام مردانه، استفاده از عطر، رسیدگی به وضعیت موها و تنوع در لباس های خانگی چیزی است که هر مردی به آن نیاز دارد. خوش تیپی فقط مخصوص روز خواستگاری یا دوران نامزدی نیست. باید همیشه مرتب و خوش پوش باشید و حواستان باشد تا تناسب اندامتان را از دست ندهید. درست همانگونه که از همسر آینده خود انتظار دارید. فقط مراقب باشید در این کار زیاده روی نکنید و رسیدن به خودتان باعث تلف شدن وقت و سرمایه و درآمدتان نشود!

۳- مرد خوب، همسرش را ملکه زندگی خود می بیند و رابطه ای با احترام و عشق با او بنا می کند. در عوض، مردی که زنان دوست ندارند به او بله بگویند، کسی است که مثل یک بچه، به دنبال مادر می گردد و می خواهد از سوی همسرش حمایت شود و همسرش مثل یک مادر او را تر و خشک کند.

۴- زن امروزی نه تنها از شما انتظار دارد سکاندار زندگی مشترک باشید و با اقتدار پیش بروید تا او به شما تکیه کند، بلکه مایل است گاهی از زیر سایه شما بیرون بیاید، در تصمیم گیری ها مشارکت کند و موفقیت اجتماعی کسب کند. همسر خوب کسی است که این فرصت را به بانوی زندگی اش بدهد و او را در این مسیر حمایت کند.

۵- مردانی که اهل زندگی هستند، علاقه زیادی به بچه دارند. اگر از پدر شدن متنفرید یا در خودتان نمی بینید که مسئولیت یک بچه را به عهده بگیرید یعنی هنوز وقت ازدواجتان نرسیده. زن ها این ویژگی را زیر نظر دارند و به احتمال بسیار به مردی که از بچه متنفر است جواب بله نمی دهند.

۶- سردرگم نباشید. یک مرد قابل اعتماد، کسی است که هویت خود را می شناسد، از توانایی های خود خبر دارد، می داند از زندگی چه می خواهد و تکلیفش با خودش روشن است. اگر هر روز برنامه تازه ای برای زندگی تان بچینید، هر سال تغییر رشته دهید یا کارتان را عوض کنید، اگر ندانید قرار است به کجا بروید، هیچ زنی همسفر مسیر زندگی شما نخواهد شد.

ادامه مطلب / دانلود

جاذبه خشم

خشم، در آمریکا یک اپیدمی است؛ همه چیز را آلوده کرده، از بگومگوهای رسانه‌ای تا جنون جاده، جنگ‌ها، کشتارهای دسته‌جمعی. اما جدای از ابعاد‌ خطرناک گسترده‌تر این احساس اساسی بشر و ارتباطش با خشونت، خشم، در معیارهای کوچک‌تر،روی زندگی روزمره شخصی ما هم تاثیراتی دارد. همه‌چیز، از درماندگی در محل کار گرفته تا اختلافات خانوادگی می‌تواند باعث بروز استرس، اضطراب و افسردگی شود.

با این‌که می‌دانیم عصبانیت و خشم تا چه اندازه می‌تواند مخرب و دردناک باشد، چرا وقتی بروز می‌کند سرشار از آن می‌شویم؟ چرا علی رغم تمام پیامدهای خطرناکش، به افتادن در دامش ادامه می‌دهیم؟ پیامدهای قانونی، اجتماعی، مالی، جسمی، …
بیولوژی اعصاب انسان، خشم را مزیت می‌داند.

بخشی از این پیامد مربوط به لحظه‌ای است که خشم حس خوبی دارد، احساس اینکه کاری انجام می‌شود. خشم، تمام ترمزهای اخلاقی و منطقی مغز را لگدمال می‌کند چون از سیستم کناره‌ای آغازین ما نشات می‌گیرد: مرکز مغزی اتوماتیک‌ترین احساسات ما مانند ترس و علاقه. سیستم کناره‌ای، مستقیم‌ترین ارتباط را با سیستم واکنش جنگ یا گریز ما دارد و شامل کنترل روی حملات آدرنالین، هشیاری، و سایر غرایزی می‌شود که شما را آماده جنگ یا فرار سریع می‌کند.
خشم، مشابه سایر اعتیادهاست.

چیزی که اتفاق می‌افتد این است که خشم، می‌تواند به حملاتی مشابه فعالیت‌های هیجان خواهی منجر شود، که در این فعالیت‌ها، خطر موجب برانگیختگی دریافتگرهای پاداش دوپامین در مغز می‌شود، یا مانند شکل‌های دیگراعتیاد مانند قمار، ورز‌ش‌های شدید، حتی داروهایی مانند کوکائین و متامفتامین‌ها. خشم می‌تواند پاداش خودش باشد، اما مانند سایر اعتیادها، عواقب نهایی، خطرناک و واقعی هستند و افراد از انگیزه‌های خشم در آن لحظه پیوری می‌کنند بدون این‌که به پیامدهایش توجهی داشته باشند.
خشم، شکنندگی نفس را بیشتر می‌کند.

شکنندگی و آسیب نفس، جنبه روانشناسی هم دارد، که اغلب در شخصیت‌های خود شیفته دیده می‌شود؛ حملات بعداز خشم می‌توانند با احساسات نهفته ضعف یا عدم امنیت روی دهند، به عنوان راهی برای احساس قدرت در لحظه و غلبه بر احساس ضعف و عدم امنیت. خشم همچنین به افراد این احساس را می‌دهد که مختصرا نسبت به چیزهایی که عموما کنترلی روی‌شان ندارند، احساس کنترل کنند. متاسفانه نتایج ناخوشایند، پیامدهای منفی جلوه شما نزد دیگران را که باعث آزارتان می‌شود، تشدید می‌کند و چرخه ناامنی ادامه پیدا می‌کند. یک چرخه خطرناک از خشم و کج خلقی و مجازات که در نهایت به شخص خشمگین آسیب می‌زند.
خشم ممکن است آشنا و خوشایند باشد و همچنین روشی برای خودداری احساسی.

متاسفانه برای بعضی‌ها که در محیطی همیشه آشفته و ناآرام بزرگ شده‌اند، بی‌ثباتی و دگرگون‌پذیری خشم ممکن است خودسرانه تبدیل به حالتی خوشایند شود و به سردرگمی یا فرار از احساسات ناخوشایند پنهان مانند خلاء یا ترس منجر گردد. حمله خشم و ناسازگاری، حس آشنایی داده و نزدیکی مخربی ایجاد می‌کند که ممکن است فردی این احساس را به مقابله با احساسات منفی‌تر مانند شکست یا اندوه ترجیح دهد. جدای از محیط‌های خانوادگی دلخراش، افسران جنگ هم در معرض این اعتیاد اشنا قرار دارند، چون تا مدتها در موقعیت‌های پر از تهدید گذشته باقی می‌مانند و آن شرایط در دوره‌های مختلف زمانی برای‌شات تکرار می‌شود.

بنابراین ارزش این را دارد که از خود بپرسید آیا به خشم اعتیاد دارید؟ اگر چنین است، استراتژی‌هایی وجود دارد که به شما کمک می‌کند. مانند:

روان درمانی ( گاهی برای مدیریت خشم از روش روان-شناخت درمانی استفاده می‌شود، و همچنین درمانی برای مقابله/مشاهده دینامیک‌های پنهان میان‌فردی و مسائل گذشته که می‌تواند برانگیزاننده خشم باشد.)

درمان هرنوع اختلال مانند افسردگی، اضطراب، و اختلال تنش‌زای پس از حادثه(PTSD) که می‌تواند خشم را به‌عنوان یکی از علائم بروز دهد.

استراتژی‌های مثبت غلبه بر استرس مانند شوخی و سرگرمی/ ورزش/ یوگا / مدیتیشن/ سفر.

یادگرفتن رفتارهای جایگزین مانند چگونگی حل مسئله به‌طور ساختاری و اتکای کمتر روی ظغیان‌های ناگهانی، صحبت درباره محرک‌های خشم با دیگران پیش از آن‌که روی دهند، تمرین تفکر/ باور و …
درمورد گرایشات‌تان صادقانه با اعضای خانواده و دوستان صحبت کنید.

اما درست مانند هر اعتیاد دیگری، اولین قدم، تائید و پذیرفتن این است که مشکلی وجود دارد؛ و برای خیلی از افراد این سخت‌ترین قدم است تا زمانی‌که متاسفانه چیزی روی دهد که راه برگشتی باقی نگذارد. تصدیق این موضوع که خشم شما تبدیل به یک مشکل شده، نیاز به خردمندی، بلوغ و شجاعت دارد و متاسفانه بسیاری از افراد هنوز به عقب برنگشته‌اند تا تاثیر رفتارشان را روی اطرافیان‌شان ببینند،آگاهی، اولین قدم برای دوباره ساختن است.

ادامه مطلب / دانلود

تشخیص زودهنگام سکته قلبی به کمک موها

مطالعات نشان داده است که موهای هر فرد می‌تواند هشدار دهنده خوبی برای با خبر کردن او از حمله قلبی باشد.

حمله قلبی شرایطی خطرناک است و یکی از مهم‌ترین عوامل مرگ‌ومیر در سراسر دنیا است به همین دلیل پیشگیری و تشخیص آن بسیار مهم است. به وسیله برخی علائم می‌توانید حتی چند ماه قبل از حمله آن را تشخیص دهید.

شاید برایتان جالب باشد که بیشتر تحولاتی که در بدن اتفاق می‌افتد در موها ردپایی از خود به جای می‌گذارد. علاوه بر این، سطح هورمون کورتیزول می‌تواند خطر حمله قلبی را قبل از وقوع آن پیش‌بینی کند.

تحقیقات حاکی از آن است که مشکلات کار و ازدواج و همچنین مشکلات مالی می‌تواند خطر حمله قلبی و سایر مشکلات قلبی عروقی را افزایش دهد. محققان کانادایی در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که برخی تغییرات در بدن به‌ خصوص در موها می‌تواند حمله قلبی را پیش‌بینی کند.

کورتیزول یکی از هورمون‌های بدن است که توسط غده آدرنال یا فوق کلیه ترشح می‌شود. کورتیزول در جریان واکنش بدن به استرس، در سطح بالایی ترشح می‌شود ، به دلیل آنکه کورتیزول مسئول چند تغییر مربوط به استرس در بدن است به آن «هورمون استرس» گفته می‌شود. میزان بالای کورتیزول بر اثر بروز عوارض قلبی به خصوص سکته قلبی می‌تواند به‌ راحتی منجر به مرگ افراد شود.

موها می‌توانند سکته قلبی را به زودی قبل از آن که دیر شود نشان دهند. در واقع موها در هر ماه حدود یک سانتی‌متر رشد می‌کنند و چند سانتی‌متر از یک تار مو می‌تواند سطح هورمون کورتیزول را نشان دهد. سطح بالای این هورمون نشان‌دهنده خطر حمله قلبی است. با اندازه‌گیری سطح این هورمون از طریق تارهای مو می‌توان از حمله قلبی پیشگیری کرد.

ادامه مطلب / دانلود

روش صاف کردن موی وز در خانه +عکس

روش صاف کردن موی وز در خانه با مواد طبیعی

اگر موهای وز دارید و همیشه برای صاف کردن آن با دردسر های زیاد و هزینه های هنگفت درگیر هستید پیشنهاد میکنم  با استفاده از روشی ارزان و طبیعی که برای شما در این مطلب نوشته ایم از صافی و درخشندگی موهای خود لذت ببرید . موی صاف در دنیای مد امروز ضروری است.مو به تدریج و به دلیل استفاده از مواد شیمیایی کیفیت خود را از دست می‌‎دهد. این اتفاق به ویژه در زنانی که ترجیح می‌دهند موی بلندتر و براق‌تری داشته باشند، بیشتر خود را نشان می‌دهد.

موی صاف در دنیای مد امروز بسیار ضروری است. بسیاری از افراد از وسایلی چون اتوی مو برای صاف کردن موی خود استفاده می‌کنند، اما این روش آثار جبران ناپذیری بر روی مو به جای می‌گذارد. حال اگر روشی ساده و طبیعی بتواند همان کار را برای شما انجام دهد، بدون شک می‌تواند راه حلی دائمی باشد.

اگر موهای شما فر است و این مسئله تا حدی شما را اذیت می‌کند، می‌توانید به کمک این ترکیب بر این مسئله فائق آیید. اگر این ترکیب برای موهایتان جواب داد، به طور قطع برای همیشه جایگزین اتوی مو خواهد شد.

مواد مورد نیاز و طرز تهیه

روش صاف کردن موی وز در خانه +عکس

چهار قاشق چایخوری آب لیمو

یک فنجان روغن نارگیل

دو قاشق چایخوری روغن زیتون

سه قاشق چایخوری نشاسته ذرت

– مواد بالا را داخل ظرفی ریخته و بر روی دمای ملایم با هم ترکیب کنید تا حالت خمیری به دست آید. سپس آن را بر روی موی خود بمالید.

