مطالب دسته بندی : زندگی بهتر

راههای معجزه آسا برای از بین بردن استرس

موقع استرس برای آرامش بیشتر تا ۳ بشمارید، ماهیچه‌ها را منقبض کرده و از نیروی تخیل خود استفاده کنید همچنین خندیدن، حرکت، گوش دادن به موسیقی‌، تغذیه مناسب، خواب کافی و گپ زدن نقش موثری در آرامش فرد به ویژه موقع استرس دارد.

نیروشک متخصص حوزه بهداشت روان در پاسخ به سوال یکی از شهروندان درباره کنترل احساسات، اظهار داشت: مخ بخشی از مغز است که به فرد کمک می‌کند تا هیجان‌های خود را مدیریت کند، بنابر این موقع استرس اجازه دهید تا مخ آن را از شما دور کند. برای این کار می‌توانید از برخی روش‌ها استفاده کنید.
– تا ۳ بشمارید
وی ادامه داد: مغز شما به اکسیژنی که تنفس می‌کنید نیازمند است زمانی که مضطرب هستید طولانی‌تر و آهسته‌تر از راه بینی نفس بکشید هنگام نفس کشیدن تا سه بشمارید سپس نفس خود را نگه دارید و تا سه بشمارید پس از آن نفس را به آهستگی بیرون دهید و دوباره تا سه بشمارید این کار را سه بار تکرار کنید تا دریابید چقدر به شما احساس آرامش می‌دهد.
– ماهیچه‌ها را منقبض کنید
این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: وقتی که عصبی می‌شوید ممکن است بدون اخطار قبلی ماهیچه‌هایتان را منقبض کنید تمرین کنید بفهمید که ماهیچه‌های مختلف موقع انقباض چه حسی دارند برای اینکار می‌توانید از پاها شروع کنید و به سمت بالای بدن بیایید هر گروه از ماهیچه‌ها را سفت، تا ۱۰ بشمارید و سپس رها کنید.
– از نیروی تخیل خود استفاده کنید
نیروشک ادامه داد: چشمان خود را ببندید و مکانی دوست‌داشتنی، آرام و بی‌سر و صدایی را تصور کنید احساس کنید در آنجا هستند این حس به شما کمک می‌کند تا آرامش بیابید.
– بخندید
این روانشناس با تاکید بر اینکه خنده بهترین دارو است، اظهار داشت: خندیدن به مغز کمک می‌کند تا موادی شیمیایی بسازد که درد را از بین برده و به فرد احساس خوبی دهد؛ بنابر این به برخی کارهای خود بخندید، فیلم‌ها و تصاویر خنده‌دار ببینید و لطیفه‌هایی را یاد بگیرید که با گفتن آنها بتوانید خود و دیگران را بخندانید.
– حرکت کنید
نیروشک ورزش راهی برای نیرومند کردن استخوان‌ها و ماهیچه‌ها عنوان کرد و ادامه داد: تمرین‌های بدنی علاوه بر بالا بردن استقامت بدن راه بسیار خوبی برای دور کردن ذهن از افکار ناخوشایند واسترس است پیاده‌روی، دویدن و انجام ورزش‌های سنگین موجب می‌شود مواد شیمیایی به فرمان مغز ترشح شود و موجب بهتر شدن حال فرد شود.
– موسیقی گوش کنید
وی افزود: موسیقی بسته به ضرب آهنگ و اشعارش می‌تواند فرد را آرام کند و سر شوق بیاورد، تصور اینکه فرد دوست دارد چه موسیقی را گوش دهد یا بنوازد ذهن او را از مشکلات دور کرده و فرد را آرام می‌سازد.
– تغذیه مناسب و خواب کافی داشته باشید
این متخصص حوزه بهداشت روان با تاکید بر داشتن سبک زندگی سالم با رعایت تغذیه‌ای مناسب و خواب کافی، گفت: برخی افراد زمانی که ناراحت هستند خوب غذا نمی‌خورند در حالی که مغز به انرژی حاصل از مواد غذایی مغذی نیاز دارد تا به خوبی عمل کرده و به فرد در حل مشکلاتش کمک کند. برخی افراد نیز غذا را عاملی برای رسیدن به راحتی ذهن و فرار از مشکلات می‌دانند و زمانی که ناراحت هستند سراغ کلوچه، شیرینی و یا حتی غذاهای پرچرب می‌روند اما پس از خورده شدن آنها هنوز مشکلات در جای خود باقی است. کسانی که این روش را انتخاب می‌کنند چاق می‌شوند اما راهکارهای واقعی حل مشکلات را نمی‌آموزند در نتیجه مشکلاتشان حل نمی‌شود.
وی افزود: مغز برای تنظیم و ذخیره‌سازی اطلاعاتی که در طول روز یاد گرفته به خواب کافی نیاز دارد چرت زدن مواد شیمیایی مورد نیاز مغز را جایگزین می‌کند بنابر این خواب کافی و استراحت دادن به مغز مواد شیمیایی لازم را تامین می‌کند و فرد را برای شروعی مجدد آماده می‌سازد اگر فرد به اندازه کافی نخوابد و استراحت نکند به احتمال زیاد در طول روز احساس خستگی و بداخلاقی خواهد داشت در آن روز با هر اتفاقی اذیت می‌شود و بدترین عکس‌العمل خود را نشان خواهد داد حتی ممکن است آنچه فرد را ناراحت می‌کند از آنچه هست نیز بدتر به نظر برسد.
– گپ بزنید
وی خاطر نشان کرد: وقتی دچار استرس می‌شوید به یکی از دوستان خود برای صحبت‌کردن زنگ بزنید یا درباره احساساتتان با یکی از بزرگ‌ترهای دلسوز خود صحبت کنید در میان گذاشتن مسائل فرد با دیگران حال او را بهتر می‌کند گاهی لازم است با متخصص حوزه بهداشت روان صحبت کنید تا اطلاعاتی مفید به شما بدهد. دیگران راه حل‌هایی دارند که ممکن است یاری دهند باشد البته مراقب باشید که با چه کسی مسائل خود را در میان می‌گذارید او باید کسی باشد که بتواند در آن اوضاع به شما کمک کند و با توجه به دلسوزی و تخصصی که دارد بهترین و مناسب‌ترین راه‌حل را به شما پیشنهاد دهد.
منبع:سلامت نیوز

 

ادامه مطلب / دانلود

چگونه زندگی مشترکمان را رویایی کنیم؟

بی شک انسان ها در «رابطه» است که متولد می شوند و می میرند. قدمت «رابطه» به قدمت عمر «آدمی» است و تصور اینکه آدمی بدون رابطه با خود یا دیگران باشد، محال می نماید.

با این حال و به رغم پیوند تاریخی رابطه با وجود آدمی، انسان ها همواره در یافتن رابطه صمیمی با دشواری رو به رو بوده اند. امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که داشتن یک رابطه صمیمی آرزوی دل هاست.

من همسری مهربان و دلسوز دارم. وفادار، سخت کوش و متعهد. در ظاهر، هر کس شاهد زندگی ما باشد به خوشبختی ما غبطه می خورد اما آن چیزی که در طی این ده سال زندگی همیشه مرا عذاب داده، سکوت همسرم است. بسیار سخت حرف می زند و همیشه در حال شنیدن است نهایتاً با پاسخ هایی مثل: بله، نه، شاید، حق با شماست و … قائله را تمام می کند.

گاهی دلم هم صحبت می خواهد. تاکی من فقط گوینده باشم و او شنونده؟
چند ماه از عقد من و همسرم می گذرد. کم کم به این نتیجه رسیده ام که خانمم اصلاً مناسب من نیست. من بسیار برون گرا، پر حرف و پر جنب و جوش هستم در حالیکه همسرم همیشه ساکت است. هیچ گاه برای شروع رابطه پیش قدم نیست. وقتی کنار هم هستیم به من سخت می گذرد چون اگر من حرفی نزنم، سکوت حکم فرماست.

اکثر زوجین آرزوی پیش رفتن با یکدیگر را دارند. در این دنیای پیچیده که ما در آن زندگی می کنیم، رسیدن به این مرحله چیزی بیش از یک رویاست. وقتی شما و شریک زندگی تان بر رابطه تان توجه می کنید و از آن مراقبت می کنید، به توانایی خود برای پیش رفتن می افزایید. البته خیلی از افراد هستند که معتقدند برای حفظ تعامل با همسرشان، تمام تلاش ها یک طرفه شده است و طرف مقابل در این زمینه کوتاهی می کند یا اصلاً استعداد و انگیزه آن را ندارد. ولی ما معتقدیم حتی اگر شما و همسرتان هر دو بدانید که چگونه مهارت های ارتباط ممکن است استفاده کنید، گاهی یکی از شما ممکن است مهارت ها را کنار بگذارد. اما مطمئن باشید که فقط یک نفر کافی است که تعامل را تحت تأثیر قرار دهد.

شما شخصاً می توانید تفاوت ایجاد کنید، صرف نظر از اینکه همسرتان چه کار می کند، این حق شماست که این مهارت ها را به کار ببرید. شما به طور انحصاری می توانید روی گفت و گوی تان، به گونه ای مثبت تأثیر بگذارید.

آغاز تغییرات
وقتی در زندگی زناشویی تان مساله ای ایجاد می شود، فعالیتی باید طراحی شود، چالشی ایجاد می شود و … و باید تصمیمی اتخاذ شود، شاید در نقطه ای قرار بگیرید که یکی از طرفین مخالف شرایط ایجاد شده باشد. مثلاً شاید در برهه ای از زمان یکی از شما دو نفر پیشنهادی ارائه دهد و دیگری پاسخ دهد. عمدتاً عمده اختلافات و مشکلات در همین آغازگری و پاسخ دهی، کلید می خورد. در ادامه چند دستورالعمل ارائه می شود که در آغاز تغییر و در پاسخ دادن به تغییر به گونه ای مثبت یاری دهد:

دستورالعمل برای آغاز تغییر به گونه مثبت
قطعاً در یک رابطه زناشویی زن و شوهر نمی توانند درباره چیزی نظر ندهند یا دائماً سکوت کنند. تعامل جز لاینفک یک زندگی مشترک است. برای داشتن و آغاز تغییرات مثبت به ذهن بسپارید که:
– زمان و مکان خوبی را انتخاب کنید.
– با لحنی دلنشین و جذاب از طرف خودتان صحبت کنید.
– به علایق همسرتان بپیوندید و خواسته هایی را به نفع دیگری مطرح کنید.
– بی میلی و پاسخ های سرد همسرتان را تصدیق کنید.
– همسرتان را به حرف زدن دعوت کنید.
– حق انتخاب را به حداکثر برسانید.

