مطالب دسته بندی : زناشویی

 دوست دختر نداری؟ مگه می شه!

دوست دختر نداری؟ مگه می شه!

جوان شدی و نیازداری بایکی دوست باشی ،نه از این دوستای معمولی ها .بالاخر ه تو هم دل داری بابا…

وقتی دوران مدرسه به پایان می رسد و پا به دانشگاه می گذاری ،قند توی دلت آب می شود که دیگر مجبور نیستی سر ساعت 8 ،در مدرسه حاضر شوی و سر ساعت 3 برگردی خانه و اگر یک ربع دیرتر برسی ،مادرت با هزار سال و جواب ، آخر بفهمد که سر راه در پارک محل با دوستانت یک بستنی خورده ای!

خلاصه روزهای زیر ذره بین بودنت تمام شده و حالا به عنوان یک جوان ، دانشجو هستی ، سربازی می روی و یا کاری را انتخاب کرده ای. جز دوران سربازی در بقیه ی موقعیت های جدیدت ، یک فرق عمده وجود دارد که از خدا پنهان نیست از بنده ی خدا هم پنهان نباشد ، این تفاوت را بسیار دوست داری!

تو دیگر تا چشم کار می کند ، همجنسانت را نمی بینی ؛ حتی اگر در دانشگاهی باشی که کلاس هایش را تفکیک جنسیت کرده اند ، از سلف دانشگاه تا کتابخانه و حیاط که می توانی آزادانه تر در آن قدم بگذاری ، تو را در موقعیت ارتباط با جنس مخالف قرار می دهد.

فرض ما بر این است که تا امروز فقط حواست به درس و کتاب بوده و از امروز به بعد هم حواست پیش درس هایت خواهد بود اما بخش کوچکی از آن ، گاهی به سمت قطب منفی جنس مخالف کشیده می شود.

البته اینکه در عنفوان جوانی هستی و دوپینگ نکرده ، انرژی ات دنیا را تکان می دهد ، قابل انکار نیست . غریزه ای هم که چند وقتی است ،پررنگ تر شده را هم نمی توان منکر شد اما با تمام این شرایط، چیزی که باید شش دانگ حواست را به آن بدهی ، مهار نیازی است که اگر غافل شوی ،ضربه فنی ات خواهد کرد.

هرکاری در این دنیا قواعد خودش را دارد . باید نحوه ی انجامش را آموخت و بی گدار به آب نزد .تا قبل از این ، کنترل محسوس و نامحسوس والدین به تو کمک می کرد تا راحت تر رفتار کنی. هرچند در خیلی از موارد دلت آن جای دیگر بود و خودت جای دیگر اما نتیجه ی آن ، رفتارهای داخل چهارچوبی بود که داشتی .

همین اول بگویم که این کشش به جنس مخالف ، طبیعی است و غدد درون ریز بدنت بیکار ننشسته و کار خودشان را خواهند کرد.وقتی صفات ثانویه جنسی پیدا می کنی و به عنوان یک زن یا مرد ، تغییراتی در بدنت رخ می دهد ، یعنی دیر یا زود جنس مخالف برایت معنایی دیگر پیدا خواهد کرد.

از طرفی زمینه هم برای اقدام بلامانع در جهت رسیدن به آن مطلوب ِ مهجور ، آماده است. حال چه کنی تا گرفتار نشوی؟

در قدم اول بی خیال دوستانی شو که می گویند این روزها هر کسی کسی دارد و یار نو رسی دارد . این روابط نه تفریح است و نه سرگرمی ، صحبت عاطفه و احساس دونفر است و درگیر شدن های روحی که می تواند آسیب جدی برساند. صحبت از ارزش وجودی دختر و پسری است که قرار است خود را تا پیدا کردن نیمه ی گمشده شان پاک نگه دارند.

به دوستان و همکلاسی هایی که می گویند : مگه می شه دوست دختر و دوست پسر نداشته باشی؟ بگو : من در این موضوع بی استعدادم .بگذار دلشان خنک شود .

زیاد طول نمی کشد که ورق رابطه ی احساسی و هیجانی شان بر می گردد و تبدیل به آه های شبانه و بی تابی های روزانه می شود.مخالفت های خانواده ، بی وفایی یکی از طرفین ، افت تحصیلی ، چند شکست پی در پی ، بی اعتمادی به جنس مخالف ، مشکل در انتخاب همسر،تنوع طلبی و … .

اینها بخشی از مشکلاتی است که دوستانت به تو نخواهند گفت. البته می دانم اگر بخواهی برای هر کدام، توجیهی خواهی داشت اما کمی صبر کن و مقاله که به پایان رسید ، نظرت را برای ما بنویس.

پیشنهاد ما این است که همه ی حرفهای قدیمی ها اشتباه نبوده و یکی از حرف های درستشان تشبیه دختر و پسر به آتش و پنبه است. حتی اگر همکلاسی ِ جنس مخالف داری و یا در محل کار ، زیر یک سقف و در یک اطاق با جنس مخالفی کار می کنی ، به محدوده ی خطر نزدیک هم نشو. این موضوع مثل اعتیاد است. پیشگیری بهتر از درمان جواب خواهد داد.

کنترل چشم ها و دلت را به دست بگیر. دیگر بزرگ شده ای و اولین نشانه ی مرد شدن ، پشت لب سبز شدن نیست ! اولین نشانه ی زن شدن هم چیزهایی نیست که فکر می کنی. بلکه اولین نشانه ی یک بزرگ سال ،قدرت کنترل هیجانات و غرایزش می باشد .

خودت را به هرچه بادا باد نسپار ، در برابر وسوسه ها مقاوم عمل کن. مثل یک ساختمان ضد زلزله، چو بید بر سر ایمان خویش نلرز.فرمول آن راحت است ؛ دل به دست ِ کمان ابرویی کافر کیش نده تا با آرامش زندگی کنی.

البته داشتن رویاهای عاشقانه ، جزیی از روحیات یک جوان است اما باور کن ازدواج با این فانتزی ها فرق می کند و باید برای انتخابی صحیح ، بجای عاشق شدن در یک نگاه و در یک کلاس ، طبق معیارهای واقع بینانه عمل کنی.

نقش ایمان واقعی را جدی بگیر. کسی که خدا را در تمام لحظات زندگی اش می بیند ، باور می کند مانیتورینگ قلبی ،حرفی، چشمی، پیامکی، اینترنتی و….. می شود. در این شرایط دوری از گناه آسان تر است.

بجای ناله های عاشقانه بهتر است خودت را آماده کنی تا زودتر برای ازدواج آستین ها را بالا بزنی. درس، سربازی، پیدا کردن ِ کار مناسب و … .

خیلی کارها هست که باید انجام دهی پس وقتت را به روابط بی سرانجام با کسی که نمی دانی چقدر در زندگی ات جدی می شود یا نمی شود ، صرف نکن.

صبر کن تا گوهر شناس قابلی پیدا شود و آنوقت تحت نظارت خانواده ها و پس از مشورت با افرادی که دوتا پیراهن بیشتر پاره کرده اند ، برای ازدواج پا پیش بگذار و اگر لازم شد چند باری رفت و آمد و گفتگو کن .درست است که احتمال دارد با افراد زیادی برای ازدواج حرف بزنی و به نتیجه نرسی اما این حرف زدن ها کجا و آن کافی شاپ نشینی ها کجا !!! میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است.

جنس مخالف ،لولو نیست اما اگر ندانی با آن چگونه برخورد کنی بدتر از برق 220 ولت عمل می کند.

ادامه مطلب / دانلود

گناه دل شکستن...

شکستن دل انسانی و ناراحت کردن او از گناهانی است که فقط با پشیمان شدن و طلب آمرزش از خداوند آمرزیده نمی شود.

بلکه باید به نحوی دل آن فرد را نیز به دست آورد و او را از خود راضی و خشنود نمود .

در این زمینه شما می توانید با عذرخواهی و جبران کردن به وسیله احسان و هدیه و همچنین با به کار بردن کلمات دلنشین، اندوه و گرفتگی را از آن فرد برطرف نمایید.

در حدیث آمده است که خداوند می فرماید: «انا عند المنکسره قلوبهم؛ من همدم قلب های شکسته هستم»

یعنی انسان دل شکسته در پیشگاه خداوند دارای جایگاه ویژه ای است و مورد توجه خداوند می باشد و دعا و نفرین انسان دل شکسته خیلی زود اثر می بخشد.

قابل توجه دوستانی که دلشکستن و به خودشون افتخار میکنند.

 

ادامه مطلب / دانلود

جمله هایی که هرگز نباید به مادرشوهر گفت

تعجبی ندارد که عروس ها و مادرشوهرها روابط پیچیده ای دارند. به گفته دکتر دیانا بران، روانپزشک و مؤلف، هر دوی آنها احساس تهدید می کنند. عروس ها می خواهند در فامیل شوهر جا باز کنند، در حالیکه مادرشوهرها می خواهند مطمئن شوند که از زندگی فرزندشان خارج نشده اند. حتی وقتی هم که هر دوی این خانم ها همدیگر را دوست داشته باشند، مشخص کردن نقش هر یک سخت است. برای اجتناب از استرس خانوادگی، ما از مادرشوهرها (و البته از چند عروس) درباره حرف هایی که برایشان سنگین می آید سوال کردیم و از کارشناسان پرسیدیم چطور می توان با آرامش با این مسائل رسیدگی کرد.

۱٫ “هر وقت خواستید بیایید قدمتون رو چشم ماست. همیشه رو کمک ما حساب کنید.”

همیشه سیاست در باز نتیجه معکوس می دهد. مثال: عروس جودی به او گفت که اگر به چیزی نیاز داشت بگوید. ولی وقتی شوهر جودی آلزایمر گرفت، عروسش اصلاً سری به او نزد و قلبش را شکست. دکتر روانپزشک تینا تسینا می گوید: «وقتی قول هایی می دهید که به آنها وفا نمی کنید بیزاری ایجاد می کنید.» بجای قول دادن سعی خود را بکنید تا زمانی را برای دیدن یکدیگر تنظیم کنید که برای هر دوی شما مناسب باشد. اگر مجبور شدید در لحظه برنامه ریزی کنید، بگویید که باید قبلش با شوهرتان هماهنگ کنید.

۲٫ “من نظر شما را نخواستم.”

کاتلین می گوید: «وقتی به عروسم گفتم که بین کار و خانواده اش تعادل ایجاد کند، خیلی خشمگین شد.» شاید توصیه های مادرشوهر به شما حس تحکم بدهد، ولی فرض کنید که او نیتش خوب است و از او تشکر کنید و کار خودتان را بکنید. اگر به تحمیل نظراتش ادامه داد، برای مثال اینطور جواب بدهید: «متشکرم. ولی ما تصمیم گرفتیم نظر پزشک اطفال را پیاده کنیم.» اگر این حرف او را ساکت نکرد، از شوهرتان کمک بگیرید و با هم برای مادرشوهرتان توضیح دهید که رفتارهای او هم شما را آزار می دهد و هم به او می فهماند که بعضی موضوعات اصلاً قابل بحث نیستند.

۳٫ “باورم نمیشه به اون رأی دادید.”

سیاست، مذهب و موضوعات حساس دیگر باعث می شوند که شام خانوادگی تبدیل به صحنه جنگ شود. شارون می گوید: «در بحثی در مورد سیاست، عروسمان مستقیماً به ما گفت که اشتباه می کنیم و فکرمان غلط است. من شوکه شدم.» دکتر بران می گوید اگر نمی توانید در این مواقع خونسرد باشید و بگویید: «سیاست همیشه مرا ناراحت می کند. من نظری نمی دهم.» اگر وارد دعوا و مشاجره شوید، هیچکس برنده نمی شود.

۴٫ “چرا به پسرت یاد ندادی…”

بسیاری از خانم ها مادرشوهرهای خود را مسئول عیوب شوهرانشان می دانند. سارا اعتراف می کند: «من یک بار در میان حرف هایم به او گفتم که کاش به شوهرم مهارت های سازمانی یاد داده بود. او ناراحت شد و به دل گرفت.» دکتر بران می گوید: «چه انتظاری دارید؟ می خواهید مادرشوهرتان گارد نگیرد و ناراحت نشود؟» این موضوع او را هم وارد مسائل شما می کند و همه چیز بدتر می شود و شوهرتان دیگر مسئولیت کارهایش را به عهده نمی گیرد. با آنکه همیشه انداختن تقصیر گردن مادرش راحت تر است، ولی این شما و شوهرتان هستید که باید مسائلتان را حل کنید.

۵٫ “من خانواده خودم راحت ترم.”

این شکایت در میان مادرشوهرها رایج است. عروس ها همیشه به پدر و مادر خود بیشتر اهمیت می دهند. کاتلین می گوید: «عروسم در روز تعطیل یا عید پیش خانواده خودش می رود. عکس های پدر و مادرش در همه جای خانه دیده می شوند و آنها اصلاً عکسی از من و شوهرم در خانه نگذاشته اند.» با آنکه راحت بودن با پدر و مادر خودتان کاملاً منطقی است، ولی باید بپذیرید که این دو خانواده با هم وصلت کرده اند و باید پدر و مادر همسرتان را هم بازی بدهید. قدم اول: همیشه در مورد مسائلی از این دست که برای گذراندن هر تعطیلی کجا بروید با شوهرتان صحبت کنید. سپس با هم با خانواده ها هماهنگ کنید. اگر شوهرتان می خواهد بیشتر با خانواده اش باشد، اشکالی ندارد که زمانی را با آنها تنها بگذراند و شما هم گاهی بچه ها را پیش آنها بگذارید.

۶٫ امیدوارم کمد لباس هایتان به من برسد.”

جودی تعریف می کند: «عروسم گفت که یک کمد لباس خریده است چون امیدوار است لباس های من به او برسد. او گفت دیگر نمی تواند بیشتر از این منتظر بماند. انگار من باید همین الان سرم را زمین بگذارم و بمیرم!» گفتگوهای مربوط به ارث باید بین شوهرتان، خواهر و برادرهایش و پدر و مادرش باشند. شما حقی بر دارایی مادرشوهرتان ندارید. اگر او بعضی چیزها را به شما می دهد خیلی خوب است، ولی یک عروس هرگز نباید این بحث ها را پیش بکشد.

۷٫ “ما خیلی سرمان شلوغ است و وقتی برای دیدن شما نداریم.”

سارا می گوید: «مادرشوهرم خیلی بیشتر از ما دوست دارد ما را ببیند و وقتی می گوییم تعهدات و مشغله های دیگری داریم واکنش بدی می دهد.» در این مورد هم باید با شوهرتان هماهنگ شوید و دو نفری با مادرشوهرتان حرف بزنید. با مهربانی به او بگویید که چند وقت یکبار می توانید او را ببینید تا او هم توقعاتش را درست کند و غافلگیر یا ناراحت نشود. یک تاکتیک: «ما خیلی دوست داریم بیاییم شما را ببینیم، ولی برای بچه ها بهتر است که گاهی هم با دوستانمان دیدار کنیم و برای خودمان هم وقت بگذاریم.» اگر او شما را با برنامه ای غافلگیر کرد، بگویید: «این تاریخ ما نمی توانیم بیاییم، ولی دفعه بعد که برنامه مان اجازه داد می توانیم بیاییم.»

۸٫ “می شود بجای من با دخترت صحبت کنی؟”

دعواهای عروس و خواهرشوهری همیشه پرمسئله است و شما با کمک گرفتن از مادرشوهرتان به هیچ جایی نمی رسید. ملیسا می گوید: «ما خواهرشوهرم را استخدام کردیم که وقتی من سر کار می روم از بچه ها مراقبت کند، ولی همیشه کنسل می کرد، بنابراین از مادرشوهرم خواستم با او حرف بزند. مادرشوهرم طرف دخترش را گرفت و عصبانی شد.» دکتر بران می گوید: «وقتی مادرشوهرتان را درگیر ماجرا می کنید در واقع از او می خواهید طرف یک نفر را بگیرد.» این دعواها باید بین خودتان بماند.

۹٫ “فکر نکنید همیشه می توانید بچه ها را ببینید.”

کاتلین می گوید: «اگر عروسم می توانست کلاً ما را از زندگی نوه هایمان بیرون می انداخت.» دکتر تسینا می گوید که این کار واقعاً خجالت دارد زیرا: «دیدن اختلافات شخصیتی به بچه هایمان یاد می دهد که در شرایط و موقعیت های مختلف مذاکره کنند. اگر نگرانید که مادرشوهر و پدرشوهرتان تأثیر بدی بگذارند، برای مثال اگر پیش فرزندانتان سیگار می کشند، باید شما و شوهرتان با هم از آنها بخواهید که این کار را نکنند وگرنه دیگر نوه هایشان را نمی بینند. اگر پیامد کار را برایشان شرح دهید، طولی نمی کشد که آنها با شما همکاری می کنند.»

۱۰٫ “بهتر است پسرت با تو حرف بزند.”

سوزان می گوید: «همیشه پسرم با ما ارتباط برقرار می کند. وقتی شوهرم بیمارستان بود اصلاً خبری از عروسم نشد.» این یعنی عروسم می خواهد ما از آنها دور بمانیم. دکتر تسینا می گوید: «با آنکه این شوهرتان است که در اغلب مواقع باید به مسائل رسیدگی کند، ولی شما نباید پشت او قایم شوید و از ارتباط برقرار کردن با آنها خودداری کنید. شما هم باید با آنها ارتباط برقرار کنید تا شوهرتان از اینکه همیشه در وسط ماجرا باشد، احساس بیزاری نکند.» علاوه بر آن، وقتی فرزندانتان ببینند که شما با پدرشوهر و مادرشوهرتان خوب رفتار می کنید، آنها هم از شما تبعیت می کنند و در آینده همینطور رفتار می کنند.