روش خانگی برای صاف کردن موها

روش صاف کردن موی وز در خانه +عکس

– سرتان را با یک کلاه حمام ویژه رنگ کردن مو بپوشانید. بعد از این مرحله، یک حوله گرم بر روی آن بگذارید و اجازه دهید تا یک الی دو ساعت به همین حالت باقی بماند. این ترکیب آسان می‌تواند موهای شما را سالم، درخشان و صاف نگه دارد.

ادامه مطلب / دانلود

نداشتن‌ این ۴ دوستی برای شما بهتر است!

داشتن دوست خوب به راستی که یک نعمت بی نظیر است، ویژگی های دوست خوب را بارها بیان کرده‌ایم در این مقاله با ۴ نوع از دوستان‌تان آشنا می‌شوید که احتمالا به آن‌ها نیازی ندارید. این مقاله را بخوانید و همین امروز در رابطه‌ی دوستی‌تان با این ۴ نوع شخصیت تجدید نظر کنید. امیدوارم که خیلی دیر نشده باشد!
۱. دوست نق‌نقو

هیچ‌کس دوستی را که دائم گلایه می‌کند و نق می‌زند، دوست ندارد. زندگی با آدمی که دائم گلایه می‌کند و نق می‌زند طاقت‌فرسا است. مشکل آنها این است که برای پایان دادن به نق و گلایه‌ی آنها هیچ کاری از دست‌تان بر نمی‌آید. گفت‌وگوی سازنده با آنها هیچ فایده‌ای ندارد.
۲. دوست خودستا

این یکی برای‌مان آشنا است. آنها داستانی دارند که از داستان شما کمی بهتر است. آنها کمی باهوش‌تر، کمی چابک‌تر، کمی خوش‌قیافه‌تر، و در ورزش کمی بهتر هستند و بدون فوت وقت همه‌ی این‌ها را به شما می‌گویند. معضلی که وجود دارد این است آنها اغلب واقعا نامطمئن هستند و احتمالا در گروه نوع سوم دوست هم قرار می‌گیرند.
۳. دوست بدبین

“من نمی‌دانم…” جمله‌ای است که اغلب از دهان آنها خارج می‌شود. آنها دائم به شما شک می‌کنند. فکر می‌کنند شما نمی‌توانید در زندگی‌تان به چیزهایی که نیاز دارید دست پیدا کنید. فوق‌العاده است که در زندگی‌تان آدم‌هایی داشته‌باشید که شما را به چالش می‌کشند، اما باید شما را باور هم داشته‌باشند. شما به این نوع دوست نیاز ندارید.
۴. دوست متزلزل

این آزاردهنده‌ترین نوع دوست است. شما برنامه‌ریزی می‌کنید و او نه قبول می‌کند نه رد می‌کند، یا در آخرین لحظه قرار را به هم می‌زند. این‌ها دوستانی هستند که به مرور زمان پی‌می‌برند دیگر به قرارها دعوت نمی‌شوند. و آن موقع است که از خودشان می‌پرسند چرا…

ادامه مطلب / دانلود

هرگز با موی خیس نخوابید، خطرناک است!

خوابیدن با موی خیس و خشک نشده یکی از بدترین عادت هایی است که برخی خانم ها دارند. اگر شما هم اینگونه هستید بهتر است این عادت بد و مضر را ترک کنید. خوابیدن با موی خیس به سه دلیل بزرگ خطرناک است.

به سه دلیل توصیه می شود که حتما موهای خود را خشک کنید و بخوابید و به هیچ وجه با موهای مرطوب یا خیس نخوابید.

سردرد
درجه حرارت در خواب افزایش می یابد. بدن گرم و رطوبت سر پیچیده شده در حوله، می تواند سردرد شدید ایجاد کند. وقتی مو مرطوب است درجه حرارت سر نمی تواند با درجه حرارت بدن تطبیق یابد؛ به همین دلیل سردرد شدیدی در نصف شب به وجود می آورد.

عفونت
بالش محل مناسبی برای رشد باکتری است زیرا عرق، سلول های مرده و روغن های پوست را جذب می کند. موهای خیس باعث مرطوب شدن بالش می شود که محل مناسبی را برای رشد عفونت و باکتری فراهم می کند.

موهای شکننده و ایجاد موخوره
موها خیلی زود شکننده و به موها آسیب وارد می شود و درنهایت به موخوره منجر می شود.

خوابیدن با موی خیس و خشک نشده

نکته هایی مهم در شانه کردن و خشک کردن مو
_ نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید این است که با موی خود به ملایمت رفتار کنید. غلاف اطراف هر تار مو به سمت پائین رشد می‌کند. هنگام خشک کردن موها با حوله یا شانه و سشوار زدن همیشه از سمت ریشه به سمت نوک مو دست را حرکت دهید تا مو نشکند.

_ از برس مناسب برای هر کاری استفاده کنید. برای صاف کردن مو از یک برس گرد و قطور، برای مجعد کردن و حالت دادن از برس گرد نازک و از برس تخت برای صاف و یکدست کردن سطح مو استفاده کنید.

_ استفاده از کرم‌ یا شامپوهای نرم کننده مو پس از حمام کردن، مو را نرم تر کرده و شانه کردن مو را راحت تر می‌کند.

_ موهایتان را پیش از شست و شو با شامپو برس کنید تا خوب از هم جدا شوند.

_ وقتی که مو خیس است شکننده تر است، بنابراین از خشک کردن خشن مو با حوله و شانه زدن و برس کشیدن سفت و سخت باید جدا خودداری کنید.

_ برس زدن باید دو بار در روز ( صبح و شب ) و هر بار دست کم یک دقیقه انجام شود.

_ برای از هم جدا کردن موها، ابتدا شانه را روی نقاطی که گره‌های احتمالی وجود دارد بگذارید‌ و گره‌ها را باز کنید. موها را نکشید و به تدریج دسته هایی از مویتان را شانه کنید.

_ بهترین راه برس زدن موها این است که سر به طرف پایین باشد و از پشت گردن به طرف پیشانی موها برس شوند و سپس از کناره ها به طرف بالای سر این کار را ادامه دهید و در انتها با بُرس کردن از پیشانی به طرف پشت سر کار را خاتمه دهید.

_ اگر موهایتان را شستید، صبر کنید تا ۸۰ درصد از موهایتان خشک شوند و بعد برس بکشید.

_‌ از شامپوهای معمولی و مناسب با نوع موهایتان استفاده کنید. توصیه می‌شود از دو نوع شامپو به طور متناوب استفاده کنید.

_ به قدرت کف اعتماد نکنید، کف زیاد نمی تواند دلیل پاکی و تمیزی موها باشد. اکثر شامپوها نرم کننده هستند و کمتر کف می‌کنند.

_ دو بار شست و شو با شامپو در هفته توصیه می‌شود، اما برای کسانی که احساس لزوم می کنند، شست و شوی هر روزه هم ایرادی ندارد ( البته به شرطی که از شامپوهای معمولی و مناسب مو استفاده شود ).

_ دو بار شامپو کردن پی در پی بی فایده است و همان یک بار کافی است و در واقع بار دوم شستن، بیهوده پوست سر را حساس می کند و باعث ایجاد الکتریسیته در موها می‌شود.

_ اگر می‌توانید آبکشی را با آب سرد خاتمه دهید، چرا که این عمل باعث می‌شود کراتین موجود بر روی سطح بیرونی مو صاف شود. لذا موی شما با این عمل صاف تر، درخشان تر و براق تر خواهد شد.

_‌ به طور مداوم از سشوار استفاده نکنید. بگذارید گاهی اوقات موهایتان در هوای آزاد خشک شوند.

_ نکته آخر ( که بسیار مهم است واغلب فراموش می شود ) اینکه شانه و برس خود را حداقل هفته ای یک بار با آب و صابون بشویید.

ادامه مطلب / دانلود

موهای شما به طور آشکار در مورد سلامت شما نکاتی را با خود دارند

موهای شما به طور آشکار در مورد سلامت شما نکاتی را با خود دارند. تحقیقات نشان می دهد که تغییرات در ظاهر، بافت و ضخامت موها می تواند نشانه ای از مشکلات نهفته سلامتی باشد.

موهای شما به طور آشکار در مورد سلامت شما نکاتی را با خود دارند
تغییرات ناگهانی در موها مانند ریزش مو، و یا نازک شدن موها هر کدام به نوعی گویای مشکلات بهداشتی قابل درمان هستند.

خاکستری شدن مو و استرس: هر کسی می داند که استرس موهای سر را خاکستری می کند. استرس با ایجاد التهاب، سبب از کار افتادن سلول های تولید کننده رنگدانه می شود.

شکنندگی مو و سندرم کوشینگ: موهای شکننده نشانه ای از ابتلا به سندرم کوشینگ است. این سندرم در اثر افزایش ترشح هورمون کورتیزول از غده فوق کلیوی رخ می دهد و علائمی مانند افزایش فشار خو، خستگی و کمردرد را به همراه دارد. برای برخی افراد درمان این سندرم نیاز به جراحی، شیمی درمانی و پرتو درمانی دارد.

خشک شدن موها و بیماری تیروئید: افرادی که دچار کم کاری تیروئید می شوند، ممکن است متوجه افزایش ریزش موها و تغییر در ظاهر آنها شوند. کم کاری تیروئید به معنای آن است که غده تیروئید شما به درستی کار نمی کند و این اختلال می تواند منجر به خستگی، عدم تحمل سرما، درد مفاصل، درد عضلانی، چهره پف کرده و افزایش وزن نیز بشود.

ریختن مو و کم خونی: اگر شما به طور ناگهانی متوجه ریزش موی سر خود شده اید، این می تواند نشانه کم خونی فقر آهن باشد. یک آزمایش خون می تواند سطح آهن در خون شما را مشخص کند. افرادی که گیاه خوار هستند و یا زنانی که دوره های سنگین قاعدگی را دارند، بیشتر به این عارضه مبتلا می شوند. مکمل های آهن و تغییر در رژیم غذایی با مصرف خوراکی های غنی از آهن این نوع ریزش مو را کنترل می کند. ریزش مو همچنین به طور موقت می تواند به تغییرات ناگهانی در سطح استروژن بعد از بارداری و یا بعد از توقف مصرف قرصهای ضد بارداری رخ دهد.

نازک شدن مو و کمبود پروتئین: پروتئین، جزو ضروری برای ساختن موها است، بنابراین اگر به مقدار کافی پروتئین مصرف نکنید، متوجه ریزش و نازک شدن موها می شوید. افرادی که دارای مشکلات معده -روده ای هستند و یا افرادی که جراحی بای پس معده را انجام داده اند ممکن است دارای مشکلاتی در جذب پروتئین باشند. این مشکلات را پزشک می تواند درمان کند. اما این را بدانید که بیشتر نازک شدن موها، حتی در خانم ها، می تواند ارثی باشد.

دانه های زرد و شوره سر: وجود پوسته زرد و یا سفید در بین موهایتان، و یا حتی ابروها، نشانه درماتیت سبوره است. شامپوهای مخصوص شوره و کورتیزون های تجویزی توسط پزشک می تواند درمان کننده شوره سر باشد. شوره سر می تواند به علت مخمر و یا التهاب پوستی رخ دهد. شوره سر، معمولا در زمستان بدتر می شود.

موهای آسیب دیده: موها می توانند شرایط سلامتی بدن را نشان دهند. رنگ کردن و گرما دادن به موها (مانند سشوار، بابلیس و …) می توانند باعث آسیب موها گردند. رنگ کردن و حرارت دادن موها باعث شکنندگی و خشکی آنها می شود.

ادامه مطلب / دانلود

وقتی از خانم‌ها می‌پرسید که از چه چیزهایی درمورد مردها بدشان می‌آید، لیستی بی‌انتها جلو رویتان می‌گذارند. با اینکه چیزهایی که زن‌ها در مورد مردها بدشان می‌آید ترکیبی از ویژگی‌های کوچک و بزرگ است، در خواندنی های امروز به ۱۰ چیزی که زن ها در مورد مردها ازش متنفرن اشاره می‌کنیم:

زنان به این ۱۰ دلیل از مردان تنفر دارند

۱- قسم دروغ

با اینکه بیشتر خانم‌ها از قسم خوردن آقایان وقتی خودشان ناراحتند بدشان نمی‌آید اما از مردهایی که فکر می‌کنند قسم خوردن تنها راهی است که حرفشان را باور کنند متنفرند.

۲- سلطه‌گری

بیشتر خانم‌ها مردی می‌خواهند که از آنها محافظت کند و به آنها احساس امنیت دهد اما به دنبال دیکتاتوری که به آنها دستور دهد چه بکنند و کجا بروند و با کی حرف بزنند و یا چه بپوشند نیستند. زنان از مردانی که قصد کنترل دارند می‌ترسند و از آنها فرار می‌کنند.