مراقب باشید که:
– مرزها را زیر پا نگذارید یعنی مطلبی را به طرز نامناسب مطرح نکنید.
– با لحن مطالبه آمیز، شکوه گرانه، دو پهلو درشت آزاردهنده حرف هایتان را بیان نکنید.
– توقع نداشته باشید هر چه می خواهید به دست آورید.
– به زور توافق را تحمیل نکنید یا به شکل منفی خود را کنار نکشید.

دستورالعمل برای پاسخ دادن به تغییر به شیوه ای مثبت
برای اینکه پاسخ شما بر تبادل نظر تأثیرگذار باشد لازم است که:
– از مهارت گوش دادن به طور جدی بهره ببرید
– توجه کنید
– سوال کنید
– دعوت به حرف زدن کنید
–  خلاصه کنید
– هنگام پاسخ دادن به جای خودتان حرف بزنید
– وقتی جواب می دهید به رفتارهای سرد و گرم در همسری که پیش قدم شده، توجه داشته باشید.

مراقب باشید که:
– از پیام های «تو» استفاده نکنید
– انتقاد نکنید
– خود را به شکل منفی کنار نکشید
– از کارهای بی فایده مثل دست نگه داشتن، تغییر جهت دادن، قهر کردن و … خودداری کنید

ادامه مطلب / دانلود

چگونه در زندگی سیاست داشته باشیم؟

سیاست داشتن گاهی‌اوقات اینطور تلقی می‌شود که نظراتتان را ابراز نکنید طوریکه دیگران را خوشنود نگه دارید. اما سیاست داشتن لزوماً به این معنا نیست که حرف‌هایتان را بر زبان نیاورید. سیاست داشتن یعنی اینکه قبل از حرف زدن یا انجام دادن کاری، موقعیت را ارزیابی کنید و هیچوقت واکنش افراطی نشان ندهید. برای آن لازم است که توانایی تفسیر موضوعات را به دست آورید و بدانید که کی چه چیزی بگویید. بااینکه در بعضی موقعیت‌ها سیاست به خرج دادن کار سختی است، مخصوصاً در موقعیت‌هایی که تاثیر شخصی زیادی بر شما می‌گذارد یا درمورد موضوعی است که حس فوق‌العاده قوی‌ای نسبت به آن دارید. دانستن چند نکته مهم سیاست پیشه کردن در موقعیت‌های مختلف زندگی را برایتان راحت‌تر می‌کند.

مراحل
۱. قبل از اینکه هر عملی انجام دهید، فکر کنید. حتی اگر عصبانی و ناراحت هستید، یک لحظه وقت گذاشته و نفسی عمیق بکشید و قبل از اینکه حرفی بزنید یا کاری انجام دهید، کمی فکر کنید. حتی اگر لازم شد در ذهنتان به نفس کشیدن فکر کنید، تا آرامش خودتان را به دست آورید. شاید سخت به نظر برسد اما چند لحظه وقت گذاشتن برای ارزیابی موقعیت عصبانیتتان را فروکش داده و دیگر با آزردگی رفتار نخواهید کرد.
– این نکته مخصوصاً وقتی در یک مکان عمومی هستید مثل وقتی که مخاطبتان یک فروشنده بی‌ادب  یا یک بچه یاغی است که در یک رستوران شلوغ مزاحم غذا خوردنتان شده است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

۲. روی واقعیت‌های آن موقعیت متمرکز شوید. لجظه‌ای مکث کرده عقب بروید و موقعیت را منتقدانه ارزیابی کرده و قبل از اینکه احساساتتان را دخیل کنید، اطلاعات واقعی آن موقعیت را بررسی کنید.

۳. از زبانی قاطع استفاده کنید. با زبانی ساده و واضح صحبت کنید تا فرد مقابلتان از حرف‌هایتان دچار سوءتفاهم نشود.

۴. مقابله نکنید. اشکالی ندارد که قاطع حرف بزنید و این حتی کمکتان می‌کند دیگران حرف‌هایتان را با جدیت بیشتری گوش کنند اما از زبانی استفاده نکنید که به نظر دیگران خشن به نظر برسد.
– سعی کنید خیلی راحت به جای اینکه بگویید «به هیچ وجه» یا «شوخی می‌کنی» بگویید «نه»!

۵. از موقعیت‌های شدیداً احساسی دوری کنید. وقتی وارد بحثی می‌شوید که خیلی احساسی شده است و کم‌کم به مشاجره ختم می‌شود، هرچقدر هم تلاش کنید با سیاست رفتار کنید به در بسته خواهید خورد. سعی کنید در موقعیت دیگری حرف‌هایتان را مطرح کنید.
– به افرادی که در آن بحث هستند پیشنهاد کنید که کمی وقفه بیندازند و بعد از ۵ دقیقه که کمی آرام‌تر شدند، بحث را ادامه دهند.
– وقتی همه استراحت کرده و آرام شدند، سعی کنید در بحث میانجی باشید. میانجی بودن به شما این امکان را می‌دهد با هر کدام از آن افراد با سیاست رفتار کرده و هیچکدام تصور نکنند که طرف دیگری را می‌گیرید و ناراحت نشوند.

۶. نگذارید کسی حرفتان را قطع کند.
– مودبانه از آن کسی که می‌خواهد صحبتتان را قطع کند بخواهید که اجازه دهد صحبت‌هایتان تمام شده، سپس او نظرش را ابراز کند.

۷. حالتی باسیاست به خود بگیرید.
– زبان بدنی خنثی داشته باشید. موقع حرف‌ زدن به چشم‌های فرد مقابل نگاه کنید و لحن کلامتان آرام باشد.
– قسمت‌هایی از بدنتان که موقع بحث کردن عصبی و پرواکنش می‌شوند  مثل دست‌ها، شانه‌ها و ابروهایتان را ریلکس کنید.
– از تکان دادن بیش از اندازه دست‌ها موقع حرف زدن خودداری کنید زیرا ممکن است عصبی و خشن به نظر برسید.
– تصور نکنید که برای اینکه باسیاست رفتار کنید باید هر دو ثانیه یکبار لبخند زده یا بخندید. بیش از اندازه دوستانه رفتار کردن باعث می‌شود فرد لوسی به نظر برسید و دیگران زیاد جدی‌تان نگیرند.

۸. روی حرفتان بایستید.
– سیاست داشتن یعنی روی حرفتان بایستید، پس همینطور رفتار کنید. در واکنش‌ها و نظراتتان قاطع باشید.

نکات
– کار نیکو کردن از پر کردن است. هر جا و در هر موقعیتی که هستید، باسیاست رفتار کردن را تمرین کنید.
– سیاست داشتن از درون شما ناشی می‌شود. هیچوقت برای اینکه به خودتان ثابت کنید چیزی درست است، واقعیت را نادیده نگیرید. فقط خیلی راحت نظر خودتان را به طریقی مثبت عنوان کنید.
– سیاست داشتن را با دوستانتان تمرین کنید.
– کتاب‌های زیادی هستند که نکات خوبی در این زمینه پیشنهاد می‌دهند. تا می‌توانید برای بالا بردن مهارت‌هایتان مطالعه کنید.

هشدارها
– مراقب استفاده کلمه «نه» باشید. باید سعی کنید خیلی خوب به نقطه‌نظرات دیگران گوش داده، بگویید که حرف و نظرشان را خیلی خوب درک می‌کنید اما لزوماً با آن هم‌عقیده نیستید.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه در خانه کسب و کار راه بیندازیم؟

امروزه کسب و کارهای خانگی از بخش‌های حیاتی و ضروری فعالیت‌های اقتصادی کشورهای پیشرفته محسوب می‌شوند. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل و نوآوری در عرضه محصول یا خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می‌شوند. همچنین برای جوانان، کسب و کارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه‌اندازی کسب و کار شخصی است.

راه انداختن کسب و کارهای خانگی از نظر خیلی ها نشدنی است. اما واقعیت این است که انجام دادن کارهایی که شما قابلیت و توانایی اش را دارید و پول درآوردن از آن ها یکی از بزرگترین فرصت هایی است که زندگی در اختیارتان می گذارد؛ چه بهتر که بتوانید آن را عملی کنید و از آن حسابی هم پول در بیاورید.

مواردی که برای راه‌اندازی کسب و کار خانگی باید در نظر بگیرید:

– درباره ایده کسب و کارتان تحقیق کنید.

– توانایی هایتان را بسنجید.
– درباره محصول یا خدماتتان نیز اطلاعات کسب کنید.
– محل کار خود را تعیین کنید.
– مشارکت دیگر اعضاء خانواده را جلب کنید.
– اسم مناسبی برای کسب و کارتان انتخاب کنید.
– اسباب و تجهیزات مناسبی برای کسب و کارتان تهیه کنید.
– پوشش مناسب و در خور برای کسب و کارتان فراهم کنید.
– یک صندوق پستی به کسب و کارتان اختصاص دهید.
– حساب بانکی برای کسب و کارتان باز کنید.
– با دوستان و همسایگانتان رک و صادق باشید.
– از داشتن کسب و کار خانگی واهمه و خجالتی داشته باشید، بلکه به آن افتخار کنید.
– ارتباطات بیشتری با دیگران برقرار کنید.

  کسب و کارهای خانگی از بخش‌های حیاتی و ضروری فعالیت‌های اقتصادی محسوب می‌شوند.

مزایای کسب و کار خانگی:
– آزادی و استقلال عمل بیشتر

– ایجاد تعادل و موازنه بیشتر بین کار و زندگی
– ساعات کاری انعطاف‌پذیر

– پائین بودن میزان ریسک

– پائین بودن هزینه راه‌اندازی
– راحت‌تر بودن تربیت بچه‌ها
– امکان کارکردن پاره‌وقت
– داشتن فرصت و زمان بیشتر

– احتمال موفقیت بیشتر

– تناسب با اقشار مختلف
– تناسب با ویژگی‌های جسمی افراد معلول و کم‌توان
– عدم نیاز به مجوز
– احساس راحتی بیشتر

ادامه مطلب / دانلود

زندگی با افراد بی مسئولیت چه پیامدهایی دارد؟

چقدر مسئولیت پذیرید؟ تعریف تان از مسئولیت چیست؟  آیا سعی می کنید به تمامی تعهدات خود عمل کنید یا آنکه به نیمه راه نرسیده و یا احیانا از همان ابتدا سلب مسئولیت می کنید؟

“زنی شاغل هستم که مجبورم به خاطر بیکاری و بی مسئولیتی همسرم از صبح تا شب کار کنم”،”

دو سال است ازدواج کرده ام اما تا به حال خانه تمیز به خود ندیده ام ، همسرم می گوید: من زن تو هستم نه خدمتکار خانه ات!”،”

دخترم با هزار التماس مرا راضی می کند تا نامش را در کلاس آموزشی دلخواهش بنویسم، اما تا به دو جلسه نرسیده، پشیمان می شود و از رفتن امتناع می کند”،”

همکارم عاصی ام کرده است مدام انجام کارهای خود را به من محول می کند و با گوشی همراهش بازی می کند”، و…

قطعا شما هم در زندگی خود با افراد مسئولیت گریز مواجه شده اید، آنچه گفته شد تنها نمونه های کوچکی از بی مسئولیتی هاست!

