مطالب دسته بندی : بیوگرافی

بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر

الناز شاکردوست، (۷ تیر ۱۳۶۳ در تهران) بازیگر ایرانی.

زمینه فعالیت: بازیگری

ملیت: ایرانی

تولد:  ۷ تیر ۱۳۶۳۲۹ مهٔ ۱۹۸۴ ‏

تهران

سال‌های فعالیت: ۱۳۸۳ تاکنون

مدرک تحصیلی: لیسانس تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران

زندگی

الناز شاکردوست در سال ۱۳۶۳ در یکی از محله های تهران چشم به دنیا گشود..در دوران دبستان عاشق بازیگری شد.دانشجوی تئاتراز دانشکده هنرو معماری دانشگاه تهران است. کلا انسانی عجیبی است.. عاشق فوتبال است شبیه بازیگری ! مادر خود را بسیار دوست دارد. و عجیب ترین نکته در زندگی او دوست صمیمی اوست.

مدرک تحصیلی: دانشجوی تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران

با بازی در فیلم « گل یخ » ساخته کیومرث پوراحمد به سینما آمد و ظرف کمتر از یک سال در پنج فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. تفاوت بازی او در دو فیلم « گل یخ » و « مجردها » نشان از توانایی های او دارد.

شاکردوست در « بی وفا » اولین ساخته منتقد قدیمی سینما – اصغر نعیمی – بهترین بازی کارنامه سینمایی اش را به نمایش گذاشت.

بله دوست صمیمی او گوهر خیر اندیش است که حداقل ۳۰ سال از او بزرگتر است.به طور اتفاقی وارد سینما شد.به گفته کیومرث پوراحمد وقتی دنبال یک بازیگر حدودا ۲۰ ساله میگشته که الناز رو دیده و از بازی وی که در ان موقع در تئاتر بازی می کرده خوشش امده و او را در فیلم گل یخ به عنوان بازیگر نقش اول بازی داده است. بازی های مختلف و نقش های مختلف که از او دیدیم او را یک بازیگر باهوش و با استعداد معرفی کرده است. بازی های متفاوت نظیر یک دختر پولدار در عروس فراری … یک دختر شل و ول در مجردها(واقعا فوق العاده بود).. یک دختر نسل سومی در چه کسی امیر را کشت (بازی او در این فیلم عالی بود..بسیار بهتر از نیکی کریمی . مهناز افشار و…)و بازی بسیار زیبای او در فیلم بی وفا(به عنوان یک دختر پایین خیابونی که عمرا هیچ بازیگری نمی تونست این نقش را به این خوبی بازی کن).در این سه سال و تا سن ۲۲ سالگی بازی در ۱۱ فیلم یک امار فوق العاده برای یک بازیگر است.منتقدین بسیاری از همان اول از بازی او تعریف کرده اند.

حتی هنرمندانی مانند مرحوم منوچهر نوذری از بازی وی تعریف کرده اند.همچنین مهدی فخیم زاده کارگردان خوب کشورمان عنوان کرده است که الناز شاکردوست به زودی بهترین بازیگر سینمای ایران خواهد شد.

او در فیلم‌هایی مانند مجردها، عروس فراری، قتل آنلاین، چه کسی امیر را کشت، چند می‌گیری گریه کنی، بی‌وفا، قاعده بازی، خدا نزدیک است، باد در علفزار می‌پیچد، کیش و مات و… بازی کرده‌است.

فیلم‌ها

سال

نام فیلم

سمت

کارگردان

اکران

۱۳۹۱

تو و من

بازیگر

محمد بانکی

۱۳۹۱

رسوایی

بازیگر

مسعود ده‌نمکی

۱۳۹۰

توومن

بازیگر

برادران بانکی

۱۳۸۹

گندم

بازیگر، طراح صحنه و لباس

محمدرضا خاکی

۱۳۸۸

نقطه بی‌بازگشت

بازیگر

سیروس رنجبر

۱۳۸۸

سلام بر عشق

بازیگر

اصغر نعیمی

۲۶ اسفند ۱۳۸۸

۱۳۸۸

شرط اول

بازیگر

مسعود اطیابی

۱۳۸۸

ناسپاس

بازیگر

حسن هدایت

۱۳ مرداد ۱۳۸۹

۱۳۸۸

چراغ قرمز

بازیگر

علی غفاری

۱۹ آبان ۱۳۸۹

۱۳۸۸

فاصله

بازیگر

کامران قدکچیان

۱۱ شهریور ۱۳۸۹

۱۳۸۷

پوسته

بازیگر

مصطفی آل‌احمد

۱۳۸۷

حرکت اول

بازیگر

فرهاد نجفی

۱۳۸۷

۱۳۸۷

دل خون

بازیگر

محمدرضا رحمانی

۷ مرداد ۱۳۸۸

۱۳۸۷

دو خواهر

بازیگر

محمد بانکی

۲۵ شهریور ۱۳۸۸

۱۳۸۷

کارناوال مرگ

بازیگر

حبیب الله کاسه ساز

۱۱ شهریور ۱۳۸۹

۱۳۸۷

کیش

بازیگر

جمشید حیدری

۷ مرداد ۱۳۸۸

۱۳۸۷

از ما بهترون

بازیگر

مهرداد فرید

۱۱ شهریور ۱۳۸۹

۱۳۸۶

باد در علفزار

بازیگر

خسرو معصومی

پاییز ۱۳۸۹

۱۳۸۶

در میان

بازیگر

سید روح الله حجازی

۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۸

۱۳۸۶

مجنون لیلی

بازیگر

قاسم جعفری

۱ فروردین ۱۳۸۷

۱۳۸۵

بی وفا

بازیگر

اصغر نعیمی

۱ آذر ۱۳۸۵

۱۳۸۵

خدا نزدیک است

بازیگر

علی وزیریان

۱۸ مهر ۱۳۸۶

۱۳۸۵

قاعده بازی

بازیگر

احمدرضا معتمدی

۱۷ مرداد ۱۳۸۶

۱۳۸۵

ارابه مرگ

بازیگر

رضا اعظمیان

۱۳۸۴

چند می‌گیری گریه کنی

بازیگر

شاهد احمدلو

۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۵

۱۳۸۴

چه کسی امیر را کشت

بازیگر

مهدی کرم پور

۳ آبان ۱۳۸۵

۱۳۸۴

قتل آنلاین

بازیگر

مسعود آب پرور

۵ مهر ۱۳۸۵

۱۳۸۳

عروس فراری

بازیگر

بهرام کاظمی

۱۱ آبان ۱۳۸۴

۱۳۸۳

مجردها

بازیگر

اصغر هاشمی

۲۶ اسفند ۱۳۸۳

۱۳۸۳

گل یخ

بازیگر

کیومرث پوراحمد

۱۹ اسفند ۱۳۸۳

سریال‌ها

سال تولید

نام مجموعه

سمت‌ها

کارگردان

شبکه

پخش

توضیحات

۱۳۸۹

قلب یخی

بازیگر

محمدحسین لطیفی

تصویر دنیای هنر

۱۳۸۹

نخستین سریال ویژه شبکه نمایش خانگی در ایران

تصاویر
بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر  بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر
بیوگرافی کامل الناز شاکردوست +تصاویر
ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی کامل سوگل طهماسبی +تصاویر

سوگل طهماسبی، (زاده ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ در اصفهان) بازیگر ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون است. فوق دیپلم گرافیک و دانشجوی انصرافی تدوین. طهماسبی از هشت سالگی به زادگاه پدری و مادری اش (اهواز) بازگشته و بزرگ شده ی همان جاست. از همان دوران (هجرت) تئاتر را برگزیدند و در یکی از کلاس های آموزش بازیگری با این حرفه آشنا شدند و تا پایان دوره دبیرستان ضمن تحصیل در نمایشنامه های مختلف به خصوص جشنواره های تئاتری شرکت می کردند. در سال اول دبیرستان موفق به دریافت جایزه از جشنواره تئاتر استان می شوند، داور این جشنواره خانم مریم معترف بودند و کیانوش عیاری هم در آن جشنواره حضور داشتند و ایشان را برای بازی در سریال روزگار قریب انخاب می کنند؛ به این ترتیب اولین تجربه حرفه ای سوگل طهماسبی با سریال روزگار قریب آغاز می شود.

سینما: پرچم های قلعه کاوه، دختران، زندگی خصوصی آقا و خانم میم، چهارسو(آماده اکران)، بزرگمرد کوچک (آماده اکران)‌.

تلویزیون: روزگار قریب، زائرسرای ممتاز، یوسف پیامبر، مثل هیچکس، فاصله ها، خانه بی پرنده.

تله فیلم: سقوط مطلق، دم زری، کلاس سه، مردان نمکی (آماده پخش)

و سریال ستاره حیات (۱۳۹۲)

سوگل طهماسبی به سوره سینما گفت: مجموعه تلویزیونی «ستاره حیات» را آماده نمایش دارم. این مجموعه قرار است بعد از ماه رمضان از شبکه سوم سیما پخش شود. «ستاره حیات» با موضوع فوریت‌های پزشکی و یک مرکز اورژانس است. در این سریال با کامران تفتی، نیما رئیسی، نسیم ادبی، فریبا متخصص، حسین محجوب و ثریا قاسمی همبازی هستم.

وی افزود: البته بیشتر بازی من با ثریا قاسمی است چون نقش مادربزرگ من را بازی می‌کنند. من نقش بیماری را بازی می‌کنم که در همه قسمت‌ها او را می‌بینیم. کارگردان جواد ارشاد و تهیه‌ کننده فریبا توکلی هستند.

طهماسبی در فیلم‌های «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»، «بزرگمرد کوچک» و … بازی کرده است.

بیوگرافی کامل سوگل طهماسبی +تصاویر بیوگرافی کامل سوگل طهماسبی +تصاویر بیوگرافی کامل سوگل طهماسبی +تصاویر

ادامه مطلب / دانلود

یکتا ناصر متولد آبان ۱۳۵۷ است , از سال ۷۴ فعالیت هنری خودش رو آغاز کرد . او در دبیرستان رشته ی تجربی را گذرانده و در دانشگاه رشته ی تحصیلی اش مهندسی محیط زیست بوده است. به گفته ی خودش آدم تنبلیه و برای بدست آوردن هر آنچه که دوست می داشت به کمک شانس بدست اورده و به همین خاطر خیلی تلاش برای بازیگری ( تحصیل بازیگری ) نکرده ……..!

یکتا ناصر و همسرش +عکس

یکتا ناصر و همسرش +عکس
خانم ناصر در سال ۷۵ و در حالی که فقط ۱۸ سال داشت برای اولین بار مقابل دوربین رفت و در کار تلویزیونی گلهای کاغذی ایفای نقش کرد.

در سال ۷۶ که مسیر و سلیقه ی سینمای ایران تغییر کرد و به سمت جوانگرایی و جوان پسندی رفت یکتا ناصر که از قبل زمینه ی حضور در سینما را داشت ترجیح داد به درسهای دانشگاه بپردارد ! در این سالها موجی از جوانان به صورت فراگیر وارد سینما شدند و آنهایی که استعداد داشتند خود را نشان دادند و آنهایی هم که استعداد نداشتند این فرصت را بدست آوردند تا در چند پروژه خوب خود را مطرح کنند امی در این میان تنها کارهایی برای یکتا پیش آمد که خیلی باعث مطرح کردن این هنرمند نشد ( از جمله : پدر خوانده – شب چراغ ) این روند کار تا سال ۷۹ ادامه داشت …. تا اینکه در سال ۷۹ تغییر سرنوشت یکتا به دست حمید لبخنده با کار تلویزیونی ( با من بمان) رقم خورد.

ادامه مطلب / دانلود

الناز حبیبی متولد ۲۱ مرداد ۱۳۶۷ در تهران است. در کودکی کار تئاتر انجام می‌داده، او از سال ۱۳۷۸ کارش را با کانون پرورش فکری کودکان شروع کرده تا به اینجا که چند سریال و فیلم سینمایی بازی کرده.

بعد از آن آقای «سعید سلطانی» برای ۳ تا از فیلم‌هایش وی را انتخاب می‌کنند و کم‌کم به‌صورت جدی‌تر این حرفه را دنبال می‌کند.الناز حبیبی برای ۳ فیلم از کیانوش عیاری جلوی دوربین رفت، سریال «فاصله‌ها» را بازی کرد و بعد با پروژه سینمایی «پیتزا مخلوط» همکاری کرده، سریال «سی‌امین روز» که در ماه رمضان پخش شد را بازی کردو همچمنین در سریال آقای «سیروس مقدم» به نام تاثریا نقش آفرینی کرد.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

.

