کد خبر : 240543
تاریخ انتشار : یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۵
حکایت های گلستان سعدی: باب هفتم – حکایت 7: توجه به روزى دهنده
از داناى پیرى شنیدم در نصیحت به یکى از مریدان خود چنین مى گفت: اى پسر به همان اندازه که دل انسان به رزق و روزى تعلق دارد، اگر به روزى دهنده تعلق داشت، مقام او از مقام فرشتگان بالاتر مى رفت. فراموشت نکرد ایزد در آن حال که بودى …
از داناى پیرى شنیدم در نصیحت به یکى از مریدان خود چنین مى گفت: اى پسر به همان اندازه که دل انسان به رزق و روزى تعلق دارد، اگر به روزى دهنده تعلق داشت، مقام او از مقام فرشتگان بالاتر مى رفت.
فراموشت نکرد ایزد در آن حال
روانت داد و طبع و عقل و ادراک
ده انگشت مرتب کرد بر کف
کنون پندارى از ناچیز همت
1- یعنى: در آن هنگام که نطفه جهنده و سرگشته بودى، خدا تو را فراموش نکرد.
پینوشت: کتاب آقای «محمد محمدی اشتهاردی»
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند
بازدید 930 بار