اما به راستی شما خود، چقدر مسئولیت پذیرید؟ تعریف تان از مسئولیت چیست؟  آیا سعی می کنید به تمامی تعهدات خود عمل کنید یا آنکه به نیمه راه نرسیده و یا احیانا از همان ابتدا سلب مسئولیت می کنید؟

برای پذیرش یا عدم پذیرش مسئولیت چه اصولی را رعایت می کنید؟ تا به امروز چقدر در انجام تعهدات و مسئولیت هایتان موفق بوده اید؟ برای موفقیت بیشتر در مسئولیت پذیری چه تدابیری اندیشیده اید؟ و…

مسئولیت پذیری یکی از مهمترین ویژگی های شخصیتی هر فردی است که در موفقیت او نیز نقش بسزایی دارد. مسئولیت پذیری یک الزام و تعهد درونی برای انجام مطلوب همه فعالیت هایی است که فرد بر عهده اش می گیرد . متاسفانه کم ندیده و نشنیده ایم از زنان و مردان و دختران و پسرانی که مسئولیت گریزند و با توسل به هزاران ترفند متفاوت تلاش می کنند از پذیرش تعهد فرار کنند. بی تردید مسئولیت پذیری عاملی مهم برای تسریع روند پیشرفت های فردی، خانوادگی، اجتماعی و روابط بین فردی است چرا که بر اعتبار اجتماعی شخص، میزان علاقه و اعتماد دیگران به او می افزاید و باعث ایجاد احساس ارزشمندی و عزت نفس بسیار می شود. بی گمان شما نیز با ما هم عقیده اید که زندگی با فردی وظیفه شناس و مسئولیت پذیر بسیار لذت بخش تر از زندگی با فردی بی‌مسئولیت و بی‌وجدان است.

مسئولیت پذیری معنا و مفهوم قراردادی، اخلاقی و تربیتی دارد که هر زمانی نیز قابل آموزش و فراگرفتن است؛ اگر چه ممکن است شما به خاطر از دست دادن زمان مفید یادگیری این ویژگی در دوران کودکی و نوجوانی، هم اکنون نیازمند زمان بیشتری برای تمرین و آموختن باشید اما مهم این است که اگر بخواهید می توانید مسئولیت پذیری را یاد بگیرید. فقط باید بخواهید!

یادتان باشد هرگز از اشتباه کردن نهراسید، شما هم چون دیگران ممکن الخطا هستید و در مسیر جدیدتان نیازمند تجربه هستید و چه بسا تا زمانی که نابلد راه هستید اشتباه کردن شما حتمی است! بجای مایوس شدن و گرفتن کاسه چه کنم چه کنم به دست، به خودتان قول دهید از این پس از نگاهی دیگر به اشتباهاتتان نظاره خواهید کرد

زندگی با افراد بی مسئولیت چه پیامدهایی دارد؟

مسئولیت پذیری یک تعهد درونی برای انجام مطلوب همه فعالیت هایی که بر عهده فرد است

به همین منظور، راهکارهایی جهت پرورش این ویژگی مهم ارایه می شود:

تعریف دقیق و مشخصی از مسئولیت پذیری داشته باشید
مسئولیت پذیری چیزی نیست جز توانایی پذیرش، پاسخ گویی و به عهده گرفتن فعالیتی که از کسی درخواست می شود و آن شخص حق دارد انجام آن کار محول شده را بپذیرد و یا رد کند. زمانی که فردی قصد دارد مسئولیتی را بپذیرد، باید کاملا برای خود مشخص کند که موضوع درخواست چیست و در برابر تقبل آن چه چیزی به دست می آورد و یا در صورت عدم تقبل چه چیزی را از دست خواهد داد. در واقع مسئولیت پذیری یک انتخاب کاملا آگاهانه است.

دل به دریا بزنید
مسئولیت پذیری و احساس مسئولیت زمانی به وجود می آید که  فرد مسئولیت داده شده را بر عهده بگیرد. به خاطر داشته باشید تا نخواهید و تلاش نکنید هرگز نمی توانید فرد مسئولیت پذیری شوید. با امروز و فردا کردن راه به جایی نخواهید برد، بی هیچ واهمه ای و با اعتماد به خود و اتکا به توانایی هایتان برای تجربه پیشامدهای جدید در زندگی تان و پرورش بعد جدیدی از وجودتان گام بردارید. ظرفیت شخصیت شما چیزی بیش از آن است که می بینید، به خود و شایستگی های وجودتان ایمان داشته باشید، آنها  را بپذیرید و برای شکوفایی شان از هیچ تلاشی دریغ نکنید.

یادتان باشد هرگز از اشتباه کردن نهراسید، شما هم چون دیگران ممکن الخطا هستید و در مسیر جدیدتان نیازمند تجربه هستید و چه بسا تا زمانی که نابلد راه هستید اشتباه کردن شما حتمی است! بجای مایوس شدن و گرفتن کاسه چه کنم چه کنم به دست، به خودتان قول دهید از این پس از نگاهی دیگر به اشتباهاتتان نظاره خواهید کرد، اگر دیدگاه تان را عوض کنید، عملکردتان نیز متفاوت خواهد بود بجای سرزنش خود و یا احساس ناامیدی سعی کنید از اشتباهات خود درس بگیرید، نقایص و ضعف های خود را بشناسید و برای ترمیم آنها کاری کنید، بی تردید به این طریق می توانید عملکرد بهتری از آنچه که انجام می دهید به دست آورید.

مهارت تصمیم گیری را تقویت کنید 
برخی مسئولیت پذیری و مسئول بودن را به معنای پیروی کورکورانه و تقلید بی چون و چرا از دیگران معنا می کنند، این درحالی است که هر فردی با دیگری متفاوت است و سبک زندگی متفاوت از دیگری دارد و دقیقا به همین دلیل است که هرگز نمی توان با ارائه نسخه واحدی برای همگان، مسئولیت پذیری را ایجاد کرد. مسئولیت پذیری نیازمند مولفه مهمی به نام تصمیم گیری است؛ تردید و دودلی، مردد بودن، بلاتکلیفی و بی تصمیم بودن راهی برای بی مسئولیت بودن است. توانایی اخذ تصمیم درست و مهارت حل مساله، برای تکامل حس قدرت و کنترل نمودن شرایط زندگی لازم و ضروری است و بر حسب شرایط زمانی و مکانی هر شخصی به گونه ای کاملا منحصر به فرد تعیین می شود. بلی، شما برای مسئولیت پذیری و مسئول بودن  باید تصمیم گیرنده خوبی باشید. با خود روراست باشید و عمیقا تامل کنید که در اتخاذ چه تصمیماتی دچار شک و تردید می شوید، بی شک پس از شناخت و پی بردن به این موضوع، می توانید از مهارت حل مساله  نیز بهره ببرید.

برنامه ریزی داشته باشید
بعد از تصمیم گیری، برنامه ریزی عامل مهم دیگری برای مسئولیت پذیری است. با برنامه ریزی و تهیه فهرستی از کارها، اهداف و وظایف تان نه تنها به اندازه توان و استعدادتان تلاش می کنید بلکه می توانید انتظارات و توقعات واقع بینانه ای از خودتان داشته باشید و بیش از حد  خود را نیازارید. توصیه می کنیم وظایف تان را یادداشت کنید چه بسا با مکتوب کردن اهداف تان، آنها را جدی تر گرفته و برای نیل به آنها مصمم بوده و بیشتر تلاش خواهید کرد.

احساس قدرت خود را تقویت کنید
هر فردی برای داشتن اعتماد به نفس زیاد نیازمند حس قدرت و توانایی است. داشتن احساس قدرت به این معناست که  فرد با در دست داشتن منابع و فرصتهایی، این قابلیت را در خود می بیند که بر خود و شرایط زندگی اش تاثیر گذار است و چرخ آن را به گونه ای که متمایل است می تواند بچرخاند. برای پرورش احساس قدرت توصیه می کنیم فرصت ها و موقعیت هایی، هر چند کوچک و جزیی، برای ابراز کفایت و شایستگی خود فراهم کنید و به محض موفقیت و بالا رفتن سطح کفایت تان نیز، سعی کنید فرصت های جدید مشابهی را به وجود آورید تا هم بتوانید آنچه را که  آموخته اید تمرین کنید و هم از هر آنچه که فرا گرفته اید برای تلاش های بعدی تان نهایت استفاده و بهره را ببرید.

ثابت قدم باشید
در پذیرش مسئولیتی که برعهده گرفته اید، ثبات قدم داشته باشید. بسیار تلاش کنید مسئولیت تان را حتی اگر خیلی کوچک است، به طور دقیق و به نحو احسن انجام دهید. مثلا، اگر مسئولیت بردن بچه ها به کلاسهای ورزشی به شما محول شده است، سعی کنید همیشه خودتان این کار را انجام دهید و از بهانه گیریهای مختلف برای عدم انجام این کار پرهیز کنید، چرا که انجام دادن گاه به گاه یک عمل باعث ایجاد حس رخوت، خستگی و بی حوصلگی تان شده تا بدان جایی که ممکن است شما آن کار را جدی نگرفته و برای تان بی اهمیت جلوه کند، که این خود عاملی مهم برای ترک موقت و یا همیشگی آن عمل خواهد بود.

ادامه مطلب / دانلود

چگونه یک خانواده خوشبخت باشیم؟

آیا شما به دنبال قوانین سه دقیقه‌ای و سایر راهنمایی‌های آسان و کلیدی برای خوشبختی می‌گردید و وقت ندارید سال‌های زیادی به دنبال این اکسیر شادمانی صرف کنید؟می‌توانید اینجا عصاره خوشبختی را از رازهای کوچکی که طی زمان آزموده شده است و بر مبنای تحقیقات علمی به دست آمده، فرابگیرید.

خانواده‌های شاد برای حرف زدن با یکدیگر، مشارکت در کارهای خانه، فعالیت اقتصادی و آرامش روش‌های خاص خودشان را دارند.

