عشق های خیابانی و اشک پشیمانی

عشق های خیابانی و اشک پشیمانی

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.

با “دوستت دارم” ، “از شما خوشم آمده”، “تو همان مرد یا زن رویاهایم هستی” شروع می‌شود و در بهترین و خوش‌بینانه‌ترین حالت اگر به تجاوز، قتل و اخاذی ختم نشود ثمره‌اش تلخی، شکست و پشیمانی است. دوستی‌های خیابانی این روزها به معضل اجتماعی تبدیل شده به طوری که بررسی پرونده های جنایی نشان می‌دهد برخی از جرائم از جمله قتل، آدم ربایی، اخاذی و تجاوز به عنف در پوشش این روابط پنهانی انجام می‌شود.

با نگاهی به صفحه حوادث روزنامه‌ها پایان تلخ این دوستی‌ها را می‌بینیم، روابطی که ابتدا با طعم آشنایی برای ازدواج و دوستی آغاز می‌شود و در پایان خاطره ای تلخ را برای یکی از دو طرف که اغلب دختران هستند رقم می‌زند. در برهه کنونی که وضعیت اقتصادی خانواده‌ها نامناسب است و گرانی‌ها فشار زیادی به سرپرستان خانوار آورده، متأسفانه حماقت‌های برخی دختران بیشتر شده و با قرار گرفتن در مسیر این گونه دوستی‌ها و افزودن به مشکلات خانواده، گناهی نابخشودنی را مرتکب می‌شوند.

یادش بخیر، همین چند وقت پیش بود که برای دیدنش بی‌تابی می‌کردم و هرکاری را برای رسیدن به او انجام می‌دادم. برای هر بار که در دوران نامزدی او را می دیدم، سورپرایزی جدید برایش داشتم و همه چیز به خوبی پیش می‌رفت اما تنها پس از گذشت ۲ سال از زندگی مشترک‌ انگار همه چیز تمام شده بود. دیگر از با هم بودن لذت نمی‌بردیم و حرفی برای گفتن نداشتیم.

سر سفره غذا فقط غذا می‌خوردیم و مثل دوران خوش نامزدی چای که در دستمان بود یخ نمی‌کرد که گرم صحبت با هم باشیم. در خانه من همیشه پای ثابت مسابقات فوتبال شده بودم و او نیز تمام حواسش به ست کردن برای بیرون رفتن بود. دیگر برایش مهم نبود که چه غذایی را دوست دارم تا برایم درست کند، و برای من نیز مهم نبود که شال سفید به صورت گرد او بیشتر می‌آید. دیگر هر ۲ ساعت به هم زنگ نمی‌زدیم که کجایی؟ الآن داری چیکار می‌کنی؟ هر دو گرم کار شده بودیم و شاید این قدر که با همکارانمان گرم صحبت شده بودیم، حرفی برای گفتن با خود نداشتیم. از همین جا بود که سکوت، کار خود را کرد و شکاف‌های بزرگی بینمان ایجاد شد و حالا فقط دوست داریم که همه چیز تمام شود.

آمارها چه می‌گویند؟

طبق آخرین آمار منتشر شده، از هر ۵ ازدواج در شهر تهران یکی از آن‌ها به طلاق می‌انجامد. آماری نگران‌کننده که نشان از بی‌اعتمادی و افزایش خیانت بین زوجین دارد و باید بررسی شود که این عدم اعتماد از کجا نشأت می‌گیرد و آیا فرهنگ و دین ما ایرانیان چنین اجازه‌ای را به ما داده است یا خیر؟

روابط خارج از چارچوب، دریچه‌ای رو به بدبختی

دکتر غفارمنش متخصص روانپزشک در مورد روابط دختر و پسر می‌گوید: متأسفانه این روابط در جامعه امروز ما، در حال افزایش است و هر روز شاهد نوع جدیدی از این روابط هستیم و جوانان به خود این اجازه را می‌دهند که با جنس مخالف خود رابطه دوستانه برقرار کنند و اصلاً به عواقب آن فکر نمی‌کنند.