ادامه مطلب / دانلود

چرا رفتار شوهرم عوض شده؟

غریزه مادری به زنان کمک می‌کند تا تغییرات کوچک را خیلی سریع درک کنند همانطور که این تغییرات را درکودکشان شهود می‌کنند. بیشتر زنان همین درک و شهود را نسبت به همسرانشان دارند و اگر چیزی در این رابطه تغییر کند آن را به راحتی متوجه می‌شوند.

در بیشتر موارد آنها نمی‌دانند باید چه واکنشی دربرابر این تغییرات داشته باشند و چگونه رفتار کنند و آنقدر از این تغییرات شوکه می‌شوند که نمی‌توانند ریشه و علت این تغییرات را بفهمند و با یادآوری خوبی‌ها، از خودگذشتگی‌ها و وفاداری‌هایشان به خود دلداری می‌دهند و مدام این جمله را تکرار می‌کنند «حق من نیست که زندگیم اینجوری بشه» و درنهایت به این نتیجه می‌رسند که «مردا سروته یه کرباسن و نمی‌شه ازشون بیشتر از این انتظار داشت»…

اگر شما هم احساس می‌کنید رفتار همسرتان مثل همیشه نیست، عادت‌هایش عوض شده‌اند، احساساتش نسبت به شما تغییر کرده است او را شاد نمی‌بینید و اعتمادتان را از دست داده‌اید به جای نگرانی و ترس از دست دادن رابطه، تلاش کنید تا درک درستی از این وضعیت پیدا کنید و اوضاعتان را سروسامان بدهید.

تلاش شما این نیست که با همسرتان دعوا و درگیری راه بیندازید، پیشاپیش از خودتان و عملکردتان دفاع کنید، ضعف‌هایتان را بپوشانید، به دنبال متهم باشید و با تندروی و بدرفتاری از حقوق خودتان دفاع کنید.

زمانی که این تغییرات را در زندگی احساس کردید پیش از هر واکنشی لازم است کمی تامل کنید و از خودتان صادقانه بپرسید «چه چیزی باعث شد رفتار همسرم عوض بشه؟ چرا اون دیگه درکنار من شاد نیست؟».

کمی به عملکردتان دقت کنید و ببینید چرا او مثل قبل در این رابطه خوشحال نیست؟ چرا برای زندگی تلاش نمی‌کند و شما در اولویت زندگی اش نیستید. این پرسش‌ها به شما کمک می‌کند وضعیت خودتان را ارزیابی کنید و علت تغییرات عاطفی همسرتان آشنا شوید:

آیا شور و هیجان مرده است؟

چقدر تلاش می‌کنید تا رابطه زناشویی تان را شاداب و پرهیجان نگه دارید؟ آیا هنوز همسرتان را قابل کشف و شناخت می‌دانید و یا فکر می‌کنید زندگی مشترک در درازمدت شما را تبدیل به دو همخانه کرده است؟ متاسفانه نباید انتظار داشته باشید شوهرتان این هیجان را به تنهایی ایجاد کند.

بسیاری از مردان نمی‌دانند چطور باید یک رابطه را بانشاط و پرشور نگه داشت اما توقع دارند همسرشان این شادابی را در زندگی حفظ کند. همیشه قدم‌های اساسی را شما باید برای اینکار بردارید. همسرتان متوجه تلاش شما می‌شود و ارزش آن را درک خواهد کرد و پابه پای شما پیش خواهد آمد، اما توقع دارد نقش فعال را شما داشته باشید.

راه‌های زیادی برای اینکه رابطه تان را در اوج نگه دارید وجود دارد، شما می‌توانید:

غافلگیرش کنید: یکی از کارهایی که برای بسیاری از مردان امروزی جالب است این است که گاهی با چیزهای ساده غافلگیر شوند. آنها کار بسیار فوق العاده‌ای انتظار ندارند اما می‌خواهند تحرک و نشاط را احساس کنند. هرازچندگاهی او را با چیزهایی که دوست دارد یا انتظارش را نمی‌کشد غافلگیر کنید.

فراموش نکنید که مردها دوست دارند پز توانایی‌ها و برتری‌های همسرشان را بدهند. پس سعی کنید مهارت‌های‌تان را بیشتر کنید، اهل مطالعه باشید، فعال و باانرژی باشید. اگر شما چنین شخصیتی دارید اما همین مسئله او را آزار می‌دهد دیگر نگران خودتان نباشید چون این مشکل فکری شوهرتان است نه شما!

به خودتان اهمیت بدهید: همین که شما اعتمادبه نفس داشته باشید برای همسرتان بسیار هیجان انگیز است. یک شوهر متعادل و کسی که مشکلات روحی و فکری و عقاید خاصی نداشته باشد از اینکه شما را قدرتمند ببیند لذت می‌برد.

اینکه شما به توانایی‌ها، استعدادها و زیبایی ظاهریتان توجه کنید و آنها را دست کم نگیرید به همسرتان روحیه و انگیزه می‌دهد. او در کنار شما شاد خواهد بود و نقطه ضعف‌هایتان را قابل قبول خواهد دانست اگر خودتان چنین طرز تفکری داشته باشید.

فراموش نکنید که مردها دوست دارند پز توانایی‌ها و برتری‌های همسرشان را بدهند. پس سعی کنید مهارت‌های‌تان را بیشتر کنید، اهل مطالعه باشید، فعال و باانرژی باشید. اگر شما چنین شخصیتی دارید اما همین مسئله او را آزار می‌دهد دیگر نگران خودتان نباشید چون این مشکل فکری شوهرتان است نه شما!

بی توجه نباشید: نکات بسیار کوچک و ظریفی هستند که شما با توجه به آنها می‌توانید حضور همسرتان را جدی بگیرید و او را متوجه عشق و علاقه خودتان بکنید. تصور کنید یک نفر هر روز صبح با نشاط و لبخند به شما صبح بخیر بگوید، صبحانه گرم آماده کند، برنامه کاریتان را بپرسد و شما را برای شروع یک روز خوب آماده کند، چه تاثیری در شما می‌گذارد؟

نمی توانید در خوشایندی این نوع رفتار شک کنید و تاثیر مثبت آن را انکار کنید پس اگر همسرتان واقعا خواهان این است که شما اینگونه رفتار کنید منتظر چیز دیگری نمانید. البته چنین رفتارهایی متقابل است و همسرتان نیز باید به همین نکات ساده توجه کند. اما بالاخره یک نفر باید شروع کننده باشد و چه بهتر که آن شروع کننده شما باشید.

از داستان‌های تکراری خسته نشوید: حتما همسرتان بارها و بارها یک ماجرا را برای شما با آب و تاب تعریف کرده است. خیلی خسته کننده به نظر می‌آید که او هربار ماجراهای خاصی را برایتان تعریف کند؟ چه اشکالی دارد؟ همین عادت را بهانه‌ای برای گفتگو بدانید و سعی کنید طوری به حرف‌هایش گوش بدهید که انگار هیچ وقت آنها را نشنیده‌اید.

مشخص نیست که چرا مردها چنین عادتی دارند اما چرا به آن احترام نگذارید و طوری رفتار کنید که او از هم صحبتی با شما ناامید نشود؟ روشتان را تغییر بدهید. سعی کنید هربار به داستان‌هایش گوش کنید، به لطیفه‌های تکراریش بلندتر بخندید و طوری نگاهش کنید و مشتاق باشید که انگار هرگز آن را نشنیده اید. جالب است نه؟

فوتبالی شوید: شاید به نظرتان عجیب باشد که همسرتان بخاطر اینکه او را در علایق شخصیش همراهی نمی‌کنید از شما دلسرد و مایوس شود. چه فکر کرده اید؟ او به همین سادگی راهش را از شما جدا می‌کند. او فوتبال دوست دارد؟ عاشق بازی‌های رایانه‌ای است؟

عاشق روزنامه و وب گردی است؟ دوست دارد هرشب فیلم ببیند؟ چرا همراهیش نمی‌کنید؟ کار بسیار ساده‌ای است اما برای همسرتان بسیار معنادار است. شماهم که بدتان نمی‌آید او همه چیز را باشما شریک شود!

مسحور فرزند نشوید: از شما بعید نیست که با تولد فرزندتان خود را وقف او بکنید و انتظار داشته باشید که همه توجه و حمایت و ارزش‌های خانوادگی حول محور فرزندتان باشد. اگر زمینه این نوع رفتارهای اغراق‌آمیز را درخودتان می‌بینید و یا به همین روش عمل می‌کنید، نیاز به بازبینی در تعریف خانواده، زن و شوهر، جایگاه فرزند و مفهوم رابطه دارید. عصبانی نشوید اگر همسرتان کنار بکشد، همراهیتان نکند و جایگزین‌های دیگری برای شما پیدا کند.

او هم به دنیا آمده است: گرفتن یک جشن تولد خانوادگی ساده‌ترین کاری است که می‌توانید برای شادکردن همسرتان انجام بدهید. همه ما از اینکه دیگران در روز تولدمان به یادمان باشند لذت می‌بریم. شوهر شما هم یکی از کسانی است که تولد برایش معنای خاصی دارد.

سعی کنید روزها و مناسبت‌های خاص را همیشه به یک روش و با یک عادت برگزار نکنید. گاهی تولد با دوستان خانوادگی را امتحان کنید، گاهی تولد دونفره بگیرید و گاهی هم با اعضای خانواده. این کار را

طبق یک وظیفه انجام ندهید و هربار آن را متفاوت، پرشور و باانگیزه جشن بگیرید. فقط شما به دنیا نیامده‌اید، او هم به همه این نوع توجه‌ها نیاز دارد.

مشکوک نباشید: بنای زندگی تان را بر اعتماد به یکدیگر بگذارید. مدام او را کنترل نکنید. در هر حرکت ساده همسرتان به دنبال بدبینی نباشید. این عادت که همه شماره تلفن‌ها را کنترل کنید. پیامک‌ها را بخوانید و یا از او بپرسید چی خریدی؟

کجا خریدی را کنار بگذارید. خودتان را از تصورات بدبینانه خلاص کنید. برای اینکه او را درکنار خودتان داشته باشید باید کارهای مفیدتری به جز کنترل همسرتان انجام بدهید.

نگرانی از اینکه «او هرگز فراموش نمی‌کنه» باعث می‌شود همسرتان از شما فاصله بگیرد حتی اگر واکنشی که نشان می‌دهد خشونت و آزار بیشتر شما باشد. اگر واقعا قصد دارید همسرتان را ببخشید و زندگی کنید به همسرتان این موضوع را بفهمانید

از خانواده شوهر معضل نسازید: مادر شوهر و خواهر شوهر را اولویت تاثیرگذار در زندگی‌تان ندانید. آنها می‌توانند خوب یا بد باشند، ممکن است شما را ناراحت کنند، ممکن است احساس کنید آنها قصد دخالت در زندگی تان را دارند. صرف نظر از اینکه آنها چه می‌کنند، خوب هستند یا نه نباید همسرتان را بخاطر رفتار خانواده‌اش تحت فشار قرار بدهید.

او را مجبور نکنید پاسخگوی رفتار خانواده‌اش باشد. این کار غیرضروری است و تنها نتیجه‌اش این است که او سعی می‌کند در این تنش از شما فاصله بگیرد یا احساس حقارت کند، مقابله به مثل کند و افسرده شود. به وجود آمدن چنین شرایطی باعث می‌شود او درکنار شما شاد نباشد و احساس آرامش نکند.

او را ببخشید: اگر قرار است شوهرتان را بخاطر خطایی که کرده است و برای شما گران تمام شده است ببخشید او را از صمیم قلب ببخشید. اگر او پشیمان است طوری رفتار نکنید که او با یادآوری آن شرمنده شود. او را واقعا ببخشید و آن را فراموش کنید.

نگرانی از اینکه «او هرگز فراموش نمی‌کنه» باعث می‌شود همسرتان از شما فاصله بگیرد حتی اگر واکنشی که نشان می‌دهد خشونت و آزار بیشتر شما باشد. اگر واقعا قصد دارید همسرتان را ببخشید و زندگی کنید به همسرتان این موضوع را بفهمانید.

هرچه می‌خواهد دل تنگت نگو: از دست شوهرتان به دلایل منطقی عصبانی هستید؟ حق با شما است اما عصبانیت شما مجوزی برای تحقیر و توهین به همسرتان نیست.

شما باید در هرحالتی پایبند به اخلاقیات باشید. اخلاق به شما توصیه می‌کند خشمتان را کنترل کنید، بدزبانی نکنید، توهین نکنید و خاطرات بد گذشته را زنده نکنید. او هم می‌تواند این رفتارهای غیرمنصفانه شما را فراموش نکند و هر لحظه آنها را به یاد بیاورد. اگر می‌خواهید همسرتان تغییر نکند و در کنار شما احساس خوشبختی کند روشتان را در بیان اختلاف نظرها، اشتباهات، تفاوت‌های فرهنگی، عقیدتی و البته سیاسی عوض کنید.

چرا رفتار شوهرم عوض شده به ظواهر اهمیت بدهید: به خودتان، نوع لباسی که می‌پوشید، ظاهر زندگی‌تان و دستپخت‌تان توجه کنید. بی‌انگیزگی شما در رسیدگی به اوضاع خانه، خورد و خوراک و پوشش در همسرتان نیز تاثیر می‌گذارد همانگونه که شما از آشفتگی روحی و ظاهری همسرتان تاثیر می‌پذیرید.

البته شما در ظواهرتان محدود نمی‌شوید. وضعیت روحی شما نیز بسیار مهم است. غرغرو نباشید، اگر افسرده هستید کاری برای درمان و از بین بردن آن بکنید، نگرانی و استرس شما نیز به همسرتان منتقل می‌شود درست همانطور که وضعیت روحی او در شما تاثیر می‌گذارد.

تا آنجا که می‌شود شادابیتان را حفظ کنید و اگر دلایلی وجود دارند که شما را غرغرو، نگران، افسرده، خسته و پریشان می‌کنند آنها را رفع کنید.

اجازه بدهید آنطور که می‌خواهد باشد: اگر همسر شما رفتار نامتعارف، غیراخلاقی و بیمارگونه‌ای ندارد نباید سعی کنید او را تغییر بدهید. این کار کاملا غیرانسانی است و هویت فردی او را آسیب پذیر می‌کند. او نباید شبیه مرد آرزوهای شما باشد همانطور که شما نمی‌توانید یک زن افسانه‌ای باشید. اجازه بدهید زندگی شما با فرازونشیب‌هایش و با وجود تفاوت‌های ساده میان زن ومرد و تجربه‌های متفاوتش درجریان باشد. هیجان را از زندگی تان نگیرید.

از نیازهای جنسی همسرتان نگذرید: نسبت به این موضوع حساس باشید. به نیازهای خودتان و همسرتان توجه کنید. سرد نباشید و مثل هر موضوع مهم دیگری قدم‌هایتان را با همسرتان یکی کنید. پرشور و هیجان باشید و خودتان و همسرتان را از سلامت جنسی دور نکنید.

رعایت بسیاری از این موارد در مورد همسر شما نیز صدق می‌کند. شما هم در مواردی بسیار حساس هستید و با نقص و کمبود در زمینه‌های خاصی در رابطه زناشویی که بسیاری ازآنها عاطفی و روحی هستند دچار افسردگی و ناامیدی می‌شوید. اما درحال حاضر موضوع اصلی شوهر شماست که کمی تغییر کرده است، بی‌تفاوت به نظر می‌رسد و مثل همیشه نیست!

ادامه مطلب / دانلود

این شوهران، مادر می‌خواهند نه همسر

کارشناسی می‌گفت 87 درصد پسرهای جوان، این روزها تمایلی به ازدواج ندارند. این بی‌میلی ها معمولا دلایل مشابهی دارند. آنها مشکل مالی دارند، توان اداره زندگی با حقوق ناچیز جوانان عملی نیست، خانواده دختر مراسم عروسی پرزرق وبرقی می‌خواهد که نیازمند پس انداز چند ده میلیونی است و… اما در پس تمام این علت‌ها که کم موجه نیست، برخی علت‌ها ریشه در شخصیت برخی جوانان دارند، ریشه در شیوه‌های تربیتی آنها، رفتار خانواده با آنان و ایجاد تعهد و مسئولیت‌پذیری در آنها که ضعف در هرکدام، جوانان را وامی دارد تا از ازدواج شانه خالی کنند.

