نام : کمال
کلاس :دوم دبستان
موزو انشا : عزدواج!
هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید
بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.
تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است.
حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش
به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید
زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.
در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند.
مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.
از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !
اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید
من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.
مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند.
همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود.
دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!
اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است.
قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!
البته زندان آدم را مرد می کند.عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!
این بود انشای من.ر
ادامه مطلب / دانلوددوست دارید ازدواج کنید اما احساس میکنید که هیچ کدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند بهعنوان یک گزینه احتمالی به شما فکر کنند؟
اطرافتان کسانی هستند که مشترکات زیادی با شما دارند اما آنها هم تنها بهعنوان یک دوست روی شما حساب میکنند و تمایلی به ازدواج با شما ندارند؟
دوستان دوره دبیرستان و دانشگاهتان یکییکی سر خانه و زندگی خودشان رفتهاند و احساس میکنید که تنها ماندهاید؟ اگر مدام ذهنتان را با این فکر و خیالها پر کردهاید، بهتر است دست بردارید و از مجردیتان یک بحران پر از غصه نسازید.
شاید هنوز آمادگی ازدواج ندارید و نتوانستهاید آنطور که باید برای ساختن یک زندگی مشترک آماده شوید. ازدواج کردن موضوعی نیست که بتوان برایش الگو و راه حل ارائه کرد اما شاید با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواجتان آمادهتر شوید و دست از این نگرانیها هم بردارید.
آه و ناله نکنید
به منفیبافیهایتان پایان دهید. وقتی که با دوستان یا خانوادهتان صحبت میکنید، خشم یا عصبانیتتان از اینکه ازدواج نکردهاید را بروز ندهید. به جای اینکه مدام از ازدواج نکردنتان حرف بزنید سعی کنید در مورد موضوعاتی که برای طرف مقابلتان جالب است گفتوگو کنید.
میتوانید با توجه به شخصیت فرد مقابلتان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت کنید و اگر هم کسی از شما پرسید که چرا ازدواج نکردهاید، به جای آه و ناله کردن خیلی منطقی بگویید که هنوز با فردی که برایتان مناسب باشد روبهرو نشدهاید.
دوستیهایتان را خراب نکنید
برای جلب توجه دیگران به هر شیوهای متوسل نشوید. اگر شما یک دوست یا همکار دارید که نسبتا به شما نزدیک است و احساس میکنید، میتواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نکنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود که آیا میتوانید زوج خوبی برای هم باشید یا اینکه او هم همین علاقه را به شما دارد؟
هیچ وقت با فرستادن یک پیامک عاشقانه و ابراز عشقتان به زبان بیزبانی، رابطه دوستیتان را خراب نکنید زیرا ممکن است او با دیدن چنین واکنشهایی از طرف شما، کاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم از دست بدهید.
از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقهمند است، واکنش خصمانهای نشان ندهید و دوستیتان را به هم نریزید. به این فکر کنید که این فرد در مقام یک دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش میدهد و تنهاییتان را از بین میبرد. با این اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد که بهخاطر اینکه عاشقتان نیست از زندگیتان بیرون برود؟
زندگیتان را شلوغ کنید
برای مشغول کردن ذهنتان و شلوغ کردن زندگیتان راههای دیگری پیدا کنید. درست است که هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچچیز نمیتواند جای یک همراه خوب را برای شما پر کند اما اگر ازتکبعدی بودن دست بردارید و مشغولیتهای دیگری برای خودتان ایجاد کنید خیلی چیزها تغییر میکند. سعی کنید کار مورد علاقهتان را پیدا کنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگیتان دلیلی پیدا کنید.
این دلیل میتواند کار، تحصیل، دوستان، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. همانطور که گفتیم این موارد نمیتواند جای یک رابطه حمایتگرانه و عاطفی را پر کنداما اگر شما زندگیتان را پوچ و بیمعنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار کردن بهخود و زندگیتان داشته باشید، حالتان خیلی بهتر از حالا میشود.
قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند که قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان کمتر میشود. ممکن است با ازدواجکردن هر کدام آنها از خود بپرسید که چرا شمانتوانستهاید یکی از گزینهها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند که مورد توجه قرار میگیرند اما به جای این فکر و خیالها سعی کنید در خود معیارهایی را پرورش دهید که از نظر همه برای انتخاب یک همسر ایدهآل ضروری هستند.
آدمهای اطراف شما براساس رفتارهایی که در همین لحظات عادی زندگیتان انجام میدهید روی شما قضاوت میکنند. بدخلقیها، بهانهگیریها، رفتارهایی که با خانوادهتان دارید و بسیاری موارد دیگرمیتواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزارتان میدهد، به همه این جزئیات توجه کنید. ظاهرسازی کافی نیست بلکه باید با دل و جان همه اینها را تغییر دهید.
از رابطههایتان درس بگیرید
ممکن است شما پیش از این، چند رابطه شکست خورده را تجربه کرده باشید و این شکستهای مکرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. بهجای اینکه احساس ناتوانی کنید سعی کنید از این شکستها درس بگیرید. رابطههای شما به چه دلایلی شکست خورده؟
چه اشتباهاتی کردهاید و چه کارهایی میتوانستید و نکردهاید؟ اگر واقعا دوست دارید که ازدواج کنید باید برای شروع یک رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست که این رابطه در چه زمانی شکل میگیرد بلکه شما باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید.
رابطهها و زندگیهای مشترک اطرافیانتان هم میتواند برای شما الگوی خوبی باشد اینکه چه رفتارهایی انجام میدهند که از نظرتان اشتباه است و باید از آنها بپرهیزید و چه رفتارهایی میتواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد.
از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت مردان اطرافتان هم دقت کنید. شاید با همین بررسیها بتوانید در تصمیمگیری آیندهتان هم موفقتر باشید و بدانید که چه مردی میتواند شاهزاده سوار بر اسب شما باشد.
وسواس را کنار بگذارید
محافظه کاریهای بیمورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرفهایشان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستانتان کسی را برای ازدواج به شما معرفی میکنند
اما شما اهمیتی نمیدهید، باید کمی در نگاهتان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایدهآلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفتهای با خواستگارهایتان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدمها را بهانه نه گفتن نکنید.
فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که میتوان از آنها ایراد گرفت.
شما نمیتوانید یک شخصیت بیعیب و نقص را بهعنوان همسرتان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.
تکلیفتان را روشن کنید
شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلکه باید تنها برای ساختن یک زندگی بهتر در کنار فردی که به شما آرامش میدهد چنین قدمی بردارید.
اگر نمیدانید چطور باید انتخاب کنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یک مشاور بروید. با شرکت در کلاسهای آمادگی ازدواج میتوانید تا حدودی تکلیفتان را روشن کنید و هم آگاهانهتر انتخاب کنید و هم منطقیتر پیش بروید.
ادامه مطلب / دانلودالبته قصدمان از این گفته ها این نیست که زنان و مردان را با هم مقایسه کنیم تا طرف یکی را بگیریم یا دیگری را محکوم کنیم بلکه می خواهیم به بسیاری از بانوانی که نگران رفتارهای شریک زندگی خود هستند، بگوییم مردها را بهتر بشناسید و به آنها اطمینان بیشتری داشته باشید. معتقدیم اگر این باور جای خودش را در بین زنان باز کند، موجب آرامش، اعتماد و تفاهم بیشتری خواهد بود.
ادامه مطلب / دانلودمطمئناً همه ما با آدمهای ریاستطلبی آشنا هستیم. این افراد به نظر میرسد به فضای شخصی و حساسیتهای ما بیتوجه هستند و استقلال و آزادی فردی ما را زیر پا میگذارند. ممکن است پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، همسایه، همکار یا یکی از دوستانتان چنین شخصیتی داشته باشد. نقش این افراد در زندگی شما هرچه که باشد، رفتار و منش آنها موجب آزردگی خاطر شما شده و احساس ناراحتی، حقارت و خشم را در شما شعلهور میسازد. افراد ریاستطلب لزوماً نیت بدی ندارند فقط میخواهند خواسته و نیتشان را به دیگران تحمیل کنند و درنتیجه به فضا و آزادی شخصی آنها تجاوز میکنند. در این مقاله به شما آموزش میدهیم با این افراد در زندگی خود چطور رفتار کنید و چگونه با آنها کنار بیایید.
۱. به راهنمای درونیتان گوش دهید. وقتی تحت تاثیر افراد ریاستطلب هستید، آنها میتوانند خیلی راحت شما را مجبور به انجام کارهایی کنند که اصلاً حس خوبی به آن ندارید. برای این افراد خیلی عادی است که از ابزارهایی مثل تهدید، عصبانیت، مجادله و فشار احساسی برای مجبور کردن شما به اطاعت از خودشان استفاده کنند و اگر از راهنمای درونی خودتان استفاده نکنید، قربانی فشار آنها خواهید شد.
هرچقدر هم که یک نفر سعی به تجاوز به آزادی اراده شما داشته باشد، اگر از راهنمای درونیتان استفاده کنید باز هم میتوانید موضع خودتان را حفظ کنید. وقتی مطمئن نباشید که چه چیزی برای شما درست و چه چیزی غلط است، خیلی راحت تحت تاثیر افراد ریاستطلب قرار خواهید گرفت.