در کنارهم نه مقابل هم
دانشمندان در یافته‌اند که در کنار هم نشستن حس مشارکت بهتری می‌دهد تا این‌که در مقابل هم بنشینید. خصوصا زمانی که بخواهید تصمیم‌گیری کنید. بنابراین وقتی قرار است هم‌فکری کنید کنار هم قرار بگیرید نه مقابل هم.
می بینید که این «عزیز بشین به کنارم» معروف هم حکمتی داشته است.

چراغ خاموش!
«نور کمتر آرامش بیشتر» گویا این یک قائده است که در ناخودآگاه بشر حک شده و می‌توان با کم کردن نور‌ آرامش‌بخشی یک مکالمه را افزایش داد و استرس را کاست.

بد نیست این بار که می‌خواهید از قبض‌های جدید و قیمت‌های جدید با همسرتان صحبت کنید، چند تا از لامپ‌های خانه را خاموش کنید با این کار با یک تیر دو نشان زده‌اید.

نسل آگاه
تحقیقات نشان می‌دهد بچه‌هایی که بیشتر در مورد موفقیت‌ها و شکست والدین خود می‌دانند، راحت تر می‌توانند استرس خود را کنترل کنند و انعطاف‌پذیرتر هستند.

بنابراین اگر می‌خواهید فرزندانتان کنترل استرس را یاد بگیرند به جای پنهان کردن همه چیز به آنان بیاموزید که وقتی مشکلی وجود دارد خانواده چطور از پس آن برمی‌آید. به آنها بیاموزید موفقیت حاصل زحمت همه اعضای خانواده است و شادی حاصل از آن به همه تعلق دارد.

تکیه بر بالش خوشبختی
این بالش‌ها واقعا احساس خوشبختی را افزایش می‌دهد. تحقیقات دانشگاه ییل و هاروارد نشان می‌دهد مردم وقتی روی سطح نرمی نشسته‌اند انعطاف‌پذیر و مصالحه‌جوتر از زمانی هستند که بر سطوح سفت و سخت نشسته‌اند.

پس بهتر است همین حالا اتاق کنفرانس خانواده را تغییر دهید و از جایی استفاده کنید که مبل‌های راحتی‌تان در آن قرار دارد.

زیر سایه بزرگ‌ترها
خوشبختی زیر سایه بزرگ‌ترهاست. این یک افسانه قدیمی نیست، کار آن از تعارف هم گذشته است. مطالعه مروری ۶۶ پژوهش انجام شده نشان می‌دهد مادرانی که کودکان خود را به مادربزرگ‌ها می‌سپارند استرس کمتری دارند و فرزندان آنها نسبت به سایر کودکان خود را راحت‌تر با شرایط وفق می‌دهند.

نیمه پر، نیمه خالی
هنگام شام و ناهار اگر اعضای خانواده دور هم باشند چه باید بکنند؟ یک خانواده خوشبخت نام خدا را بر زبان جاری می‌سازد و بدون کلامی تمام محتویات بشقابش را تا ته می‌خورد و خدا را شکر می‌کند یا این فرصت را برای گفت‌وگو غنیمت می‌داند؟

بله خانواده‌های خوشبخت سر میز غذا با هم گفت‌وگو می‌کنند و از نیمه‌های پر و خالی لیوان زندگی خود سخن می‌گویند و گزارش‌های خوب و بد طول روز را با هم به اشتراک می‌گذارند و مرور می‌کنند. این واقعیت از یافته‌های حاصل از پژوهش‌های بسیاری استنباط شده است. تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که شاهد فراز و نشیب‌های زندگی والدین و طرح آن در خانواده هستند، همدلی و همراهی با خانواده و اطرافیان را بیش از دیگر کودکان می‌آموزند.

تربیت یک سرباز بالقوه
وقتی نیازهای خانواده را به نیازهای خود ترجیح می‌دهید، یک فرهنگ در خانواده پدید می‌آورید: «خدمت به دیگران و از خود گذشتگی». هرچالش در خانواده فرصتی است برای آموزش این‌که در کنار هم باشیم یا در مقابل هم و به خاطر آن چطور از خود گذشتگی کنیم.

یک برنامه سفت و سخت
کارها در یک خانواده خوشبخت همیشه هم سهل و ممتنع پیش نمی‌رود. راز خوشبختی این است که برنامه منسجم و مشخص و هدفمندی در خانواده اجرا شود. سه صفحه آماده کنید و روی هریک از آنها بنویسید: کارهایی برای انجام دادن، اوضاع در حال پیشرفت و کارهای انجام شده.

به عنوان یک عضو خانواده سعی کنید از ستون اول به ستون آخر در حرکت باشید. مطمئن باشیداین کار شما را آنقدر موفق می‌کند که هیچ سمینار موفقیتی تاکنون این اثر را نداشته است.

انعطاف‌پذیر بودن
تحقیقات نشان می‌دهد انعطاف پذیری رمز خوشبختی است. چه با افرادی که در طول روز و طی زندگی سرو کار دارید چه در مورد تکنیک‌هایی که برای نظم و انضباط، سرگرمی یا روابط عاطفی با خانواده به کار می‌برید.هرچقدر با مسائل بیشتر درگیر شوید فرسوده تر می‌شوید در حالی که انسان‌های خوشبخت مثل آب از لابه‌لای سنگ‌ها نیز راه خود را پیدا می‌کنند.

ورزش و خوشبختی
همیشه یک پای قضیه تن سالم است و تن سالم با ورزش به دست می‌آید.
جیم تامپسون، بنیانگذار موسسه مثبت‌اندیشی معتقد است والدین مهم‌ترین مسئولیت را در قبال بچه‌هایی که برای اولین بار با ورزش و مسابقات آشنا می‌شوند دارند. این روانشناس توصیه می‌کند: بعد از بازی از اشتباهات احتمالی فرزندتان جلوگیری کنید و به او بگویید: ضربه‌ای که خورده‌ای مهم نیست من فکر نمی‌کنم تو از آن اشخاصی باشی که براحتی وا می‌دهند.

انعطاف پذیری رمز خوشبختی است

مجمع عمومی خانواده
خانواده نیز یک نهاد اجتماعی است و دلیلی ندارد ملزومات آن را لغو کنید. یکی از این ملزومات مجمع عمومی یا دور همی منظم خانواده برای حل و فصل مشکلات جاری و مشورت در مورد موضوعات آتی است.

در این جلسات می‌توانی رفتارمتعالی را به خانواده بیاموزید. اگر خانواده جای امنی برای طرح موضوعات نباشد، هیچ برنامه‌ریزی در خانواده بخوبی اجرا نمی‌شود.

در چانه‌زنی‌ها آینه رقیب باشید
مطالعات نشان داده است کسانی که در جایگاه بالا تری نسبت به شرکای خود می‌نشینند، پاهایشان را روی هم می‌اندازند و انگشتانشان را پشت گردنشان حلقه می‌کنند،احساس برتری نسبت به دیگران دارند،در حالی که کسانی که در موقعیت پایین تری می‌نشینند، موقعیت دفاعی، افت انرژی و رنجش پیدا می‌کنند.

اگر می‌خواهید در چنین وضعیتی قرار نگیرید سعی کنید در چانه زنی‌ها و بحث‌ها مثل آینه طرف مقابل باشید و موقعیت خود را همسان او نگه دارید. این کار به موفقیت شما در چانه‌زنی‌ها کمک می‌کند و در نهایت موفق‌تر و خوشحال‌تر خواهید بود.

چشم از هم برنگردانید
قطع ارتباط چشمی یکی از مهم‌ترین عوامل آغاز درگیری در خانواده است.محققان ایندیانا سال‌ها برای پایش حرکات صورت چون در هم کشیدن ابرو، جمع کردن بینی و به هم فشردن لب‌ها طی مشاجرات زناشویی وقت صرف کردند. آنها زوج‌های بررسی را ۴ سال بعد نیز دوباره ‌ بررسی کردند و دریافتند از میان تمام حرکات چهره، چشم غره و برگرداندن نگاه بیشترین تاثیر را در دامن زدن به تنش‌های خانوادگی داشته است. پس اگر می‌خواهید خانواده‌ای خوشبخت داشته باشید مراقب چشم‌هایتان باشید و از چشم‌غره رفتن و چشم برگرداندن از همسرتان خود داری کنید وگرنه هرچه دیدید حقیقتا از چشم خودتان دیده‌اید!

دایره تعامل
قبلا گفتیم برای همفکری و حس نزدیکی با همسرتان در کنارش بنشینید نه مقابلش اما اکنون می‌خواهیم بگوییم که دانشمندان دریافته‌اند دایره‌ای نشستن در خانواده می‌تواند ارتباطات و تعامل خانواده را بیشتر کند. همانطور که در کنار هم نشستن همدلی را بیشتر می‌کند.

تو گفتن را بس کنید
تو گفتن را بس کنید و به جای آن ما بگویید. مثلا به جای این‌که بگویید تو باید ارتباطات را بهتر کنی بگویید: «ما باید ارتباطاتمان را بهتر کنیم.» جیمز پنه بکر روانشناس معتقد است اینطوری هردو زن و شوهر در یک تیم قرار می‌گیرید و مجبور نیستید در جبه‌های مقابل بجنگید.

وقت بی‌حوصلگی
دو روانشناس محقق شیکاگو دریافته‌اند که بین ساعت ۶ و ۸ پراسترس‌ترین زمان در شبانه‌روز است. والدین روز پراسترس کاری خود را پشت سر گذاشته‌اند، بچه‌ها خسته‌اند و اعضای خانواده همه در خانه جمع شده‌اند.

این زمان اصلا وقت مناسبی برای گله‌گذاری نیست. پس لطفا این ساعت‌ها را حتی‌المقدور به کارهایی بپردازید که برایتان تمدد اعصاب به همراه می‌آورد نه تنش بیشتر.

استدلال سه دقیقه‌ای
جان گاتمن از دانشگاه واشنگتن طی تحقیقاتی دریافته است مهم‌ترین نکات هر استدلالی می‌تواند طی سه دقیقه اول بحث بخوبی دریافت شود و بعد از آن مردم اغلب حرف‌هایشان را با صدای بلندتری تکرار می‌کنند.

پس شما هم از این پس سعی کنید تمام پیام و مباحثه خود را به بهترین نحوی در سه دقیقه خلاصه کنید زیرا بیش از این دیگران را خسته خواهید کرد.

ادامه مطلب / دانلود

تاثیر اینترنت بر زندگی و دنیای جدید

همه ما از فواید وجود اینترنت در زنگی روزمره آگاه هستیم، اما از طرفی شاهد تغییرات و تاثیرات منفی آن در زندگی شخصی، خانوادگی، فرهنگ  و روابط و رفتار های اجتماعی نیز هستیم.