۳- متعهد نشدن

خیلی مهم است که مردها درک کنند که وقتی همه چیز جدی می‌شود، زن‌ ها توقع دارند که شما دو نفر خودتان را محدود به همدیگر کنید. زن‌ ها از اینکه بازیچه کسی قرار بگیرند و با کسی بمانند که از متعهد شدن می‌ترسد متنفر هستند.

۴- رمانتیک نبودن

زن‌ها عشق واقعی همراه با حس ارتباط عاطفی به مردشان را می‌خواهند. اگر طرفتان احساس کند که فقط بخاطر رابطه‌ جنسی سراغ او می‌آیید خیلی زود از شما دور شده و حتی اجازه دست زدن به خود را هم به شما نخواهد داد
۵- نرسیدن به خود

با اینکه ظاهر همه چیز نیست اما زن جذب مردانی که به خود نمی‌رسند، موهایشان ژولیده است، بوی عرق می‌دهند، ناخن‌هایشان بلند شده، دهانشان بو می‌دهد و لباس‌های چروک می‌پوشند نمی‌شوند. علاوه بر این، متناسب نگه نداشتن اندامتان به خانم‌ها نشان می‌دهد که احترامی برای خودتان قائل نیستید و هیچ انگیزه و نظمی در زندگی ندارید.

۶- قابل پیش‌بینی بودن

زن‌ها واقعاً از مردان قابل پیش‌بینی که هیچوقت کار متفاوتی انجام نمی‌دهند بدشان می‌آید. آنها عاشق مردانی هستند که سرشار از سورپرایزهای عالی اند.

۷- اولویت دادن به دوستانشان

اگر از گذراندن وقت با دوستانتان خیلی بیشتر از همسر یا نامزدتان لذت می‌برید و همسرتان هیچوقت نمی‌تواند ساعتی دو نفره با شما داشته باشد، مطمئناً یک جای کار می‌لنگد.

۸- مدام بحث کردن

زن‌ها از مردهایی که هر صحبت کوچک را به بحثی ادامه‌ دار و مشاجره تبدیل می‌کنند و باعث می‌شود آنها مجبور شوند مدام حالت دفاعی به خود بگیرند خوششان نمی‌آید.

۹- دید زدن خانم‌های دیگر جلو چشم آنها

با اینکه نگاه کردن به خانم‌ها برای برخی آقایان مسئله‌ای عادی است (البته نه زیاد از حد آن)، اما وقتی اینکار را جلو زن زندگیتان انجام دهید مشکل‌ساز خواهد شد.

۱۰- وابستگی

اعتماد به‌ نفس و استقلال ویژگی‌هایی بسیار جذاب در آقایان است، اما وابستگی و نا امنی اینطور نیست. زن‌ ها دوست ندارند با مردانی باشند که به خودشان اعتماد ندارند و برای روابط، کار و دوستی‌ هایشان نیاز به تایید دائمی دارند.

ادامه مطلب / دانلود

والدین چقدر در بدرفتاری کودکان نقش دارند؟

بسیاری از والدین از بد رفتاری های گاه و بیگاه کودکان خود شکایت دارند اما این نکته را هم فراموش نکنیم که رفتار والدین بر یادگیری و رفتارهای کودکان تأثیر جدی می گذارد.

نیازی نیست یک مشاور تربیتی باشید و یا دائماً در محیط هایی مثل مهد کودک، پیش دبستانی و یا کلاً محیط های آموزشی خاص با کودکان و والدین شان سر و کار داشته باشید. فقط کافیست مدت زمانی کوتاه در جمع چند والدین بنشینید و به درد و دل ها و شکایات آنها توجه کنید، خواهید دید که بسیاری از والدین از بد رفتاری های گاه و بیگاه کودکان خود شکایت دارند. حال در برخی از کودکان این بد رفتاری ها موقت و کوتاه مدت است و در برخی از کودکان این بد رفتاری ها بسیار گسترش یافته و در همه جا خود را نشان می دهد.

به مثال زیر توجه کنید:
فرزندان رفتارشان را خوب انتخاب می کنند ولی والدین با پاسخ دادن به طریقی که باب میل فرزندان است، بدرفتاری ها را تقویت می کنند

«آذردخت از پدرش می خواهد که با او بازی کند ولی پدر خسته است و البته باید چند تماس تلفنی هم بگیرد، پس تقاضای آذردخت را رد می کند. او مجبور است با خواهرش بازی کند و لذا دائماً مهره های بازی را محکم به صفحه می کوبد. پدر تذکر می دهد: «آذر، آرام تر بازی کن باشد؟» آذردخت پاسخ مثبت می دهد. پس از چند دقیقه به شدت کارت ها را به زمین پرتاب می کند. پدر فریاد می زند: «گفتم آرام تر!!!». چند دقیقه بعد صدای درگیری بچه ها همه فضای خانه را پر می کند و…»

پس کودک به هدفش رسیده یعنی:
۱- پدر احساس آزردگی کرد.

۲- پدر توجه نشان داده چرا که به آذردخت تذکر داده تا رفتارش را اصلاح کند.

۳- آذردخت چند لحظه رفتارش را اصلاح کرد. اما برای جلب توجه پدر، یک سری آزار و اذیت دیگر را برنامه ریزی می کند و پدر خوب می داند که هدف آذردخت جلب توجه اوست.

و یک رفتار دیگر کودکانه
هدف کودک شما هر چه که باشد،قدرت نمایی، جلب توجه، تلافی جویی و… مهم این است که والدین بدانند، فرزندان نیازمند احساس تعلق هستند

«شهروز ۴ سال دارد، او بسیار فحاشی می کند. در خانه هر حرفی که به او زده می شود بسیار بی ادبانه پاسخ می دهد، اشیاء را پرتاب می کند، دائماً در حال شلوغ بازی است و با همسالان خود خوب رفتار نمی کند. در مهمانی ها، بچه های دیگر را بسیار اذیت می کند و در جمع بزرگترها نیز دائماً از حرف های زشت استفاده می کند. مادرش همیشه از رفتار او شرمنده است و گاه آنقدر عصبی می شود که در جمع او را تنبیه و یا دعوا می کند.»
پس کودک به هدفش رسیده چرا که:

۱- مادر به شدت دچار خجالت و سپس خشم می شود.

۲- مادر با شهروز دعوا می کند و او را تنبیه می کند.

۳- شهروز نیز متقابلاً دعوا می کند و مادر به خاطر حفظ آبروی خودش در جمع مجبور به تسلیم می شود.

مادر دیگر خوب می داند که هدف شهروز ریاست است. او می خواهد قدرت نمایی کند.

هدف کودک شما هر چه که باشد،قدرت نمایی، جلب توجه، تلافی جویی و… مهم این است که والدین بدانند فرزندان نیازمند احساس تعلق هستند.

بد رفتاری هم یکی از راههایی است که فرزندان برای کسب و ارضاء این نیاز از آن استفاده می کنند. البته این بدان معنا نیست که فرزندتان فکر کند و به این نتیجه برسد که «چون قدرت می خواهم باید این گونه رفتار کنم و یا چون طالب توجه بیشتر پدر هستم، پس این گونه واکنش می دهم و … »؛ بلکه کودکان به مرور زمان در می یابند که بد رفتاری های آن ها موثر واقع می شود، آنها این مساله را با پاسخی که از والدین دریافت می کنند، تشخیص می دهند.

نقش والدین در بد رفتاری کودکان
این سوال جدی در ذهن بسیاری از والدین ایجاد می شود که «آیا آنها باعث بد رفتاری کودکشان می شوند؟» قطعاً خیر. فرزندان رفتارشان را خوب انتخاب می کنند ولی والدین با پاسخ دادن به طریقی که باب میل فرزندان است، بدرفتاری ها را تقویت می کنند. حال اگر والدین نحوه پاسخ دادن خود را تغییر دهند، کودکان دیگر نمی توانند به اهداف منفی خود دست پیدا کنند.
اگر والدین به روشی متفاوت پاسخ دهند این پیام را به طور تلویحی به فرزندان ارسال می کنند که «نمی خواهیم از بدرفتاری تو پشتیبانی کنیم» و به این ترتیب به کودکان کمک می شود تا رفتارهای مثبت را انتخاب کرده و ادامه دهند.

مثلاً پدر آذردخت می توانست این کار را انجام دهد:
۱- رفتارهای بد آذردخت را نادیده بگیرد به این صورت که حرکات بدن و چهره خود را کنترل کرده و آرام نگه دارد.

۲- به آذردخت حق انتخاب دهد، مثلاً بگوید: اگر می خواهی بازی کنی یا باید آرام باشی یا اینکه اگر می خواهی سر و صدا را ادامه دهی به اتاق دیگری برد، تصمیم با خود توست.

۳- در صورت موافقت آذردخت پدر بعداً با او بازی کند یا زمانی که رفتار مثبتی دارد به او توجه نشان دهد.

مادر شهروز نیز می توانست این گونه واکنش دهد:
۱- مادر می توانست نه خشمگین شود و نه احساس خجالت را در چهره نشان دهد بلکه وقتی شهروز شروع به بدرفتاری می کند کلاً سکوت کند و اتاق را ترک نماید.

۲- در موقعیتی که اوضاع خوب است و مشکلی خاص در میان نیست در مورد رفتارهای بدش با او صحبت کند و برنامه های تشویق و محرومیت را در آن زمان ها با کودکش در میان بگذارد.

شما والدین گرامی که با رفتارهای بد کودکتان مواجه هستید باید بدانید که انجام رفتارهای غیرمنتظره کار دشواری است یعنی درک چگونگی احساس شما و کار ساده ای نیست. شما باید دیدگاهتان را عوض کنید تا بتوانید به شکلی دیگر رفتار کنید.

ادامه مطلب / دانلود

۲۰ نشانه یک همسر سلطه گر و زورگو

۱.جدا کردن شما از دوستان و خانواده‌تان. ممکن است کم‌کم شروع شود اما معمولاً این اولین قدم برای کنترل کردن شماست. ممکن است از اینکه چقدر با برادرتان تلفنی صحبت می‌کنید شکایت کند یا بگوید از دوست صمیمی شما خوشش نمی‌آید و شما نباید دیگر با او معاشرت کنید. یا سعی می‌کند شما را برعلیه کسانی که تا پیش از این به آنها تکیه می‌کردید بشوراند. هدف او از بین بردن شبکه حمایتی شما و درنتیجه قدرتتان است تا احتمال اینکه بتوانید مقابل او بایستید کمتر شود.۲- انتقاد مزمن- حتی اگر موارد کوچک باشد. انتقاد هم مثل جدا کردن شما چیزی است که کم‌کم شروع می‌شود. درواقع، ممکن است خودتان را متقاعد کنید که انتقادهای او فقط برای کمک

کردن به شماست یا فقط ابراز عقیده‌اش است که مدل لباس‌ پوشیدن، حرف زدن، غذا خوردن یا رفتارهای شما را دوست ندارد و شما نباید به خودتان بگیرید. اما این انتقادها هرچقدر هم کوچک و جزئی باشند، بخشی دائمی از رابطه شما شده و احساس پذیرفته‌شدن، دوست داشته شدن و ارزشمند بودن را برای شما سخت‌تر خواهد کرد.

۳- تهدیدهای بیش از اندازه بر علیه شما یا خودش. خیلی‌ها فکر می‌کنند که تهدید فقط باید فیزیکی باشد تا خطرناک و مشکل‌ساز قلمداد شود. اما تهدید به ترک کردن، قطع کردن امتیازها یا تهدید به آسیب رساندن به خودش یا شما درست مثل خشونت فیزیکی مشکل‌دار است. برای هیچکس خوشایند نیست که در رابطه‌ای باشد که مدام ترس از ترک شدن یا آسیب دیدن داشته باشد. خیلی وقت‌ها تهدید به این خواهید شد که اگر او را ترک کنید، خانه، فرزندان و حمایت مالی‌تان را از دست خواهید داد. این تهدید‌ها چه واقعی باشند چه غیرواقعی راهی برای کنترل کردن شما برای به دست آوردن فرمانبرداری‌تان است.

۴- شرطی کردن محبت/توجه/جذابیت. «اگه فلان کار را انجام بدی بیشتر دوستت خواهم داشت.» «اگه وزنت را پایین بیاری برای من جذاب‌تر میشی.» «اگه حتی زحمت شام درست کردن به خودت نمیدی واقعاً نمیدونم این رابطه به چه دردی می‌خوره.» «اگه بیشتر به موهات برسی به نظر من خوشگلتر‌ میشی.» «اگه دانشگاهت رو تموم کنی شاید بتونی حرفی برای گفتن با دوستای من پیدا کنی و از جمع عقب نمیمونی.» همه این حرف‌ها پیام یکسانی دارند: شما، در این لحظه، به اندازه کافی خوب نیستید. این رفتار بسیاری از افراد سلطه گر در روابط کنترل‌کننده است.

