کد خبر : 143751 تاریخ انتشار : یکشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۲

حدیث امروز: کاری که خداوند را خشنود و شیطان را عصبانی می کند

امیرالمومنین امام على علیه‌السلام خطاب به قنبر – که مى‏‌خواست به کسى که بدو ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- : آرام باش قنبر! دشنامگوى ‏خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشى. قسم به خدایى که …

حدیث امروز: کاری که خداوند را خشنود و شیطان را عصبانی می کند

امیرالمومنین امام على علیه‌السلام خطاب به قنبر – که مى‏‌خواست به کسى که بدو ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- : آرام باش قنبر! دشنامگوى ‏خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشى.

قسم به خدایى که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزى همانند بردبارى و گذشت خشنود نکرد و شیطان را با حربه‌اى چون خاموشى به خشم نیاورد و احمق را به چیزى مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد.

متن حدیث:

امیرالمؤمنین علیٌّ علیه‏‎السلام لِقَنْبرٍ وقد رامَ أن‏یَشتِمَ شاتِمَهُ: مَهْلاً یا قَنبرُ! دَعْ شاتِمَکَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ وتُسخِطِ الشَّیطانَ وتُعاقِبْ عَدُوَّکَ ، فَوَالذی فَلَقَ الحَبَّهَ وبَرَأ النَّسَمَهَ ما أرضَى المؤمنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الحِلْمِ، ولا أسخَطَ الشَّیطانَ بِمِثلِ الصَّمتِ، ولا عُوقِبَ الأحمَقُ بمِثلِ السُّکوتِ عَنهُ.

پینوشت: «أمالی مفید، صفحه ۱۱۸»

به این پست امتیاز دهید
دسته بندی : احادیث ، ادبیات و مذهب بازدید 321 بار
دیدگاهتان را بنویسید

اجی در تاریخ 7 اردیبهشت 1394 گفته : پاسخ دهید

سلام. حرفام اونقد تلخ بود که هیچ کاری نمیشد براش کرد؟؟

آجی در تاریخ 7 اردیبهشت 1394 گفته : پاسخ دهید

سلام. من فکر کنم به جای بدی رسیدم. نمیدونم. از خدا ناامیدم. واقعا. گاهی فکر میکنم خدا اون چیزی نیس که بمون شناسوندن. نمیدونم واقعا همینکه بعنوان خدا بمون شناسوندن، مارو افریده یا شخص دیگه ای؟ یا حتی روش دیگه ای! این خدارو من قبول ندارم. نمی پرستمش. نمی خوامش. دقیقا و عمیقا او رو باعث این روزگار میدونم. کمی پیش تر، با خودم میگفتم اشکال نداره، بی تجربه بوده. الان دیگه میدونه بعدیارو چطور بیافرینه ک اینهمه با اشکال نباشن (در واقع اصلاح کنه). اما هرچی گذشت، هرچی گوش دادم ب حرف استادم، مشاورم، داداشم ک میگفت “صبرکن. درست میشه. همه چی درست میشه. امیدمون به حضرت دوسته و بس”. میگفت خدا عادله، بهتره بسپاریم به خودش. میگفت “صبر” و “شکیبایی” و “دعا” و در کنارش “تلاش” چاره سازه.

نبود.
او ک ناامید نمیشد، خسته نمیشد، کم نمیاورد، او ک کوه بود،
و پناه
و امید
و مرهم
کم اورد. ازم خسته شد. بیزار شد. فراری.
میگفت ” من تو جناح شمام. من هواتو دارم”
وجدانا خییییلی بود برام. خیلی وقت و انرژی میذاشت. خیلی میسوخت برای من و انبوه درد و بی پناهیم.
قانونهای خاصی داشت و بشدت بشون پایبند بود.
به چشام قسم، بحرفش بودم. قانونهارم رعایت میکردم. بد نبودم. بش دلگرم بودم اما لحظه ای فکر بد یا بدی توم نبود. اصلا تو مود این چیزا نبوم!
وجدانی میدونم خیییییییلی برام از جون و دل “و پاک” مایه گذاشت، اما نمیدونم چیشد و چرا ایییینهمه ازم بیزار شد.
خییییلی رعایتمو میکرد
اما…
اما دیگه..

او ک بسیار شاداب، مهربان، متبسم، گشاده رو، با حوصله و انرژی بود، الان ازش جز ی مرد زخمی خسته ک پیش چشمش تمام چیزایی ک ب تنهایی، در سختی و با تلاش مضاعف بدست اورده بود رو در حال نابودی میبینه. بقدری خستس ک نایی جز خلوت کردن دنیاش نداره.

من عمیقا ناراحتم. من به نوبه خود، و او، از طرف خودش خیلی دعا و خواهش ب درگاه خدا بردیم. چ اشکها دعا و زیارت و ذکر مصیبت و..(همگی از ته دل و در خلوت با خدا) ک سوختیم و اثرش بجای مرهم بجای روزنه امید بجای فرج، شد باختن. باختن. فرسودن. مردن. تماشای درد.
نتیجش ب زمین کوبیده شدن بود. شکست بال پرواز. مرد امید.

خداییکه ازش یاد میکنید، اگر همینه که تو دنیای منه، بد خداییه.
اگر نیس، خداتونو بم معرفی کنید. بشناسونید.
شدیدا محتاج چیزی ب بزرگی و حقیقت “معجزه” هستم.

لطفا فقط شعار و کلیشه و این اتفاقایی ک تنها تو فیلما میفته رو بیخیال شین.
از واقعیت بگین. اگر چیزی ک مرهم واقعی باشه -نه امید واهی و زمان کش و نیرو کش- دارین، من اماده و مشتاق شنیدنم.

رضا در تاریخ 10 اردیبهشت 1394 گفته : پاسخ دهید

به نام خدا
سلام
به آثار نیل دنالد والش مراجعه بفرمایید.

مسعود در تاریخ 10 اردیبهشت 1394 گفته : پاسخ دهید

دانلود کتاب گفتگو با خدا دانلود

css.php