کد خبر : 197087 تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶

حکایت آموزنده پند دزد

گویند ابوحامد محمد غزالى آن چه را فرا مى گرفت در دفترها مى نوشت. وقتى (زمانی) با کاروانى در سفر بود و نوشته ها را یک جا بسته با خود برداشت … در راه گرفتار راهزنان شدند. غزالى رو به آنان کرد و به التماس گفت:این بسته را از من …

حکایت آموزنده پند دزد

گویند ابوحامد محمد غزالى آن چه را فرا مى گرفت در دفترها مى نوشت. وقتى (زمانی) با کاروانى در سفر بود و نوشته ها را یک جا بسته با خود برداشت … در راه گرفتار راهزنان شدند.

غزالى رو به آنان کرد و به التماس گفت:این بسته را از من نگیرید، دیگر هر چه دارم از آن شما.دزدان را طمع زیادت شد، آن را گشودند و جز دفترهاى نوشته چیزى نیافتند.دزدى پرسید که این ها چیست؟ چون غزالى وى را به آن ها آگاهى داد، دزد راهزن گفت: علمى را که دزد ببرد، به چه کار آید! این سخن دزد، در غزالى اثرى عمیق گذاشت و گفت: پندى به از این از کسى نشنیدم و دیگر در پى آن شد که علم را در دفتر جان بنگارد.

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : جالب و خواندنی ، سرگرمی بازدید 422 بار
دیدگاهتان را بنویسید

css.php