وابستگی در علم روان‌شناسی واژه بدی نیست، زیرا همه به هم وابسته هستند؛ مادر به فرزند، زن و شوهر و گاهی دو دوست به هم وابسته‌اند، اما زمانی که این وابستگی به جایی می‌رسد که افراد نیاز دارند فرد دیگری را بشدت به خود وابسته نگه دارند و به مرور این موضوع دوجانبه می‌شود، وابستگی، یک اختلال شخصیتی خواهد بود. وقتی که این آقا یا خانم وابسته می‌خواهند تشکیل خانواده دهند موضوع وخیم‌تر می‌شود. هر چند وابستگی شکل‌های مختلفی دارد، اما وابستگی مادر و فرزند و بویژه وابستگی مادر وفرزند پسر از جمله وابستگی‌هایی است که این روزها به عنوان یکی از عوامل ترس پسرها از ازدواج وگردن نهادن به تعهد زندگی مشترک، شکل جدیدی به خود گرفته است.حساسیت این مساله پس از ازدواج به حدی است که بهتر است در همان محضر یک تست شخصیت وابستگی از افراد به خصوص آقایان گرفته شود تا اگر مشخص شد این اختلال در فرد وجود دارد از ازدواج جلوگیری شود. با این روش مقدار قابل توجهی از آمار طلاق پایین می‌آید. این موضوع تا حدی ریشه‌ای است.

روانشناسان معتقدند، اختلال وابستگی مادر و پسر ریشه در دنیای کودکی دارد، مادرانی که در بیشتر موارد، میانه خوبی با همسرانشان ندارند یا در سن پایین ازدواج کرده و صاحب فرزند شده‌اند، شوهرشان فوت کرده‌اند و… بیشتر در معرض وابستگی به پسرانشان هستند. در این صورت خلأهای عشقی، عاطفی و تکیه‌گاهی خود را در وجود پسر می‌یابند.

یکی از دلایلی که مادرها دوست دارند فرزند پسر را به خود وابسته نگه دارند، مسائل مالی است. در برخی خانواده‌ها که شغل پدر خانواده آزاد بوده و حقوق کارمندی ثابتی وجود ندارد، مادر خانواده برای تامین معاش خود در آینده و پس از مرگ و از کارافتادگی همسر ناچار است، فرزند پسر را به خود وابسته نگه دارد تا منبع درآمد خود را از دست ندهد، بنابراین تمام سعی خود را می‌کند که هر روز پیش از روز قبل، فرزند را وابسته کند.

من زن نمی‌خوام

بسیاری جوانان از ازدواج طفره می‌روند چون انتظار دارند، همسرشان نیز بعد از ازدواج برایشان مادری کند، یعنی، لباسشان را مرتب کند، غذا بپزد، نوازششان کند، نگرانشان باشد و تمام وقتش را صرف همسر کند، درحالی که بسیاری از دختران چنین رویه‌ای را نمی‌پسندند. به همین دلیل انتخاب همسر برای پسران وابسته دشوار است.

دوران شیرین وابستگی میان پسرها و مادرها زمانی به اوج می‌رسد که قرار باشد، عضو سومی میان این دو فاصله بیندازد یعنی پسر بخواهد ازدواج کند. از آنجا که این اختلال شخصیتی بسادگی قابل تعریف و شناسایی نیست، خیلی‌ها نمی‌دانند فرزندشان به آن دچار است و حمایت‌های بی‌رویه خود را نشانه مهر مادری می‌دانند.

مادری که تمامیت خود را در وجود فرزند پسر می‌بیند، همیشه سعی می‌کند پسر را جوری به خود وابسته نگه دارد که او هم در هیچ زمانی مادر را رها نکند و نیازهای روانی او را به حد کمال برآورده می‌کند و در اصطلاح ما روان‌شناسان، در سیستم غلط هم وابستگی رخ می‌دهد.

این شوهران، مادر می‌خواهند نه همسر

بسیاری از این پسرها قادر نیستند کوچک‌ترین کار شخصی خود را انجام بدهند، زیرا مادر همه کارهای او را انجام می‌داده و او را اشباع کرده است. پسر طی این سیستم غلط رشد می‌کند و زمانی که می‌خواهد ازدواج کند سیستم به هم می‌خورد و آرامش مادر برهم زده می‌شود و شروع به سنگ انداختن در زندگی پسر و عروس می‌کند.

سخن‌چینی عروس را نزد پسر می‌کند یا متاسفانه تا حدی پیش می‌رود که زندگی آنها را به مرز طلاق می‌رساند و به دلیل این‌که پسر هم مهارت لازم را برای حل مشکل و ایجاد تعادل در محبت به همسر و مادر نیاموخته، در نتیجه نمی‌تواند سیستم را بی‌خطر نگه دارد و توان زن‌داری ندارد. افراد وابسته، مهارت‌های لازم را برای حل مشکلات ندارند و یاد نگرفته اند چگونه مدیریت کنند. پس از این‌که صاحب فرزند هم می‌شوند همواره از مادر صلاح و مشورت می‌خواهند و به سیستم قبلی خود چسبیده‌اند.»

پسر باید بداند که پدر و مادر بعد از ازدواج واجب‌الاطاعه نیستند. عزیزند، محترمند، اما این‌گونه نیست که باید مطیع آنها باشد. باید یاد بگیرد که سرنوشت خودش را خودش بنویسد. خودش برای هر قسمت از این ازدواج برنامه داشته باشد، نظر داشته باشد، البته مشورت با بزرگ‌ترها فراموش نشود

این توصیه‌ها را جدی بگیرید

برای حل مشکل وابستگی به والدین، مرحله اول آماده‌سازی خود است. تا خودتان را نشناسید همسرتان شناخته نمی‌شود. نبی اکرم(ص) تأکید فرموده‌اند که حتما با کفو خودتان ازدواج کنید. برای این‌که کفوتان را بشناسید باید بدانید که خودتان سمت و سویتان کجاست.

در مرحله اول باید بدانید که مهم‌ترین ویژگی شما برای ازدواج چه باید باشد. (یا خصوصیت همسر چه باشد) و برای این باید خودتان را برایش آماده کنید. پس برای خودتان یک دوره بگذارید و آن خصوصیت‌ها را اولا در خودتان پیدا کنید و ثانیا آنها را در خودتان بپرورانید. آماده شوید برای جدا شدن از پدر و مادر.

پسر باید بداند که پدر و مادر بعد از ازدواج واجب‌الاطاعه نیستند. عزیزند، محترمند، اما این‌گونه نیست که باید مطیع آنها باشد. باید یاد بگیرد که سرنوشت خودش را خودش بنویسد. خودش برای هر قسمت از این ازدواج برنامه داشته باشد، نظر داشته باشد، البته مشورت با بزرگ‌ترها فراموش نشود.

مرحله دوم آماده ساختن والدین است. شاید بسیاری از شما خودتان را برای ازدواج آماده می‌بینید، اما پدر و مادر شما را آماده نمی‌بینند. هنوز می‌گویند شما بچه‌اید، هنوز اطمینان و قبول ندارند که شما می‌توانید زندگی بچرخانید و اداره کنید. خوب چگونه به آنها اعلام آمادگی کنیم؟ با زیرکی خاصی باید به پدر و مادر فهماند که آن ویژگی در من رخ داده است. وقتی ببینند که این ویژگی هست به شما اعتماد می‌کنند. باید به پدر و مادر نشان داد که ما می‌توانیم روی پای خودمان بایستیم و ازدواج ما، فردا برای شما خفت، گرفتاری، آبروریزی و… نمی‌آورد.

ازدواج بهترین راه برای کاهش وابستگی مرضی بین مادر و فرزند است که برای هردو طرف مفید است، هرچند برخی پسران برای فرار از مسئولیت و پذیرش تعهد، وابستگی به مادر و پدر را بهانه می‌کنند، اما رفتن به مراکز مشاوره، تنظیم مناسبات رفتاری و ساماندهی آن با فرزند پسر در یک طیف زمانی چند ماهه می‌تواند او را برای ازدواج آماده کند.

خصوصیات افراد وابسته

در روابط پیش از ازدواج با همسر آینده و خانواده او به میزان وابستگی آنها دقت کنند، چون رفتار مرد بالغی که حتی بعد از ازدواج به مشورت با مادرش نیازمند است و نمی‌تواند بدون دانستن نظر مادر خود تصمیم بگیرد کمی ناامیدکننده به نظر می‌رسد.

البته که احترام به نظر مادر و پدر ضروری است، ولی وقتی این احترام به صورت یک وابستگی و نیاز در آمده باشد می‌تواند نشانه اعتماد به نفس نداشتن یک مرد باشد.

اگر مردی نتواند به تصمیمات خود اعتماد کند در جلب اعتماد همسر خود نیز موفق نخواهد بود. این افراد به دلیل این‌که از مستقل زندگی‌کردن می‌ترسند، مرتب از جمله «مادرم می‌گوید، مادرم معتقد است و…» استفاده می‌کنند.

1) معمولا این افراد به محض وقوع اتفاق کوچکی که در رابطه با نامزد شان پیش می آید فورا به سراغ والدین خود می روند و آنها را در جریان تمام ماوقع می گذارند.

2) در بسیاری از مسایل مهارت ندارند به خصوص مهارت های اجتماعی. به جای اینکه خودشان مساله را حل کنند نامزد را مقابل والدین به ویژه مادر قرار می دهند و آن خانم از همان ابتدا خود را مقابل مادرشوهر می بیند و از همان ابتدا مشکلات و دشمنی ها آغاز می شود.

3) بسیاری از این افراد نیاموخته اند که چطور همسرداری کنند و به موقع هوای همسر خود را داشته باشند و هیچ منطقی را نمی پذیرند و درصدد حل مشکل همسر با خانواده خود برنمی یابند. آنها اغلب اوقات، خانم را مقصر می دانند و در حاشیه قرار می دهند و اجازه بی احترامی از جانب خانواده خود را به همسر می دهند.

ادامه مطلب / دانلود
خط قرمزهای مهم در رابطه زناشویی تان
حتماً شنیده‌اید که بسیاری از کتب و مقالات به خانم‌‌ها توصیه می‌‌کنند که همسرشان را دست کم نگیرند، او را نادان تصور نکنند و گمان نکنند می‌‌توانند همسرشان را گول بزنند و از انجام برخی رفتارها و گفتن بعضی حرف‌‌ها جلوی او خودداری کنند! اما چرا؟ آیا واقعا خانم‌‌ها گاهی باید صمیمیت و یکرنگی را با همسر خود کنار بگذارند و خود را طور دیگری به همسرشان نشان بدهند؟ مسلم است که تظاهر در زندگی زناشویی، چه از طرف مرد باشد و چه از طرف زن معنا ندارد و دروغ گفتن به همسر نیز هیچ سودی نخواهد داشت. اما این توصیه‌‌ها، گاه برای این هستند که هم خانم‌‌ها و هم آقایان  بتوانند بیش از پیش خود را به جای همسر بگذارند و درک متقابل آنها از همدیگر بیشتر شود. در این مقاله بعضی از چراغ قرمزهایی که خانم‌های متاهل در جاده‌ی زندگی مشترک نباید از آنها عبور کنند برایتان انتخاب کرده‌ام. به آنها توجه کنید.
.
چراغ قرمز اول: زیاد شاعرانه نباشید!
بر خلاف تصور برخی از خانم‌‌ها، مردها از زن‌هایی که هر روز منتظر محبت زیاد یا جملات و پیامک‌های شاعرانه و عاشقانه هستند خوششان نمی‌آید. آنها زن‌های معمولی با نیازهای عادی را ترجیح می‌‌دهند. زنی که سرد و بی‌عاطفه است به اندازه‌ی زنی که بیش از حد وابسته و عاطفی باشد برای مردها منزجر کننده است. مردها نمی‌خواهند نقش یک تکیه‌گاه عاطفی بزرگ را بازی کنند که همیشه ناچار به حمایت از یک زن است. آنها دوست ندارند هر روز پیامک‌های عجیب و غریب و زیاد از حد شاعرانه دریافت کنند و از اینکه همسرشان بی‌وقفه از آنها محبت بخواهد هم خوششان نمی‌آید. یک زن داتاً سعی می‌‌کند موقعیت‌های جدی و موقعیت‌های عاشقانه را از هم جدا کند و به همسر این فرصت را بدهدکه درکنار عاشق بودن، برای زندگی عادی هم فرصت داشته باشد وگرنه به زودی همسرش را خسته و فراری خواهد کرد. خانم‌هایی که همسر خود را آغاز و پایان جهان می‌‌دانند و برای هر کاری می‌‌خواهند به آنها تکیه کرده یا زندگی را تبدیل به یک فیلم عشقی کنند بهتر است خودشناسی خود را بیشتر کنند، ریشه‌ی کمبودها و کاستی‌های خود را بشناسند و در صدد تغییر چنین رفتارهایی باشند.
.
چراغ قرمز دوم : بیماری خرید کردن نداشته باشید!
بیشتر مردها در مورد خرید کردن، رفتار هدفمند دارند. یعنی تا نیاز به خرید نداشته باشند دوست ندارند در پاساژها و مراکز خرید پرسه بزنند. در واقع  مرد‌‌ها با زن‌هایی که تمام زندگی‌شان به فکر خرید کردن هستند راحت کنار نمی‌آیند. همچنین از زن‌هایی که سخت خرید می‌‌کنند و به اصطلاح در خرید وسواسی یا سختگیر هستند هم رضایت ندارند. این دسته از مردها هدفمند وارد مغازه‌‌ها می‌‌شوند و تا وقتی ندانند که کالای مورد نظرشان را کجا پیدا می‌‌کنند، سراغ خریدنش هم نمی‌روند. زن‌هایی که دوست دارند تمام شهر را برای پیدا کردن یک کیف یا کفش بگردند، باب میل این مردها نیستند. گرچه جا دارد که مردها عادت برخی خانم‌‌ها به خرید کردن یا گشتن در مراکز خرید را درک کنند اما خرید کردن بیش از حد برای هیچ کس قابل درک نیست و نشان از نوعی اختلال روانی دارد. خانم‌هایی که زیاد خرید می‌‌کنند و تازه از همسر هم انتظار دارند که در این خرید‌‌ها همراهی‌شان کنند باید از خود بپرسند چه خلاء یا نگرانی یا اضطرابی را با خرید می‌‌خواهند پر کنند و اگر لازم شد به متخصص مراجعه کنند. خرید بیش از حد نه تنها همسرتان را از شما دور می‌‌کند بلکه اسراف و هرز منابع مالی و انرژی نیز هست.
.
چراغ قرمز سوم : مدام همسرتان را چک نکنید!
مردها از این که به صورت مداوم تحت نظر باشند بیزارند. برای آنها گرفتن رمز عبور رایانه‌هایشان، چک کردن تلفن‌‌ها یا حساسیت نسبت به همکاران، می‌‌تواند نشانه نابود شدن رابطه با همسر و نابود شدن زندگی باشد. چیزی که بیشتر از همه مردها را از ازدواج فراری می‌‌دهد، ترس از محدودیت و همین کنترل شدن‌هاست. به جای اینکه با شوهرتان مانند بازپرس‌‌ها رفتار کنید و زندگی‌تان را وارد همان چالش‌هایی کنید که از آنها می‌‌ترسید، سعی کنید با ایجاد فضایی گرم و با محبت در خانه، پایه‌های زندگی مشترک‌تان را محکم‌تر کنید. متاسفانه برخی خانم‌‌ها با مردهایی ازدواج می‌‌کنند که به هر دلیلی نسبت به آنها شک دارند. آنها بعد از ازدواج با اعمال کنترل‌های بیش از اندازه می‌‌خواهند شک خود را بیازمایند. این کار نه تنها اشتباه است بلکه نشان از اختلال‌های روانی و رفتاری خود خانم‌‌ها دارد. اگر واقعا نسبت به کسی شک دارید اصلا با او ازدواج نکنید چون هیچ زندگی موفقی را نمی‌توان روی شک و تردید بنا کرد. اگر همسرتان به هر دلیلی قابل اعتماد نیست، خدای ناکرده دنبال زن‌های دیگر است یا مثلاً بدون مشورت با شما پولش را به هدر می‌‌دهد یا… او نیز دچار اختلال است و چنین اختلال‌هایی با کنترل شما رفع نخواهد شد. اگر زندگی شما دچار مشکل یا مسئله است این مسئله را با کمک متخصص رفع کنید. چک کردن، کنترل کردن و گوش ایستادن روش موثری برای درمان نیست!
.
چراغ قرمز چهارم : نوار ضبط شده نباشید!
همه می‌‌دانیم که گفتگوی متقابل در زندگی مشترک، لازم و روش مناسبی برای حل اختلافات و رسیدن به راه حل است و حتی اگر  کمرنگ شود، می‌‌تواند بقای یک زندگی را  به خطر بیندازد. اما این به این معنا نیست که مانند نوار ضبط شده به شکایت یا حرف زدن مدام و تکراری  بپردازیم. بسیاری از مردها به مشاور یا دوستان خود می‌‌گویند  همسرم به من اجازه حرف زدن نمی‌دهد. آنها وقتی که همسرشان به جای آنها اظهارنظر می‌‌کند و به سؤالاتی که از آنها پرسیده شده جواب می‌‌دهد، عصبانی می‌‌شوند و اگر چنین اتفاقاتی پشت سر هم تکرار شود،  خیلی زود از همسرشان دلسرد می‌‌شوند. اگر می‌‌خواهید در مورد موضوعی با شوهرتان گفت‌وگو کنید، اجازه دهید که آزادانه نظرش را بگوید و هیچ‌وقت با حدس زدن جمله‌هایش و کامل کردن آنها رابطه کلامی‌تان را خدشه‌دار نکنید.
.
چراغ قرمز پنجم : شوهرتان را تهدید نکنید!
بخواهید یا نخواهید، مردها از زن‌هایی که برای رسیدن به خواسته‌هایشان از در تهدید وارد می‌‌شوند بیزارند، پس اگر می‌‌خواهید رابطه‌تان یکطرفه نشود و زندگی مشترکتان قوام و دوام داشته باشد، برای همسرتان خط و نشان نکشید و مدام همسرتان را تهدید نکنید. ضمن اینکه مردها بر این باورند که  تهدید‌های زنانه در بیشتر موارد عملی نمی‌شود. پس به جای اینکه همسرتان را تحت فشار  بگذارید یا به شکل توهین‌آمیزی او را تهدید کنید، برایش اهمیت مسئله را توضیح دهید و تلاش کنید با گفت‌وگو به یک نظر مشترک برسید. توجه داشته باشید که اگر همسر شما  به خواسته شما اهمیت نمی‌دهد، مشکل‌تان بزرگ‌تر از آن است که با تهدید حل شود. در این مورد بهتر است از متخصص کمک بگیرید .
.
چراغ قرمز ششم : همسرتان را محدود به خود نکنید !
متاسفانه برخی زن‌‌ها فکر می‌‌کنند زندگی مشترک یعنی زندگی کردن مثل دوقلوهای به هم چسبیده. آنها انتظار دارند همسرشان از همان لحظه‌ای که از محل کارش خارج می‌‌شود، دربست در اختیار‌شان باشد و با این کار عشقش را به زندگی مشترک ثابت کند! خود این زن‌‌ها هم زندگی‌شان را محدود به همسرشان می‌‌کنند و چون از همه فرصت‌‌ها و خواسته‌هایشان می‌‌گذرند، چنین انتظاری را از همسرشان هم دارند. اما واقعیت این است که کسی از آنها نخواسته از فرصت‌هایشان بگذرند. یک مرد معمولی، دوست دارد همسرش یک زندگی عادی و همچنین دوستانی داشته باشد که گاهی با آنها وقت بگذراند. گاهی به تنهایی احتیاج داشته باشد و به فکر آینده و پیشرفتش هم باشد. یک مرد معمولی خودش هم به همین شیوه زندگی می‌‌کند و اگر کسی انتظاری جز این داشته باشد، خیلی زود با او به مشکل برمی‌خورد.
.
چراغ قرمز هفتم : از زن‌های دیگر بدگویی نکنید!
برخی از خانم‌‌ها گمان می‌‌کنند توجه همسرشان به زن‌های دیگر، تقصیر آن زن‌هاست، در نتیجه می‌‌خواهند با بدگویی از آن زن‌‌ها و تلاش برای تخریب چهره آنها، آن زن‌‌ها را از چشم شوهرشان بیاندازند و به خیال خود، زندگی مشترک خود را نجات دهند. متاسفانه این زن‌‌ها فکر می‌‌کنند، تحقیر خانم‌های دیگر در مقابل همسرشان و برجسته نشان دادن عیب‌های آنها می‌‌تواند تصور همسرشان را نسبت به زن‌های دیگر تغییر دهد. اما این جملات منفی، دقیقاً همان حرف‌هایی است که مردها از شنیدن‌شان بیزارند. در واقع مردها اهمیت نمی‌دهند که شما چه نظری در مورد خانم‌های دیگر دارید. آنها دنیا را همانطور که خودشان می‌‌خواهند می‌‌بینند؛ پس با انتقال این قضاوت‌های اغراق شده، توجهشان را به موضوعی که از آن هراس دارید، جلب نکنید. قضاوت شما نمی‌تواند وفاداری همسرتان را کم و زیاد کند. بنابراین اگر به محبت همسرتان  شک دارید، یا گمان می‌‌کنید نظر او به سمت زن دیگری جلب شده است، به‌جای تخریب و ابراز تنفر از آن  زن، ریشه مشکل را پیدا کرده و ارتباط خود با همسرتان را بازسازی کنید.
ادامه مطلب / دانلود

