کد خبر : 240575 تاریخ انتشار : دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۶:۰۷

معنی ضرب المثل کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شود

معنی ضرب المثل کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شود کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شوددر روزگاران قدیم، پادشاهی با کشتی مسافرت می کرد. این بار خدمتکارش را هم به همراه خود برده بود. خدمتکار که تا آن روز یک بار هم دریا را ندیده …

معنی ضرب المثل کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شود

معنی ضرب المثل کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شود

کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شوددر روزگاران قدیم، پادشاهی با کشتی مسافرت می کرد. این بار خدمتکارش را هم به همراه خود برده بود. خدمتکار که تا آن روز یک بار هم دریا را ندیده و با کشتی مسافرت نکرده بود با دیدن دریا ترسید و به گریه افتاد. هر چقدر پادشاه و اطرافیانش او را نصیحت کردند فایده ای نداشت.

شاه کم کم داشت عصبانی می شد که یکدفعه دانشمندی که با آن ها همسفر بود گفت:” او را به من بسپارید تا آرامش کنم!” و سپس دستور داد خدمتکار را به دریا بیندازند. او چند بار به زیر آب رفته و بیرون می آمد. بعد گفت:” حالا او را بیاورید و سوار کشتی کنید.”

بعد از چند دقیقه خدمتکار در گوشه ای آرام نشست، پادشاه با تعجب گفت:” چطور آرام شد؟” دانشمند گفت:” او سختی غرق شدن و ارزش مکانی (کشتی) که الان در آن قرار گرفته بود را نمی دانست و از ارزش سلامتی اش خبر نداشت ولی حالا که به مشکل و دردسری گرفتار شد قدر سلامتی و موقعیتش را فهمید.” از آن موقع به بعد هر کس از وضعیت خود راضی نباشد و قدر آن را نداند این مثل را برایش به کار می برند!

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : سرگرمی ، ضرب و المثل بازدید 897 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php