۲. با ترس از افراد ریاستطلب زندگی نکنید. سلاحی که بیشتر افراد ریاستطلب برای مجبور کردن دیگران به اطاعت از خود از آن استفاده میکنند، ترس است. آنها از نفوذ خود برای ایجاد ترس در شما بهره میبرند. مثل بسیاری از والدینی که برای مجبور کردن فرزندانشان به اطاعت از خود از ترس از تنبیه استفاده میکنند.
اگر واقعاً میخواهید فارغ از تاثیر و نفوذ این افراد زندگی کنید، باید هوشیارانه از ترسی که میخواهند در شما ایجاد کنند دوری کنید. میتوانید با گوش به زنگ و آگاه ماندن در این مواقع بر این ترسها غلبه کنید. اگر از این ترس نهراسید، هیچ قدرتی روی شما نخواهد داشت.
۳. آزادی خودتان را بر هر چیزی ارجح بدانید. وقتی احساس میکنید قربانی افراد ریاستطلب اطرافتان شدهاید، این واکنشی ساده از احساس کمبود آزادی است که در زندگیتان میکنید. فقط خودتان قدرت خواستن و طلب کردن آزادیتان را دارید و هیچکس نمیتواند برای به دست آوردن آن کمکتان کنند. اگر آزادیتان را بر همه چیز ارجح بدانید، همیشه آزادید نفوذ و ریاستطلبی دیگران را قربانی آن کنید.
وقتی آزادیتان اولویت زندگی شما باشد، چیزهای دیگر خودبهخود درست میشوند. یادتان باشد که یک فرد ریاستطلب نمیتواند آزادی شما را بگیرد مگراینکه خودتان اجازه این کار را به او بدهید. آزادیتان را باید فراتر از پول، روابط و سایر انواع امنیتهای کاذب بدانید که ذهنتان ممکن است به دنبال آن باشد. وقتی از درون احساس آزادی کنید، واقعیت بیرونیتان به طور خودکار عوامل مثبت را به سمت خود جذب میکند. اگر بخواهید آزادی فردیتان را قربانی افراد ریاستطلب کنید، باید همه عمرتان را تحت تسلط آنها زندگی کنید.
۴. موضعتان را مشخص کنید. خیلی مهم است که موضع خودتان را با قطعیت بیان کنید و وقتی کسی سعی دارد بر شما ریاست کند، نظراتتان را ابراز کنید. تنها راه و روش کنار آمدن با افراد ریاستطلبی که سعی میکنند به شما دستور بدهند این است که به آنها نشان دهید چنین رفتارهایی را تحمل نخواهید کرد.
احساسی رفتار نکرده و حالت دفاعی به خود نگیرید، فقط با آرامش حرفتان را بزنید. سعی نکنید طرفمقابل را تحقیر کنید، فقط موضعتان را مشخص کرده و به آنها بگویید چه میخواهید یا چه نمیخواهید. از واکنش آنها نترسید، آرامش خود را حفظ کنید و بر موضعتان محکم بایستید.
۵. یادتان باشد که لازم هیچ اجباری در کار نیست. زندگی “یا انجامش بده یا می میری” نیست. هیچ باید و اجباری وجود ندارد مگراینکه خودتان برای خودتان تعیین کرده باشید. شما میتوانید آزاد زندگی کنید و هیچ محدودیتی برای این آزادی وجود ندارد.
محدودیتهای زندگی شما از ذهن خودتان ریشه میگیرد. دلیل اینکه مغلوب افراد ریاستطلب میشوید این است که تصور میکنید برای اینکه زندگی امنی داشته باشید باید از دستورات آنها اطاعت کنید. در واقعیت هیچ امنیتی در اسارت وجود ندارد و بااینکه آزادی به نظر قطعی نمیرسد اما در واقعیت خلاف آن است، وقتی آزادی را به امنیت ترجیح دهید، امنیت خودبهخود از انتخاب شما پدیدار میشود.
سخن آخر
برای کنار آمدن با افراد ریاستطلب باید سعی کنید بر ترس و ناامنی خود غلبه کنید و امنیت را در راهنمای درونی خود بیابید. ممکن است ذهنتان ترسیده باشد اما قلبتان همیشه راه درست را خوب میداند. به ندای قلبتان گوش دهید و به ذهنتان آموزش دهید که از آنچه که قلبتان درست میداند، دفاع کند. آزادی واقعی زمانی به وجود میآید که انتخاب کنید که قلبتان را بر ترسهای ساخته ذهنتان مقدم بدانید.
ادامه مطلب / دانلودیک تحقیق جدید نشان داد که زوجهایی که برای برقراری رابطهجنسی تا زمان ازدواج خود صبر میکنند، بعدها رضایت ارتباطی و جنسی بالاتری نسبت به آنهایی که نزدیکی جنسی را قبل از ازدواجشان تجربه میکنند، دارند.
اطلاعات مربوط به این تحقیق که در طول دو سال بر روی ۲۰۳۵ زوج متاهل انجام گرفت در مجله روانشناسی خانوادگی در ایالات متحده امریکا به چاپ رسید.
در این تحقیق، شرکتکنندگان علاوه بر سوالاتی درمورد سطح رضایت و ارتباط به این سوال نیز پاسخ دادند: «ازچه زمان در این رابطه، ارتباط جنسی را آغاز کردید؟»
محققان این تحقیق دریافتند که زوجهایی که تا زمان ازدواجشان برای ایجاد رابطهجنسی صبر کرده بودند، ۲۲ درصد ثبات ارتباطی، ۲۰ درصد رضایت ارتباطی، ۱۵ درصد کیفیت ارتباط جنسی و ۱۲ درصد گفتگو و ارتباط کلامی بهتر و بالاتری را گزارش داده بودند.
یکی از محققین این مطالعه میگوید، «سعی ما این نیست که بگوییم هر زوجی که قبل از ازدواج نزدیکی جنسی برقرار میکنند، رابطهشان با شکست مواجه میشود. اما کاملاً از نتیجه تحقیقمان مطمئن هستیم و میدانیم که این مسئله تغییر زیادی در ارتباط ایجاد میکند. کسانیکه میخواهند صمیمیتشان را در رابطه بیشتر کنند حتماً باید این را در نظر داشته باشند.»
البته به گفته این محققان، بسیاری از جوانان تصور میکنند بدون داشتن تجربه جنسی با طرفمقابل، رسمی کردن رابطهشان ریسک بزرگی خواهد بود.
یکی از این محققین میگوید، «نظرات مختلفی درمورد اینکه چه مدت تا نزدیک کردن رابطه دو طرف باید صبر شود یااینکه اصلاً انجام آن درست است یا نه وجود دارد. به دلیل ما تصمیم گرفتیم در این مورد تحقیق کنیم».
او میگوید تحقیق آنها توانسته است اطلاعات لازم درمورد تاثیر زمان و تکرار نزدیکی جنسی بر رابطهها را فراهم آورد.
به گفته این محقق، اگر رابطه جنسی قبل از تعهد و رسمی شدن رابطه ایجاد شود، میتواند موجب بروز سردرگمی و گرفتار شدن زودرس در رابطه شود. درحالیکه محدود کردن رابطه جنسی در ارتباط شفافیت بیشتری برای دو طرف میآورد زیرا عمل جسمی موجب تعهد عمیقتر میشود.
این تحقیق بحث مذهبی را نیز وارد جریان میکند، به این معنا که باوجود سطح مذهبی بودن افراد، فایده صبر کردن برای ایجاد رابطهجنسی یکسان خواهد بود.
جامعهشناسی که این تحقیق را مطالعه کرده بود، درمورد یافتههای آن اینطور نظر میدهد:
«زوجهایی که ماهعسل را زود شروع میکنند–یعنی رابطهجنسی را قبل از ازدواج با هم تجربه میکنند–وقتی نوبت به کیفیاتی که موجب ثبات و قابلاتکا بودن ارتباط میشود میرسد، متوجه میشوند که ارتباطشان رشد نیافته است.»
اگر زوجی قبل از ازدواج، ارتباط جنسی را شروع کردند، بد نیست که دست نگه داشته و رابطه خود را ارزیابی کنند تا مطمئن شوند همه چیز متعادل و درست است.
یک مسئله که باید حتماً ارزیابی کنند این است که این مسئله–ارتباط جنسی–تا چه میزان بر رابطه آنها غالب و چیره شده است. آیا به ارتباط کلامی و سایر فاکتورهای رابطه هم فضای پیشرفت داده شده است؟ آیا چیزی فراتر از جذابیت جنسی بین دو طرف وجود دارد؟ اگر زوجی واقعاً میخواهد ارتباط قوی و باثباتی داشته باشد، باید این سوالات را از خود بپرسند.
رابطهجنسی اهمیت زیادی دارد اما دو نفر باید بتوانند با هم حرف بزنند، اهداف مشترکی در زندگی داشته باشند و بتوانند با موانع زندگی در کنار هم مقابله کنند، نه اینکه فقط تفریح و لذت را تجربه کنند.
ادامه مطلب / دانلوداگر میخواهید به دیگران مهربانی کنید اما راهش را نمیدانید، ۱۰۰ راه برای مهربانی کردن به شما پیشنهاد میدهیم:
۱. برای کارگران محل شیرینی تازه ببرید.
۲. برای بانکهای غذایی مخصوص کمک به نیازمندان، موادغذایی جمعآوری کنید.
۳. با خودتان گل به محلکار ببرید و آن را بین همکارانتان تقسیم کنید.
۴. از گلفروشی محل بخواهید که آسایشگاه سالمندانی که میشناسید را با گل تزئین کند.