روش های آماده سازی زن برای رابطه زناشویی +۱۸

دوست دارم همین ابتدا این توضیح را بدهم که مردان همیشه در روابطشان با جنس مخالف دنبال ارضاء حس قدرت جویی خودشان هستند و این به لحاظ تاریخی و اجتماعی اثبات شده است که مردان بنا به ساختار فیزیولوژیکیشان موجوداتی خشن هستند، اما زنان برعکس بنا به ساختار روانی، فیزیولوژیک و فکریشان موجوداتی هستند که نیاز به تامین امنیت و احساس آرامش هستند، لذا 20 تحریک کننده جنسی زیر عمدتاً در همین راستا عمل می‌کنند و با دادن احساس امنیتی پایدار موجب این می‌شوند که زن از حالت تدافعی در رابطه جنسی بیرون بی آید و به نقطه ای برسد که مطلوب اکثر مردان تلقی می‌شود و این همان جایی است که هم مرد با احساس فرمان فرمایی رابطه جنسی به لذت جنسی می‌رسد و هم زن با احساس امنیت در رابطه جنسی به اوج نقطه لذت جنسی‌اش نزدیک می‌شود.

این مثال را هم قبل از خواندن مقاله بشنوید که استاد بزرگ روانشناسی می‌گفته‌اند که : « در خانه باید مرد پادشاه و زن نخست وزیر باشد » البته از نوع انگلیسی ( یه وقت فکر نکنید من انگلیسیم، منظورم اینه که مرد باید حس فرمان فرمایی اش تأمین شود )، اگر رابطه این گونه باشد و بر اساس درک و تأمین نیازهای متقابل باشد می‌شود به پایداری و محکم بودن آن مطمئن بود. ( برای درک درست این جمله، مقاله سرد کننده های جنسی مردان را بخوانید تا خدای ناکرده تلقی استبدادی از این جمله نداشته باشید . )

برای رسیدن به درکی متقابل از نیازهای جنس مخالفتان می‌توانید ادامه مقاله را مطالعه فرمایید.

 ۲۰ تحریک کننده جنسی زنان :

این مردان تحریک کننده، زنان را از موجوداتی ترسو و متنفر از رابطه جنسی به قهرمانان داستان‌های عشقی تبدیل می‌کنند، آیا دوست دارید همسرتان را به یکی از این قهرمانان تبدیل کنید ؟ اگه دوست دارید سعی کنید جزء این 20 مرد باشید تا ببینید که هیچ زنی توان رد کردن و پس زدن جنسی شما را ندارد !!!

۱- مردهایی که به آرامی و با ملایمت عشق ورزی می‌کنند ( آقایونی که به سرعت می‌روند سراغ شورت خانمشان و عمل دخول را شروع می‌کنند و فوری و باعجله می‌خواهند کار را تمام کنند به این نکته دقت کنند که اگر شعله های جنسی خانمشان را به آرامی روشن کنند این شعله‌ها تا مدت بیشتری روشن خواهند ماند. )

۲- مردهایی که در بستر نیز با همسرشان صحبت می‌کنند ( آقایونی که نمی‌خواهند احساساتشان را با کلمات عاشقانه در حین رابطه جنسی بیان کنند، به این نکته دقت کنند که بیان احساسات عاشقانه در قبل، هنگام و بعد از رابطه جنسی به زن احساس محبوبیت و امنیت می‌دهد، احساسی که همسرتان را به وزیری محبوب در دربار شما تبدیل خواهد کرد. )

۳- مردهایی که در بوسیدن مهارت دارند ( هر بوسه عاشقانه که بر لبان همسرتان می‌زنید می‌تواند به مانند پیامی پرقدرت بر قلب همسرتان فرود می‌آید و او را شعله‌ور سازد، این جمله را هرگز فراموش نکنید! )

۴- مردهایی که با چشمان خود به همسرشان نشان می‌دهند اورا دوست دارند و به او عشق می‌ورزند ( این را بدانید که ارتباط چشمی بین دو نفر نیرومندترین و موثرترین ارتباطات است که پیامدش فعال شدن چرخه های دیگر بدن هر دو طرف است، پس با نگاهی عاشقانه به همسرتان احساس محبوبیت بدهید و از مزایای این ارتباط لذت ببرید. )

۵- مردهایی که لباس‌های همسرشان را به آرامی در می‌آوردند ( قابل توجه آقایونی که تا شهوتی می‌شوند فوری و با عجله شروع می‌کنند به کندن لباس‌های خانمشون و حتی گاهی تمایل دارن که معشوقه لخت کرده روی تخت آماده و منتظر خوابیده باشه ! رفقا این را برای بار آخر میگوم، زنان در پروسه جنسی شان نیاز به آمادگی دارند و این کار می‌تواند یکی از آمادگی‌های لازم را به آن‌ها بدهد . )

۶- مردهایی که در تحریک کردن همسرشان به وسیله لمس کردن مهارت دارند ( زن‌ها در پروسه آمادگی برای رابطه جنسی نیاز دارند که با نوازش و لمس آرام، آماده دخول و عملیات جنسی شوند، این نکته را هم به داشته‌هایتان اضافه کنید. )

۷- مردهایی که با موهای همسرشان بازی می‌کنند ( فکر نمی‌کنم هیچ زنی در دنیا وجود داشته باشد که در هنگام معاشقه از چنگ زدن دست‌های معشوقش در موهای سرش لذت نبرد ! )

۸- مردهایی که از معاشقه رابطه جنسی با همسرشان لذت می‌برند ( خیلی ساده است هنگامی که معاشقه بکنید و احساساتتان را به بیرون تراوش کنید این خود مهم‌ترین جذب کننده برای همسرتان است. )

۹- مردهایی که عشق خود را در بیرون از اتاق خواب نیز به همسرشان نشان می‌دهند و او را به احساس و باور محبوبیت وادار می‌کنند ( یک «دوستت دارم» ، یک شاخه گل ، یک اس ام اس عاشقانه و یک تک زنگ نیم روزی که به همسرتان احساس محبوبیت بدهد ، می‌تواند در شب هنگام به طوفانی عشقی تبدیل شود، باور نمی‌کنید، فردا صبح امتحان کنید ! )

۱۰- مردانی که می‌دانند چگونه بدن زنانه و موئث همسرشان را ارضاء کنند.

۱۱- مردهایی که میدانند چگونه همسرشان را به لحاظ جنسی فریبا و دلنشین کنند.

۱۲- مردهایی که پیش از عشق ورزی خود را به لحاظ فیزیکی و جسمانی آماده می‌کنند. ( کارهایی مانند خوشبو کردن دهان، ازاله موهای زائد، عطر زدن و دوش گرفتن و … می‌توانند برای آماده کردن جسمی شما موثر باشند. )

۱۳- مردهایی که به همسرشان احساس زیبا بودن می‌دهند. (اینجا یک راز را بهتون میگم ، هنگامی که یک زن احساس بکند که برای شما زیبا است ، مثله توپ میترکه ! ازمن گفتن )

۱۴- مردهایی که از ماساژ دادن به همسر خود لذت می‌برند. ( زبان عشق لمس کردن است، دست‌های شما زایده‌هایی فیزیکی نیستند بلکه فرستنده های قوی‌اند که نیروی جنسی شما را منتقل می‌کنند، با نوازشی عاشقانه معنای واقعی این جمله را درک کنید. )

۱۵- مردهایی که عاشق در آغوش گرفتن همسرشان هستند.

۱۶- مردهایی که دست‌های همسر خود را در دست می‌گیرند و آن را نوازش می‌کنند.

۱۷- مردهایی که پس از گذشت سالیان همچنان مانند روزهای اول آشنایی‌شان با همسر خود رفتار می‌کنند. ( آهان این نکته ماله کهنه کاراست، رفقا با تجربه دقت کنند که اگه اجازه ندهید همسرتان برایتان عادی شود و نگاهتان همان نگاه اول باشد، این طوفان عشقی تبدیل به امواجی پایدار خواهد شد که ضامن پایداری رابطه‌تان در تمام زندگی باقی مانده خواهد شد. )

۱۸- مردهایی که به همسرشان نشان می‌دهند که او تنها زن زندگی آن‌هاست و به او احساس و باور «خاص بودن» می‌دهند.

۱۹- مردهایی که همسرشان را دوست دارند و به او عشق می‌ورزند.

۲۰- مردهایی که چنین باور دارند عشق همسرشان تحمل تمامی سختی‌های زندگی را برای آن‌ها سهل و آسان و حتی از بین می‌برند

ادامه مطلب / دانلود

5 راز ارتباط صمیمانه با همسر

پنج شیوه ارتباطی می تواند زندگی شما را متحول کند. از این جمع سه شیوه مربوط به مهارت های شنیدن و دو شیوه مربوط به مهارت های ابراز وجود کردن هستند.

مهارت گوش دادن شماره ۱: روش خلع سلاح

۱ – در گفته های طرف مقابل حقایقی بیابید. هیچ کسی صددرصد بی اشتباه نیست. معمولاً وقتی کسی را تأیید می کنید خود مورد تأیید قرار می گیرید. این پدیده جالب را «قانون اضداد» نامیده اند.

۲ – اگر خشمگین هستید و احساس می کنید مورد تهاجم واقع شده اید احساستان را به کمک عبارتی با مفهوم «من احساس می کنم» بیان کنید. از بحث و مشاجره بپرهیزید و حالت تدافعی نگیرید.

۳ – طوری جواب دهید که حتی در صورت پذیرش انتقاد احترام و شأن و عزت نفستان حفظ شود.

۴ – میل به سرزنش کردن طرف مقابل را در خود سرکوب کنید. سعی کنید احترام متقابل میان شما از بین نرود.

۵- از وارد شدن به بحث «حق با کیست؟» خودداری کنید. با این کار به جایی نمی رسید.

مهارت گوش دادن شماره ۲: برخورد همدلانه

۱ – خود را به جای طرف مقابل بگذارید. خوب گوش بدهید و بفهمید که منظورش چیست و چه می خواهد بگوید. نظر خود را درباره طرز اندیشه و احساس او بیان کنید: «به نظر می رسد …» و بعد حرف او را به طور خلاصه تکرار کنید.

۲ – سعی کنید احساس طرف مقابل را درک کنید. به حرکات و نشانه های جسمانی آنها توجه کنید.

۳ – برای تأیید احساسات آنها پرس وجو کنید: « مثل اینکه از من ناراحت هستی. آیا همین طور است؟ »

۴ – از عبارت هایی با مفهوم « من احساس می کنم » استفاده کنید تا بدانند که اگر جای آنها بودید چه احساسی داشتید: « اگر این احساس برای من هم پیش می آمد احساس شما را داشتم.»

مهارت گوش دادن شماره ۳ : پرس و جو

۱ – اغلب اشخاص از ابراز علنی احساسات خود هراس دارند. می توانید از همسرتان بخواهید تا درباره احساسات منفی خود توضیح بیشتری دهد. با این کار از شدت ناراحتی او می کاهید.

۲ – از او بپرسید از کدام عمل یا کدام حرف شما دلگیر شده است؟ وقتی به جواب او گوش می دهید حالت تدافعی نگیرید، به جای آن از روش برخورد همدلانه و شیوه خلع سلاح استفاده کنید. در عبارات او واقعیتی بجویید. اگر ناراحت هستید، اگر احساس می کنید که تحقیر شده اید، احساسات خود را همان طور که گفته شد به او انتقال دهید.

۳ – وقتی دلیل ناخشنودی و عصبانیت او را می پرسید، از لحن احترام آمیز استفاده کنید. از مبارزه جویی بپرهیزید.

۴ – از خشم و اختلاف نهراسید. اشکالی در این ها نیست. اجازه ندهید که احساسات ناخوشایند همسرتان ابراز نشده باقی بماند. این کار بر شدت ناراحتی او می افزاید.

مهارت ابراز وجود شماره ۱ : استفاده از عبارت هایی با مفهوم:

۱ – هنگام ابراز احساسات خود از عباراتی که مفهوم « من احساس می کنم » را تداعی کنند استفاده کنید. مثل « ناراحتم ». از عبارت‌هایی که با « تو » یا « شما » شروع می شوند و حالت خطابی دارند بپرهیزید: مثل « تو مرا ناراحت می کنی. » این قبیل عبارات، انتقادآمیز و داوری کننده هستند و همیشه به مشاجره ختم می شوند.

۲ – احساسات خود را به نمایش نگذارید، آنها را بیان کنید. به نمایش گذاشتن احساسات می تواند به شکل‌های زیر باشد : اخم کردن،سکوت های طولانی،به هم کوبیدن در اتاق،چهره در هم کشیدن.

۳ – جراحات احساسی را هم می توانید با عباراتی که مفهوم «من احساس می کنم» را تداعی می کنند ابراز کنید، احساساتی مانند اندوه، مورد رنجش واقع شده، بی کفایت، مورد بی اعتنایی واقع شده، رعب و ترس

۴ – آرزوها و خواسته ها را نیز می توانید با عباراتی از این قبیل انتقال دهید :

دوست دارم با تو بیشتر وقت صرف کنم.

دلم می خواهد سعی کنی منظور مرا بفهمی.

مهارت ابراز وجود شماره ۲ : احترام بگذارید.

۱ – روی هم رفته اغلب مردم مایلند که بر کارشان ارج گذاشته شود. بیشترین نگرانی اشخاص از این است که تحقیر شوند، مورد قبول واقع نشوند و یا درباره آنها داوری شود.

۲ – همسر خود را مطمئن کنید. با آن که از او عصبانی یا مخالف او هستید به او احترام می گذارید. او برای شما شخصیت مهمی است.

