کد خبر : 241845
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۶
حکایت های گلستان سعدی: باب هفتم – حکایت 18: دشمن ترین دشمنان
از دانشمند بزرگى پرسیدم معنى این سخن چیست که مى فرماید: اعدا عدوک نفسک التى بین جنیک (دشمنترین دشمنان تو، نفس بدفرماى تو است که در درون تو قرار دارد). در پاسخ گفت: از آنجا که به هر دشمنى نیکى کنى، دوست تو گردد، مگر نفس اماره که هر چه …
از دانشمند بزرگى پرسیدم معنى این سخن چیست که مى فرماید:
اعدا عدوک نفسک التى بین جنیک (دشمنترین دشمنان تو، نفس بدفرماى تو است که در درون تو قرار دارد). در پاسخ گفت: از آنجا که به هر دشمنى نیکى کنى، دوست تو گردد، مگر نفس اماره که هر چه او را بیشتر مدارا کنى، مخالفتش زیاد مى شود. بنابراین دشمنترین دشمنان خواهد بود.
فرشته خوى شود آدمى به کم خوردن
وگر خورد چو بهائم بیوفتد چو جماد (1)
مراد هرکه برآرى مطیع امر تو گشت
خلاف نفس که فرمان دهد چو یافت مراد
جماد: هر موجود بی جان و بی حرکت.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند
بازدید 938 بار