این متخصص ادامه می‌دهد: امروزه با بسیاری از جوانان که صحبت می‌کنیم و می‌گوییم چرا با فلان کس رابطه داری پاسخی که می‌شنویم این است که “او مثل خواهر یا برادر من است” یا از عنوانی به نام “دوست اجتماعی” استفاده می‌کنند و برای اینکه خود را راحت کنند می‌گویند که وقنی ما خودمان همدیگر را دوست داریم چرا خود را در قید و بند بیندازیم و به همین راحتی خود را توجیه می‌کنند.

روابط بدون فرجام

غفارمنش درباره این روابط می‌گوید: ۸۰درصد روابطی که بین دختران و پسران شکل می‌گیرد، تنها پس از ۲ یا ۳ سال به پایان می‌رسد و از اینجاست که مشکلات عدیده شروع می‌شود.

وی می‌گوید: به انجام نرسیدن این روابط موجب می‌شود که فرد پس از ازدواج نیز حس خوبی نسبت به همسر خود نداشته باشد و کلاً زیاد شک می‌کند که در بسیاری از موارد این شک و تردیدها بی‌مورد است و تنها موجب آزار همدیگر می‌شود و حتی فردی که مورد شک واقع شده است نیز با دیدن حرکات همسر خود، به او شک خواهد کرد که “نکند قبل از من با کسی رابطه داشته است” و تمام این شک و تردیدهاست که سردی و رخوت را به خانواده می‌آورد و به راحتی آب خوردن، زندگی از هم می‌پاشد.

شکست عشقی ممنوع

این روانپزشک در پایان گفت: امروزه بسیاری از کسانی که نیاز به درمان دارند در بازه سنی ۱۸ تا ۲۵ سال قرار دارند و اکثر این افراد، یک رابطه ناموفق را تجربه کرده‌اند و پس از رابطه‌ای چندساله به علت خامی و جوانی، چشم خود را به حقیقت بسته‌‌اند و همچنان نمی‌توانند آن را هضم کنند و از نظر روحی کاملاً به هم ریخته می‌شوند و این جاست که جوانان ما به سمت سیگار و مواد مخدر کشیده می‌شوند و با ادامه این وضع و احاطه این عشق زودگذر به عقل، دست به خودکشی خواهند زد.

یک واسطه اقدام به معرفی کند

معرفی دختر و پسر باید درست انجام شود؛ یعنی نهادهای مسئول این حوزه با یک شناخت صحیح از جانب دو طرف اقدام به معرفی کنند. پیشنهاد می‌شود حتما نماینده‌ای از نهادهایی که در دانشگاه‌ها مستقر هستند و موجبات آشنایی پسر و دختر را فراهم می‌کنند بحث ازدواج را با خانواده‌ها در میان بگذارند و دختر و پسر هرگز به صورت مستقیم به پدر و مادر مطرح نکنند. جبهه گرفتن خانواده‌ها مقابل فرزندان به خاطر رعایت نکردن اصول فرهنگی غالب کشور ماست.

اگر توسط یک واسطه مقدمات این آشنایی به اطلاع خانواده‌ها برسد شرایط بسیار فرق خواهد کرد. این زمینه را باید یک نفر برای پدر و مادرها ایجاد کند و بعد خود دختر و پسر در مورد ازدواج با بزرگترها صحبت کنند. زمانی هم که تماس از طرف واسطه صورت می‌گیرد، باید یک آشنایی کلی از پسر و خانواده‌اش به خانواده دختر و بالعکس داده شود تا یک شناخت هر چند کوچک شکل گیرد و بعد وارد فاز آشنایی شوند.

بسیاری از رسانه‌های گروهی و اجتماعی در خارج از کشور، و همچنین وضع پیش آمده در کشورمان، جوانان ما در طعمه بیگانگان هستند و آن‌ها باید این نکته را بدانند با برقراری رابطه با جنس مخالف، که هیچ قید و بندی در آن نیست و هر کدام از طرفین به راحتی می‌توانند آن را زیر پا بگذارند و هیچ تضمینی برای آن نیست موجب می‌شود در زندگی آینده خود دچار مشکل شوند و همان طور که دین ما تأکید کرده است، باید مطابق با آن اقدام به ازدواج کنیم تا سعادت دنیوی و اخروی خود را تضمین کنیم.