کد خبر : 245020 تاریخ انتشار : پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۱

حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، آداب 31: طمع انسان طمع کار

ده ها نفر انسان می توانند در خوردن غذایی با هم شریک شوند و دو سگ نمی توانند بر سر لاشه ای جدال نکنند. چشم طمع انسان طمع کار به کل دنیا تمام نمی شود، اما انسان قانع به لقمه نانی تواضع دارد. برخی از حکیمان گفته‌اند: انسانی که از …

حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، آداب 31: طمع انسان طمع کار

ده ها نفر انسان می توانند در خوردن غذایی با هم شریک شوند و دو سگ نمی توانند بر سر لاشه ای جدال نکنند. چشم طمع انسان طمع کار به کل دنیا تمام نمی شود، اما انسان قانع به لقمه نانی تواضع دارد. برخی از حکیمان گفته‌اند: انسانی که از روی قناعت توانا می شود به مراتب بهتر از انسانی است که از روی درماندگی قانع می شود.

روده‌ی تنگ به یک نان تُهی پُر گردد

نعمتِ رویِ زمین پُر نکند دیده‌ی تنگ

پدر چون دور عمرش منقضی گشت

مرا این یک نصیحت کرد و بگذشت

که شهوت آتش است، از وی بپرهیز

به خود بر، آتشِ دوزخ مکن تیز

در آن آتش نداری طاقتِ سوز

به صبر آبی برین آتش زن امروز

پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»

2/5 - (1 امتیاز)
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند بازدید 713 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php