۵. هزینه تحصیل یک دانشآموز نیازمند را بر عهده گرفته و هرازچندگاهی پیشرفت درسی او را کنترل کنید.
۶. برای آموزش و تدریس در مدارس دولتی داوطلب شوید.
۷. به یک نیازمند کمک کنید. همه توجهتان را به او داده و خوب به دردودل او گوش دهید.
۸. تاجران میتوانند درصدی از درامد روزانهشان را صرف یک جنبش مردمی کنند.
۹. برای همکارانتان یک غذا یا تنقلات خوشمزه ببرید.
۱۰. دانشآموزان میتوانند برای تمیز کردن کلاس و مدرسه به نظافتچی مدرسه کمک کنند.
۱۱. برای یک غریبه یک پیتزا بخرید.
۱۲. بین بچههای محل آبنبات پخش کنید.
۱۳. به آسایشگاه سالمندان سر زده و برایشان میوه و شیرینی ببرید.
۱۴. چند ساعت از وقتتان را گذاشته و بچه یکی از آشنایان را نگه دارید تا والدین او به کارهایشان برسند.
۱۵. روی برگههایی جملات انرژیبخش بنویسید و زیر برفپاککن ماشینها بگذارید.
۱۶.یک روز در ماه را در اداره یا محلکار روز نیکوکاری نام بگذارید و کمکهای همه را برای نیازمندان جمعآوری کنید.
۱۷. به مشتریانتان برای رفع خستگی نوشیدنی تعارف کنید.
۱۸. مهمانی بگیرید و از هر مهمان بخواهید که برای یکی دیگر از مهمانان هدیهای خاص بیاورد.
۱۹. با تلفن زدن، فرستادن کارت، گل یا موادغذایی از محرومان یاد کنید.
۲۰. به دیدن دوستانتان که میروید، برایشان میوه تازه ببرید.
۲۱. حداقل روزی یکبار دیگران را تحسین کنید.
۲۲. به دیدن افراد بیخانمان بروید و احوالشان را جویا شوید.
۲۳. به رهگذران بادکنک بدهید.
۲۴. به موتوریها نوشابه خنک دهید.
۲۵. همسایه خوبی باشید. هرازگاهی به دیدن همسایههایتان بروید و برایشان شیرینی تازه ببرید.
۲۶. افراد پیادهای که در مسیر میبینید را برسانید.
۲۷. برای مرتب کردن چمنهای حیاط به همسایهتان کمک کنید.
۲۸. به هرکسی که در روز میبینید، یک حرف قشنگ بزنید.
۲۹. برای بچههای مدرسه نزدیک خانهتان تنقلات ببرید.
۳۰. در یک مرکز کمکرسانی برای کمک داوطلب شوید.
۳۱. در روزهای بارانی به کسانیکه میخواهند تا اتومبیل خود بروند چترتان را قرض بدهید.
۳۲. هدیه لبخندتان را به همه ارزانی کنید.
۳۳. یادداشتی به خانه بفرستید و والدینتان را از کارهای خوبتان مطلع کنید.
۳۴. یک کودک بی سرپرست را از مرکزهای نگهداری کودکان به سرپرستی قبول کنید.
۳۵. برای حمل بار و بستههای خرید در فروشگاه و خیابان به دیگران کمک کنید.
۳۶. در کتابخانهها یا کتابفروشیها میزبان برنامههای خاص شوید.
۳۷. ۱۰ دقیقه از وقت خود را برای پاسخ دادن به تلفنهای منشی محلکارتان اختصاص دهید تا بتواند کمی وقت آزاد داشته باشد.
۳۸. برای کتاب خواندن در کلاس برای بچهها داوطلب شوید.
۳۹. برای معلمها و اساتیدتان گل و یادداشت قدردانی ببرید.
۴۰.در محیط مدرسه، آسایشگاهها و محیطهای مشابه مهربانی کردن را رونق دهید.
۴۱. دوستی را در آغوش بگیرید.
۴۲. به فرزندانتان بگویید چرا دوستشان دارید.
۴۳. برای پدر یا مادرتان یادداشتی بنویسید و بگویید چرا اینقدر برایتان ارزش دارند.
۴۴. از یکی از دوستانتان تعریف کنید.
۴۵. یک یادداشت تشکر برای کسی بنویسید که به طریقی مثبت بر زندگیتان تاثیر گذاشته است.
۴۶. به کسانیکه در راه رفتن به محلکارشان هستند چای تعارف کنید.
۴۷. به مراکز نگهداری از سالمندان بروید و برایشان وقت بگذارید.
۴۸. خون اهدا کنید.
۴۹. با لبخند، هدیه و گل به ملاقات بیماران در بیمارستان بروید.
# ۵۰. ۵۰ کار بعدی را امتحان کنید.
۵۱. در گلدانها یا باغچه همسایهتان گل بکارید.
۵۲. جای پارکتان را به راننده دیگری بدهید.
۵۳. به پیکی که برایتان چیزی آورده، یک خوردنی خوشمزه بدهید.
۵۴. رایگان ماشین دیگران را بشویید.
۵۵. برچسبهایی که دیوار همسایه را زشت کردهاند را تمیز کنید.
۵۶. به رئیستان بگویید که کار او عالی است.
۵۷. به کارمندانتان بگویید که چقدر از کارشان راضی هستید.
۵۸. اجازه دهید کارمندانتان گاهیاوقات یک ساعت زودتر به خانه بروند.
۵۹. با دوستانتان برای تمیز کردن و پاکسازی فضاهای سبز بروید.
۶۰.از راننده تاکسی یا اتوبوس برای رانندگی خوبش تشکر کنید.
۶۱. از همه کارمندان شرکتتان بخواهید که آن روز برای یکی از همکاران خود یک کار خوب انجام دهند.
۶۲. به یک غریبه بلیط تماشای مسابقه فوتبال یا کنسرت بدهید.
۶۳. به گارسن یک انعام فوقالعاده بدهید.
۶۴. برای پلیس یا ماموران آتشنشانی کیک یا پیراشکی ببرید.
۶۵. در را برای دیگران باز کنید.
۶۶. پول غذای فرد پشت سرتان در صف را بپردازید.
۶۷. به رئیس کسی که کمکتان کرده نامهای بنویسید و از کارمند او تعریف کنید.
۶۸.یک دسته گل روی میز یکی از همکارتان بگذارید که رابطه چندان خوبی با او ندارید.
۶۹. با یکی از اعضای خانواده که جدا زندگی میکند تماس بگیرید و حال او را جویا شوید.
۷۰. برای انجام تعمیرات فرد سالخوردهای که تنها زندگی میکند، داوطلب شوید.
۷۱. پول بلیط فردی که پشت سرتان در صف سینما ایستاده است را پرداخت کنید.
۷۲. برای بچههای مهدکودک نزدیک خانهتان اسباببازی ببرید.
۷۳. برای پیکهای ارسال غذا گل ببرید تا همراه غذا به در خانه افراد ببرند.
۷۴. هر چند وقت یکبار همه دوستانتان را دور هم جمع کنید و سوپرایزی که باعث خوشحالی هرکدام میشود، به آنها اهدا کنید.
۷۵. با دانشآموزی که تازه به مدرسهتان وارد شده یا یک همکار تازهوارد دوست شوید.
۷۶. با فرستادن یک ایمیل یا یک هدیه کوچک برای یکی از دوستانتان که خیلی وقت است با او در تماس نیستید، دوستی را تازه کنید.
۷۷. برای یک هفته، هر حرکت سخاوتمندانهای که به فکرتان میرسد را انجام دهید و آخر هفته نتیجه آن را روی خودتان ارزیابی کنید.
۷۸. پیشنهاد دهید که سبد یا چرخ خرید را برای یک نفر که خریدهای خود را در ماشین گذاشته است به فروشگاه برگردانید.
۷۹. فرد جدیدی را به شام دعوت کنید.
۸۰. به بچههایی که در طول روز میبینید کاغذرنگی برای درست کردن کاردستی بدهید.
۸۱. یک کارت تشکر و قدردانی بنویسید و به طور خاص از فرد مورد نظرتان تشکر کنید.
۸۲. بگذارید اول نفر پشت سرتان در صف خرید کارش را انجام دهد.
۸۳. وقتی رانندهها میخواهند از شما سبقت بگیرند یا جلویتان بیایند، با لبخند یا تکان دادن دست به آنها اجازه دهید.
۸۴.برای بچههایی که در خیابان مشغول فوتبال بازی کردن هستند، نوشیدنی خنک ببرید.
۸۵. صفحات وبسایتهایی درمورد مهربانی که میشناسید را به دیگران معرفی کنید.
۸۶. به کمک یک کودک برای پرندهها آشیانه بسازید.
۸۷. به فردی بیخانمان یک سبد موادغذایی اهدا کنید.
۸۸. بلندبلند بخندید و لبخندتان را سخاوتمندانه تقسیم کنید.
۸۹. جلوی در خانهتان یک درخت بکارید.
۹۰. لیستی از کارهایی که میتوانید برای رواج مهربانی در دنیا انجام دهید، تهیه کرده و از دوستی بخواهید که او هم این کار را بکند. بعد لیستهایتان را با هم تعویض کرده و هر ماه یکی از آن کارها را انجام دهید.
۹۱. یک دوربین فوری برداشته، به سطح شهر بروید، از مردم عکس گرفته و عکسشان را به آنها بدهید.
۹۲. زبالههای اطراف را جمعآوری کنید.
۹۳. به یکی از معلمهای سابقتان نامهای بفرستید و از آنها برای تغییری که در زندگیتان ایجاد کردند تشکر کنید.
