مطالب دسته بندی : ادبیات و مذهب

حکایت های گلستان سعدی: باب سوم، حکایت 3 – سلامتى مردم مدینه و دکتر بى مشترى

عصر پیامبر صلى الله علیه و آله بود، یکى از شاهان غیر عرب، پزشک حاذقى را به محضر رسول خدا در مدینه فرستاد (تا به درمان بیماران آن دیار بپردازد) آن پزشک یک سال در آنجا ماند، ولى (بخاطر نبودن بیمار) کسى براى درمان بیمارى خود نزد او نرفت، و

ادامه مطلب / دانلود

حکایت های گلستان سعدی: باب سوم، حکایت 2 – پارساى با عزت

شنیدم پارساى فقیرى از شدت فقر، در رنج دشوار بود، و پى در پى لباسش را پاره پاره مى دوخت، و براى آرامش دل مى گفت:

به نان خشک قناعت کنیم و جامه دلق (1)

که بار محنت خود به، که بار منت خلق

شخصى به او گفت: چرا در اینجا نشسته اى، مگر نمى دانى که در شهر رادمرد بزرگوار و

ادامه مطلب / دانلود

قصه کودکانه مرد سنگ شکن

قصه کودکانه مرد سنگ شکن

روزی روزگاری سنگ شکن فقیری بود که زیرآفتاب و باران، روزگار را به خرد کردن سنگ های کنار جاده می گذرانید. روزی با خود گفت:”آهاگر می توانستم ثروتمند شوم،آن وقت می توانستم استراحت کنم.”

فرشته ای در آسمان پرسه می زد. صدایش را شنید و به او گفت:” آرزویت اجابت باد”همین طور هم شد.

سنگ شکن فقیر ناگهان خود را در قصری زیبا یافت که تعداد زیادی خدمتکار به اوخدمت می کردند. حالا می توانست هزچقدر که می خواست استراحت کند. اما روزی آمد که سنگ شکن به این فکر افتاد که تا نگاهی به آسمان بیندازد. آن وقت چیزی را دید که

ادامه مطلب / دانلود

حدیث امروز: سخن امام حسین (ع) درباره ثواب سرپرستی و آموزش دادن یتیم

امام حسین علیه السلام فرمودند: هر کس یتیمى از ما را که به سببِ در خفا و استتار بودن ما، به ما دسترسى ندارد سرپرستى کند و از علوم ما که نصیب او شده است در اختیار وى بگذارد و او را راهنمایى و هدایت کند.

خداوند عزّ و جلّ فرماید: اى بنده کریم و غم خوار! من به کرم و بخشندگى از تو سزاوارترم.

اى فرشتگان من! به تعداد هر حرفى که به او آموخته است، هزار هزار قصر در بهشت ها برایش بسازید و از دیگر نعمت هایى که در خور این قصرهاست به آنها اضافه کنید.

متن حدیث:

الإمامُ الحُسَینُ علیه السلام: مَن کَفلَ لَنا یَتیما قَطَعَتهُ عَنّا مَحَبَّتُنا باستِتارِنا، فَواساهُ مِن عُلومِنا الّتی سَقَطَت إلَیهِ حتّى أرشَدَهُ و هَداهُ، قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ: أیُّها العَبدُ الکَریمُ المُواسِی، أنا أولى بِالکَرَمِ مِنکَ، اِجعَلوا لَهُ یا مَلائکتی فی الجِنانِ بِعَدَدِ کُلِّ حَرفٍ عَلَّمَهُ ألفَ ألفِ قَصرٍ، و ضُمُّوا إلَیها ما یَلیقُ بِها مِن سائرِ النِّعَمِ.

پینوشت: «بحارالانوار، جلد5، صفحه4»

ادامه مطلب / دانلود

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 41 – برترى سخاوت بر شجاعت

از حکیمى پرسیدند: سخاوت بهتر از شجاعت است یا شجاعت بهتر از سخاوت؟

حکیم در پاسخ گفت: سخاوت به شجاعت نیز ندارد.

نماند حاتم طائى، ولیک تا به ابد

بماند نام بلندش به نیکویى مشهور

زکات مال، به در کن که فضله رز را (1)

چو باغبان بزند بیشتر دهد انگور

نبشته است بر گور بهرام گور(2)

که دست کرم، به ز بازوى زور

1- فضله رز: زیادی شاخه های درخت مو

2- نبشته: نوشته

ادامه مطلب / دانلود

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 39 – سیرت زیبا بهتر از صورت زیبا

پادشاهى با دیده تحقیرآمیز به پارسایان مى نگریست، یکى از پارسایان از روى تیز فهمى، دریافت که پادشاه نسبت به آنان، بى اعتنا است.

به او گفت: اى شاه! ما در این دنیا از نظر لشگر از تو کمتریم ولى از نظر عیش زندگى از تو شادتر مى باشیم، و

ادامه مطلب / دانلود

حدیث امروز: سفر دوست نابینای امام حسین (ع) به کربلا در اربعین

عطیه عوفی می‌گوید: من همراه جابربن عبداللّه انصاری، جهت زیارت قبر مطهر اباعبداللّه‌الحسین علیه‌السلام خارج گشتیم. هنگامی که به کربلا وارد شدیم، جابر در کنار شط فرات پیاده شد، غسل کرد و بهترین جامه های خویش را بر تن کرد و

ادامه مطلب / دانلود

حکایت های گلستان سعدی: باب دوم، حکایت 38 – زن زشت رو و همسر نابینا

دانشمندى دخترى داشت که بسیار بد قیافه بود، به سن ازدواج رسیده بود، با اینکه جهیزیه فراوان داشت، کسى مایل نبود با او ازدواج کند.

زشت باشد دیبقى و دیبا (1)

که بود بر عروس نازیبا

ناچار او را به عقد ازدواج نا بینایى در آورند، در آن عصر حکیمى از سر اندیب (جزیره سیلان ) هند آمده بود و

ادامه مطلب / دانلود
صفحه 60 از 130«...304050 قبلی 596061 بعدی 708090...»
css.php