۳ – بگذارید تا همسرتان بداند که می خواهید مسئله موجود را به شکل رضایت بخشی حل کنید

۴ – از شخصیت وی انتقاد نکنید. از این کار سودی نمی برید. انتقاد شخصیت با انتقاد از کار و رفتار متفاوت است.

* مهارت های گوش دادن و ابرازوجودکردن فقط به عنوان روش هستند. ارتباط واقعی ناشی از روح احترام برای خود و برای همسرتان است. اگر هدف شما این است که حق به جانب بودن خود را ثابت کنید، اگر می خواهید او را مقصر جلوه بدهید، هر شیوه ارتباطی بی تأثیر می شود. اما اگر هدف شما حل مسئله است، اگر می خواهید با طرز فکر و احساس همسر خود آشنا شوید، این روش ها در حکم ابزار مطمئنی هستند که می توانید از آنها استفاده کنید.

.

ادامه مطلب / دانلود

تازه عروس ها بخوانند!

 

خانه داری وقتی لذت بخش است که راهها و فوت وفن های آنرا بلد باشید. این راهنمایی های کوچک را از چندین مجله و مقاله های دهه چهل و پنجاه جمع آوری کرده ایم، که البته بعضی از آنها کاملاً جدید هستند. امیدواریم تازه عروسها از این مطالب بتوانند استفاده کنند.

۱. اگر گلدانی آب را نگه نمی دارد، می توانید پارافین را ذوب کنید و آن را ته گلدان بریزید. بدین ترتیب ترک گلدان بسته می شود و آب از گلدان نشت نمی کند.

۲. اگر می خواهید محفظه نان بوی نا و کپک نگیرد، گاهی آن را با محلول آب و سرکه آبکشی کنید.

۳. دستمالی را با آمونیاک خیس کنید و چند ساعت داخل فر بگذارید تا تکه های غذا که به سطوح فر چسبیده اند شل شوند.

۴. برای تمیز کردن بطری ها، شیشه ها یا تنگ ها، پوست تخم مرغ و آب و صابون ولرم داخل آنها بریزید و خوب تکان دهید. در زمان کوتاهی داخلی آنها تمیز می شود.

۵. برای آنکه دستمال گردگیری بدون پرزی داشته باشید، آن را داخل آب داغ و کف دار بگذارید و چند قطره تربانتین داخل آن بریزید و بگذارید چند ساعت بماند. سپس دستمال را بچلانید و پهن کنید تا خشک شود. این دستمال بدون پرز به خوبی برق می اندازد و گرد و غبار را نگه می دارد. این کار را هر دو هفته یکبار انجام دهید.

۶. آیا می خواهید قابلمه آلومینیومی سوخته خود را دور بیندازید؟ کمی آب در آن بریزید و پیاز هم اضافه کنید. سپس بگذارید بجوشد و خیلی زود می بینید که مواد سوخته آن شل می شوند و رو می آیند، و قابلمه تمیز می شود.

۷. پیچ و مهره، گوه، واشر و چیزهای ریز دیگر را داخل شیشه های خالی بریزید تا هر وقت به آنها نیاز داشتید، بتوانید از بیرون شیشه آنها را ببینید.

۸. اگر می خواهید کاغذ دیواری نصب کنید، جای سوراخ میخ ها خلال دندان بگذارید تا برای نصب تابلوها جای میخ را به راحتی پیدا کنید.

۹. پوست سیب زمینی یا هویج را در کتری بجوشانید تا آهک آن جدا شود.

۱۰. اسفناج شاید جارو دستی معده باشد، ولی ساورکرات (کلم پیچ رنده شده و آب پز با سرکه) مثل جاروبرقی معده است.

.

ادامه مطلب / دانلود

کوکاکولا که یک برند معروف در زمینه تولید نوشابه در سراسر دنیاست برای یکی از محصولات خود بطری جدید طراحی نموده است. این محصول جدید در نگاه اول به شکل قبل می باشد ولی واقعیت این است که بعد از چرخاندن آن در قسمت وسط از این به بعد شما می توانید بدون نگرانی های بهداشتی نوشیدنی خود را با دوست تان تقسیم کنید.

کوکاکولا که یک برند معروف در زمینه تولید نوشابه در سراسر دنیاست برای یکی از محصولات خود بطری جدید طراحی نموده است.این محصول جدید در نگاه اول به شکل قبل می باشد ولی واقعیت این است که بعد از چرخاندن آن در قسمت وسط دو نیم می شود و به مصرف کنندگان اجازه می دهد که نیمی از آن را به دوستشان بدهند.البته پزشکان معتقد هستند این ایده می تواند به مبارزه چاقی کمک کند.

طراحی این بسته با همان رنگ آرم کوکاکولا طرحی شده است.

طراحی خلاقانه نوشابه کوکاکولا +عکس

کوکاکولا

طراحی خلاقانه نوشابه کوکاکولا +عکس

کوکاکولا

طراحی خلاقانه نوشابه کوکاکولا +عکس

کوکاکولا

طراحی خلاقانه نوشابه کوکاکولا +عکس

ادامه مطلب / دانلود

شروط یک پسر ایرونی برای ازدواج (طنز)

از کلیه دوشیزگان قدبلند زیبارو، واجد شرایط زیر تقاضا داریم تقاضانامه‌ها و رزومه خود را جهت ربودن دل بنده به صورت پیغام در قسمت نظرات یا به وسیله ایمیل به نشانی بنده بفرستند.

بدیهی است پس از انجام بررسی‌های کامل، نام افراد دارای صلاحیت به وسیله همین تریبون اعلام خواهد شد

نکته: ما تو کارمون پارتی بازی نداریم، یعنی لطفا از قرار دادن پول نقد در نامه یا پیغام خود بپرهیزید و هی نگید ما فامیل فلانی هستیم

شرایط پذیرش
1. سن بالاتر از 18سال و کمتر از 22سال باشد.

2. قد کمتر 165سانتیمتر و بالاتر از 175سانتیمتر نباشد.

3. افراد خیلی ترکه‌‌ای و زیادی چاق قابل پذیرش نیستند. (چون من حوصله رژیم چاقی و کلاس لاغری ندارم)

4. هر وقت من خواستم می‌ریم هر رستورانی که من گفتم. آبگوشت، کوفته، کله‌پاچه و میرزاقاسمی با کلی سیرترشی دوست دارم.

5. اهل کادو خریدن و هر روز لاو ترکوندن نیستم

6.اگر خدای نکرده، زبانم لال، خدا اون روز زو نیاره که ازدواج کردم و وبال گردنم شدی، مامانم اینا و مامانت اینا نداریم. خوشم نمیاد.

7. عمراً نفقه بدم. چهارده‌تا هم بیشتر مهر نمی‌کنم.

8. باید یک جایی کار کنی، یک کاری هم واسه عصر من گیر میاری چون حوصله مسافرکشی و رانندگی ندارم

9. بابات باید پولدار باشه تا من در صورت لزوم بتونم بتیغمش.

10. پول اضافی ندارم برای پوشک کامل بچه بدم. می‌ری کهنه و لاستیک می‌خری، خودت می‌شوری.

11. به مامانت می‌گی سیسمونی خوب بیاره

12. باید خوشگل باشی چون پول واسه لوازم آرایش نمی‌دم.

13. موهای وزوزی نباید داشته باشی، چون نرم‌کننده ایرانی الآن شیشه‌ای دوهزار تومن شده.

14. موهای خرمایی و مشکی رو ترجیه می‌دم.

15. نباید ورزشکار باشی چون قدرتت خیلی زیاد می شه !.

16. اگه سر کار بری یا کاری داشته باشی نباید دیرتر از 5 خونه باشی.

17. از الان باید کلاس آیروبیک بری تا چندسال دیگه بد هیکل نشی، پولشم از بابات بگیر. من 10سال دیگه زن شکم گنده نمی‌خوام

18. باید فال قهوه بلد باشی بگیری، چون من دوست دارم.

19. مانتوی تنگ نمی‌پوشی.

20. دوستات رو هم هر روز نمیاری خونه. فهمیدی.

21. یک ماشین ظرف‌شویی هم قاطی جاهازت بذار. دوست ندارم پوستم خراب بشه.

22. لازم نیست واسه یک خونه 50متری، جاهاز خونه 200متری بخری.

23. من مبل تختخواب شو دوست دارم

حالا در خدمتیم
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
به نظر شما شرطی مونده ؟

ادامه مطلب / دانلود

 در آرزوی گفتگوهای عاشقانه

معمولا افراد در اوایل دوران نامزدی به دلیل اینکه تازه با یکدیگر همراه شده اند حرف برای گفتن و شنیدن بسیار دارند. به همین دلیل هفت هشت ماه اول نامزدی برای دختر خانم ها و آقا پسرها ماههای شلوغ و پرترافیکی محسوب می گردد. اما هرچه افراد بیشتر به پایان این دوران نزدیک می شوند یا حرفهایشان کمتر می شود و یا اینکه صحبتهایشان پرتنش و پرمخاطره می گردد. براستی علت این امر چیست؟

1.همیشه در ابتدای کار چون افراد تازه با یکدیگر آشنا شده اند سعی و اهتمام اصلی خود را در دادن و گرفتن اطلاعات می کنند. در واقع آنها در غالب صحبتهای مختلف و متنوع خود یکسری اطلاعات از خود به فرد مقابل انتقال می دهند و در پاسخ و صحبتهای وی اطلاعاتی از او می گیرند. همین امر باعث آشنایی طرفین از یکدیگر و رسیدن به شناخت کامل و جامع آنها از هم می شود. اما هر چه به سمت پایان دوران نامزدی پیش می رویم شناخت افراد از یکدیگر بیشتر و اطلاع دهی و آگاهی گیری شان از هم کمتر می شود.

2.معمولا ماه های پایانی دوران نامزدی برای خانواده ها به خصوص دختر خانم و آقا پسر دورانی پر از استرس و اضطراب است. علت اصلی این امر هم نزدیک شدن به موعد ازدواج و سرشلوغی آن دوران من باب تدارک امورات ازدواج، تهیه مسکن، جهیزیه و … می باشد. همین دل مشغولیهای فراوان باعث ایجاد اضطراب در طرفین و کم صحبتی آنها و پناه بردن به غار تنهایی شان به خصوص در مورد آقایان می گردد.

3. گاهی خانواده ها با سخنان و رفتارهای اشتباه خود تنش و اضطراب این دوران را برای عروس و داماد چند برابر می کنند. در حالی که دختر و پسر با اتکا و امید به کمک و مساعدت خانواده هایشان پیش می روند و والدین باید رد این راه یار آنها بوده و کوله بار برخی از مشکلاتشان را بر دوش بگیرند نه اینکه باری شوند بر دوش آنها.

وظایف دختر خانم ها و آقا پسرها در این دوران:

1.حفظ یکدلی و یکرنگی و درک متقابل: دختر خانم و آقا پسری که این دوران را سپری می کنند باید جهت کاهش تنش های خود و ارتقا همبستگی شان، سعی کنند یکدیگر را به خوبی درک کرده و پشت به پشت هم مشکلات را حل نمایید. آنها باید به این امر توجه نمایند که اختلاف و درگیری و تضادشان در این مسائل نه تنها مشکلی از آنها حل نمی کند بلکه کوله بار مشکلاتشان را سنگینتر و رسیدن به مقصد را برایشان سختر می نماید. در حالیکه یکدلی و یکرنگی زن و مرد تنها سلاح آنها در مقابل مشکلات زندگی محسوب می گردد.

2. نیاز خانم ها به صحبت کردن: آقایان باید توجه داشته باشند که برای خانم ها گفت و گو نشان دهنده دلبستگی، علاقه و محبت فرد مقابل و وسیله ای جهت خالی شدن و تخلیه روانی از مشکلات است در حالیکه در مورد مردها چنین نیست. به همین دلیل مردها باید سعی کنند جهت کاهش اضطراب های روحی و روانی همسرشان در این دوران با وی صحبت کرده و اجازه سخن گفتن به وی را نیز بدهند.

3. غار تنهایی مردان: خانم های عزیز نیز باید توجه داشته باشند که آقایان وقتی با کوهی از مشکلات مواجه می شوند نیاز به تنهایی دارند به همین دلیل در اصطلاح روانشناسی به غار تنهایی شان پناه می برند تا بتوانند مشکلات را بپذیرند و راه حلی برای آنها پیدا کنند. به همین دلیل در این دوران نیاز به تنهایی و سکوت دارند و توقع دارند همسرشان آنها را درک نموده و به حال خود رها نماید. آگاهی نسبت به این امر و رعایت آن توسط خانم ها باعث می شود که نامزدشان به سرعت به سمت آنها بازگشته و همان فرد سابق با روحیه و توانی مضاعف به میدان باز گردد.

4. به دست گرفتن ابتکار عمل: در شرایط بحرانی دوران نامزدی دختر و پسر باید ابتکار عمل را در دست گرفته و سعی نمایند شرایطی را برای خود فراهم کنند که با نامزدشان تنها بوده و در مورد موضوعات شیرین و دوست داشتنی و زندگی زیبای آینده شان صحبت نمایند. خارج شدن از دنیای سخت امروز و توجه به دنیای زیبای پیشرو آنها را نسبت به زندگی و آینده شان امیدوارتر کرده و در مقابل مشکلات توانمندتر می سازد.

ادامه مطلب / دانلود

دختر بی خواستگار !

 

دختر بی خواستگار !

دختر برای اینکه از شر حرف های اطرافیان خلاص شود، شروع به دعا کردن، دخیل بستن، دعا گرفتن و حتی رو به کارهایی مانند عمل جراحی و دست بردن به قیافه ی خود می برد. شاید در فامیل به کسانی برخورده باشیم که بنا به دلایلی خواستگاری ندارند، تنها چیزی که به ذهنمان می آید این است که “دختر بیچاره! حتما بختش را بسته اند، حتما مشکلی دارد، حتما …”

 

این سوال همیشه مطرح است که: ” چرا برخی دختران اصلا خواستگار ندارند و برخی دیگر مدام در حال رد کردن خواستگارهایشان هستند؟”

 

متاسفانه در جامعه ما قانون نانوشته ای در میان مردم باب شده که خوبی دختر را می توان از تعداد خواستگارانش فهمید. یعنی هر دختری که تعداد خواستگاران زیاد باشد معلوم می شود که دختر خوبیست و اصل و نسب دار است اما اگر دختری در زمان متعارف جامعه ازدواج نکند یا خواستگار زیادی نداشته باشد این طور تعبیر می شود که حتماً مشکلی دارد که کسی سراغش نمی رود!

آن وقت است که دختران و خانواده هایشان روز به روز ناامیدتر، نگران تر و دستپاچه تر می شوند و اعتماد به نفس خود را در زمینه ازدواج از دست می دهند.

معمولاً افراد در مقابل این مشکل (نداشتن خواستگار) به دو نحو برخورد می کنند. برخی با آن کنار آمده و منتظر فراهم شدن شرایط خوب می شوند ولی برخی دیگر مدام در تلاشند تا از طرق مختلفی چون برقراری آشنایی های نادرست، دعانویسی و… خود را از این مهلکه نجات دهند.

اما به واقع علت اصلی نداشتن خواستگار چیست؟

به طور کلی علل و عوامل نداشتن خواستگار را می توان در دو دسته تقسیم کرد:

1- عوامل فردی: عللی که خود فرد باعث ایجاد آنها شده است.

2- عوامل بیرونی: عللی که عامل ایجاد آن ها خود فرد نبوده است.

1. عوامل فردی

-گاهی دختر دچار خطا یا انحراف اجتماعی، اخلاقی و… شده که تمام اهل محل آن را می دانند. این امر از سویی باعث سلب اعتماد مردم محل و از سوی دیگر باعث مردود شدن وی در تحقیقات محلی افراد غریبه می شود. به همین دلیل کسی به خواستگاری ایشان نمی رود که البته باید تا حدودی در این رابطه به مردم حق داد. تنها راه رهایی از این مشکل توبه حقیقی دختر به درگاه خداوند و کمک خواستن از او برای تغییر و اصلاح است. اگر فرد واقعاً توبه کرده و درستکار شود، مردم با دیدن رفتار تغییر یافته اش، به مرور زمان دوباره به وی اعتماد می کنند.

– گاه برخی از دختر خانم ها به علل مختلفی چون خجالتی بودن، کمرویی و… از حاضر شدن در جمع های خانوادگی یا دوستان سر باز می زند و به قولی انزواجو می شود. در این حالت نیز اولاً به دلیل این مشکل شخصیتی شان و ثانیاً به خاطر دیده نشدن توسط واسطه ها دچار تاخیر در ازدواج می شوند. راه چاره این مشکل، توسعه روابط اجتماعی دختر و خانواده او است. شرکت در جمع های جدید به شما فرصت دیده شدن می دهد و در محیط های جدید می توانید عقاید خود، شخصیت و ظرفیت اداره یک زندگی را به دیگران نشان دهید. به عبارتی، پختگی شما تا زمانی که پشت پرده باشد، کسی را به سوی شما جلب نمی کند. شما باید در محیط های اجتماعی سالم رفت و آمد داشته باشید و قابلیت های خود را نشان دهید. حتما منظورمان را از قابلیت متوجه می شوید. یعنی آن چه که احترام دیگران را نسبت به شما برمی انگیزد و نشان می دهد شما یک سر و گردن از دیگران دختران بالاترید و آمادگی یک زندگی واقعی را دارید.