۹۴. برای یکی از دوستانتان، به طور ناشناس هدیه بفرستید.
۹۵. لباسهای اعضای خانواده را برایشان اتو بزنید.
۹۶. برای یک مدرسه یا موسسه آموزشی کتاب بخرید.
۹۷.یک چک با مبلغی که برایتان مقدور است، برای آشنایی بفرستید که میدانید مشکل مالی دارد.
۹۸. یکی از آشنایان را برای شام به رستوران دعوت کنید.
۹۹. به دوستتان پیشنهاد دهید که فرزندش را به کلاس رقص ببرید.
۱۰۰. یکی از دوستان قدیمی خود را پیدا کنید و با او قرار بگذارید.
آیا از متعهد شدن ترس دارید؟ خیلی از خانمها مثل شما هستند. این میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، از ترسهای کودکی گرفته تا تجربیات بزرگسالی. ترس از متعهد شدن لزوماً به این معنا نیست که نیاز به کمک حرفهای دارید بلکه نشانه این است که باید دیدگاههای خودتان را درمورد روابط ارزیابی کنید تا ببینید چه چیز جلوی شما را میگیرد و نمیگذارد وابستگی دائمی ایجاد کنید. برای غلبه بر این مشکلات، این ۱۰ نکته را بخوانید تا ببینید مشکل شما کدامیک از اینهاست.
۱. روابط زیادی را دیدهاید که برهم خورده است.
آیا والدینتان از هم طلاق گرفتهاند؟ شاید دوستان زیادی داشته باشید که روابطشان برهم خورده و بخاطر آن سختی و درد زیادی را متحمل شدهاند. اگر اینطور است، ترس شما از متعهد شدن در روابط قابل درک است. با شاهد مشکلات احساسی دیگران بودن میفهمید که چه زمانهایی ممکن است رابطه دچار مشکل شود.
به جای اینکه روی روابط شکستخورده اطرافتان تمرکز کنید، به زوجهای موفقی که میشناسید دقت کنید تا ببینید آنها برای شاد و خوشبخت زندگی کردن کنار هم چه میکنند.
۲. آشنایان و دوستان نزدیک از زندگی مجردی لذت میبرند.
با روی کار آمدن فمینیسم، مجرد ماندن دخترها و بالا رفتن سن ازدواج آنها افزایش یافت و زنان زیادی انتخاب میکنند که تا زمان ازدواج خود، البته اگر ازدواج کنند، زندگی مجردی خوب و کارآمدی داشته باشند. زنان مجرد هیچوقت فرصتهای بیشتری نداشتهاند مخصوصاً با فرصتهای شغلی بیشتری که این روزها در اختیارشان است.
اگر انتخاب میکنید که مجرد بمانید، از برقراری ارتباط نزدیک با مردانی که قصد ازدواج در آینده دارند خودداری کنید.
فقط مطمئن شوید که انتخاب شما برای مجرد بودن نتیجه سلیقه و اولویتدهی شخصی شماست نه ترس از متعهد شدن.
۳. از شکست فردی ترس دارید.
شاید به این دلیل از متعهد شدن میترسید که مهارتهای ارتباط طولانیمدت مثل صبر، حوصله و فداکاری را در خود نمیبینید. شاید غذا پختن و تمیزکاری خانه را بلد نیستید و از این میترسید که طرفمقابلتان را در زندگی زناشویی ناامید کنید. به خاطر داشته باشید که هر فرد تواناییهای خاص خود را دارد و افراد مختلف به تواناییهای مختلفی ارزش میگذارند.
روابط طولانی زمانی موفق میشوند که افراد به یکدیگر برای آنچه که هستند ارزش بگذارند. همچنین میتوانید وقت بگذارید و مهارتهای جدیدی را یاد بگیرید و از زنانی که ازدواجهای موفقی دارند کمک بگیرید تا اعتمادبهنفس لازم برای غلبه بر ترس از متعهد شدن را به شما بدهند.
۴. از ناامیدی یا سرخوردگی میترسید.
وقتی به سالهای آینده یک ازدواج فکر میکنید، ممکن است نگران شوید که ازدواجتان انتظاراتتان را برآورده نکرده و آنی نباشد که میخواستید. البته این تاحدی درست است. ممکن است یک روز از کنار یک مرد شکمگنده از خواب بیدار شوید که جواب حرفهایتان را به جای قربانصدقه با بیحوصلگی میدهد. همچنین ممکن است مثل قبل دیگر به شما توجه نداشته باشد.
اما وقتی آن روز میرسد، همانطور که برای همه زوجها پیش میآید، به خودتان یادآور شوید که چرا با این مرد ازدواج کردید و افکاری که بیشترین ترس از متعهد شدن را برایتان آورده است را سرکوب کنید.
به خاطر داشته باشید که صداقت و حرف زدن میتواند ترس از سرخوردگی و ناامیدی را از بین برده و بدانید که همه زندگیها بالا و پایین دارند.
۵. در گذشته شکست در رابطه را تجربه کردهاید.
مسائل و مشکلات مربوط به متعهد شدن بعد از یک رابطه شکستخورده بیشتر میشود. ازآنجاکه خانمهای بسیاری بیش از یک بار در روابط خود شکست میخورند، نگرانی آنها از متعهد شدن بالاتر میرود.
به جای اینکه به متعهد شدن به عنوان یک رفتار جمعی، سعی کنید هر رابطه را به شکل فردی و خاص نگاه کنید. از خودتان بپرسید چرا روابط سابقتان شکست خوردند و ببینید در آینده چه کارهای متفاوتی میتوانید انجام دهید.
با این خودآگاهی در وضعیت بهتری برای ارزیابی مردهایی که وارد زندگیتان میشوند خواهید داشت و خواهید توانست تعهد طولانیمدت ایجاد کنید.
۶. نمیدانید چطور دوام یک رابطه را حفظ کنید.
حتی زنان بسیار خوشبین و بااعتمادبهنفس هم در یک رابطه ایدآل نگرانیهایی برای دوام بخشیدن به رابطه خود دارند. در نامعلومی و بلاتکلیفی دنیای امروز، با زوال ارزشها و جدایی خانوادهها، به نظر نمیرسد روش مطمئنی برای حفظ دوام ازدواج وجود داشته باشد. به همین دلیل است که ارتباط و گفتگو بین زوج ضروری و حیاتی است. هر دو طرف باید با هم هماهنگ باشند تا بفهمند چه اتفاقاتی میافتد و اصلاحات لازم را انجام دهند. اگر ارتباط کلامی دو طرف از بین برود، نخواهید دانست چه باید بکنید.
۷. مطمئن نیستید او همانی است که میخواهید.
اگر دوست دارید بدون اینکه برای همیشه متعهد شوید، رابطهای بادوام داشته باشید، ممکن است لازم باشد درمورد مشکلتان برای متعهد شدن با یک مشاور صحبت کنید.
اگر کسی که میخواهید باقی عمرتان را با او بگذرانید پیدا نکردهاید، از خودتان سوال کنید شاید توقعات و انتظاراتتان خیلی بالا باشد. آیا در جای نادرست به دنبال آدم درست هستید؟ آیا با کسانی ارتباط برقرار میکنید که هدفشان از آشنایی متفاوت با شماست؟ هرکدام از این دلایل ممکن است باعث شود فکر کنید نمیتوانید به مرد زندگیتان متعهد شوید.
۸. نمیخواهید اعضای خانواده را ناامید کنید.
یکی دیگر از دلایل ترس از متعهد شدن در روابط، داشتن والدین پرتوقع است که انتظار دارند جراح مغز و اعصاب شوید یا با رئیسجمهور بعدی امریکا ازدواج کنید.
اگر از ازدواج قبلی خود بچه دارید، ممکن است نگران واکنش آنها به ناپدری خود باشید. ممکن است هم هست بدون ارزیابی نیازهای احساسی خود و میزان آمادگیتان برای ازدواج، با یکی از دخترخالهها یا دخترعموها برای ازدواج کردن وارد رقابت شدهاید.
بااینکه نگرانی درمورد فرزندان شوهر سابقتان در رابطه با فرد کنونی اهمیت زیادی داشته و منطقی است، خودداری از متعهد شدن برای خوشحال نگه داشتن بقیه به این معنی است که معیار اشتباهی برای داشتن یک رابطه موفق دارید. وقت بگذارید و به این فکر کنید که به جای نیازهای دیگران چه چیزی برای خودتان بهتر است.
۹. میخواهید برای لذت بردن از خوشیهای زندگی مجرد بمانید.
اگر زندگی راحت و آرامی دارید و نمیخواهید آن را با نگرانیهای رابطه خراب کنید که تا حدی قابل درک است.
آیا میخواهید تا پایان عمرتان مجرد بمانید؟ آیا از مسئولیتهای ازدواج هراس دارید؟ با مسائل و مشکلاتی نظیر این باید روبهرو شوید تا مطمئن شوید به تعهد نگاهی سالم دارید.
برخلاف این، اگر سبک زندگیتان دیوانهوار وحشیانه است و نمیتوانید محدود شدن ازدواج را بپذیرید، پس احتمالاً برای متعهد شدن آماده نیستید.
به خودتان زمان بدهید تا به دلایل واقعی اینکه چرا باتوجه به سبک زندگیتان و اهداف آیندهتان از متعهد شدن میترسید، فکر کنید.
۱۰. تصور میکنید تعهد عشق رابطه را از بین میبرد.