۵- چرتکه انداختن برای کمک‌هایش. روابط سالم و بادوام کاملاً متقابل هستند. این جزء ذات چنین روابطی است که دو طرف برای کمک به همدیگر از هیچ فرصتی دریغ نکنند. اما اگر می‌بینید طرف شما بخاطر کوچکترین اقدامی که برای شما کرده است چرتکه می‌اندازد – چه با کینه به دل گرفتن باشد، چه طلب کردن عملی متقابل از شما و … – مسلم است که می‌خواهد جایگاهی بالاتر از شما برای خود حفظ کند.

۶- استفاده از عذاب‌وجدان بعنوان یک ابزار. خیلی از افراد سلطه گر آنقدر مهارت دارند که می‌توانند از احساسات خود فرد برعلیه خودشان استفاده کنند. آنها با ایجاد حس عذاب‌وجدان در فردمقابل خود بخاطر کارهایی که بصورت روزمره انجام می‌دهد، به هدف خود برای کنترل کردن او می‌رسند چون طرفشان کم‌کم همه تلاش خود را می‌کند که آن حس عذاب‌وجدان را پیدا نکند. اغلب فرد تحت سلطه قدرت خود را از دست داده و از نظرات شخصی خود در رابطه می‌گذرد و طبق میل فرد سلطه گر رفتار می‌کند.

۷- بدهکار کردن شما. افراد سلطه گر در ابتدای رابطه ژست‌هایی به شدت عاشقانه و رمانتیک دارند اما با نزدیک‌تر شدنتان به هم، خیلی از آن ژست‌ها –هدایای گران قیمت، انتظار تعهد زودهنگام، بردن شما به رستوران‌های لوکس و…– فقط برای کنترل کردن شماست. همه این کارها را می‌کند که شما معذب شوید که درمقابل کاری برای او انجام دهید و فرار کردن از آن رابطه را از نظر احساسی و منطقی برایتان سخت‌تر می‌کند.

۸- جاسوسی کردن و بازجویی کردن مداوم. فرد سلطه گر احساس می‌کند حق دارد بیشتر از آنچه که می‌داند بداند. جاسوسی‌هایش را چه مخفیانه انجام دهد چه از شما بخواهد همه چیز را با او درمیان بگذارید، این تجاوز به مرزهای شماست. احتمال دارد تلفن‌همراهتان را چک کند، رمز عبور پروفایل‌های شما در رسانه‌های اجتماعی را طلب می‌کند، ایمیلتان را چک می‌کند و همه اینها را با گفتن اینکه به شما اعتماد ندارد یا به زبان آوردن جمله کلیشه‌ای «اگه کار اشتباهی نمیکنی از چی میترسی» توجیه می‌کنند. این رفتارها تجاوز به حریم شخصی شماست و نشان می‌دهد که این فرد هیچ تمایلی برای اعتماد کردن به شما ندارد و درمقابل می‌خواهد مثل پلیس‌ها مدام شما را بازجویی کند.

۹– حسادت کردن، تهمت زدن و پارانویا. حسادت‌های او در ابتدای رابطه برایتان جذاب است. باعث می‌شود تصور کنید برایش اهمیت دارید و مراقبتان است. اما وقتی این حسادت‌ها شدیدتر می‌شوند، ممکن است ترسناک و تملک‌گرایانه شوند. کسی که با ارتباط شما با دیگران شک دارد و شما را بخاطر روابط سالمی که با دیگران دارید متهم می‌کند، فردی مضطرب، حسود، مبتلا به پارانویا و بی‌اعتمادبه‌نفس است. علاوه بر آن، از این رفتار برای کنترل شما در رابطه هم استفاده می‌کند.

۱۰- احترام نگذاشتن برای زمانی که دوست دارید تنها باشید. این هم روش دیگری برای نابود کردن قدرت شماست: ایجاد عذاب‌وجدان بخاطر زمانی که نیاز دارید تنها باشید یا اینکه باعث شوند بخاطر این کارتان احساس کنید به اندازه کافی دوستشان ندارید و به همین دلیل می‌خواهید زمان‌هایی را بدون آنها بگذرانید. طبیعی است که دو طرف به یک اندازه به این اوقات تنهایی نیاز نداشته باشند، حتی اگر هر دو افراد برون‌گرا باشند نه درون‌گرا. در روابط سالم حرف زدن درمورد این نیازها افراد را به مصالحه می‌رساند. اما در روابطی که یکی از طرفین سلطه گر است، طرفی که به زمانی برای تنها بودن نیاز دارد فردی خودخواه قلمداد می‌شود که طرفش را نادیده گرفته است.

۲۰ نشانه یک همسر سلطه گر و زورگو

خیلی از افراد سلطه گر با زیرکی حرف خود را به کرسی می‌نشانند

۱۱- وادار کردنتان به کسب اعتماد یا هر رفتار خوب دیگر. البته مطمئناً اعتماد شما به کسی که پنج سال است می‌شناسید تا کسی که یک ماه است با او معاشرت می‌کنید بیشتر است اما قسمتی از اعتماد باید در ذات یک ارتباط وجود داشته باشد. بعنوان مثال نباید لحظه به لحظه کارهایی که می‌کنید یا جاهایی که می‌روید را برای کسی توضیح دهید و همینطور طرفتان نباید حق دسترسی داشتن به اکانت ایمیل یا پروفایل‌هایتان در رسانه‌های اجتماعی را داشته باشد. اگر اعتماد چیزی باشد که مجبور شوید برای کسب آن تلاش کنید به جای اینکه جزء ذات ارتباطتان باشد، باید بدانید که رابطه‌تان مشکل دارد.

۱۲- گناهکار فرض کردن شما تازمانیکه خلاف آن ثابت شود. فرد سلطه گر مهارت زیادی در ایجاد این حس در شما دارد که کار اشتباهی انجام داده‌اید، حتی قبل از اینکه بفهمید اصلاً چکار کرده‌اید. ممکن است از راه برسید و ببینید از چیزی که متوجه آن شده‌اند یا در غیاب شما به آن فکر کرده‌اند عصبانی هستند. و آنقدر مدارک علیه کار اشتباهتان ارائه می‌کنند تا احساس کنید یک پرونده درست و حسابی علیه شما تنظیم کرده‌اند — حتی بااینکه اصلاً آن را درک نمی‌کنید. از جایی که لیوان قهوه‌اش را گذاشته‌اید تا ناهار خوردنتان با یکی از همکارانتان بدون اینکه به او بگویید، همیشه به داشتن انگیزه‌های تبه‌کارانه متهم هستید. چرا اینکار را می‌کنند؟ بخاطر اینکه از آن برای وادار کردنتان به کاری یا چیزی استفاده کنند و یا تلاش کنند آنطور که آنها می‌خواهند رفتار کنید.

۱۳- خسته کردن شما از بحث و مشاجره تا جایی که کوتاه بیایید. خیلی از افراد سلطه گر با زیرکی حرف خود را به کرسی می‌نشانند اما خیلی از آنها هم آنقدر با شما بحث می‌کنند که بالاخره حرف خود را به کرسی بنشانند. این در مواردی که طرفشان منفعل‌تر باشد و حوصله بحث کردن طولانی مدا سر یک مسئله را نداشته باشد شایع‌تر است. با این روش طرفشان را از بحث‌های طولانی خسته کرده و باعث می‌شوند حرفشان را بپذیرند.

۱۴- ایجاد احساس حقارت در شما بخاطر اعتقاداتتان. چه درمورد ایمان و اعتقادات مذهبی‌تان باشد، چه عقاید سیاسی‌تان. چه سنت‌های فرهنگی یا دیدگاه شما نسبت به طبیعت انسان. خیلی خوب است که کسی که در زندگی‌مان است ما را به بحث‌های جالب که باعث می‌شود دیدی متفاوت نسبت به دنیا پیدا کنیم، وارد کند اما اینکه عقاید شما را احمقانه جلوه دهد و تحقیرتان کند و سعی کند دیدگاه شما را درمورد چیزی که خیلی برایتان مهم است تغییر دهد اصلاً خوب نیست. به استقبال تجربیات و ایده‌های جدید رفتن فوق‌العاده است اما برای یک همسر سلطه گر این فقط یک خیابان یکطرفه است. او دوست دارد شما را وادار به پذیرفتن اعتقادات خودش کند.

۱۵- ایجاد این حس که ارزش با او بودن را ندارید. همسران سلطه گر چه با ایجاد این حس باشد که کمتر از آنها جذاب هستید یا با بزرگ‌تر جلوه دادن دستاوردهای کاری خودشان نسبت به دستاوردهای شما یا مقایسه کردن شما با افرادیکه قبلاً در زندگی‌شان بوده‌اند، می‌خواهند وادارتان کنند که قدر اینکه با آنها هستید را بدانید. این باعث می‌شود سعی کنید برای خوشحال و راضی کردنشان بیشتر و بیشتر تلاش کنید.

۱۶. اذیت کردن و مسخره کردن‌هایی که ایجاد ناراحتی کند. شوخی و اذیت کردن یکی از روش‌های ارتباطی در خیلی از روابط است. نکته مهم این است که این رفتار در هر دو طرف احساس راحتی و محبت ایجاد کند. اما در بسیار از روابط سلطه گر، آزار احساسی با جملاتی نظیر «فقط داشتم شوخی می‌کردم، نباید به خودت بگیری» توجیه می‌شود. این رفتار نه تنها شما را ناراحت کرده بلکه به داشتن واکنش نادرست هم متهم کرده است و در اصل به شما گفته می‌شود که در برابر اینکه چه احساسی پیدا کنید حقی ندارید.

۱۷- ارتباط جنسی که بعد از آن احساس ناراحتی دارید. رفتارهای سلطه گر و کنترل‌کننده همیشه راه خود را در اتاق‌خوابتان هم باز می‌کنند. گاهی‌اوقات در همان لحظه ارتباط جنسی هم هیچ‌چیز برایتان خوشایند نیست و گاهی بعد از آن احساس ناراحتی به شما دست می‌دهد. در هر دو حالت وقتی ارتباط جنسی با او احساس خوبی به شما نمی‌دهد، نشانه این است که مشکلی وجود دارد.

۱۸- عدم تمایل به شنیدن نظرات شما. متوجه می‌شوید که مدام وسط حرف شما می‌پرد یا نظراتی که ارائه می‌کنید خیلی زود فراموش می‌شوند یا اصلاً توجهی به آنها نمی‌شود. مکالمات شما معمولاً تحت سلطه اوست تاجاییکه یادتان نمی‌آید آخرین باری که درمورد نظر شما سوال کرده است کی بوده است. همینطور هیچوقت اجازه نمی‌دهد درمورد رفتارهای او نظر و احساستان را ابراز کنید.

۱۹- مجبور کردن شما به رفتارهای ناسالم مثل اعتیاد به موادمخدر. زیر سوال بردن اهداف شما برای تناسب‌اندام، وسوسه کردن مداوم شما به کشیدن سیگار وقتی ترکش کرده‌اید، احترام نگذاشتن به تصمیم شما به کمتر نوشیدن مشروبات الکلی و … همه اینها روش‌هایی است که همسر سلطه‌گر تلاش‌های شما برای سالم‌تر زندگی کردن را خنثی می‌کند. ازآنجا که این افراد تلاش می‌کنند طرف‌مقابل خود را ضعیف‌تر کنند، ابزاری طبیعی برایشان به حساب می‌آید.

۲۰- از بین بردن اهداف تحصیلی و کاری‌تان با ایجاد حس تردید به خودتان. شاید همیشه فکر می‌کردید به دانشکده حقوق بروید و الان همسرتان باعث می‌شود احساس کنید که نمراتتان به اندازه کافی خوب نیست که در آن رشته قبول شوید. شاید همیشه دوست داشتید تجارتی برای خودتان راه بیندازید اما همسرتان افکار و ایده‌های شما را احمقانه می‌داند و باعث شده است اعتمادبه‌نفستان را از دست بدهید. یک همسر سلطه‌گر با کاشتن بذر تردید درمورد استعدادها و توانایی‌هایتان، همیشه از شما بعنوان سلاحی علیه خودتان استفاده می‌کند. این روشی دیگر برای گرفتن استقلال شما و وابسته کردن بیشترتان به خودش است تا خواسته‌های او را بهتر انجام دهید.

ادامه مطلب / دانلود

آیا در یک رابطه عاشقانه یک‌طرفه هستید؟

۱.از مایه‌گذاشتن برای رابطه‌تان خسته شده‌اید.

یک رابطه باید بده و بستان باشد، اما یکی از شما مایه می‌گذارد و دیگری بیش‌تر از سهم‌اش می‌گیرد. شما تولد شریک عشقی‌تان را به یاد داشتید اما او تولد شما را فراموش کرد. شما برای غافل‌گیری او از بیرون شام گرفته‌اید و به خانه آمده‌اید، اما او هرگز آن را تلافی نکرده‌است.