-مشکل دیگر برخی از دختران ایراد گرفتن های زیاد از خواستگاران است. البته هیچ دختری در خودآگاهش خود را یک آدم سخت گیر نمی داند. پای صحبت بیشتر این دخترها که بنشینید می شنوید: «مگر من چه توقعی دارم؟ من که خانه و ویلا و مهریه و شیربها نخواستم. همین قدر که پسری مرد زندگی باشد برای من کافی است.» اما خیلی از همین دختران پای انتخاب که می رسد، دچار وسواس های بیهوده می شوند: «نکند تک پسر بودنش باعث لوس شدن او شده باشد؟ نکند پرجمعیت بودن خانواده او بعدها برایم مشکل تراشی کند؟ این خواستگار را نمی پسندم چون چاق است… این یکی پدرش را از دست داده و باید سرپرست خانواده خودش هم باشد… مگر می شود با پسری که دانشجو است ازدواج کرد؟ و…» همین وسواس هایی که به نظر خیلی از خانواده ها منطقی به نظر می رسد، باعث بالا رفتن سن دخترها و در نهایت نبود خواستگار می شود.

دختر بی خواستگار !

2. عوامل بیرونی

– اما همه انتقادها به دختر خانم ها مربوط نمی شود. خیلی وقت ها این پسران و خانواده آنها هستند که این مشکلات را دامن می زنند. مثلا با عرض تاسف یکی از مهمترین ملاک های انتخاب همسر در این روزها چه از سوی پسر و چه از سوی خانواده او داشتن زیبایی بسیار دختر است. یک دختر همه چیز تمام دختری است که زیبا، خوش ظاهر، مقید باشد و خانواده داری او با تمکن مالی خانواده تعبیر می شود. همین امر باعث شده که دخترانی که از زیبایی کمتری برخوردارند یا متمکن نیستند با مشکل عدم خواستگار مواجه باشند.

– گاهی مشاهده می شود که برخی از دخترها به دلیل وجود نقض عضو یا مشکل جسمی با این مشکل درگیر می شوند که یقیناً این امر نوعی آزمایش از جانب خداوند برای محک فرد می باشد. البته افراد این دو دسته می توانند با گسترش استعدادها و توانمندی های خود در زمینه های متفاوت علمی، هنری و… نواقص خود را جبران و توانمندی هایشان را به رخ دیگران نکشانند.

– مشکل دیگر برخی از دخترهای جوان بزهکاری و شرایط نامساعد اخلاقی پدر، مادر، برادر و دیگر افراد خانواده شان است. والدین باید بدانند که اشتباه هریک از اعضا و بدنامی خانواده ابتدا به پای جوانان در شرف ازدواج آن خانواده به خصوص دخترهایشان نوشته می شود. به همین دلیل باید تمام سعی خود را برای اجتناب خود و اعضای خانواده از مشکلات اجتماعی و اخلاقی بکنند.

-نداشتن هم کفو و همتا معضل دیگر برخی از دختران است. مثلاً دختری تحصیل کرده که در محیطی کوچک و روستایی زندگی می کند و همتایی برایش وجود ندارد.

-گاه دیده می شود که خانواده ای محترم در محله ای که معروف به فساد است زندگی می کنند. یقیناً دختر این خانواده با مشکل نبود خواستگار مواجه می شود. زیرا هر کسی که قصد ازدواج با وی را داشته باشد ابتدا وارد محله می شود تا از همسایه ها تحقیق کند و اگر ببیند که محل سکونت دختر در محله ای بدنام می باشد گمان می کند که خانواده یا خود دختر نیز مشکل دارند. راهکار مقابله با این مشکل ترک محل است. هجرت حرکتی مقدسی است که شاید یکی از مصادیقش همین جا باشد.

-فرهنگ های اشتباه و کوته نظرانه، عامل بیرونی دیگری است در ایجاد نبود خواستگار برای برخی از دختران. فرهنگ هایی چون «دختر کوچک ازدواج کرده و دختر بزرگتر مانده. حتماً ایراد و اشکالی دارد که کسی دختر اول را نگرفته است.»، «سطح مالی پایین خانواده دختر و عدم تامین جهیزیه از طرف آنها» و… همه و همه فرهنگ هایی غلطی هستند که متاسفانه مثل قارچ های سمی در جامعه ما رشد یافته اند و کسی به بیهودگی شان نمی اندیشد.

ادامه مطلب / دانلود
چرا عقد نباید طولانی شود؟
قدیم ترها برگزاری مراسم عروسی اینقدر پرزرق و برق نبود و عروس و داماد با کمترین امکانات می توانستندیک جشن ساده و کم خرج بگیرند و زندگی مشترک شان را شروع کنند اما این روزها برگزاری مراسم ازدواج، رابطه مستقیمی با چشم و همچشمی ها پیدا کرده است به طوری که گاهی هزینه مراسم یک شب به ده ها میلیون تومان می رسد….

حالا سوال اینجاست که آیا واقعا برگزاری چنین جشن های عروسی پرهزینه ای، ضمانتی برای خوشبختی است؟ یا اینکه زوج هایی که مراسم ازدواج شان را جشن نمی گیرند و با رفتن به یک سفر خاطره انگیز زندگی مشترک شان را شروع می کنند در زندگی زناشویی دچار مشکل خواهند شد؟ در این باره با دکتر پروین ناظمی، روان شناس و مشاور خانواده و مدرس دانشگاه آزاد گفت وگویی کرده ایم که آن را می خوانید.

▪ خانم دکتر! آیا کیفیت مراسم ازدواج ضمانتی برای خوشبختی عروس و داماد است؟

به طور کلی باورهای غلطی در جامعه ما رواج پیدا کرده که برگزاری مراسم آنچنانی ازدواج یکی از همین باورهای نادرست است. نکته مهم در این رابطه، کیفیت مراسم عروسی نیست بسیارند عروس و دامادهایی که میلیون ها تومان خرج مراسم ازدواج شان کرده اند و زندگی مشترک آنها فقط چند ماه دوام آورده اما زوج هایی هم هستند که با برگزاری یک جشن ساده پیوند زناشویی بسته اند و سال های سال، خوشبخت در کنار هم زندگی کرده?اند.

البته این به آن معنا نیست هر زن و شوهری که مراسم ازدواج شان پرهزینه بوده بلافاصله از هم جدا شده اند بلکه منظور من این است که کیفیت مراسم تاثیری در خوشبختی افراد ندارد اما متاسفانه زوج های جوان و حتی پدرها و مادرها کمتر به این موضوع توجه دارند و فکر می کنند مراسم پرخرج عروسی یکی از ملزومات ازدواج است.

▪ اما زوج هایی هم هستند که جشن ازدواج نگرفته اند و سال ها بعد از این موضوع پشیمان شده اند و حسرت می خورند. به نظر شما برگزاری یک مراسم هر چند کوچک و مختصر بهتر از نگرفتن آن نیست؟

اصل ماجرای جشن عروسی به این علت است که عروس و داماد با برگزاری این مراسم به همه اقوام و دوستان اعلام می کنند از امروز به بعد زن و شوهر شده اند و از آنجا که مراسم عروسی مهم ترین جشن زندگی افراد محسوب می شود، بنابراین گرفتن یک جشن ساده خیلی بهتر از نگرفتن آن است. در عین حال، عکس ها و فیلمی که از این مراسم به یادگار می ماند تا سال های سال یادآور خاطرات خوبی خواهد بود که مرور کردن هر چند وقت

یکبار این خاطرات هم تاثیر مثبتی در زندگی مشترک افراد دارد. در این بین نمی توان گفت نگرفتن مراسم ازدواج می تواند دلیل اصلی اختلافات زناشویی باشد اما اگر مشکلی در زندگی مشترک زوج ها ایجاد شود، نگرفتن مراسم تنها بهانه ای برای بروز جروبحث ها و اختلاف ها خواهد بود. با توجه به این موضوع پیشنهاد من این است که با برگزاری یک جشن ساده هم که شده می توان از بروز اختلافات احتمالی پیشگیری کرد.

▪ فاصله بین عقد و برگزاری مراسم جشن ازدواج باید چقدر باشد؟

فاصله بین عقد و عروسی به هیچ عنوان نباید طولانی شود و اگر قرار است که دختر و پسر به شناخت برسند و آمادگی کافی برای ازدواج پیدا کنند، همان دوره نامزدی که آن هم نباید بیشتر از یکسال باشد، کافی است و طولانی شدن دوران عقد باعث بروز اختلافات زیادی می شود.

▪ بیشتر توضیح می دهید؟

ببینید! در سال های اخیر مد شده که دختر و پسر بعد از دوران نامزدی عقد می کنند و گاهی ۲ تا ۳ سال عقدکرده می مانند. در این دوران با هم مسافرت می روند و رفت وآمد دارند در واقع مانند یک زن و شوهر اما زیر سقف پدر و مادر زندگی می کنند. در چنین شرایطی فرد مجبور است هم توقعات همسر خود و هم خواسته های خانواده اش را برآورده کند و دچار دوگانگی خواهد شد. پدر و مادر سختگیری های خاص خود را دارند و طرف مقابل

هم انتظار دارد خواسته های او به عنوان همسر عملی شود و همین موضوع بهانه ای برای بروز اختلاف بین زن و شوهر و حتی اختلافات شدید خانوادگی می شود و متاسفانه گاهی اوقات این مشکل تا جایی پیش می رود که زوج تازه عقدکرده قبل از رفتن زیر یک سقف مشترک مجبور می شوند از هم جدا شوند. بنابراین باز هم تاکید می کنم دختر و پسر باید در دوره نامزدی

به شناخت کافی و کامل برسند و بین مراسم عقد و مراسم جشن ازدواج حداکثر یک تا ۲ ماه فاصله بیفتد تا بروز سوءتفاهم ها باعث ایجاد اختلافات و مشکلات نشود.


▪ در بسیاری از مواقع چگونگی برگزاری مراسم جشن ازدواج عاملی برای بروز اختلافات می شود. چطور می توان از وقوع این اختلافات پیشگیری کرد؟

همواره توصیه ما این است که افراد هنگام انتخاب همسر حتما به تشابهات فردی، فرهنگی و خانوادگی توجه ویژه داشته باشند زیرا با وجود این شباهت ها کمتر شاهد بروز اختلافات خواهیم بود. اگر قرار باشد دو خانواده با فرهنگ و رسوم متفاوتی با هم وصلت کنند هر خانواده می خواهد رسم و رسوم خانوادگی خودش در جشن

عروسی فرزندش اعمال شود و همین موضوع باعث بروز مشکلات فراوانی خواهد شد. متاسفانه دخترها و پسرها کمتر به این موضوع توجه دارند و فکر می کنند تشابهات فردی و شخصیتی مهم تر از شباهت های فرهنگی و خانوادگی است. البته این موضوع در دوران آشنایی و نامزدی کمرنگ تر است اما بعد از عقد و با گسترش رفت وآمدهای خانوادگی پررنگ تر می شود.

▪ اما این سوال پیش می آید که اگر باز هم خانواده ها در چگونگی برگزارکردن جشن ازدواج فرزندشان دچار مشکل و اختلاف شدند باید چطور رفتار کنند و تصمیمی منطقی بگیرند؟

بهترین راه حل این است که همه چیز را به عروس و داماد واگذار کنند و اگر قبول کنند دختر و پسر به بلوغ روانی رسیده اند بنابراین می توانند انتظار بهترین تصمیم گیری را از آنها داشته باشند. دختر و پسر هم با توجه به رسم و رسوم خانوادگی باید بیشترین تشابهات را پیدا کنند و به عقاید بزرگ ترها احترام بگذارند تا کدورت خاصی ایجاد

نشود و بعد از اینکه به توافق مشترکی رسیدند هر کدام خانواده خودش را از این تصمیم مطلع کند. هم خانواده و هم دختر و پسر باید بدانند قرار نیست صددرصد خواسته های طرفین عملی شود بلکه رسیدن به عقاید نسبی مشترک، بهترین نتیجه خواهد بود.

▪ با توجه به مسائلی که گفتید اگر در دوران عقد و قبل از برگذاری مراسم ازدواج زن و شوهر دچار اختلاف شدند باید مراسم به تعویق بیفتد؟

همان طور که گفتم در بسیاری از مواقع بروز اختلافات به دلیل طولانی شدن دوران عقد است. در چنین شرایطی مراسم باید هر چه زودتر برگزار شود تا زن و شوهر زندگی مشترک شان را آغاز کنند و اختلافات به خودی خود و با اندکی گذشت حل شود اما گاهی بروز این اختلافات به حدی جدی است که باید دست نگه داشت و بعد از حل مشکلات پیش آمده تصمیم نهایی را گرفت. در این بین زن و شوهرهایی که دوران نامزدی بسیار کوتاهی دارند و بلافاصله عقد می کنند و می خواهند در دوران عقد به شناخت برسند، دچار چنین مشکلاتی خواهند شد. دوران عقد به هیچ عنوان دوران رسیدن به شناخت نیست چراکه انتخاب انجام شده و راه برگشتی وجود ندارد. در این

شرایط اگر مشکلات جدی است و راه حلی برای آنها وجود ندارد، بهترین راه مراجعه به یک مشاور خانواده است و گاهی با یک مداخله کوچک و برگزاری چند جلسه مشاوره، اختلافات پیش آمده حل خواهد شد و زن و شوهر می توانند زندگی مشترک شان را آغاز کنند اما اگر مشکلات ایجاد شده جدی و غیرقابل حل باشد، جدایی و نرفتن زیر
سقف مشترک با وجود سختی های بسیار بهترین پیشنهاد خواهد بود زیرا جداشدن در این مقطع و قبل از شروع شدن زندگی مشترک و پیشگیری از تولد یک کودک بی گناه مانع از بروز مشکلات ثانویه می شود. همیشه از قدیم گفته اند هر جا جلوی ضرر را بگیری، منفعت است. بنابراین چه بهتر که دختر و پسر قبل از عقدکردن و در دوران نامزدی به شناخت کافی برسند و فاصله بین عقد و برگزاری جشن ازدواج را به حداقل زمان ممکن کاهش دهند.
ادامه مطلب / دانلود

اگه دلتون شکسته بخونید!

اگر شکست عشقی خورده اید حتما این مطلب رو بخونید…

اگر به تازگی رابطه تان را با فردی که می خواستید ازدواج کنید به هم زده اید، به روش های زیر توجه کنید تا آسیب کمتری ببینید.

1 – اگر لازم است، گریه کنید

اتفاقی که برای شما افتاده واقعا ناراحت کننده است و شما هم انسان هستید. از اینکه دلتان بگیرد و اشک به چشمتان بیاید، احساس گناه نکنید و بغضتان را فرو نخورید.

2 – عصبانی باشید

احساس عصبانیت می کنید؟ این که بد نیست. عصبانیت در این لحظه ای که شما در آن قرار دارید، یکی از بهترین راه های بیرون کردن احساسات بد است. با کمی عصبانیت، بسیاری از احساسات بد خود را در یک لحظه نابود خواهید کرد. چه چیزی از این بهتر؟ فقط مراقب طولانی شدن این هیجان و تبدیل آن به تنفر از طرف مقابل و یا فکر انتقام باشید.

3 – دلایل به هم خوردن ازدواج تان را بررسی کنید

سعی کنید همه مسیر را، از آغاز آشنایی تا این لحظه که رابطه تان به هم خورده است، روی یک صفحه کاغذ بیاورید. این گونه از هرگونه تحریف اتفاقات جلوگیری خواهید کرد. این کار علاوه بر آنکه تصویری عینی از همه آنچه اتفاق افتاده را به شما نشان می دهد، موجب می شود در آینده دوباره خطاهایتان را تکرار نکنید.

4 – زمان به عقب باز نمی گردد

گذشته، گذشته است؛ چه خوب چه بد. در هر صورت دیگر جای برگشتی وجود ندارد. چیزی که هنوز شکل نگرفته، آینده است.

5 – درک کنید که تغییرات بزرگ به زمان نیاز دارند

از تغییردادن خود نترسید، دیگران هرچه می خواهند فکر کنند، این زندگی شماست و فقط یک بار به شما داده شده است، پس آینده خود را خودتان بسازید.

6 – از دوستان خود کمک بگیرید

دوستان واقعی از همه بهتر شما را درک می کنند. درد دل کردن با دوستان یکی از بهترین روش های مقابله با هیجانات منفی بعد از این اتفاق است. سعی کنید ساعات بیشتری را با دوستان خود سپری کنید. بله، کمی تنها بودن خوب است.

7 – عجله نکنید

کمی به خود زمان دهید تا جنبه های خوب و بد اتفاقی را که افتاده بررسی کنید و با احساسات و آنچه رخ داده کنار بیایید. دقت کنید دوباره شتاب زده وارد رابطه جدیدی نشوید. برای آمادگی بهتر برای ورود به یک رابطه جدید حتما کمی زمان به خود بدهید. اگر شتاب زده دوباره رابطه جدیدی را شروع کنید، احساسات شما هم شتاب زده تغییر خواهند کرد و دوباره همه چیز نابود می شود. اگر زمان کافی برای فکر کردن به خود ندهید دوباره همه چیز به همان شکل قبل فقط با فرد جدیدی تکرار خواهد شد. پس برای بازبینی ماجراها و آماده شدن برای استفاده از آنها کمی زمان به خود بدهید و عجله نکنید.