عشق مسئلهای ظریف و حساس است و باید از آن مراقبت شود. بااینکه زندگی واقعی چهره خود را بعد از ازدواج نشان میدهد و پیدا کردن وقت برای صمیمت و لحظات دونفره را سخت میکند، زوجها اگر میخواهند رابطهشان همیشگی شود، باید بالاترین اولویت را به رابطهشان بدهند.
زوجهای مسنتر ادعا میکنند که روابط عاشقانه باثباتی که در طولانی مدت ساخته شدهاند بسیار عمیقتر و پرمعنیتر از عشق پرهیجانی است که رابطه با آن آغاز شده است. اجازه بدهید عشقتان رشد کنند.
تعداد مجردهایی که از متعهد شدن ترس دارند بنا به دلایل مختلف بالا رفته است. اگر شما هم از ایندسته افراد هستید، الان وقتش رسیده است که دلایل الگوهای روابطتان را بررسی کرده و ببینید چطور میتوانید برای غلبه بر ترس از متعهد شدن در خودتان ایجاد تغییر کنید.
ادامه مطلب / دانلودبه نظر میرسد که این روزها وقتی اخبار مربوط به طلاق گرفتن بعضی و ازدواج یا نامزد کردن بعضی دیگر را میشنوید، تعجب می کنید. واقعیت این است که ازدواج برای همه آدمها مناسب نیست. گاهیاوقات زمان آن هنوز نرسیده است؛ خیلی وقتها هم فرد موردنظرتان فرد مناسبی نیست. برای خیلیها قبول کردن این مسئله سخت است. اما اگر واقعیت را نپذیریم و کورکورانه وارد زندگی زناشویی شویم، اثرات آن به جز خودتان خیلیهای دیگر را هم درگیر خواهد کرد (در بسیاری از موارد شکست یک ازدواج موجب شکست بچهها و شکست کل جامعه میشود). یکی از دلایل مهم برای بالا رفتن میزان طلاق یک دلیل بسیار ساده است: خیلی از ما زمانی ازدواج میکنیم که اصلاً برای آن آمادگی نداریم.
بهترین راه برای کنار آمدن با یک ازدواج شکستخورده، این است که پیشدستی کنید زیرا وقتی یک ازدواج با شکست روبهرو شود، برگرداندن و درست کردن آن بسیار مشکل است. ازآنجاکه پیشگیری همیشه بهتر از درمان است، خیلی مهم است که بفهمیم چطور تشخیص دهیم برای ازدواج آمادگی داریم یا نه.
در زیر به ۱۲ نشانه عدم آمادگی افراد برای ازدواج اشاره میکنیم. البته اگر فکر کردید که نشانهای را جا انداختهایم، حتماً در قسمت نظرات ما را از آن مطلع کنید.
۱. بیشتر درگیر مراسم عروسی هستید تا خود ازدواج.
خیلیوقتها بیشتر زمان صرف آمادهسازی و برنامه ریختن برای جزئیات مراسم عروسی میشود تا اینکه خود ازدواج موردنظر قرار گیرد. اگر بیشتر از اینکه درمورد وضعیت بدهیهای همسر آیندهتان بدانید، درمورد سالن مراسم عروسی اطلاعات دارید، ازدواج هنوز برای شما مناسب نیست.
۲. هنوز بین شما اعتماد ایجاد نشده است.
اعتماد یکی از ضروریتری فاکتورهای ازدواج است. اما بعضیها فکر میکنند که نمیتوان به طور کامل به هیچکس اعتماد کرد، همسر آینده هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر شما هم همینطور فکر میکنید، خودتان را برای یک رابطه و ازدواج پردغدغه آماده کردهاید. اعتماد یعنی باور داشتن به اتحاد فرد مقابل با شما. هیچ رابطهای بدون اعتماد باقی نمیماند.
۳. نمیتوانید تصور کنید پدر/مادر فرزند او باشید.
وقتی با کسی وارد رابطه میشوید که قبلاً ازدواج کرده و از زندگی سابق خود بچه دارد، علاوه بر خود او، درواقع با فرزندش هم وارد رابطه شدهاید. خیلیها را میبینیم که میگویند، «خودش را خیلی دوست دارم اما بچهاش را نه». متاسفانه این موقعیت اصلاً جالب نیست. بچهها بخش دائم و مهم این رابطه هستند.
۴. خیلی وقت است که با کسی رابطه نداشتهاید.
درمورد این مورد آمار حرفهای بیشتری دارد. اکثر تحقیقات تمایزی دقیق در میزان طلاق برحسب تعداد سالهایی که زوجها رابطه قبل از ازدواج دارند نشان میدهند. اگر زوج در کمتر از دو سال با هم آشنا شده و ازدواج کنند، میزان طلاق بسیار بالاتر از زمانی است که زمان بیشتری را قبل از ازدواج با هم در ارتباط بودهاند. یک مورد جالب اینکه زمان بسیار زیاد برای آشنایی قبل از ازدواج نیز (بالاتر از ۵ سال) عواقب منفی را در زندگی زناشویی نشان داده است.
۵. درمورد مسائل حیاتیتان توافق نکردهاید.
اگر بدون اینکه درمورد مسائل مهم زندگی با هم حرف بزنید و تصمیمگیری کنید سر سفره عقد رفتهاید، کارتان اشتباه است. مسائل حیاتی ازدواج، ارزشهای شما، تیپ شخصیتیتان و مسائل غیرقابل توافق است. اینها همه چیزهایی هستند که باید بدانید و هیچوقت آنها را برای کسی تغییر ندهید. مسائل مهم و حیاتی شما اهمیت زیادی دارند زیرا کلید یک رابطه موفق ارتباط و گفتگو و حل اختلافات است. با این مسائل باید بعنوان فرصتهایی برای تبادل نظر و عقیده و حل مشکلات استفاده کنید.
۶. آماده مصالحه نیستید.
هیچوقت نمی توانید یک ازدواج موفق داشته باشید مگراینکه تمایل به مصالحه داشته باشید. در زمانها و شرایط سخت، آدمها معمولاً به یکی از این دو روش واکنش میدهند: یا خودخواه میشوند و فقط به خودشان فکر میکنند و یا ازخودگذشته میشوند و فقط به طرف مقابلشان فکر میکنند. اگر از نوع اول هستید، هنوز آمادگی ازدواج را پیدا نکردهاید.
۷. تحت فشار هستید.
آیا به این دلیل میخواهید ازدواج کنید که تحت تهدید یا اولتیماتوم هستید؟ اگر اینطور است، اصلاً نباید اینکار را بکنید. ازدواج باید آزادانه و با عشق و احترام از طرف هر دو نفر انتخاب شود. اگر کسی برای ازدواج مجبورتان کرده یا تحت فشارتان گذاشته است، بهتر است که یک بازنگری درمورد اساس و بنیاد رابطهتان داشته باشید.
۸. زبان عشقتان یکی نیست.
ناتوانی برای درک و دریافت و یا ابراز زبان عشق طرفمقابلتان موجب ویرانی رابطه است. اگر عشقتان را به زبانی که طرفمقابلتان درک میکند ابراز نکرده یا عشق طرفمقابل را به زبان خودتان دریافت نکنید، به این معنی است که شما و همسرتان هیچوقت به طور کامل عشق را احساس نخواهید کرد.
۹. جذابیت جنسی برای هم ندارید.
خیلی ساده است، ممکن است شوهرتان بهترین مرد روی کره زمین باشد اما اگر از نظر جنسی به او جذب نشوید، رابطهتان خیلی زود برهم خواهد خورد.
۱۰. با اعتیاد یا مشکلات روانی دست و پنجه نرم میکنید.
آسیبشناسی چیزی است که خیلی در گفتگوهایی که درمورد ازدواج میشود، موردنظر قرار نمیگیرد. افراد بسیار زیادی در کشور ما و سرتاسر جهان از آسیبشناسی منفی رنج میبرند. این یعنی خیلیها به مشکلاتی مثل اختلال شخصیتهای غیراجتماعی، اجتماعپریش و روانپریش مبتلا هستند. خط آخر اینکه داشتن ذهن و روان سالم پیشنیاز داشتن یک رابطه سالم است.
۱۱. بیش از حد توانتان انرژی میگذارید.
وصل شدن دو نفر، وصل شدن دو خانواده و دو گروه دوستان هم هست. فشار اجتماعی معمولاً یکی از مهمترین علتهای طلاق است. باید از خودتان بپرسید، «من به چه قیمتی در این رابطه هستم؟» اگر قرار است از دوستانتان یا خانوادهتان به خاطر طرفمقابل بگذرید، این قیمت بسیار بالایی است که باید بپردازید. دلیل آن این است که اگر همه چیز بین شما و طرفمقابل برهم بخورد، شما هم از نظر احساسی و هم اجتماعی شکست خواهید خورد.
۱۲. ذهنتان هنوز سردرگم است.
اگر به این دلیل نگران ازدواج هستید که احساس میکنید فردی بهتر ممکن است بعدها بر سر راهتان قرار گیرد، ازدواج هنوز مناسب شما نیست. وقتی ازدواج میکنید، باید اطمینان کامل داشته باشید که این فرد، بهترین برای شماست و بدون او قادر به زندگی کردن نیستید.
ادامه مطلب / دانلودمجله ایده آل: آهای آقایان، میدانید زنان تان از شما چه انتظاری دارند؟ تا به حال به این موضوع فکر کردهاید؟ این راهنمایی است که به شما میگوید همسرانتان چه توقعاتی از شما دارند و چگونه میتوانید همسری ایدهآل باشید.