ارتباط:
اینترنت نحوه ی تعامل و ارتباط را با دوستان و حتی در محیط کاری، با همکاران تغییر داده است. به عنوان مثال برای ابراز احساساتمان کافی است به جای خنده ی بلند از سه حرف (lol) استفاده کنیم و احساس خوشحالی یا خنده مان را دیجیتالی به اشتراک بگذاریم.

سرعت:
دسترسی سریع و آسان به اطلاعات و ارتباطات، سطح توقع و استاندارد ها را بالا برده است. بدین صورت که با عادت کردن به سرعت بالا، رفته رفته فرهنگ عجول بودن در شخصیتمان شکل می گیرد، به طوری که آمار نشان داده است اگر ویدیویی آنلاین در ۲ ثانیه اول نمایش داده نشود، بیشتر مردم شروع به ترک آن صفحه می کنند.

همچنین این دسترسی آسان، سطح تحمل زمان پاسخگویی را کم کرده، به طوری که بیشتر افراد با عدم دریافت پاسخ سریع، دلخور و ناراحت می شوند یا حتی در بعضی مواقع باعث نگرانی و دلشوره ی آنها می شود.

دوستی:
اینترنت، دوستی ها را تغییر داده است. گذشته را به زمان حال آورده است و رخداد های گذشته را طوری ثبت کرده است که در زمان حال نیز بسیاری از مردم همچنان می بایستی پاسخگو باشند. دوست های حقیقی و مجازی طوری تثبیت شده اند که حذف و دوری از وقایع و زندگی خصوصیشان تقریبا غیر ممکن شده است.

رقابت:
دسترسی آسان به عکس های اطرافیان باعث مقایسه و رقابت بیشتر شده است. با وجود آگاهی نسبت به اینکه عکس ها فقط لحظات خوش زندگی را ثبت می کنند و نمای واقعی زندگی و مشکلات آن را به تصویر نمی کشند، اما نا خودآگاه خود را با دیگران مقایسه می کنیم و با تمرکز بر زندگی دیگران با واقعیت زندگی خود فاصله می گیریم و با گذشت زمان دلسردی و سر افکندگی را جایگزین آرامش و آسایش خود و عزیزانمان می کنیم.

قدرت:
اینترنت به مردم، افکار و صدایشان قدرت بخشیده است. با به اشتراک گذاشتن عکس ها و فیلم هایشان توانسته اند چهره ای از خود بسازند که با واقعیتشان تفاوت دارد. همچنین به وجود آمدن شغل های کاذبی مانند فروشنده، مشاور، مانکن، بدن ساز و … را شاهد هستیم که معمولا بدون اعتبار و مدرک، مجوز و تجربه کافی هستند اما دوستان و طرفداران بسیاری در سر تاسر دنیا دارند.

تعریفی دیگر:
پس بیایید تعریفمان را از دوستی عوض کنیم که دنیای دوستی هم اکنون به شکل دیگریست، از همسایه ی خود بی خبریم در حالی که از افراد غریبه ی آن سر دنیا با خبریم. معاشرت و تفریحمان در دنیای مجازی، بدون حضور فیزیکی دوستان حقیقی محدود شده است.

دریافت اخبار دنیا نیز به صورت دیگریست. امروز فقط دنبال اخبار زندگی آدم های معروف نیستیم، بلکه زندگی شخصی کسانی که به هر دلیلی معروف شده اند یا کاراکتر های مجازی جالبی در ذهن مردم ایجاد کرده اند، برایمان جذاب تر است و آنقدر در این رخداد ها و اتفاقات بیهوده غرق شده ایم که مسائل و مشکلات زندگی خودمان را فراموش کرده ایم و ارزش خود و زندیگیمان را در یک لایک یا کامنت خوب از طرف دیگران می بینیم.

سفر:
سفر، معنا و مفهوم خود را از دست داده است. سفر های داخلی دیگر سفر محسوب نمی شوند چرا که در برابر عکس های به اشتراک گذاشته شده دوستان و کاربران اینستاگرام  در سر تا سر دنیا، رفتن به شمال یا دیگر شهرستان ها خیلی به چشم نمی آیند.

مردم بیشتر از آنکه از سفرشان لذت ببرند، بر روی ثبت و به اشتراک گذاشتن آن در دنیای مجازی متمرکز شده اند. بخشی از لذت های با دوستان و نزدیکان خود بودن و گردشگری، منتقل شده به اشتراک گذاری وجه و نمای لذت بردن با دوستان در فضای مجازی، هر چند واقعیت نداشته باشد.

ازدواج:
اینترنت با آنکه دسترسی به مردم را آسان کرده و شرایط آشنایی بین افراد را فراهم آورده است اما، انتخاب را دشوار تر کرده و به دلیل وجود گزینه های بیشتر و بهتر تصمیمگیری را مشکل کرده است.

به وجود آمدن روابط احساسی تند و سریع، عشق های کاذب، موقت و سطحی روند ازدواج و ارزش ها را تغییر داده است و باعث متزلزل شدن روابط زنا شویی شده است. در دنیای جدیدمان انسان بودن، عشق، اعتماد، احترام، مهربانی، صبر و گذشت که پایه های اصلی زندگی و روابط زناشویی هستند کمرنگ شده است.

حتی با مدرنیزه شدن که اینترنت نقش بسزایی در آن دارد، ازدواج های نا همگون از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، مالی، مذهبی و تحصیلی بیشتر شده است که می توانند دلایلی برای نا موفق بودن و حتی جدایی زندگی زنا شویی باشند.

عمل زیبایی:
بنا به گزارش  NewMediaTrendWatchتقریبا بیش از یک میلیارد نفرسرتاسر جهان ازشبکه های اجتمایی استفاده می کنند که بیش از نیمی از آنان بطور روزانه بیش از یک بار از آن استفاده می نمایند. متخصصین می گویند که محبوبیت این شبکه های اجتماعی نه تنها در نحوه تربیت بچه ها تاثیر گذاشته بلکه حتی باعث ازدیاد عمل های زیبایی شده و حتی شاخص های جدید عمل های زیبایی نیز بوجود آورده.

خوب است بدانیم که چرا تعداد جراحی های زیبایی به شدت افزایش یافته است؟
افراد با در اختیار قرار دادن عکس و چهره ی خود در فضای مجازی و به دنبال آن با توجه به نظرات مثبت  و منفی دیگران راجع به چهره یا بدن خود تصمیم می گیرند و به عمل های زیبایی سینه، شکم، بینی، چانه، تزریق ژل در نقاط مختلف بدن روی می آورند تا مطابق میل و استاندارد شبکه های اجتماعی شوند غافل از اینکه این عمل ها و تغییرات غیر قابل برگشت هستند و در برخی موارد عوارض جدی به همراه دارند که سلامت فرد را به خطر می اندازد.

تمرکز:

جریان اطلاعات سریع و زیاد روزمرگی باعث شده در مقابل تاخیربیشتر حساس باشیم و همچنین روی توان تمرکزو حافظه بلند مدت تاثیرگذاشته  و ذهن را به تصمیمات کوتاه مدت و آنی سوق داده. میزان اثر بخشی و کارایی افراد در هر زمینه ای نیز بخاطر همین عدم تمرکز کم شده.

حریم خصوصی:

زندگی شخصی، کاری و حریم خصوصی افراد تحت تاثیر این مدرنیزه شدن قرار گرفته است به طوریکه اگر شخصی نخواهد وارد این عرصه و دنیای مجازی شود، دوستان با به اشتراک گذاشتن عکس یا اطلاعات دیگر به حریم خصوصی فرد بی احترامی کرده اند. همچنین باعث شده که مردم جور دیگری رفتار کنند و بر رفتار، گفتار و نوشتار خود محتاط شوند که این عاملی است بر تغییر فرهنگمان…

نتیجه گیری:
در جواب به ۲ مطلب می بایست اشاره کرد: آگاهی و مدیریت، که البته شکل آن برای هر کس منحصر به فرد و متفاوت است و فرمول خاص و مشترکی ندارد.

بطور کلی می بایستی مدیریت زندگی شخصی را با توجه به تغییرات سریع پیرامونمان، تقویت و تمرین کنیم. از آنجایی که جلوی این تغییرات را نمی توانیم و یا نمی خواهیم بگیریم باید خود را با دنیای جدید وفق دهیم و سعی کنیم بر روی اهداف اصلیمان متمرکز باشیم تا از مسیر منحرف نشویم و به بیراهه نرویم. این عوامل فقط انحراف ایجاد کرده که با توجه به سرعت زندگی بالا می تواند روز به روز فاصله مان را از اهداف اصلی بیشتر کند لذا در وهله اول به شناخت خود و آگاهی از ضعف های خود میبایستی  پی ببریم  و در وهله  دوم از تغییرات، عامل های بجود آورنده و ریشه تغییرات آگاه باشیم  و سپس راه های مقابله با آن را در حد ممکن بشناسیم.
در نهایت نیز توصیه میشود که خود را در نکات مثبت متمرکز کنید تا از این تغییرات بهره بجویید.

هم چنین منطبق شدن سریع به محیط دنیای جدید و تمرین عدم مقایسه پی در پی و متمرکز شدن روی خوبی های هر دوره از زندگی (در هر جا و هر شرایطی) و تغییر تاثیر منفی بر خود چیزی است که همگی باید تمرین کنیم.

دنیای دیگر:
عادت و نیاز روزمره به اینترنت اعتیاد آور شده بطوری که عدم دسترسی به آن باعث سلب آرامش و آسایش شده و عدم ارتباط با دوستان در فضای مجازی از مدت زمانی بیشتر باعث  افسردگی هم میتواند بشود.

• بیش از ۲۳۰ میلیون توئیت روزانه ارسال می شود.
• بیش از ۸۰۰ میلیون آپدیت در فیسبوک رخ می دهد.
• چهار میلیارد نفر هر روز در یوتوب ویدیو می بینند.
• بیش از یک میلیارد جستجو بتنهایی در سایت گوگل بطور روزانه انجام می گیرد.
• روزانه ۴ میلیارد بازدید از سایت به اشتراک گذاری ویدیو یوتوب صورت می گیرد.
• در هر دقیقه در یوتوب بیش از۶۰ ساعت ویدیو آپلود می شود.

میانگین ساعت های سپری شده توسط کاربران اینترنتی در جهان در هر ماه ۱۶ ساعت بوده که:

• ۲۲% در شبکه های اجتماعی،
• ۲۱% در جست و جو،
• ۲۰% در خواندن مطالب،
• ۱۹% در ایمیل و ارتباطات،
• ۱۳% در سایت های رسانه ای
• و ۵% در خرید آنلاین بسر می برند.