الناز حبیبی در کنار همسرش +بیوگرافی و تصاویر

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی علی ضیا+عکس

بیوگرافی علی ضیا

سید علی ضیا

سال تولد: 1364

نام پدر : سید حسین

متولد : کاشان

اخرین مدرک تحصیلی: کارشناسی مکانیک طراحی جامدات

محل تحصیل: دانشگاه آزاد واحد کاشان

 مدارج علمی

1ـ برگزیده جشنواره خوارزمی با طرح موتور نیم دوار با قابلیت کارکرد با انواع سوخت بدون کاهش توان

2ـ کسب رتبه اول استانی ورتبه دوم کشوری در جشنواره خوارزمی

3ـ دارای گواهینامه پذیرش علمی اختراع از سوی هئیت علمی ومعاونت آموزشی دانشگاه آزاد کاشان

4ـ عضو انجمن مخترعین کشور

سمت­ها

1ـ مدیر بازرگانی شرکت مهندسی ـ بازرگانی مبین تهران

2ـ مدیر بازاریابی شرکت مهنسین مشاور مهرکیان

3ـ گوینده شبکه جوان رادیو از سال 1385 الی 1388

4ـ مجری شبکه سوم سیما جمهوری اسلامی از سال 1388 تا کنون

5ـ مدیر پروژه موسسه خیریه فاطمه­الزهرا

6ـ دبیر اجرایی همایش دانشجویی کشوری مکانیک

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

علی ضیا در کنار مادرش

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

 بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

تصاویر علی ضیا

بیوگرافی علی ضیا+عکس

 

زندگینامه علی ضیا از زبان خودش

چگونه وارد فضای صدا و سیما شدید؟

من ابتدا از طریق نویسندگی وارد رادیو جوان شدم و یک آیتم طنز در برنامه کاملا

جوانانه را خودم می‌نوشتم و با لهجه کاشانی می‌خواندم. بعد آقای زاهدی که

صدای مرا در برنامه آخرشه ـ که در رادیو جوان پخش می‌شد ـ شنیدند با من تماس

گرفتند و از من خواستند نریشن برنامه گزینه جوان را اجرا کنم. اما پس از پذیرفته

شدن در تست گویندگی قرار شد اجرای برنامه شروع خوب را به عهده بگیرم،

ولی به دلیل فضای علمی‌ای که داشتم و اختراعی که از من ثبت شده بود، اجرای

برنامه گزینه جوان به من پیشنهاد شد و اولین برنامه‌ای بود که به طور زنده از

 من روی آنتن رفت.

علی ضیا این همه انرژی را از کجا می‌آورد؟

این مطمئنا لطف و عنایت خداست که به من کمک و انرژی‌ام را تامین می‌کند.

گاهی واقعا خسته یا ناراحت هستم، اما با دیدن دوربین یا میکروفن انرژی مضاعفی

در خود احساس می‌کنم و این‌که با مطالعه و تحقیق سعی می‌کنم خودم را به روز

نگه دارم و با دادن اطلاعات جدید و نو به مخاطب او را راضی کنم. بیننده گناهی

ندارد که چهره عبوس یا ناراحت مرا تحمل کند، بنابراین در مقابل بیننده فیلم بازی

نمی‌کنم و سعی می‌کنم همواره شادی و انرژی خود را به مخاطب انتقال دهم،

 چون مخاطب ما باهوش است و اگر چیزی بگویی که به آن اعتقاد نداشته باشی

 یا بخواهی نشاطی ظاهری یا اطلاعات فرآوری نشده را به او تحویل دهی مطمئنا

از پس قاب شیشه‌ای تصویر، آن را درک خواهد کرد. من برای شعور مخاطبم احترام

زیادی قائلم و حتی سعی می‌کنم از بهترین لباس‌هایم برای اجرا استفاده کنم.

با توجه به این‌که شما در هر دو عرصه صدا و سیما فعال هستید، فرق بین

مجری و گوینده از نگاه شما چیست؟

گوینده، متکی به متن است، در حالی که مجری متکی به متن نیست. در رادیو

متن‌ها را می‌خواندم، ولی آن را به زبان خودم و در راستای متن اصلی برای شنونده

بیان می‌کردم، گوینده نباید حتی یک واو را در جمله جابه‌جا کند. اما در برنامه‌ای

 که ما در تلویزیون اجرا می‌کنیم متن‌هایی که گفته می‌شود با هماهنگی گروه

 و اتاق فکر است و عقل جمعی تصمیم می‌گیرد چه چیزی در حال حاضر باید روی

آنتن گفته شود و این یک حسن است که از قبل درباره صحبت‌ها فکر می‌شود. این

تفاوت حتی بین مخاطب رادیو و تلویزیون نیز وجود دارد و من پس از 5 سال اجرا در

رادیو وقتی خواستم بعضی از تکنیک‌های اجرا در رایو را به تلویزیون بیاورم متوجه

شدم به هیچ عنوان جواب نمی‌دهد. همین قضیه درباره رادیو هم صادق است و من

بعد از 11 ماه که به رادیو برگشتم مخاطب رادیو از من اصطلاحات تلویزیون را قبول

نمی‌کرد. این دو رسانه معیارها، ساختارها، فضا و حتی مدیای متفاوتی با هم

دارند و برای اجرا باید این موضوع را مد نظر داشته باشیم. با این‌که اجرا را شکلی از

هنر نمایش می‌دانم، ولی این مقوله به طور کلی از تئاتر جداست و من در اجرایم

نقش کسی را بازی نمی‌کنم.

چقدر از اجراهای شما در نیمروز مطابق متن است؟

در گفت‌وگوها بر متن متکی نیستم و گاهی ممکن است فضا را به سمتی که

خودم مایل هستم هدایت کنم و در این رابطه دستم باز است، اما بعضی جاها

واقعا هماهنگی لازمه کار است و باید انجام شود. درباره خبرها و حرف‌هایی که بعد

از خبر باید گفته شود حتما از قبل فکر می‌شود و بداهه‌پردازی نیز تا حدودی وجود

 دارد. گرچه اتاق فکر تصمیم می‌گیرد که نقطه صفر تا 100 برنامه کجا باشد، ولی

 من نیز عضوی از همین اتاق فکر هستم و بده‌بستان‌های اینچنینی وجود دارد،

 اما به طور کلی دستم برای اجرا باز است. این‌که مهمان برنامه را راه می‌برم یا با او

مسابقه می‌دهم یا کف زمین می‌نشینم و از او می‌خواهم شعر بخواند همه از

مصادیق این کار هستند.

با توجه به این ساختارشکنی که در سوال قبلی نیز به آن اشاره کردید،

نترسیدید این سبک جدید اجرا را مخاطب نپذیرد یا با انتقاد مواجه شوید؟

نه. من به این موضوع واقفم در مقابل هر چیز جدیدی که می‌آید مقداری اینرسی

وجود دارد و این مساله البته طبیعی است و بعد از مدتی عادی می‌شود و

مخاطب مطمئنا پذیرای آن است و این موضوع با توجه به پیامک‌ها و تماس‌های

مردمی نیز قابل مشاهده بود و این‌که این ساختارشکنی، کاری حساب شده بود

 که از قبل در باره آن مطالعه شده و با فکر انجام می‌گرفت و کاری نبود که یکباره

 و حساب نشده انجام بگیرد. پس از این بابت من زیاد استرسی نداشتم و مخلص

تمام کسانی هستم که از من انتقاد می‌کنند، چراکه باعث می‌شود به نقاط ضعف

کارم واقف شوم و در راستای هرچه بهتر شدن اجرایم بکوشم.

آیا سعی می‌کنید مهمانان برنامه را راضی نگه دارید؟

نه به هیچ عنوان این‌گونه نیست. بلکه من کاملا محترمانه با آنها برخورد می‌کنم

و اگر هم انتقادی باشد یا با نظر آنان موافق نباشم با احترام، مخالفت خود را ابراز

می‌کنم. بین جسارت و بی‌ادبی یک مجری، مرز باریکی وجود دارد که با اندکی

غفلت آن مجری دچار آسیب می‌شود و باید این نکته را در نظر داشته باشی

که نظر مهمان هم برای خودش محترم است و شان یک برنامه در تلویزیون بسیار

بیشتر از این است که در آن به کسی بی‌احترامی شود. مردم ما باهوش هستند

و خودشان رفتار درست یا نادرست را تشخیص می‌دهند.

آیا به این موضوع اعتقاد دارید که ظرفیت، عامل مهمی برای موفقیت یک مجری است؟

صد درصد همین‌طور است. شاید مثال بزنید افرادی هستند که ظرفیت ندارند،

ولی در کارشان موفقند، اما من می‌گویم این افراد خودشان ضرر می‌کنند و در ذهن

مردم جایی ندارند و من اگر بخواهم کار ناشایستی انجام دهم بیشتر از دیگران

خودم را سرزنش می‌کنم، چراکه ما دیده می‌شویم و ممکن است رفتار ما بر

دیگران تاثیر بگذارد. وقتی تو بتوانی در میان مردم باشی و دغدغه آنان را داشته

باشی، مطمئنا می‌توانی حرفشان را مطرح کنی و آنها تو را می‌پذیرند. متاسفانه

در حال حاضر به گونه‌ای است که بعضی افراد به محض این‌که اندکی شناخته

می‌شوند از مردم فاصله می‌گیرند و رفتارهای عجیبی انجام می‌دهند که در

 شأنشان نیست. در صورتی که اتفاقی نیفتاده و باید این‌گونه فکر کنی که تو هم

یکی از همین مردم هستی و قرار است حرف آنان را در رسانه مطرح کنی.

 به نظر من هرکس خدایش را گم کند، دچار غرور می‌شود و جدا شدن

از مردم مهم‌ترین آسیب به یک هنرمند و بخصوص یک مجری است.

وقتی مردم تو را می‌شناسند مسوولیتت بیشتر می‌شود.

فکر نمی‌کنید اینها شعار باشد؟

بگذارید بقیه شعار بدهند ما عملی‌اش می‌کنیم. (با خنده) ولی واقعا این

 یکی از دغدغه‌های من است و به همین علت سعی می‌کنم از افراد با رفتار

 خاص دوری کنم و بیشتر با مردم در ارتباط باشم تا حرف آنها را بفهمم.

به نظر من هویت شخصی هر فردی در این زمینه تاثیرگذار است.

این اهمیت دارد که تو چه مرام، منش و فرهنگی ‌داری و مطالعه‌ات چقدر است.

اگر هویت انسان به واسطه گوهر درونی‌اش باشد نه به واسطه شغلی که دارد

دچار این مشکلات نمی‌شود.

آیا نوع اجرای شما در برنامه نیمروز تغییر می‌کند؟

نوع اجرای من به تناسب زمان تغییر می‌کند. من سعی می‌کنم بشدت خودم

را به روز کنم. مخاطب ما این تغییر را درک خواهد کرد. گاهی با سبک اجرایم،

گاهی با اصطلاحاتم و گاهی با اتفاقات استودیو پیش می‌رویم. به هر ترتیب

 سعی ما بر این است که مخاطب از دیدن ما لذت ببرد. خوشبختانه نیمروز،

روند رو به رشدی دارد و هر روز بهتر می‌شود.

کار با علی زاهدی چگونه است؟

بسیار خوب و عالی است. علی زاهدی جزو معدود افرادی است که واقعا

دلسوزانه برایت خیرخواهی می‌کند، غصه‌ات را می‌خورد و حتی اگر سرت هم داد

بزند، باز از خیرخواهی اوست. اگر در مسیری که او تشخیص می‌دهد حرکت کنی،

اصلا دچار مشکل نمی‌شوی و امیدوارم این همکاری به همین خوبی ادامه یابد.

با توجه به نوع صدایتان و جوان بودن شما، آیا قصد ندارید اجرای اخبار را تجربه کنید و آن

نوع اجرا را نیز در کارنامه خود داشته باشید؟

مطمئنا به سمت این نوع اجرا نخواهم رفت، چراکه من فضای راحتی دارم

 و به این نوع اجرا علاقه‌مندم. حتی اگر هم زمانی قرار باشد خبری را بخوانم

آن را به شکل جدیدی اجرا خواهم کرد، چراکه دوره بسیاری از اجراها سرآمده

و ما باید به سمت اجراهای ساده و ملموس برویم و حتی برای اخبار خواندن

باید از این نوع اجراهای خشک و دور از زبان مردم، فاصله بگیریم.