۱٫ به عواطف او احترام بگذارید
بگذارید گریه کند
زنان همیشه قدردان مردهایی هستند که به عواطف و احساساتشان اهمیت میدهند. به خصوص وقتی از چیزی ناراحتند. از همسرتان بپرسید از چه ناراحت است و اگر گریه میکند به او دستمال تعارف کنید. مطمئن باشید ابراز احساسات باعث تقویت رابطه میشود.
۲٫ اهمیت آنچه میپوشید
با نظر او لباس بپوشید
مدها میآیند و میروند اما توجه یک مرد به طرز پوشش خود باید مداوم باشد. این از همان روزهای اول آشنایی برای یک زن حائز اهمیت است. باید سعی کنید بفهمید همسرتان چه نوع ظاهری را میپسندد. مثلا اگر دوست دارد رنگ شلوار شما روشن باشد به خواستهاش توجه کنید. لباس پوشیدن شما آنطور که همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند که بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان میگویند این یکی از اولویتهای ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث میشود مردها قویتر و جالبتر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید که این رنگ به مهربانتر نشان دادن شما کمکی نمیکند.
۳٫ از خودگذشتگی هیچ وقت از مد نمیافتد
یک مرد سنتی باشید
زمانی که پای عواطف به میان میآید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح میدهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترک. آنها به خوبی میتوانند از پس کارهایی همچون باز کردن در یا جابهجا کردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل میکنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همکاری دارند و توقع دارند شما این کارها را برای او انجام دهید.
۴٫ اشتباهات خود را پنهان نکنید
شجاع باشید، اعتراف کنید
میخواهید دل همسرتان را به دست بیاورید؟ زنان عموما به رشد شخصیتی علاقه دارند و مردی را دوست دارند که با ملاحظه و متفکر باشد، به خصوص وقتی میدانند به اشتباهش پی برده. این اشتباه میتواند اعم از بدخلقی یا بیتوجهی به آنها به دلیل خستگی از کار باشد. آنها مشتاقند ببینند که شوهرشان سعی در جبران آن دارد. پس شجاع باشید و به اشتباهتان اعتراف کنید.
۵٫ نقش حلال مشکلات را بازی نکنید
گوش کنید، راهحل ارائه ندهید
وقتی چیزی همسرتان را آزار میدهد او گوش شنوای شما را میخواهد نه نصیحت. مردها فکر میکنند باید همه چیز را حل کنند، زیرا عموما تمایل به حل مسئله دارند. اما برای یک زن گوش سپردن به حرفهایش مانند معجزهای عمل میکند که به عمیقتر شدن رابطه کمک میکند.
۶٫ سر تکان دادن کافی نیست
با دقت گوش کنید
خانمها واقعا دوست دارند بدانند که به حرفهایشان توجه میکنید. کافـــی نیست سر تکان دهید و وقتی مکث میکنند منتظرند عکسالعمل شما همراه با توجه کامل باشد. مثلا اگر از کارفرمای خود شکایت میکنند دوست دارند چیزهایی از زبان شما بشنوند از قبیل: متاسفم که روز سختی داشتی یا چه بد، نگران نباش و… یادتان باشد سعی کنید در ارائه راهحل شتاب نکنید.
۷٫ تقلید میتواند نشانه علاقه باشد
نشانه عشق
همسر شما با تقلید از اعمال و رفتار شما میزان علاقهاش را به شما نشان میدهد. مثلا او ممکن است غذایی را که باب میل شماست سفارش دهد یا لباس به رنگ مورد علاقهتان را بپوشد یا لبخند شما را با لبخند پاسخ دهد. پس به اینگونه رفتارها دقت بیشتری داشته باشید.
۸٫ به یک بار گفتن اکتفا نکنید
چند بار بگویید، نه یک بار
بد نیست گاهی ویژگیهای فردی مثبت او را گوشزد کنید. مثلا از زیباییاش تعریف کنید و بدون اینکه به شما بگوید تغییرات ظاهریاش را تحسین کنید. تغییراتی از قبیل کاهش وزن، تغییر رنگ مو و از این قبیل هر چند کوچک هم باشد برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. مطمئن باشید تحسین همسرتان او را بیشتر به شما علاقهمند میکند.
۹٫ از رابطهتان صحبت کنید
فرصتی برای صحبت
وقتی او میخواهد سر صحبت در مورد روابطتان را باز کند لزوما قرار نیست مشکلی را مطرح کند. روانشناسان معتقدند که زنان دوست دارند در مورد همبستگی در زندگی مشترک، خوب یا بد پیش رفتن اوضاع و به طور کلی راجع به زندگی گهگاهی حرف بزنند که این نشانه خوبی است. یک صحبت صادقانه دونفره میتواند یک زوج را به هم نزدیکتر میکند.
۱۰٫ با او چشم در چشم صحبت کنید
چشم در مقابل چشم
شما به عنوان یک مرد ممکن است ترجیح بدهید در کنار همسرتان نشسته و با او صحبت کنید اما او اغلب ترجیح میدهد با شما رودررو باشد. تماس چشمی در حین مکالمه باعث افزایش علاقه بین شما به عنوان یک زوج خواهد شد.
۱۱٫ لحظه را از دست ندهید
گاهی شما فرمان را در دست بگیرید
نگذارید او همیشه پیشقدم شده و سرحرف را باز کند. اگر به شما فرصت صحبت کردن میدهد سعی کنید از آن استفاده کرده و بحث را هدایت کنید هرچند موضوع سادهای باشد. توجه به موضوع بحث و به نتیجه رساندن آن برای او بسیار حائز اهمیت است.
۱۲٫ حفظ رابطه صمیمی اصلا سخت نیست
چرا شاعر نمیشوید
همسرتان همیشه خواستار محبت و عشق شماست. فرقی نمیکند ۲ ماه از ازدواجتان گذشته باشد یا ۲۰ سال. تقدیم یک شاخه گل، دعوت به یک شام ساده، چند بیت شعر، حتی اگر کلیشهای به نظر برسد باعث ایجاد صمیمیت بیشتر میشود. به گفته روانشناسان زنان از ابراز علاقههایی اینچنین ساده لذت برده و قدردان آن خواهند بود و این قدردانی را همیشه ابراز خواهند کرد.
ادامه مطلب / دانلود_ با آرامش کامل در خصوص موضوعی که منجر به چشم غره رفتن شده است با یکدیگر صحبت کنید.
ادامه مطلب / دانلودعاشق بودن بسیار باشکوه است و علی رغم اینکه در یک رابطه عاشقانه ما به همدیگر احترام می گذاریم و حقوق بسیاری برای معشوقمان قائل هستیم، دختران زیادی به این نتیجه رسیده اند که شریکشان را رنجانده اند و درعین حال متوجه دلیل این رنجش نشده اند. موارد اندکی وجود دارد که آقایان محترم دوست ندارند بشنوند:
۱ – پسر مامانی ( لوس )
بسیاری از آقایان به مادرشان وابسته اند اما نباید به این نکته تاکید کنید. در نهایت مادرش کسی است که او را به دنیا آورده، به او شیر داده، بزرگش کرده و او را کسی که امروز می بینید ساخته است. مادرش او را کسی بار آورده که شما عاشقش شده اید، پس چگونه انتظار دارید که به کلی مادرش را نادیده بگیرد و مطیع شما باشد.
اگر تمایل به خودکشی دارید بهتر است بدون چتر نجات از هواپیما بیرون بپرید تا اینکه به او بگویید پسر مادرش است.چرا وقتی لازم نیست، پای مادرش را به میان بکشید؟ بیشتر آقایان در مورد مادرشان حساس هستند، همانگونه که شما در مورد والدینتان حساس هستید. هیچ مردی دوست ندارد که این حرف را بشنود و با وجود اینکه همه دختران این نکته را می دانند،اگر فرصت داشته باشند،هیچ کدامشان از گفتن این حرف فروگذار نمی کنند.یکی از بزرگترین مشکلات در روابط!
۲ – داری کچل میشی
بیشتر افراد با بالا رفتن سن مویشان را از دست می دهند و همچنین امروزه جوان ها هم دچار طاسی می شوند. اگر او به شما بگوید، هی چاقالو! شکمت رو دیدی، چه حسی خواهید داشت؟ معمولا آقایان در مورد مویشان حساس هستند حتی اگر نشان دهند که توجهی به این قضیه ندارند. نصفه شب در حالی که غرق عرق هستند بیدار می شوند چون خواب می دیدند که کچل شده اند. هیچ مردی چیزی جز موهای پرپشت روی سرش نمی خواهد و اگر به آن ها بگویید که سرت مانند شیشه صاف و براق است به آن ها بر می خورد.مثل خودکشی در یک رابطه است.
۳ – احتیاج داریم که حرف بزنیم
این جمله که نیاز داریم حرف بزنیم، آنتن آن ها را به کار می اندازد و تمام علائم مشکل را در فضا جذب می کنند.حتی زمانی که می دانند چیزی برای شرمندگی ندارند، این جملات به گوش آن ها به معنای مشکلات است. به محض اینکه این جمله را بشنوند، ترجیح می دهند به جایی فرار کنند که نتوانید هرگز پیدایشان کنید. این کلمات برای بیشتر آقایان به معنای مسائل دراماتیک و گریه است که توانایی کنار آمدن با آن را ندارند. برای بیشتر آقایان به این معناست که مجله بانوان را خوانده باشید و یک مشاور تقلبی چیزی در آن نگاشته باشد و شما بر اساس آن به دنبال یافتن مشکلی در رابطه خود هستید که وجود ندارد. اگر مشکلی وجود دارد باید حرف بزنید، زیرا اگر صحبت نکنید چگونه قادرید مشکل را حل کنید اما تهدید کردن او با این کلمات یک مشکل بزرگ است.