مایه‌گذاشتن یک‌طرفه لزوما مادی هم نیست. آیا شما کسی هستید که همیشه در اتاق‌خواب به همسرتان لذت می‌دهید، اما او وقتی لذت‌اش تمام شد پشت‌اش را به شما می‌کند و می‌خوابد؟
۲. اعتماد یک خیابان یک‌طرفه است

شریک عشقی‌تان درباره‌ی آن بخش از جسم‌تان، که فقط خودتان از آن آگاه هستید، با هم‌کاران‌اش صحبت کرده‌است و این به گوش شما می‌رسد. حتی یک خیانت در امانت جزیی می‌تواند به یک رابطه آسیب جدی برساند. اگر نمی‌توانید برای رازهای جزیی به همسرتان اعتماد کنید، چه‌طور می‌خواهید برای رازهای بزرگ به او اعتماد کنید؟
۳. دوستان یا خانواده‌تان تایید نمی‌کنند

اگر می‌دانید دوستان و/یا خانواده‌تان همدم‌تان را تایید نمی‌کنند، رابطه‌تان یک‌طرفه است. احتمالا آنها شاهد رفتارهای خودخواهانه یا بی‌احترامی مکرر بوده‌اند و این نوع رفتار را برای شما نمی‌خواهند.
۴. شما کسی هستید که تاریخچه‌ی رابطه‌تان را حفظ می‌کند

می‌دانید نخستین قرار آشنایی‌تان، نخستین بوسه‌تان، و سالگرد نخستین رابطه‌ی عاشقانه‌تان چه‌وقت بوده‌است، اما شریک عشقی‌تان به این رویدادهای معنی‌دار بی‌توجه است. اگر شما کسی هستید که رویدادهای رابطه‌تان را طرح‌ریزی می‌کند، می‌تواند نشانه‌ی این باشد که رابطه‌تان یک‌طرفه است.
۵. از خانواده‌ی شریک عشقی‌تان هیچ‌چیز نمی‌دانید

با این‌که شما سعی کرده‌اید شریک عشقی‌تان و خانواده‌تان را به هم نزدیک کنید، شریک عشقی‌تان هرگز این کار را برای شما نمی‌کند. انگار شما را مثل یک راز از اقوام‌اش پنهان می‌کند.
۶. همه‌ی بار عاطفی به دوش شما است

پژوهشگران توجه به عواطف دیگران را “بار عاطفی” می‌نامند. گزارشی در مجله‌ی مشکلات خانواده گزارش می‌کند پژوهشی درباره‌ی سلامت روانی ۱۰۲ زوج فرزنددار نشان می‌دهد:

اعضای خانواده برای برطرف کردنن یازهای عاطفی آدم‌ها، بهبود سلامتی‌شان، و سازگاری تلاش می‌کنند.
وقتی بار عاطفی به‌طور برابر تقسیم می‌شود، هم مردان و هم زنان در خانواده به منابع حمایت عاطفی دسترسی دارند.
با این حال، توزیع بار عاطفی، درست مثل کار خانه و مراقبت از فرزند، به دو شاخه‌ی نقش‌های مرد و نقش‌های زن تقسیم می‌شود.

حفظ توازن عاطفی یک رابطه کار دشواری است. اگر شریک عشقی‌تان، از احساسات‌تان حمایت نمی‌کند، اما شما این کار را برای او می‌کنید، رابطه‌تان یک‌طرفه است.
۷. بیش‌تر از سهم منصفانه‌تان کارهای خانه را انجام می‌دهید

شما سگ را به گردش می‌برید، بیش‌تر اوقات ظرف‌ها را می‌شویید، خانه را تمیز می‌کنید، و خیلی بیش‌تر از شریک عشقی‌تان شام را آماده می‌کنید؛ چرا وقتی نوبت به این می‌رسد که انجام کارها وظیفه‌ی کیست، همه‌چیز تا این حد یک‌طرفه است؟

شریک عشقی‌تان باید بخواهد عشق‌اش را از طریق چیزهای کوچک به شما نشان بدهد. گفتن “دوستت دارم” خیلی فراتر از به زبان آوردن این جمله است. حقیقی‌ترین “دوستت دارم‌ها” در غالب همان کارهای روزمره‌ی خانه است که او به خودش زحمت کمک کردن در آنها را نمی‌دهد.
۸. برای شریک عشقی‌تان بیش‌تر از خودتان پول خرج می‌کنید

وقتی نوبت به تامین مالی رابطه‌تان می‌رسد، شما بارها بیش‌تر از شریک عشقی‌تان صورت‌حساب‌ها را می‌پردازید. نه‌اینکه میزان پولی را که خرج کرده‌اید پیگیری کنید، اما در کل احساس می‌کنید سهم شما و سهم شریک عشقی‌تان متوازن نیست.

گاهی یکی از شما احساس می‌کند باید امور مالی را کنترل کند، که براساس یک پژوهش، این می‌تواند بر سطح رضایتمندی در یک رابطه اثر داشته‌باشد. وقتی یک فرد مسائل اقتصادی را در رابطه کنترل می‌کند، طرف مقابل کنترل کم‌تری دارد، و ممکن است شریک‌اش عشقی را مقصر بداند که توانایی او را در تصمیم‌گیری درباره‌ی پول محدود کرده‌است.
۹. انگار شریک عشقی‌تان توجه نمی‌کند

شما تمام روز بیرون بوده‌اید اما شریک عشقی‌تان به خودش زحمت نمی‌دهد بپرسد کجا دفته‌بودید یا چه می‌کردید. آیا اصلا متوجه شده‌بود شما نبودید؟

وقتی به نظر می‌رسد شریک عشقی‌تان اهمیتی نمی‌دهد که روزتان را چگونه گذرانده‌اید، دارد با شما مانند یک هم‌خانه‌ی معمولی رفتار می‌کند نه یک شریک عشقی.

شریک‌های عشقی به یک‌دیگر توجه می‌کنند و این را با ابراز علاقه به فعالیت‌های همسرشان نشان می‌دهند. شریک عشقی‌تان نباید شما را اطلاعات گرفتن تحت فشار قرار دهد، اما حداقل باید درمورد چیزهایی که در غیاب او با آنها مواجه شده‌اید کنجکاو باشد.
۱۰. شک می‌کنید که شاید شما بیش‌تر از شریک عشقی‌تان عاشق هستید.

این رابطه در قلب‌تان هم یک‌طرفه شده‌است. وقتی نشانه‌های توجه شریک عشقی‌تان کم‌تر از حد انتظارتان است، از خودتان می‌پرسید آیا او به اندازه‌ای که من عاشق‌اش هستم، عاشق من هست یا نه.

ادامه مطلب / دانلود

علائم بحران مالی در زندگی شخصی

مشکلات مالی، بالاخره به هر طریقی و به شکل موذیانه‌ای وارد زندگی همه ما می‌شوند، اما در بسیاری از موارد، ما علایم حضور آنها را جدی نمی‌گیریم و این بی‌توجهی تا عمیق‌تر شدن بحران مالی ادامه می‌یابد، درحالی‌که با توجه کردن به برخی هشدارها می‌توان از بروز فاجعه‌ای جدی جلوگیری کرد.

مشکلات مالی، بالاخره راهی را پیدا می‌کنند تا به صورت پنهانی به زندگی شما بخزند. در ابتدا، شاید همه ما شروع به قرض گرفتن یا خرید اقساطی کالا کنیم، اما قبل از اینکه خودمان بفهمیم، با کوهی از مشکلات مالی مواجه می‌شویم. شاید در ابتدا، با تکذیب این مشکلات و ناتوانی در مدیریت مالی، خودمان را فریب دهیم و آرام کنیم، اما در نهایت، اگر تدبیر درستی در حل این مشکل به کار نبندیم و به جای به کنترل درآوردن این وضعیت، «خودمان را به آن راه بزنیم»، آن‌وقت مشکلات بدی گریبانگیرمان خواهد شد.برخی علایم خاموش وجود دارند که ما را ناخواسته وارد بحران مالی جدی می‌کنند اما اغلب آنها را جدی نمی‌گیریم. در ادامه به پنج علامت هشدار دهنده اشاره می‌کنیم که درصورت جدی نگرفتن آنها، باید بهای سختی بپردازیم.
آیا دائما از اقوام و آشنایان پول قرض می‌گیرید؟

بسیاری از ما، مدام دچار مشکلات مالی می‌شویم اما اگر دیدید که مدام از دوست و آشنا پول قرض می‌گیرید، و برای بازپرداخت آنها دائما به مشکل برمی‌خورید، یا اصلا توان بازپرداخت این قرض‌ها را ندارید، باید این مسئله را به عنوان یک هشدار قلمداد کنید. علاوه بر این، قرض گرفتن پول از کسی که دوستش دارید، مانند همسر یا نامزدتان، و تاخیر در بازپرداخت آن، ممکن است حتی به قیمت نابودی زندگی شخصی‌تان تمام شود.
طلبکارانتان تماس می‌گیرند و شما پاسخ آنها را نمی‌دهید؟

جواب ندادن به تماس‌های طلبکاران شما را از دست آنها نمی‌رهاند. شاید برای مدت کوتاهی از دست آنها فرار کنید و خودتان را خلاص کنید اما این کار اصل مشکل را حل نمی‌کند بلکه مشکلات مالی شما همچنان وخیم‌تر خواهد شد و طلبکارانتان هم بالاخره شما را پیدا خواهد کرد.
به شدت به وام و قسط وابسته شده‌اید؟

اگر اغلب اوقات و به هر بهانه‌ای حتی برای خرید‌های کوچک اقدام به دریافت وام و خرید قسطی می‌کنید، این نشان می‌دهد که شما بیش از درآمدتان خرج می‌کنید. این رویه سبب متورم شدن حجم بدهی‌ها شده و حتی منجر به مشکلات مالی جدی‌تر خواهد شد. وقتی علایم اولیه و هشدار دهنده را دریافت کردید، و دیدید از پس هزینه‌های عادی خود نظیر بنزین یا خریدهای روزمره بر نمی‌آیید، زمان آن رسیده تا تغییر جدی در بودجه‌بندی خود ایجاد کنید.
از حقوق این ماه تا حقوق ماه بعد، کاسه «چه‌کنم» به‌دست می‌گیرید؟

اگر مشاهده کردید که بیش از حد از حقوق خود برداشت کرده و از این ماه تا ماه بعد کل حقوقتان تمام می‌شود و هیچ پولی برای پس‌انداز باقی نمی‌ماند، شما درواقع در لبه پرتگاه مالی قرار دارید و تنها چیزی که لازم است شما را از این پرتگاه به پایین بیاندازد، نیاز به یک هزینه فوری یا اضطراری است تا شما را به عمق بحران بیندازد. بنابراین، هیچوقت صبر نکنید تا بحران سر برسد تا بعد با آن مقابله کنید. به محض مشاهده کردن مشکلات مالی، به دنبال راه‌های بشد تا خرج خود را کم کرده و درعوض پول بیشتری پس‌انداز کنید.
دروغ‌های مالی می‌گویید؟

آیا خریدهایی را پنهان از چشم همسرتان می‌کنید و به او دروغ می‌گویید؟ اگر کنترل هزینه‌های خود را از دست داده‌اید و به میزان قابل توجهی درباره مسائل مالی خود پنهانکار شده‌اید، این مسئله می‌تواند مشکلات مالی وحشتناکی را برای شما ایجاد کند. علاوه ‌بر این، داشتن رویکرد و نگاهی بی‌مسئولیت در قبال پول، نشان از مشکلات و نگرانی‌های روحی در شما دارد که باید آنها را جدی گرفت. شاید بهتر باشد در چنین مواردی با یک روانشناس یا روان‌درمانگر ملاقات کنید تا مشکلات شما را به صورت عمیق ریشه‌یابی کند.

ادامه مطلب / دانلود

صدای همهمه و بازی های معصومانه کودکانه فضای خانه ها و گوشه و کنار شهر را در بر میگرفت .کودکان به بازی هایی می پرداختند که ،رنگ و بوی سادگی و صمیمیت داشت ! حال از آن دوران فاصله ای به بلندای یک قرن نگرفته ایم اما امروزه دنیای پاک و بی آلایش کودکانه دستخوش تغیرات زیادی شده است و نونهالان عصر حاضر به بازی هایی مشغولند که شاید هیچ گونه تناسبی با دنیای آنها ندارد …

زنان و مردان متاهل این مطلب آموزنده را بخوانند

* بازی هایی که افکار کودکان را به هم می ریزد

زندگی آرام و پر از رویاهای شیرین حق هر کودک است اما امروزه بازی های رایانه ای خوش رنگ و لعاب هر لحظه بیشتر جهان بکر و بی آلایش کودکان را به ورطه نابودی میکشاند! به عنوان مثال کودکی که ۵یا ۶ سال بیشتر ندارد می آموزد که چگونه برای پیروزی قلب انسانی را با صلاح نشانه بگیرد و یا به بازی هایی غیر اخلاقی بپردازد که نتیجه ای جز آلوده سازی روح لطیفش در پی نخواهد داشت .شاید در گیر و دار زندگی و مشاغل روزانه این مساله زیاد مورد توجه واقع نشده باشد اما با کمی تامل در خواهیم یافت که چه ظلم نهانی در در لباسی زیبا و به ظاهر سرگرم کننده به برخی کودکان این نسل عرضه میشود .