8 – تعمیم ندهید

طرز فکری که در مورد او دارید، درمورد افراد جدید نداشته باشید. صفات منفی طرف مقابلتان را به همه افراد هم جنس او تعمیم ندهید. این جمله که همه دختران یا همه پسران همین طورند، تنها از یک تعمیم اشتباه و خطرناک ناشی می شود که می تواند آینده تان را تهدید کند.

9 – از زندگی لذت ببرید

سعی کنید نکات خوب موقعیت فعلی خود را درک کنید. از لحظه لحظه زندگی خود استفاده کنید. کوهنوردی، اسکی، قایق سواری و صدها کار دیگر برای انجام دادن وجود دارد. قدم زدن هم بد نیست.

ادامه مطلب / دانلود

هر چه زودتر به این روابط پایان دهید

اتمام رابطه کار راحتی نیست. اما وقتی پای خوشبختی یا بدبختی شما در میان باشد، وقتی احتمال بدهید که ادامه این رابطه منجر به طلاق یا یک عمر عذاب شما خواهد شد، بهتر نیست به محض مشاهده هشدارها تصمیم بگیرید؟

بسیاری از ما نه بلد هستیم درست وارد رابطه بشویم و نه بلد هستیم درست از رابطه خارج بشویم. اولین سوال این است که از کدام روابط خارج بشویم، نامزدی هایی که قطعا به طلاق می رسند کدامند؟

شخصیت های خطرناک

زندگی کردن با فردی که مشکلات شخصیتی دارد بدون شک به جدایی یا بدبختی شما منجر می شود. چنین اشخاصی الزاما بیمار نیستند و اختلال شخصیت ندارند اما از مشکلات و نواقصی در شخصیت شان رنج می برند که می تواند زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. زندگی سالم حق شماست و برای داشتن چنین زندگی ای نیازمند همسر سالم هستید.

اگر در فرد مورد نظر شما این ویژگی ها وجود دارد، همین امروز رابطه تان را با او تمام کنید:

1. خیلی خود کم بین است و دائم فکر می کند شما از او خوشتان نمی آید یا تقلای زیاد می کند طوری دیگر باشد تا مطلوب شما واقع شود. اساسا وقتی کسی خیلی تقلا می کند که مطلوب ما بشود احتمالا به دردسرخواهد افتاد و ما را نیز گرفتار خواهد کرد. این فرد مرتبا در حال رنگ عوض کردن است، به شما وابستگی دارد و روی کوچکترین واکنش شما حساس است. به طوری که هر نوع اظهار نظر کردن یا نکردن را از سوی شما معنادار می داند. چنین فردی نظر دیگران هم برایش خیلی مهم است و به احتمال زیاد با شما و خانواده تان به مشکل برخواهد خورد. اگر هم در ظاهر مشکلی وجود نداشته باشد بعد از مدتی رویه ای که در پیش گرفته شما را کلافه خواهد کرد و از او سیر می شوید.

2. شکاک است. فکر می کند شما مساله ای دارید که هنوز نتوانسته است مچتان را بگیرد. شکاک ها هوش خوبی دارند و از انواع شیوه ها استفاده می کنند تا یک وقت فریب نخورند. خیلی اوقات یک آدم شکاک در اجتماع مرد یا زن موفقی است و هیچ کس باور نمی کند که اینقدر بدبین باشد. خیلی ها رفتار نامزد شکاک شان را به حساب دوست داشتنش می گذارند در حالی که اینطور نیست. شکاک اشتغال ذهنی شدیدی دارد که همه چیز را کنترل کند و کم کم شما را نیز بیمار می کند. او می خواهد همه چیز را شخصا انجام دهد مبادا در غیاب او شما کاری را انجام دهید که او از آن بی خبر بماند. همه جا با شما می آید، همه کارها را به دوش می کشد، سعی می کند از روابط تان سر در آورد. تلفن همراه و ایمیل های شما را چک می کند و هیچ حریم شخصی ای برایتان باقی نمی گذارد.

اتمام نامزدی با فرد شکاک ساده نیست و پیشنهاد می کنیم یا خانواده تان یا خودتان صریحا به او اعلام کنید که ادامه رابطه برایتان مقدرو نیست. قبل از این اعلام قاطع حتما عکس ها و… که نزد او دارید پس بگیرید تا خدای نکرده امنیت اجتماعی شما بعد از پایان رابطه به خطر نیفتد.

3. نامزد کنترل کننده خطرناک است. او کسی است که از همه چیز باید خبر داشته باشد تا احساس امنیت کند. معمولا افرادی دقیق هستند و موفق و در خانواده ایی بزرگ شده اند که کنترلر های قدرتمندی اطرافشان بوده است. خیلی سخت است که به شیوه ای غیر از شیوه خودشان قانع شوند. معمولا وقتی دست از کنترل بر می دارند هم خودشان هم نامزدشان نفس راحتی می کشد. این افراد اگر کمی سبک زندگی خود را تغییر دهند لازم نیست ارتباطتان را با آنها قطع کنید.

4. نامزد توجه طلب/خیلی وابسته به خانواده: کسی است که فردیت خودش را هنوز پیدا نکرده است. بین احترام به خانواده و اطاعت بدون فکر از آنها هنوز نتوانسته است تمایزی قائل شود. در عبارت عامیانه به آنها می گوییم بچه ننه که حتی توانایی آب خوردن بدون نظر خانواده را ندارند. چنین فردی شما را کلافه می کند و حتی کم کم تنتطار دارد شما هم چنین رفتاری با خانواده او داشته باشید. توصیه ما این است که خودتان را به دردسر نیندازید و با کسی که بند نافش را از خانواده اش نبریده وصلت نکنید و حتی ادامه ارتباط ندهید. مرد یا زنی که جنبه های مستقل در زندگیش ندارد، شریک عاطفی پر دردسری است و مادر یا پدر خوبی نیز برای فرزندان شما نمی شود. زیرا آنها را نیز وابسته به خودش بار می آورد.

5. نامزد خودشیفته خطرناک است. او از نظر تحصیلی، شغلی یا مالی موقعیت خوبی در اجتماع دارد و واقعا چیزی در زندگی اش هست که خیلی به او حس قدرت بدهد اما اشکالش این است که فقط خودش را قبول دارد و در مسائل ارتباطی هم این اعتماد به نفس کاذب را دخیل می کند و شما را آزار می دهد. بدی چنین فردی این است که همیشه در برابر او چیزی کم دارید و به اندازه او ایده آل نیستید.

6. نامزدی که برای شما جذاب نیست: گاهی به ما می گویند برو توی رابطه بعدا از نامزدت خوشت می آید. معملا این حرف غلط است. خوش آمدن فیزیکی یعنی در مجموع من از تیپ و قایفه و رفتار این فرد خوشم بیاید و به او کشش جنسی نیز احساس بکنم. چنین رخدادی نیازی به فکر کردن و رابطه طولانی داشتن ندارد زیرا بخشی از قضیه ناشی از ترشحات مغز و عملکرد هورمون ها است. ممکن است شما برای او جذاب باشید اما او برای شما مطلوبیت ندارد. ازدواج با این آدم خیانت به اوست زیرا او با این توقع همسر شما می شود که برای شما نیز در بالای لیست جذابیت قرار گرفته باشد.

7.نامزدی دارید که معتاد به کار است. او اگر کار کمتر کند احساس بی ارزشی دارد. بخشی از این اعتیاد به کار به خاطر لذت خود کار مردن و پیشرفت و درآمد است. بخشی از آن به خاطر رقایت با هم طرازان است و احساس رشد و مقایسه و بخشی هم شلاقی است که از کودکی در این خانواده ها به بچه ها اصابت می کند که «موفق شو…»، «بتاز…»، «قوی باش…» و چنین افراطی (که خیلی از پدرو مادرها هرکز نمی دانند چقدر ناخودآگاه افراط در این زمینه کرده اند!) باعث می شود فرد نتواند لذت ببرد از رشدهای خودش و هر چیزی که بدست می آورد، هنوز نفس تازه نکرده بجنبد برای چیز جدید. فرقی هم ندارد می تواند در دانشگاه و درس و مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکترا و… باشد؛ می تواند در کار و تجارت و …باشد. از نظر روانشناختی همه اینها باعث می شود که فرد نتواند از داشته های خودش لذت ببرد و همیشه از رسیدن ها و بدست آوردن ها فقط لذت می برد نه از نگه داشتن ها.

ادامه مطلب / دانلود

 

طالع بینی ازدواج ماه های سال با یکدیگر

طالع بینی جالب ازدواج ماه های سال با یکدیگر

مرد فروردین و زن …

فروردین+ فروردین = پیوندی آتشین
فروردین+اردیبهشت = پیوندی کاملا عشقی
فروردین+خرداد = خوش دل و امیدوار
فروردین+تیر = اختلاف فراوان
فروردین+مرداد = شدید
فروردین+شهریور = سرد و گرم
فروردین+مهر = کمی غیر ممکن
فروردین+آبان = خیلی با حرارت
فروردین+آذر = پر از ماجراجویی
فروردین+دی = هیجانات فراوان
فروردین+بهمن = شگفت انگیز
فروردین+اسفند = توام با مشکلات

مرد اردیبهشت و زن …

اردیبهشت+فروردین = پر شور و هیجان
اردیبهشت+ اردیبهشت = خیلی مناسب
اردیبهشت+خرداد = پیوندی نا موفق
اردیبهشت+تیر = اتحادی عمیق
اردیبهشت+مرداد = کاملا دوست داشتنی
اردیبهشت+شهریور = تشریک مساعی زیاد
اردیبهشت+مهر = جسمانی و شهوانی
اردیبهشت+آبان = آرام و آهن ربایی
اردیبهشت+آذر =بسیار ناهموار
اردیبهشت+دی = کمی هولناک
اردیبهشت+بهمن = خیلی قوی
اردیبهشت+اسفند = توام با جذابیت

مرد خرداد و زن …

خرداد+فروردین = دارای آینده ی روشن
خرداد+اردیبهشت = پیوندی دشوار
خرداد+ خرداد = پیوندی نا پایدار
خرداد+تیر = افقی روشن
خرداد+مرداد = عافیت طلب و عیاش
خرداد+شهریور = عاشقانه
خرداد+مهر = کاملا با شکوه
خرداد+آبان = بن بست عشقی
خرداد+آذر = سراسر شادمانی
خرداد+دی = چشم در چشم نیفتد
خرداد+بهمن = دوستان خوب برای هم
خرداد+اسفند = مرهم یکدیگر

مرد تیر و زن …

تیر+فروردین = پیوندی سست
تیر+اردیبهشت = محیطی راحت و مرفه
تیر+خرداد = پیوندی نا هماهنگ
تیر+تیر = رابطه ی رویایی
تیر+مرداد = هیجانی و پر زحمت
تیر+شهریور = محرک یکدیگر
تیر+مهر = زندگی پر از تلاطم
تیر+آبان = جرقه و پرواز
تیر+آذر = سراسر مشکل
تیر+دی = زوجی دلسوز
تیر+بهمن = سراسر اضطراب
تیر+اسفند = تقویت کننده ی هم

مرد مرداد و زن …

مرداد+فروردین = خاطرات به یاد ماندنی
مرداد+اردیبهشت = احساسات پاک
مرداد+خرداد = زندگی پر از نشاط
مرداد+تیر = پیوندی عاشقانه
مرداد+مرداد = جنگ اراده ها
مرداد+شهریور = ازدواجشان دشوار است
مرداد+مهر = شادی بزرگ
مرداد+آبان = برخورد دو قطب
مرداد+آذر = بسیار نیروبخش
مرداد+دی = کوتاه اما شیرین
مرداد+بهمن = می تواند مشکل دار باشد
مرداد+اسفند = زندگی توام با جرقه

مرد شهریور و زن …

شهریور+فروردین = دور از یکدیگر
شهریور+اردیبهشت = استوار و لذت بخش
شهریور+خرداد = کاملا غیر معمول
شهریور+تیر = اختلاف زیاد
شهریور+مرداد = عقاید ناهماهنگ
شهریور+شهریور = سازگار
شهریور+مهر = زندگی با سختی
شهریور+آبان = هیجانات واقعی
شهریور+آذر = نیازهای مخالف
شهریور+دی = موافق و سازگار
شهریور+بهمن = تیره و گلالود
شهریور+اسفند = بهشتی

مرد مهر و زن …

مهر+فروردین = زندگی پر تناقض
مهر+اردیبهشت = جسمانی و شهوانی
مهر+خرداد = پیوندی بسیار عالی
مهر+تیر = تلاشی سخت
مهر+مرداد = نیروبخش
مهر+شهریور = مخالف
مهر+مهر = قدرتی نا پایدار
مهر+آبان = پاداش و هیجان
مهر+آذر = هم پرواز
مهر+دی = پیوندی سست
مهر+بهمن = ازدواج شگفت انگیز
مهر+اسفند = آرامش و پاداش

مرد آبان و زن …

آبان+فروردین = جاودانه و طولانی
آبان+اردیبهشت = پیوندی با اجر
آبان+خرداد = لطیف و با نشاط
آبان+تیر = زندگی بهشتی
آبان+مرداد = نمایش پر قدرت
آبان+شهریور = شروعی آرام
آبان+مهر = لجاجت و گول زنی
آبان+آبان = انفجار
آبان+آذر = تحمیلی و اجباری
آبان+دی = شیفته ی یکدیگر
آبان+بهمن = بالا و پایین
آبان+اسفند = کاملا عالی

مرد آذر و زن …

آذر+فروردین = عالی و شگفت انگیز
آذر+اردیبهشت = درگیری زیاد
آذر+خرداد = سرد و گرم
آذر+تیر = غیر صمیمی
آذر+مرداد = دلسوز واقعی
آذر+شهریور = نیرو بخش
آذر+مهر = لذت مشترک
آذر+آبان = کارد و پنیر
آذر+آذر = لذت توام با آشوب
آذر+دی = مغایرت زیاد
آذر+بهمن = روابطی بسیار گرم
آذر+اسفند = مشکل دار است

مرد دی و زن …

دی+فروردین = با جدل
دی+اردیبهشت = زندگی با آینده ای زیبا
دی+خرداد = پیوندی سخت
دی+تیر = پیوندی با شکوه
دی+مرداد = اختلاف زیاد
دی+شهریور = عجیب
دی+مهر = برنده ای ندارد
دی+آبان = خیلی عجیب
دی+آذر = نامناسب
دی+دی = طولانی و پا بر جا
دی+بهمن = کمی مخوف
دی+اسفند = عشقی و شهوانی

مرد بهمن و زن …

بهمن+فروردین = بسیار عاشقانه
بهمن+اردیبهشت = خیلی خود سر و لجوج
بهمن+خرداد = پیوندی سرد
بهمن+تیر = خیلی مضر
بهمن+مرداد = بسیار دلکش
بهمن+شهریور = نا هماهنگ
بهمن+مهر = بسیار بسیار عالی
بهمن+آبان = مغایر یکدیگر
بهمن+آذر = نیازمند جد و جهد
بهمن+دی = با کمی نا خالصی
بهمن+بهمن = واقعی و شگفت انگیز
بهمن+اسفند = احتمال نا خوشی

مرد اسفند و زن …

اسفند+فروردین = نیازمند به گذشت
اسفند+اردیبهشت = یک پیوند عالی
اسفند+خرداد = نیازمند به بصیرت
اسفند+تیر = شیفته ی یکدیگر
اسفند+مرداد = زوج رمانتیک
اسفند+شهریور = آرام و حامی
اسفند+مهر = عشقی افسانه ای
اسفند+آبان = سراسر شادی و اعتدال
اسفند+آذر = مشکلات زیاد
اسفند+دی = احساسات واقعی
اسفند+بهمن = یکدیگر را درک کنید

ادامه مطلب / دانلود

ببوسیدش...(خانم ها حتما بخونند)حتما ً قبـل خواب ببـوسیـدش
حتی اگه با هم دعـوای بـدی کرده باشیـد .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی ِکوفتـی خسته شـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه برچسـب ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه .. ببـوسیـدش
حتی اگه بهتـون گیر بیخـود داده باشه .. ببـوسیـدش
… گفته باشه از لباسـی که شما عاشقشین متنفـره
نفهمیـده باشه شما موهـاتون رو مِش کردین .. ببـوسیـدش
حتی اگه بـوی عرق و خستگی میـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه یـادش میـره جواب سلام ِ شما رو بـده .. ببـوسیـدش
حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده .. ببـوسیـدش
وقتی زیرپیـرهنی سفیـد حلقه ای پوشیـده و بـازوهای سفیـدش رو با اون پیـچ ِ ماهیچه ای مردونه انداخته وقتی صورتش ته ریش جذابی داره .. وقتی صداش خسته خوابه خمار ِ. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه .. ببـوسیـدش
اگه گرسنه اس و با شما مثل آشپـز دربـارش حتی برخـورد می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه .. ببـوسیـدش
وقتی براتـون یه آهنگ ِ جدیـد میذاره و می گه اینـو برای تـو آوردم !
” وقتی تو چشـاش پـر خواستنه ..وقتی دست های ظریـف دختـرونه تـون میـون دستای زمخت و مردونه اش گم می شن .. ببـوسیـدش
حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید .. ببـوسیـدش
حتی اگه شما رو با مادرش مقایسه می کنه .. ببـوسیـدش
حتی اگه با حرص می خوایید از خونه بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون حلقه می کنه و وسـط ِ جیـغ های شما با خنـده می گه : ” عزیـزم ؛ کجا می خـوای بـری این وقته شب ؟ .. ببـوسیـدش
وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش ، پشت ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله
وقتی دست هاش پـر از خریـد خونه هست و در رو با پـاش می بنـده
وقتی با نگاهـی پـر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه.. ببـوسیـدش
حتی اگه تـوی ِشرکـت پیـاز خورده و تار موهاش بـو میدن .. ببـوسیـدش
حتی اگه با دوست هاش تلفنـی یک ساعـت حرف می زنه و شامتـون سـرد شده
حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده .. ببـوسیـدش
وقتی شمـا رو وسـط ِ آرایش کردن می بوسه .. وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه
وقتی تو دلتنگی هاتون داوطلبانه می بردتـون بیـرون و شما رو تو شهـر می گردونه .. ببـوسیـدش

حتماً قبـل خـواب ببـوسیـدش .. شایـد فـردایی نباشـه
شایـد شما فـردا نباشیـد !!!