حال می پرسیم آیا دنیای ما عوض نشده؟ آیا می توان مانند گذشته زندگی و حتی فکر کرد؟ یا باید خودمان را با دنیای جدید تغییر و وفق بدهیم ؟

بطور خلاصه می توان به بعضی معایب  دیگر نیز اشاره کرد:
معایب:
۱- وجود اطلاعات غلط و گمراه کننده.
۲- دسترسی راحت به سایت ها و مطالب اغوا کننده که می تواند برای گروه هایی خطرناک باشد.
۳- اعتیاد آوری استفاده از اینترنت که سبب می شود بعضی ها ساعت های متمادی در سایت های متنوع و جذاب گردش کنند.
۴- عوارض جسمانی ناشی از اعتیاد به اینترنت و عدم تحرک در کودکان و جوانان، هیجانات زیاد و استرس ناشی از آن، بیحوصلگی و اشکالات اجتماعی ناشی از ضعف تعامل با افراد در جامعه…
۵- طعمه قرار گرفتن افراد در مقابل تبلیغات وسیع تمام رسانه های دیجیتال و اینترنتی
۶- تسهیل راهای تقلب و ایده ها و افکار دیگران را بنام خود عرضه کردن و یا کلاه برداریهای اینترنتی و عرضه محصولات تقلبی.
۷- سرعت بالای دنیای دیجیتال بطور کلی سبب گردیده است تا تمرکز و اندیشه ژرف در افراد دچار نقصان شود.
۸- امکان بسرقت رفتن اطلاعات شخصی و عوارض سوء ناشی از آن.
۹- امکان خسارت های سنگین اقتصادی در اثر از کار افتادن اینترنت در اثر قطع برق و یا ویروس ها.
۱۰- لطمه شدیدی که به ادبیات وارد می شود بدیل آنکه از کد ها و علایم بجای جمله های زیبا و موزون و قافیه دار استفاده می شود. حتی در محاوره های اینترنتی.
۱۱- کاهش ارزش دوستی بدلیل دسترسی راحت و زیاد از حد
۱۲- اعتیاد به “لایک” ها و ترشح دوپامین
۱۳- خلا زندیگی های امروزه
۱۴- فرو رفتن در دنیای مجازی و فاصله گرفتن با دنیای واقعی
۱۵- از دست دادن ارتباط با طبیعت

ادامه مطلب / دانلود

بیساری از ما ممکن است خود دچار بد اخلاقی باشیم یا با افراد بد اخلاق سرو کار داشته باشیم و متاسفانه در هر دو صورت لحظات بدی را سپری خواهیم کرد. در این مطلب از سایت میهن فال ما راهکارهایی برای بهبود رفتار افراد بد اخلاق ارائه کرده ایم که امیدواریم مفید باشند. با ما همراه باشید.
.
راهکارهایی برای بهبود رفتار افراد بد اخلاق
زندگی روز مرره پر از اتفاقات کوچک و بزرگ است که گاه باعث خوشحالی و گاهی نیز باعث ناراحتی شما می شود. به اصطلاح این اتفاقات احساسات شما را تحریک می کنند. اما این احساسات زود گذر است. اما وقتی صحبت از خلق و خو به میان می آید ، صحبت از رفتار های پایدار زندگی است، در این بخش آسمونی شما را با شیوه ها ی بهبود رفتار ناخوشایند دیگران آشنا می کنیم.تبدیل اخم به خندهمحققان دانشگاه میشیگان اظهار می دارند که خلق و خوی بد به طور متوسط سه روز در هر ۱۰ روز به سراغ ما می آیند و در حدود ۲ درصد مردم تقریبا هر روز شاد هستند و در حدود ۵ درصد افراد، خلق و خوی بد را در چهار روز از هر پنج روز دارند. بیش از یک دوجین از آزمایشگاه های تحقیقاتی که در حال مطالعه نوروبیولوژی و تنظیم و تعدیل خلق و خو و حالات افراد هستند، متوجه شده اند که مردم به صورت های مختلف و در کشورهای متفاوت، روش هایی را برای تغییر حالات شان به کار می برند: گوش دادن به موزیک، صحبت با یک دوست، پیاد ه روی، سرگرم کردن خود، تلاش برای رفع مشکل، خوردن، عبادت، نماز و خرید.
تفاوت های جنسیتی در مدیریت حالات درونی وجود دارند. مردان به طور معمول سعی می کنند خودشان را از این کار باز دارند (تقریبا راهکاری موفقیت آمیز است) یا از سیگار استفاده می کنند. زنان بیشتر به صحبت با فردی که بتواند به آنها کمک کند می پردازند یا به فکر می افتند که چرا این حس بد را دارند (که کمک نمی کند.) یادگیری روش های موثر تقویت حالات درونی و تنظیم خلق و خو می تواند به مردان و زنان کمک کند تا خود را از این ورطه بیرون کشند.

روش های مشکل نگر

موثرترین روش برای دورکردن حالت بدخلقی و یا غم، در درجه اول تغییر علت به وجود آورنده آن است البته به شرطی که بدانید چه چیز شما را ناراحت کرده و چرا. بسیاری از حالات بد به دلیل از دست دادن یا شکست در کار یا ارتباطات صمیمانه است و محققان، سوالاتی را که باید پرسیده شود. شامل این موارد می دانند: <چه کار می توانم انجام دهم که شکست را جبران کنم؟ برای جبران از دست دادن یک ثروت یا دوست، چه کار می توانم انجام دهم؟ اگر امکان دارد، اقدام کرده و آن را حل کنید.> گزارش را دوباره بنویسید. از دوستی که احساسات او را جریحه دار کرده اید، عذرخواهی کنید. به والدین تان بگویید که در مورد دعوایی که داشتید، احساس بدی دارید. اگر نمی توانید کاری انجام دهید، در این صورت آنچه اتفاق افتاده را بپذیرید و به کارهایی توجه داشته باشید که دفعه بعد به شیوه دیگری انجام خواهید داد.

روش های مبتنی بر احساسات و عواطف

اگر نمی توانید مشکل مربوط به احساس ترس را حل کرده یا آن را تشخیص دهید، در این صورت بهترین راه حل، تمرکز بر تغییر احساسات منفی تان است. به طور مثال سعی کنید که یک هدف به سرعت قابل دسترس را تعیین کنید که بتواند موجب تقویت روح تان با یک موفقیت کوچک باشد. تمیزکردن کمد و قفسه ها، جمع و جورکردن وسایل و فایل های روی میزتان و یا نوشتن نامه به کسانی که خیلی وقت است از آنها خبر ندارید. انتخاب بعدی می تواند تحرک و فعالیت باشد. در مطالعات مربوط به تعدیل و تنظیم خلق و خو، ورزش و تحرک بدنی مستمر، تنها راهکار موثر برای از بین بردن احساسات بد است.

به طور مثال مطالعات گوناگون این مساله را تایید می کند که فعالیت های آیروبیک مانند پیاده روی یا تند راه رفتن به طور قابل توجهی موجب بهبود حالات خلقی می شود. اگرچه انسان وسوسه می شود تا هنگام کسالت و بی حوصلگی خود را از سایرین دور کند اما بهتر است که این کار را به تعویق بیندازد. تحقیقات یادآور می شوند که ایده خوبی نیست که وقتی احساس بی حوصلگی می کنید، عبوس و ترشرو شوید بلکه وانمود کنید که اوضاع عوض شده ولی وقت تان را با سایرین بگذرانید، زیرا دوستان شما اغلب می توانند به بهبود حالت شما با ارائه نقطه نظرات خود کمک کنند.

اما هنگام در کردن فرد مناسب، احتیاط کنید زیرا ممکن است احساساتتان به جای بهتر شدن، از آن چیزی که هست، بدتر شود. یکی از روش های تقویت حالات خلقی این است که ذهن تان را نسبت به مشکل ببندید اما نه اینکه در رفع آنچه غلط است نکوشید و توجه داشته باشید که این راه فقط تاحدی موفق است. کارهای ساده (به طور مثال تماشای تلویزیون یا مطالعه) فقط به صورت موقت عمل می کنند، بنابراین به نظر می رسد فعالیت هایی که موجب درگیرکردن قوه تخیل می شوند، اثرات بهتری داشته باشند.

کاری که تاثیر ندارد

تسلیم شدن در برابر یک حالت خلقی بد و باقی نگه داشتن خودتان در اینکه احساس بد داشته باشید، کاملا موجب تضمین این مساله می شود که شما به زودی احساس بهترشدن نخواهید داشت. محققان نشان داده اند که انتظارات و توقعات منفی به حالات منفی منجر شده و از طرفی کسانی که منتظر هستند تا احساس بدی داشته باشند، بیشتر از بقیه ناراحت بوده و خوشحالی در آنها کم می شود. <تخلیه کردن> یا <بیرون ریختن آنها> نیز تاثیر بسیار کمی دارد. جیغ و فریاد و یا گریه کردن، فقط باعث تقویت حالت و احساس منفی می شود.

مطالعات نشان می دهد کسانی که احساسات شان را تخلیه می کنند، امکان دارد ساعات بیشتری در ناراحتی باشند. دوباره و دوباره فکر کردن درباره اشتباهات، شکست ها یا بدشانسی ها نه فقط به دایمی شدن حالت بد می انجامد بلکه می تواند به اضطراب و افسردگی هم منجر شود. کسانی که به این صورت فکر کنند احتمال کمتری دارد که بتوانند خودشان را درگیر فعالیت های انرژی زا و فرح بخش کنند، حتی اگر باور کنند که از آنها لذت می برند.

۱۰ قدم به سمت خوش اخلا ق شدن

۱-  برجسته سازی موارد مثبت.
به بخش هایی از زندگی تان فکر کنید که خوب پیش می روند، نه آنهایی که شما را آزار می دهند.

۲-  موفقیت های گذشته را مرور کنید.
قبل از ایجاد انگیزه در خودتان برای پیشبرد بیشتر امور در آینده، آنچه انجام داده اید را به خودتان یادآور شوید.

۳-  عبادت کنید.
انجام امور دینی و مذهبی، بیشترین تاثیر را بر رهایی از اضطراب و افسردگی دارد.

۴-  به موزیک گوش دهید.
با توجه به این که شکل های بسیاری از خلاص شدن از حالات بد وجود دارد، این کار حداقل و به طور موقتی، یکی از رایج ترین و موثرترین موارد برای تقویت خلق و خو است.