اولین برنامه‌ای که در رادیو اجرا کردید چه بود، اولین دستمزدتان چقدر بود و پس از شنیدن

صدای خودتان چه احساسی داشتید؟

برای اولین بار قرار بود فقط تکه‌ای با عنوان «ساعت 22، اینجا تهران است،

 صدای جمهوری اسلامی ایران» اجرا کنم که آن را این‌گونه گفتم «ساعت 10 ،

اینجا جوان، برو…» (با خنده)

و اولین‌بار که صدای خودم را شنیدم فکر کردم که صدایم چقدر از خودم بزرگ‌تر

 است. اولین دستمزدم هم 20 هزار تومان بود.

مهم‌ترین عامل ماندگاری یک مجری از دید شما چیست؟

از دیدگاه من 2 عامل اصلی و مهم هستند؛ اول این‌که من نقش خداوند را

بشدت در زندگی خودم پررنگ می‌بینم و به این اعتقاد دارم که هرچه او

برایمان بخواهد خیر است و خوب. گاهی اوقات او برایم سختی می‌خواهد که

در این صورت هم باید پایداری کنم و به راهم ادامه دهم و دوم این‌که یک هنرمند

باید حواسش به مردم باشد. اگر با مردم باشی و خودت را از آنها جدا نکنی و

به انزوا کشیده نشوی می‌توانی ماندگار باشی. آنچه هم‌اکنون مغفول مانده

این که ما گاهی یکسری عوامل را یادمان می‌رود و شاید بعضی وقت‌ها به دلیل

مشکلاتی که برایمان ایجاد می‌شود ـ که البته شاید از حسب مهر و محبت

مردم باشد ـ هنرمندان خودشان را از مردم جدا می‌کنند و همین باعث فراموش

شدن یک مجری می‌شود.

بیشتر در چه زمینه‌هایی مطالعه دارید؟

بیشتر به طور خاص مطالعه می‌کنم، اما در زمینه‌های زیادی مطالعه دارم

از جمله رمان، جامعه‌شناسی، فلسفه هنر و… اما بیشتر فضای نشریات را

ترجیح می‌دهم، چراکه یک مجری باید اطلاعاتش به پهنای یک اقیانوس و

عمق یک بند انگشت باشد.

آینده را چگونه می‌بینید؟

به نظر من آینده را باید ساخت. به امید پروردگار من قصد دارم آینده

 را به نحو شایسته‌ای تغییر دهم. اول این‌که قصد دارم خودم بسیار بهتر باشم

و مانند بسیاری از کسانی که اسطوره بودند مثل تختی که مردم آنان را به عنوان

فرزند خود پذیرفته‌اند، دوست دارم عنایت خداوند همواره شامل حالم باشد و بعد

برنامه‌های بسیاری در ذهن دارم که هم برای کشورم بتوانم مفید باشم و هم برای

شهرم.

من به طور حتم برای کاشان تلاش می‌کنم و استعدادهای بالقوه جوانان شهرم

را تا جایی که بتوانم به فعل درمی‌آورم، گرچه مشکلات زیادی بر سر راهم قرار دارد،

اما ایستادگی می‌کنم.

ادامه مطلب / دانلود

مهراوه شریفی‌نیا، متولد ۱۳۶۰ و دیپلم ریاضی فیزیک دارد. مشغول تحصیل در رشته موسیقی در دانشگاه هنر تهران می‌باشد. او فرزند محمدرضا شریفی‌نیا و آزیتا حاجیان است. شریفی‌نیا یک ترم در رشته کارگردانی سینما درس خواند اما پس از مشورت با پدرش، از ادامه تحصیل در این رشته انصراف داد. ساز تخصصی او پیانو می‌باشد. او در پروژه «شاخه گلی برای دبورا» دستیار کارگردان ضیاءالدین دری بود.

ملیکا شریفی‌نیا، متولد ۱۳۶۵ و بازیگر ایرانی است. وی فرزند «آزیتا حاجیان» و «محمدرضا شریفی‌نیا» بازیگران سینما و تلویزیون و خواهر «مهراوه شریفی‌نیا» می‌باشد. وی علاوه بر بازیگری، هنرآموختهٔ رشتهٔ گرافیک بوده و در زمینه‌های گرافیک، عکاسی، تصویرسازی کتاب و ساخت آثار حجمی بطور جدی فعالیت می‌کند. او بازی در سینما را از سال ۱۳۷۰ با فیلمی به نام «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» شروع کرد.

عکسی جالب از کودکی مهراوه و ملیکا شریفی نیا

عکسی جالب از کودکی مهراوه و ملیکا شریفی نیا

عکسی جالب از کودکی مهراوه و ملیکا شریفی نیا

ادامه مطلب / دانلود

«الناز و علی شاکردوست» خیلی بیشتر از آنچه تصور می کردیم دوست اند؛ خواهر و برادرند اما شاید از جنسی متفاوت تر از آنچه این روزها دور و برمان می بینیم. خیابان دروس، دوربین پیام ایرایی و عقربه های ساعتی که از 23 شب گذشته بودند همه انتظار ورودشان را می کشیدند تا بعد از مدت ها قفل سکوت ستاره پر فروش سینمای ایران شکسته شود که دست بر قضا انتظارها به سر آمد…

می گویند واژه مخالفت در خانواده شما کاملا بی معناست! درست است؟
بله، همینطور است. برای چه این سوال را می پرسی؟

راست است که وقتی می خواستی به عنوان بازیگر وارد سینما شوی هیچ مخالفتی از سوی پدر و مادرت با تو صورت نگرفته؟
بله، برای اینکه ما قبل از اینکه یک خانواده باشیم، دوست هستیم. یعنی پیش از آن که در قالب خانواده باشیم و جبری حاکم باشد که مثلا من فرزندم، تو پدری، تو مادری و… بهترین دوست برای همدیگر هستیم.

گفتگو با الناز شاکردوست و برادرش + تصاویر

آخر شنیده بودم برای ورود به سینما یک نفر را واسطه کردی تا رضایت پدرت را بگیرد.
نه، من خودم با پدرم صحبت کردم و پدرم گفت مهم نیست که تو چه کاره شوی، مهم این است که در هر کاری که انتخاب می کنی بهترین باشی. حتی اگر رفتگر هم باشی باید در آن بهترین باشی، اگر می خواهی نقاش باشی سعی کن بهترین شوی و… . از همه چیز مهم تر علایق فرد است که به چه سمتی گرایش دارد، چون اگر کاری که انجام می دهی را واقعا دوست داشته باشی حتما می توانی در آن به بهترین بودن هم برسی، در غیر این صورت هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.

چقدر احساس خوشبختی می کنی؟
از چه نظر؟

از نظر داشتن یک چنین پدر و مادری. بگذار بهتر بگویم؛ ببین خیلی ها شاید چهره و استعداد تو را داشته باشند اما خانواده هایشان به آنها اجازه ورود به دنیای بازیگری و رفتن به سمت علاقه اصلی شان را نمی دهند. واقعا این تفکر که محیط سینما چندان جالب و سالم نیست را تصدیق می کنی؟
مطمئنا به خاطر داشتن چنین خانواده و پدر و مادری خیلی زیاد احساس خوشبختی می کنم. اما در جواب سوال بعدی ات باید بگویم نه، واقعا محیط سینما اینطوری که می گویی نیست، به نظر من همه چیز به خود آدم برمی گردد؛ ما در همه اقشار و اصناف کشور خوب و بد داریم. در یک شرکت می توانی یک منشی کاملا موفق، پاک و خوب باشی اما برعکس اش هم می توانی باشی. این خود آدم است که تعیین می کند خوب باشد یا بد. ضمن اینکه تربیت صحیح بچه در خانواده نیز کمک می کند در هر شغل و جمعی که وارد شود بتواند خودش را خوب حفظ کند. پدر م همیشه می گوید آنقدر از تربیت دخترم مطمئنم که هر جا باشد خودش می تواند گلیم اش را از آب بیرون بکشد.

خب شاید پدرت تصورش را هم نمی کرد روزی تا این جایگاه بالا بیایی و تا این حد در بازیگری موفق بشی که یکدفعه خانواده ات  با یک حجم زیاد طرفدارها، منتقدان و حتی شایعه هایی که برای هر بازیگری هست مواجه شوند. به نظرم فکر می کرده علاقه ای هست که وقتی خودت دنبالش بروی از رسیدن بهش خسته می شوی و مسیرت را عوض می کنی!
نه، اتفاقا خانواده ام همیشه به من می گفتند تو می توانی و بهترینی. در واقع اعتماد به نفس امروزم ریشه در خانواده ام دارد. اگر خانواده ای باشی که فرزندت را مدام سرکوب کنی و اعتماد به نفسش را از بین ببری و پر و بالش ندهی مطمئنا آن فرزند در آینده فرد موفقی نخواهد شد. من از همان کودکی در هر کاری مثل نقاشی دست می گذاشتم مادرم می گفت تو بهترینی و خلاصه اعتماد به نفسم را بیشتر می کردند. به نظر من خانواده در موفقیت فرزندانشان تاثیر انکارناپذیری دارند.

اصلا به چهره ات نمی آید اینقدر درس خوان و منظم بوده باشی که معدل دیپلمت بالای 19 و رتبه دانشگاهی ات اینقدر خوب باشد!
چرا من خیلی درس خوان بودم. اتفاقا امروز در همین باشگاهی که ورزش می کنم استادم می گفت اولین روزی که تو را دیدم گفتم خب حالا الناز شاکردوست آمده و می خواهد یک ورزش رزمی هم بکند که باید هوایش را داشته باشم و کلاسم با تاخیر شروع شود و…، ولی دیدم برعکس تو همیشه 5 دقیقه هم زودتر خودت را می رسانی و فکر نمی کردم تو با این موقعیتت اینقدر زمان، آن تایم بودن و نظم و ترتیب برایت اهمیت داشته باشد، به نظرم این موفقیت و جایگاه امروزت هم مدیون همین است که اینقدر برای همه چیز ارزش قائل می شوی.

تا حالا کسی بهت گفته که خصوصیات اخلاقی ات شبیه پسرهاست؟!
واژه «برادر شاکردوست» هم از همین حرف ها نشات می گیرد! آره، خیلی ها به من می گویند! (خنده) ولی خودم هم نمی دانم چرا؟ به نظرم یک زن کامل می تواند محکم باشد و اجازه ندهد کسی پایش را از حریمش درازتر کند. اینکه آدم این نکات را رعایت کند به مرد بودن ربطی ندارد. من یک زن کامل هستم. خیلی از مردها را می بینیم که فقط لقب مرد بودن را یدک می کشند در حالی که نامردند، خیلی از زن ها هم هستند که به اصطلاح خیلی مردند، حتی مردتر از هر مردی. اینها یکسری اصطلاحات عامیانه و کلی است اما ربطی ندارد که حتما مردها باید این خصوصیات را داشته باشند.

یعنی تو می گویی الناز شاکردوست نمونه ای شاخص از یک زن کامل است؟
شاید. ریشه اصلی وابستگی زن ها به مردها به مسائل مالی برمی گردد. اگر هر زنی بتواند روی پای خودش بایستد و از لحاظ مالی مستقل باشد همه زن های مملکت مان به اصطلاح مرد خواهند بود. این که آدم صادق و با معرفت باشد فقط خصوصیت یک مرد نیست. خیلی از اهالی سینما می گویند الناز مثل مردهاست، با معرفت است و…؛ با معرفت بودن مختص مردها نیست.

شاید چون روابط عمومی ات خیلی خوب است اینگونه می گویند.
روابط عمومی؟ واقعیت این است که من با همه خیلی صادق و روراست هستم. همین. شاید بشود اسمش را به قول تو روابط عمومی خوب گذاشت. اتفاقا اصلا عادت ندارم نه از کسی تعریف و تمجید کنم، نه به اسم شان لقب خاله و عمو و دایی بچسبانم! شاید خیلی جاها هم اخلاق های تندی داشته باشم اما در کل انسانیت همیشه از هر چیزی با اهمیت تر بوده است و همواره به همه احترام گذاشته ام و در قبالش احترام دیده ام. حالا اگر می گویی اسم این نوع رفتار کردن روابط عمومی قوی است از این بابت  خوشحالم.

برگردیم به خواسته پدرت که همیشه می گفتند الناز باید بهترین باشد. الان خودت فکر می کنی بهترین هستی؟
خودم که نمی توانم این جمله را درباره خودم بگویم اما همیشه سعی بر بهترین بودن کرده ام و باز هم سعی خواهم کرد. دوست دارم در درسم، کارم و هر چیزی که انجام دادم و قرار است انجام دهم بهترین باشم.