۴ – دوستان
دوستان موردی هستند که بسیاری از خانم ها نمی پسندند. همچنین مشکل بزرگ دیگری هم هست، اگر شما دوستانش را نپسندید و به شریکتان بگویید یک مشکل است و اگر دوستشان داشته باشید، او حسادت می کند و این هم مشکل دیگریست. اگر می خواهید در مورد دوستانش حرفی منفی بزنید بهتر است بسیار ملایم و نمایشی این کار را انجام دهید.برای مثال اگر او بخواهد بهترین دوست شما را نقد کند یا بسیار از او تعریف کند، شما چه احساسی خواهید داشت؟
۵ – همیشه همین طور هستی
همیشه همینطور هستی و هیچ وقت عوض نمی شی.این ها کلماتی هستند که هیچ مردی دوست ندارد بشنود و یکی از بزرگترین مشکلات ما، دختران این است که همه چیز را تعمیم می دهیم و مواردی که ۲۰ سال پیش اتفاق افتاده و ربطی به بحث حاضر ندارد را وسط می کشیم. ما باید به بحث حاضر تمرکز کنیم و دست از تعمیم دادن برداریم .
۶ – دیگه …
دیگه منو دوست نداری مانند تیر زهرآگینی است که برای متقاعد کردن او با تقاضایی غیرمنطقی می گویید. یکی از مهم ترین جملاتی است که مجبورش می کنید تا ثابت کند حق با شماست.
۷ – آیا آن زن زیبا نیست؟
این سوالی است که آقایان می دانند نباید برایش پاسخی بدهند. اگر بگویند نه شما اعتراض می کنید که هرگز به حرف های من موافق نیستی و اگر بگویند بله شما فکر می کنید که او هیز است!
۸ – دوست قبلی من هرگز این کار را نمی کرد
هرگز دوست قبلی خود را وارد این رابطه نکنید و شریکتان را با فرد قبلی مقایسه نکنید. کاری که او انجام می داد یا نمی داد الن تغییری ایجاد نمی کند و او فرد قبلی است و حتما دلیلی برای این وجود دارد.پس چرا شریکتان را کوچک بشمارید ، به احساسش لطمه بزنید و به رابطه خودتان لطمه بزنید.
یک ازدواج سالم و مستحکم به بخت و اقبال یا عشق مربوط نیست، بلکه نیاز به تلاش و سازگاری دارد. برخی از عواملی که در یک ارتباط سالم نقش دارند، ثابت هستند، یعنی چیزهایی که شما نمیتوانید آنها را تغییر دهید. اما عوامل دیگری هستند که میتوانید با کار کردن بر روی آنها رابطهتان را بهبود بخشید. شناختن این عوامل برای هر کسی که قصد ازدواج دارد، مهم است.
این عوامل در این ۱۰ شاخص ازدواج سالم فهرست شدهاند:
۱ – برقراری ارتباط درست
زوجهای خوشبخت با یکدیگر صحبت میکنند و به حرف یکدیگر گوش میدهند. این زوجها میدانند که عوامل بیرونی که باعث حواسپرتی میشوند یا عواطف فرد اثر میگذارند، مانع ارتباط درست میشوند، و راههایی را پیدا میکنند تا هنگامی که خودشان و نامزدشان آماده هستند، بر این عوامل غلبه کنند.
۲ – برخورد با تعارضها و اختلافات به شیوه مثبت
پرهیز از بیان اختلافات و تعارضها عامل شماره یک طلاق است. روابط مستحکم زن و شهر به توانایی آنها بر غلبه بر این اختلافات به شیوهای مثبت بستگی دارد.
۳ – داشتن انتظارات واقعی
هنگامی دو نفر برای اولین بار دیدار میکنند، حداکثر تلاششان را میکنند تا خطاهایشان را بپوشانند. این شیوهای عادی است، اما زن وشوهر باید بدانند با گذشت زمان، خود “واقعی” شخص بروز خواهد کرد. روابط بین دو فرد در طول زمان تکامل پیدا میکند، اما داشتن انتظارات غیرواقعی از همسر، یا از رابطه با او، باعث ایجاد استرس غیرضروری میشود.
۴ – توجه کردن به جزئیات زندگی همسر
افرادی که ازدواجهای پایداری دارند به خوبی همسرشان را میشناسند. آنها از وقایع عمده زندگی گذشته همسرشان خبر دارند، و از چیزهای دلخواه و چیزهای مورد تنفر او، امیدها و نگرانیهایشان آگاهی دارند. و این اطلاعات را با تغییرات دنیای همسرشان به روز میکنند.
۵ – تجربه کردن واکنشهای دوجانبه مثبت بیشتر نسبت به واکنشهای منفی
برخی از پژوهشها نشان دادهاند در ازدواجهای موفق تعداد واکنشهای مثبت ۵ برابر بیش از واکنشهای منفی است. دادن پاسخ مثبت به خواسته همسر برای توجه کردن به او – چه سوالی داشته باشد، چه دست کمک به سوی شما دراز کند، چه تنها یک نگاه به شما باشد- رابطه شما را مستحکمتر میکند.
۶ – ایجاد اعتماد
اعتماد به تدریج ساخته میشود، اما برقرار روابط صادقانه و عمل کردن به وعدهها باعث تسریع ایجاد اعتماد میشود.
۷ – گذراندن وقت با یکدیگر
داشتن تجربههای مشترک راهی خوبی برای تقویت رابطه با همسرتان است. زوجهایی که به انجام کارهایی میپردازند که که هر دو از آن لذت میبرند یا وادار میشوند که کارهایی را با هم انجام دهند- رابطه سالمتر و قویتری دارند.
۸ – ارزشهای مشترک
زوجهایی در شروع زندگی طیف گستردهای از ارزشهای مشترک دارند- در مورد چیزهای مهم در زندگی توافق دارند- بخت بیشتری برای ایجاد رابطه مستحکم دارند.
۹ – مسئولیتهای مشترک
هم زن و هم شوهر برایی پرورشدادن رابطهشان، حفظ جریان آرام امور خانه و کار کردن برای رسیدن به اهداف مشترک متعهد هستند. اینکه تنها یکی از دو همسر بار این مسئولیتها را به دوش بکشد، باعث ایجاد نارضایی میشود.
۱۰ – سازگاری با تغییر
افراد و رابطهها در طول زمان دگرگون میشوند. باید انتظار این تغییرات را داشته باشید، نه اینکه از آنها بترسید. انتظارات افراد از رابطه دوجانبه ممکن است تغییر کند. همسران لازم است توانایی صحبت کردن در مورد این تغییرات و یافتن راههایی برای سازگار شدن با آنها را داشته باشند.
چـرا خـانـم هـا تـصـور مـی کـنـند تـوانایی اش را ندارند؛ آیا میـدانید که تمام خانم ها قادر به رسیـدن به این مرحله می باشند؟ بله؛ حقیقت دارد! شاید در مورد انزال خانمـها چـیـزهایی شنیده باشید و یا مانند خیلی از افراد، اصلاً بـه هیچ وجه با آن آشنا نباشید.
این امر نه تنها درمورد خانمها صحت دارد، بلکه امری است که همه خانم ها می توانند به آن دست پیدا کنند. رسیدن بـه اوج لـذت در زنـان یـک واکنش طبیعی جنسی است که تا کنون به صورت معمایی سربسته باقی مانده است.
تمام خانم ها می توانند به آسانی بیاموزند که چگونه می توانند به اوج لذت برسند و انزال در آنها صورت پذیرد؛ البته پیرامون این مطلب تصورات اشتباه بسیار زیادی وجود دارد.
برخی معتقدند که به طور کلی مسئله انزال در خانم ها وجود ندارد، عده ای دیگر بر این باورند که تنها تعداد “خاصی” از خانم ها قادر به تجربه چنین موضوعی هستند، جمعی دیگر نیز همچنان به شایعه پراکنی در مورد این مطلب ادامه می دهند و هر روز تکنیک و استراتژی های جدیدی را ارائه می دهند. به عنوان مثال توصیه می کنند که خانم ها می بایست برای رسیدن به اوج لذت حتما دیواره های رحم خود را به یکدیگر بفشارند.
چنین اظهاراتی، اصولاً بی پایه و اساس هستند. هر چند تمام خانم ها در ساختار اندام های تناسلی با یکدیگر متفاوت هستند (درست مانند آقایون)، اما همه آنها با بکارگیری روش مناسب، قادر به چشیدن طعم چنین لذتی می باشند. درست مانند آقایون که بدون توجه به سایز، و یا حالت و شکل اندام تناسلی خود، قادر به انزال میباشند. دلیل اینکه بسیاری از افراد تصور می کنند که خانم ها نمی توانند به انزال دست پیدا کنند نشئت گرفته از اطلاعات ناکافی آنها در این زمینه می باشد.
پیش از هر چیز اجازه دهید تصورات غلط در این زمینه را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم چه چیزی به راستی صحت دارد و چه چیزهایی در این زمینه نادرست میباشند.
تصورات غلط و حقایق در مورد انزال خانم ها
تصورات غلط
1) انزال در خانم ها وجود ندارد.
