کد خبر : 235282
تاریخ انتشار : شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۶
حکایت های گلستان سعدی: باب چهارم، حکایت 14 – ناخوش آوازی
ناخوش آوازى به بانگ بلند قرآن همیخواند. صاحبدلی بر او بگذشت گفت: تو را مشاهره چندست؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندان چرا همی دهی؟ گفت: از بهر خدا میخوانم. گفت: از بهر خدا مخوان. گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببرى رونق مسلمانى
ناخوش آوازى به بانگ بلند قرآن همیخواند. صاحبدلی بر او بگذشت گفت: تو را مشاهره چندست؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندان چرا همی دهی؟ گفت: از بهر خدا میخوانم. گفت: از بهر خدا مخوان.
ببرى رونق مسلمانى
دسته بندی : ادبیات و مذهب ، داستان کوتاه و بلند
بازدید 1,241 بار