ادامه مطلب / دانلود

فقط دخترها بخوانند: 6 مردی که مرد زندگی هستند

فهمیدن اینکه آیا یکی از همین مرد‌های اطرافتان، مرد زندگی شماست یا نه، کمی زمان می‌برد. پس با نشانه‌های یک مرد رویایی آشنا شوید و ببینید که چه کسی در اطرافتان این نشانه‌ها را در رفتار‌هایش بروز می‌دهد.

ما نه کف دستتان را می‌خوانیم و نه فالتان را می‌گیریم؛ برای اینکه بگوییم کدام مرد، مرد زندگی شماست، نه می‌توانیم جادو کنیم و نه چیزی را پیشگویی کنیم. تنها می‌توانیم با دیدن و یادآوری برخی نشانه‌ها، امکان شناسایی مرد رویاییتان را برای شما فراهم کنیم. فهمیدن اینکه آیا یکی از همین مرد‌های اطرافتان، مرد زندگی شماست یا نه، کمی زمان می‌برد. پس با نشانه‌های یک مرد رویایی آشنا شوید و ببینید که چه کسی در اطرافتان این نشانه‌ها را در رفتار‌هایش بروز می‌دهد.

نشانه اول؛ احترام

وقتی می‌خواهیم ببینیم که آیا یک مرد، مرد واقعی زندگی شماست، به اولین نکته‌ای که باید توجه کنیم، وجود احترام است. احترام موضوعی است که در صدر جدول خوشبختی قرار دارد و خودش را به هزار و یک جلوه نشان می‌دهد و البته احترام یک موضوع ۲جانبه است؛ موضوعی که هم شما باید برای رعایت‌کردنش تلاش کنید و هم همسرتان باید در رفتار‌هایش آن ‌را نشان دهد. اگر می‌خواهید بدانید احترام در رابطه میان شما و نامزدتان جایی دارد، می‌توانید از نشانه‌های زیر کمک بگیرید:

_ اهل سازش است و به خاطر منافع مشترکتان کوتاه می‌آید. او گذشت‌های شما را می‌بیند و برای کم کردن فشار روی شما و ارتباطتان، گاهی از خواسته‌هایش می‌گذرد.

_ به احساسات و نگرانی‌های شما گوش می‌کند و بدون نصیحت کردن یا رنجیدن، برای درک کردنشان تلاش می‌کند.

_ می‌داند که یک آدم بی‌عیب و نقص نیستید اما شما را همان‌طور که هستید دوست دارد و با دیگران مقایسه‌تان نمی‌کند.

برای نظر‌های شما ارزش قائل است؛ قبل از هر تصمیم اساسی‌ای، نظر شما را می‌پرسد و با تک‌روی سعی نمی‌کند حرف خودش را به کرسی بنشاند.

_ وقتی موفقیتی به دست می‌آورید با تمام وجود برایتان خوشحال می‌شود و سعی می‌کند زمینه را برای موفقیت‌های آینده‌تان فراهم کند.

_ احترام فقط در لحن خوب و رفتار پرمحبت خودش را نشان نمی‌دهد. پس اول ببینید که نامزدتان نشانه‌های بالا را در رفتار‌هایش نشان می‌دهد یا خیر و بعد وجود آن‌ها را در رفتارهای خودتان بررسی کنید.

نشانه دوم : اولویت‌های مشترک

همه ما ایده‌آل‌هایی در ذهنمان داریم که از بچگی، ‌وقتی صحبت ازدواج در آینده می‌آید، در ذهنمان چرخ می‌زنند. از ویژگی‌های ظاهری‌ای مثل قد و وزن گرفته تا شرایط مالی، تحصیلات و خصلت‌های رفتاری. مسلما هیچ دختری دوست ندارد همسر آینده‌اش بی‌پول یا بدخلق باشد اما اولویت‌گذاری آدم‌ها برای این ویژگی‌ها یکسان نیست. یکی به شأن اجتماعی اهمیت بیشتری می‌دهد و یکی به خلق‌وخو؛ یکی خانواده برایش مهم است و یکی هم پول. اما برای شما کدام مهم‌تر است؟

_ برای انتخاب همسر، به الگوهای دیگران نگاه نکنید و سعی کنید که این موضوعات مهم را از نظر خودتان دسته‌بندی کنید.

_ مهم نیست که از نظر بقیه فردی که انتخاب کرده‌اید چقدر شگفت‌انگیز یا ایده‌آل است، مهم این است که این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیک باشد و البته اینکه از مرزبندی‌ها و خط قرمز‌هایتان هم عبور نکند.

_ اگر به یک مورد خاص فکر می‌کنید و برای ازدواج فردی را بررسی می‌کنید، اول ۱۰ ویژگی مهمی که برایتان در اولویت قرار دارند را روی کاغذ بیاورید و بعد در مورد ایده‌آل بودن یا نبودن این فرد تصمیم بگیرید. حتی اگر او ۷ ویژگی از این ۱۰ تا را داشته باشد، می‌تواند یک همسر مناسب برای شما باشد.

_ تا اینجای کار ۵۰ درصد مشکل حل شده. حالا وقت آن است که از این همسر آینده هم بخواهیم اولویت‌هایش را روی کاغذ بنویسد و ببیندکه آیا شما هم می‌توانید همسر اید‌ه آلی برایش باشید یا نه!

نشانه سوم : از خط قرمز‌ها نمی‌گذرد

در هر ارتباطی خط قرمز‌هایی هست که شکسته شدنشان همه چیز را به هم می‌ریزد و البته محدودیت‌های همه ارتباط‌ها مثل هم نیستند. وقتی هم که پای زندگی مشترک به میان بیاید، خط قرمز‌ها پیچیده‌تر و گاهی هم غیرقابل عبور‌تر می‌شوند و به همین دلیل یکی از اصلیترین نشانه‌هایی که به شما می‌گوید یک مرد، همسر ایده‌آل شماست، احترام به همین خط قرمز‌هاست.

_ بعضی از خط قرمز‌ها در همه ارتباط‌ها مثل هم هستند و بعضی‌های دیگر هم تنها در مورد زندگی مشترک شما صادق هستند. پس اگر او می‌خواهد برایتان بهترین همسر دنیا باشد، باید هر دوی این مسیرهای ممنوعه را بشناسد و به آن‌ها احترام بگذارد.

_ یک همسر ایده‌آل نباید تنها و تنها از مسیرهایی که خودش درست می‌داند عبور کند بلکه باید نگاهی به مفهوم درست در ذهن شما بیندازد و در صورتی که می‌بیند انجام یک کار به تصور ذهنی شما در موردش آسیب می‌زند، از انجام دادنش دست بردارد.

_ شما هم در این مورد یک وظیفه دارید. درست است که بسیاری از این مرزبندی‌ها جزو کلیشه‌هایی هستند که همه مرد‌ها از آن باخبرند اما اگر مورد دیگری در ذهنتان وجود دارد، انتظار نداشته باشید که مردتان آن را حدس بزند بلکه با توضیح آن موضوع و بیان دلایلتان، اهمیت این خط قرمز را بازگو کنید و از او بخواهید که به این محدودیت احترام بگذارد.

نشانه چهارم : اجازه می‌دهد خودتان

همه ما دوست داریم بهترین باشیم. بهتر از چیزی که هستیم و حتی بهتر از چیزی که در توانمان هست. به خصوص اگر مقابل فردی بنشینیم که دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را به‌مراتب بهتر از خود واقعیمان جلوه دهیم و ضعف‌ها و شکست‌هایمان را در مقابلش پنهان کنیم. دوست داریم او فکر کند، قوی‌ترین و ایده‌آل‌ترین دختر جهان هستیم و هیچ جای دنیا، فردی به مهربانی، صبوری و دانایی ما پیدا نمی‌شود ولی مدتی که بگذرد، ‌این تلاش برای بیش از حد خوب بودن و در واقع یکی دیگر بودن، برایمان خسته‌کننده می‌شود و میل ماندن در آن رابطه را از وجودمان دور می‌کند.

_ باید بدانید در یک رابطه ایده‌آل و در مقابل مردی که مرد زندگیتان است، شما هیچ نیازی به پنهان کردن خود واقعیتان نخواهید داشت.

_ می‌دانید او شما را همان‌طور که هستید دوست دارد و حتی اگر هزار زن قدرتمند‌تر و دانا‌تر از شما مقابلش ظاهر شوند، ‌باز هم شما را انتخاب می‌کند.

_ این حس به شما اعتماد به نفس می‌دهد و نمی‌گذارد که با حسادت، ترس‌ها و بی‌اعتمادی‌های بی‌مورد یا احساس ناامنی، زندگی مشترکتان را خراب کنید.

نشانه پنجم : از شما دفاع می‌کند

گرچه بهترین حالت ممکن این است که ازدواج شما همه را خوشحال کند و کوچک‌ترین سردی و مشکلی در این مسیر پیش نیاید اما نباید فراموش کنید که این حالت رویایی همیشه هم اتفاق نمی‌افتد. تفاوت‌های خانوادگی، تفاوت در انتظار‌ها و سبک زندگی و بسیاری عوامل دیگر می‌تواند انتقاد دیگران را متوجه شما و تصمیم مشترکتان کند. انتقادهایی که گاهی از طرف خانواده و اطرافیان شما بیان شده و گاهی هم به نامزدتان گفته می‌شوند و گوش او را پر می‌کنند.

_ اگر او همسر ایده‌آل شما باشد، با شنیدن این داوری‌ها و گوشه کنایه‌ها از تصمیمش دلسرد نمی‌شود و برای راضی کردن دیگران، به فکر تغییر برنامه‌هایش نمی‌افتد.

_ شاید شما ۲ نفر با گرفتن یک تصمیم مشترک بتوانید راه را برای این ازدواج هموار‌تر کنید اما یک مرد ایده‌آل هرگز بار این تغییرات را به دوش شما نمی‌اندازد و با قرار دادنتان در برابر دیگران، به‌دنبال حاشیه امنی برای خودش نمی‌گردد.

نشانه ششم : حستان به شما می‌گوید…

حتی اگر او تمام نشانه‌هایی که یک همسر ایده‌آل باید داشته باشد را دارد، باز هم به معنای این نیست که او مردی است که برای آرامش شما آفریده شده است. با وجود بررسی تمام این موضوعات، دست آخر باید به این فکر کنید که چه حسی درباره این مرد دارید.

_ آیا هر زمان که او را می‌بینید احساس شوق و هیجان سراغتان می‌آید؟ آیا بعد از هر دیدار، با اشتیاق منتظر گذاشتن قرار بعدی می‌مانید؟ آیا وقتی صحبت از ازدواج می‌شود، دلتان می‌خواهد که زود همه‌چیز جفت‌وجور شود و برای همیشه در کنار او باشید؟

_ اگر پاسخ شما به این سوال‌ها منفی است اما وقتی دو‌دو‌تا چهارتا می‌کنید، می‌بینید که او ایرادی ندارد که بخواهید به خاطرش از ازدواج صرف‌نظر کنید، ‌دست نگه‌دارید!

_ حسی که شما باید به همسر آینده‌تان داشته باشید، حرف اول و آخر را می‌زند؛ حسی که اگر نباشد، ‌با وجود تمام ویژگی‌های مثبت هم نمی‌تواند شما را به ماندن در یک زندگی دلگرم کند.

ادامه مطلب / دانلود

نکات مهم در خواستگاری

می خواهیم از مرحله بسیار شیرین و هیجان انگیز اولین جلسه خواستگاری صحبت کنیم. … اول از آقاپسرها، یعنی آقادامادها شروع می کنیم که در این موقع به حضور یک خواهر زرنگ و چابک برای انجام هماهنگی های لازم با خانواده عروس نیاز دارند.

راستی طرح شما برای اولین جلسه خواستگاری چیست؟ منظورم این است که می خواهید با گل بروید یا بدون گل و خودتان نقش گل را ایفا خواهید کرد؟

گل ببرید یا نبرید؛ مسئله این است!

ما دیدگاه نویسنده کتاب «در پیچ و خم خواستگاری» یعنی خانم «سیده بتول حسن پور» را برای شما بازگو می کنیم، تصمیم با خودتان.

وی می نویسد: «خانواده پسر با توجه به شناختی که از شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده دختر دارند ممکن است در جلسه اول خواستگاری با خود گل ببرند یا نبرند. اگر خانواده پسر نمی دانند که در جلسه اول باید گل ببرند یا نه، بهتر است این کار را به دو دلیل انجام دهند: اول این که اگر خانواده دختر انتظار آوردن گل را داشته باشند ولی چنین کاری انجام نشود ممکن است آن را به حساب بی احترامی یا دست کم گرفتن خود بگذارند.

دوم این که در هر شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اگر در اولین جلسه گل برده شود اثر روانی خوبی روی خانواده دختر خواهد داشت (حتی اگر خواستگاری به سرانجام نرسد.)

گل، چه رنگش خوبه؟

وقتی تصمیم گرفتید از حجم جیب، کیف یا حساب بانکی تان کم بکنید و از گل فروش محله تان یا محله دخترخانم گل بخرید؛ هر گلی با هر رنگی که دوست داشتید، نخرید.

در کتاب یاد شده آمده است: « بهتر است گل صورتی رنگ (علامت حیات و زندگی)، از یک نوع و به تعداد فرد باشد تا دسته گل زیباتری درست شود.»

در ضمن حواستان باشد از باغچه منزل یا همسایه یا … گل نچینید. حسن پور در این باره نوشته است: «مواردی پیش آمده که خانواده پسر از گل های باغچه منزل استفاده کرده اند. امکان دارد خانواده دختر چنین کاری را حمل بر بی احترامی کنند. حتی اگر قرار است از گل های باغچه منزل استفاده شود، باید همراه با چند گل دیگر در گل فروشی به صورت دسته گلی زیبا تزیین و سپس برده شود.»

وی به خانواده دختر هم توصیه می کند: « خوب است خانواده عروس وقتی گل را دریافت می کنند آن را در یک گلدان بگذارند و در همان اتاقی که خانواده پسر پذیرایی می شوند، در معرض دید آنان قرار دهند.»

چه کسی بیاید، چه کسی نیاید؟!

خاله بیاید یا عمه؟ کدام خواهرتان در مراسم حضور پیدا کند؟ تکلیف مادربزرگ چیست؟ اگر همسر برادر بزرگ تر بیاید، همسر برادر کوچک تر شاید ناراحت بشود و …

کاملا درکتان می کنیم، ولی دقت کنید که حتما تصمیم عاقلانه ای بگیرید چون رفتارها و کیفیت حضور در اولین جلسه خواستگاری بسیار مهم است. در کتاب مورد بحث در این باره گفته می شود: «در کشور ما رسم است در نوبت اول، خانم ها که معمولا مادر پسر عضو اصلی آن هاست همراه با یک یا دو دخترش، خاله داماد یا یکی از خانم هایی که احتمالا بزرگ تر فامیل است در مجلس خواستگاری حاضر می شوند.

بعضی مادران نیز همراهی یک خانمی را که روابط نزدیکی با خانواده عروس دارد، ترجیح می دهند. بهتر است خانم هایی که به خواستگاری می روند از بردن عروس های خانواده، دخترخانم های مجرد کم سن و سال و بچه ها خودداری کنند؛ چرا که معمولا عروس های خانواده ابتدا به مقایسه خودشان با دخترخانم که احتمالا در آینده «جاری» آن ها می شود، می پردازند و این موضوع ممکن است در ارزیابی آن ها از شرایط عروس تاثیر بگذارد. دخترخانم های مجرد کم سن و سال قدرت تجزیه و تحلیل کامل فضای خواستگاری را ندارند.

بچه های کوچک نیز ممکن است عملی انجام دهند یا حرفی نابجا را در شرایط نامناسبی بزنند که مشکل ساز شود. گاهی در برخی خانواده ها به دلیل آشنایی و رفت و آمدی که از قبل داشته اند یا به دلیل داشتن نسبت فامیلی، در همان نوبت اول، پدر و پسر هم همراه مادر می روند.»در شماره بعد درباره لباس مناسب خواستگاری و راه هایی برای کاهش اضطراب خواهیم نوشت. عروس خانم ها هم منتظر باشند تا به آن ها بگوییم وقتی خواستگارها زنگ خانه را به صدا در آوردند، آن ها کی در را باز کنند!

ادامه مطلب / دانلود

صفحه 31 از 38«...1020 قبلی 303132 بعدی ...»
css.php