سارا ،۲۸ساله شاغل و متاهل، استفاده از بعضی سرگرمی های مجازی را برای کودکان همچون سمی میداند که هر لحظه بیشتر روح و ذهن معصومشان را مسموم خواهد کرد. او میگوید اگر روزی صاحب فرزندی شوم تلاش خواهم کرد تا دنیایش از این به ظاهر سرگرمی ها دور بماند .این بازی ها اغلب حالت جنگ و گریز دارند که به طور حتم نمیتواند مناسب حالات و روحیات یک کودک باشد .

دکتر حسین ابراهیمی مقدم روانشناس، این گونه بازی ها را زمینه ساز بروز خشونت و تندخویی در کودکان میداند و میگوید :سبک اغلب بازی های رایانه ای با افکار کودکان سازگاری ندارد .در این نوع بازی ها کودک خود را در نقش قهرمان داستان میپندارد و طبیعی است که رفتار خشن و گاه غیر اخلاقی شخصییت اصلی بازی به او انتقال پیدا کند واین به خودی خود میتواند سبب شود تا در دوران بزرگسالی به شخصی تندخو و غیر قابل کنترل تبدیل شود .

* از تاثیر های مثبت نیز غافل نشویم

بازی های جنگی و غیر اخلاقی اگرچه میتواند موجب بلوغ زودرس و یا بالا رفتن میزان تنش در کودکان باشد با این حال اگر آنان به سبکی از این بازی ها بپردازند که دارای بار منفی روانی نباشد و سازگاری با گروه سنیشان داشته باشد میتواند اثرات سودمندی برای کودک به ارمغان بیاورد .

هما،۳۴ساله متاهل و خانه دار در باره نوع بازی هایی که کودکان به آن میپردازند میگوید :من به سرگرمی هایی که فرزندم به آن میپردازد حساسیت خاصی دارم و در این مورد با روانشناس نیز مشورت نموده ام و کودکم را تنها مجاز به بازی هایی کرده ام که جنبه ذهنی و افزایش هوش را به دنبال دارند. به طور حتم انجام این گونه بازی ها اگر با نظارت صحیح والدین و انتخاب بر اساس رده سنی باشد نه تنها مضر نیست بلکه مفید نیز هست .

ابراهیمی مقدم درباره انجام بازی های رایانه ای برای کودکان و تاثیرهای مثبتی که میتواتد به دنبال داشته باشد معتقد است :استفاده از این بازی ها اگر به درستی صورت پذیرد میتواند موجب بالا رفتن روابط اجتماعی و بهبود کیفیت رفتار در کودک شود به شرط آن که دارای چهار چوب مستحکم و مناسب با ارزش های فرهنگی جامعه ما باشد .

* آیا بازی های رایانه ای از کودک یک شخص انزوا طلب میسازد ؟

انجام این گونه بازی ها برای کودکان میتواند جنبه های مثبت و منفی فراوانی به دنبال داشته باشد این صحبت مصداق همان جمله حفظ تعادل در زندگیست حتی اگر خردسالی به بازی هایی بپردازد که مناسب روح و فکرش باشد اما تمام ساعات روز خود را به آن اختصاص دهد پدیده ای به نام انزوا طلبی در او به وجود خواهد آمد .کودکی که ساعتهای زیادی را به این نوع سرگرمی ها اختصاص میدهد خواه ناخواه از دنیای واقعی فاصله میگیرد و برای خود جهانی مجازی میسازد به دور از صفا و صمیمیت که تنها منحصر به او و شخصیت های بازی اوست و در نتیجه به فردی گوشه گیر و منزوی تبدیل خواهد گشت .

ابراهیمی مقدم در این باره میگوید : کودکی که تمام وقت سرگرم بازی های مجازی است به طور حتم در سنین بزرگسالی نمیتواند شخصی موفق و اجتماعی باشد و بهتر است والدین با کنترل و مدیریت بر فرزندشان از بروز این اتفاقات ناخوشایند احتمالی در آینده او جلو گیری کنند.

*کودکان سرمایه های جامعه فردا هستند

والدین می بایست هنگامی که فرزندانشان به انجام این گونه بازی ها مشغولند ،گاهی نقش هم بازی او را ایفا کنند؛ به این ترتیب میتوانند از معایب و مزایای احتمالی این بازی ها مطلع شوند و ضمن مشورت با روانشناسان درباره نوع مناسب این بازی ها و مشخص کردن ساعاتی مشخص برای انجام آن با پرورش روح و افکار آنها از وارد شدن صدمات جبران ناپذیری که ممکن است به روح و روان این نونهالان وارد شود جلوگیری کنند. کودکان فردای جامعه ما هستند توجه به حفظ سلامت روانی و فکری آنها فردایی روشن را برای جامعه رقم خواهد زد.

ادامه مطلب / دانلود

رازهای زیبایی مادر‌بزرگ ها

رازهای زیبایی مادر‌بزرگ ها

مادربزرگ‌ها همیشه راه‌های خلاقانه و جالبی برای حل هر مشکلی دارند. فقط کافی است سری به آشپزخانه بزنند و با یک کاسه و چند میوه و چند روغن با یک معجون زیبایی برگردند. دیگر نه خبری از جوش هست و نه رد و اثری از آکنه و سیاهی دور چشم.

مادربزرگ‌ها همیشه با مواد شیمیایی و آرایشی مخالف هستند، برای همین هم از هر مواد طبیعی و ارگانیکی که در خانه پیدا می‌شود، استفاده می‌کنند ‌و بهترین ماسک‌ها و کرم‌های طبیعی را می‌سازند‌. حتما شما هم مادر‌بزرگی دارید که می‌توانید با توصیه‌هایش پوست و موهای‌تان را زیبا و درخشان کنید. اگر هم کنجکاو هستید که بدانید ماد‌ربزرگ من چه نسخه‌ای برا‌ی زیبایی‌هایش در جوانی داشته، بهتر است این مطلب را تا انتها بخوانید.

روشن کردن پوست با لیمو و خیار

بعد از چند سال استفاده از لوازم آرایشی و کرم پودر‌ها‌، رنگ صورت کدر و مات می‌شود. اگر دل‌تان می‌خواهد صورت‌تان روشن شود و از کدری بیرون بیاید و بدرخشد، بهتر است به‌جای استفاده از سفید‌کننده‌های شیمیایی از مخلوط خیار و لیمو استفاده کنید. یک عدد خیار را رنده کرده و

ادامه مطلب / دانلود

وزیر ورزش و جوانان گفت: بیمه تا حد زیادی می‌تواند مشکل جوانان را تسهیل کند در این جهت بیمه ایران کوشش کرده بدون توجه به سود و در جهت حمایت از جوانان عمل کند.

شرایط استفاده جوانان از بیمه ازدواج

شرایط استفاده جوانان از بیمه ازدواج

محمود گودرزی در مراسم رونمایی از بیمه ازدواج جوانان که امروز در وزارت ورزش و جوانان برگزار شد، گفت: موارد بسیار مهمی در بیمه ازدواج جوانان گنجانده شده است که شامل آموزش‌های پیش و پس از ازدواج و حمایت‌های مادی و معنوی پس از ازدواج می‌شود و این امر موجب می‌شود که جوانان با اطمینان خاطر بیشتری نسبت به آینده ازدواج کنند.

او با تاکید بر ضرورت اطلاع رسانی در زمینه بیمه ازدواج جوانان گفت: اطلاع مردم از این بیمه می‌تواند در نضج گرفتن و تقویت بیمه ازدواج جوانان موثر باشد و در این زمینه رسانه‌ها نقش مهمی ایفا می‌کنند.

وزیر ورزش و جوانان تاکید کرد: فعالیت بیمه‌ها در زمینه ازدواج،‌ مسکن،‌ اشتغال و سایر مسایل مبتلا به جوانان می‌تواند در کاهش این مشکلات جوانان بسیار موثر باشد.

وزیر ورزش و جوانان در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت:‌ بدیهی است که دولت به تنهایی قادر به رفع مسایل مبتلا به جوانان نیست بنابراین باید از همه ظرفیت‌های موجود در جامعه به ویژه ظرفیت‌های مردمی بهره برد و از تکنیک‌هایی استفاده کرد که الزاما شناخته شده نیست.

گودرزی در پایان گفت: بیمه بخشی از مشکلات جوانان را ولو محدود پوشش می‌دهد که در این شرایط باید از این ظرفیت مناسب بیشتر استفاده کنیم چرا که بیمه گستره وسیعی دارد و حتی بیرون از مرزها را نیز شامل می‌شود.

سید عباس حسینی مدیرعامل بیمه ایران نیز گفت: در این جلسه شاهد پیوند صنعت بیمه و جوانان هستیم. بیمه ایران به عنوان پدر معنوی بیمه کشور تلاش می‌کند با ارائه خدمات نوین بیمه‌ای نیاز امروز کشور را پاسخ دهد و امیدواریم حضور بیمه ایران توجه سایر بیمه‌ها به نیازهای روز جامعه به ویژه جوانان را موجب شود و ما آمادگی داریم که از امروز در زمینه صدور بیمه ازدواج اقدام کنیم.

او انعطاف پذیری را از جمله ویژگی‌های بیمه ازدواج ذکر کرد و گفت: این بیمه پس از پنج سال امکان بازخرید دارد و ما باید تلاش کنیم بیمه‌ نامه‌هایی مانند بیمه‌نامه جوانان را توسعه دهیم. در این جهت توانسته‌ایم در کمتر از دو ماه از انعقاد تفاهم نامه بین وزارت ورزش و جوانان و بیمه ایران به مرحله اجرای بیمه ازدواج برسیم.

مدیرعامل بیمه ایران گفت: این بیمه به عنوان تنها شرکت بیمه‌ای دولتی کشور خود را متعهد می‌داند تا به مسئولیت اجتماعی بیش از پیش بپردازد و امیدواریم بیمه نامه ازدواج موجب ایجاد امید و نشاط بیشتری بین جوانان شود.

در ادامه این مراسم اکبر افتخاری عضو هیئت مدیره بیمه ایران نیز گفت: حداقل مبلغ پرداختی ماهانه برای بیمه ازدواج ۵۰ هزار تومان است که با این مبلغ، پس از بیست سال به افراد ۱۸ میلیون تومان بابت مراسم عقد، ۱۸ میلیون تومان برای جهیزیه، ۱۲ میلیون تومان به منظور تولد نخستین فرزند و ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان برای کنسل شدن مراسم ازدواج و ۱۰ میلیون تومان برای کمک هزینه مهریه در صورت فوت همسر پرداخت می‌شود.

شرایط استفاده جوانان از بیمه ازدواج

هر خانواده می‌تواند با پرداخت حداقل ماهانه ۵۰ هزار تومان برای فرزند خود خریداری کند. البته برای بهره‌مندی از مزایای این بیمه‌نامه باید حداقل ۵ سال از پرداخت حق بیمه گذشته باشد تا فردی بتواند از مزایای آن استفاده کند.

اگر خانواده‌ای ماهانه ۵۰ هزار تومان حق بیمه برای تهیه بیمه نامه ازدواج پرداخت کند در پایان سال بیستم بابت مشاوره ازدواج دو میلیون و ۶۰۰ هزار تومان، کمک هزینه عقد و عروسی ۱۸ میلیون تومان، کمک هزینه جهیزیه ۱۸ میلیون تومان(برای خانم‌ها)، کمک هزینه مسکن ۱۸ میلیون تومان(برای آقایان) و تولد اولین فرزند ۱۲ میلیون تومان دریافت کند.

به عبارت دیگر اگر خانواده‌ای هر ماه ۵۰ هزار تومان به مدت ۲۰ سال پرداخت کند سرمایه‌ای معادل ۵۲ میلیون تومان برای فرد ایجاد شده است.

ادامه مطلب / دانلود

شوهرم مادرش را بیشتر از من دوست دارد!!