2) تنها درصد کمی از خانم ها قادر به تجربه انزال می باشند.
3)تمرین های واژینال می تواند به خانم ها کمک کند تا بتوانند به انزال برسند.
4) فقط خانم هایی که دارای آلت تناسلی برجسته هستند، می توانند انزال داشته باشند
5)انزال در خانم ها تنها از طریق ارگاسم واژینال صورت می پذیرد.
6) پزشک زنان و زایمان در این مورد آگاهی دارد و می توانند خانم ها را با روش آگاهی دارد و می توانند خانم ها را با روش های صحیح انجام ان آشنا کنند.
7) خانم ها تنها 1 یا 2 قطره از ماده درون بدن خود را بیرون می دهند و اگر بیش از این حد باشد (به ویژه تا حدی که برخی خانم ها ادعا می کنند تا 1-2 فنجان نیز می شود) ممکن است با ادرارشان مخلوط گردیده باشد.
8) انزال خانم ها نوعی بی اختیاری در تخلیه ادرار است.
9) تنها خانم هایی که زایمان کرده اند قادر به تجربه انزال می باشند.
10) تنها یک راه برای رسیدن به انزال در خانم ها وجود دارد.
حقایق
1) انزال در خانم ها نشئت گرفته از ترشح غدد پارارترال می باشد
2) خانم ها متوجه نیستند که توانایی رسیدن به انزال را دارند، تنها به این دلیل که زمان انجام آنرا نمی دانند.
3) تکنیک های ویژه ای وجود دارد که به خانم ها آموزش می دهد تا هر زمان که اراده می کنند به انزال برسند و یا آنرا متوقف نمایند
4) خانم ها لازم نیست که فقط از طریق ارگاسم مهبلی به انزالبرسند و حتی لازم نیست اصلا ارگاسم شوند تا انزال رخ دهد.
5) خانم ها می توانند میزان انزال خود را با پشت سر گذاشتن مراحل خاصی، افزایش دهند.
6) خانم ها قادر هستند که در مدت زمان بسیارکوتاه چندین مرتبه، پشت سر هم، انزال را تجربه کنند.
7) ماده ای که از بدن خانم ها خارج می شود، ادرار نیست.معمولاً چیزی شبیه به آب است، که تقریبا بی رنگ بوده وبوی خاصی هم نمی دهد و یا اگر بو بدهد، کمی بوی شیرین است.
8) کسانی که ادعایی می کنند انزال نوعی بی اختیاری ادرار است چیزی در مورد انزال خانم نمی دانند و یا اینکه درک صحیحی از این مطلب ندارند.
شاید شما از خود بپرسید: “اگر تمام خانم ها توانایی انجام چنین کاری را دارند، پس چرا بسیاری از آنها هیچ گاه چنین امری را در زندگی زناشویی تجربه نکرده اند؟” این سؤال بسیار خوبی است و توضیح آن نیز بسیار ساده است. اجازه بدهید ابتدا مطالبی را در مورد آناتومی بدن خانم ها بدانیم و سپس به ادامه مسائل بپردازیم.
انزال خانم ها از چه نقطه ای سرچشمه می گیرد؟
انزال خانم ها شامل جریان روانی است که از مجاری ادراری خارج می شود (همان محلی که ادرار خارج می شود) با این تفاوت که از غدد پاراترال جریان می گیرد. این غدد تنها در زمان تحریک جنسی از خود ماده خاصی ترشح می کنند.
انزال خانم ها با ارگاسم معمولی چه تفاوتی دارد؟
ارضای جنسی در خانم ها به دو دوسته طبقه بندی می شود. از نظر بالینی یک نوع آن ارضای واژینال است، رواج بیشتری دارد و عبارت است از خروج مایع روانی از واژن. این مایع حالت شیر مانند دارد و شلی و سفتی و بوی آن وابسته به رژیم غذایی خانم و سلامت کلی بدن او و چرخه عادت ماهانه اش می باشد.
نوع دوم، انزال از طریق مجرای ادراری نام دارد و معمولا در خانم ها چندان رایج نیست. در زمان انزال معمولاً مایع با فشار و به حالت اسپری و یا فواره ای از داخل مجرای ادرار به بیرون می ریزد. دلیل عدم تجربه بسیاری از بانوان به این دلیل نیست که تنها تعداد کمی از بانوان توانایی تجربه چنین انزالی دارند، بلکه دلیل آن تنها این است که بسیاری از افراد در مورد ساختمان جنسی و یک رابطه جنسی سالم مطالب درستی نمی دانند.
مایع انزالی از چه چیز تشکیل شده است؟
اجازه دهید همین جا بزرگترین تصور غلط را از ذهنتان پاک کنم – این مایع، ادرار نیست. در آزمایش هایی که از این ماده به عمل آمد، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که از مقداری گلوکز (شکر) و آنزیم دیگری به نام پروستات اسید فوسفات تشکیل شده است که تقریبا اجزای تشکیل دهنده منی را می سازند. نوع مواد تشکیل دهنده آن، تقریباً شبیه به ترشحات پروستات در مردان می باشند، با این تفاوت که فاقد اسپرم میباشد. همچنین دو ماده دیگری که معمولا در ادارا نیز هست، (اوره و کریتنین) نیز در آن یافت می شود. این ماده کاملا منحصر به فرد می باشد و تنها در هنگام انزال از خانم ها خارج می شود.
چه میزان از این ماده بیرون می ریزد؟
بیشتر خانم ها در حدود 5 .1 تا 2 فنجان از آن را تخلیه می کنند. این موضوع به اموری دیگری از قبیل اینکه بدن خانم چه میزان آب دارد و اینکه شدت تحریک جنسی تا چه حد بوده نیز ارتباط دارد.
چرا اکثر خانم ها در این مورد بی اطلاع هستند و یا آنرا انجام نمی دهند؟
انزال در خانم ها آنقدرها هم که فکرش را می کنید دشوار نیست؛ فقط افراد زیادی با تکنیک های اجرای آن آشنا نیستند. دلایل کلیشه ای بسیار زیادی برای دوری خانم ها از این لذت مطبوع، وجود دارد. یکی از دلایل از این قرار است که چون آنها ارگاسم را تجربه می کنند، معمولاً به راحتی حاضر می شوند تا فرصت های خود برای انزال دست بدهند و نسبت به آن بی توجهی کرده و تمایل کمی نشان می دهند.
یکی از مهمترین دلایل این است که زمانیکه خانم ها به مرحله انزال می رسند، اغلب به این دلیل که تصور می کنند ممکن است ادرار نیز همراه با آن بیرون بریزد، از آزاد کردن خود خودداری می کنند؛ اما باید دقت داشته باشند که در این حالت به هیچ وجه ادرار از آنها خارج نخواهد شد. زمانیکه ماده انزال در داخل مجرای ادراری جمع می شود، احساس تخلیه ادرار به فرد دست می دهد که در واقع با وقوع انزال احساس ادرار نیز خود به خود از بین می رود. اگر خانم ها یاد بگیرند که به جای نگه داشتن، خود را آزاد کنند، آنگاه متوجه می شوند که پس از تخلیه مجرای ادرار، احساس ادرار داشتن نیز به صورت ناخودآگاه از بین می رود.
تکنیک های متفاوتی برای رسیدن به این مرحله و همچنین دوری ورزیدن از بازدارنده ها در طی مسیر، وجود دارد. اما نباید فراموش کرد که ترس از ادرار، باعث می شود بسیاری از خانم ها خود را همواره عقب نگه دارند. روش هایی که در این زمینه عرضه شده اند، دارای فواید کاربردی بسیار زیادی هستند و معمولاً نتایج چشمگیری را به همراه داشته اند و موجب شده اند تا زوج ها روابط جنسی فوق العاده لذت بخشی را تجربه نمایند.
آیا خانم هایی که انزال می شوند دارای بیماری خاصی هستند؟
نه؛ دلیل توضیحات من نیز دقیقاً به همین خاطر است: اکثر خانم ها و آقایون تصور میکنند کسانیکه قادر به انجام چنین کاری هستند باید دچار بیماری های خاصی باشند. اما حقیقت این نیست. آیا می دانید سالانه چه تعداد از خانم ها با این تصور اشتباه دست و پنجه نرم می کنند و به همین دلیل از رها سازی خود جلوگیری مینمایند؟ آنها احساس می کنند که اگر خود را آزاد بگذارند، ممکن است که نفس خود را از دست داده و به عبارتی تصور می نمایند که نباید در کنار همسر خود تخلیه ادرار نمایند!
به این دلیل که خانم ها در حدود یکی دو فنجان مایع جهنده در هنگام انزال از خود خارج می نمایند، اکثرا تصور می شود که این ماده چیزی نیست جز “ادرار”. اغلب آنها اصلاً متوجه نمی شوند که چه اتفاقی می افتد و پس از این عمل احساس آزردگی شدیدی پیدا می کنند. برخی از مشاوران نیز به شخصه از وجود چنین واکنشی با خبر نبوده و فکر می کنند که خانم مورد نظر باید مورد جراحی قرار گرفته و یا روان درمانی شود؛ آن هم فقط به خاطر یک عکس العمل کاملا طبیعی!
تنها نکته ای که در آخر می توانم به آن اشاره کنم، این است که انزال خانم ها نه تنها از نظر بصری تحریک کننده می باشد، بلکه انجام آن احساس فوق العاده ای به هر دو طرف القا می کند. تخلیه جنسی و حس رضایتی که از این طریق به بانوان دست میدهد، با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست .
ادامه مطلب / دانلود