سینمای ایران بابت کشف تو باید از کیومرث پوراحمد متشکر باشد یا معترض؟
این را مردم باید تصمیم بگیرند. من خودم را مدیون آقای پوراحمد می دانم.

الان هر چند وقت یک بار با ایشان تماس می گیری؟
من همیشه به فکرشان هستم و یادشان می کنم. سر فیلم «اتوبوس شب» هم وقتی از من به عنوان بازیگر دعوت کردند حتی فیلم نامه شان را نخواستم بخوانم و نخواندم. سر بستن قرارداد هم هیچ قراردادی نخواستم ببندم، گفتم من تا آخر عمر هر فیلمی که آقای پور احمد بگویند بدون اینکه فیلم نامه اش را بخوانم چشم بسته بهشان اعتماد می کنم و کار می کنم چون همیشه خودم را مدیون ایشان می دانم و معتقدم دین بزرگی به ایشان دارم.

کلا علاقه زیادی به قیصر داری، درست است؟
خب قیصر یکی از اسطوره ها و بزرگان تاریخ سینمای ایران به حساب می آید، اما چرا این سوال را می پرسی؟ به یاد ندارم از ایشان حرفی زده باشم!

چرا در یکی از گفتگوهای قبلی ات دیدم که گفته بودی دوست دارم قیصر سینمای ایران در قالب زن باشم، اینطور نیست؟
نه .من نگفته بودم،آاقای کامران تفتی این جمله را گفته بودند: «زمانی که قیصر در قالب یک زن به سینما می آید.» این جمله تعریف ایشان از نقش افسانه در فیلم «رسوایی» بود.

فکر نمی کنی در یکی از مصاحبه هایت  خیلی تند رفته باشی؟
مثلا؟!

مثلا آنجا که گفته بودی خیلی از آقایان بازیگر سینما دوست داشتند نقش روحانی رسوایی را بازی کنند  اما بهترین انتخاب آقای اکبرعبدی بود. فکر نکردی شاید به یکی از بازیگرانی که قبل از اکبر عبدی برای این نقش تست داده بود بربخورد؟
نه، چون من قصد مقایسه هیچ بازیگری را با آن یکی نداشته ام که بخواهد به کسی بربخورد! صرفا نظر شخصی ام را مطرح کردم در رابطه با نقش روحانی در رسوایی که باید کسی بازی می کرد در «رسوایی» را باید کسی بازی می کرد که بین مردم محبوب باشد و اکبر عبدی با حضورش در این نقش این مسئله را حل کرد. ببین… با توجه به شرایط امروز جامعه مان که یکسری از مردم به خاطر مشکلات اقتصادی و گرانی دچار سیاست زدگی شده اند و سیاست زدگی هم برای بعضی از آنها دین زدگی را منجر شده باید انتخاب درستی برای این نقش صورت می گرفت.

همین مسئله فاصله ای بین مردم و روحانیت ایجاد کرده است. برای همین به نظر من این نقش را باید یک آدم محبوب بازی می کرد که از نظر شخص من، بهترین گزینه هم آقای اکبر عبدی بودند.

چقدر تا حالا پیش داوری باعث ضررت شده؟
ببین خب این یک امر طبیعی است که مردم در مورد هنرمندهایشان قضاوت و پیش داوری کنند، آن هم بدون آن که آنها را خوب بشناسند، البته این حق مُسلم شان است و بخشی از حرفه ما به حساب می آید و باید پذیرایش باشیم. این بر عهده خود بازیگر است که قضاوت نادرست مردم را با انتخاب کارها و بازی های خوب، رفتار صحیح در جامعه و… به نفع خود تغییر دهد، همانطور که ممکن است تنها با یک خطا بر قضاوت نادرست شان مهر تایید بزند.

خودت هم از آن دسته آدم هایی هستی که از روی ظاهر آدم ها دست به قضاوت می زنی؟
آنهایی که با من ارتباط بیشتری دارند می دانند که به هیچ عنوان اهل قضاوت درباره آدم ها نیستم.

حتی مسعود ده نمکی؟!
حتی مسعود ده نمکی!

همه در جریان سروصداهایی که بعد از حضور تو در «رسوایی» مسعود ده نمکی بلند شد هستیم. حالا این همکاری چطور بود؟
من بازیگرم و سعی کردم نقشی که بهم محول شده بود را به بهترین شکل ممکن ایفا کنم. فکر می کنم با توجه به بازخوردی که در جامعه دیدم کارم را درست انجام داده باشم. آقای ده نمکی هم کارگردانی هستند مثل همه کارگردان هایی که تا امروز با آنها همکاری کردم. هیچ وقت و در هیچ یک از کارهای دیگرم هم به خودم اجازه ندادم وارد مسائل و اعتقادات شخصی آدم ها شوم چون اعتقادات هر کسی به خودش مربوط است. «رسوایی» فیلم نامه ای بود که با توجه به فقدان فیلم نامه ها و نقش های خوب (به ویژه برای خانم ها، چون فیلم نامه های ما اصولا برای آقایان نوشته می شود) و از آنجا که تنها مسعود ده نمکی قادر به اخذ مجوز ساخت چنین فیلم نامه ای بود پذیرفتم.

گفتگو با الناز شاکردوست و برادرش + تصاویر

مثل این که خیلی دوست داری انجمن حمایت از بانوان سینمای ایران را تاسیس کنی؟
آره، اتفاقا پیشنهاد بدی هم نیست! سوالش می تواند جرقه ای برای یک فکر بزرگ و بکر باشد، چرا که نه!

پس چرا بقیه اینقدر پشت همدیگر در نمی آیند؟
من که نمی توانم درباره بقیه اظهار نظر کنم، اما فکر می کنم ما انسانها باید همدیگر را حمایت کنیم چون هر اتفاق خوبی که بیفتد کارمایش در درجه اول به خودمان برمی گردد.

حرف هایت را که می خواندم به نظرم رسید احساس می کنی به خانم های سینمای ایران حسابی ظلم شده و این مردها هستند که تعیین می کنند کی و کجا قرار بگیرد؟
نه؛ این استنباط شخصی شماست. در رابطه با قسمت دوم سوال تان هم باید بگویم شاید تعیین و تکلیف اصلی دست آقایان باشد اما خانم ها می توانند با انتخاب مقتدرانه و درست شان تاثیرگذار و تغییر دهنده شرایط باشند.

اتفاق افتاده مثل شخصیت افسانه در رسوایی خودت هم با خدا قهرکنی؟
من اعتقاد دارم هر اتفاقی حکمتی دارد؛ بدترین اتفاق ها هم که در زندگی ام بیفتد، اول از همه خدا را شکر می کنم چون مطمئنم حکمتی بوده است.

شنیدم تو اجازه نمی دهی علی (برادرت) وارد سینما شود؟!
من نمی گذارم؟ (خنده) چرا آن وقت؟ اول صحبت مان به دوستی خانواده مان اشاره کردم و گفتم تا حالا در کار هیچ آدمی دخالت نکردم. شاید خواسته باشد مشورت کند و نظرم را گفته باشم ولی واقعیت این است که علی خودش دوست نداشت وارد این حرفه شود. حتی خودت هم دیدی وقتی برای عکاسی جلد مجله تان خواستید از علی عکاسی کنید حاضر نبود بیاید چون این حاشیه و دیده شدن برایش جذابیتی ندارد. همانطور که من خودم همیشه سعی کرده ام از حواشی دوری کنم، چون ما زندگی آرام را بیشتر دوست داریم.

البته تو اگر خودت هم نخواهی حاشیه ها دنبالت می آیند!
بله ولی خود ما هم تاثیرگذاریم که به این حاشیه ها دامن بزنیم یا طوری رفتارکنیم که کمتر حواشی دورمان باشد.

دلیلت چیست که می گویی برنامه هفت تلویزیون زیرکانه در حال به تعطیلی کشاندن سینماست؟
به این دلیل که برنامه هفت، برنامه ایست کاملا سفارشی و با اهداف از پیش تعیین شده که بزرگ ترینش به تعطیلی کشاندن سینماست! یکسری آدم ها در برنامه هفت سینما را با بازکردن صحبت ها و عقده های شخصی شان زشت کرده اند و من این برنامه را دوست ندارم. این نظر من است و خیلی از بزرگان هم به این حرف من اعتقاد دارند. تا به حال هم حرف بدی علیه من در این برنامه زده نشده و خدا را شکر همیشه هم به خوبی یاد شده و اگر نقدی بوده به خوبی بوده است. این حرفی که می زنم یک حرف شخصی نیست، بلکه یک حرف و نگرانی کلی است. آدم های سینما با رفتن و حمایت کردن از این برنامه دارند به بدنه اصلی سینما ضربه وارد می کنند! «هفت» برای تخریب سینمای ایران اهداف از پیش تعیین شده دارد.

باور کنید این حرف من شخصی نیست، همیشه هم برای حضور در این برنامه از من دعوت کرده اند اما هیچ وقت تنها به منافع شخصی خودم فکر نمی کنم. همیشه می گویم منافع همه ما و  همه سینما منافع اصلی من است، وگرنه من هم می توانم یک روز بروم بنشینم حرف بزنم و کمک کنم به ساختن برنامه ای که هدفش می دانم چقدر زشت است! آن تله های کوتاه سینمایی هم که می سازند در راستای همین تخریب است.

حیف زوج رضا گلزار و الناز شاکردوست نبود که اینقدر راحت نابودش کردند؟
در این سینما چیزهای مهم تر از این مسائل حیف شده است! آقای گلزار بالاخره یکی از مهره های سینما بودند، قصد نقد و بررسی ندارم اما یکسری آدم ها خوب یا بد چرخه سینما را به گردش انداختند که یکی شان همین آقای گلزار بود.

مثلا همین خانم عسل بدیعی که فوت کرد، مردم ایران چه کردند؟ قبل از این کسی می پرسید کجاست؟ نسرین مقانلو می گفت این آدم حالش بد بود برای اینکه 9 ماه سرکار نرفته بود، در حالی که به کار کردن احتیاج داشت؛ زنی که فرزندش را نگه داری می کرد و ستون اصلی خانواده بر دوشش بود. کسی می پرسید کجاست؟ چه می کند؟ چرا باید بگذاریم هنرمندان عزیزمان تازه وقتی از دست رفتند یادشان کنیم یا به فکر قدردانی از آنها بیفتیم؟ چرا تا وقتی هستیم قدر همدیگر را ندانیم؟ چرا وقتی کسی هست که می تواند چرخه سینما را به حرکت بیندازد باید سرکوبش کنیم؟ این ها همه درد است که آدم ها خودشان هم شاید بدانند اما باز هم ادامه می دهند! امیدوارم روزی برسد که قدر هنرمندانی که هستند را بیشتر بدانیم. در مورد خانم بدیعی این صرفا مرگ طبیعی بود ولی آقای گلزار نبودش شاید از نظر جسمی باشد اما مرگ هنرپیشه است در سینما و من بابت نداشتنش در سینما تسلیت می گویم!

اگر یک روز این اتفاق برای خودت هم بیفتد و اجازه ندهند دیگر در سینما باشی چه رفتاری خواهی داشت؟
شاید فکر کنی حرفی که می زنم خودخواهی است اما اگر این اتفاق برای من هم بیفتد این من نیستم که سینما را از دست می دهم بلکه سینماست که من را از دست می دهد. من اینگونه فکر می کنم چون این سینما  چیزی نبود که فکر می کردم قرار است  به دست بیاورم. در این سینما هر چقدر هم بال های بزرگی داشته باشی و بخواهی بلند بپری آنقدر سقفش کوتاه است که جایی برای پرواز نیست.

چرا اینقدر با خبرنگارها بدی و مصاحبه نمی کنی؟
نه اینطور نیست اگر زمان زیادی است که مصاحبه نکردم برای این است که خب، حرفم را آن طور که هست به مردم منتقل نمی کنند! اگر مردم بخواهند از من حرفی را بخوانند نباید حرف های یک ذهن فیلتر شده و با اهداف خودش باشد. من می خواهم حرف من با همه خلوصش به مخاطبم به کسی که وقت می گذارد و ارزش قائل است و فیلم های من را دنبال می کند منتقل  شود. این حق من است و وقتی می بینم اینگونه نیست  این ارتباط را  قطع می کنم تا به مخاطبم احترام بگذارم.