۵-  خودتان را درمان کنید. اغماض ها و گذشت ها (بزرگ یا کوچک) می توانند هنگامی که احساس می کنید پایین افتاده اید، شما را بالا بکشند. آنها موجب می شوند که شما احساس خاص و ویژه کنید.

۶-  داوطلب بشوید.
کارهای داوطلبانه و فعالیت در خیریه ها، احساس بهتربودن را به ما می دهند.

۷-  ورزش از بهترین راه های تغییر حالت بد انسان، افزایش انرژی و کاهش فشار و استرس است.

۸-  رفتار شاد داشته باشید.
لبخند زدن و داشتن چهره شاد موجب از بین رفتن مشکلات نمی شود اما به بهبود حالت و خلق کمک می کند.

۹-  تاکیدتان بر آینده باشد.
اگرچه نمی توانید گذشته را دوباره بنویسید اما می توانید از آن درس بگیرید. تصمیم بگیرید که دفعه بعد، بهتر و سخت تر کار کنید.

۱۰-  برای افسوس خوردن، حدی را قایل شوید.
به خودتان بگویید: امروز صبح درباره خودم احساس تاسف می کنم اما امروز بعد از ظهر به زندگی ام توجه خواهم کرد و مسائل صبح را کنار می گذارم.

ادامه مطلب / دانلود

همه ما دوست داریم تا زندگی پر از شادی داشته باشیم. اگر شما هم مایلید به رازهای شاد و خوشحال زندگی کردن دست پیدا کنید با این مطلب از سایت میهن فال همراه باشید با : راز زندگی شاد به سبک مستر بین . امیدواریم همیشه ایام به کامتان باشد.

راز زندگی شاد به سبک مستر بین

برای شاد بودن در زندگی مانند مستربین در لحظه زندگی کنید

شاد زندگی کردن آرزوی هر شخصی است و تلاش های بسیاری برای آن می کند. این بار شما به روش های مستربین زنگی شادی داشته باشید.

در دنیای کمدی، هنرپیشه ای انگلیسی وجود دارد که او را با نام مستربین Mr.Bean می شناسیم. از آنجا که فیلم هایش در تلویزیون خودمان هم بارها پخش شده است، حتما شما خواننده عزیز هم او را می شناسید و حداقل چند کلیپی از او دیده اید؛ بحث ما درباره نوع نگاهی است که این شخصیت به زندگی دارد.

مستربین مردی است که نه تحصیل کرده، نه پول دارد و نه خوش قیافه است. او نه هنری دارد، نه خانواده ای، نه خانه ای از خود و نه حتی دوست و آشنایی. دائم خراب کاری می کند، اما شاد است. در همان دنیای کوچک و به چشم ما خالی خودش، خوشحال است. به خاطر از دست دادن چیزی غصه نمی خورد، حسرت چیزی را ندارد. تنها کس و کار او یک خرس عروسکی کهنه است که با تخیل خودش به او موجودیت می بخشد، با او حرف می زند و او را همه جا با خود می برد.البته که مستر بین کاراکتری ساخته و پرداخته ذهن نویسنده و کارگردان است و نقطه ضعف های بسیاری هم دارد، اما دروغ محض نیست. در واقع همه ما در زندگی روزمره با کسانی مواجه می شویم که به زعم ما چیزی ندارند، اما احساس شادی و خوشبختی دارند؛ راستی راز شادمانی این افراد چیست؟

راز شاد زندگی کردن مستر بین چیست؟

برای شاد بودن در زندگی مانند مستربین در لحظه زندگی کنید

آنچه شادی ها را از ما می گیرد و پای غصه ها را به زندگی ما باز می کند، فارغ بودن از لحظه حاضر و پرداختن به گذشته و آینده است. خاطرات تلخ، حسرت ها، آرزوهای بر بادرفته، خوشبختی از دست رفته در گذشته و نیز رنج ها و مخاطرات هنوز نیامده، ترس های مبهم، اضطراب های نامعلوم، نگرانی های بی اساس در آینده باعث می شود از زمان حال غایب باشیم و نتوانیم خوبی های لحظه را ببینیم و از آن لذت ببریم. فرض کنید در یک روز بهاری در خیابان راه می روید که ناگهان باد و بارانی شروع می شود که زمین و زمان را به هم می ریزد. ممکن است وقوع چنین رخدادی، خرابی، خسارت یا ترسی را به یادتان آورد. ممکن است با مقایسه اوضاع کشوری که پیش از یک زلزله وحشتناک چنین آب و هوایی در آنجا دیده شده بود، بترسید که مبادا این آب و هوا هم زلزله بدی به دنبال داشته باشد یا نگران شوید که نکند لباس های روی بند رختتان را باد ببرد و…در صورت چنین تصوراتی در لحظه حضور نخواهید داشت و نمی توانید لطافت هوا و خنکای باران را روی پوست صورتتان احساس کنید. پرواز شکوفه ها و برگ های نورس را در هوا و تغییر رنگ و حالت دم به دم آسمان را ببینید و به این ترتیب یکی از زیباترین تابلوهای سمعی و بصری طبیعت را از دست خواهید داد. مستربین در لحظه زندگی می کند. به هر اتفاقی در همان لحظه ای اهمیت می دهد که وجود دارد. وقتی گذشت فراموشش می کند و به دنبال لحظه بعد می رود؛ لذا مزه های تلخ زیر زبانش نمی ماند و ترس از آینده عیشش را منقص نمی کند.

در زندگی تان کم توقع باشید تا با شادی زندگی کنید

رشته آرزو، دراز است و هرگز به آخر نمی رسد. همواره آنچه را داریم نمی خواهیم و آنچه را نداریم می خواهیم. واضح است که ناکام می شویم، خشمگین می شویم. افسرده می شویم و شادی از کفمان می رود. هر چه از دنیا کمتر توقع داشته باشیم، روزگار بر ما خوش تر خواهد گذشت.مستربین از هیچ کس توقع ندارد و البته خودش را هم ملزم نمی داند که ضرورتا همه توقعات دیگران را برآورده کند.

آسان گیری یکی دیگر از روشهای شاد زندگی کردن است

بعضی از ما آدم ها گویی آفریده شده ایم زندگی را بر خود و دیگران سخت بگیریم و تلخ کنیم. کمال گرایی از آن صفاتی است که متاسفانه نزد خیلی ها حسن محسوب می شود و به آن مباهات می کنند، اما کمال گرایی در اصل نوعی نقطه ضعف است. وقتی ما دلمان می خواهد که همه چیزمان در حد کمال باشد، خانه مان بسیار تمیز، مرتب و لوکس باشد. کارمان در حد اعلا، ظاهرمان بی نقص، فرزندمان شاگرد اول، همسرمان همه چیز تمام باشد، یعنی ما خود را بی نقص و کامل تر از دیگران می دانیم و انتظار نداریم نقصی در خود و زندگی مان وجود داشته باشد. حال آنکه آنچه بی نقص تصور می کنیم، در ظاهر امر است و نقص ها همه در جایی قرار دارند که دیده نمی شوند. نقص هایی مانند تکبر، خودخواهی، خودمحوری و…تلاش برای بی نقص بودن باعث می شود نسبت به خود و دیگران سخت گیر شویم و به همه چیز بیش از حد اهمیت بدهیم و دائم نگران به وجود آمدن نقصی در هر قسمت از مجموعه زندگی مان شویم، همین شادی را از ما می گیرد و تنش و اضطراب را جایگزین آن می کند. فرض کنید خانواده دور میز جمع باشند و بخواهند با لذت و شادی غذای خوشمزه ای را دور هم بخورند و مثلا خانم خانه مدام نگران باشد که مبادا غذا روی رومیزی بریزد و آن را لک کند. «مواظب باش»، «نریزی ها»، «دست کثیفت را روی میز نگذار»… آیا دیگر لذت و شادی باقی می ماند؟ مستربین آسان گیر است، نسبت به چیزی تعصب و حساسیت ندارد، همیشه ساده ترین راه حل را انتخاب می کند و از آن بسیار لذت می برد.

برای شاد بودن در زندگی تان برای خودتان زندگی کنید

بسیاری از ما برای خود زندگی نمی کنیم، بلکه برای جلب رضایت دیگران زندگی می کنیم، خود را جوری می آراییم که دیگران خوششان بیاید، لباسی می پوشیم که باب طبع دیگران باشد، خانه را جوری تزیین می کنیم که دیگران بپسندند، از موضوعاتی حرف می زنیم، کتاب هایی می خوانیم، به چیزهایی علاقه نشان می دهیم… که دیگران دوست داشته باشند. دیگران بپسندند و مورد تایید دیگران باشد. می دانید که برآوردن همه اینها، چه حجمی از تلاش، وقت، انرژی و استرس را طلب می کند و این همه فقط به خاطر این که دیگران از ما راضی باشند خود ما چه می شویم؟ اگر برای خود زندگی نکنید و فقط در پی جلب رضایت دیگران باشید، نعمت شادی از کفتان خواهد رفت.

برای شاد بودن در زندگی تان شکرگذار باشید

و بالاخره به مهم ترین بخش مطلب یعنی شاکر بودن می رسیم. یکی از چیزهایی که بیشتر از همه ما را از شادی ها و لذت های زندگی دور می کند، ناشکری است. ناشکری یعنی ندیدن نعمت های زندگی و دیدن آن چیزهایی که می خواهیم و نداریم و معلوم هم نیست که خواسته هایمان الزاما به خیر و صلاح ما باشد. ناشکری یعنی ظاهرمان را جور دیگری بخواهیم، نه آن جور که هست، آرزوی خانواده و همسر و فرزند دیگری داشته باشیم، نه آن هایی که هستند. خواستار کار دیگری، شهر و کشور دیگری، شرایط دیگری… باشیم. چطور می توان از کسی که مدام از وضعیتش شکایت دارد و ناراضی است، توقع شاد بودن داشت؟ چنین شخصی محکوم به ناکامی و نارضایتی همیشگی است. لذت بردن از هرچه داریم، شکر عملی است، جدای از شکر زبانی. ما نمی توانیم دنیا را تغییر دهیم، اما می توانیم نگرش خودمان را تغییر دهیم و از دنیا همان طور که هست لذت ببریم. مستربین از کوچک ترین جزئیات زندگی اش لذت می برد و با آن خوش است. حتی از موشی که در دیوار اتاقش لانه کرده است.