شوهرم به مادرش بیشتر از من محبت می کند!!
سوال کاربر :
۷ سال است ازدواج کرده ام و یک دختر ۳ ساله دارم. همسرم آن قدر که به مادرش علاقه دارد و به او احترام می گذارد هیچ توجهی به ما نمی کند. لطفا راهنمایی کنید، چه کار کنم که شوهرم به ما و زندگی اش توجه کند؟

پاسخ کارشناس :

مخاطب گرامی! یکی از مهم ترین نکات درباره ابراز محبت و دریافت آن، تفاوت های زوجین است. در بسیاری از موارد یکی از زوجین به شیوه و روشی محبت می کند که خودش دوست دارد به همان شیوه محبت دریافت کند. مثلا خانمی انجام کارهای خانه یا کدبانو بودن را محبت می داند در حالی که همسرش نیازمند محبت کلامی او ست یا مردی بیشتر کار کردن را اقدامی محبت آمیز به همسرش می داند اما همسر وی نیازمند گفت و گوی محبت آمیز یا دریافت دیگر انواع محبت از جانب او است.

راه دریافت محبت خود را مشخص کنید

قدم اول برای رفع چنین نقیصه ای این است که زوجین راه دریافت محبت خود را مشخص کنند؛ یعنی به صراحت و بدون پرده پوشی بیان کنند که به کدام نوع توجه و دریافت محبت نیاز دارند و ترجیح می دهند چگونه نیاز به محبت شان برآورده شود که البته لازمه آن خودآگاهی زوجین است. بسیاری از زوجینی که یکدیگر را دوست دارند در مواقع زیادی از نیاز هم بی خبر هستند.

مهر طلبی همسرتان را بشناسید

قدم دوم مشخص کردن میزان مهرطلبی زوجین است. میزان مهرطلبی و نوازش جویی افراد متفاوت و بسیار محتمل است که زوجین به یک میزان مهرطلب نباشند. افراد مهرطلب معمولا در صورت دریافت نکردن محبت مورد نیاز، احساس ناامنی می کنند و در برخی موارد دچار سوءظن و بدگمانی می شوند. چاره این مسئله نیز همان بیان و شفاف سازی است.

از روش های متنوع کمک بگیرید

قدم سوم استفاده از روش های متنوع در ابراز محبت است. توصیه می شود زوجین خلاقیت به خرج دهند و ابراز محبت را به شکل های متنوعی انجام دهند. روش هایی همچون نوشتن نامه، ارسال پیامک، یادداشت گذاشتن روی اشیای منزل و اتاق خواب، ارسال ایمیل و . . . می تواند نیاز به دریافت محبت را به خوبی پاسخ دهد.

قدردان محبت همسرتان باشید

قدم چهارم قدردانی و تشکر از محبت و توجه همسر است. یکی از راه های شکل دادن رفتار اطرافیان مان قدردانی و تشکر از رفتارهای مثبت آن ها (هرچند که مقدار آن کم باشد) است. با این روش همسر شما کم کم متوجه می شود کدام یک از رفتارهایش چنین پاسخ مثبتی ایجاد می کند و آن رفتار را افزایش خواهد داد.

یک طرفه به میدان محبت نروید

قدم پنجم که مکمل قدم قبل است خودداری از مهرورزی یک جانبه و یک سویه است. معمولا این تصور اشتباه وجود دارد که «من محبت می کنم تا همسرم تغییر کند» یا «عشق من بالاخره او را عوض می کند». این باور نادرست است. محبت یک سویه و همیشگی کم کم نادیده گرفته می شود چرا که خاصیت سیستم روانی انسان این است که محرک های یکنواخت و تکراری را نادیده می گیرد.

ادامه مطلب / دانلود

سوالات خانم‌ها در اولین قرار عاشقانه

خانم‌ها در دنیای قرار ملاقات‌های عاشقانه بسیار باهوش هستند. آنها معمولاً با مجموعه‌ای از سوالات برای آشنایی با همسر آینده شان سر اولین قرار می‌آیند و این سوالها را از همه مردهایی که به تازگی برای ازدواج با آنها آشنا می‌شوند، می‌پرسند.

این سوالات بسیار هوشمندانه هستند و ممکن است علیه شما عمل کنند.

به همین دلیل اگر می‌خواهید همسر آینده خود را به دست آورید و قربانی ذکاوت او نشوید، باید این سوالات و انگیزه‌های پشت آنها را بدانید.

بیشتر زن‌ها می‌دانند در مردها به دنبال چه منافعی هستند. به همین دلیل است که این سوالات استاندارد را به محض اینکه فرصت پیدا کنند از آنها می‌پرسند. این سوالات به خانم‌ها کمک می‌کند در وقتشان صرفه‌جویی کنند و اطلاعات لازم را درمورد مرد موردنظرشان به دست آورند.

اگر از قبل بدانید که خانم‌ها با این سوالات در ذهنشان به ملاقات شما خواهند آمد، خودتان برای پاسخگویی قوی‌تر خواهید کرد.

چون دیگر می‌دانید می‌خواهند چه بکنند و آنقدر خودتان را قوی می‌کنید که این شما باشید که دینامیک رابطه را تعیین می‌کنید نه آنها.

بااینکه دانستن سوالاتی که خانم‌ها ممکن است در اولین قرارملاقات از شما بپرسند خیلی مهم است اما اینکه انگیزه‌های پشت این سوالات را بدانید مهم‌تر است.
قصد و نیت‌هایی که خانم‌ها از آقایان پنهان می‌کنند…

خانم‌ها برای ازدواج با مردها دو دلیل اصلی دارند: منافع خارجی و منافع داخلی.

پشت این منافع، شما می‌توانید احساس ببینید. واقعاً همینطور است. خانم‌ها به دنبال همین احساس هستند.

اگر این واقعیت را نادیده بگیرید آنوقت دنیای دوستی‌ها و عاشقی‌ها شما را زنده‌زنده می‌بلعد و با دلی شکسته می‌مانید.

خوب اجازه بدهید از نزدیک‌تر به آن نگاه کنیم…

منافع خارجی دارایی‌های مادی و فرصت‌هایی هستند که در وقت و تلاش خانم‌ها صرفه‌جویی می‌کنند و به آنها احساس امنیت و لوکس بودن می‌دهند. درحالیکه منافع داخلی چیزهایی مثل ماجراجویی‌ها و چالش‌ها هستند که به آنها حس هیجان و لذت می‌دهد.

و درست مثل این دو انگیزه اصلی، مردها هم به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: یا حمایت‌کننده می‌شوند یا عاشق‌پیشه.

چیزی که متوجه می‌شوید این است که مردان حمایت‌کننده، منافع خارجی را ارائه می‌کنند و مردان عاشق‌پیشه منافع داخلی را.

بنابراین دلیل اینکه خانم‌ها این سوالات را از شما می‌پرسند این است که ببینند شما جزء کدام دسته از مردها هستید. به این ترتیب می‌فهمد که چطور باید شما را در چارچوب زندگی‌اش جا دهد.

… به عبارت دیگر، چطور به این منافع دست پیدا کند.

خوب، رمز اصل کنار آمدن با خانم‌ها این است:

دوست دارید آن زن بخاطر کسی که واقعاً هستید با شما ازدواج کند، درست است؟ و تنها راه آن این است که به آنها نشان دهید که مرد عاشق‌پیشه هستید.

اگر «عشق» واحد رایج داشت، آنوقت مردان حمایت‌کننده واقعاً فقیر بودند.

چرا؟

چون خانم‌ها بخاطر چیزی که خودشان واقعاً هستند با آنها نیستند. به این دلیل با آنها هستند که از منافع بیرونی که برایشان فراهم می‌کنند استفاده کنند.

مردان حمایت‌کننده همیشه قابل جایگزین شدن هستند!

بنابراین اگر مستقیم به سوال خانمی جواب دهید، دارید به او نشان می‌دهید که در ازدواج احتمالی‌تان در آینده مرد حمایت‌گر خواهید بود. و این یعنی زن قصد و نیت واقعی خودش را برای به دست آوردن منافع بیرونی از شما، پنهان می‌کند.

اما اگر به این سوالات ابتدایی اولین قرارملاقات جواب ندهید (آن هم به طریق خاصی که به شما یاد می‌دهیم)، به آنها نشان خواهید داد که از دسته مردان عاشق‌پیشه هستید.

آنوقت آن زن بخاطر منافع درونی که دارید با شما خواهد ماند و این نه تنها یعنی بخاطر آن کسی که واقعاً هستید با شماست بلکه شما برای او مثل مرد حمایت‌کننده وسیله‌ای برای رسیدن به هدفش نیستید.

حالا که درک لازم برای تشخیص نیت واقعی خانم‌ها را پیدا کردید، سوالات را برایتان برملا می‌کنیم…

خوب، سوالات خانم‌ها در اولین قرار ملاقات چیست؟

… و چطور می‌توانید به آنها پاسخ دهید که آن زن شما را از دسته مردان حمایت‌کننده نبیند؟

این سوالات اشکال و انواع مختلفی دارند. رمز کار در تشخیص آنها هوشیار بودن است، آن هم با یک ذهن سوال‌کننده.

هرزمان که آن خانم از شما هر نوع سوال خصوصی پرسید، مخصوصاً وقتی مربوط به بحث آن لحظه نباشد، باید کمی مشکوک شوید. باید از خودتان انگیزه او را سوال کنید، «چرا باید این سوال را از من بپرسد؟ از پرسیدن این سوال واقعاً چه هدفی دارد؟»

به طور کلی خانم‌ها خیلی دوست دارند بدانند که چقدر پول درمی‌آورید و دوست دارند درمورد گذشته روابط‌تان هم چیزهایی بدانند. اینها دو سرنخی برایشان هستند که بفهمند شما را در کدام دسته از مردان جا دهند.

دوست دارد بداند چقدر پول درمی‌آورید تا ببیند چه منافع بیرونی را می‌تواند از طریق شما به دست آورد.
سوالاتی مثل:

– کجا کار میکنی؟
– شغلت چیه؟
– چقدر درآمد داری؟ (البته سوال جسورانه‌ای است!)

مردانی که درمورد کار و پولشان پز می‌دهند، بااینکه تصورشان این است که می‌توانند از این طریق نظر آن زن را جلب کنند، اما فقط خودشان را طعمه منفعت‌طلبی خانم‌ها قرار می‌دهند.

و به این دلیل می‌خواهد درمورد گذشته روابطتان بداند که بفهمد چه منافع درونی را می‌تواند از طریق شما به دست آورد.
سوالاتی مثل:

– آخرین باری که نامزد داشتی کی بود؟
– رابطه‌ات با او چطور بود؟
– الان با کس دیگری معاشرت می‌کنی؟ (این هم یک سوال جسورانه دیگر برای اولین قرارملاقات!)

مردانی که درمورد گذشته رابطه‌هایشان حرف می‌زنند، دیدگاهشان را برای آن زن برملا کرده و رویکردشان به رابطه را نشان می‌دهند. این دقیقاً به آن زن نشان می‌دهد چطور می‌تواند منافع درونی که در نظر دارد را از طریق او به دست آورد.

بنابراین، رمز کار در پاسخ دادن به این سوال‌ها، پاسخی است که در جواب به هر کدام از این سوال‌ها به کار می‌آید:

«واقعاً دوست داری بدونی؟» آن هم با یک پوزخند بازیگوشانه.

در دنیای روابط عاشقانه باهوش عمل کنید. وقتی خانمی این سوال‌ها را از شما پرسید، هیچ جوابی به او ندهید!

ادامه مطلب / دانلود

چطور یک انسان جذاب باشم؟!

راز جذابیت افراد جذاب چیست؟

برخی از انسان ها با وجود عدم بهره مندی از بعضی چیزها مثل پول، چهره ی زیبا و یا ارتباطات اجتماعی گسترده، همیشه انرژی و اعتماد به نفس خاصی دارند. حتی شکاک ترین انسان ها هم نمی توانند در برابر این شخصیت های جذاب مقاومت کنند و از خود ترشرویی نشان دهند. اینگونه آدمها در هر محفلی می درخشند؛ همان هایی که برای کمک، راهنمایی و مصاحبت، اولین گزینه ی هر کسی خواهند بود.

شخصیت آنها به گونه ای است که همه را به این پرسش وا می دارد: «او چه چیزی دارد که من ندارم؟ چه چیزی او را تا این حد جذاب می کند؟» اما واقعاً تفاوت آنها با دیگران چیست؟ احساس ارزشمند بودن آنها از درونشان نشأت می گیرد. اینگونه افراد هیچ گاه به دنبال تأیید دیگران نیستند، چون آنقدر اعتماد به نفس دارند که آن را در خودشان پیدا می کنند.