با این حساب طرفدارانت که دوست دارند حرف هایت را بشنوند یا در برنامه ای تو را  ببینند چه کار باید بکنند؟
خب، من برای گفت و گو با آدم ها قبل از هر چیز تحقیق و تفحص می کنم، درباره خود تو هم همین اتفاق افتاد و دیدم دوستان آقای فراهانی راد را تایید می کنند، بنابراین این بار برای انجام این مصاحبه اعتماد کردم و امیدوارم اعتمادم درست از آب دربیاید (خنده)، وگرنه… آن موقع تصمیم می گیرم!

قصد نداری دیگر به نوشتن ادامه دهی؟
چرا، همیشه گفته ام یک دفترچه خاطرات دارم به نام «رازهای فاش نشده یک نابازیگر»، ولی فکر می کنم این هم مثل برنامه هفت خواهد شد! در نتیجه دوست ندارم پخش شود. سینما باید زیبا بماند؛ همانطور که از نظر من همیشه بوده و هست.

راست است که می گویند تو پر فروش ترین زن سینمای ایران هستی؟
چاکریم! (خنده)

تا آنجا که می دانم خیلی از بازیگرهای خانم این موضوع را که کدام بازیگر بیشتر می فروشد و دستمزد می گیرد را دنبال می کنند، تو هم این کار را انجام می دهی؟
نه، این کار بعضی مجله هاست که دست به جمع و تفریق دستمزد و فروش بازیگرها می زنند و ارقامی را در می آورند. چند سالی پشت سر هم این اتفاق افتاد که من پرفروش ترین زن سینما بودم.

یادم است در یک دوره اکران سینماها تو 6 فیلم همزمان روی پرده داشتی. اما الان تو را سالی یا دو سالی یک بار در یک فیلم می بینیم. چه اتفاقی افتاده؟ پیشنهادهایت کم شده یا رقم دستمزدت آنقدر بالا رفته که در توان هر کسی نیست؟
پیشنهادها که خدا را شکر هیچ وقت کم نشده، از نظر مبلغ قرارداد هم همیشه چیزی که حقم بوده را گرفته ام و رقمم، رقم معقولی است، به لحاظ اینکه همه ما در فروش یک فیلم سهیم هستیم، در نتیجه همه چیز باید عادلانه تقسیم شود. شاید از نظر بعضی تهیه کننده ها رقم دستمزد من ناعادلانه باشد اما در حقیقت این نیست و باز با همه این او.صاف هیچ وقت روی پیشنهاد من تاثیر نگذاشته است، چون آن تهیه کننده محترم می داند که حتی برای نفع خودش هم که شده به صرفه تر است که پیشنهاد من را بپذیرد تا اینکه انتخابش را عوض کند!

ولی واقعا فیلم نامه های خوب تعدادشان کم است ، یعنی تعدادشان کم است. بعد هم اصولا من فیلم نامه ای کار نمی کنم که نقشم مثل نقش نگاه مهتاب زنها باشد! یک دختر زیبای آرایش کرده که «بله و چشم آقا» بگوید! من هرگز این نقش ها را بازی نمی کنم، چون دوست ندارم نقشم یک نقش توسری خور و ابزاری باشد. نمی خواهم ابزار ساخت فیلم باشم، دوست دارم خودم در فیلم تاثیرگذار باشم.

چه نقشی همیشه ایده آلت بوده که بازی اش کنی؟
دلم می خواهد بروم سراغ نقش های منفی؛ پیچیدگی های یک چنین شخصیت هایی به عنوان یک بازیگر برایم جذابیت دارد. نقش یک انسان روانی هم از ایده آل هایم در انتخاب های بعدیست.

کدام یک از کارهایی که تا حالا بازی کردی را دوست نداری یا دلت می خواهد مثلا سی دی اش را بشکانی؟
فیلم های آدم مثل بچه های آدم می مانند، بنابراین دلم نمی آید حتی فیلم هایی را هم که قلبا دوست شان ندارم را بشکنم، چون باید می بوده که من الان اینجا بایستم؛ مثل یکسری پله می ماند که تو را به قله می رسانند، شاید چند تا از این پله ها لق بوده باشد و پایت را گذاشته باشی روی سنگ شکسته سر هم خورده باشی اما باید می بوده که تو الان اینجا باشی. آدم از کارهای بدش درسهای بیشتری می گیرد، ولی در کل همه کارهایم را دوست دارم، چون یک تایمی از زندگی یک زمانی از عمرت را در آن فیلم می بینی. اصل این است که از فیلم های بد درس های خوب بگیریم و دیگر تکرارش نکنیم. من از درجا زدن بدم می آید؛ این به نظرم مهم تر از این است که بخواهم روی کاری غیظ داشته باشم.

بالاخره خستگی ات در رفت؟
من هیچ وقت خسته نیستم!

خودت در آن یادداشتی که در جشنواره فجر برای حاضر نشدنت در کنفرانس خبری رسوایی نوشته بودی اشاره کرده بودی آقای ده نمکی خسته ام! اصلا دلیل نوشتن آن یادداشت چه بود؟
آن نوشته را خیلی دوستش داشتم. نمی دانم… اصولا زیاد براساس دلیل کار نمی کنم. وقتی حسم بگوید، کاری را انجام می دهم و فکر هم می کنم کار درستی کرده باشم. من که در آن جمع نمی آمدم  اما دلم نمی خواست فکرکنند اگر نیامدم یعنی بی تفاوتم. می خواستم ثابت کنم اگر نیامدم دلیل بر بی تفاوتی نیست.

چرا نرفتی؟ حالت خوب نبود یا دعوا و بحثی پیش آمده بود؟
نه حالم که خوب بود اما می دانستم همه آدم هایی که در آن جمع حضور دارند یا بهتر بگویم اکثرشان نیامده اند صرفا یک فیلم ببینند و کاری را از لحاظ فیلمنامه، هنری و بازی بررسی کنند! شاید آنها بیشتر برای حواشی پیرامون آقای ده نمکی و حاشیه سازی آمده بودند و آن مجلس جایی نبود که جنبه هنری داشته باشد.

خانواده و اهالی فامیل چقدر خوشحال اند که به واسطه حضور تو در سینما نام خانوادگی شان امروز تبدیل به یک برند شده است؟
اتفاقا چند روز پیش داشتم به یکی از دوستانم می گفتم که یک روز آن اوایل وقتی اسمم را گفتم یکی از تهیه کننده های خوب سینما چند بار فامیلی ام را پرسید و گفت حتما اسم و فامیلت را عوض کن و یک اسم و فامیلی بگذار که راحت در دهان بچرخد! ولی من گفتم من همین هستم و اگر کسی بخواهد من را بشناسد باید با همین اسم و فامیلی که دارم بشناسد. گفت با توجه به اینکه چهره و صدایت استانداردهای سینما را دارد اسم و فامیلت راحت نیست و تاثیر منفی می گذارد چون کسی نمی تواند اسم و فامیلت را به راحتی به یاد بیاورد اما قبول نکردم.

از تلویزیون چه خبر؟
سلامتی!

در این سال ها خیلی از ستاره های سینما وارد تلویزیون هم شدند، احیانا تو چنین تصمیمی نداری؟
در سینما مخاطب را خودت انتخاب می کنی و مخاطب هم همین طور اما در تلویزیون تو مخاطبت را انتخاب نمی کنی و مخاطب هم. بنابراین باید سلیقه و خواسته 70 میلیون نفر آدم را برآورده کنی. اگر روزی نقش ماندگاری بهم پیشنهاد شود که ارزشش را داشته باشد و بدانم شرمنده مردم نمی شوم قطعا بازی اش خواهم کرد.

قبل از اینکه فیلمنامه رسوایی به دستت برسد و بخواهی در این فیلم بازی کنی، تصوراتت درباره زندگی یک دختر پایین شهری چه بود؟ فکر می کردی زندگی آنها چه شکلی است؟
البته من قبل از این هم در «بی وفا» تجربه چنین نقشی را داشتم ولی این موضوع همیشه برایم جذاب بوده و نگاه ویژه ای به این دختر ها دارم. همیشه به این قشر احترام گذاشته ام چراکه درد و غمی که یک دختر جنوب شهری (جنوب شهری که می گویم به واسطه کم بضاعتی ای است که در آن منطقه ساکن شده اند) برایم تامل برانگیز بوده. دخترها خیلی بیشتر از پسرها رویاپردازی می کنند، خیال بافی می کنند، در رویاهای خودشان به خیلی از ظرافت های زندگی توجه می کنند که شاید دغدغه پسرها نباشد.

دخترها برای رسیدن به آرزوها و رویاهایشان هر تلاشی می کنند شاید به همین دلیل است که بعضی هایشان به قول امروزی ها «خراب» می شوند. همه مان وقتی در جامعه یک زن فاحشه می بینیم می گوییم «وای فاحشه است» اما هیچ وقت نمی گوییم چرا چی شد که این اتفاق افتاد؟ همه ما وقتی به این دنیا می آییم پاک هستیم، چه می شود که بعضی ها خراب و فاسد می شوند؟ زن به نوبه خودش و مرد هم به نوبه خودش.

باید ریشه یابی کنیم. دیدن این چیزها برای مسئولین جذاب نیست هیچ وقت به این مسائل پرداخته نشده و ریشه یابی درستی نشده، یعنی نخواسته اند که ریشه های این معضل را مطرح کنند. فیلم رسوایی دقیقا همین موضوع را به چالش کشیده است این وظیفه سینماست که بیاید و این را به شکل خودش زیبا نشان دهد تا در عین اینکه مخاطب کار را دوست داشته باشد به فکر فرو رود. خوشحالم بابت حضورم در این نقش چراکه شاید توانسته باشم دِینی را به یک قشر از جامعه ادا کرده باشم.

خیلی از خانم ها خودشان را می کُشند تا زیبا شوند و بعد بروند جلوی دوربین اما تو خیلی وقت ها در فیلم هایت خودت را می کُشی زشت شوی! دلیل خاصی داری برای این تصمیم هایت داری؟
من بازیگرم، قضیه قیافه نیست. در فیلم «مجردها» پیشنهاد خودم بود عینک ته استکانی بزنم و دندان مصنوعی بگذارم و… یا در «چراغ قرمز» هیچ کس حاضر نشد آن نقش را کار کند و من آمدم و آن تغییر و تحولات را دادم چون می خواستم ثابت کنم که من به خاطر چهره ام نیامده ام و می خواهم بازیگر باشم. واقعیت هم همین است.

چهره یک بازیگر بعد از یک مدت عادی می شود و از آن به بعد چیزهای دیگری است که بیننده را نگه می دارد. بخش عمده اش به کاریزمای آدم برمی گردد. ماندگاری در سینما چیزهای دیگری غیر از ظاهر می خواهد، وگرنه در این سال ها خیلی ها آمدند و بعد از یکی دوبار بازی بدون اینکه اتفاق خاصی برایشان بیفتد خداحافظی کردند! من با بازی در این کارها می خواستم هم به دیگران و هم در درجه اول به خودم ثابت کنم که اگر این ادعا را داری بازیگری پس بیا و برادری ات را ثابت کن.

گفتی ورزش می کنی؟!
زمانی که سر فیلم برداری نباشم دوست دارم ورزش کنم چون فکر می کنم بدن و بیان ابزار اصلی یک بازیگر هستند چون وظیفه منِ بازیگر است که در جواب محبت و حمایت های مردم روز به روز بهتر شوم.

وقتی داشتیم برای جلد عکاسی می کردیم، به نظرم رسید رابطه تو و علی برادرت خیلی گرم و صمیمی است. واقعا در خانه هم همین شکلی هستید یا بیرون که می روید با هم خوب می شوید؟ فکر نمی کنی داشتن خواهری مثل الناز شاکردوست با همه حرف و حدیث ها و شایعاتی که برای یک ستاره می سازند کمی دردسرساز باشد و آیا تا حالا باعث کدورتی بین تان شده؟
اگر آدم ها همینطوری که هستند همدیگر را بپذیرند چیزی به نام مشکل به وجود نخواهد آمد. در همه روابط؛ زن و شوهری، خواهر و برادری یا دوستی، باید همدیگر را همان طور که هستیم بپذیریم و دوست داشته باشیم. خوشبختانه من و علی هم رابطه خیلی خوبی با هم داریم. علی هم از آن ابتدا نسبت به ورود من به سینما نارضایتی خاصی نداشت و همیشه حمایتم کرده است. خدا را شکر هم تا حالا کارم برای خانواده ام اذیت و آزاری نداشته، خودم هم همیشه مراقب بودم و سعی کردم از حواشی دور باشم.

فکر می کنی دلیل اصلی حرف و حدیث و شایعه درآوردن آدم ها برای ستاره ها چیست؟
همیشه به کسانی که به شما حسودی می کنند احترام بگذارید چون اینها همان هایی هستند که از صمیم قلب ایمان دارند که شما بهتر از آنهایید.