ادامه مطلب / دانلود

نحوه هوشمندانه خرج کردن پول و مخارج زندگی

همیشه درمورد کسب، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری پول سعی می‌کنید از سیل توصیه‌های متخصصین امور مالی و اقتصادی کمک بگیرید. اما وقتی نوبت به خرج کردن پول می‌رسد به نظر خودتان عمل می‌کنید. الیزابت دان دانشمند رفتارشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا و مایکل نورتون از دانشکده بیزنس هاروارد در کتاب خود «علم خرج کردن هوشمندانه» این نیاز شما را برآورده کرده‌اند. آنها با تحقیقاتی که در این راستا انجام داده‌اند، توصیه‌هایی کاربردی برای نحوه پول خرج کردن ارائه می‌کنند که کمکمان می‌کند پولمان را در جهت شادی و آرامش بیشتر خرج کنیم.

– خرید کردن تقریباً به یک وسواس ملی تبدیل شده است. بزرگترین باور نادرست ما درمورد نحوه پول خرج کردن چیست؟
مایکل نورتون: همه می‌دانند که پس‌انداز کردن پول کار خیلی خیلی سختی است چون برای این کار باید دست از خیلی چیزها بکشید. خرج کردن پول کاری فوق‌العاده لذت‌بخش است. اینکه پولتان را برای چیزی خرج می‌کنید که متعلق به شما می‌شود حسی فوق‌العاده می‌دهد. مردم تصور می‌کنند که خریدن چیزهای مختلف شادترشان می‌کند.

الیزابت دان: اما چیزی که فراموش می‌کنیم این است که پول به تنهایی یک هدف نیست. باید وسیله‌ای باشد برای رساندن ما به هدف‌هایمان. باید طوری استفاده شود که خوشبختی و شادی عمومی ما را در زندگی ایجاد کند.

– شما در کتابتان ۵ اصل درمورد اینکه چطور هوشمندانه‌تر خرج کنیم که شادتر و خوشبخت‌تر شویم ارائه می‌کنید. یکی از توصیه‌هایتان «خریدن تجربه‌ها» است. می‌توانید بیشتر در این زمینه توضیح دهید؟
مایکل نورتون: تحقیقات نشان می‌دهد که در بیشتر موارد تجربیات خرید کردن، خریدن کالاهای مادی است. مثلاً یک تلویزیون فوق‌العاده ۲۰۰۰ دلاری می‌خرید. به محض اینکه آن را روی دیوارتان نصب می‌کنید، قدیمی می‌شود. تلویزیونی جدیدتر وارد بازار می‌شود که از تلویزیون شما بهتر است و آرزو می‌کنید که کاش آن تلویزیون را داشتید. اما در نظر بگیرید که پولتان را صرف خریدن تجربه کنید. همان ۲۰۰۰ دلار را صرف رفتن به مسافرت کنید. ممکن است بگویید که خوب خریدن تلویزیون بهتر است چون در نهایت برایتان مانده است اما به این فکر کنید که تا بحال چند بار به خاطره خریدن تلویزیونتان فکر کرده‌اید درحالیکه خاطرات آن مسافرت همیشه با شما می‌ماند. ارزش واقعی تجربه در همان لحظه هویدا نمی‌شود، بلکه بعداً به ارزش آن پی می‌برید. و همانطور که نتایج یک تحقیق نشان می‌دهند، خاطرات ما روز به روز در نظرمان زیباتر و بهتر می‌شوند. بنابراین وقتی تلویزیونی که خریده‌اید روز به روز کهنه‌تر و از مد افتاده‌تر می‌شود، خاطراتتان در ذهنتان بهتر و لذت‌بخش‌تر می‌شوند.

– چطور می‌توان رفتارهای فردی را در زمینه عادت‌های پول خرج کردن تغییر داد؟
مایکل نورتون: تحقیقات نشان می‌دهد که خریدهای مادی شاید شادی‌مان را کمتر نکنند، البته ممکن است اینکار را هم بکند، اما نکته اینجاست که فایده چندانی هم برایمان ندارند. به جای خریدن چیزهایی که فرهنگ و جامعه می‌گوید باید بخریم چون مهم هستند، مثل یک خانه بزرگتر، یک ماشین جدید و از این قبیل، ما سعی داریم به مردم بگوییم قبل از اینکه کیف‌پولشان را برای خریدن چیزی از جیب یا کیفشان دربیاورند، از خودشان سوال کنند، «آیا با خریدن این چیز بیشترین شادی را برای خودم می‌خرم؟» و اگر اینطور نیست، از آنها می‌خواهیم همان پول را به طریقی دیگر خرج کنند.

الیزابت دان: گاهی‌اوقات، وقتی کالایی را می‌بینید، همان لحظه شما را به هیجان می‌آورد اما وقتی کمی بین خودتان و آن کالا فاصله می‌اندازید، باعث می‌شود در دام خریدن آن نیفتید. وقتی یک کالای فوق‌العاده در مرکز خریدی می‌بینید، با خودتان فکر کنید، «خوب می‌تونم الان این رو بخرم اما می‌تونم هم صبر کنم. و اگر بعد از گذشت یک هفته باز هم آن را همینقدر خواستم، می خرمش.»

بهترین کار این است که پول هر چیزی را همان لحظه پرداخت کنید

– شما در کتابتان به نکته‌ای اشاره می‌کنید که وقتی ما می‌خواهیم خریدی انجام دهیم، هیچوقت عامل ارزش زمان را مد نظر قرار نمی‌دهیم. چطور می‌توانیم در این زمینه هوشمندانه‌تر عمل کنیم؟
مایکل نورتون: تصور کنید که یک نفر یک خانه بزرگ می‌خرد. یک خانه بزرگ شاید چیزی فوق‌العاده به نظر برسد. مشکل اینجاست که خانه‌های خیلی بزرگ معمولاً در مرکز شهر نیستند و به همین دلیل با خریدن آن خانه مجبور می‌شوید که هزینه بنزین بیشتری هم برای رسیدن به محل‌کارتان صرف کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که ماندن در ترافیک و رفت‌وآمدهای شهری یکی از بدترین مخرب‌های شادی انسان‌هاست. آیا واقعاً می‌خواهید شادی و وقت خودتان را با خریدن آن خانه تلف کنید؟ وقتی یک تلویزیون می‌خرید چه؟ خودتان را متعهد می‌کنید که ساعت‌ها نشسته و وقتتان را صرف زل زدن به دیوار کنید!

الیزابت دان: عوض کردن روش صرف کردن زمانتان یکی از راه‌های رسیدن به خوشبختی است اما بیشتر وقت‌ها ما به پول بعنوان هدف نهایی‌مان نگاه می‌کنیم. اگر به جای این، وقتمان را هدف نهایی‌مان بدانیم، به طریقی متفاوت به اینگونه خریدها نگاه خواهیم کرد. آنوقت می‌توانیم در زمان خرید، یک قدم عقب برداشته و بگوییم، «اگر پس‌انداز کردن این ۱۰ یا ۲۰ دلار از نظر زمانی ارزش خرج کردن را دارد؟» وقتی زمان را مهمترین متغیر وابسته در نظر بگیرید، دیدگاهتان به زندگی به کلی تغییر خواهد کرد.

– یکی از روش‌هایی که برای خرج کردن هوشمندانه پیشنهاد می‌کنید این است که «الان پرداخت کنیم، بعداً مصرف کنیم». آیا باید کارت‌های اعتباری‌مان را دور بیندازیم؟
الیزابت دان: دنیای امروز امکان خرید در زمان حال و پرداخت در آینده را به راحتی امکان‌پذیر کرده است. اما تحقیقات نشان داده است که بدهی یکی از منفی‌ترین تاثیرات را بر شادی انسان‌ها می‌گذارد. مردم به طور روزانه و مداوم به بدهی‌هایشان فکر می‌کنند. وقتی در حال رانندگی هستید یا به پیاده‌روی رفته‌اید چه چیزی به ذهنتان خطور می‌کند؟ کوه بدهی‌هایتان. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که پول هر چیزی که می‌خرید را همان لحظه پرداخت کنید.

مایکل نورتون: از طرف دیگر، اگر جلوتر از زمان مصرف برای چیزی پول بپردازید، دیگر نگرانی بدهی‌ها نخواهید بود و وقتی آن کالا یا تجربه را دریافت می‌کنید، احساس آزادی می‌کنید.

–  آیا الگویی برای «خرج کردن هوشمندانه» در دنیا وجود دارد؟
الیزابت دان: وارن بافت (Warren Buffett). آدم‌ها به او به عنوان الگویی برای پول درآوردن نگاه می‌کنند. البته الگوی پول درآوردن هم هست اما مهمتر از آن او می‌تواند نمونه برای نحوه خرج کردن پول هم باشد. پول او اندازه ندارد اما هیچوقت مقدار زیادی از پول خود را صرف خرید کالاهای مادی نمی‌کند، درعوض می‌بخشد و دیگران را هم تشویق به بخشیدن پولشان و صرف آن در کارهای انسان‌دوستانه می‌کند.

– برای آنهایی که به اندازه وارن بافت پول ندارند که بتوانند اصل شما برای «سرمایه‌گذاری روی دیگران» را اجرا کنند، چه توصیه‌ای دارید؟
الیزابت دان: تحقیقات نشان می‌دهد که کسانیکه درآمد کمتری دارند بیشتر در کارهای خیر کمک می‌کنند و بیشتر با بدبختی‌های دیگران همدردی کرده و مشکلاتشان را درک می‌کنند. ما در تحقیقمان متوجه شدیم که حتی آنهایی که برای شام شبشان مشکل داشتند، باز به افراد مستمندتر از خودشان کمک می‌کردند. کمک کردن به دیگران یکی از متداول‌ترین تجربیات احساس شادی و خوشبختی در انسان‌هاست. تحقیقات نشان می‌دهد که کمک کردن حتی به اندازه ۵ دلار به کسی که نیازمند است تاثیرات بسیار عالی برای فرد به همراه دارد. آنهایی که پول زیاد ندارند، می‌توانند به کمتر فکر کنند، مثل پولی که برای یک فنجان قهوه یا یک لیوان آبمیوه صرف می‌کنند، همان را به نیازمندان ببخشند.

– آیا وقتی به مراکز خرید می‌روید، سعی می‌کنید مردم را برای هوشمندانه‌تر خرید کردن راهنمایی کنید؟
الیزابت دان: اگر اینکار را بکنید، نگهبان‌های آنجا ما را با کتک بیرون می‌کنند! من خودم هنوز نیاز به راهنمایی دارم. با اینکه این کتاب را نوشته‌ام و سعی کرده‌ام بقیه را راهنمایی کنم باز وقتی کمپانی Apple، گوشی همراه جدید خودش را وارد بازار می‌کند، با خودم فکر می‌کنم، «واقعاً باید این را بخرم!»

ادامه مطلب / دانلود

صفحه 7 از 7«... قبلی 567
css.php