شاهنامه خوانی: داستان یازدهم: پادشاهی منوچهر
شاهنامه خوانی: داستان یازدهم: پادشاهی منوچهر پادشاهی منوچهر صدوبیست سال بود. بعد از گذشت یک هفته از ماتم و سوگ در روز هشتم منوچهر درحالیکه تاج شاهی بر سر داشت بر تخت شاهی نشست و تمام جادو و افسونها را یکسره در هم شکست و جهان سراسر عدل و داد …
شاهنامه خوانی: داستان یازدهم: پادشاهی منوچهر
پادشاهی منوچهر صدوبیست سال بود. بعد از گذشت یک هفته از ماتم و سوگ در روز هشتم منوچهر درحالیکه تاج شاهی بر سر داشت بر تخت شاهی نشست و تمام جادو و افسونها را یکسره در هم شکست و جهان سراسر عدل و داد شد. پهلوانان به او درود فرستادند و جهانپهلوان سام برخاست و گفت: پادشاها از تو همه عدل و از ما پسندیدن است پس دلت شادمان باد که جد اندر جد شاه ایران تویی. چون تو با شمشیرت زمین را از آلودگان شستی حالا دیگر نوبت ماست که کمر به خدمت بندیم. نیاکان من همه پهلوانان بودند از گرشاسپ تا نیرم همه جنگجو و سپهدار بودند. حالا ما گوشبهفرمان شاه و آماده جنگ با بدخواهان هستیم.
از کتاب «شاهنامه تصحیح شده» اثر دکتر محمد دبیر سیاقی و برگردان به نثر اثر فریناز جلالی