در دنیای مجازی هم فعالیتی داری؟
بله، اخیرا با برنامه instagram  آشنا شدم و تا حدودی در آن فعالیت می کنم.

یعنی اگر آنهایی که دوستت دارند می توانند با تو ارتباط برقرار کنند؟ آن وقت به چه آدرسی باید مراجعه کنند؟
بله، آدرس من elnazshakerdoost است.

ادامه مطلب / دانلود

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

لامیا با نام واقعی آسیل تاندوگان (Asli Tandogan) در 2 آوریل سال 1979 در کشور ترکیه شهر آنکارا به دنیا آمد. او تحصیلاتش را در دانشگاه در رشته موسیقی ادامه داده و در حال حاضر سریال از بوسه تا عشق از او در حال پخش است.

تصاویر لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

 عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

  عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

  عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

  عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

  عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

  عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

  عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

   عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

 بیوگرافی لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق + عکس

  عکسهای لامیا بازیگر سریال از بوسه تا عشق

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان +عکس

بیوگرافی و عکسهای محمد گونسور بازیگر نقش شاهزاده مصطفی در سریال حریم سلطان را مشاهده می کنید.
محمد گونسور (تلفظ ترکی استانبولی: [mehˈmet ɟynˈsyɾ]) (زاده ی ۸ می ۱۹۷۵,استانبول, ترکیه) یک بازیگر ترک است.
زندگینامه شاهزاده مصطفی
قبل از اینکه وارد عرصه ی بازیگری شود ابتدا یک مهماندار و سپس یک مدل بود.او در ابتدا کار خود را با بازی در فیلم های ترکی ٫ ایتالیایی و آمریکایی شروع کرد.از بهترین کارهای او میتوان به Anlat İstanbul , و همام اشاره کرد. او در سال ۱۹۸۸ برنده ی جازیزه ی امیدبخش ترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره ی بین المللی فیلم آنکارا به خاطر بازی در فیلم همام شد.او همچنین برنده ی تنها جایزه ی ویژه ی هیات داوران جشنواره ی بین الممللی فیلم پرتقال طلایی آنکارا به خاطر ایفای نقش در فیلم O Şimdi Asker شد.
زندگی شخصی شاهزاده مصطفی
محمد گونسور با یک کارگردان فیلم های مستند به نام کاترینا مونگیو ازدواج کرده است.آن ها دو فرزند با نام های علی و مایا دارند.

  بیوگرافی شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان +عکس

شاهزاده  مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان

فیلم شناسی
Geçmiş Bahar Mimozaları (۱۹۸۹)
Hamam (۱۹۹۷)
Hayal Kurma Oyunları (۱۹۹۹)
Don Matteo
Amici di Gesù – Giuda, Gli (۲۰۰۱)
Amici di Gesù – Tommaso, Gli (۲۰۰۱)
L Italiano (۲۰۰۲)
Pilli Bebek (۲۰۰۳)
Il Papa Buono (۲۰۰۳)
O Şimdi Asker (۲۰۰۳)
Kasırga İnsanları (۲۰۰۴), مجموعه ی تلویزیونی
Beyaz Gelincik (۲۰۰۵–۲۰۰۷), مجموعه ی تلویزیونی
Istanbul Tales (Anlat İstanbul) (۲۰۰۵)
Fall Down Dead (۲۰۰۷)
Ses (۲۰۱۰)
Aşk Tesadüfleri Sever (۲۰۱۱)
حریم سلطان (۲۰۱۲)

 بیوگرافی شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان +عکس

شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان

بیوگرافی شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان +عکس

شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان

بیوگرافی شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان +عکس

 شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان

بیوگرافی شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان +عکس

شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان

بیوگرافی شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان +عکس

 شاهزاده مصطفی بازیگر سریال حریم سلطان

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

نام :Taylor Alison Swift

متولد: ۱۳ دسامبر ۱۹۸۹
اهل: پنسیلوانیا، آمریکا
سبک: کانتری، راک، پاپ
زمینه فعالیت: خواننده و شعر نویس
مسلط بر: گیتار و پیانو
شروع کار: ۲۰۰۶
تیلور آلیسون سویفت خواننده جوان ۲۰ ساله آمریکایی سبک پاپ/کانتری است که در تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۹۸۹ در آمریکا متولد شد.در سال ۲۰۰۶ او نخستین آهنگش بنام Tim McGraw، را منتشر کرد که رتبه ششم را در بیلبورد به دست آورد. در اکتبر ۲۰۰۶ او نخستین آلبومش را که نام خودش را برای آن انتخاب کرده بود منتشر کرد، که ۵ آهنگ آلبومش در جدول بهترین آهنگ‌های کانتری قرار گرفت. او همچمنین دارای گواهی‌نامه پلاتین سه گانه از انجمن صنعت ضبط آمریکا (RIAA) می‌باشد.پس از آن او در سال ۲۰۰۸ آلبوم دومش را با نام Fearless عرضه کرد
برطبق آمار نیلسن سانداسکن پر فروش ترین خواننده کانتری سال ۲۰۰۸ با فروش بیش از چهار میلیون آلبوم در آمریکا بوده همچنین جزِء اولین خواننده در تاریخ نیلسن ساند اسکن نام گرفت که در جدول ۱۰ موزیک برتر سال ۲ آلبوم از او وجود داشت، در اوایل ژانویه ۲۰۰۹ هم اولین خواننده کانتری شناخته شد که بر طبق آمار دو میلیون آهنگ از او دانلود شده بود!

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

بیوگرافی و عکس های تیلور سوئیفت

ادامه مطلب / دانلود

گران ترین زن سینمای ایران + عکس

لیلا اوتادی که در سال ۸۸ با بازی در ۶ فیلم سینمایی عنوان پرکارترین بازیگر زن را به خود اختصاص داد شنیده ها حکایت دارد هنوز چند روز از آغاز سال جدید نگذشته به طور همزمان مشغول بازی در دو فیلم سینمایی به نام های “پیتزا مخلوط” و “سورپرایز” است.

طبق خبرهای موثق، اوتادی برای بازی در “پیتزا مخلوط” که حسین قاسمی جامی کارگردانی آن را برعهده دارد مبلغ ۷۵ میلیون بابت ۲۵ روز بازی دریافت کرده است که این امر موجب شد اوتادی لقب گرانقیمت ترین بازیگر زن سینمای ایران را به خود اختصاص دهد.

قرار بود در این فیلم الناز شاکردوست هم برای یکی از نقش های مکمل جلوی دوربین قرار بگیرد اما به خاطر عدم توافق مالی بین وی و تهیه کننده این همکاری شکل نگرفت.

بد نیست در انتها به رقم دستمزد برخی دیگر از بازیگران زن سینمای ایران نیز اشاره ای داشته باشیم:

نیکی کریمی:۵۰ میلیون تومان برای بازی در فیلم “شکلات داغ”
مهناز افشار: ۵۵ میلیون تومان برای بازی در فیلم “پوپک و مش ماشالله”
مهتاب کرامتی:۳۵ میلیون تومان برای بازی در فیلم “آدمکش”
نیوشا ضیغمی:۳۰ میلیون تومان برا بازی در فیلم “به سوی آفتاب”

لیلا اوتادی متولد ۱۴ مرداد ماه ۱۳۶۲، دارای مدرک کارشناسی معماری داخلی از دانشگاه تهران است. وی با فیلم «چشمان سیاه» ساخته ایرج قادری بازیگری را آغاز کرد.

 

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمر گل لاله + عکس

در این مطلب بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمرگل لاله و سریال شمیم عشق را برای طرفداران این بازیگر و علاقه مندان این سریال ها آماده کرده ایم.

بیوگرافی توپراک

نام اصلی توپراک سلن سویدار (Selen Soyder) است.
او در تاریخ ۲۶ دسامبر سال ۱۹۸۶ میلادی (جمعه ۵ دی ۱۳۶۵ شمسی) در شهر ازمیر کشور ترکیه متولد شد.
سلن سویدار در سال ۲۰۰۷ در کشور ترکیه ، عنوان دختر سال این کشور را به خود اختصاص داد. Selen Soyder علاوه بر بازیگری در حرفه مدلینگ نیز فعالیت دارد.
او بازی در سریال شمیم عشق و سریال عمر گل لاله به اوج شهرت رسید.

بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمر گل لاله + عکس

بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمر گل لاله + عکس

بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمر گل لاله + عکس

بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمر گل لاله + عکس

بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمر گل لاله + عکس

بیوگرافی توپراک بازیگر سریال عمر گل لاله + عکس

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی هدیه تهرانی

نام: هدیه تهرانی
تاریخ تولد: ۱۳۵۱
مدرک تحصیلی: دیپلم

برای بازی در فیلم « روز واقعه » انتخاب شد اما بعد ها لادن مستوفی جای او را گرفت. کیانوش عیاری هم او را برای بازی در « بودن یا نبودن » انتخاب کرد که بعدها عسل بدیعی به جای او برگزیده شد. اما سرانجام مسعود کیمیایی او را برای فیلم « سلطان » انتخاب کرد و هدیه تهرانی وارد سینمای حرفه‌ای شد.
بازیهای راحت و روان او در فیلمهای « غریبانه » و به خصوص « شوکران » تحسین همگان را برانگیخت. او سال ۱۳۸۱ را با بازی در فیلمهای « آبادان » و « دنیا » آغاز کرد و بازی اش در فیلم « رومی و زنگی » – جدیدترین فیلم ناصر تقوایی – با توقف کامل فیلمبرداری عملا منتفی شد. او در فیلم دختر ایرونی هم خوش درخشید.
الف)برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم قرمز – ۱۳۷۷
ب) برنده جایزه از جشنواره پیونگ یانگ برای بازی در فیلم پارتی – ۱۳۸۱
ج)برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم چهار شنبه سوری- ۱۳۸۴

● فیلمهای سینمایی
الف)سلطان (مسعود کیمیایی، ۱۳۷۵)
ب)غریبانه (احمد امینی، ۱۳۷۶)
ج)قرمز (فریدون جیرانی، ۷۷ – ۱۳۷۶)
د)شوکران (بهروز افخمی، ۱۳۷۷)
و)سیاوش (سامان مقدم، ۱۳۷۷)
هـ)دست های آلوده (سیروس الوند، ۷۸ – ۱۳۷۷)
ی)پارتی (سامان مقدم، ۷۹ – ۱۳۷۸)
ر)آبی (حمید لبخنده، ۱۳۷۹)
ز)چتری برای دو نفر (احمد امینی، ۱۳۷۹)
ژ)زمانه (حمیدرضا صلاحمند، ۱۳۷۹)
ص)کاغذ بی خط (ناصر تقوایی، ۸۰ – ۱۳۷۹)
ض)خانه‌ای روی آب (بهمن فرمان آرا، ۱۳۸۰)
پ)آبادان (مانی حقیقی، ۱۳۸۱)
ت)دنیا (منوچهر مصیری، ۱۳۸۱)
ف)دختر ایرونی (محمدحسین لطیفی، ۱۳۸۱)
ق)جایی برای زندگی (محمدرضا بزرگ نیا، ۱۳۸۲)
ع)شبانه (امید بنکدار، کیوان علی محمدی، ۱۳۸۳). که به دلیل حذف شبنم طلوعی از این پروژه جایگزین او شد.
غ)یک بوس کوچولو (بهمن فرمان آرا، ۱۳۸۳)
ح)چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی، ۱۳۸۴)
برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم چهارشنبه سوری از دهمین جشن خانه ی سینما.

 

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی مهران مدیری

مهران مدیری متولد دهه ۴۰ در تهران است. او که در خانواده ای هنردوست به دنیا آمده بود فعالیتهای هنری خود را از نخستین سالهای نوجوانی شروع کرد و تا قبل از ورود به رشته تئاتر در دانشگاه،در چندین اثر نمایشی به عنوان بازیگر شرکت نمود..

