حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، حکایت 3: رنج بیهوده بردن
دو دسته از انسانها هستند که همیشه در رنج بیهوده بسر می برند. یکی آنکه مال اندوزی کرد و هیچ بهره ای از آن نبرد. دوم آنکه دانش زیادی کسب کرده است اما در عمل هیچ بهره ای از آن نبرده علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو …
دو دسته از انسانها هستند که همیشه در رنج بیهوده بسر می برند. یکی آنکه مال اندوزی کرد و هیچ بهره ای از آن نبرد. دوم آنکه دانش زیادی کسب کرده است اما در عمل هیچ بهره ای از آن نبرده
چون عمل در تو نیست نادانی
چارپایی بر او کتابی چند (1)
که بر او هیزم است یا دفتر (2)
1- یعنی: علم و دانش زمانی برای انسانها مفید است که در رفتار به آن عمل شود، در غیر این صورت عالمان بی عمل همانند چهارپایانی هستند که در حال حمل کتاب می باشند و هیچ کس بهره ای از علم آنها نمی برد.
2- اشاره به الاغی است که برایش فرقی نمی کند در حال حمل چه باری است. چه هیزم باشد،چه کتاب هیچ تاثیری در رفتار او ندارد.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
بسیار مورد پسند بود.
بد نبود
به درد نخورد
خیلی خوب بود ولی اونیکه معلم من گفته بود نبو
بی ادب