عادات خاصی وجود دارند که شخصیت های جذاب و با اعتماد به نفسی مثل این برای حفظ دیدگاه سازنده ی خود به صورت روزانه به کار می بندند. برخورداری از چنین اعتماد به نفسی زاییده ی شانس نیست. پس وقت آن فرا رسیده است عادات اینگونه افراد را مطالعه کنید، بلکه بتوانید از آنها به نفع خود بهره ببرید و اعتماد به نفس تر و جذابیت بیشتری برای خود خلق کنید.
برای جذاب بودن رفتار محترمانه ای داشته باشید

مخاطب آنها چه بزرگ ترین مشتری شان باشد و چه گارسون رستوران، رفتارشان همیشه و بدون استثنا مؤدبانه و محترمانه خواهد بود. شخصیت های دوست داشتنی این را به خوبی درک می کنند که هر چقدر هم با فرد مقابل خود رفتار محترمانه ای داشته باشند، اگر در مقابل او با شخص دیگری غیر مؤدبانه رفتار کنند، ارزش رفتار مؤدبانه ی خود را نیز از بین خواهند برد.
برای جذاب شدن از قانون پلاتینی پیروی کنید

قانون طلایی « با دیگران همانگونه رفتار کن که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند» یک اشکال اساسی دارد: این قانون فرض را بر این می گذارد که همه دوست دارند یک جور با آنها برخورد شود و این اصل را نادیده می گیرد که هر کسی ممکن است با چیزهای کاملاً‌ متفاوتی خوشحال شود. یک نفر از شناخته شدن در میان جمع خوشش می آید، در حالی که یک نفر دیگر از اینکه در مرکز توجه قرار بگیرد متنفر است. اما قانون پلاتینی می گوید: « با هر کسی آنگونه رفتار کن که خودش دوست دارد» و به این ترتیب این اشکال را برطرف می کند. انسان های جذاب و دوست داشتنی در «خواندن» خواسته های دیگران مهارت بسیار زیادی دارند و رفتار خود را طوری تنظیم می کنند که باعث خوشایند آنها شود و به آنها احساس راحتی بیشتری ببخشد.
برای جذاب بودن از گفتگوهای کوتاه استفاده نکنید

استفاده صرف از گفتگو های کوتاه تضمین شده ترین راه برای جلوگیری از برقراری ارتباط حسی در مکالمه است. شما وقتی مثل آدم آهنی با دیگران برخورد کنید، مغز آنها را روی حالت ناوبری اتوماتیک قرار خواهید داد و این باعث می شود کسی با شما احساس نزدیکی نکند. افراد دوست داشتنی با مخاطب خود ارتباط برقرار می کنند و حتی در گفتگوهای روزمره و کوتاه نیز عمیق می شوند. علاقه ی ذاتی آنها به دیگران باعث می شود به راحتی سؤالات خوبی بپرسند و آنچه در جواب می شنوند را به دیگر جنبه های مهم زندگی گوینده ارتباط دهند.
انسان های جذاب و خوش برخورد علاقه ای ذاتی و واقعی به انسان های اطراف خود دارند

در نتیجه، بیشتر از خودشان به فکر دیگران هستند. این گونه افراد زیاد به این فکر نمی کنند که چقدر مورد علاقه ی دیگران هستند، چون تمرکزشان تمام مدت روی اطرافیانشان است. به همین دلیل است که به نظر نمی رسد تلاشی برای جذاب بودن انجام دهند. برای اینکه این عادت آنها را بتوانید برای خود به کار بگیرید، سعی کنید از موبایل های هوشمندتان فاصله بگیرید و روی اطرافیانتان متمرکز شوید. تمرکزتان را روی صحبت های آنها نگه دارید، نه پاسخی که به آنها می خواهید بدهید. وقتی کسی چیزی در مورد خودش به شما می گوید، حرفش را با سؤال مناسبی همراه کنید، به گونه ای که بتواند سفره ی دلش را بیشتر برای شما باز کند.
اجتناب از تلاش بیش از حد برای اثبات خود به دیگران

انسان های دوست داشتنی مکالمات و گفتگوهای خود با دیگران را با داستان هایی از هوش و موفقیت های خود پر نمی کنند. اینگونه نیست که در برابر چنین میلی مقاومت کنند، این میل اساساً در ذهن آنها شکل نمی گیرد. آنها به خوبی می دانند کسانی که سخت تلاش می کنند محبت دیگران را متوجه خود کنند، احساس بدی در اطرافیان خود به وجود می آورند.
درک تفاوت میان حقیقت و نظرات شخصی

اینگونه افراد با متانت و آرامش خاصی به مسائل بحث برانگیز و موضوعات حساس می پردازند. آنها از ابراز عقیده ابایی ندارند، اما این را کاملاً روشن می کنند که چیزهایی که می گویند صرفاً نظراتشان است، نه حقیقت محض. موضوع بحث از گرمایش جهانی گرفته تا سیاست، برنامه ی واکسیناسیون و یا تغذیه، هرچه که باشد، آنها این را می دانند که انسان های زیادی وجود دارند که به همان اندازه در این مورد می فهمند و در عین حال ممکن است موضوع را متفاوت ببینند.
انسان ها جذاب نقش بازی نمی کنند

این دسته از انسان ها خود واقعی شان هستند. لازم نیست کسی برای اینکه شخصیت واقعی آنها را بشناسد و یا حرکت بعدی شان را پیش بینی کند تلاش خاصی انجام دهد. آنها به خوبی می دانند هیچ کس از آدمهایی با رفتار مصنوعی خوشش نمی آید. هر کسی به سمت افرادی که شخصیت حقیقی خود را به نمایش می گذارند جذب می شود، چون با علم به این موضوع می توانند به آنها اعتماد کنند. وقتی ندانید طرف مقابل شما واقعاً کیست و چه نیاتی دارد، به راحتی ممکن است از او فاصله بگیرید.
انسان های جذاب، انسان هایی یکرنگ و بی ریا هستند

همه از کسانی که انسجام درونی بالایی دارند خوششان می آید چون حرف و عملشان یکی است، به همین سادگی. یکرنگی مفهوم ساده ای است اما به کار گیری آن در عمل دشوار می شود. انسان های جذاب و دوست داشتنی برای اینکه همیشه از این ویژگی بهره مند باشند از بدگویی پشت سر دیگران اجتناب می کنند، و همیشه کار درست را انجام می دهند؛ حتی اگر به نفعشان نباشد.

داشتن لبخند بر لبان شان ها به صورت طبیعی و ناخودآگاه از زبان بدن مخاطب خود تقلید می کنند. اگر می خواهید دیگران حس خوبی نسبت به شما داشته باشند هنگام صحبت کردن به آنها لبخند بزنید. به این ترتیب آنها نیز به صورت ناخودآگاه لبخند شما را با لبخند پاسخ می دهند و این باعث می شود احساس خوبی پیدا کنید.
انسان های جذاب، آراستگی ظاهری دارند

بین خوش لباس بودن و فخرفروشی به واسطه ی ظواهر تفاوت زیادی وجود دارد. انسان های دوست داشتنی متوجه این موضوع هستند که رسیدگی به ظاهر فردی مثل تمیز کردن خانه پیش از آمدن میهمان است و نوعی احترام به خود و دیگران محسوب می شود. اما همینکه ظاهر قابل قبولی برای خود درست کردند از فکر کردن به این موضوع دست می کشند.
انسان های جذاب عشق به زندگی دارند

انسان های با اعتماد به نفس و دوست داشتنی مثبت و پر از اشتیاق هستند.

نه اینکه هیچ مشکلی در زندگی خود نداشته باشند، اما به مشکلات به عنوان موانعی موقتی نگاه می کنند، نه سرنوشت غیر قابل تغییر. وقتی مشکلی پیش می آید آنها به خودشان یادآور می شوند روزهای بد می گذرند، و به این امید ادامه می دهند که روز بعد یا هفته یا ماه بعد اوضاع بهتر خواهد بود.
جمع بندی

انسان های دوست داشتنی تنها ویژگی ها و عادت های دوست داشتنی خاصی در خود پرورش داده اند که هر کس دیگری نیز می تواند در خود پرورش دهد. آنها بیش از آنکه به فکر خودشان باشند به فکر دیگران هستند و کاری می کنند دیگران نیز احساس دوست داشته شدن، مورد احترام بودن، درک شدن و دیده شدن پیدا کنند. به یاد داشته باشید: هرچه بیشتر روی دیگران تمرکز کنید، دوست داشتنی تر خواهید بود

ادامه مطلب / دانلود

بعد از ۵ سال دیگر همسرم را دوست ندارم!راه حل چیست؟

۵سال از ازدواجم می گذرد و این روزها احساس می کنم دیگر حس و علاقه ای به همسرم ندارم و برای من تکراری شده است. پیشنهاد شما برای این مشکل من چیست؟

بعد از ۵ سال دیگر همسرم را دوست ندارم!راه حل چیست؟
بعد از ۵ سال دیگر همسرم را دوست ندارم!!!
سوال کاربر :
پنج سال است که ازدواج کرده‌ام، در ابتدا علاقه زیادی به همسرم داشتم، اما تازگی‌ها این‌طور نیست. حس می‌کنم روزبه‌روز از او دورتر می‌شوم. همسرم هم تلاش خاصی نمی‌کند فقط چند روز قبل به من گفت که حس می‌کند دیگر دوستش ندارم، چون رفتارم عوض شده است. راست می‌گوید رفتارم عوض شده، اما نمی‌دانم دلیل آن چیست. زندگی‌مان بی‌هیجان شده و دیگر نمی‌توانم مثل گذشته به او ابراز علاقه کنم. می‌ترسم زندگی خانوادگی‌ام از هم بپاشد. چگونه می‌توانم مثل قبل باشم؟
پاسخ مشاور :

نگرانی شما بیهوده نیست، اما بهتر است بدانید که وارد فصل جدید ارتباط‌تان شده‌اید. بیشتر رابطه‌ها بعد از گذر زمان آنقدر عادی و تکراری می‌شود که دو نفر شک می‌کنند آن همه عشق و ابراز علاقه که در روزهای اول آشنایی وجود داشت، کجا رفته است؟ اما همیشه هم نمی‌توان به همین راحتی گفت که از حرارت‌ افتادن رابطه عادی است و نسخه‌ای برای احیای عشق و علاقه پیچید. شاید مشکل ارتباطی، مالی، جنسی و… وجود داشته باشد که در این صورت باید این علت‌ها را برطرف کرد.

اگر بعد از گفت‌وگو با همسرتان دریافتید که مشکل خاص و حادی وجود ندارد، می‌توانید برخی کارها را برای بهتر شدن رابطه‌تان انجام دهید، اما قبل از همه باید بدانید که این تغییر رفتار بهتر است بر پایه گفت‌وگو با همسرتان و تصمیم دونفره باشد. اما کارهایی که می‌توانید انجام دهید:
تفریحات و سرگرمی‌های روز اول ازدواج یا دوران نامزدی را تجدید کنید

این کار باعث تجدید خاطره و به یاد آوردن خاطرات احساسی و دوست‌داشتنی می‌شود که در گذشته با همسرتان داشته‌اید. حتی اگر امکان دسترسی دقیق به این مکان‌ها را نداشتید به مکان‌های مشابه بروید. برای مثال اگر نخستین مکان تفریحی شما دو نفر موزه یا یک رستوران یا یک سفر خاص بوده، مکانی را که مشابه این موقعیت‌ها بوده پیدا کرده و به اتفاق همسرتان در آن حضور یابید.
برای همسرتان نامه‌های عاشقانه بنویسید

نامه عاشقانه نوشتن برای همسر در زمان‌های خاصی مثل تولد، سالگرد نامزدی، زمان‌هایی که زن و مرد فکر می‌کنند گسل عاطفی میان آنها زیاد شده و… توصیه می‌شود. برخی افراد استعداد سرودن شعر یا استفاده از جملات نغز دارند، برخی دیگر ترجیح می‌دهند در این نامه به نکات مثبت و امتیازات همسرشان اشاره کنند و برخی دیگر خاطرات خوب گذشته را که با همسرشان گذرانده‌اند، بنویسند. این کاملا به شما و استعداد و تمایلات‌تان بستگی دارد. سپس این نامه را در یک مکان اختصاصی که تنها همسرتان به آن دسترسی می‌یابد (مانند زیر بالش و…) قرار دهید.
همسرتان را غافلگیر کنید

برای مثال یک هدیه که می‌دانید همسرتان به آن علاقه دارد تهیه کنید تا علاقه‌تان را به ایشان نشان دهید. این هدیه حتما نباید گرانقیمت باشد مثلا یک جعبه شکلات زیبا یا یک شاخه گل رز برای خانم‌تان بگیرید.
توجه ویژه به همسرتان داشته باشید

هر روز با همسرتان در محل کار وی تماس داشته باشید. برای با هم بودن، تفریح کردن یا حتی قدم زدن کوتاه مدت با هم به دنبال عذر و بهانه نباشید. وقتی شما گرم‌تر رفتار می‌کنید، او نیز پاسخ بهتری می‌دهد و این چرخه ادامه‌دار می‌شود.
معجزه کلمات را فراموش نکنید

شما هر دو گرفتارتر شده‌اید و با آمدن فرزند به جمع خانواده‌تان، گرفتار‌تر هم می‌شوید، اما ابراز علاقه کلامی می‌تواند بخاری گرمی باشد که سردترین رابطه‌ها را هم گرم می‌کند.

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 41 از 153«...102030 قبلی 404142 بعدی 506070...»
css.php