تحصیلات آکادمیک او در رشته «تئاتر» ،به دلیل حضور او در جبهه های جنگ، ناتمام ماند اما عشق او به هنرهای نمایشی ،بار دیگر او را به عرصه نمایش در تئاتر و رادیو کشانید. او تا سال ۱۳۷۲ با نمایشهای زیادی چون: شوخی، تلگراف، آرسنال، پانسیون، سیمرغ، هملت، کیسه بوکس و … روی صحنه رفت. و در این دوران با بسیاری از بزرگان تئاتر کشور چون «قطب الدین صادقی» و «میکائیل شهرستانی» همکار شد.
وی همچنین در این دوران به عنوان بازیگر در نمایشهای رادیویی «قصه های شب» نیزحضور یافت. مدیری در سالهای آغازین دهه ۸۰، نخستین تجربه حضور خود را در برنامه های مذهبی تلویزیون تجربه کرد تا آنکه بر حسب اتفاق، وارد وادی «طنز نمایشی» در تلویزیون گردید. او که تا پیش از آن تنها یک اثر کمدی نمایشی بنام «پانسیون» را روی صحنه داشت، با نخستین جرقه های نبوغ و ابتکار خود در زمینه کمدی در مجموعه های تلویزیونی «نوروز۷۲» -در سمت بازیگرـ و «پرواز۵۷» -به عنوان بازیگر و کارگردان- که در بهار و زمستان ۱۳۷۲، روی آنتن رفته بود به عنوان یک بازیگر کمدی خوش درخشید. چنان که یک سال بعد در مقام کارگردانی مجموعه طنز «ساعت خوش» توانست اثری ماندگار را در ژانر کمدی تلویزیونی به نام خود به ثبت برساند. «ساعت خوش» نخستین مجموعه آیتمی طنز در طول تاریخ تلویزیون ایران بود و حواشی این برنامه پربیننده چنان دست و پاگیر دست اندرکاران آن شد که تا سه سال امکان فعالیت مجدد تصویری را از آنان گرفت. مهران مدیری که به سبب این محرومیت سه ساله، امکان بازی در فیلمهای مطرح «ضیافت» و «سلطان» مسعود کیمیایی را از دست داده بود، در نوروز ۷۷ همزمان با اکران فیلم سینمایی «دیدار» -که در آن در سمت بازیگر حضور یافته بود- و نیز پخش برنامه طنز «نوروز ۷۷» بار دیگر به صحنه نمایش بازگشت. او چند ماه بعد با ساختن مجموعه طنز «جنگ ۷۷» که آغاز دوباره دوران شهرت و محبوبیت او را نوید می داد، بار دیگر با ساختار شکنی در این ژانر از برنامه های تلویزیونی به نوع جدیدی از سبک نمایش کمدی رسید که مبتنی بر داستان گویی بود.
کارگردانی مجموعه های: ببخشید شما(۱۳۷۸)،پلاک ۱۴ (۱۳۷۹-۱۳۷۸) ،نودشب (۱۳۷۹) و طنز ۸۰ (نوروز۸۰)، بازی در یک سریال تلویزیونی بنام «دردسروالدین» (۱۳۸۰) و بازیگری و بازیگردانی فیلم سینمایی «توکیو بدون توقف»، که به نوعی ادامه روندتکمیلی تجربه های هنری او محسوب می شد، وی را به چنان پختگی و تجربه رسانیده بود تا بار دیگر اتفاق جدیدی را در عرصه کمدی نمایشی ایران به ثبت برساند.
در سال ۸۱، او به همراه همکار نویسنده اش «پیمان قاسم خانی»، قومی را خلق کردند بنام «برره»، اهل ناکجاآبادی به همین نام . «پاورچین» با طرح معضلات فرهنگی و بیماری های اخلاقی ساکنان روستای خیالی«برره»، رذایل اخلاقی اجتماع و سنتهای غلط مردم آن را چنان بی رحمانه به نقد کشید که این مجموعه را بزرگترین اتفاق نمایشی در تاریخ تلویزیون ایران لقب داد و این تازه آغاز ماجرا بود. در حالی که مجموعه تلویزیونی «نقطه چین» آنچنان که شایسته ی مدیری و همکارانش بود مطرح نشد و مجموعه داستانی «جایزه بزرگ» نیز با وجود پربیننده بودن، در حد و اندازه های مدیری از آب در نیامد، او به گذشته ی برره سفر کرد تا داستان هایی جدید را در فضای ۵۰ سال قبل ایران روایت کند.
«شبهای برره» که در سال ۸۴ ساخته شد و به روی آنتن رفت، جایگاهی بود تا حرفهای در گلو مانده جامعه به زبان بیاید. از دردها، مشکلات و ناهنجاری های فرهنگی مردم ایران که سالها در قالب سنت ها و آداب و رسوم غلط و بی ریشه دامنگیر آنان شده بود. مدیری و گروهش در طی چند ماه سختی ها و ناهمواری های زیادی را تحمل کردند و از زیر تیغ تیز بی مهری ها، کوته فکری ها، انتقادهای تند و شایعات بی اساس گذشتند تا «شبهای برره» بار خود را سالم به مقصد برساند … و «برره» ماندگار شد…
مهران مدیری در کنار علاقمندی هایش به هنر نمایش و کارگردانی و تلاشی که برای رسید به جایگاه کنونی اش کرده است همواره به عالم موسیقی نیز عشق و ارادت خاصی داشته است. او با انتشار نخستین آلبوم موسیقی اش در سال ۷۹، در مقام خواننده و نیز در نخستین کنسرت رسمی خود که در بهمن ماه ۱۳۸۳ در تهران اجرا کرد، با انتخاب هوشمندانه ملودی ها، تصنیف ها و صدای دلنشینی که از سوی شنوندگان آثارش مقبول افتاده بود، ثابت کرد که موسیقی را خوب می شناسد و نیز سلیقه مردم هنردوست ایران را !
امروز او معتقد است بیش از آنچه که باید ،برای کار وقت صرف کرده است.سالی که پیش روست شاید باز هم برای او سال پرکاری باشد و شاید هم آنچنان که خود او می خواهد با پایان «شبهای برره»، به عنوان آخرین سریال نود شبی اش امسال را به استراحت سپری کند.هنوز هیچ چیز معلوم نیست. اما نا گفته پیداست که عرصه طنز تلویزیونی ایران،بدون حضور او چیزی کم دارد.

فیلم‌های سینمائی:

دیدار (محمدرضا هنرمند، فقط بازیگر، 1373)
توکیو، بدون توقف (سعید عالم زاده، فقط بازیگر، 1381)
مجموعه‌های تلویزیونی:
نوروز 72 (جنگ تلویزیونی، داریوش کاردان، فقط بازیگر، 1371)
پرواز 57 (جنگ تلویزیونی، بازیگر، 1372)
ساعت خوش (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1373)
سال خوش (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1373)
نوروز 77 (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1376)
جنگ 77 (مجری، کارگردان و بازیگر، 1377)
ببخشید شما؟ (جنگ تلویزیونی، کارگردان، مجری و بازیگر، 1378)
پلاک 14 (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1378)
نود شب (جنگ تلویزیونی، بازیگر و کارگردان، 1379)
بررسی طنز در تلویزیون (مجری و کارگردان، 1379)
دردسر والدین (مجموعه، مسعود نوابی، فقط بازیگر، 80/1379)
پاورچین (مجموعه، بازیگر و کارگردان، 1381)

 

ادامه مطلب / دانلود
با من صحبتی نشده است و قبلاً نیز گفته شده بود که در برج میلاد برنامه داشتم که اینطوری نبود، همچنین چند وقت پیش از جزیره کیش به من زنگ زدند گفتند اینجا برنامه دارید گفتم نه، از این دست صحبتها زیاد میشه و این موضوع اخیر هم اصلاً صحت ندارد.

از چندی قبل در برخی از محافل خبری مطرح شده بود که «حبیب محبیان» خواننده معروفی که چند سالیست به ایران بازگشته است قرار است در جشن دولت که در استادیوم آزادی برگزار می شود شرکت کند.

به همین منظور خبرنگار بولتن نیوز ماجرا را از شخص وی جویا شد که حبیب در این گفتگو ضمن تکذیب این خبر، تاکید کرد‌: هرگز وارد بازی های سیاسی نمی شوم.

گفتگویی جالب با حبیب محبیان

متن کامل گفتگوی بولتن نیوز با «حبیب محبیان» به شرح زیر است:

آیا در همایش تجلیل از عوامل و دست اندرکاران ستاد تسهیلات سفر در ورزشگاه آزادی قرار است شرکت کنید؟

با من صحبتی نشده است و قبلاً نیز گفته شده بود که در برج میلاد برنامه داشتم که اینطوری نبود، همچنین چند وقت پیش از جزیره کیش به من زنگ زدند گفتند اینجا برنامه دارید گفتم نه، از این دست صحبتها زیاد میشه و این موضوع اخیر هم اصلاً صحت ندارد.

چند سال پیش خبری منتشر شد از دیدار شما با آقای مشایی، این موضوع صحت دارد؟

کلاً همه این چیزها شایعات است.

یعنی شما هیچ دیدار رو در رویی با مشایی نداشتید؟

خیر، رو در رو با ایشان دیدار نکردم. بعضی ها گفتند که ما برای شما دیدار با اعضای دولت را فراهم می کنیم؛ مشکلی نیست و ممکن است آنها نیز قبول کنند، که خودم این پیشنهاد ها را قبول نکردم.

هر چی مجله ها نوشتند دروغ محض است. هر چی هم تلویزیون های دنیا میگن نباید اعتماد کنید. اصلا روی تمام مطبوعات و تلویزیون های کل دنیا نمیشه اعتماد کرد. یک نمونه اش همین قتل عام مردم سوریه؛ آمریکا، سعودی ها، قطر و ترکیه عامل اصلی این کشت و کشتار هستند و همه اش را از طریق همین تلویزیون ها گردن دولت بشار اسد می اندازند.
خود آمریکایی ها این کار را می کنند، بنابراین شما نباید هر چی تلویزیون ها و مطبوعات می گویند باور کنید.
داخل سیاست شدن برای ما هنرمندان کار اشتباهی است، اگر می خواستم وارد سیاست شوم از همان اول رشته ام را عوض می کردم و دنبال کار هنری نمی رفتم.

من وقتی به ایران آمدم خواستم اجازه کار بگیرم؛ یک کمپانی با من صحبت کرد، گفت ما برای شما اجازه میگریم و کنسرت برگزار می کنیم. خیلی از کمپانی ها این کار را کردند و موفق نشدند که اجازه کنسرت من را بگیرند. میتوانستند اما به مشکلات بر می خوردند و چون من در تهران هم زندگی نمی کردم، نمی توانستم زیاد به تهران بروم.
چند تا کمپانی پیشنهاد قرار داد کار با من گذاشتند البته ۴ سال است که من گفتم نه، من چنین کاری نمی کنم؛ فکر هم نمی کردم به همین سادگی اجازه کار و اجازه کنسرت بدهند. هر چیزی باید مراحل قانونی اش را طی کند چون کمپانی ها به فکر پر کردن جیبشان هستند و به فکر من نیستند.

با نزدیک شدن به انتخابات عده ای سعی می کنند از هنرمندان و افراد مشهور در میان عامه مردم به نوعی استفاده کنند. آیا با شما قراردادی بسته شده است که برای فرد خاصی برنامه داشته باشید؟

نه؛ من کلاً این مسائل را تکذیب می کنم.
من اصلاً در این بازی های سیاسی شرکت نمی کنم و دخالت هم نمی کنم، چون اسمم خیلی برایم مهم است. یعنی یک عمر سرم را بالا نگه داشته ام و از این به بعد هم می خواهم سرم را بالا نگه دارم.

من دارم زندگیم را می کنم؛ الان چهار ساله در ایران هستم و خیلی هم راحت هستم و با کسی هم کاری ندارم.
یک عده ای آمدند با من قرارداد ببندند که …

اون عده افراد از جای خاصی بودند؟

نه همین کمپانی ها بودند. خیلی از کمپانی ها آمدند صحبت کردند و گفتند که ما حاضریم با شما قرار داد ببندیم، من قبول نکردم. من هر دو سه ماه یک بار یک آهنگ می خونم و پخش می کنم کاری هم به این کمپانی ها ندارم؛ مسئله این نیست که من سی دی بیرون بدم چرا که کار هنری برای من مهم است.

یعنی به دنبال صرفه اقتصادی نیستید؟

نه؛ من در این مدت چهار سال که در ایران هستم ۳۰ آهنگ خواندم که هر چند وقت یک بار یکی از آنها را در اینترنت منتشر می کنم

ادامه مطلب / دانلود

 چند طلاق معروف سینمای ایران

همواره ازدواج و جدایی ستارگان یکی از موضوعات جذاب برای مخاطبان سینماست. سایت کافه سینما چند طلاق پرسروصدای سینما را در گزارشی یادآوری کرده که در ادامه می خوانید:

نیما بانکی / لیلی رشیدی

 

لیلی رشیدی و نیما بانکی چند سالی می شود که از یکدیگر جدا شده اند. نیما بانکی را اگر از «پراید تهران یازده» به یاد نداشته باشید، در آگهی های سامسونگ با لباس برزیل یا با کت و شلوار در حالی که پایش را از قاب ال سی دی بیرون گذاشته، دیده اید. حاصل زندگی مشترک این دو، پسری است که با مادرش پیش خانواده رشیدی زندگی می کند.

 

داریوش فرهنگ / سوسن تسلیمی

 

فرهنگ و تسلیمی از طریق گروه تئاتر پیاده با همدیگر آشنا شده بودند، پس از مدت ها زندگی مشترک سرانجام فرصت پیدا کردند تا در فیلم «شاید وقتی دیگر» ساخته بهرام بیضایی، نقش زن و شوهر را بازی کنند. تسلیمی، پس از این فیلم، همراه فرزندش عازم سوئد شد و امروز یکی از چهره های سرشناس تئاتر سوئد است اما داریوش فرهنگ مانده و فیلمسازی و بازیگری را تا امروز ادامه داده است.

 

خسرو شکیبایی / تانیا جوهری

 

شاید خیلی ها ندانند که شکیبایی در دهه ۴۰ کار خودش را با دوبلوری شروع کرد و پس از ناکامی در این رشته به تئاتر رفت و سال ها گذشت تا دوباره با فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی به سینما بازگشت. تانیا جوهری هم در همان سال های دهه ۵۰ بازیگر تئاتر بود. این رابطه که منجر به ازدواج شد، چندان خبرساز نبود؛ چون هیچ یک از این دو، آدم های معروفی نبودند و در سال های بعد در حرفه شان سرشناس شدند.

 

آیدین آغداشلو / شهره آغداشلو

 

آیدین آغداشلو که نقاش، طراح، گرافیست و نویسنده ای تواناست، سال ها قبل، پس از یک ازدواج ناموفق و در حالی که دختری به نام تارا داشت، با شهره آغداشلو ازدواج کحرد. شهره در فیلم های علی حاتمی (سوته دلان) و عباس کیارستمی (گزارش) بازی کرد و با تحسین مواجه شده بود و کم کم داشت به بازیگری توانا تبدیل می شد. شهره آغداشلو که با بازی در فیلم «خانه ای از شن و مه» و نامزدی اسکار، امروزه یک بازیگر معتبر در عرصه جهانی است، از آیدین جدا شد و مجددا ازدواج کرد و خدا دختری به او داده که ظاهرا او هم اسمش تارا است. شهره آغداشلو در تمام گفت و گوهایش همواره از آیدین آغداشلو به عنوان کسی یاد کرده است که دوران سعادتمندی را با هم سپری کرده اند.

ابوالفضل پورعرب / آناهیتا نعمتی

زمانی که ابوالفضل پورعرب با آناهیتا نعمتی ازدواج کرد، بازیگر بسیار معروفی بود. از آنطرف، آناهیتا نعمتی تازه با فیلم خوش ساخت «هیوا»، ساخته رسول ملاقلی پور، وارد سینما شده بود و به عنوان یک چهره جوان و با استعداد، اول راه بود. از طلاق این دو حدود ۸ سال می گذرد.

 

بابک ریاحی پور / مهتاب کرامتی

 

بابک ریاحی پور یکی از معروف ترین نوازنده های ایرانی با ساز تخصصی گیتار باس است و در زمینه موسیقی راک فعالیت می کند. مهتاب کرامتی از سال ۱۳۷۷ با بازی در فیلم «مردی از جنس بلور» پایش به سینمای ایران باز شد. جالب اینکه ریاحی پور زودتر از کرامتی به سینما آمده بود. او در سال ۱۳۷۴ برای موسیقی فیلم «فاتح» نوازندگی کرده بود؛ کاری که بعدها ریاحی پور کمتر سراغ آن رفت ولی مهتاب کرامتی با جدیت، حضور در سینما و تلویزیون را ادامه داد و خیلی زود به ستاره سینمای ایران تبدیل شد. حالا مهتاب کرامتی تنها زندگی می کند و علاوه بر بازیگری و فعالیت در یونیسف، در یک موسسه طراحی و تولید لباس هم حسابی مشغول است.

 

یوسف مرادیان / سارا خویینی ها

 

این دو بازیگر که زمانی با یکدیگر زیر یک سقف زندگی می کردند، سرانجام از هم جدا شدند و امروزه به فعالیت قبلی شان که همان بازیگری در سینما و تلویزیون است، ادامه می دهند.

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی سحر قریشی

سحر قریشی متولد ۱۳۶۶ است . همسر او مهران اخوان ذاکری است . زندگی مشترک آنها چند سالی است که آغاز شده و روز های خوبی را با هم پشت سر میگذارند . سحر قریشی تنها یک برادر دارد و رنگ های مورد علاقه اش مشکی ، آبی و قرمز است . سحر قریشی دوست دارد هر چه زود تر به اوج برسد و این آینده را برای خود پیش بینی میکند . برای قریشی نوع پوشش و لباس خیلی اهمیت دارد . او حسین سهیلی زاده را مانند پدرش دوست دارد.
بعد از ایفای نقش یلدا در سریال دلنوازان به شهرت رسید، اولین کار بازیگری وی بازی در فیلم «لج و لجبازی» به کارگردانی سید مهدی برقعی بود.

 

ادامه مطلب / دانلود

سال تولد و تحصیلات هنرمندان ایرانی

شهاب حسینی: متولد ۵۲ در تهران (تحصیل در رشته روانشناسی را رها کرد)

شهرام حقیقت دوست: متولد ۵۱(کارشناس رشته تئاتر)

رضا داوود نژاد:متولد ۵۹ در تهران ( تحصیل در رشته حقوق را رها کرد)

سام درخشانی: متولد ۵۹ در تهران(تحصیل در رشته نمایش را رها کرد)

بهرام رادان: متولد ۵۸ در تهران( لیسانس مدیریت بازرگانی)

حبیب رضایی: متولد ۴۸ در مشهد( لیسانس مدیریت بیمارستان)

مریلا زارعی: متولد ۵۳ در تهران(لیسانس مهندسی صنایع غذایی)

فقیهه سلطانی: متولد ۵۳ در تهران(لیسانس ادبیات نمایشی)

رامبد شکرآبی: متولد ۵۱ در تهران( دیپلم ریاضی)

رضا شفیعی جم: متولد ۵۰ در تهران( لیسانس نقاشی)

غزل صارمی: متولد ۵۷ در تهران(دیپلم)

میلاد صدر عاملی: متولد ۶۱ (دانشجوی رشته مهندسی نساجی)

امیر حسین صدیق: متولد ۵۱ در نیشابور( دیپلم بازیگری)

لادن طباطبایی: متولد ۴۹ در تهران(لیسانس بازیگری)

پرستو صالحی: متولد ۵۶ در تهران( لیسانس)

رزیتا غفاری: متولد ۵۱ در تهران(لیسانس کارگردانی سینما)

شقایق فراهانی: متولد ۵۱ در تهران( لیسانس نقاشی)

نگار فروزنده: متولد ۵۷ در تهران(دیپلم)

حدیث فولادوند: متولد ۵۶ در تهران(فوق دیپلم)

علی قربان زاده: متولد ۵۷ در تهران(دیپلم)

شبنم قلی خانی: متولد ۵۶ در تهران(فوق لیسانس رشته تئاتر)

محمد رضا گلزار: متولد ۵۴ در تهران(لیسانس مکانیک سیالات)

سروش گودرزی: متولد ۵۳ در تهران( لیسانس کامپوتر)

لادن مستوفی: متولد ۵۱ در شهسوار(لیسانس کارگردانی)

مرجان محتشم: متولد ۴۸ در تهران( رها کرده دبیرستان)

یکتا ناصر:متولد ۵۷ در تهران(لیسانس مهندسی محیط زیست)

بهاره رهنما: متولد ۵۲ در تهران(لیسانس ادبیات فارسی و حقوق قضایی.دانشجوی فوق لیسانس در رشته نمایش)

لیلا حاتمی: متولد ۵۱ در تهران ( تحصیل در مهندسی برق و ادبیات مدرن فرانسه را در سوییس نیمه کاره رها کرد)

 

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

محل تولد: ایران، تهران
محل سکونت: لس آنجلس

روز تولد: هشتم آگوست
شقایق ثامن ملقب به کلودیا لینکس در سن دو سالگی در مطب دندانپزشکی مادرش (در نروژ) بود که با کاترین کرینبورگ ملاقات کرد.کاترین از هویت و زیبایی فوق العاده ی کلودیا حیرت زده شده بود.

کاترین با کلودیا صحبت کرد و در آخر ازش پرسید که آیا امکانش هست در تبلیغات تجاری جدیدش که قراره برای بچه ها بسازه شرکت کنه.مادر کلودیا موافقت کرد و بزودی کلودیا به عنوان یک دختربچه قابل ستایش در سراسر اروپا شناخته شد.

تبلیغات تجاری بیشتر؛ شوهای تلویزیونی و بازی در تئاتر نتیجه شهرتش بود.در پنچ سالگی کلودیا به همراه مادر ؛ پدر و برادر بزرگترش به تورنتو مهاجرت کردند و تورنتو جایی بود که کلودیا تونست زندگیشو به عنوان یک دختر بچه بازیگر ادامه بده. (که البته هیچ کس تا حالا هیچ عکسی از تبلیغات شقایق در دوران کودکیش ندیده و شاید فقط جنبه تبلیغاتی داشته باشه.)

در پانزده سالگی کلودیا توسط شرکتهای معروف از جمله الیت و لیوایز کشف شد و از اون موقع بود که به عنوان یک مدل مشهور شناخته شد.

بعد از مانکن شدن و بازیگری کلودیا در سن بیست سالگی اولین آلبومشو به اسم **شقایق** وارد بازار کرد و بلافاصله به یک ایرانی محبوب تبدیل شد شقایق در یک فیلم هالیوودی به نام legion of the dead در نقش ملکه مصر بازی کرد و همچنین در قسمتی از سریال The West Wing در نقش میس ورد هنر نمائی کرد.

شقایق حدود ۲ سال پیش با کامران خواننده معروف لس آنجلسی آشنا شد و این دو در همه مسافرت های اروپایی با هم دیده میشدن و شقایق حتی برای لحظه ای کامران رو تنها نمیذاشت ولی در این اواخر این دو زوج هنری زیاد در کنار هم دیده نمیشوند.

شقایق این اواخر با یک فیلم بالیوودی قرار داد بسته و در حال بازی کردن در این فیلم که به زودی به بازار می آید و بعضی ها معتقدند که میتونه حتی جای آشواریا رای را در سینمای هند بگیره و خود آشواریا طی یکی از مصاحبه هایش گفت وقتی شقایق رو دیدم اول فکر کردم که هنرپیشه هندی و خیلی نگران شدم ولی وقتی فهمیدم که ایرانی خیالم راحت شد و الآن اگه قرار باشه با هم فیلمی بازی کنیم در نقش خواهرش بازی میکنم چون ما از نظر ظاهری خیلی شبیه هم هستیم.

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

بیوگرافی و عکس های شقایق ثامن بازیگر ایرانی در هالیوود

ادامه مطلب / دانلود

بیوگرافی نیوشا ضیغمی+عکس

 

نیوشا ضیغمی متولد 18 تیر ماه 1359 است و فارغ التحصیل رشته روان شناسی (گرایش کودک) و در ضمن مدیر بخش تبلیغات سینمائی شرکت اگسپت می باشد ، همسر او در عرصه هنر فعالیتی ندارد.
نیوشا ضیغمی اولین کار هنری خود را در سینما با “در چشم باد” ساخته ی مسعود جعفری جوزانی در سال 83 شروع کرد ، “مواجهه” و “تردست” دومین و سومین فیلمی بود که او بازی داشت. اولی اجتماعی و دومی عاشقانه بود.
این هنرمند در سال 84 دو فیلم در کارنامه اش ثبت کرد:گناه من و شوریده که برای دومی یک جایزه معتبر کسب کرد. در سال 85 هم مثل قبل که هر سال در دو فیلم بازی داشته در دو فیلم جنجالی اخراجی ها و پارک وی ساخته فریدون جیرانی بوده که پارک وی مثل بقیه فیلمهای جیرانی همیشه سر و صدادار بوده است.

بیوگرافی نیوشا ضیغمی+عکس

بیوگرافی نیوشا ضیغمی+عکس

بیوگرافی نیوشا ضیغمی+عکس

 

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 2 از 3 قبلی 123 بعدی
css.php